eitaa logo
محفل شعر و ادب
367 دنبال‌کننده
178 عکس
62 ویدیو
2 فایل
کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد صدنکته از این معنی گفتیم وهمین باشد ارتباط با ما 👈🏼 https://eitaa.com/rmfd6292 لینک دعوت 👇👇 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
مشاهده در ایتا
دانلود
زمستان است و بی برگی بیا ای باد نوروزم بیابان است و تاریکی بیا ای قرص مهتابم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
از مهر دوستان ریاکار خوشتر است دشنامِ دشمنی که چو آیینه راستگوست در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
چون سلیمان قدر دل اکنون نمی دانی که چیست آن زمان انگشت می خایی که بی خاتم شوی *سلیمان : حضرت سلیمان *قدر: ارزش *انگشت خاییدن : کنایه از حسرت خوردن *خاتم : نگین انگشتری ، مجازا در مفهوم انگشتری مفهوم بیت : از این بیت می توان دو برداشت کرد یکی این که : صائب دل انسان را (که محل تجلی انوار حق و الهی است ) به نوعی پنهان گونه به نگین درخشان انگشتر حضرت سلیمان تشبیه کرده و معتقد است که انسان باید قدر و ارزش دل پاک خودش را بداند و پیش از آن که دیر شود آن را پرورش دهد تا پر از نور الهی شده و باعث بینا شدن چشم دل یا چشم بصیرت او گردد. او برای روشن شدن مطلب گریزی به داستان حضرت سلیمان (ع) زده و می گوید: اگر اکنون قدر و ارزش واقعی دل خود را (که مظهر تجلی نور حقیقت است) را ندانی و نشناسی ، مانند حضرت سلیمان (ع) می شوی که زمانی به ارزش انگشتری خود پی برد که آن را گم کرد و دیگر قدرت تسلط بر جنیان و تکلم با حیوانات و .... را از دست داد . پس تو هم تا زمانی که دلت پاک است و شور و نشاط و شادابی دارد آن را تقویت و تربیت کن تا وقتی که پیر شدی و دلت افسرده شد ، مانند حضرت سلیمان تاسف و حسرت نخوری که چرا قدر این گوهر و نگین گرانبها (دل) را ندانستم و از دستش دادم. .در مفهوم دیگر به نظر می رسد که صائب جایگاه و مقام دل پاک و پر نور انسان عارف را خیلی با ارزش تر از نگین و انگشتری حضرت سلیمان (ع) می داند و معتقد است که حضرت سلیمان به واسطه ی انگشتری که در دست داشت صاحب آن مقام و قدرت و شوکت بود چرا که زمانی که انگشترش را گم کرد تازه فهمید که این قدرت و توان عاریتی و از ناحیه ی انگشتری بوده است. و تازه می فهمد که اگر دلش را بیشتر تقویت می کرد می توانست قدرتی بیشتر و بالاتر از قدرت انگشتری را در خود داشته باشد . در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
دلم ميخواست سقف معبد هستي فرو ميريخت پليدي ها و زشتي ها به زير خاك ميماندند بهاري جاودان آغوش وا ميكرد جهان در موجي از زيبايي و خوبي شنا ميكرد بهشت عشق مي خنديد به روي آسمان آبي آرام پرستوهاي مهر و دوستي پرواز ميكردند به روي بامها ناقوس آزادي صدا ميكرد مگو اين ‌آرزو خام است مگو روح بشر همواره سرگردان و ناكام است اگر اين كهكشان از هم نمي پاشد وگر اين آسمان در هم نميريزد بيا تا ما فلك را سقف بشكافيم و طرحي نو در اندازيم به شادي گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
برف آمد ذوق کردم، بی‌هوا چون کودکی خندان دویدم، راه رفتم، بغض کردم کودکی‌ها یادم آمد صبح‌ بابا از رهی می‌آمد و می‌گفت: پاشو! برف تا زانو رسیده... می‌دویدم پشت شیشه برف از زانو فراتر کوچه ساکت، شهر ساکت خانه سرد و دل به آغوشِ عزیزان مبتلاتر... برف بارید و دوباره؛ کودکی بودم که از سرما دلش آغوش می‌خواست برف، باااااید ببارد بی‌حد و ممتد ببارد بیشتر، چون کودکی‌ها من دلم آغوش می‌خواست... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
🇮🇷مگذار ملک آرشی ، افتد به سوز آتشی خوش نیست گرد ناخوشی ،بر روی زیبا ریخته در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
هفت آسمان رابردرم وزهفت دریابگذرم چون دلبرانه بنگری درجان سرگردان من تاآمدی اندربرم شد کفروایمان چاکرم ای دیدن تودین من وی روی توایمان من غزل ۱۷۸۶ در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
من به باغ گل سرخ زیر آن ساقه‌ی تر عطر را زمزمه کردم تا صبح من به باغ گل سرخ درتمام شب سرد روشنایی را خواندم با آب و سحر را به گل و سبزه بشارت دادم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
. زندگی بوی خوش نسترن است بوی یاسی است که گل کرده به دیوار نگاهِ من و تو زندگی خاطره است ...! همراهان گرامی روز شنبه تون بخیر وشادیدر ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
گاه آدمی تنهاتر از آن است که سکوتش می‌گوید...
4_5855201371287983493.mp3
4.63M
غزل ۲۳۷ حافظ نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش که آب زندگیم در نظر نمی‌آید قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم درخت کام و مرادم به بر نمی‌آید مگر به روی دلارای یار ما ور نی به هیچ وجه دگر کار بر نمی‌آید مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید وز آن غریب بلاکش خبر نمی‌آید ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا ولی چه سود یکی کارگر نمی‌آید بسم حکایت دل هست با نسیم سحر ولی به بخت من امشب سحر نمی‌آید در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز بلای زلف سیاهت به سر نمی‌آید ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس کنون ز حلقه زلفت به در نمی‌آید دکلمه: آواز : ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲ [ بزرگداشت حافظ ] در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
قاصدی ما را خبر آورده بود میرساند بر دلم پیغام یار فصل سرد آرزوهایم گذشت اندک اندک میرسد فصل بهار ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
4_5945252790942041198.mp3
2.74M
ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم تا درخت دوستی بر کی دهد حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم گفت و گو آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتیم شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ما دم همت بر او بگماشتیم نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد جانب حرمت فرونگذاشتیم گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
چو شادی بکاهی، بکاهد روان؛ خـرد  گـردد  انـدرمیان  ناتـوان!   
نان دهی از بهر حق نانت دهند جان دهی از بهر حق جانت دهند گر بریزد برگهای این چنار برگ بی‌برگیش بخشد کردگار 📘هر آنچه که میتوانی در راه خدا از جان و مال مایه بگذاروانقاق کن  وبه این گمان‌نباش که از این بخشش مال تو کم وفقیر میشود خداوند صدبرابر بیشتر از آن به تو برمیگرداند وبه وجود توپاکی وزیبایی نعمت سلامت عطا میکند درخت چنار  بی چشم داشت بر سر همه سایه می افکند بااین حال در پاییز همه برگهای او میریزد ولی در بهار دوباره تنومند تر وبا برگهایی  بیشتر سرسبز وزیباتر می شود سخاوت و بخشش در راه خدا نیز باعث تنومند شدن درخت ایمان و برکت در زندگی وپر بار شدن روزی انسان میشود وحتی اگر زمانی به فقر و تنگدستی دچار شویم خدا دوباره از برکت و سخای غییبی مارا بی نصیب نخواهد کرد وزندگی دوچندان پر برکت تری خواهیم داشت وخیر این عمل در هر دو دنیا به ما خواهید رسید. در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ای درخت آشنا  شاخه های خویش را     ناگهان کجا     جا گذاشتی؟ یا به قول خواهرم فروغ: دست های خویش را  در کدام باغچه عاشقانه کاشتی؟ این قرارداد          تا ابد میان ما            برقرار باد: چشم های من به جای دست های تو! من به دست تو  آب می دهم تو به چشم من         آبرو بده! من به چشم های بی قرار تو قول می دهم: ریشه های ما به آب شاخه های ما به آفتاب می رسد ما دوباره سبز می شویم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
می‌توانی حالا که تا نزدیکی‌های قله‌ رسیدی، جا بزنی و ادامه‌ی راه را بالا نیایی. یا می‌توانی دست به زانوهای خسته‌ات بگیری و با وجود مشکلات و رنج‌های ناگزیری که هست؛ دوام بیاوری و به بالا رفتن ادامه بدهی. اگر تسلیم شوی، قطعا سقوطی سهمگین در انتظار توست، چرا که ارتفاع زیادی را بالا آمده‌ای و اگر دوام بیاوری، به زودی صعودی با شکوه را خواهی‌دید! می‌دانم چقدر خسته‌ای و چقدر طاقتت در آسیاب مشکلات و رنج‌ها تحلیل رفته، می‌دانم چقدر در این مسیر تنهایی و غمگین؛ اما از تو می‌خواهم کمی دیگر هم طاقت بیاوری. از تو می‌خواهم کمی دیگر به سپاه دردهایت غلبه کنی و خودت را به مقصدی که مدت‌ها به خاطرش جنگیده‌ای و رویای آن را داشته‌ای برسانی تا در انتها، چیزی که با خودت مرور می‌کنی این باشد: " ارزشش را داشت..." در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
یکی پرسید پشت و روی درخت کجاست؟ دومی گفت: درخت، پشت و رو ندارد سومی خندید به این حرف ها خواست بگوید: درخت از هر طرف تبر بخورد می شود پشت سرش از شما چه پنهان آن که پرسید و آن که گفت و آن که خندید هر سه من بودم من اما هیچ کدامشان نبودم که من درخت بودم و درخت نه می پرسد نه می گوید نه می خندد در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
فواره وار، سر به هوایی و سر به زیر! چون تلخی شراب، دل آزار و دلپـذیـر🌹 نظری در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فراق این همه ایامم نیست خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد سر مویی به غلط در همه اندامم نیست شب بر آنم که مگر روز نخواهد بودن بامدادت که نبینم طمع شامم نیست چشم از آن روز که برکردم و رویت دیدم به همین دیده سر دیدن اقوامم نیست نازنینا مکن آن جور که کافر نکند ور جهودی بکنم بهره در اسلامم نیست به خدا و به سراپای تو کز دوستیت خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست سعدیا نامتناسب حیوانی باشد هر که گوید که دلم هست و دلارامم نیست در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
🌷 عمر زاهد همه طى شد «به تمناى بهشت» او ندانست که در «ترک تمناست بهشت» این چه حرفیست که در «عالم بالاست بهشت» هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت ...! دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت...!        🌷🍃🪴🍃🌷 در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
با دلارامی مراخاطرخوش است کز دلم یکباره بُرد آرام را در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
ذرّه ذرّه مگر از مهرِ تو بردارم دل ورنه دل بر نتوان داشت به یکبار ز تو در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
به ادب   با همه سر کن         که دلِ شاه و گدا؛ در ترازوی مکافات                  برابر باشد ... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎