eitaa logo
مشاعره
433 دنبال‌کننده
286 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حال دل می بینم و بر خود ترحم میکنم همچو بیماری که بیند رنج بیماری دگر
باید که ساخت با شَرَر عشق چاره چیست؟ في بُعدِها عَذابْ وَ في قُربِها مَمات
این قلب ترک‌خوردهٔ من بند به مو بود من عاشق او بودم و او عاشق «او» بود!
شناسنامه من یک دروغ تکراری‌است هنـــــوز تا متولد شدن مجالم هست..!
خدا رحمت کند من را در آن روزی که رو در رو به چشمانت شوم خیره، بگویی: دوستت دارم
چنان گرفته تو را بازوان پیچکی‌ام که گویی از تو جدا نه، که با تو من یکی‌ام ㅤㅤㅤㅤ
من از روییدن خار سر دیوار دانستم که ناکس‌کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها
و چه احساس نجیبی‌ست که با دیدن تو طلبِ عشق زِ بیگانه ندارم هرگز
اگرچه ماه منی، با رقیب دلخوش باش اگر ستاره بخت تو دست او باشد
دخیلی بر تمام ریل‌های شهر می‌بندم توکل بر خدا... شاید قطارِ رفته برگردد
نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم ز کویت عاقبت با دامنی خون جگر رفتم
گفتم از یادم تو را بیرون نمودم ای صنم آری از یادم برون رفتی ولیکن جان شدی
ندادی مهلتم حتی بگویم من خداحافظ که حافظ در گلو ماند و چه گریه با خدا کردم
مده از دست در پیری، شراب ارغوانی را شرابِ کهنه از دل می‌برد یاد جوانی را
می شود در بغلت جای شوم تا فردا بغلی نیستم... اما بغلت واویلا
حک نمودم روی قلبم یا رئوف و یا رضا مشکل قلب گدا را زود درمان می‌کند
دلتنگ و پریشانم و دیوانه و مدهوش وزن غزلم چشم تو شد، قافیه آغوش
ببند چشم خودت را از این و آن جهان جدا ز مردم دنیا بنوش دوغت را
بسکه غزل خریدم از دستفروش ناز تو کوچه به کوچه شهر را شعر فروش کرده ام
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید زینهار ای دوستان جان من و جان شما
برای آرزوهای محال خویش می‌گریم اگر اشکی نمانَد،در خیال خویش می‌گریم
گريه كردم بى تو روى شانه هاى جالباسى عطر تلخت مانده روى تك تكِ اين پيرهن‌ها
تحقیق کن ببین که در این مدتِ فراق جز با خیالِ تو به کسی آشنا شدم؟
بگو به کودک و ديوانه:  قدرِ خود دانيد که از جهانِ شما، خوبتر جهانی نيست؛
زهرِ دوری باعث شيرينيِ ديدارهاست آب را گرمای تابستان، گوارا می كند!