eitaa logo
ملایی
174 دنبال‌کننده
38 عکس
10 ویدیو
34 فایل
کانال عمومی است ولی بیشتر برای طلاب مفید است. ابتدای هر مطلب با چند هشتگ، موضوع آن را مشخص می کنم. اگر جذاب بود می توانید هشتگ را سرچ کنید وگرنه عبور کنید. راه ارتباطی با بنده: @MohammadRezaMollaei تبادل نداریم، اعضا مسئول تبلیغ کانال هستند.
مشاهده در ایتا
دانلود
یا ؟ این استفتاء را ببینید. پسر ارشد که موظف بوده نماز های قضای پدر یا مادرش را بخواند، خواهرش را به عنوان نائب در نظر نگرفته بلکه به هر دلیلی تکلیف اش را انجام نداده ولی وقتی خواهر نماز های قضای پدر یا مادر را خواند از عهده ی پسر ارشد برداشته شده و هیچ گناهی هم به عهده ی او نیست! سوال این است: اگرچه با امتثال خواهر نماز قضایی باقی نمی ماند تا پسر ارشد انجام دهد پس امر ساقط می شود ولی چرا گناهی بر گردن پسر نباشد؟ پسر ارشد مکلف بوده وجوب نماز قضای والدین بر او نه واجب غیری است نه واجب کفایی است نه واجب تخییری است. وقت هم داشته امتثال کند ولی کاهلی کرده تا جایی که دختر خانواده متوجه شده که اگر انجام ندهد نماز های پدر و مادرش خوانده نخواهد شد و رضایت داده که به جای پسر، خودش بخواند. پس چرا این پسر کاهل گناه کار نباشد؟ مگر این که بگوئیم پسر هیچ گونه کاهلی و سستی انجام نداده و دختر از همان ابتدای زمان مرگ والدین با رضایت تکلیف را به عهده گرفته است. به هر حال به نظر می رسد برای حواله دادن تکلیف بر دیگران نیاز به دلیل داشته باشیم و گرنه به حالت عادی نمازی که بر نفر الف واجب شده را نفر ب نمی تواند امتثال کند و اگر ب امتثال کند نه غرض حاصل می شود نه موضوع تکلیف برداشته می شود. ظاهرا در قضای نماز والدین تکلیف شبیه واجب کفایی است
به طوری که هرکس انجام دهد از عهده ی مکلف برداشته می شود ولی اگر هیچ کس انجام نداد فقط او عقاب می شود.
و این غیر از واجب کفاییِ خاص است و غیر از واجب غیری ای است که عقاب ندارد و غیر از واجب عینی است که دیگران نمی توانند به جای مکلف امتثال کنند. بالاخره چیزی بین واجب عینی و کفایی است و بد نیست این «واجب نیمه کفایی» را هم به اصول فقه اضافه کنیم.😅 نظر شما چیه؟
ملایی
#واجب_نیمه_کفایی یا #واجب_شبه_کفایی ؟ این استفتاء را ببینید. پسر ارشد که موظف بوده نماز های قضای پد
نداریم مطلب قبل را که گذاشتم خب توقع اشکال و ایراد از دوستان داشتم ولی باز هم مثل همیشه فقط 3 یا 4 نفر نظر دادند. سخیف ترین نظر از آنِ کسی بود که گفت نماز قضای میتی که بر پسر ارشد واجب است واجب نفسی و عینی است فقط تعبدی نیست بلکه توصلی است زیرا یک معنای توصلی آن است که شرط مباشرت نداشته باشد. دیگری گفت واجب نفسی است غیری نیست زیرا عقاب متوجه پسر ارشد است نه فقط والدین، ولی واجب نیمه کفایی نیست بلکه عینی است فقط تفاوت اش با بقیه ی واجب های عینی آن است که دیگران هم می توانند غرض مولا را حاصل کنند. جواب: این خروج از اصطلاح است: واجب عینی گونه‌ای از واجبات دینی است که انجام آن از شخص مُکَلَّف خواسته‌ شده است و صرف انجام آن از هر شخصی کافی نیست. به تعبیر دقیق تر: واجب عینی واجبی است که شارع راه را برای امتثال دیگران باز نکرده است، شارع نگفته است که دیگران هم می توانند غرض را حاصل کنند یا موضوع تکلیف را بردارند. عزیز دیگری گفت: همانطور که اگر الف نذر کند که با انفاق بر ب، فقر ب را برطرف کند و اتفاقا ج آمد و به ب آن قدر پول داد که ثروتمند شد، در اینجا تکلیف از الف ساقط است زیرا فقری باقی نمانده است. در ما نحن فیه هم دختر خانواده آمده و موضوع تکلیف پسر ارشد را از بین برده است بنابر این وجوبی بر عهده ی پسر ارشد نمی ماند بدون این که گناهی کرده باشد. جواب: قیاس باریکی رخ داده است در مثال فقیر برطرف شدن فقر تکوینی است و ما منتظر نمی مانیم تا شارع راه را برای ج باز کند و اصلا دست شارع به این امور تکوینی نمی رسد تا اجازه دهد دیگران موضوع تکلیف را بردارند یا نه؛ ولی در نماز قضای میت، این که موضوع تکلیف پسر ارشد برداشته شود کاملا به دست شارع است و اگر او اجازه نداده بود تا دیگری نماز والدین را بخواند حکم می کردیم که تکلیف از پسر ساقط نشده است.همچنین در مثال نذر، الف اختیارش را از دست می دهد ولی در ما نحن فیه پسرارشد نه زیرا الامتناع بالاختیار لاینافی الاختیار. امّا روی دیگر سکه: تمام پست قبل و سوال جواب های قبلی بر این پیش فرض بود که اگر دختر نماز قضای والدین را خواند دیگر پسر عقاب نخواهد شد. همانطور که استفتا آمده: استفتاء: اگر پسر بزرگ به هردلیلی [ولو کاهلی و بی مبالاتی] نماز و روزه ی قضای پدر یا مادر را انجام ندهد، و [سپس] دختر با رضایت خودش بجا بیاورد، یا از مال خودش اجیر بگیرد ، آیا از گردن پسر ساقط می شود؟ و دیگر گناهی برگردن او نیست؟ ج: در فرض مسأله نماز و روزه از گردن پسر ساقط می شود؛ و چیزی [نه وجوب نه گناه] بر عهده ی او نیست. اما اگر گفتیم بی مبالاتی عرفیِ پسر ارشد به اتیان نماز قضای والدین گناه است دیگر نمی توان گفت چیزی بر عهده ی پسر نیست. حتی اگر بگوئیم بی مبالاتی نکرده و دختر همان شب اول قبر با رضایت پذیرفته که تمام نماز های قضای والدین اش سریع بخواند، اگرچه به خاطر اجازه ی خاص شارع، وجوب از عهده ی پسر ارشد برداشته می شود ولی دلیلی نداریم که پسر ارشد استحقاق عقاب هم نداشته باشد. قبلا عرض کردیم عقاب شدن و عقاب نشدن شانسی نیست! این که دختر خانواده بیاید نمازها را بخواند یا نیاید از اختیار پسر ارشد خارج است و نمی توان گفت: «او شانس آورده که خواهرش نماز ها را خواند و گرنه عقاب میشد» این محال عقلی است. همچنین با آیه شریفه ی « لا تزر وازرة وزر اخری » سازگاری ندارد. نتیجه گیری: بر خلاف ظاهر جوابی که در استفتاء آمده است، نماز هایی که دختر خوانده است فقط در کم شدن عقاب والدین اش تاثیر دارد نه در عقاب نشدن پسر ارشد پس پسر استحقاق عقاب را دارد یا حداقل، قدر متیقن آن است که پسر ارشد تجری کرده است. 😎 اللهم الا این که تکلیف پسرارشد اصلا واجب نفسی نباشد بلکه واجب غیری باشد به این معنا که وزر و عقاب مستقل ندارد (خلاف ظاهر ادله) بلکه عقاب نماز های فوت شده ی والدین، علاوه بر این که دامن والدین را میگیرد بر پسر ارشد نیز ترشح می کند🤨 (و نه بر خواهر بزرگترش که سوگلی باباش بوده مثلا). پس اگرچه خواندن نماز قضای والدین واجب کفایی نیست (عینی هم نیست) ولی دختر با خواندن آنها تکویناً مانع عقاب والدین و ترشح آن بر برادرش می شود😐 و دون اثباته خرط القتاد! ( اگر اثبات کردید واجب نیمه کفایی رو به اصول فقه اضافه کنید 😁). بعضی افراد کانالِ حقیر بسیار با سواد و بعضی خیلی قوی اند ولی خب متاسفانه ما رو آدم حساب نمی کنن که روی مطالب ما فکر کنن یا نظر بدن.