eitaa logo
ملایی
174 دنبال‌کننده
38 عکس
10 ویدیو
34 فایل
کانال عمومی است ولی بیشتر برای طلاب مفید است. ابتدای هر مطلب با چند هشتگ، موضوع آن را مشخص می کنم. اگر جذاب بود می توانید هشتگ را سرچ کنید وگرنه عبور کنید. راه ارتباطی با بنده: @MohammadRezaMollaei تبادل نداریم، اعضا مسئول تبلیغ کانال هستند.
مشاهده در ایتا
دانلود
ملایی
#عمومی #فقه #عرفان #فقه_و_عرفان از مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی نقل شده است که در پاسخ اعتراض
اولش آخرش قال النّبىّ، صلّى اللّه عليه و آله: إنّما العلم ثلاثة: آية محكمة، أو فريضة عادلة، أو سنّة قائمة، و ما خلاهنّ فهو فضل. حضرت امام در حدیث 24 ام از کتاب چهل حدیث می فرمایند: «انسان به طور اجمال و كلى داراى سه نشئه و صاحب سه مقام و عالم است: اوّل، نشئه آخرت و عالم غيب و مقام روحانيت و عقل. كه كتب سماويه، و بالخصوص كتاب جامع الهى و قرآن كريم ربوبى، مشحون از آن است. متكفل اين علم پس از انبيا و اوليا، عليهم السلام، فلاسفه و اعاظم از حكما و اصحاب معرفت و عرفان هستند. دوم، نشئه برزخ و عالم متوسط بين العالمين و مقام خيال. در كتاب الهى و اخبار وارده از اهل بيت، عليهم السلام، فوق مأمول وارد است. متكفل اين نيز پس از انبيا و اوصيا عليهم السلام، علماى اخلاق و اصحاب رياضات و معارف‏اند. سوم، نشئه دنيا و مقام ملك و عالم شهادت. كه جميع كتب ما مشحون از آن است. متكفل آن علماى ظاهر و فقها و محدثين هستند. هر يك از اين مراتب ثلاثه انسانيه كه ذكر شد به طورى به هم مرتبط است كه آثار هر يك به ديگرى سرايت مى‏كند، چه در جانب كمال يا طرف نقص. بلكه تعبير به «ارتباط» نيز از ضيق مجال و تنگى قافيه است، بايد گفت
يك حقيقت داراى مظاهر و مجالى است
. و همين طور، كمالات مقامات ثلاثه بسته به كمالات هر يك است. كسى گمان نكند كه بدون اعمال ظاهريه و عبادات قالبيه مى‏تواند داراى ايمان كامل يا خلق مهذّب شود، يا اگر خلقش ناقص و غير مهذب شد، اعمالش ممكن است تامّ و تمام و ايمانش كامل شود، يا ممكن است بدون ايمان قلبى اعمال ظاهريه‏اش تامّ و محاسن اخلاقيه‏اش كامل گردد.
بر طالب مسافرت آخرت و صراط مستقيم انسانيت لازم است هيچيك از كمالات علمى و عملى را صرفنظر ننمايد. گمان نكند كه كفايت مى‏كند او را تهذيب خلق يا تحكيم عقايد يا موافقت ظاهر شريعت!
مثلا از عبارات شيخ اشراق استفاده می شود که كمال علمى با نقص در عمل، و بعكس، ممكن التحقق است، و اهل كمال علمى را از اهل سعادت و متخلصين به عالم غيب و تجرد دانسته و مآل آنها را انسلاك در سلك علّيّين و روحانيين پنداشته. و بعضى علماى اخلاق و تهذيب باطن [ملا محمد مهدی نراقی] منشأ تمام كمالات را تعديل خلق و تهذيب قلب و اعمال قلبيه دانند، و ديگر حقايق عقليه و احكام ظاهريه را به پشيزى محسوب ندارند بلكه خار طريق سلوك شمارند. و بعضى از علماى ظاهر علوم عقليه و باطنيه و معارف الهيه را كفر و زندقه پندارند و با علما و محصلين آن عناد ورزند. [دیگه اجازه بدید اسم نبرم!] و اين سه طايفه كه داراى اين عقايد باطله هستند هر سه از مقامات روح و نشآت انسانيه محجوب هستند... و بيايد روزى كه خداى تعالى از ما مؤاخذه فرمايد و بر ما احتجاج نمايد و ائمه اطهار عليهم السلام، نعوذ باللّه، از ما برائت جويند بواسطه برائت ما از احاديث و علوم آنها. پناه مى‏برم به خداى تعالى از سوء عاقبت و بدى مرجع.» ولی هنوز ما بی جواب ماند، اگر عرفان و اخلاق و فقه، مظاهر و مجالی یک حقیقت هستند، چرا امروزه بر سر اصطلاح های آنها (
بخوانید الفبای آنها 
) چنین بلای اسفناکی آمده است؟ : : در فقه: اگر چیزی که حکم بر روی آن رفته، تمام الموضوع برای حکم باشد می گویند حکم به نحو حیثیت تقییدیه بر موضوع بار شده است، اگر تمام الموضوع نباشد بلکه عنوان مشیر باشد یا قضیه ی خارجی باشد (یا مثالی چیزی باشد) می گویند حکم به نحو حیثیت تعلیلیه بار شده. (بر خلاف وجه تسمیه آن در بحث علت و حکمت!) در اصول: در باب اجتماع امر و نهی (طبق اصطلاح محقق نائینی)، اگر دو عنوان بر معنون، به نحو ترکیب اتحادی بار شوند حیثیت تعلیلیه است و باید قائل به امتناع شویم. اگر به نحو ترکیب انضمامی باشد، تقییدیه است و باید قائل به جواز شویم. در فلسفه: اگر حکم و محمول، واقعا بر موضوع بار شده باشد و واسطه واسطه ی در ثبوت باشد حیثیت تعلیلیه است و اگر محمول بر غیر ما هو له بار شده باشد به اعتبار واسطه ی در عروض، حیثیت تقییدیه است. (البته در فلسفه اقسامی دیگری نیز دارد) در عرفان: 4 حیثیت تقییدیه داریم: شأنیه سرابیه نفادیه و اندماجیه، و حیثیت تعلیلیه نداریم ( ان شاء الله! ). امثال این اشتراک لفظی ها زیاد است و نشان می دهد که چقدر این علوم از هم فاصله گرفته اند! و جا دارد به عموم طرفداران جامعیت گرایی تسلیت عرض کنم! باشد تا بیدار شویم و
 فکری برای حفظ دین کنیم
! 🙏 إنما المستحفظون لدین الله هم الذین أقاموا الدین و نصروه و حاطوه من جمیع جوانبه و حفظوه علی عباد الله و رعوه.
کجایند حافظان اسلام؟