eitaa logo
موج نور
174 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
17 فایل
امواج نور را به شما هدیه می‌دهیم. @Mohammadsalari : آیدی آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 توصیه عجیب مرحوم قاضی(ره) به یک لات 👌 اثر رفاقت و دوستی 🎙 استاد عالی 🎁 به کانال موج نور بپیوندید👇👇👇 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @mojnoor3
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت بیست و پنجم : کردستان (۲) ✔️ راوی: مهدی فريدوند 🔸روز بعد با برادر بروجردی جلسه گذاشتيم. هم حضور داشتند. ايشان فرمودند: با توجه به پيام امام، نيروی زيادی در راه است. ضد انقلاب هم خيلی ترسيده. آنها داخل شهر دو مقر مهم دارند. بايد طرحی برای حمله به اين دو مقر داشته باشيم. 🔸 صحبت‌های مختلفی شد، ابراهيم گفت: اينطور که در شهر پيداست مردم هيچ ارتباطی با آنها ندارند. بهتر است به يکی از مقرهای ضد انقلاب حمله کنيم. در صورت موفقيت به سراغ مقر بعدی برويم. 🔸همه با اين طرح موافقت کردند. قرار شد نيروها را برای حمله آماده کنيم. اما همان روز نيروهای سپاه را به منطقه اعزام کردند. فقط نيروهای در اختيار فرماندهی قرار گرفت. ابراهيم و ديگر رفقا به تک تک سنگرهای سربازان سر زدند. با آنها صحبت می‌کردند و روحيه می‌دادند. بعد هم يک وانت هندوانه تهيه كردند و بين سربازان پخش كردند! به اين طريق رفاقتشان با سربازان بيشتر شد. آنها با برنامه‌های مختلف نيروها را بالا بردند. 🔸صبح يکی از روزها آقای خلخالی به جمع بچه‌ها اضافه شد. تعداد ديگری از بچه‌های هم از شهرهای مختلف به فرودگاه سنندج آمدند. پس از آمادگی لازم، مهمات بين بچه‌ها توزيع شد. تا قبل از ظهر به يکی از مقرهای ضد انقلاب در شهر کرديم. سریع‌تر از آنچه فکر می‌کردیم آنجا محاصره شد. بعد هم بيشتر نيروهای ضد انقلاب را دستگير کرديم. 🔸از داخل مقر بجز مقدار زيادی مهمات، مقادير زيادی دلار و پاسپورت و شناسنامه‌های جعلی پيدا کرديم! ابراهيم همه آنها را در يک گونی ريخت و تحويل مسئول سپاه داد. مقر دوم ضد انقلاب هم بدون درگيری تصرف شد. شهر، بار ديگر به دست بچه‌های انقلابی افتاد. فرمانده سربازان، پس از اين ماجرا می‌گفت: اگر چند سال ديگر هم صبر می‌کردیم، سربازان من چنين حمله‌ای را پيدا نمی‌کردند. اين را مديون برادر هادی و ديگر دوستان همرزم ايشان هستيم. آنها با که با سربازها داشتند روحیه‌ها را بالا بردند. 🔸در آن دوره، فرماندهان، بسياری از فنون نظامی و نحوه نبرد را به ابراهيم و ديگر بچه‌ها آموزش دادند. اين كار، آنها را به نيروهای ورزیده‌ای تبديل نمود كه ثمره آن در دوران دفاع مقدس آشكار شد. ماجرای سنندج زياد طولانی نشد. هر چند در ديگر شهرهای کردستان هنوز درگیری‌های مختصری وجود داشت. 🔸ما در شهريور ۱۳۵۸ به تهران برگشتيم. قاسم و چند نفر ديگر از بچه‌ها در کردستان ماندند و به نيروهای شهيد ملحق شدند. ابراهيم پس از بازگشت، از بازرسی سازمان تربيت بدنی به آموزش و پرورش رفت. البته با درخواست او موافقت نمی‌شد، اما با پیگیری‌های بسيار اين کار را به نتيجه رساند. او وارد مجموعه‌ای شد که به امثال بسيار نياز داشته و دارد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید شادی روح پاکش صلوات 🌹 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سی و هفتم : گروه شهید اندرزگو (۲) ✔️ راوی : مصطفی صفار هرندی 🔸گروه فعاليت خود را آغاز نمود. نيروهای اين گروه چريكی نامنظم، مانند نام آن نامنظم بودند. همه گونه آدمی در آن حضور داشت! از نوجوان تا پيرمرد، از افراد بی‌سواد تا فارغ التحصيل دكتری، از بچه‌های بسيار متدين و اهل نماز شب، تا كسانی كه در همان گروه نماز را فرا گرفتند. 🔸از بچه‌های حوزه رفته تا کمونیست‌های توبه كرده و... به اين ترتيب همه گونه نيرو در جوّی بسيار صميمی و دوست‌داشتنی دور هم جمع شدند. افراد اين گروه تقريباً چهل نفره، در يك چيز با هم مشترك بودند و آن شجاعت و روحیه بالای آنها بود. ابراهيم كه عملاً مسئوليت گروه را برعهده داشت هميشه می‌گفت: ما فرمانده نداريم و از طريق محبت و خيلی خوب گروه را رهبری می‌کرد. 🔸سيستم اداره گروه به صورتی بود كه همه كارها خودجوش انجام می‌شد و تقريباً كسي به ديگری امر و نهی نمی‌کرد. بيشتر كارها با همفكری پيش می‌رفت و بيشتر از همه جواد افراسيابی و رضا گودينی همراهان همیشگی ابراهيم بودند. يكی از برنامه‌های روزانه گروه، كمك به مردم محلی و حل مشكلات آنها بود. بسياری از نيروهای محلی گیلان‌غرب نيز از اين طريق به گروه جذب شدند. 🔸 فعالیت گروه اندرزگو، بيشتر تشكيل تیم‌های شناسايی و عملياتی بود. عبور از ارتفاعات و تهيه نقشه‌های دقيق و صحيح از منطقه دشمن، از ديگر كارها بود. روش در شناسایی‌های بسيار عجيب بود. نیمه‌های شب به همراه افراد از ارتفاعات عبور می‌کردند. 🔸آنها پشت نيروهای دشمن قرار می‌گرفتند و از محل استقرار و تجهيزات دشمن اطلاعات بسيار دقيقی را به دست می‌آوردند. می‌گفت: اگر چنين كاری انجام نگيرد معلوم نيست در عملیات‌ها موفق شويم. پس بايد شناسایی ما دقيق و صحيح باشد. 🔸ابراهيم روش خود را به ديگر نيروها نيز آموزش می‌داد و می‌گفت: در مسئله شناسایی، نيرو بايد داشته باشد. اگر ترس در وجود كسی بود نمی‌تواند نیروی موفقی باشد. بعد هم در مورد تيزبينی و دقت عمل نيروها صحبت می‌کرد. برای همين بود كه از ميان نيروهای گروه، زبده‌ترین و بهترين نيروهای اطلاعات و شناسایی و حتی فرماندهانی شجاع تربيت يافتند. به قول فرمانده تيپ ۳۱۳ حّر كه مسئوليت اطلاعات و عمليات را در قرارگاه نجف به عهده داشت: با روش‌های خود بنيانگذار اين تيپ بود، هر چند كه قبل از تشكيل آن به شهادت رسيد. 🔸گروه شهيد اندرزگو در دوران فعاليت يک ساله خود شاهد پنجاه و دو عمليات كوچك و بزرگ توسط همان نيروهای نامنظم بود. آنها لشكر چهارم ارتش عراق را در منطقه غرب به ستوه آوردند و تلفات سنگينی را به آنان تحميل كردند. در اين گروه كوچك، انسان‌های بزرگی تربيت شدند كه دوران دفاع مقدس ما مديون رشادت‌های آنهاست. 🔸آنها از خرمن وجودی ابراهيم خوشه‌ها چيدند و به همراهی او می‌کردند: شهيد رضا چراغی فرمانده شجاع لشكر ۲۷ حضرت رسول، شهيد رضا دستواره قائم مقام لشکر، شهيد حسن زمانی مسئول محور لشکر، شهيد سيد ابوالفضل كاظمی فرمانده گردان ميثم، شهيد رضا گودينی فرمانده گردان حنين، شهيد محمدرضا علی اوسط معاون تيپ مسلم ابن عقيل، شهيد داريوش ريز هوندی فرمانده گردان مالك، شهيدان حسامی و هاشم كلهر معاونين گردان مقداد، شهيدان جواد افراسيابی و علی خرّمدل از مسئولين اطلاعات لشکر، و همچنين چندين فرمانده بزرگ دفاع مقدس كه هم اكنون نيز از افتخارات اسلامی هستند. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید🕊🌹 شادی روح پاکش صلوات 🌹 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸