eitaa logo
مشاعره
456 دنبال‌کننده
324 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مظهرِ شکوهِ علی؛ چارمین علی میلاد توست، مطلع عید غدیرها
گمراه ‌شد هر آنکه زِ این طایفه جداست هادی شدی که پیروِ حیدر شویم ما
بی تو بهار قسمتِ مردم نمی شود هادی اگر تویی که کسی گُم نمی شود
همچو یک حبه.ی قند است دلِ شیرینم آرزو کرده که در چای دلت آب شود!
چون لباس کعبه بر اندام بت، زیبنده نیست جز تو بر شخص دگر نام امیرالمؤمنین
در تبسّم گفت زیرِ لب که: "قربانم شوی" آخر آن مه داد دشنامی که من می‌خواستم
زنده‌ام تا در تنم هرم نفس‌های تو هست مرگ میداند فقط باید تو را از من گرفت
مرداب زندگی همه را غرق کرده است ای عشق همتی کن و دست مرا بگیر
غمِ عشقِ نکویان، چون کند در سینه‌ای منزل؟ گدازَد جسم و گریَد چشم و نالَد جان و سوزَد‌ دل
بینِ تنهایی و من رازِ بزرگی است؛ بزرگ! هم از آن گونه که در بینِ تو و زیبایی
حال دلِ صد پاره که در نامه نوشتیم در یار اثر کرده که ناخوانده، دریده است!
امیدوارم از شب هجران که عاقبت شادم کند به دولت صبح وصال دوست
صنمت چرا نگویم صمدت چرا نخوانم که تو منحصر به فردی و هزار نام داری
این کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است تا هست علی باشد و تا بــــــــــود علی بود
این همان عید غدیر است که در خم غدیر گوش‌ها یکسره بر خطبۀ پیغامبر است
گوش‌ها باز که امروز هزاران خبر است خبری خوب‌‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر است
به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند که هرگز از تو و از خاندانت دل نخواهم کند
دقّت ای قاضی نده از دست، باریک است راه فاصله در بینِ ظُلم و عدل یک مویِ سر است
صبح می خندد و باغ از نفس گرم بهار می گشاید مژه و میشکند مستی خواب
خورشید اگر گم شود از عرصه ی عالم من دست تو گیرم به لب بام برآرم
صبحی دگر رسید و منم با هزار امید بیدار میشوم که تو را جستجو کنم
"ثبت است بر جریده عالم دوام ما" وقتی که حیدر است امیر و امام ما
حافظ اگر قدم زنی در رَهِ خاندان به صِدق بدرقهٔ رَهَت شود همَّتِ شَحنِهٔ نجف
شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن تا به همسایه نگوید که تو در خانهٔ مایی
بنده خویشتنم خوان که به شاهی برسم مگسی را که تو پرواز دهی شاهینی‌ست
سر مویی نظر آخر به کرم با ما کن ای که در هر بن موییت دل مسکینی‌ست
همه عالم صنم چین به حکایت گویند صنم ماست که در هر خم زلفش چینی‌ست
هر که ماه ختن و سرو روانت گوید او هنوز از قد و بالای تو صورت‌بینی‌ست!
زین سان که منم بی تو دور از تو مبادا کس نه دسترسی بر تو نه بی تو شکیبایی
اعتبار سربلندی در فروتن بودن است چشمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت