💠بسم الله الرحمن الرحیم
💫 *#خلاصه_کتـاب کهکشان نیستی*
(قسمت ۶۹)
.....ادامه🦋
🌿استادی که برای روز #عید_غدیر خودش را آماده میکرد و آن روز بهترین لباس هایش را می پوشید. ولیمه، شیرینی و میوه تهیه و آشنایان دوستان و قوم و خویش را دعوت میکرد و از یکی از آنها میخواست #خطبه رسول اکرم صلی الله را که در روز
#عید_غدیرخم ایراد فرموده با صدای بلند و گیرا قرائت نماید. نکته های گوناگون و دلنشین و شیرین بسیار میگفت و انتقال سرور وشادی بر دلهای حاضران در مجلس عنایت می فرمود. چه بسا نکته های کمیاب از شعر و نثر که در حفظ داشت یا خود سروده بود و در مدح #امیرالمومنین علیه السلام و روز #عید_غدیر می خواند.
همه دار و ندارش #ولایت و #غدیر بود و از اینجا بود که راه به ملکوت برده بود.
🌿زمانی طالب مطلب خاصی بود، اما آنچنان که میخواست فتح باب برایش حاصل نمیشد. از هر دری وارد میشد نتیجه نمی گرفت، تا اینکه برای برآورده شدن آن خواسته؛ قصیده بلند و بسیار عالی در مدح
#امیرالمومنین علیه السلام انشا فرمود پس از آن شعر بود که به تمام معنا در آن مطلب خاص که میخواست, فتح باب برایش رخ داد.
🌿با این درجه از عشق به #ولایت مردم کوچه و خیابان و حوزویان که بارها برای دعا و شفا گرفتن مرضهای کودکانشان نزد او می امدند، بعد از آنکه به حاجتشان میرسیدند او را صوفی میخواندند و به او تهمت می زدند.
🌿دستورهای او حول #مراقبه و #شریعت می چرخید و بارها تکرار می کرد که این اذکار و ادعیه، با شرایطش تاثیر میکند و #مراقبه حرف اول را میزند. اصول و فنون او در تربیت منطبق بر #شریعت بود و اجازه نمی داد کسی ذرهای از آن فاصله بگیرد.
🌿 همان دوران در میان شاگردانش این جمله او به شهرت رسید:" اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند."
انس و آرامشش با #قرآن و #ادعیه و پرواز در بلندای فکرتی که داشت, بود. از آنجا که به #سید_بن_طاووس علاقه وافری داشت و او را از مندکین #توحید میدانست،
#کتاب_اقبال_الاعمال او دائماً همراهش بود و این امر، خود حاکی از توجه ویژه اش به #مناجات و دستورهای #اهل_بیت علیهم السلام در طول سالها بود. به خواندن #دعای کمیل در شب های جمعه و #زیارت جامعه کبیره در روزهای جمعه مکرر و ویژه سفارش می کرد.
🌿در یکی از جلساتش یکی از حاضران را کنار کشیده بود و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بوده گفته بود:" فلانی شنیدهام نام مرا در منبر می بری. اگر به حلال و حرام معتقدی من راضی نیستم نه بالای منبر و نه زیر منبر اسم من را بیاوری. هرکه به درس من میآید حرام است در حق من مبالغه کند."
در مجالسی که در منزل میگرفت، بالای مجلس نمی نشست و میگفت:" آنجا جای میهمانان است." وقتی با شاگردانش راه میرفت، عقب همه آنها قدم میزد و هرچه میگفتند آقا شما جلو باشید، میگفت نه من عقب می آیم شما جلو بروید." هنگامی که عدهای از #ایران به خدمتش رسیده بودند و گفته بودند میخواهیم از شما تقلید کنیم ، دست به آسمان برده بود و با اشک به خدای متعال گفته بود:" خدایا، تو می میدانی من اینطور نیستم که این جماعت می گویند" سپس آنها را برای تقلید به خدمت
#سیدابوالحسن_اصفهانی فرستاده بود.
✍ادامه دارد....
🍃❤️🍃〰〰〰〰〰
@moridanoshohada
〰〰〰〰〰🍃❤️🍃