eitaa logo
مریدان الشهدا دعای کمیل امامه تاسیس۱۳۷۵
129 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
802 ویدیو
5 فایل
جهت ارسال عکس،مطلب وهرگونه نظر وپیشنهاد با مادر ارتباط باشید مدیریت @Alamdar83_313 ⚘کپی مطالب باذکر "صلوات" بلامانع است⚘ تاسیس کانال ۳ مرداد ۱۳۹۸ شبهای جمعه فصل تابستان،مزار شهدای گرانقدر روستای امامه بالا،ساعت ۲۲
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 💫 * کهکشان نیستی* (قسمت ۶) شمس تبریزی🦋 🌿 در آخرین روزهای بیست و هفت سالگی اش عازم سفری شده بود که خود نمیدانست قدم ها و مجاهدتش در بستر تاریخ ماندگار خواهد شد. به دنبالِ رسیدن به حقایقی والاتر از روزمرگی های زندگی طلبه ای عادی بود. کم درس نخوانده بود؛ مقدمات علوم حوزوی، اساتید به نام و حتی مدت کوتاهی محضر امام قلی نخجوانی را درک کرده بود. 🌿امام قلی خود، عارف شوریده و واصلی بود که به واسطه ی به مقاماتی رسیده بود. از مکه و مشهد او را به قزوین، نزد سید قریش قزوینی حواله میدهند. سیدقریش نیز با‌دستورات و اشاراتی، وی را به عنوان تاجر بازار تبریز؛ مامور هدایت افرادی چون سیدحسین قاضی، پدرِ مینماید. 🌿 پدر به توصیه میکند در محضر امام قلی همچون کسی باشد که زیر درختی نشسته و بدون تکان دادن درخت، منتظر افتادن آن است؛ اگر او سخنی نگفت، هم ساکت باشد و جریان فیض را به عهده ی او بگذارد. 🌿 علی از تبریز عازم شده بود و کسی جز صاحب ولایت نمیدانست که این بار، شمس الحق تبریزی از مامن خویش برون آمده برای تابیدن و به آتش کشیدن قلب هزاران مولوی. ✍ ادامه دارد..... 🍃❤️🍃〰〰〰〰〰 @moridanoshohada 〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
💠بسم الله الرحمن الرحیم 💫 * کهکشان نیستی* (قسمت ۳۹ ) .....ادامه🦋 🌿نگاه معناداری کرد و اسم و اهلیتم را پرسید. اسم «کاظمین» را که شنید چشمانش خیس شد. و گفت سلام ما را برسانید. گفتم حتما به نیابت شما میکنم. پرسید: ازدواج کرده ای؟گفتم : نه پرسید: روزی خانواده را از کجا تامین می‌کنید؟خواستم طفره بروم گفتم: تامین میشود الحمدلله.پرسید: از کجا و به چه طریق؟ چون جوجه ای در چنگال عقاب گیر افتادم. گفتم از ریاضت ها کرامتی یافتم که اگر اراده کنم اسباب خود فراهم می‌شود. گفت: مثل چی؟ گفتم: مثلا ماهی اراده می‌کنم. همان لحظه ماهی از سطح، بیرون جلوی پایم پرید. گفت: دوباره انجام بده. هرچه اراده کردم نشد. گفت: دیگر همراه تو نیست باید بروی و مشغول کار شوی. احساس کردم در دلم رخت می‌شویند ،گفتم : یعنی چه کنم؟ 🌿گفت: مرد باید برود به دنبال حلال. نه قسمت از ده قسمت در طلب نهفته است. این امور با تعبد خدا در تعارض است. دستور اول کار کردن و ورود در سلسله اسبابی است که به شکل ظاهری برای ذکر کرده است.«از تو حرکت از خدا برکت». این قدم اول است. 🌿با حال نزار گفتم: هرچه شما بفرمایید آقا گفت: به امر مشغول باش میرزا, نه من.دستورات و رساننده به است و طلب از شروط آن. پرسیدم: چه کاری کنم؟ گفت: برق کشی و سیم کشی. گفتم: دستور دیگری ندارید؟ گفت: گهگاهی بیایید در حجره بین همان شاگردان در خدمتتان باشیم و امورات را مرحله‌ به مرحله خدمتتان عرض کنم. 🌿پرسیدم: امر دیگری نیست؟ گفت: دستور را همانجا در مدرسه گرفتید. حدیث عنوان بصری را بنویسید و چندبار در هفته بخوانید و عمل کنید تا مراتب عالی در شما ایجاد شود. خواستم دستش را ببوسم که گفت این کار فقط شایسته‌ است. حالا عاشقش شده بودم. تصمیم گرفتم به دستوراتش قدم به قدم عمل کنم البته پنهان نمیکنم در مسیر برگشت چندبار اراده کردم ماهی بگیرم ولی نشد. گویا این مرد به کلی قدرت مرا سلب کرده بود و سفره راه که برای کرامات و طامات است در مقابلم گسترانده. ✍ادامه دارد.... 🍃❤️🍃〰〰〰〰〰 @moridanoshohada 〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
💠بسم الله الرحمن الرحیم 💫 * کهکشان نیستی* (قسمت ۴۴) سیدمحمدحسن الهی طباطبایی/۱۳۴۵ه ق🦋 🌿به دنبال درس آقا ، از صحن پایین پای به سمت باب الساعات چشمم را میچرخاندم. طلبه ها جواب درستی نمیدادند. شیخ نسبتا جا افتاده ای را در حال مطالعه دیدم و سلام کردم. غرولندی کرد و گفت سلام کردی و مرا از کار مهمتری بازداشتی!! چه میخواهی؟ 🌿از نحوه برخوردش با طلبه ای جوان جا خوردم. پرسیدم میدانید درس آقا مسقطی کجا تشکیل می شود؟ شیخ به تندی گفت: تو را چه به درس این صوفی منحرف که روی منبر رسول الله (ص) کفر می گوید. 🌿با کمی ترس گفتم شنیده ام که صبح ها در حرم درس تفسیر قرآن دارند. با خشم گفت: تفسیر قران و وحدت وجودی ها؟ صوفی ها از قرآن چه میفهمند؟ اینها مشتی کافرند که کلام را با مزخرفات دراویش در هم آمیخته اند. حرام است کسی به درس امثال مسقطی برود. 🌿عجب کینه ای از داشت. شنیده بودم مثل تبریز نیست و طیف های فکری مختلفی در آن وجود دارد. اما باورم نمیشد این کینه ورزی و قضاوت عجولانه را ببینم. گفتم شنیدم ایشان مجتهد مسلّم است. - مجتهد؟ او نه خودش مجتهد است نه استادش. اینها جز شعر مولوی و نقل قول از ابن عربی سنّی هیچ بلد نیستند. -استادش کیست؟ - 🌿متعجب شدم. نکند برادر را میگفت؟ یکی از فامیل های دورمان در تبریز. اینها چه بود که به او نسبت میدادند؟ دست روی سینه از شیخ تشکر کردم و عزم رفتن کردم که ادامه داد: این قاضی را از روزهای جوانی اش که به آمده بود و کنار گداها و دراویش می نشست، می شناسم. اگر جای اصفهانی بودم حکم مهدور الدم بودن اینها را میدادم که تشیع را در حد و اباحه گری تقلیل داده اند. 🌿مخالفت با نظر سایرین، در حوزه، امر متعارفی بود. اما چنین برخوردی مرا تا حدی از فضای حوزه ناامید کرد. در طلب علم آموخته بودم که باید آزاد باشم. حجت من چه بود که و را کافر و منحرف بدانم؟ باید حتما به درس مسقطی می رفتم و خودم میفهمیدم تا برایم حجت شود. 🌿چشم در بین حلقه های درس می گرداندم که عاقبت را دیدم روی منبری کوتاه در انتهای صحن، که همچون خورشید می درخشید. دلم گواهی میداد که است. دو کتاب توحید و اصول کافی را با احترام بر پای خود نهاده بود. کتابهایی از محدثان طراز اول شیعه. آن شیخ چگونه از صوفی بودن گفته بود؟؟ درس را آغاز کرد... ✍ادامه دارد.... 🍃❤️🍃〰〰〰〰〰 @moridanoshohada 〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
💠بسم الله الرحمن الرحیم 💫 * کهکشان نیستی* (قسمت ۴۶ ) .....ادامه🦋 🌿 ادامه داد: اینها معارف ماست در توصیف مقام ولایت و درک انسان از حقیقت توحید. چرا حوزه های علمیه از این معارف به درستی بهره مند نیستند؟ مگر ولایت از اصول دین نیست؟ ما فقه و اصول را میخواهیم برای توحید، به آن محتاجیم برای ولایت و برای تبعیت از ساحت اهل بیت ع. خداوند به انسان استعداد خلافت خویش را داده است. ما شاگردان مکتب ع هستیم و باید راه آنها را کامل و جامع بپیماییم. نه اینکه به جزیی از آن اکتفا کنیم و امور دیگر را مهمل بدانیم. نباید به خاطر فروع دین، از اصول غافل شویم. باید عاجزانه از صاحب این قبّه سامیه تقاضا کنیم راه درک حقیقت و را برای ما بگشاید و مردی آسمانی و ذوب در ولایت را به ما نشان دهد تا دست ما را بگیرد. ما محتاج عنایت این خاندانیم. (در پی این بودم که بدانم کجای افکار و اندیشه های او انحراف دارد؟ آنچه من دیده بودم مردی بود کم نظیر که ید طولایی در اعتقادات و توحید داشت). 🌿او ادامه داد: قصد اطاله کلام ندارم. فقط روایتی برایتان میخوانم که ببینید فهم آن تحفه ای که (ع) برای ما به ارمغان آوردند احتیاج دارد به و توجه و سیر الی الله و خواهش ملتمسانه در خانه آنها. و چنین خواند:« وای بر تو. همانا پروردگار من همیشه بوده و زنده است. مکانی ندارد و برای منزلت خویش مکانی پدید نیاورده... هر چه بماند پیر نگردد... آنچه را خواست به محض آنکه خواست به مشیت خود پدید آورد... هر آنچه در زمین و آسمان است، از آن اوست. » سپس رو به ضریح مبارک این اشعار را زمزمه کرد: 💠زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💠گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت 💠بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💠یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💠رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💠گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💠در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💠سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💠چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💠جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💠در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💠از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💠از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💠زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💠ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💠یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💠این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💠کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💠هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💠جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💠عشق ت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💠قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت ✍ادامه دارد.... 🍃❤️🍃〰〰〰〰〰 @moridanoshohada 〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
💠بسم الله الرحمن الرحیم 💫 * کهکشان نیستی* (قسمت ۶۹) .....ادامه🦋 🌿استادی که برای روز خودش را آماده می‌کرد و آن روز بهترین لباس هایش را می پوشید. ولیمه، شیرینی و میوه تهیه و آشنایان دوستان و قوم و خویش را دعوت می‌کرد و از یکی از آنها می‌خواست رسول اکرم صلی الله را که در روز ایراد فرموده با صدای بلند و گیرا قرائت نماید. نکته های گوناگون و دلنشین و شیرین بسیار می‌گفت و انتقال سرور وشادی بر دلهای حاضران در مجلس عنایت می فرمود. چه بسا نکته های کمیاب از شعر و نثر که در حفظ داشت یا خود سروده بود و در مدح علیه السلام و روز می خواند. همه دار و ندارش و بود و از اینجا بود که راه به ملکوت برده بود. 🌿زمانی طالب مطلب خاصی بود، اما آنچنان که می‌خواست فتح باب برایش حاصل نمی‌شد. از هر دری وارد می‌شد نتیجه نمی گرفت، تا اینکه برای برآورده شدن آن خواسته؛ قصیده بلند و بسیار عالی در مدح علیه السلام انشا فرمود پس از آن شعر بود که به تمام معنا در آن مطلب خاص که می‌خواست, فتح باب برایش رخ داد. 🌿با این درجه از عشق به مردم کوچه و خیابان و حوزویان که بارها برای دعا و شفا گرفتن مرضهای کودکانشان نزد او می امدند، بعد از آنکه به حاجتشان می‌رسیدند او را صوفی می‌خواندند و به او تهمت می زدند. 🌿دستورهای او حول و می چرخید و بارها تکرار می کرد که این اذکار و ادعیه، با شرایطش تاثیر می‌کند و حرف اول را می‌زند. اصول و فنون او در تربیت منطبق بر بود و اجازه نمی داد کسی ذره‌ای از آن فاصله بگیرد. 🌿 همان دوران در میان شاگردانش این جمله او به شهرت رسید:" اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند." انس و آرامشش با و و پرواز در بلندای فکرتی که داشت, بود. از آنجا که به علاقه وافری داشت و او را از مندکین می‌دانست، او دائماً همراهش بود و این امر، خود حاکی از توجه ویژه اش به و دستورهای علیهم السلام در طول سالها بود. به خواندن کمیل در شب های جمعه و جامعه کبیره در روزهای جمعه مکرر و ویژه سفارش می کرد. 🌿در یکی از جلساتش یکی از حاضران را کنار کشیده بود و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بوده گفته بود:" فلانی شنیده‌ام نام مرا در منبر می بری. اگر به حلال و حرام معتقدی من راضی نیستم نه بالای منبر و نه زیر منبر اسم من را بیاوری. هرکه به درس من می‌آید حرام است در حق من مبالغه کند." در مجالسی که در منزل می‌گرفت، بالای مجلس نمی نشست و می‌گفت:" آنجا جای میهمانان است." وقتی با شاگردانش راه میرفت، عقب همه آنها قدم می‌زد و هرچه می‌گفتند آقا شما جلو باشید، میگفت نه من عقب می آیم شما جلو بروید." هنگامی که عده‌ای از به خدمتش رسیده بودند و گفته بودند می‌خواهیم از شما تقلید کنیم ، دست به آسمان برده بود و با اشک به خدای متعال گفته بود:" خدایا، تو می میدانی من اینطور نیستم که این جماعت می گویند" سپس آنها را برای تقلید به خدمت فرستاده بود. ✍ادامه دارد.... 🍃❤️🍃〰〰〰〰〰 @moridanoshohada 〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
💠بسم الله الرحمن الرحیم 💫 * کهکشان نیستی* (قسمت ۷۱) شیخ حسنعلی نجابت شیرازی🦋 🌿او مردی الهی و ملکوتی بود اهل این زمین و آسمان نبود. یگانه رفیق حقیقی اش تبارک و تعالی بود. اهل سجده طولانی و عبادت های سنگین بود. زمانی من به خانه‌اش رفتم، آنقدر سجده طول کشید که خسته شدم و برگشتم .آری او فانی فی الله بود و تابع و پیرو حقیقت عصمت و طهارت علیهم السلام و پایبند به انجام مو به موی ، تا جایی که بعضی می گفتند اهل ریا ست. اما عده ای او را که دانشمندی جامع و کامل در تمام علوم حوزوی بود و در همه آنها سررشته داشت، به خاطر خواندن مثنوی یا مطالعه فتوحات مکیه صوفی و درویش می‌خواندند. با تمام این اوصاف و با همه این گوشه گیری ها و در خود فرو رفتن های او، در جهانی از علم و معرفت بازهم رهایش نمی کردند و درصدد بودند به کلی از صفحه روزگار محوش کنند. 🌿برخی به در منزلش سنگ می‌زدند. شماری شهریه و امکانات عمومی را که برای تمام طلاب بود از شاگردانش سلب می‌کردند، و آنان که از مراجع و معروفان بودند، افراد را از رفتن نزد او پرهیز می دادند. تعدادی هم در پی ریختن خونش و از میان بردنش بودند آری کمرهای همت در حال بسته شدن برای به قتل رساندن او بود و او هم چون عقابی در سفر چهارم سیر توحیدی اش بود که در میان خلایق، باطن ها را به سمت آسمان پرواز می داد. ✍ادامه دارد.... 🍃❤️🍃〰〰〰〰〰 @moridanoshohada 〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
مریدان الشهدا دعای کمیل امامه تاسیس۱۳۷۵
💠بسم الله الرحمن الرحیم 💫 *#خلاصه_کتـاب کهکشان نیستی* (قسمت ۷۱) شیخ حسنعلی نجابت شیرازی🦋 🌿او
💠بسم الله الرحمن الرحیم 💫 * کهکشان نیستی* (قسمت ۷۲ ) ......ادامه🦋 🌿دستم را روی شانه گذاشتم و گفتم :«استاد همیشه میگفت دنیایتان را داشته باشید همسر وفرزندان، نعمات مادی و خدادادی را داشته باشید و در همین زندگی طبیعی و عادی سیر و حرکت به سمت و معنویت را هم در نظر بگیرید این طریقه که از علیهم السلام به ما رسیده نزدیک تر و جامع تر است و اساس زندگی دنیوی را مختل نمی‌کند و به طور کلی سالک برای سیر الی الله پیش از آنکه زهد ظاهری و خشک را دستمایه حرکت قرار دهد سلوک قلبی و مراقبه و در نظر گرفتن حق تعالی را مسلک خویش قرار می دهد از این رو است که می بینید ظاهر استاد همیشه بسیار مرتب و تمیز است، موها و دستهایش را حنا می زند و به تمیزی کفش و لباس بسیار اهمیت می دهد اگر دقت کنید بیشتر اوقات عطر و بوی خوش استعمال می کند و پیوسته می‌گوید این بدن آستر ماست و باید به آن رسیدگی کنیم. این نگرش انسان را موحد و در عین حال بدون انزوا و دوری از اجتماع بار می‌آورد، خودش برای شاداب بودن در هنگام می فرمود: «وقتی از خواب بیدار شدید مختصر چیزی مثل چای یا دوغ تناول کنید تا سر سجاده سرحال باشید، سیر الی الله مسیر طولانی و پر فراز و نشیبی است که در آن باید مرکب و بدن انسان به سلامت همراه سفر و حضر انسان باشد و این مواظبت و اعتدال می خواهد.» 🌿ناگهان صدای در حجره که با شدت کوفته می شدهر دوی ما را به خود آورد از جا برخاستم و به سمت در حرکت و آن را باز کردم، بود با صورتی عرق کرده و چهره‌ای مضطرب ،گفت : خانه آقا دیشب آتش گرفته! برق از سرم پرید گویا لحظاتی آن ققنوس را در برابر چشمانم می‌دیدم که شراره های خورشید او را در خود محو می کردند. در همین افکار پیچ و تاب می خوردم که با صدای بلند گفت: نگران نباش حال آقا به حمدالله .خوب است اما اگر صلاح می دانید سری به ایشان بزنید کمی ناخوش احوال بودند. به سرعت عبا را پوشیدم و عمامه به سر گذاشتم و از خداحافظی کردم و به سمت جُدیده به راه افتادم . پس از لحظاتی فرزند استاد, کنار در ؛آمد رخصت طلبیدم و وارد شدم مثل همیشه با محبت نشسته بود و در حالی که لبخند روی لبهایش کاشته شده بود انتظار مرا میکشید با احترام گفتم :«جناب استاد سلام علیکم » 🌿 به دوده های سیاه روی پیشانی اش نگاه کردم. _ سلام آقا ! از همیشه لاغرتر به نظر می رسید مرض استسقایی که به جانش افتاده بود رهایش نمی کرد تابستان و زمستان ظرف آب یخ در کنارش می گذاشته و یخ را می شکست و روی قلب می گذاشت یا آب خنک می نوشید ....دو زانو در مقابلش نشستم و منتظر شدم چیزی بگوید اما مثل همیشه کوهی بود از سکوت و عظمت و انگار نه انگار که وسط اتاقی نشسته که دیشب در آتش سوخته، غرق نگاه در چشمانی شدم که بیش از دوسال میهمان گرمای تابشش بر زمستان وجودم نبودم و احساس کردم ققنوسی در برابرم به خاکستر نشسته که در سوی ابدیت در حال شکفته شدن و متولد شدن است آری ، برق آن چشم‌ها و اسرار نهفته در محضر او ، سالیان بعد در منازل و شهود اسما و صفات حق تعالی برایم رمزگشایی شد. ✍ادامه دارد.... 🍃❤️🍃〰〰〰〰〰 @moridanoshohada 〰〰〰〰〰🍃❤️🍃
اتفاق حجت آخر الهی بود. و باطل و جایگاه و حیوانیت عیان شد. بحث و بی حجابی نیست بحث و خباثت هست بحث و دیاثت بحث جوانمردی هرکس آنطرف هست در لشکر یزیدیان هست و ما سر جنگ با یزیدیان داریم علیهم السلام با همه مذاکره کردند جز یزید، علیه السلام به ما فهماند زبان یزید هست و شمشیر. 🖋حجت الاسلام حیدرپور ---------🌿🏴🌿---------- @moridanoshohada
AUD-20220629-WA0115.mp3
17.87M
مستند صوتی 📣 جلسه پنجم * معنای سلام در نماز را به من القا کردند * سلام آخر نماز خطاب به چه کسانی است؟ * به من گفتند:هرچه به مضجع علیهم‌السلام نزدیک تر شوی بیشتر در معرض نوری * نور شما را طاهر می‌کند. * با خانه‌هایتان را نورانی کنید * محل ریختن خون و مزار آن ها نورانی تر است * چرا نور از همه بیشتر است؟ 🍂ادامه واقعه چهارم؛ * حقایقی که از بیمارستان بعثت شروع شد * حیوانات وحشی به من حمله کردند * با ذکر قفل زبانم باز شد * با ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله »حیوانات وحشی از من دور شدند * از زنبور می‌ترسیدم، شیطان در قالب همون حشره ظاهر شد * فعالیت شدید شیطان در واپسین ساعات عمر * تمثیل شیطان در قالب یک زن در بالین پیرمرد روحانی * تاثیر شیطان در تصمیم‌گیری دکترها برای انتقال من به بخش زنان * شوخی های پرستاران با نامحرم باعث آزار بیماران می‌شد * بیمارستان، بدترین مکان برای جان دادن ➿➿""".🌼🌼."""➿➿ @moridanoshohada ➿➿""".🌼🌼."""➿➿
AUD-20220629-WA0095.mp3
17.57M
مستند صوتی 📣 جلسه ششم ادامه... * ماموریت ویژه شیاطین * شیاطین، از هیچ میتی نمی گذرند. * دیدم؛ لحظه مرگ پیرمردی که شرابخوار بود * وفور تاثیر شیاطین در زندگی انسان * شیطان به چه شکلی در می آید؟ * شکارگاه شیطان * فایده ذکر در لحظه مرگ * چه کسانی مورد عنایت هستند؟ * روایتی که تکانم داد. * ثمره کدام اتصال بهشت است؟ * فرق اهل نجات واهل * مصادیق اصحاب یمین * تصاویر طوایف شیطانی * روایتی که حقیقت آن را دیدم. * گناهانی که عادی شده همان منجلاب است. * اصل عمل را می دیدم نه کاور آن را * بهترین جای جهان برای زندگی * چه کسانی دشمن شیعیان هستند؟ * تاثیر شیاطین در تصمیم انسان * هرکس می خواهد مدافع باشد، خود را برای بدترین اتفاقات آماده کند. * راهی برای خلاصی از شیطان * شیطان از دو طریق انسان را می زند؟ * تاثیر مال مخلوط به حرام در زندگی ➿➿""".🌼🌼."""➿➿ @moridanoshohads ➿➿""".🌼🌼."""➿➿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌼🌿 (عج) ادرکنی یک هم گذشت و نیامدی ای نفس هستی. دلمان تنگ حضورت !❤️ بس است ای خدا فتنه های پی در پی. غربال شدیم و شدند . بقیه غیبت را به آبروی علیهم السلام و بر ما ببخش. 🤲 می دانم که دل اخربن حجتت بیش از همه خون است. 😭 یا الله مددی! @moridanoshohada🕊
AUD-20220711-WA0078.mp3
19.31M
مستند صوتی * 📣 جلسه چهاردهم * عنایات ویژه در جنگ هشت ساله * فقط و فقط پشتیبان ما بود * با همه توان با ایران مقابله کردند، اما شکست خوردند * معجزه * از نطفه روی بعضی ها حساب کردند * حفاظت شیطان از اعوان وانصارش * اهمیت احترام به سادات * اهمیت فرزند آوری با رعایت شرایط * جنگ، جنگ نسل است * مسئولینی که پرورش یافته آمریکا هستند. * گوش ، به کسانی است که برای رضای او قیام کردند * اخلاق ، با دوستان با دشمنان * خواب آیه الله بهجت رحمه الله * دایره وسیع حرام زادگی * نقش در نورانی و پاک بودن مردم * شیطان از می ترسد * وقتی توان ماندن در سیستم اطلاعاتی را نداشتم. * شیطانی که دانه دانه بچه ها را می بردند * اسلحه ای که شیاطین را می زد * همه در آن محفل حضور داشتند * معنای «قائم» را آنجا فهمیدم * رزق و روزی به دست امام رضا * بعضی سلبریتی ها شعائر شیطان اند * شهرت، اهدایی شیطان * فعالیت شیطان برای تجربه گران نزدیک به مرگ. ➿➿""".🌼🌼."""➿➿ @moridanoshohada ➿➿""".🌼🌼."""➿➿
قسمت این بود بال و پر نزنی مرد بیمار خیمه‌ها باشی حکمت این بود روی نی نروی راوی رنج نینوا باشی یادگار کربلا ، نگین آرامش قلب اهل حرم حضرت سید الساجدین ، (ع) بر تمام عاشقان خاندان (ع) تسلیت باد🖤 @moridanoshohada🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت این بود بال و پر نزنی مرد بیمار خیمه‌ها باشی حکمت این بود روی نی نروی راوی رنج نینوا باشی یادگار کربلا ، نگین آرامش قلب اهل حرم حضرت سید الساجدین ، (ع) بر تمام عاشقان خاندان (ع) تسلیت باد🖤 🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴 @moridanoshohada 🏴🌱🏴🌱🏴🌱🏴🌱
این روزای آخر ماه صفر خیلییییی سخت میگذره... هنوز تو حال و هوای اربعین و روضه حسینیم که ... وای از روضه ی ... وای از روضه ی امام‌رضا.‌.. وای از شهادت و روزهای بعدش😭💔... یهو انگار روضه ی تمام علیهم السلام رو قلبمون سنگینی میکنه🖤😭 @moridanoshohada🌱