eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت سوم: رو به قنبر کردم و گفتم: من خودم به اقا معلم👨‍🏫 میگم که حسابشون برسه اصلا بگین پول💷 بنزین چقدر شده بگم بیارن براتون❗️ قنبر هیکلش را روی صندلی چوبی اقا معلم پهن کرد و به گوشه کلاس خیره شده: خودم باهاش کار دارم ، میمونم تا بیاد‼️ صدای حرف زدن چند نفر از پشت پنجره می امد پنجره را بستم و از روشن شدن بخاری🔥 مطمئن شدم گفتم: من میگم بیاد پیشتون ، اگه کار دارین برین! تازه اگه صالح و غلام شما را اینجا ببینند فرار میکنند و نمیان مدرسه که شما گوششان بپیچانید!😌 خدا خدا میکردم راضی شده باشد صندلی ناله ایی کرد و روی زمین افتاد: "بگو ظهر شد بیاد گاراژ" از در که بیرون رفت نفس راحتی کشیدم 😊 بچه ها از کنارش رد شدند و چپ چپ نگاهش کردند : اینجا چکار میکرد⁉️ من که نفسم بالا امده بود قیافه حق به جانب به خودم گرفتم و گفتم: بعدا می فهمید کم صبر کنید خیلی چیزا روشن میشه 😏 غلام و صالح که امدند رویم را برگردانم و سر جایم نشستم غلام پای بخاری و نگاهم کرد: اوووووو ه اقا رو هنوز دو روز دیگه مونده!😏 اب دهانم را قورت دادم و از جا بلند شدم تا حالشان را بگیرم که اقا معلم وارد شد رویم را به اقا کردم و قبل از اینکه روی صندلی بنشیند گفتم: : اقا قنبر امده بود کارتان.... حرفم نیمه تمام ماند وقتی گفت جلوی مدرسه هم را دیده اند فاتحانه نگاهی به غلام و صالح انداختم همه درد و لرز صبح یادم رفته بود😀 اقا معلم صالح و غلام را صدا زد هر دو بلند شدند و ایستادند دلم خنک شد " برید گاراژ قنبر ظرف های نفت رو بگیرید و بیارید تا بعد ببینم باهاتون چکار کنم‼️ اسم قنبر که امد هر دو دست و پایشان را گم کردند " ما که کاری نکردیم اقا😫 نگذاشت حرف بزنند راهیشان کرد که بروند. من که ارام گرفته بودم و دلم میخواست خودی نشان دهم گفتم:. اقا نفت برای چی؟ اینا بنزین ماشینش رو کشیدن❗️ اقا معلم کتاب 📕را باز کرد و شروع کرد به درس دادن " قنبر گفت عصر خودش یک بخاری نفتی از گاراژ میاره مدرسه ، نفتش هم از درامد گاراژ میده فوری گفتم: پس اینا چی🤔 از جا بلند شد و کنار میز اول امد: گفتم اینا برن نفت بیارن که خجالت قنبر رو بکشن مالش رو دزدیدن اما اون برای سرما نخوردن اونها مالش رو وقف کرده .‼️ این خودش بدترین تنبیه برای اون دو نفره😊 بعد شروع به خواندن کتاب درسی کرد . باورم نمیشد که لازم نیست دو روز دیگر برای روشن کردن بخاری زجر بکشم😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب 💠 قصه‌ شب «دوستان و دشمنان بهترین پیامبر دنیا» قسمت اول ✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری 🎤 با اجرای:ناهید هاشم‌نژاد، راحیل سادات موسوی، محمد علی حکیمی و سما سهرابی 🎞 تنظیم: آقایان علیرضا آذرپیکان و محمد مهدی نقیب زاده 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: آشنایی کودکان با زندگانی اهل بیت علیهم السلام 💠🔷🔸🔸🔷 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫...موقعيت هاي خطرناك زيادي وجود دارند كه بچه ها مي توانند با آنها درگير شوند مانند: دست زدن به اجاق گاز، جلوي تاب ايستادن، دوچرخه سواري با سرعت زیاد. وقتي كه به آنها كمك كرديد، درخصوص اين خطر ها و پيامدهاي آنان فكر كنند ميتوانيد از آنان اين سوال رابپرسيد: ميتوني به اين فكر كني كه يك جاي ديگه بايستی❓ ميتوني براي دوچرخه سواري به يك روش ديگه فكر كني❓و... كودكان در پاسخ به شما، جواب هايي خواهند داد و اگر هم چيزي نگويند مطمئن باشيد متفاوت فكر خواهند كرد👌 ✅ما نميتوانيم هر لحظه بچه ها را كنترل كنيم. اما ميتوانيم به آنها كمك كنيم تا درباره ايمن زندگي کردن و از خطر اجتناب كردن فکر کنند. در آخر اينكه اين مسئله را درک کنند که مسئول اعمال و رفتار خويش بوده و بايد دراين خصوص تصميم هاي درستي بگيرند. 🍃 اجازه ندهید فرزندانتان با افراد ناباب معاشرت کنند ✨زماني كه بچه ها كوچك هستند، ما دوستان آنها را ميشناسيم حتي والدينشان را، اما وقتی آن ها به مدرسه راهنمايي ميروند، به ويژه دبيرستان، مدت زمان زيادي را دور از ديد ماهستند. دنياي آنها گسترده تر مي شود، اين خوب است، اما ديگر نمي توانيد او را همانند دوران كودكي كنترل کنید طبيعي است كه نسبت به دوستان جديد او، احساس نگراني كنيد. به خوبي مي دانيد كه دوستاني كه او انتخاب كرده چقدر مهم هستند و برخي اوقات بچه ها در برابر فشار همسالان خويش چقدر آسيب پذير مي شوند. @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب 💠 قصه‌ شب «دوستان و دشمنان بهترین پیامبر دنیا» قسمت دوم ✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری 🎤 با اجرای:ناهید هاشم‌نژاد و محمد علی حکیمی 🎞 تنظیم: آقایان علیرضا آذرپیکان و محمد مهدی نقیب زاده 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: آشنایی کودکان با اتفاقات بعد از رحلت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم 🔷🔸💠🔸🔷 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌈✨🌈✨🌈✨🌈✨ 🌤یادم باشه یادت باشم امام زمان مهربونم 💕 من و خواهرم امام مهدی (عجل الله‌فرجه) را خیلی دوست داریم و هر وقت بتوانیم برای سلامتی ایشان صدقه می دهیم. 🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این داستان: تخم مرغ ها پشت در بود مامان که در مرغ دانی را باز کرد همه چیز را فهمید فکر نمیکردم به این زودی از ماجرا سر در بیاورد. خودم را دلداری میدادم که اخرش میفهمید . حالا امروز نه فردا❗️ اصلا تقصیر من نبود ، تقصیر مرادی بود که گفته بود برای بردن مان باید پول💷 بدهیم با این که خودش مجبور بود هر روز همین راه را برود 😒 هزار بار با مرتضی رفتیم پیشش که تو که داری که این راه را میروی و از جلوی مدرسه رد میشی ما را هم ببر، راه نیامد که نیامد هر بار فقط گفت: حساب حسابه، کاکا برادر‼️ مامان اتمام حجت کرده بود که به شرطی مدرسه میروی که پیاده بیایی و بروی می گفت: "ندارم، نمیتوانم پولی مینی بوس و اتوبوس🚌 را بدهم کلی پولش میشود😞 راست میگفت دوا و درمان بابا خرج داشت و مامان باید شکم ما را هم‌ سیر میکرد 😙😔.مامان مرتضی هم که حرف مادرم به گوشش رسیده بود گفته بود: "با هم بروید و بیایید، این یعنی مرتضی هم مثل من باید پیاده این همه راه را می رفت . بابای مرتضی سرایدار کارخانه بود اتاقشان توی حیاط پشتی بود 😢 یکی نبود به اینها بگوید ، سر زمستان که افتاب ساعت هفت و نیم در میاید ، ما گوزن هم که باشیم نمیتوانیم تا هشت خودمان را به مدرسه برسانیم🙄 تا دو سه ماه به هر زحمتی بود رفتیم ، اما وقتی خوردیم به زمستان هر دوتا مان ترسیدیم که توی تاریکی بزنیم به دل بیابان ، چند بار به تور سگ های ولگرد 🐻خورده بودیم و تا مدرسه نصف جان شده بودیم
زره امام علی ع.mp3
8.16M
🌹زره امام علی ع🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا (عموقصه گو) 🗣قرائت : سوره بقره آیه ۲۰ و ۲۱ 🎶تدوین:عمو قصه گو 📚منبع:قصه های خیلی قشنگ https://eitaa.com/joinchat/1409548311C6b48882918 🔰کپی با صلوات 🔰 5⃣7⃣0⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 💫...شما به خوبي می دانید که اگر بر فرض، فرزند شما، دوست نابابی داشته باشد و شما به دخترتان پيشنهاد دهيد تا با دوستش قطع رابطه كند، او اين كار را نمي كند❗️ حتي ممكن است به ادامه اين دوستي ترغيب شود❗️ پس چه بايد كرد❓ ✨اگر فرزندتان متوجه شده است كه حساسيت شما منجر به اتمام اين دوستي ميشود مطمئنا از اين موضوع احساس نارضايتي مي كند😑 👈سعي كنيد زماني كه او تنهاست چنين پرسش هايي را مطرح كنيد: 🔻وقتي كه با اين بچه ها دوستي مي كني چه احساسي داري❓ 🔻چه چيزهايي را در مورد اين بچه ها مي پسندي❓ 🔻 آيا احساسي را كه در كنار آنان تجربه مي كني، دوست داري❓ 🔻 اگر با اين بچه ها دوستي خودتت را ادامه دهي چه اتفاقي رخ مي دهد❓ 🔻آيا دوست داري اين اتفاقات رخ دهد❓ 🔻براي اينكه اين اتفاق ها رخ ندهد، چه كاري مي تواني انجام دهي❓ 🔻بعد از اين كار، چه احساسي خواهی داشت❓ ✅زماني كه چنين سوال هايي را از بچه ها مي پرسيد احتمالا متعجب خواهيد شد كه آنها در مورد اين موضوعات اصلا فكر نمي كنند❗️حتي ممکن است در ابتدا آن ها با شما همکاری نکنند و اصرار به ادامه دوستي داشته باشند و شما ناامید شوید. اما می توانید به آن ها فرصت بدهيد. قطعا آن ها با این پرسش ها، به این نتیجه خواهند رسید که ادامه اين دوستي ها به ضرر شان تمام خواهد شد و این پرسش ها به آن ها کمک خواهدکرد تا به تصمیم گیری عاقلانه برسند. @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 منتظر کوچولو های عزیزم سلام🖐 روزتون بخیر😍 روز روز زیارتی عزیزمون هسته💚 پس بیایین سلام ویژه اقا رو بخونیم☺️ @montazer_koocholo
32.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸قسمت پنجم: نیکو داور می شود 👌نیکو و نیکان خواهر و برادر هستند. آن‌ها یک خواهر کوچک هم دارند که اسمش نیکی است. یک روز نیکان تصمیم گرفت با دوستش امید مسابقه‌ی کی بهتر نقاشی می‌کشد بگذارد. داور این مسابقه نیکو بود. مسابقه شروع شد، همه چیز خوب بود تا این‌که...  🌱برگرفته از کتاب یکصد و پنجاه درس زندگی حضرت آیت الله مکارم شیرازی مدظله العالی @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب 💠 قصه‌ شب:«کلاغ دروغگو و صندوقچه با ارزش» قسمت اول ✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری 🎤 با اجرای: ناهید هاشم نژاد، محمد علی حکیمی و راحیل سادات موسوی 🎞 تنظیم: محمد مهدی نقیب زاده و علیرضا آذرپیکان 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: کودکان یاد بگیرند دروغ نگویند. 🔷🔸💠🔸🔷 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫...اكثر بچه ها دوست دارند درباره اين مسائل با والدين خويش گفتگو كنند. شما مي توانيد به آنها اجازه دهيد تا احساس خويش را راجع به دوستانشان بشناسند، به ويژه دوستاني كه به آنها آسيب مي زنند. اگر به بچه ها كمك كنيد تا آنها در مورد رويدادهايي كه رخ مي دهند فكر كنند لزومي ندارد كه دائم به آنها تذكر دهيد. از همه مهمتر، آنها با آمادگي بيشتري خود را در برابر فشار همسالان و ديگر پيامدهای احتمالي مانند سنين ناآرام و جنجالي نوجواني، محافظت مي كنند👌 💠 در مورد مواد مخدر با فرزندان خويش صحبت كنيد: * فقط بگو نه❗️* ⚡️اغلب پدر و مادرها به فرزندان خود گوشزد می کنند که از مواد مخدر، دور باشند، اما چقدر این توصیه ها کار ساز بوده اند❓🤔 👈 واضح و آشكار است كه تنها توصیه کردن ، موثر نخواهد بود و براي تفهيم اين موضوع به بچه ها، بايد به دنبال راهكارهاي مناسب باشيم. يكي از دلايل اين موضوع اين است كه آنها مايلند از چيزهاي که منع مي شوند، استفاده كنند حتي براي يك بار. علاوه بر این، برخي از بچه ها از گفتن « نه » می ترسند. و يا همين امر موجب شده آن ها وسوسه شده و در اولين فرصت، مواد مصرف كنند. در نتیجه، مسئله مواد مخدر را نباید یک مسئله سهل و آسان بپنداریم❗️ ❌ علت اينكه بچه ها به سمت مصرف مواد مخدر مي روند، دلايل زياد و پيچيده ای دارد؛ برخي از آنان تحت فشار همسالان خويش هستند و در واقع، نمي دانند چگونه با اين فشار و اجبار كنار بيايند. يا اینکه با انگيزه احساس جستجو گری، وسوسه مي شوند و در مورد عواقب كار خويش، فكر نمي كنند. @montazer_koocholo