#دوشنبه_های_حجاب
#دوشنبه
⚜قسمت اول
"من چی بپوشم!"🧥👚
🌟آخر من چه طوری میتوانستم به این مهمانی بروم❗️ همه منتظر من بودند.همه یعنی بابا🧔 و مامان 🧕و سمانه 👩ولی واقعا هیچ میلی برای رفتن به مهمانی نداشتم.حس می کردم اگر بروم انگشت نما میشوم.همه من را با انگشت 👈اشاره نشان میدهند و میگویند :این ریحانه س ❗️نیگاش کنید❗️ببینین سر و وضعش رو!بی کلاسسسس❗️
🌟واقعا خیلی از این که کسی حتی توی ذهنش🧠 فکر کند که من بی کلاسم،وحشت 😰داشتم.
به همین خاطر برای رفتن به این مهمانی خیابان های شهر🏘 را گز کردم.یعنی اینکه از این خیابان به آن خیابان و پاساژ و بازار و دکان و مغازه و فروشگاه و هایپر استار رفتم.اما لباسی👚 که بتوانم با آن شیک باشم را پیدا نکردم.دست آخر کفر مامان 🧕هم در آمد و گفت: ریحانه اونی که تو میخوای هنوز دوخته نشده.بیا بریم خونه!
من هم آمدم خانه و زانوی غم در بغل گرفتم و زیر لب مدام تکرار کردم:آخه چرا اینقدر من بدبختم❗️
بابا 🧔که داشت آماده میشد گفت:برای چی بدبختی❓
گفتم: بابا 🧔آخه من چی بپوشم🧥❗️هیچی ندارم بپوشم!
🌟بابا رفت سراغ کمد لباس ها 🧥👚و اجازه گرفت که درش را باز کند.سری تکان دادم که یعنی اجازه هست.نگاهی به لباس های جل و پلاس کمد انداخت و گفت: هیچی ندارم یعنی اینا❓❗️
🌟گفتم:بابا 🧔جل و پلاس که چیز حساب نمیشه!آخه من با این لباسا کجا میتونم برم!
بابا گفت:خب موقع خریدن چشمت👁 رو باز می کردی و جل و پلاس نمیخریدی❗️
گفتم: بابا چشمم 👁👁باز بود.اون موقع خیلی با کلاس بودند ولی وقتی یه لباسو 👚چندبار میپوشی و چندنفر میبینند دیگه جُل میشه.نمیشه جایی پوشید❗️
🌟سمانه لب👄 گزید و گفت : دیدی هی از من ایراد میگرفتی و میگفتی همش میگم چی بپوشم!بیا خودت که بدتر از منی❗️
🌟گفتم :نخیرم!خب لباسام🧥👚👕 تکراری شده❗️الان اینجا که میخوایم بریم مهمونی دوبار منو با این لباس دیدند👀
🌟سمانه گفت :ببینم اصلا لباس میپوشی که چی بشه❓
گفتم:معلومه که خوشگل 😌😍بشم!
گفت:خودت خوشگل نیستی❓شخصیتت خوشگل نیست که دنبال اینی که با یه نوع لباس خوشگل بشی❗️
🌟مِن و مِنی کردم و جوابی ندادم! اصلا سمانه حسم را درک نمی کرد.وقتی امسال طوسی و زرد مُد بود ولی لباس های من صورتی👚 و قهوه ای🧥 و آبی 👕بودند ...به چه رویی میرفتم مهمانی!با این لباس های از مد رفته❗️
🌟کلی پاساژ هم زیر پا 🐾گذاشتم اما یا اینقدر لباس ها 👕بد رنگ بود که به تیپ و قیافه من نمی آمد یا اینکه پول💶 لباس به جیب ما نمیخورد❗️آخر چرا اینقدر ما بدبختیم 😔خدا💞!کاش اینقدر پول دار💶 بودیم که هرچی دلم میخواست میتوانستم بخرم❗️
🌟بابا گفت:ریحانه👩 همه منتظرند پاشو❗️
ادامه دارد...
📝نویسنده: سرکار خانم هاشمی
🦋🌟🦋🌟🦋🌟🦋
@montazer_koocholo
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت 17
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل2⃣: لذت گرایی و دور ماندن از فضاهای معنوی
⬅️چه کنیم که شیرینی محبّت خدا🕋 را بچشیم؟
🔟 شنیدن وصف عشق
🔸از نظر روانی، وقتی انسان به رابطۀ عاشقانه میان دو نفر توجّه میکند، در درونش احساس نیاز به عشق❤️، پدید میآید. این مسئله، هم در عشق مجازی و هم در عشق حقیقی وجود دارد. درست به همین دلیل است که به جوانان سفارش میکنیم فیلمهایی را که در بارۀ عشق مجازی میان دو انسان ساخته شده، تماشا نکنند🔞 و رُمانهای اینچنینی را هم نخوانند.
🔹شنیدن وصف رابطۀ عاشقانه و حقیقی میان بنده و خدا، در انسان، احساس نیاز به عشق حقیقی❤️ را زنده میکند.
🔸قصّۀ کربلا😭 هم یکی از عاشقانهترین حادثههای این عالم است. اگر کسی میخواهد عشق را ببیند و بشنود، باید پای این قصّه بنشیند و کربلا را با چشمِ دل👁، نظاره کند.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 142 - 146
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
#روز_های_زوج
@montazer_koocholo
#داستان
ویژه #مبعث_پیامبر اکرم
بخوان ای محمد!
📍در نزدیکی شهر مکه غاری است که ان را #حَرا می نامند.
محمد ابن عبد الله اشنای این غار تنها بود.😊 و بیشتر اوقات فراغت به انجا میرفت. و ساعتها درون غار مینشست و با نگاه به هستی به عظمت بزرگی آفریدگار ان فکر میکرد. 😇
به راز و نیاز 🤲با خدای خود می پرداخت و پروردگار یگانه را پرستش میکرد.💐
در ان روزگار همه مردم قریش بت می پرستیدند، و از بت ها حاجت می طلبیدند 😕،
بت هایی که خودشان از سنگ و چوب و اهن و طلا و حتی خرما 🌴ساخته بودند.🙃
حضرت محمد (ص) از بت پرستی مردم مکه ازرده خاطر بود😔
ارزوی ایشان این بود که مردم از بت پرستی دست بردارند و خدا پرست🕋 شوند.😌
حضرت محمد (ص) به چهل سالگی رسیده بود، و درون غار مشغول نیایش 🤲 بود که ناگهان نوری✨ درخشید گویی همه زمین و اسمان را فرا گرفت 😍
فرشته ایی به نام جبرئیل فرمود امد و به محمد (ص) گفت: بخوان!
محمد (ص) گفت: من نمیتوانم بخوانم!
فرشته او را در آغوش گرفت و فشرد و بار دیگر گفت: بخوان!
محمد (ص) باز گفت: من نمیتوانم بخوانم
بار دوم نیز جبرئیل همین کار را کرد و باز همان جواب را شنید،
جبرئیل برای بار سوم بر محمد خواند و او نیز پس از جبرئیل این سخن را تکرار کرد.
فرشته وحی چنین میخواند:
بخوان به نام پروردگارت که آفرید و انسان را از خون بسته خلق کرد.🌼
بخوان! و پروردگارت از همه کریم تر است.🌸
همان که به وسیله قلم بیاموخت🌺
به انسان انچه را نمی دانست اموخت🌸
جبرئیل به اسمان برگشت 😇
محمد در حالی که به پیامبری بر انگیخته شده بود از کوه🗻 پایین امد😍
ماجرای روز #مبعث باعث شد محمد دیر به خانه بیاید 😊
خدیجه همسر پیامبر از او پرسید:
چرا اینقدر دیر آمدید؟
ان حضرت ماجرای خود را برای همسرش شرح داد
از ان
به بعد وحی خداوند💥 بر حضرت محمد ادامه یافت
و ایات قرآن کریم📖 یکی پس از دیگری نازل شدند 😌
منتظر کوچولو های عزیزم😘
فرا رسیدن عید بزرگ مبعث بر شما مبارک باد🎉
@montazer_koocholo
Etre_Mohamad_232550.mp3
2.96M
#صوتی
#کودکانه
#صوتی_کودکانه
#عطر_محمد
عید مبعث بر همه مسلمین جهان مبارک❤️❤️
📆 شب۲۷رجب۱۴۴۳
ملتمس دعای عزیزان
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
@montazer_koocholo
فیل مغرور.mp3
8.17M
#ماه_رجب
#قصه_شب
🌹#فیل_مغرور🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت:سوره #نصر
🎶تدوین : عمو قصه گو
📚منبع :سایت وولک
@montazer_koocholo
#شعر
#عید_مبعث
افتابی در حرا
کوه میشود 🗻 پر از صدا
درّه میشود پر از سکوت
کوه میشود پر از سلام🤚
درّه عاشقانه در سکوت
خاک میشود پر از نشاط ☘
سبزه🌱 میشود پر از سکوت
خار هم برای دیدنش
میشود گلی🌻 کنار راه
آسمان سکوت میکند
کوه🗻 ولی پر از صداست
او ز راه دور میرسد
او که برگزیده خداست😇
غار میکند بر او سلام🤚
او پر از نگاه میشود
اسمان گشوده میشود
غار پر ز ماه🌙 میشود😍
ناگهان طلوع میکند
افتابی🌞 از دل زمین
آفتابی از دل حرا
از دل محمد امین🌟
@montazer_koocholo
36.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن داستان عید #مبعث برای کودکان
@montazer_koocholo
#سه_شنبه_های_امام_زمانی
#مهدی_شناسی
قسمت هفتم
این قسمت: مولای ما همانند ستاره است
💡می دانید کدام ویژگی ستارگان ⭐️ انسان را به فکر فرو میبرد ، غیر عظمت ، زیبایی و درخشندگی شان⁉️
ستاره ها⭐️ زمانی در آسمان دیده میشوند که نور ✨در زمین کم باشد ، یعنی وقتی در خیابان🛣 ایستاده اید و از بین چراغ های اتومبیل🚗 یا نور خانه ها به اسمان نگاه میکنید ، چند ستاره⭐️ کوچک را میبینید 😊
اما اگر در همان لحظه ، در همان خیابان🛣 در تاریکی🌑 فرو بروید و روشنایی زمین خاموش شود ان وقت ستاره های⭐️ اسمان حتی بین دود و دم شهر های شلوغ خودشان را نشان میدهند.🤗
🖇از این ها گذشته اگر مطالعه علمی 📚باشید میدانید که ستارگان⭐️ با جرم و حجم مناسبی که دارند مانع سقوط کل کهکشان🌌 میشوند.
همه اینها را گفتیم که بفهمیم چرا در روایات حضرت مهدی (عج)💚 به ستاره تشبیه شده است:
اول:
ستاره ها⭐️ نماد #هدایت و #چراغ_روشنایی_بخش گمشدگان اند😊
خداوند در قران کریم 📖می فرماید:
"و بالنّجمِ هم یَهتَدون
بوسیله ستارگان هدایت میشوند.
🔖امام باقر علیه السلام درباره این ایه فرمود:
"ستاره ما هستیم."
به عبارت دیگر ، ما انسان ها بدون روشنی امامان و هدایت گری انها قطعا گم میشویم. 🙄
اقای ما اخرین ستاره🌟 از نسل از ستارگان⭐️ هدایت گر است و تنها راه نجات است😌
دوم:
حضرت مهدی (عج) می فرماید:
به راستی من حافظ و نگهبان زمینیان هستم، همانگونه که ستارگان 🌟حافظ اهل اسمانند.
ستارگان🌟 در اسمان مانع سقوط دیگر اجرام میشوند، امامان هم در زمین حافظ تمام هستی اند تا وقتی انها بر زمین قدم میزنند .
زمین و اهل زمین از عذاب در امانند 😇
#ادامه_دارد...
@montazer_koocholo
بارون کجا رفته.mp3
10.62M
#عید_مبعث
#بعثت
#حاج_قاسم
🌹#بارون_کجا_رفته🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت:سوره #مسد
🎶تدوین : عمو قصه گو
📚منبع :سایت وولک
@montazer_koocholo
#چهارشنبه_های_امام_رضایی☀️
داستان این هفته: دیدار
🔻یک ضرب المثل معروف بین ما کبوتر ها🐦 هسته که شما ادم ها هم زیاد از ان استفاده میکنید:
کبوتر با کبوتر باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز
⁉️میدانید برای چه این مطلب را گفتم:
برای اینکه که بگویم ادم های خوب باید با ادم های خوب رفت و امد کنند و به زیارت و دیدار انها بروند.😌
رفتن به زیارت آدم های خوب حتی بعد از شهادت🌷 یا مرگ انها فایده های زیادی دارد .😊
#امام_رضا_علیه_السلام هم در رفتار و هم در گفتار خود به این موضوع توجه داشتند.👌
یادم هست تا وقتی که در مدینه بودیم ، #امام_رضا_علیه_السلام خیلی به زیارت قبر پاک پیامبر (صلی الله علیه و اله) اهمیت میدادند💯
یک روز که لب حوض نشسته بودم تا چند قطره💧 آب بخورم ، دیدم امام به شیعیان فرمود:
📝هرکس قبر مومنی را زیارت کند و دست روی قبر او بگذارد و هفت مرتبه سوره #قدر را بخواند از سختی های قیامت در امان خواهد بود. 😍
یادم هست که بارها دیدم آقا برای امام حسین علیه السلام 💚 گریه میکرد 😭و مردم را به زیارت کربلا سفارش می فرمود.
یکی از همان روز ها پیرمردی عصا زنان خودش را به امام رساند و گفت:
رضا جان! من خیلی دوست دارم هر سال به زیارت جدتان امام حسین علیه السلام 💚بروم و یا مرتّب به مدینه بیایم و شما را زیارت کنم اما توانش را ندارم چه کنم😔
امام با لبخندی دلنشین فرمود: هرکس نمیتواند به زیارت ما برود پس دوستان صالح ما را زیارت کند تا خداوند ثواب زیارت ما را به او بدهد.😍
#ادامه_دارد...
@montazer_koocholo
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت ۱۸
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل2⃣: لذت گرایی و دور ماندن از فضاهای معنوی
⬅️چه کنیم که شیرینی محبّت خدا🕋 را بچشیم؟
1⃣1⃣ پرهیز از مال حرام
💟 رسول مهربانی🌸، پیامبر خداصلّ الله علیه و آله فرمود:
«کسی که مال حرامی📛به دست آورد، خداوند، هیچ صدقه و آزاد کردن بنده و حجّ و عمرهای را از او نمیپذیرد و به میزان ثواب این اعمال، برای او گناه خواهد نوشت و آنچه پس از مرگ☠ او از این مال میمانَد، توشهای خواهد بود به سوی آتش🔥. هر کسی هم که بتواند مال حرامی به دست آوَرَد و از ترس خداوند عزّوجلّ آن را رها کند، در دایرۀ محبّت و رحمت الهی🌺 داخل شده و دستور داده میشود که او را وارد بهشت کنند.»
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 146
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
#روز_های_زوج
@montazer_koocholo
سیب گاز زده.mp3
3.31M
#قصــــہ_های_حــنــاجون
📚عنوان: سیب گاز زده🍎🍏🍎
🎤گوینده: خانم وزیری
دوستهای خداجون🌟
حناجون مهربون امشب هم با یکی دیگه از حکایت های شیرین قرآنی اومدن پیش ما💫🔸🌸 حناجون با این حکایت ها ما رو وارد دنیایی از اطلاعات و آگاهی میکنن و اتفاقاتی رو که در گذشته های دور افتاده، داستانش رو برامون تعریف میکنن🗣 که نه تنها شنیدنش👂 شیرین و جذابه بلکه کلی چیزهای خوب خوب هم ازش یاد می گیریم🧡💚
بریم با هم بشنویم یکی از این حکایت های رنگی رو❓💫
@montazer_koocholo
#پنجشنبه_های_شهدایی
#جای_او_خالی_بود
قسمت هشتم
روزی که مدرسهها باز شد و همان معلّم قدیمی به کلاس آمد، چشمش را در کلاس گرداند و جایِ خالیِ منصور را دید.😔
گفتم جایِ خالیِ منصور را؟ نه... نه... این درست نیست. او یک حلقه گل
میخک سرخ 💐را دید که بچّهها، به جای منصور، روی نیمکت گذاشته بودند؛ یک حلقه گُلِ بزرگ، خیلی بزرگ، بزرگ به قدرِ تمامِ کلاس، به قدر تمام مدرسه، به قدرِ تمامِ وَطَن...🇮🇷
بچّهها گریه نمیکردند. اصلاً گریه نمیکردند. این فقط معلّم قدیمی بود که ناگهان به گریه افتاد و هایهای گریست.😭
بچّهها، یک صدا، با قدرتی که تمامِ مدرسه، تمام ایران و همهی دنیا را میلرزاند فریاد کشیدند: ما شاه را میکشیم!✊
***
ما شاه را میکُشیم!
ما شاه را میکُشیم...
مثل روزهای عَزاداریِ بود🏴؛ اما عزاداری نبود. جَشن هم نبود. نه شادی بود نه غَم. خَشم بود و انقلاب. ✊
حالا دیگر بچّهها معنیِ انقلاب را خیلی خوب میدانستند و با تمامِ قُدرتشان فریاد می کشیدند 🗣
انقلاب، خیلی درد دارد، و یکی از سنگینترین و بدترین دردهای انقلاب، دردِ کشته شدنِ بچّههاست؛ 😔
اما شادیهایی که بعد از هر انقلابِ پیروز، برای مَردُم، به خصوص برای بچّهها پدید میآید، خیلی بیشتر از یاد آن دردهاست...😍
یادِ منصور و همهی منصورها گرامی باد!
تمامِ گلهای میخکِ سرخِ وطن، حلقهی گلیست برای آنها...💐
#پایان
@montazer_koocholo