manzome.mp3
15.31M
✅مولی هادی سبزواری و شرح منظومه
#مولی_هادی_سبزواری
#شرح_منظومه
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
#حکمتانه
#صوت_کلاس
#صوت
ایتا تلگرام
🔴 تجربه مرگ🔴
🎙در کلام استاد سید محمد موسوی
📚 باتوجه به درخواست برخی دانشجویان، در مورد تجربه مرگ که اخیرا در برنامه ای در سیما به آن پرداخته شد استاد در رابطه با تجربه مرگ صحبت فرمودند.
#تجربه_مرگ
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
#صوت_کلاس
#صوت
#زندگی_پس_از_زندگی
https://t.me/musaavi
https://eitaa.com/musaavi_b
experience of death۱.mp3
35.5M
🔴 تجربه مرگ🔴
🎙در کلام استاد سید محمد موسوی
📎 بخش اول
#تجربه_مرگ
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
#صوت_کلاس
#صوت
#زندگی_پس_از_زندگی
ایتا تلگرام
#پرسش_و_پاسخ
❓ این که فلاسفه میفرمایند: اراده خداوند عَزَّوَجَلَّ در طول اراده انسان است به چه معناست؟
۱. ما اراده میکنیم و خدا تحقق آن فعل را به تبع اراده ی ما، اراده میکند؟( اراده خدا تابع ارادهی ماست)
۲. اراده ی ما تابعی از اراده ی خداست. یعنی خدا میخواهد که ما با اختیار خودمان فلان فعل را انجام دهیم.( پس در نتیجه بین اراده ی ما و فعلمان هیچ واسطه ای نیست)
کدام یک صحیح است؟
📝متن پاسخ استاد:
وِزان اراده مثل وِزان وجود است همانطور که میگوییم وجود ما در طول وجود خداوند است ولی معنایش این نیست که وجود ما جزئی از وجود خداوند و یا وجود خداوند جزئی از وجود ما باشد رابطه علت و معلول دارد.
همچنین صفات ما _مثل اراده_ در طول صفات صفات حق تعالی است که بنا به توضیحات پرسشگر مورد دوم صحیح است.
https://t.me/musaavi_b
https://eitaa.com/musaavi_b
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
🔴 تجربه مرگ🔴
🎙در کلام استاد سید محمد موسوی
📚 باتوجه به درخواست برخی دانشجویان، در مورد تجربه مرگ که اخیرا در برنامه ای در سیما به آن پرداخته شد استاد در رابطه با تجربه مرگ صحبت فرمودند.
#تجربه_مرگ
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
#صوت_کلاس
#صوت
#زندگی_پس_از_زندگی
https://t.me/musaavi
https://eitaa.com/musaavi_b
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
experience of death۱.mp3
35.5M
🔴 تجربه مرگ🔴
🎙در کلام استاد سید محمد موسوی
📎 بخش اول
#تجربه_مرگ
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
#صوت_کلاس
#صوت
#زندگی_پس_از_زندگی
https://t.me/musaavi
https://eitaa.com/musaavi_b
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
🔴 تجربه مرگ🔴
🎙در کلام استاد سید محمد موسوی
📚 باتوجه به درخواست برخی دانشجویان، در مورد تجربه مرگ که اخیرا در برنامه ای در سیما به آن پرداخته شد استاد در رابطه با تجربه مرگ صحبت فرمودند.
#تجربه_مرگ
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
#صوت_کلاس
#صوت
#زندگی_پس_از_زندگی
https://t.me/musaavi
https://eitaa.com/musaavi_b
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
experience of death۱.mp3
35.5M
🔴 تجربه مرگ🔴
🎙در کلام استاد سید محمد موسوی
📎 بخش اول
#تجربه_مرگ
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
#صوت_کلاس
#صوت
#زندگی_پس_از_زندگی
ایتا تلگرام
تجربه مرگ ۲.m4a
16.94M
🔴 تجربه مرگ🔴
🎙در کلام استاد سید محمد موسوی
📎 بخش دوم
#تجربه_مرگ
#استاد_موسوی
#پرسش_و_پاسخ
#صوت_کلاس
#صوت
#زندگی_پس_از_زندگی
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
📻صوت جلسه پنجم شرح زیارت جامعه کبیره 🎤 استاد سید محمد موسوی #صوت #استاد_موسوی #جامعه_کبیره ایتا
#پرسش_و_پاسخ
واسطه در خلق به معنای خالق بودنِ واسطه هست؟چون ممکن است وساطت در خلق به معنای مجرای خلق باشد، یا به معنای تفویض خلق.
از نظر استاد کدام تعبیر صحیح هست؟
متن پاسخ استاد:
مهم نیست چه تعبیری داشته باشیم: وساطت یا تفویض، چراکه همه ی اینها در روایت هست بلکه باید به معنا توجه کرد و آن معنا این است که باطن اولیای الهی, واسطه ی ایجاد و آفرینش است ولی این وساطت در عرض اثرگذاری خداوند نیست. این وساطت در سلسله ی طولی است. تعبیر تفویض در عرف ما، یک نوع مغایرت میان طرفین را در ذهن ما متبادر میکند مثل اینکه پدری به فرزندش بگوید فلان کار را به تو واگذار میکنم یعنی مستقلا کار را پیش ببر، تفویض در بحث ما به این معنا نیست. باید توجه داشت که در هیچ مرحله ای از مقام ذات و مقام صفات و مرحله اثرگذاری، استقلالی برای ولی الهی، دون الحق نیست.
#صوت
#استاد_موسوی
#جامعه_کبیره
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
📻صوت جلسه پنجم شرح زیارت جامعه کبیره 🎤 استاد سید محمد موسوی #صوت #استاد_موسوی #جامعه_کبیره ایتا
#پرسش_و_پاسخ
[ذات، فعل و صفات نبی خبر دهنده از ذات، فعل و صفات خدا هستند.]
هیچگونه تفصیلی در این جمله وجود ندارد؟ و تمام صفات و افعال نبی اینچنین اند؟ آیا پیامبر بحسب ظاهر در احوال منقلب نمیشدند؟ اگر انقلاب در احوال نبی وجود داشته این انقلاب در احوال از چه صفتی از خداوند خبر میدهد؟
متن پاسخ استاد:
تمام ذات و صفات نبی این چنین است اما وقتی میخواهیم چیزی را به حقتعالی نسبت دهیم باید بین اصل کمال و آن حدود و نقائصی که لازمه تنزل وجود است فرق بگذاریم.
مثلا تقلب در احوال و دگرگونی حالات، کمال وجودی نیست این نقص است.
انفعال چه از جانب پیامبر باشد چه از ناحیه هرکس دیگری، چند قسمت دارد:
انسان وقتی با امر ناخوشایندی رو به رو شود ناراحت میشود این ناراحتی و انفعال را باید تحلیل کرد. آیا اگر این شخص، علم به این مطلب ناخوشایند پیدا نکند میتواند ناراحت بشود؟ مسلما نه پس در این اثر پذیری و انفعال اولا باید علم باشد، این علم به خودی خود کمال است.
بعد باید قوای جزئیه اش اثر بپذیرد اگر این قوه اطلاق داشته باشد یعنی مرتبه وجودی اش وسیع باشد، آیا بازهم منفعل میشود؟ مسلما به حسب مرتبه باطنی که مجرا و واسطه است از معلول خودش منفعل نمیشود.
پس اکنون به دلیل ضعف وجودی که پیدا کرده ، منفعل میشود چون به مرتبه جسمانی یا اموری که تعلق به جسمانی دارد تنزل کرده است. این یک نقص است و با آن علم فرق میکند.
آنگاه که میگوییم :صفات و فضایل و کمالات پیامبر، نشان دهنده کمالات الهی است، باید حدود و نقائص مراتب نازله را برداریم. آن حدود و نقایص، نشان دهنده کمال نیست اما لازمه تنزل و امر عدمی است مثل شرور و نقائص که در جای خود در فلسفه بحث شد که شرور و نقائص به خدا برنمیگردد و آفریننده و وجودبخش ندارد چون چیزی نیست و ناچیز و امر عدمی است اگرچه از لوازم وجود نازل و ضعیف است. یا به تعبیر عرفانی، تجلیات در مراتب نازله ، آمیخته با عدم و ضعف است و آثار کمالی مراتب عالیه را ندارد.
#صوت
#استاد_موسوی
#جامعه_کبیره
ایتا تلگرام
#پرسش_و_پاسخ❓
اینکه گفته میشود عارف به مقام فنا میرسد به معنای حقیقی کلمه یعنی چی؟
رسیدن به مقام فنا یعنی اینکه انسان در مشاهده واقعیت و حقیقت به مرحله ای برسد که تمام کمالات را وابسته مطلق به خداوند ببیند، حتی اصل وجود خودش و وجود امثال خودش را، یعنی همان چیزی را که همه به طور مفهومی و ذهنی قبول داریم و معتقدیم همه کمالات از آنِ خداوند است چه وجود، چه علم، چه قدرت و خلاصه هر کمال دیگری که به اشیا منسوب است درواقع متعلق به حق تعالی است.
اگر کسی این حقیقت و این واقعیت نفس الامری، شهود کند یعنی به مقام فنا رسیده است.
اینکه برخی به عرفا نسبت میدهند که فنا یعنی، شخص معدوم بشود یا با خدا یکی بشود و امثال این حرفها، اشتباه است، مقصود از فنا این ها نیست.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓#پرسش_و_پاسخ
گاهی به ذهن انسان مقامات عرفا خطور میکند که اگر در این مسیرطریقت ثابت قدم باشی به این مقامات میرسی.
حال سوال این که اگر تفکرات این چنینی از خطوات شیطانی باشد راه فرار ازاین افکار شیطانی چیست؟
اینکه انسان به دنبال کمال باشد یک امر فطری است، انسان ذاتا کمال جو هست.
اینکه انسان طالب کمال باشداشکالی ندارد اما اشکال و نفسانیت در اینجا این است که انسان به جای اینکه دنبال حق تعالی و طلب رضایت حقتعالی باشد دنبال آن مقامات باشد.
این [طالب مقامات بودن به جای طلب حقتعالی] را باید با معرفت، تذکر، توجه نفسانی و حدیث نفس با خودش که،
«بالاتر ازین کمال این است که انسان به همان مقام رهایی مطلق از همه تعلقات حتی تعلق به مقامات معنوی برسد».
این [نکته پیش گفته] را انسان باید به خود تذکر بدهد، توجه بکند و اگر غفلت کرد دوباره به خاطر خودش بیاورد که،
«بالاخره این نحوه کمال جویی که آن مقامات را بخاطر خود آن مقامات بخواهد یک نحوه شرک است».
با همین تذکرات کم کم برطرف میشود ان شاء الله.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓#پرسش_و_پاسخ
کلام علامه سید حیدر آملی ملی قدّس الله سرّه «به اعتقاد من مقام کمترین و کوچکترین وزیر از وزرای مهدی عج الله تعالی فرجه هزاران بار بالاتر از مقام شیخ ابن العربی و امثال اوست».
صحیح است؟ و اگر هست این افراد از مردی چون ابن عربی که بالاترین حد عرفان را داراست هزار بار بالاترند چه کسانی غیر معصومین هستند؟
متن پاسخ استاد:
درستی و نادرستی مطلبی که سید حیدر آملی فرمودند چیزی نیست که با دلیل عقلی بتوان اثبات یا نفی کرد همچنین که دلیل شرعی هم بر نفی و اثبات نداریم چون این یک امر جزئی است که باید کسی آن را شهود کرده باشد تا روشن شود. مرحوم سید حیدر آملی عارف بوده اند و ممکن است شهود کرده باشند و ما این را نمیدانیم.
از سوی دیگر، تعصبی هم بر اشخاص نداریم که مثلاً مدعی شویم ابن عربی بالاترین عارف بوده است. در عین حال، مسلما کسانی که لیاقت داشته باشند به عنوان وزیر، در خدمت حضرت ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند، انسانهای متعارف و عادی نیستند بلکه باید درجات بسیار بلندی از کمال و معرفت را داشته باشند.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
قالَ شَيْخُنا الصَّدوُقُ فيما أَمَلَي عَلَي الْمَشَايِخِ في مَجْلِسٍ واحِدٍ مِنْ مَذْهَبِ الإْمامِيّ
❓#پرسش_و_پاسخ
اینکه شیخ صدوق، کسب علم را بر انجام طاعات در شب قدر، فضیلت دادند، نظر شیخ صدوق است و مستند روایی ندارد، در برابر روایاتی که اعمالی برای شب قدر توصیه کردند و نتیجه آنکه کلام شیخ صدوق بی وجه است.
نظر حضرتعالی در این رابطه چیست؟
پاسخ استاد:
دأب شیخ مشایخنا الاقدمین صدوق رحمة الله عليه در نظراتی که دارد آن است که آنچه میفرماید متخذ از روایات است و در موارد زیادی، حتی عین تعابیر روایی را نقل میکند البته فرمایش این محدث عالیمقام که متخذ از روایات است به این معنا نیست که شب قدر کسی دعا نخواند و به مطالعه بپردازد این سخن در مورد کسی است که سایر اوقاتش را به تحصیل و مطالعه دائم مشغول است. چنین کسی، شب قدر به اعمال مختصری مشغول شود و سپس به مطالعه اش مانند بقیه اوقاتش، ادامه دهد.
ضمنا این نکته مهم مد نظر باشد که مقصود از مذاکره علم، معارف حقیقی است نه دانشهای مرتبط با دنیا.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
#شب_قدر
ایتا تلگرام
#پرسش_و_پاسخ
در تفسیر سوره واقعه یکبار ذيل بحث ظهور انسان به صورت های مختلف در
اخرت اشاره میشود چون در آخرت ماده وجود ندارد اجتماع صورت هاي مختلف محال نيست همانطور كه در ذهنمان مي توانيم آب و آتش را باهم جمع كنيم.
یکبار ذيل بحث محدوديت اختيار اصحاب يمين گفته میشود در عالم مثال هرصورتي ابا دارد از اينكه صورت دیگری را بپذیرد همانطور که در ذهنمان نمی توانیم صورت آب و آتش را جمع کنیم.
این دو چطور جمع میشود ؟
متن پاسخ استاد:
سلام علیکم
مقصود از سخن اول در مورد اجتماع صورت ها، این است که وجود مجرد از ماده، میتواند، نمود و بروز گوناگون به صور مختلف داشته باشد. مثلا انسان حریص ،از جهت این صفت، به صورت حیوان مناسب با آن دیده شود مثلاً بصورت مورچه ، از جهت شکم چرانی ، مثلاً به صورت گاو و از جهت بد خلقی به صورت گرگ دیده شود و هکذا، پس وجود واحد، جامع صور مختلف از جهات مختلف میباشد .
اما آنچه در سخن دوم مطرح شد مقصود این است که هر صورت خاص، ذاتا اِبا دارد از اینکه به صورت دیگری مبدل شود. مثلا صورت آب به حسب ذاتش با صورتهای دیگر اختلاف دارد و از آن جهت که صورت آب است نه مبدل به صورت دیگر میشود و نه با حفظ صورت آب، صورت آتش میشود یعنی در عین اینکه صورت آب است صورت آتش باشد . این امکان ندارد.
این امر در مورد صور ذهنی نیز صادق است
در ذهن، صورت آب و آتش را میتوانید با هم تصور کنید پس هردو به وجود ذهن واحد ، موجود اند، پس به این معنا، باهم جمع شدند و اما به این معنا که صورت آب در ذهن ، صورت آتش هم باشد یعنی در عین آب بودن، صورت آتش هم باشد چنین چیزی نمیشود.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓پرسش
استاد یه صحبتی کردن خیلی ذهن منو درگیر کرد. گفتن کسی که توی این دنیا نتونه نفسش رو رشد بده و به عقلانیت برسه و نحوهی صدور کثرت از وحدت رو بفهمه وقتی رابطهی نفسش با بدنش قطع بشه دیگه نمیتونه تکامل پیدا بکنه.
من این رو میفهمم که تکامل به این معنایی که تو دنیا ما تجربه میکنیم در عالم مثال و عقل معنایی نمیده ولی آیا کسی که جهل بسیط هم داره هیچ علمی براش در عوالم دیگه امکان حدوثش نیست؟ و مثلا نمیتونه در عالم مثال نفسش رشد کنه و عالم جبروت درک کنه؟ این رشدی که میگم به یک نحوهی دیگه باشه مثلا نه اون حال تکاملی که ما در طول زمان طی میکنیم و فهمی رو کسب میکنیم.
متن پاسخ استاد:
باسلام
بر اساس دلایل فلسفی، تکامل به معنای فعلیت یافتن ناقص،و به عبارت دیگر خروج از قوه به فعلیت، متوقف بر ماده و استعداد است و چون درعوالم پس ازدنیا، استعداد مادی ، نیست پس تکامل هم نیست و ازاین حیث، فرقی میان جهل بسیط و مرکب نمیباشد. بلی اگر کسی درکی از کمال داشته باشد ( و لو درک ضعیف)و علاقه به آن در نهاد او ثابت شده و به دنبال کسبش نیز باشد اما به آن کمال نرسد، پس از رفع حجاب ها و زوال بقایای توجهات نفس به عالم طبیعت ، آن محبت به کمال ،شخص را رها نمیکند و موجب بهره مندی ( و لو اندک) از انوار معنوی میشود اگرچه مرتبه اش با کسی که درین راه به فعلیت رسیده، متفاوت است قطعا.
البته این امر، از باب تکامل و خروج از قوه به فعلیت نیست بلکه از باب ظهور امور باطنی است
(یوم تبلی السرائر, یعنی مقام و مرتبه ای که سریره ها و پنهانیها آشکار میشود) پس این محبت به کمال که در باطن شخص بوده، در آخرت خود را مینمایاند.
و باید دانست که موثرترین و برترین نحوه محبت کمال که بیشترین اثر را در تکامل دارد، محبت به انسان کامل است که حتی اگر علوم حقیقی در نفس نباشد باز هم این گونه محبت، شخص را متصل به محبوبش میکند
اعاذنا الله من شرور انفسنا و جعل قلوبنا محلا لمحبة اولیائه
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓پرسش
سلام عرض ادب
با توجه به اینکه خداوند مهربان هست و این صفت خداوند هست و صفات الهی عین ذات هستند دستوراتی مثل قتل فرزند در امتحان حضرت ابراهیم آیا دستور به خلاف ذات نیست؟ ایا خدا دستوراتی خلاف ذاتش صادر میکند یا خیر گاهی امکان داره ؟
همچنین دستور خداوند به حضرت ابراهیم در خصوص سربریدن فرزندنش سوای اینکه این کار انجام نشد اما سربریدن طفل صغیر یک کار غیر اخلاقی نیست؟
متن پاسخ استاد:
باسلام
همانگونه که رحمت ، عین ذات خداوند است، حکمت و علم به حقایق و مصالح نیز عین ذات اوست.
همچنین به کمال رسیدن انسان ، متوقف بر توجه تام به حق تعالی ، خالص بودن محبت برای او ، قطع تعلق از غیر او و تسلیم محض در برابر اوست.
اگر کسی بنده و مملوک واقعی است پس در مقابل امر مولی، تسلیم مطلق است.
امر به ذبح فرزند هم موجب کمال ابراهیم شد هم موجب کمال اسماعیل ، زیرا هر دو در مقابل مولی، عبودیت و تسلیم خود را اظهار کردند ، پس این فرمان ,نه تنها خلاف رحمت الهی نیست بلکه عین حکمت و مصلحت و رحمت است تا بنده به کمال برسد.
و اما غیر اخلاقی بودن یک فعل یا فرمان ، وقتی معنا میدهد که مالک و آمر در غیر ملک خود، تصرف نابجا نماید یا امری کند
و یا در ملک خود، برخلاف مصلحت تصرف کند
و اما اگر مالک در ملک خود تصرفی کند که موجب کمال میشود، و لو در ظاهر، سخت به نظر اید، این تصرف یا فرمان رانی، غیر اخلاقی نیست. همه اشیا از جمله انسان با اینکه ذوات جوهری هستند اما ملک خداوند میباشند و تصرف حق در آنها یا امر او ، موجب کمال آنهاست.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓پرسش
چرا گفته میشه امکان شی متعلق به خودشه و خدا فقط وجود رو به اون عطا کرده خود امکان جعل کردنی نیست؟
متن پاسخ استاد:
باسلام
امکان ذاتی، لازمه لاینفک ذات شیء است . تعلق جعل مرکب به آن ، به این معناست که شی در ابتدا نه ممکن باشد نه واجب نه ممتنع، سپس صفت امکان به آن داده شود .
تعلق جعل بسیط به آن هم محال است زیرا جعل بسیط به ماهیت تعلق می گیرد (بر فرض اصالت ماهیت ) نه به لوازم ذات.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓پرسش
سلام علیکم
اینکه حکماء میگویند مفهوم وجود نقیض عدم است (شرح منظومه بحث اشتراک معنوی)مرادشان از مفهوم وجود همین مفهوم عام بدیهی می باشد.
متن پاسخ استاد:
باسلام
نقیض وجود ، عدم است لکن نه حقیقت وجود قابل حصول در ذهن است و نه عدم، شیئتی دارد تا در ذهن باشد بنابراین برای اشاره به حقیقت وجود خارجی، از مفهوم وجود استفاده میشود پس مقصود از نقیض عدم ،حقیقت وجود است اما اشاره به ان از طریق مفهموم عامبدیهی وجود است.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓پرسش
باسلام
مقدمه اول: نحوه های وجود عین علم و وحدت و فعلیت و .... می باشد
مقدمه دوم: در تعریف علم گفته شده است که العلم انکشاف الاشیاء و ظهورها بین یدی العالم
مقدمه سوم: معنای عینیت صفات با ذات این است که ذات شی بذاته بلاحیثیه تقییدیه و تعلیلیه مصداق برای حمل مفاهیم الصفات می باشد (شرح منظومه)
به حکم مقدمه اول وجود عین علم است و حقیقت وجود امر واحد تشکیکی است پس علم نیز تشکیکی می باشد و به حکم مقدمه سوم لازم می آید که مثلا یه نحوه وجود به حکم اینکه علم عین ذات اوست احتیاجی به حیثیت تعلیلیه و تقییدیه نمی باشد پس وجودات خاصه عین علم هستند و این عینیت بی نیاز کننده از احتیاج به علت می باشد
شما این بیان را صحیح می دانید؟
سبق بالحق طبق مبنای وحدت تشکیکی است یا وحدت شخصیه یا هر دو ؟
متن پاسخ استاد:
باسلام
اگر مقصود از ذات معنای رایج آن باشد:
نفی حیثیت تعلیلیه از وجود ، یعنی وجود، عین ذات و واجب الوجود است همانگونه که کمالاتی مانند علم و قدرت نیز عین همین ذات و بینیاز از علت است. در ماسوای حق تعالی، ذات، غیر از وجود و علم و سایر کمالات است و این حقیقت واحد، که مفاهیم وجود و علم و قدرت و .. بر آن حمل میشود ، نیازمند علت است و این امر منافاتی با عینیت وجود و علم ندارد.
اگر مقصود از ذات، نحوه وجود باشد:
وجود دو نحوه است بنفسه و بغیره (مستقل و وابسته)همانگونه که علم نیز دو نحوه است بنفسه و بغیره. در هر دو نحوه، وجود عین علم است و این عینیت ، بی نیاز کننده وجود و علم بغیره، از علت نیست.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓پرسش
باسلام
گفته شده است در حکمت مشاء مشائی ها فقط از استدلال استفاده می کنند و در حکمت اشراق از عقل و تهذیب نفس استفاده میکند و در حکمت متعالیه جمع بین عرفان و قرآن و برهان می باشد
سوال نگارنده این است که فلسفه یک علم عقلی است و فیلسوف فقط باید از دلیل و برهان استفاده کند معنای اینکه از عرفان و قرآن استفاده می شود در حکمت متعالیه چیست؟
متن پاسخ استاد
باسلام
جمع بین دین، عرفان و فلسفه از چند وجه است: یکی از جهت تطابق محتوایی اگرچه تعابیر و نحوه بیان، متفاوت است.
وجه دیگر از جهت اخذ موضوع از دین یا شهود و سپس تعلیل برهانی آن.
اخذ موضوع از هر طریق که باشد منافاتی با روش فلسفی ندارد آنچه مهم است این است که موضوع مورد بحث، از طریق استدلال عقلی اثبات شود.
مثلا موضوعاتی مانند ملایکه مهیم، حساب، میزان ، صراط و غیره از طریق دین یا شهود اخذ میشود. این امور ، سابقه ای در فلسفه نداشته اما بر اساس شناختی که از دین یا شهود برای فیلسوف حاصل شد ممکن است وی با تامل در قواعد فلسفی، بتواند بر این موضوعات، برهان اقامه کند.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓پرسش
باسلام
نفس یک حقیقت واحد ذو مراتب است یک مرتبه آن ثابت و یک مرتبه آن متغیر است الان در نفس ربط متغیر به ثابت به چه صورت تبیین می شود ؟ و آن رابط چه می باشد ؟
متن پاسخ استاد:
باسلام
اولا به سوال کننده محترم، تبریک میگویم که خداوند چنین استعدادی به ایشان عنایت کرده است. تنبه یافتن به این نکته دقیق، نشانه ذهن وقاد و قوی است که انشالله به توفیق الهی، با قرار گرفتن در مسیر صحیح تحصیل علوم حقیقی و پرهیز از پراکنده کاری، به فعلیت تام نائل شوند.
در پاسخ عرض میشود : وجود مراتب نفس ، وجود واحد پیوسته است نه وجودهای متعدد مرتبط . ربط ثابت و متغیر آنگاه مطرح میشود که وجود ثابت علت، منشأ وجود متغیر معلول باشد در اینجا باید حلقه ارتباطی تامین گردد
و اما در نحوه وجود واحد حقیقی مقول به تشکیک ، ارتباط بین مرتبه اعلی ثابت و اضعف متغیر مانند مورد مذکور نیست بلکه اقتضای تشکیک همین است که مرتبه اقوی منصف به اموری باشد (مانند بساطت و ثبات ) که از مرتبه اضعف، سلب میشود و بالعکس ، مرتبه ضعیف به اموری توصیف میشود( مانند ترکیب و تغیر) که از مرتبه قوی نفی میگردد. این امر، اقتضای تشکیک است و به دلیل همین تفاوت فاحش بین مراتب، ناظر به شک میافتد که چگونه امر واحد، منصف به امور مقابل شده و درجاتش این گونه تفاوت دارد
سر مطلب این است که در عین وحدت وجودی، وحدتش، عددی نیست تا اشکال شود که چگونه شیء واحد هم ثابت و بسیط و هم متغیر و مرکب است بلکه وحدتش از باب وحدت سعی ذومراتب است .
البته باید توجه نمود که به حکم محال بودن طفره در وجود، هر مرتبه ضعیف تر ، متصل به اقرب مراتب هم سنخ خود است مثل مراتب شعاع نور واحد که هر چه امتداد یابد، ضعیفتر میشود و در عین حال شعاع واحد به شمار میرود
در مورد نفس نیز چون وجود واحد مقول به تشکیک است برترین مرتبه اش، مثلا مرتبه عقل بسیط، مرتبط به مرتبه بعدی است، (عقل تفصیلی) و آن مرتبط با مرتبه وهم بسیط نفسانی تا مرتبه وهم تفصیلی و هکذا . آنچه ما میتوانیم بشماریم و برایش نامی در نظر بگیریم تا از آن تعبیر کنیم ،کلیات مراتب است اما میفهمیم که همه این مراتب اعم از کلی شناخته شده یا جزیی که شناختش دشوار است ، درجات پیوسته حقیقت وجود واحد اند.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام
❓ پرسش
از نظر فلسفی هدف خداوند از این همه کثرت در مخلوقات چیه؟
مثلا الان ۸ میلیارد آدم روی کره زمین هست و سایر موجودات مثل مورچه که جمعیتشون تیلیاردی هست
با مقدار و شمار محدود از این مخلوقات امکان تحقق هدف نبود؟
متن پاسخ استاد:
آفرینش ، ظهور کمال الهی است. چون حق تعالی کمال مطلق و نامحدود است، ظهور کمال او نیز به طور نامحدود است پس بالضروره، عدد مخلوقات، همواره نامتناهی است . بنابراین آفرینش انسان و سایر مخلوقات شناخته شده و ناشناخته، منحصر در زمین نیست بلکه به اقتضای عدم تناهی فیض الهی، در مراتب دیگر عالم ماده جریان دارد ازلا و ابدا.
این نحوه نامتناهی از اظهار کمال، لازمه ضروری کمال مطلق الهی است زیرا آفرینش محدود ، حاکی از کمال محدود فاعل است پس سوال از هدف خلقت که خارج از ذات حق تعالی باشد از اساس بی وجه است.
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام