eitaa logo
مروج توحید
7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
432 ویدیو
12 فایل
نشر سلسله جلسات سخنرانی علامه حمیدرضا مروجی سبزواری کانال تلگرام 👇 t.me/moravej_tohid کانال آپارات https://www.aparat.com/moravej_tohid_archive دانلود و نصب اپلیکیشن مروج توحید www.moravejtohid.com/app
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 مشکل امر فرج با دست او وا می شود بر خود مهدی قسم این کار، کار زینب است اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 @moravej_tohid
«بسم الله الرحمن الرحیم» 📖 «برگی از کتاب حکمت ابراهیمی» «علامه مروجی سبزواری» 🖌 به گفته دیگر مفسـّر در واقع معبّر است یعنی عبور دهنده، زیرا مفسر دست انسان را می گیرد و او را از ظاهر عبور داده و به باطن می رساند. در حج نیز چون حقایق الهی و ملکوتی در لباس ظواهر مادی معرفی شده‌اند پس باید یک مفسر یا معبّر همراه انسان باشد که اعمال ظاهری را برای او تفسیر کند، یعنی این ظاهر را که پرده ای است بر روی حقیقت کنار بزند و حقیقت را برای حاجی بنمایاند. یا دست او را بگیرد و از ظاهر او را عبور داده تا به حقیقت برساند. بنابراین همچنان که در مورد قرآن، انسان دو معلّم نیاز دارد، یکی آنکه ظاهر قرآن و الفاظ آن و قرائت و تجوید آن را به او بیاموزد، و دیگری کسی که او را از ظاهر به باطن هدایت کند و حقایق او را برایش منکشف سازد، در حج نیز انسان محتاج دو راهنما است. یکی آنکه مناسک و اعمال ظاهری را به او یاد دهد که این معلم و راهنما همان فقهای عظام هستند که با نوشتن مناسک حج اعمال ظاهری آن را به مردم یاد می دهند، و یکی آنکه مناسک و حقایقی را که در پشت این ظواهر پنهانند به مردم یاد دهد. 📝 فصل اول، ص ٢٠ ۷ https://eitaa.com/moravej_tohid/3785 🆔 @moravej_tohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛅️ قال مولانا المهدی علیه السّلام : لا یُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا یَدَّعیهِ إلاّ جاحِدٌ کافِرٌ. امام مهدی ع : کسی با ما، در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمی کند مگر آن که ستمگر و معصیت کار باشد، همچنین کسی مدّعی ولایت و خلافت نمی شود مگر کسی که منکر و کافر باشد. 📖 بحار الانوار: ج 53، ص 179 ‎‎‌‌‎‎‎‌ https://eitaa.com/moravej_tohid/3786 🆔 @moravej_tohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾 هزار دشمنم ار می کنند قصد هلاک گَرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک https://eitaa.com/moravej_tohid/3787 🆔 @moravej_tohid
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 هوالحکیم قسمت_نهم بسمه تعالی 📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد اما این که آن پیر که بود که شیخ ما را چنین مفتون خود ساخته بود حضرت شیخ چنین می‌نویسد: "در سال چهارم دبیرستان، دبیری داشتم به نام آقای حسن عارفی که بعد از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان که مصادف با وقوع انقلاب اسلامی در ایران نیز بود، با او دوستی صمیمانه‌ای پیدا کردم. او مردی بود بسیار دانا و با مطالعات وسیع که بسیاری از آیات قرآن و اشعار جناب ملّا را نیز از حفظ داشت. او رشته‌اش ادبیات فارسی بود و با کثیری از بزرگان شعر و ادب فارسی که شهرت بین‌المللی داشتند آشنا و دوست بود و با آنها مراودات بسیار داشت، و در جلسات عمومی و خصوصی آنها که در شهرهای مختلف ایران برگزار می‌شد از او دعوت به عمل می‌آوردند. او تمام خاندان‌های اعیان و اصیل سبزوار را می‌شناخت و با آنها مراودت داشت. روزی از او در مورد آن پیر سؤال کردم و او برایم توضیح داد که: او سید عبدالغفور واصلی است، و اگرچه از لحاظ قد و قامت، کوتاه و نحیف و لاغر است، ولی از لحاظ روحی دریایی است که هرچه در آن شنا کنی به ساحل آن نمی‌رسی". استاد در ادامه چنین می‌نویسد: "او را هیچ کس در سبزوار به درستی نشناخت و شاید به اندازه‌ی من کسی به عوالم درونی او واقف نشد او تنها زیست و در جریان سلوکش نیز تنها بود و تنها از این جهان به جهان دیگر رحلت نمود. در مجلس ختمش نیز عده‌ای بسیار قلیل شرکت داشتند. به هر حال آن روزی که من باب آشنایی را با او باز کردم روز بعد، دیگر به منزل حاج آقا فخر نرفتم، بلکه طرف عصر به منزل خودش رفتم و در حالی‌که هنوز کمی بیم و ترس در دلم بود، دق‌الباب نمودم. دختری در را گشود و گفتم حاج‌آقا تشریف دارند؟ گفت بله، و در حالی که با نگاهی خاص مرا ورانداز می‌کرد که شاید معنی نگاهش این بود که این بچه با پدربزرگ من چه کار دارد، رفت و سید را خبر نمود. سید آمد و مرا دید و احوالپرسی نمود. گفتم برای سؤالی آمده‌ام. گفت بپرس. مسئله‌ای عرفانی را پرسیدم. او شروع به جواب نمود و این دیدار در جلوی در منزل او حدود دو ساعت طول کشید. من سراپا خجالت شده بودم که پیرمردی به‌خاطر من دو ساعت است که سرپا ایستاده و به سؤال من ناقابل پاسخ می‌دهد. آن روز گذشت، دو سه روز و شاید یک هفته خودم را با چه فشاری نگه داشتم که به در خانه‌اش نروم تا این که نتوانستم تحمل کنم و حدود ساعت چهارِ بعدازظهری تابستانی به در خانه‌اش رفتم. در خانه را گشود و تا چشمش به من افتاد به‌سرعت گفت بیا داخل..." ◀️ ادامه دارد ... 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3788 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 هوالحکیم قسمت_دهم بسمه تعالی 📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد ‌‌"... در خانه را گشود و تا چشمش به من افتاد به سرعت گفت بیا داخل. مرا وارد منزلش نمود. منزلی قدیمی بود، از حیاطش گذشتیم و وارد ساختمان شدیم، از پله‌ها بالا رفته و به طبقه ی بالا رسیدیم. ناگهان با صحنه ای شگفت آور مواجه شدم. آن طبقه تشکیل شده بود از راهروی به طول حدود ده متر و دو اتاق بزرگ بیست متری در دو طرف آن که تمام اطراف این راهرو و اتاق‌ها پر از قفسه‌های کتاب بود و انسان را بهتی همراه با وحشت فرا می‌گرفت، و ای عجب که تمام این چند هزار جلد کتاب را خوانده بود به طوری‌که یک چشمش را از دست داده و مصنوعی بود. در میان راهرو میزی قرار داشت و دو صندلی در دو طرفش نهاده بود، مرا روی صندلی نشاند و دو فنجان به همراه یک قوری چای آورد و خودش هم نشست برای خودش و من چای ریخت و شروع به صحبت کرد. او همچون دریایی شده بود و سخنان و حکمت‌هایی که بیان می‌کرد همچون امواجی بودند که از این دریا برمی‌خاستند و بر ساحل قلبم فرو می‌نشستند. اگر بخواهم تصویری از خودم در آن لحظات به دست دهم بهتر از این بیت حضرت لسان‌الغیب نیست که: ساقی سیم ساق من گر همه درد می‌دهد کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی‌کند آری، جام فقط یک عضو دارد و آن دهان است و چون ساقی شراب در جام می‌ریزد تمامی جام، دهان است تا شراب را به تمامی در خود بگیرد. من هم در آن لحظات تمامی اعضایم دهانی شده بود تا ذره‌ای از شراب‌های حکمت که بر من فرو می‌ریخت ضایع نشود. چون سخنانش تمام شد و من از آن فضا بیرون آمدم دیدم حدود چهار ساعت گذشته و با توجه به عصرهای بلند تابستان، اگر ساعت سه آمده بودم الان نزدیک اذان مغرب است". ◀️ ادامه دارد... 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3789🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌸🌸🌸🌸 🌴 آداب زندگی پیامبر (ص) «باب دوم، آداب معاشرت» ✨ غزالی در احیاء العلوم روایت کرده که : پیامبر (ص) به یاران خود می فرمود : شایسته نیست که چیزی از اصحاب، نزد من بگویید چرا که دوست دارم با دلی آرام و خالی از میان شما بروم. ✨ پیامبر (ص) فرمود : از اخلاق پیامبران و صدیقین آن است که هرگاه یکدیگر را می بینند، بشّاش و شادمان هستند و زمانی که به یکدیگر می رسند، مصافحه می نمایند. 📚 سنن النبی (ص)، علامه طباطبایی (ره)، ص ١١۵ 🆔 @moravej_tohid
🎙 جلسه ششم در محضر 🔴 این جلسه از سخنرانی استاد، پاسخی است برای کسانی که می‌گویند : تعالیم پیامبر اسلام (ص)، برای همان زمان خودشان بوده 🔸دقیقه 3 توحید بر همین چهار امر استوار است، این که اولاً، انسان به ربوبیت خدا اعتقاد داشته باشد،نه به اصل وجود خدا، چه بسا که انسان به اصل وجود خدا اعتقاد دارد و می گوید : خدا هست، خدا خالق ما هست، اما اینها کافی نیست. اینها انسان را به سوی خدا حرکت نمی دهد، انسان باید به ربوبیت خدا هم اعتقاد داشته باشد. 🔸 دقیقه 5 چه کسی راهنمای ما است؟ باید کسی باشد که به آنجا رفته باشد و آمده باشد و بگوید : من بلدم، دست تان را بدهید تا شما را به آنجا برسانم. این شخص پیامبر هست. 🔸 دقیقه 6 آن دوازده امامی که آمدند، دوازده ولی خاص بودند که آمدند و دین پیامبر اسلام را تبیین کردند. 🔸 دقیقه 7 انسان همیشه در حرکت های خودش، رب را هدف قرار می دهد. اگر انسان معتقد به ربوبیت خدا نباشد، خدا را هدف زندگی خودش قرار نمی دهد... خیلی ها معتقد به خدا هستند، اما معتقد به ربوبیت خدا نیستند. 🔸دقیقه 12 این اوامر و نواهی باعث می شود که انسان بر جاذبه ی عالم ماده غلبه کند، از جاذبه ی ماده کنده شود و به بالا رود تا اینکه به خدا برسد. 🔸 دقیقه 13 در جوار خودش قرار می دهد این یعنی چی؟ در عرفان بحثی مطرح است به نام مسئله قرب ✨قرب را عرفا به دو قسمت تقسیم می کنند. قرب فرائض و قرب نوافل 🔸 دقیقه 14 آن قربی که از واجبات برای انسان به دست می آید،(قرب فرائض) قویتر است از قربی که از مستحبات برای انسان به دست می آید.... (قرب نوافل) 🔸 دقیقه 16 هرچه که این روح بالاتر رود، اتصالش با خدا قویتر می شود. ✨ خداوند یک موجود ملکوتی است، روح انسان هم یک موجود ملکوتی است. خداوند نور است، انسان هم روحش نور است، بنابراین این نور همین جور که بالا رود، بیشتر در خدا هضم می شود و بیشتر اتصال برقرار می کند. 🔸 دقیقه 21 در قرب نوافل، انسان یک مقداری با ذات خدا اتصال برقرار می کند، مثلاً دو درجه، سه درجه ده درجه، مثل چشمه ای که ده متر داخل دریا برود. و قرب فرائض نه، خیلی ده هزار کیلومتر این چشمه در دریا برود. (این یک فرق) یک فرق دیگر هم بین قرب نوافل و قرب فرائض هست. این که در قرب نوافل شخصیت انسان شکسته نمی شود، اما در قرب فرائض، اصلاً شخصیتش به کلی شکسته می شود، انسان هویت خودش را به کلی از دست می دهد، یک هویت کامل خدایی پیدا می کند. 🔸 دقیقه 27 یک قاعده :همیشه موجودی که سهم بیشتری از وجود دارد، موجودی را که ضعیف تر است، جذبش می کند. یعنی موجودی که تراکم وجودیش بیشتر است، قویتر است، چرا خورشید زمین را جذب می کند؟ چون خورشید تراکم وجودیش بیشتر است، جرم بیشتری از زمین دارد، لذا زمین را جذب می کند.... 🔸 دقیقه 30 یکی از قوانین جاذبه ی عمومی نیوتن هم همین بود، منتهی نیوتن فقط در قسم مادیات این قانون را گفت، که هر ماده ای جرمش بیشتر باشد، آن ماده ای را که جرمش کمتر است، جذبش می کند. ... این قانون از آنچه که نیوتن گفت خیلی بیشتر عمومیت دارد. هم جسم قوی جسم ضعیف را جذب می کند، هم خیال قوی خیال ضعیف را جذب می کند، هم عقل قوی عقل ضعیف را جذب می کند، هم روح قوی روح ضعیف را جذب می کند. 🔸 دقیقه 37 چرا خدا ما را جذب نمی کند؟ خیلی از مردم دنیا اصلاً برعکس هستند، نه تنها به طرف خدا بالا نمی روند بلکه در دنیا دارند فرو می روند، چرا اینگونه است؟ تا انسان در حوزه ی وجودی کامل قرار نگیرد، آن موجود کامل جذبش نمی کند. 🔸 دقیقه 46 در اثر نافله، خدا در تمام وجود انسان نفوذ می کند، اما شخصیت انسان نمی شکند. انسان خدا را به نحو ساختمان وجودی خودش شکل می دهد. منتهی یک نکته را عنایت بفرمایید. اگر این انسان حالا از داخل دریا برگشت و میان مردم آمد، حالا از خدا پُر شده و آمده، اینجا آیا آن حقایقی که از دریای وجود خدا گرفته برای مردم حجت است یا نه؟ خیر، حجت نیست. این جور عرفا همان انبیایی بودند که فقط نبوتشان برای خودشان بود یا برای خانواده شان بود یا برای شهرشان بود. 🔸 دقیقه 48 در قرب نوافل خدا، انسان می شود، یعنی خدا، این انسان را پُر می کند.. یعنی می آید و در درون انسان تجلی می کند. اما در قرب فرائض، بر عکس است. ✨ پیامبر اسلام چنین انسانی هست، یعنی آن قدر در ذات خدا فرو رفت که اصلاً شکست و خُرد شد، اصلاً این انسان خدا شد، وقتی که بین مردم برگشت، یک خدای مطلق برگشت نه یک خدای مقید لذا تعالیمش برای همه ی زمان ها و مکان ها حجت می شود. 🔸 دقیقه 50 آن کسانی که می‌گویند : تعالیم پیامبر، برای آن زمان بوده، اینها بین قرب فرائض و قرب نوافل اشتباه می کنند. خیال می کنند، پیغمبر ما در مرحله ی قرب نوافل بودند. ۸ 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3792
در محضر مبحث همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید. 🆔 @moravej_tohid 🔽🔽🔽🔽🔽
4_5897797418115664351.mp3
32.26M
🎙 جلسه شصت و چهارم در محضر 🆔 @moravej_tohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 سنخیت روحانی 🔹 ما در عالم اسماءالله که بوديم، در عالم عرش که بوديم، همه شاکله وجودی مان يکی بوده،خیلی به هم نزدیک بوده‌ و لذا،اينجا همدیگر را پیدا کرديم. در محضر 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3796
توضیحاتی برای موبایل‌های ایفون، اپل و سیستم ios سه سایت ایرانی مثل اناردونی، سیب ایرانی و آی اپس در سایت مروج توحید قرار داده شده که اپلیکیشن مروج توحید  در آن بارگزاری شده واسه ی موبایل‌های با سیستم ios 🌸چرا اونجا ؟ چون اپ های ایرانی برای شرکت گوگل تحریم هستند و من باید هزینه ی زیادی انجام بدم‌ و همچنین کل ساختار اپلیکیشن رو شرکت طراح به زبان انگلیسی بکند . یک سری کارهای بانکی خارجی دارد تا اپلیکیشن مروج توحید برود برای مثلا app store گوگل و شما به راحتی و مجانی دانلود کنید. فعلا کارهای مهمتری برای مازولهای متنی داریم. این سایتها خدمات دهنده مثل اناردونی و سیب ایرانی و آی اپس گویا یک حق اشتراک ماهیانه و یا سه ماهه دارد. که اصلا به جیب هیچ اپلیکیشنی نمی‌رود جز خودشان.  شماها فقط یک بار خرید ماهیانه دارید تا اپ مجانی مروج توحید را داشته باشید. بقیه وقت ها به طور همزمان از درون برنامه خودتان آپدیت میکنید. این قدر دلم میخواد که خرید یک ماهه آن سایتها را داشته باشید. ( اونم فقط یک بار ) تا بتونید اپ رو دانلود و نصب کنید و از ۲۰۰۰ ساعت درس علم توحید محروم نشوید. زمان تیز می‌گذرد و ما برای دنیاهای دیگرمان و مخصوصا همین دنیا به علم و معرفت توحید نیاز داریم نه معماری و بازاریابی و علم اقتصاد و تربیت بدنی و طراحی فرش ! امیدوارم مشکلات اپ های فرهنگی و مذهبی ایرانی تازه کار رو درک کنید. و خودتان تلاش کنید به دیگران و موبایل‌های بدون سیستم اندروید توضیح بدید. و کمک شان کنید تا آنها هم نصب کنند و بدونند هیچ پولی، هیچ سودی از آن پرداخت یک ماهه ی آن سایتها به جیب مروج توحید نمیرود‌ چون اصلا مال ما نیست.  آنها فقط هستند مثل یک سبد که ما اپ رو توی آن قرار بدیم. خوب پول نگهداری آن سبد را شما پرداخت میکنید. خود سیب ( مروج توحید)  رایگان است. زنده باشید و پایدار. 🌸 تلگرامی ها در نشر این پیام واسه دوستان خارج نشین. ایتا. بله. واتس اپ کمک کنید.... ممنونم از همه ی شما ✍آدرس تلگرام: @Appmt ✍دانلود و نصب اپلیکیشن مروج توحید http://moravejtohid.com/app
🎙 جلسه هجدهم در محضر 🔸 دقیقه ۲ این دو رکعت نماز وتیره، به اصطلاح نافله عشاء، در واقع جزء پنجاه رکعت حساب نمی شود. از این پنجاه رکعت، هفده رکعت نمازهای فرائض(واجب )است، بقیه نمازهای نافله است که سی و سه رکعت می شود. پس يک رکعت کم است، یعنی نسبت به روايت هایی که فرموده‌اند، مجموع فرائض و نوافل پنجاه و يک رکعت است، اينجا جور در نمی آید. منتهی‌ می فرمايد، که اين غیر از آن پنجاه رکعت هست، یعنی داخل آن پنجاه رکعت نیست. 🔸 دقیقه ۴ امام باقر(ع)فرمودند: کسی که اعتقاد به خدا و روز آخرت دارد، شب نکند مگر اینکه این نماز وتیره را خوانده باشد. (یعنی اگر کسی نخواند، در ایمانش نقص است ) 🔸 دقیقه ۶ زراره می گوید: از امام باقر(ع)سئوال کردم‌، من مردی تاجر هستم‌، رفت و آمد می کنم‌، چگونه نمازهایم را بخوانم؟ فرمود: هشت رکعت می خوانی، وقتی که خورشيد زائل می شود. (یعنی وقت نماز ظهر که شد، هشت رکعت می خوانی ) دو رکعت بعد از ظهر می خوانی و دو رکعت قبل از عصر می خوانی، یعنی به جای اینکه بفرمایند: هشت رکعت نماز نافله عصر، قبل از عصر خوانده‌ می شود، می فرمايند: دو رکعت بعد از ظهر، دو رکعت قبل از عصر 🔸 دقیقه ۹ از نمازهای نافله، از امام صادق(ع)سئوال کردم‌، امام می فرمايند: آن چیزی که مستحب است که آن را کم نکند، يکی هشت رکعت وقت زوال شمس(همان هشت رکعت نماز نافله ظهر ) و بعد از ظهر دو رکعت بخوان ولی به عنوان‌ نافله عصر و قبل از عصر هم دو رکعت بخوان، باز هم به عنوان‌ نافله عصر ،دو رکعت هم بعد از نافله مغرب(اينجا باز هم نافله مغرب را کم کرده‌ است ) 🔸 دقیقه ۱۱ در بعضی از اخبار وارده در مقام این است که مجموع فرائض و نوافل، چهل و چهار رکعت است. یعنی از پنجاه و يکی هفت رکعت کم کرده، این يک دسته از روايات است. يک گروه دیگر از روايات فرمودند که مجموع فرائض و نوافل، چهل و شش تا است. اینها سرّش چيست؟سرّش این است، آنهایی که گفتند: چهل و چهار رکعت، آنها چهار رکعت از هشت رکعت عصر کم کردند، دو رکعت از چهار رکعت مغرب کم کردند. 🔸 دقیقه ۱۴ رواياتی که می گویند،چهل و شش رکعت است، فقط نماز عصر را چهار رکعت کم کردند.... در بعضی روايات از نماز عصر، چهار رکعت کم کردند، از نماز مغرب دو رکعت کم کردند. آيا بين اين روايات تناقض هست؟ ✨ تعبیر امام آن مقداری که از آن کمتر نباید شود، یعنی منظور نماز نافله عصر همان هشت رکعت است، منتهی‌ اگر کسی کار داشت، عجله داشت و...از نماز عصر می تواند، چهار رکعت کم‌ کند. می خواهد بفرماید ، آن مقداری که اهمیتش زیاد است، نبايد کمتر از آن شود و نبايد ترک شود، هشت رکعت ظهر است. اما از عصر می‌شود کم شود. چهار رکعت إز عصر کم شود، دو رکعت از مغرب کم شود، پس تناقض نیست. با روايت هايي که می‌فرمایند نافله عصر هشت رکعت است. 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3799
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ایام شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) ،تسليت باد. ✨ فراری از خطبه حضرت فاطمه (س) در مسجد النبی 🆔 @moravej_tohid
نیاز سالک به ولایت شیخ....mp3
2.05M
💿 ...یعنی در حالاتی که برایش پیش میاید ، آن اتصالاتی که با عالم ملکوت پیدا میشود خودش را متهم کند که معلوم نیست که اینها رحمانی باشد ، اینها ملکی باشد ، چه بسا شیطانی باشد(اینها از ناحیه اجنه باشد)...این راه یک راهی هست که انسان از اول منزلی که قدم میگذارد(از منزل یقظه)و منزل بعد میشود عزم و توبه...تا آخرین منزل که نور هست "توحید هست" تمام اینها را شیطان بدلش را دارد(همه را)همه همین صد منزلی را که ایشان...همه این صد منزل را شیطان بدلش را دارد ، خیلی ریز هست ، خیلی دقیق هست)اصلا انسان نمی تواند متوجه بشود که این حالی که به من دست داد ، این از سوی ملکی هست و یا از سوی شیطان هست...وسوسه هست و یا الهام هست... اینکه میگویند انسان در این راه استاد لازم دارد برای همین هست ، تشخیص بدهد... ...فهمیده بود که اجنه او را اینجا میاوردنش ، منتها در خیال اینطوری سیرش میدادند که به بهشت میبرندش و غذاهای لذیذ بهشتی... ...ولایت شیخ همین هست ، یعنی آن قدرت روحانی هست که نگه میدارد و نمیگذارد که شیاطین و اَجنه ... مثلا مثل یک کبوتر که چطور بچه اش را زیر بال و پرش... 62 🆔 @moravej_tohid
تفسیر بسیار زیبا؛ جامع وکامل بر 🍃همراهان گرامی لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید🌺🙏 🆔 @moravej_tohid 👇👇👇👇
🎙 جلسه بیست و سوم در محضر 🔸 دقیقه ۳ خصوصیاتی که در مردم هست، اينها در اصل مال خداست، چون ما اصل وجود مان ازخداست، لذا صفاتی هم که عارض ما می شود، از خداست فرقی نمی کند. 🔸 دقیقه ۸ اين صفات اصلش به خاطر همین است که انسان دارای صفات الهی است، صفات گوناگون، صفات متضاد هر وقتی يک صفتی ظهور می کند. يک وقتی دهم محرم است، صفت خوف يا عشق ظهور می کند، يا ترس دارد از اینکه دنبال گناه‌ برود، يا به خاطر عشق امام حسین (ع) به دنبال عزاداری می رود، اما بعد باز دوباره‌ عشق دنيا در او ظهور می کند. صفات انسان ها تابع زمان و مکان است. مردم‌ در تلوین هستند، لون به لون (رنگ به رنگ) می شوند، به اقتضای زمان يا مکان رنگی به خودشان‌ می گیرند. 🔸 دقیقه ۹ سالک بايد خودش را به مرحله ی تمکین برساند، إز تلوین به تمکين برسد. یعنی به جايي که یک صفت خاص در وجودش ظهور داشته‌ باشد. ✨ قويترين صفت بالاخره در انسان ظهور می کند. ✨ ما در طی سلوکمان، داريم می رويم، تا به آن صفت اصلی خودمان‌ دست پيدا کنيم، او ظهور کند.حالا هر کسی يک صفت خاصی، يکی خوف يکی رجا، يکی هيبت هرکسی يک صفت بر او غلبه می کند.مثلا بر حضرت یحیی، صفت خوف غلبه داشت. 🔸 دقیقه ۱۴ راهش اين است که انسان بخواهد به ثبات برسد. اشک بريزد و سیر نخورد. ✨ در اين راه آنچه که انسان را به مقصد می رساند، همين مخالفت با نفس است. 🔸 دقیقه ۱۶ در سلوک انسان بايد به عالم عقل برسد، سلوک سير إز عالم خيال به عالم عقل است و عالم عقل‌، عالمی نیست که انسان خیلی راحت بتواند به آنجا برسد 🔸 دقیقه ۱۷ نطفه‌ی عقل را جبرئیل بايد در انسان منعقد کند، این را دقت‌ بفرماييد، قصه‌ همان قصه ی حضرت مريم است. وقتی که جبرئیل را ديد و جبرئیل در او دمید، یعنی در اينجا حضرت مريم إز عالم خیال به عالم عقل منتقل شد. 🔸 دقیقه ۱۹ " واذکر فی الکتاب مريم اذانتبذت من اهلها مکانا شرقیا " آيه ۱۶،سوره‌ مريم ✨ حضرت عيسی (ع) ظهور جسمانی‌ عقل‌ حضرت مريم(س)بود، پس بنابراین مريم و عيسی، يکی هستند، چون فرمود:"وجعلناها وابنها ایه للعالمین " آيه ۹۱،انبیاء مريم و پسرش را يک آيت قرار داديم، یعنی دو نفر نیستند، يک نفرند، عيسی همان عقل‌ مريم است که به صورت يک آدمی در آمده 🔸 دقیقه ۲۱ عقل‌ جزئی دنيايی و عقل‌ حيوانی است که انسان‌ را بين مردم‌ می برد، دنبال مقامات‌ دنيا و موقعیت های دنيايي می برد والا آن عقل‌ نه، به شدت‌ از مردم‌ گريز است، انسان را به خلوت می کشاند، بايد کاری کنيد آن‌ عقل‌ در شما تکوین پيدا کنيد. 🔸 دقیقه ۲۳ بزرگترین قدم در سلوک، وفاکردن و تحمل‌ بر جفای مردم‌ است، دهان بسته‌ باشد، هر کس هر جفایی کرد،(هرکس هر جور) انسان حرف نزند وبرای خدا ساکت باشد ،سکوت‌ کند،نفس را خوب بتواند سرکوبش کند. ✨ دقت‌ کنيد، همين هم مضر است، مخصوصا همين را اساتيد سلوک می گویند: حتی در خيال خودتان‌، خودتان‌ را بر دشمنتان غالب نکنيد. آدم آن‌جا، نمی تواند چيزی بگويد يا حداقل مناسب نیست، بعدأ که به خلوت می آید، با خودش فکر کند که اين جوری می کردم‌ يا اون جوری جواب‌ می دادم، یعنی در خيال خودش را پيروز می کند، اينها را به هیچ وجه، بگذارید نفس سرکوب‌ شود. 🔸 دقیقه ۲۵ مقام اغانه اين إز حدیث حضرت رسول (ص)گرفته شده که: " انه لیغان علی قلبی وانی لاستغفر الله فی کل يوم سبعین مره " اين را حدیث اغانه می گویند، اغانه به معنی گرد و غبار است، یعنی گاهی وقت ها روی قلب مرا غبار می گیرد، حالم گرفته می‌شود و من روزی ۷۰ بار به خاطر همین استغفار می کنم‌. 🔸 دقیقه ۳۱ دین را در قلب ها رواج دادن خیلی کار سختی است، کسی بتواند در قلب ها دين خدا را رواج دهد. یعنی به قلب ها بباوراند که مسلمان شويد، مؤمن شويد..... این واقعأ کار اولیاء خداست که دين را در قلب ها رواج بدهند. 🔸 دقیقه ۳۲ جای ما در دين کجاست؟دين یک‌جا به نفع ما باشد، دین‌دار می شويم، دين به ضرر ما باشد، از دين دست برمی‌داریم. 🔸 دقیقه ۳۵ انسان برای این که در آتش قهر خدا نسوزد، نیاز هست که إز سوی آنها عنایت شود. بارها برای شما اين را تکرار می کنم و می گویم: جذب‌ عنايت و رحمت کنيد، جذب‌ عنایت و رحمت با اشک و سوز است، با خاکساری و با ذلت است. بايد از عزت‌ دنيايی دست بردارد تا به عزت‌ الهی‌ برسد، تا در دنیا هستيد، کاری کنيد، يک رحمتی يک عنایتی از طرف آن‌ها به سوی شما جذب‌ شود. 🔸 دقیقه ۳۷ همین که انسان‌ خودش را ببيند، همين که بگويد:"انا خیر منه " من از او بهترم، "انا ربکم الاعلی "اينها نه، بايد انسان به مقام محو مطلق برسد. ✨ اگر انسان ببيند که مدح و ذم برایش تفاوت می کند، یعنی مردم‌ مدحش می کنند خوشش می آيد، مذمتش می کنند، بدش می آید، اينها علامت‌ این است که این آدم هنوز بت پرست است. 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ قال الإمام المهدي عليه السلام: إنَّ اللّه َ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً ولا أهْمَلَهُمْ سُدىً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أسْماعاً وَ أبْصاراً وَ قُلُوباً وَ ألْباباً، ثُمَّ بَعَثَ اِلَيْهِمُ النَبيّينَ عليهم السلام مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرينَ ،يأمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ، وَ يَنهُونَهُمْ عَنْ مَعْصيَتِهِ، وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أمْرِ خالِقِهِمْ وَ دِينِهِمْ. امام زمان عجل الله تعالی فرجه می فرمایند: خداوند بزرگ مخلوقات را بيهوده نيافريده و آنان را پوچ و بيهوده رها نكرده، بلكه آنان را با قدرت خود آفريد و براى آنان چشم و گوش و قلب و عقل قرار داد و سپس انبيائى كه بشارت دهنده و هشدار دهنده هستند به سوى آنان فرستاد كه آنان را به اطاعت از او فرمان مى دهند و از معصيت او نهى مى كنند و چيزهايى را كه در مورد پروردگارشان و دينشان نمى دانستند به آنان شناساندند. 📚 بحارالانوار، 53، 194 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3806
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 دوباره آه و گریه و غم نوا، نواي فاطمیه رو شونه ی صاحب زمونه شال عزاي فاطمیه 😭 🆔 @moravej_tohid https://eitaa.com/moravej_tohid/3807
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 هوالحکیم قسمت_یازدهم بسمه تعالی 📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد استاد در ادامه‌ی بحث آشنایی با آن پیر می‌نویسد: "چه بسیار روزها که طرف بعدازظهر مدام در میان کوچه‌ی آن‌ها پرسه می‌زدم تا وضعیت مساعدی پیش آید و من به نزد او بروم حتی یک بار زمستان بود و یک ساعت از مغرب گذشته بود که همسرش از منزل بیرون رفت و متوجه شدم که منزل آن‌ها خالی است سراسیمه به سوی منزلش رفتم و دق‌الباب نمودم. خودش در را گشود و تا چشمش به من افتاد مرا به داخل دعوت کرد و در اتاق کرسی زده بودند و مرا تعارف کرد که بنشینم و خودش هم چای آورد و نشست و در آن شب طولانی زمستان برایم سخن گفت و گویی از دهانش لئالی حکمت و دراری معرفت می‌ریخت و باز هم تمام اعضای من شده بود یک عضو واحد و آن عضو واحد گوش بود. وقتی خارج شدم آنقدر مشعوف و خوشحال بودم که گویی بر روی ابرها راه می‌رفتم. برای اولین بار بود که داشتم لذت معرفت را می‌چشیدم و از زمان آشنایی با او بود که فهمیدم معارف توحیدی چقدر لذت‌بخش هستند. در همان حال خوشحال بودم که هم‌اکنون خداوند در این شهر به من این توفیق را داد که این باب حکمت و معرفت بر روی من باز شود و چنین معارف نابی نصیب من گردد، و الان سایر جوان‌های بیست ساله در این شهر چه می‌کنند و حتی همان‌هایی که مذهبی هستند، اگر در مساجد هستند در کدام مسجد چنین معارفی برای آن‌ها تبیین می‌شود، و اینجاست که به سخن استادم حضرت آیت‌الله حسن‌زاده آملی می‌رسم که می‌فرمود: "نود درصد منبرهای کشور ما باید تعطیل شوند". و البته ایشان بسیار خوش‌بینانه به منابر جامعه‌ی ما نظر کرده است". ..................................... لئالی: جمع لؤلؤ دَراری: جمع دُر ◀️ ادامه دارد... 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿https://eitaa.com/moravej_tohid/3808
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 هوالحکیم قسمت_دوازدهم بسمه تعالی 📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد: "... مادام که در سبزوار بودم این ملاقات‌ها بین من و آن پیر در جریان بود و هر دو به یکدیگر وابستگی عجیبی پیدا کرده بودیم. من آنجا به غربت مولایمان امیرالمومنین (سلام الله علیه و علی اولاده) پی بردم که دست برسینه می‌گذاشت و می‌فرمود: در اینجا علم فراوانی جمع شده است ولی افسوس کسی را نمی‌یابم که این علوم را به او منتقل نمایم. آری این دردی بس طاقت فرساست که چشمه‌ای، آب خوش‌گوار و حیات‌بخش دارد ولی کسی نیست که از آب این چشمه بنوشد. یکی از علائم جاهلیت همین است که خود مولا در ترسیم جامعه‌ای که در جاهلیت به سر می‌برد چنین می‌فرماید: "... عالِمُها مُلجَم و جاهِلُها مُکلَم". عالِم در آنجا لجام بر دهانش خورده و امکان گفتن و نشر حکمت‌های قرآنی و حقایق برهانی و معارف عرفانی را ندارد. حتّی زمانی که می‌فرمود:" سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی"، از او می‌پرسیدند که تعداد موهای سر من چند تاست. ای عزیز، گمان نکنی که اگر مولا امروز در میان ما می‌بود و ندای سلونی را در می‌انداخت، در دنیای ما، امروزه مردم متمدن شده و از او چنین سؤال‌های مضحکی را نمی پرسند. خیر، سنخ سؤال‌ها همین است ولی بجای پرسش از تعداد موهای سر، از راز و رمزهای مولکول‌های ژنتیکی از او می‌پرسیدند و از این قسم سوال‌ها. اما مولا می‌گوید قبل از اینکه از میان شما بروم، از من بپرسید، که من به راه‌های آسمان از راه‌های زمین آگاه‌ترم. یعنی من کیفیت سیر اَنفسی و قلبی تو را بلدم و می‌توانم قلب تو را از زمین وجود تو که طبیعت توست، عروج دهم و آن را در آسمان‌های وجود تو به سیر وادارم، و قلبت را وارد آسمان عقل قدسی تو، سپس آسمان روح قدسی تو، و سپس سرّ تو، و خفیّ تو و اخفای تو نمایم، و پله پله تا ملاقات خدا تو را بالا برم. این است که مولا مردم را بر سه دسته تقسیم می‌نماید: عالم ربّانی، متعلّم علی سبیل النجاة، و همج الرعاع. مردم یا عالمی هستند که می توانند با سیر دادن قلب دیگران آنان را به ربّشان برسانند، یا متعلّمانی هستند که در فراق از ربّشان می سوزند و مشتاق ملاقات او هستند و تنها آرزویشان در زندگی این است که خود را از ظلمات طبیعت و وحشتکده‌ی حیوانیت، که مردم بدان خو گرفته اند و از آن لذت می‌برند، نجات داده و این عالَم را ترک گفته و به سوی ربّشان و ملاقات ربّشان در آسمان‌های نور رهسپار شوند. این است که روز و شب ندارند و مدام در سوز و گدازند و دربه‌در به دنبال عالم ربّانی. این دو گروه بسیار اقلّ و قلیل اند و بسیار گمنام و ناپیدا، و این که امام علی (ع) فرمود: "المومن کالکبریت الاحمر"، مؤمن مانند کبریت احمر است، آیا تو هرگز کبریت احمر را دیده ای؟ همین‌ها هستند که از شدت کمیابی و نایابی مثل کبریت احمر می‌باشند. بقیه‌ی مردم از این دو گروه گذشته همج الرعاع هستند. (برای فهمیدن معنی همج الرعاع به حکمت ۱۴۷ نهج البلاغه مراجعه کنید). و اگر سیّد این همه مشتاق من بود که علی‌رغم اختلاف سنّی زیاد نه تنها باب منزلش را بر رویم می گشود، بلکه ابواب اسرار قلبش را نیز بر من گشوده بود، شاید به همین دلیل بود که می‌دید در میان سیصد هزار مردم سبزوار یک نفر به طلب اسرار و گدایی معرفت به در خانه‌ی او می‌آید، و هنوز معلوم می‌شود که این شهر، اگر چه در ظاهر مرده به نظر می‌آید و هیچ علائم حیاتی در او نیست امّا نبض این شهر هر چندگاه یک بار به طور بسیارضعیف می‌زند، و قلب این دارالمومنین در فواصلی طولانی تپشی خفیف دارد... (دوستان برای ملاحظه‌ی اصل خطبه، به نهج البلاغه‌ی فیض الاسلام، حکمت ۱۳۹ مراجعه فرمایند). ادامه👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼