eitaa logo
موج نور
175 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
17 فایل
امواج نور را به شما هدیه می‌دهیم. @Mohammadsalari : آیدی آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
602-ghoraysh-maoon-kosar-fa-ansarian.mp3
3.48M
سوره مبارکه و و و و منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان www.quran-365.ir @quran_365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼امام صادق علیه‌السلام: 🍃هر كس از خداوند عزّ و جلّ درخواستى دارد، ابتدا بر محمّد و خاندان او درود بفرستد و سپس، حاجتش را بخواهد و در پايان نيز بر محمّد و خاندان محمّد، درود بفرستد؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ کریم‌تر از آن است كه اوّل و آخر [دعا] را بپذيرد و وسط آن را رها كند؛ چون درود بر محمّد و خاندان محمّد، از او محجوب نيست.🍃 🍂منْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ فَلْيَبْدَأْ بِالصَّلاَةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ يَسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ يَخْتِمُ بِالصَّلاَةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَقْبَلَ اَلطَّرَفَيْنِ وَ يَدَعَ اَلْوَسَطَ إِذَا كَانَتِ اَلصَّلاَةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لاَ تُحْجَبُ عَنْهُ🍂 📗الکافی، ج ۲، ص ۴۹۴ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت پنجم : ورزش باستانی (۲) ✔️راوی : جمعی از دوستان شهید 🔸از ديگر کارهایی که در مجموعه باستانی انجام می‌شد اين بود که بچه‌ها به صورت گروهی به زورخانه‌های ديگر می‌رفتند و آنجا ورزش می‌کردند. يک شبِ ماه رمضان ما به زورخانه‌ای در کرج رفتيم. 🔸آن شب را فراموش نمی‌کنم. شعر می‌خواند. دعا می‌خواند و می‌کرد. مدتی طولانی بود که در كنار گود مشغول شنای زورخانه‌ای بود. چند سری بچه‌های داخل گود عوض شدند، اما همچنان مشغول شنا بود. اصلاً به کسی توجه نمی‌کرد. 🔸پيرمردی در بالای سكو نشسته بود و به بچه‌ها نگاه می‌کرد. پيش من آمد. را نشان داد و با ناراحتی گفت: آقا، اين جوان كيه؟! با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ گفت: «من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا می‌رفت. من با تسبيح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبيح رفته؛ يعنی هفتصد تا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الآن حالش به هم می‌خوره.» وقتی تمام شد اصلاً احساس خستگی نمی‌کرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته اين کارها را برای قوی شدن انجام می‌داد. هميشه می‌گفت: برای خدمت به و بندگانش، بايد بدنی قوی داشته باشيم. مرتب دعا می‌کرد كه: خدايا بدنم را برای خدمت كردن به خودت قوی كن. 🔸 در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين برای خودش تهيه کرد. حسابی سر زبان‌ها افتاده و انگشت‌نما شده بود. اما بعد از مدتی ديگر جلوی بچه‌ها چنين کارهایی را انجام نداد! می‌گفت: اين کارها عامل غرور انسان می‌شه. می‌گفت: مردم به دنبال اين هستند كه چه کسی قوی‌تر از بقيه است. من اگر جلوی ديگران ورزش‌های سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم می‌شوم. در واقع خودم را مطرح کرده‌ام و اين کار اشتباه است. 🔸بعد از آن وقتی میاندار بود و می‌دید که شخصی خسته شده و کم آورده، سريع را عوض می‌کرد. اما بدن قوی يکبار قدرتش را نشان داد و آن، زمانی بود که سيد حسين طحامی کشتی جهان و يکی از ارادتمندان حاج حسن به زورخانه آمده بود و با بچه‌ها می‌کرد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠تواضع در سیره نبوی 🔸آیت الله ناصری (ره) ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
603-kaferoon-nassr-masad-fa-ansarian.mp3
2.93M
سوره مبارکه و و و و منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان www.quran-365.ir @quran_365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله : 🍃فرزندان خود را با سه خصلت تربيت كنيد: دوست داشتن پيامبرتان، دوست داشتن اهل بيت او و خواندن قرآن.🍃 🍂ادِّبوا اَولادَكُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: حُبِّ نَبيِّكُمْ و حُبِّ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرآنِ🍂 📗كنز العمّال، ح ۴۵۴۰۹ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت ششم : پهلوان ( ۱ ) ✔️ راوی : حسین الله کرم 🔸سيد حسين طحامی کشتی‌گیر جهان به زورخانه ما آمده بود و با بچه‌ها می‌کرد. هر چند مدتی بود که سيد به مسابقات قهرمانی نمی‌رفت، اما هنوز بدنی بسيار ورزيده و قوي داشت. بعد از پايان رو کرد به حاج حسن و گفت: حاجی، کسی هست با من کشتی بگيره؟ حاج حسن نگاهی به بچه‌ها کرد و گفت: ، بعد هم اشاره کرد؛ برو وسط گود. معمولاً در کشتی پهلوانی، حريفی که زمين بخورد، يا خاک شود می‌بازد. 🔸کشتی شروع شد. همه ما تماشا می‌کردیم. مدتی طولانی دو کشتی‌گیر درگير بودند. اما هيچکدام زمين نخوردند. فشار زيادی به هر دو نفرشان آمد، اما هيچکدام نتوانست حريفش را مغلوب كند، اين کشتی پيروز نداشت. بعد از کشتی سيد حسين بلند بلند می‌گفت: بارک الله، بارک الله، چه شجاعی، ماشاءالله پهلوون! ٭٭٭ 🔸ورزش تمام شده بود. حاج حسن خيره خيره به صورت نگاه می‌کرد. آمد جلو و با تعجب گفت: چيزی شده حاجي!؟ حاج حسن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قدیمی‌های اين تهرون، دو تا بودند به نام‌های حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلورفروش، اونها خيلی با هم دوست و رفيق بودند. 🔸توی کشتی هم هيچکس حريفشان نبود. اما مهم‌تر از همه اين بود که بنده‌های خالصی برای خدا بودند. هميشه قبل از شروع کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر و با چشمان اشک‌آلود برای آقا اباعبدالله شروع می‌کردند. نَفَس گرم حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا می‌داد. 🔸بعد ادامه داد: ، من تو رو يه پهلوون می‌دونم مثل اونها! هم لبخندی زد و گفت: نه حاجی، ما کجا و اونها کجا. بعضی از بچه‌ها از اينکه حاج حسن اينطور از ابراهيم تعريف می‌کرد، ناراحت شدند. 🔸فردای آن روز پنج از يکی از زورخانه‌های تهران به آنجا آمدند. قرار شد بعد از با بچه‌های ما کشتی بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. بعداز کشتی‌ها شروع شد. 🔸چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتی را بچه‌های ما بردند، دو تا هم آنها. اما در کشتی آخر كمی شلوغ کاری شد! آنها سر حاج حسن داد می‌زدند. حاج حسن هم خيلی ناراحت شده بود. من دقت کردم و ديدم کشتی بعدی بين ابراهيم و يکی از بچه‌های مهمان است. آنها هم که ابراهيم را خوب می‌شناختند مطمئن بودند که می‌بازند. برای همين شلوغ کاری کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور! 🔸همه عصبانی بودند. چند لحظه‌ای نگذشت که داخل گود آمد. با لبخندی که بر لب داشت با همه بچه‌های مهمان دست داد. آرامش به جمع ما برگشت. بعد هم گفت: من کشتی نمی‌گیرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا!؟ 🔸كمی مكث كرد و به آرامی گفت: دوستی و رفاقت ما خيلی بيشتر از اين حرف‌ها و كارها ارزش داره! بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك پايان کشتی‌ها را اعلام کرد. شايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعی فقط ابراهيم بود. وقتی هم می‌خواستیم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟ 🔸ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه‌ها، پهلوانی؛ يعنی همين کاری که امروز ديديد. امروز با نَفس خودش کشتی گرفت و شد. ابراهيم به خاطر خدا با اونها کشتی نگرفت و با اين کار جلوی کينه و دعوا را گرفت. بچه‌ها پهلوانی؛ يعنی همين کاری که امروز ديديد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا