#نوستالوژی
قاراچادئر(سیاه چادر)ها، درحمام قلعه ی قدیم👆👆👆
و
خیمه چادرهای صنعتی امروزی👆
افراد درتصویر از راست کودکی خانم ثریاعباسیان،آقای کربلایی رحمان عباسپور،شادروان لیلا حسنپور،بانو خانمجان میرزاییان
موزه مجازی حمام قلعه
۱۴۰۳/۱/۱۷
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz
زندگی
خرّم آن، روزهای پاک زندگی
فارغ از، دود و دم و آلودگی
قرص نانی باپنیر،یاماست ودوغ
خوب وخوشحال،در دیار سادگی
مردمانی صاف و ساده، بی ریا
رسمشان، ایستادگی، افتادگی
همنوایی با طبیعت، حاصلش
دلبری بود، همدلی، دلدادگی
فیض و الطاف خداوندی فزون
در کمال بخشش و زیبندگی
زیر چادرهای، سیاه، بختی،سپید
هدیه می کرد، شادی و سرزندگی
جان"سودا" زندگی، نَبوَد جز این
بندگی، پویندگی، جویندگی
بگذرد بر ما، شتابان، روزگار
زندگی کن، زندگی کن، زندگی
علی کوهستانی اسیق سو(سودا)🌹
موزه مجازی حمام قلعه
۱۴۰۳/۱/۱۷
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ گنه گلدی باهار فصلی
خواننده:هوشنگ جاوید
موزه مجازی حمام قلعه
۱۴۰۳/۱/۱۷
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz
#نوستالوژی
تصویری زیرخاکی ازملله و بره یه ی(بره گاه) شادروان حاج غلامحسین صلاحی
افراد در تصویر آقایان حاج ابراهیم رحمانی، شعبانعلی قادری، شادروان حجی قربان بهشتی، آقای کربلایی غلامعلی شاربی، خانم فاطمه صلاحی، شادروانان زینب ایمانی و آیصنم مختاری.
قابل توجه:عرقچین ابریشمی سوزن دوزی شده، یکی از پوشش های مردان حمام قلعه،درگذشته بود که در تصویر فوق قابل مشاهده است.
تصویربردار:آقای حاج ابراهیم رحمانی
موزه مجازی حمام قلعه
۱۴۰۳/۱/۱۸
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz
#فولکلور،ائل بیلیمی،دانش عامه
#اصطلاحات_چوپانی
#قیشلاق و یایلاق
قشلاق وییلاق چیست؟
هردو واژه ترکی و از اصطلاحات چوپانی و عشایری می باشند که با قدری تفاوت در تلفظ وارد زبان فارسی شده اند قشلاق به معنی #زمستانگاه و ییلاق به معنی #تابستانگاه است یعنی عشایر برای زمستان گذرانی دام های خود، به مناطق گرمسیری و برای تابستان گذرانی دامهایشان، به مناطق سردسیری و ییلاقات کوچ می کنند.
در گذشته مردم حمام قلعه، به دو صورت یکجا نشینی و کوچندگی به دامداری می پرداختند یکجانشین ها، دهقانان و دامدارانی خرده پا بودند که در روستا باقی می ماندند و با ادغام دامهای خود،گله ای دو چوپانه را، که حدود چهارصد راس دام بود،تشکیل می دادند این گله به #قله_قویئه معروف بود اما کوچندگان اکثراً دامدارانی عمده مالک بودند که بعضی از خرده پاها نیز، درجهت کامل شدن نصاب گله، دامهای خود را، باآنها ادغام می کردند.
دامداران عمده،معمولاً درقشلاقگاه ها وییلاقات حمام قلعه منطقه خاصی را،دراختیار داشتند که یا مالک آن بودند یا پروانه چرا دریافت کرده بودند یا از عمده مالکان به اجاره می گرفتند که در زمستان دامهای خود را،درمحلی به نام #یاتاق مستقر می نمودند وبه زمستان گذرانی می پرداختند پس از سپری شدن زمستان وفرارسیدن بهار #محلی را،برای برپاکردن #قاراچادئر(سیاه چادرها)درنظرمی گرفتندکه #ملله گفته می شد.
معمولاًدراول بهار ملله ها،درهمان منطقه ای قرارداشتند که #قشلاق بود این مناطق در حمام قلعه شامل قاراکمرچه، آق نهه، متل، گئنگ دئره، پیسره، قاراکول، تاشلی دئره ایده، آغ بورون،آغ سو،لوککه مسکه،کوللر، بغچه، قوزلوق،گون گورمس، داملر، بوآخاپی، چققیرتیکان، تالخان بیک، مدخان بیک، مئییملی ته شوری، گول بوتته،شخ، قارادئره، الچه، آزقن،حصار،رمضان بیک،اسماعیل بیک،ئیری آریق،نوءیرکچه،گئی وایسپیدال بودند مواردی نیز،قشلاقگاههای اجاره ای بودند که ملله ها در اوایل بهار نیز درهمان جا،مستقربودند مانند مناطقی از یکه توت مثل میدان عسگرخان،شئرو و باغچه قولی.
دامداران دراواخر بهار با گرم شدن هوا، پس از #شیربر کردن بره ها، مزدچوبانان را با نصاب هر ده راس دام یک بره پرداخت می کردند در اوایل تابستان، اقدام به پشم چینی دامها می نمودند که به این کار #قیریخیم گفته می شد معمولاً بعد از قیریخیم، اقدام به کوچ می نمودند و برای تابستان گذرانی به #ییلاقات حمام قلعه، اسیق سو شامل کاتاسیچانلی یورت،سیدزویی بئش قوز، مئییملی اسیق سو،قوری چای،بست اوستی،غازبئی یا کیچی یایلاق و کاتا یایلاق می رفتند.
دامداران حمام قلعه پس ازیک دوره دوماهه تابستان گذرانی،برای تجدیدقراداد یاتعویض چوپانان،در یک روزخاص کلیه گله ها را،در نزدیکی روستادر #مغل می خواباندند و مراسمی تحت عنوان #قوچگذار اجرا می نمودندکه بانان #قتلمه ازچوپانان وحضار پذیرایی و قراردادهای جدیدبسته می شدکه به این پیمان #قرارقورولماق،گفته می شد.
برخی ازدامداران عمده در حمام قلعه همچون شادروان حاج رمضانعلی رحمانی، به تنهایی صاحب گله ای شش چوپانه یعنی حدود هزار ودویست راس،میش بوده است که قشلاقگاه شخصی اش #آزقن و ییلاقش #سربان_یورتی واقع در بغچه بوده است.همچنین شادروانان حاج غلامحسین صلاحی،حاج عباسعلی فرودی،حاج نوروزعلی رشیدی،حاج یوسف آراسته هرکدام به فراخور خود صاحب گله ای چهارچوپانه یا دوچوپانه بوده اندکه بعدهاکسان دیگری همچون شادروانان بختیارواسفندیاررشیدی،حاج عباس صفایی،حاج حسنقلی سالاری، حاج محمدفیضی،حاج اسماعیل محمدی و ... از دامداران نسبتاً عمده حمام قلعه به شمارمی آمدند.
آن روزها درقشلاقگاه ها ساختن #گاش چندان مرسوم نبودبلکه شب هنگام و در سرماهای شدید روزانه گله را، در سیاه چادرها نگهداری می نمودند وروزهای دیگر در صحرا،به چرا می بردندبرای امنیت بیشتر، دور سیاه چادر را،سنگچین می کردند برای بره ها و بزغاله ها، درسراشیبی زمین گودالی را،می کندند و سقفش را،می پوشاندند و باچیدن ورودی آن با سنگ و گذاشتن درگیر،آنهارا از گزند سرما و جانوران شکاری حفظ می کردند به این مکانها #چاله گفته می شد برای استراحت وخواب #یاتاقچی ها بنایی را،می ساختند که #مردخنه می نامیدند گاهی این مکان را،در داخل سیاه چادر به صورت تخت بالاتر از سطح زمین،می ساختند تا محل خواب چوپانان باشد بره وبزغاله های کوچک و نوزاد را درچاله ای مجزا نگه داری می کردند یا اینکه در داخل سیاه چادر،باچوب در کنار اجاق چوپان، محلی را جدامی کردند که #چپ گفته می شد.سگهای گله نیز، در جلو درب ورودی سیاه چادرها که دورهم برپاشده بودندمی خوابیدند ساختن گاش در سه چهار دهه اخیر رایج شده است که اقدام به ساخت بنا می نمایند البته در گذشته نیز، بناهای مشابهی را،معمولاً در حاشیه روستا می ساختند که #باهاربند گفته می شد.
✍علی کوهستانی اسیق سو🌹
موزه مجازی حمام قلعه
۱۴۰۳/۱/۱۸
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz
چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخهای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف میبرد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.»
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمیشوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایینتر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میکنی؟ آنها را خودم نگهداری میکنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو میدهم.»
وقتی کمی پایینتر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بیمزد نمیشود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ " چوپان "
خواننده:حسین حیدری
موزه مجازی حمام قلعه
۱۴۰۳/۱/۱۸
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فولکلور،ائل بیلیمی،دانش عامه
#آلقیش_و_قارقیش(دعا و نفرین)
موزه مجازی حمام قلعه
۱۴۰۳/۱/۱۹
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz
#فولکلور،ائل بیلیمی،دانش عامه
#آلقیش_و_قارقیش(دعا و نفرین)
در زبان ترکی به #دعای_خیر،آلقیش و به #دعای_بد،قارقیش گفته می شود.هرگاه فردی کسی را، به سبب انجام کارهای خیر و رفتارهای خوب و زیبا، مستحق تحسین و آفرین بداند خوشحال و شادان شده درحق او دعای نیک و خیر می نماید که از این طریق سرور وخوشحالی خود را، هویدا می سازد این ابراز خوشحالی همراه با طلب خیر از خداوند برای کسی، #آلقیش نامیده می شود که در حقیقت نوعی سپاسگزاری و تمجید از رفتار وکردار کسانی است که خیرخواهند و منشاء خیری برای دیگران در جامعه هستند که البته صددرصد مورد تایید آموزه های دینی اسلام و دیگر ادیان و مکاتب جوامع بشری است.
درمقابل دعای خیر قطعاً دعای بد یا لعن و نفرین قرار دارد که ضد آفرین و سپاس وتمجید می باشد #نفرین بیانگر نفرت و بیزاری و تبری جستن از کسی یا چیزی است که نفرین کننده خشم و غصب و انزجار خود را، آشکار می سازد این خشم و غصب ممکن است به علل مختلفی پدید آمده باشد لذا دعای بد بر اثرانگیزه های مختلف صورت بگیرد مثلاً ظلمی بر کسی روا داشته شود یا بر اساس انگیزه های نفسانی همچون کینه،حسادت و ... صورت پذیرد لذا به این نوع دعا کردن، #قارقیش گفته می شود.
آلقیش و قارقیش، گذشته از این که کسی یا چیزی،مستحق دعا یا نفرین است زمانی صورت می پذیرد که دعا کننده، توانایی تحقق بقاء یا زوال چیزی را،ندارد لذا با متوسل شدن به دعا و نفرین از خدا می خواهد تا به کارخیر و امر مطلوب بقاء دهد و به کار نکوهیده و امر نامطلوب،زوال ایجاد نماید.
دعای خیر و نفرین، علاوه بر جنبه انفرادی،به صورت اجتماعی نیز،صورت می پذیرد اگر نماز را،هم نوعی دعا بدانیم به طور کلی، نماز هایی را که به صورت جماعت برگزار می گردند،دعاهایی که به مناسبت های مختلف به صورت جمعی انجام می گیرد مناسک و شعائر دینی، تظاهرات و راهپیمایی هایی که جهت برائت و تبری جستن و دیگر موارد که صورت می پذیرند از این نوعند لذا هم دعا و هم لعن و نفرین امری واقعی است که در قرآن کریم هم به موارد زیادی اشاره شده است.
#توجه:دعای خیر کردن،برای هرکسی اعم از خوبان و نیکان یا بدان و گمراهان هیچگونه محدودیتی ندارد یعنی چه قدرخوب است که در وهله اول همانگونه که برای نیکوکاران طلب خیر،می کنیم برای گمراهان نیز، ازخداوند طلب خیر نموده و درخواست هدایت نماییم اما نفرین کردن محدودیت دارد یعنی اولاً باید فرد مستحق نفرین باشد ثانیاً حتی اگر مستحق نفرین هم باشد ممکن است مانیز،نسبت به شخص ثالثی مستحق نفرین باشیم عدالت خداوند حکم می کند هر دو دعا مستجاب شودخود ما نیز، مستوجب آن شویم ثالثاً اگر فردی مستحق نفرین، نباشد و ما با انگیزه های نفسانی نفرین کنیم یقیناً امری ناصواب انجام داده ایم ممکن است نتیجه نفرین به خود ما بر گردد به همین سبب اولیاء دین علیهم السّلام،توصیه فرموده اند #اهل_نفرین نباشیم.
#یادآوری:مردم حمام قلعه به نوعی از #آلقیش_وقارقیش باور دارند که قسمتی از آن نشئات گرفته از آموزه های دینی می باشد امابخش دیگری از آن صرفاً باوری عمومی است و آن مطلبی در ارتباط با دعای پدر و مادر می باشد.شکی نیست که دعای خیرشان، ردخور ندارد یعنی آلقیش پدر و مادر ضامن سلامتی وسعادت فرزندان است.
مردم حمام قلعه معتقدنداستجابت #قارقیش_پدر حتمی است اما #نفرین_مادر مستجاب نمی شود زیرا شیری را که داده است مانع از استجابت آن می گردد ظاهراً این باور عامّه، امری بی اساس و بی منطق به نظر می رسد اما با کمی تعمّق می توان دریافت که چندان هم بی ربط نیست زیرا یکی از شرایط استجابت دعا،از ته دل خواستن است و این درحالی است که هیچگاه مادری، از ته دل، برای جگرگوشه خود، نفرین نمی کند بلکه بر اثر عاصی شدن از دست کودک زبان به #قارقیش(نفرین) می گشاید بنابر این نفرینش،لقلقه ی زبانی بیش نیست. لذا آنچه را که درکلیپ بالا ملاحظه می فرمایید از این دسته از قارقیش هاست و این چنین است کسانی که ناصواب برای دیگران نفرین می نمایند بدیهی است لعن و نفرینشان هیچ تاثیری بر فرد نفرین شده ندارد چه بسا ممکن است همان لعن و نفرین دامنگیر خودشان نیز، بشود.
✍علی کوهستانی اسیق سو🌹
موزه مجازی حمام قلعه
۱۴۰۳/۱/۱۹
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ " دعای دل "
خواننده:علیرضا افتخاری
موزه مجازی حمام قلعه
۲۴۰۳/۱/۱۹
https://t.me/hammamghaleh
https://eitaa.com/moozehmajaz