eitaa logo
استاد سید محمد موسوی
1.1هزار دنبال‌کننده
285 عکس
15 ویدیو
38 فایل
استاد سید محمد موسوی بایگی دانشیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی این مجموعه توسط شاگردان ایشان اداره می‌شود 📬ارتباط با ادمین کانال: @Sohrevardi_97 نشانی در تلگرام: https://t.me/+Q0r8hlZ2J-_ioZlM
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد سید محمد موسوی
📄گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره نبوت 🔵انتشار یافته به مناسبت عید سعید مبعث #نبوت #رجب #ک
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره نبوت 🔵انتشار یافته به مناسبت عید سعید مبعث 🔸نبوت یک معنای ظاهری دارد که شخصی بین انسان ها به سبب قابلیات و کمالاتی که دارد خداوند حقایقی را بر او آشکار میکند و مامور میشود که این حقایق را به انسان های دیگر ابلاغ کند این نبوت تشریعی است. 🔸اما یک امر باطنی در نبوت هست که این نبوت ظاهری فرع بر آن نبوت باطنی است 🔸نبی یعنی آنی که خبر میدهد اخبار نحوه هایی دارد ،راحت ترین نحوه خبر دادن با لفظ است،گاهی اخبار هایی لفظ در آن مدخلیتی ندارد و بسیار بسیار قوی تر وتخلف ناپذیر تر از الفاظ است چرا که در الفاظ امکان تخلف هست ،مثلا یک کودک شیرخوار ،که پدر و مادر به او نگاه میکند و حالات او را متوجه میشود،پس این یک نحوه خبر دادن است اما ممکن است ما در در عرفمان به این خبر دادن نگوییم اما یک دالی هست و یک مدلولی و شخصی از این دال به این مدلول رسیده است گاهی با اصوات به این مدلول میرسیم و گاهی با مشاهده . ❓آیا نمیشود موجودی به حسب نحوه وجدش و حقیقت وجودش از یک حقیقت دیگری خبر بدهد؟! آنچه گفته شد در مرتبه اعراض و صفات است که میبینید و به این معانی منتقل میشوید،آیا نمیشود که وقتی این موجود ضعیف این میتواند خبر از چیزی بدهد یک موجود بالا تر ،یک موجود بالاتر نمیتواند خبر بدهد ؟ 🔺مسلما میتواند! 🔸معنای اصلی و حقیقت نبوت بر میگردد به اینکه نحوه وجود و حقیقت وجودی کسی به گونه ای باشد که به آن حقیقت وجودش خبر دهنده از ذات و صفات و کمالات خداوند باشد که عرفا به این نبوت تعریفی میگویند .نبوت تعریفی یعنی حقیقتی است که تمام وجودش و مراتب وجودی اش به گونه ای است که حتی اگر چیزی نگوید اصل حقیقت وجودش دلالت بر مبدا میکند این حقیقت نبوت است. 🔹اعلی مرتبه نبوت به این معنا در وجود حضرت ختمی مرتبت محقق شده است ،آن حضرت به حسب باطن ذات و حقیقت نوری خودش حقیقتی است که که تمام کمالات الهی را نشان میدهد آن به بالاترین نحوی که کامل تر ازین اخبار و انباء میسر نیست ،پس به این معنا نبی ،میشود منبی و مخبر از ذات و صفات و کمالات و افعال خداوند ،کنت نبیا و الادم بین الماء و الطین ،قبل از اینکه ادمی باشد اونبی بوده است ،واضخ است که اگر این به معنای این نبوت تشریعی باشد لغو است این اشاره به نبوت تعریفی ایشان دارد ،حقیقت وجودی ختمی مرتبت به گونه است که بشر باشد و نباشد او حقیقت وجودش همواره نبی است و همواره مخبر از ذات الهی هست . 🔸در قران در چند موضع اشاره به این معنا کرده و از پیامبر تعبیر به برهان کرده است و در جای دیگر تعبیر به ذکر کرده است ،میفرماید ما این برهان را فرستادیم ،برهان یک حقیقت آشکار غیر قابل انکاری است که چیز دیگری را اثبات میکند ،ذکر چیزی است که چیز دیگری را تذکر میدهد و یادآوری میکند . 💡ادل دلیل بر خداوند همین است اما اگر برای ضعفا العقول میگویند معجزه بیاور مربوط به ضعف این هاست ،اگر این ها چشم بصیرت داشتند و حقیقت وجودی پیامبر را میدیدند او خودش بالا ترین برهان و معجزه بر حقتعالی بود ،این معجزات و خوارق عادات برای افرادی است که نمیفهمند مثل کودکانی بخواهیم به کار خوب تشویقشان کنیم میگویمد بهشت جایی است که شکلات میدهند ،اگر اواین حقیقت را میشناخت لازم نبود با شکلات او را به کار خوب دعوت کنیم ، کودک هم ربطی به سن ظاهری ندارد ،عده ی کثیری از انسان ها به حسب تقویم سنین زیادی دارند اما به حسب نفسانی کودک هستند ،اما برای امیرالمومنین و برای سلمان فارسی نمیخواهد شق القمر کند او تا وجود پیامبر را مشاهده کند برایش معجزه است ،حتی از جسم ظاهری به آن حقیقت باطن پی میبرد. ایتا تلگرام
salavat.mp3
2.49M
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره صلوات ⚪️باز نشر به مناسبت شعبان المعظم ایتا تلگرام
نکته ای درباره اربعین.mp3
13.2M
🎙گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اربعین حسینی علیه السلام ایتا تلگرام
🎙گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اربعین حسینی علیه السلام 🔶یکی از خصوصیات در زیارت اربعین، این است که سید الشهدا علیه السلام این قیام را انجام داد و این سختی ها را به جان خود و خانواده خرید لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله بندگان را از جهالت و حیرت خارج کند یعنی فلسفه قیام سید الشهدا و همه آن جریانات و مصائبی که برای حضرت و خاندان حضرت پیش آمد همه برای این بود که از حیرت و ضلالت و جهالت خارج بشود که حیرت و ضلالت و جهالت خود دارای مراتب و درجات است. 1️⃣جهالت فقط این نیست که کسی به احکام ظاهری فقهی آگاه نباشد و مثل اهل خلاف نماز مستحبی را به جماعت بخواند و تخلفات دیگری را انجام بدهد این مرتبه نازل از جهالت است 2️⃣ مرتبه بالاتر این است که در مسائل اعتقادی خودش جاهل باشد کسی که پیامبر را نمیشناسد و از پیامبر فقط یک ظاهر جسمانی میشناسد و جانشین او را همینطور یک ظاهر جسمانی میداند و میگوید پیامبر انسانی بود مثل بقیه جانشینش هم کسی باشد که اهل کمال نباشد این بسیار بد تر از جهالت در احکام است 3️⃣ جهالت در توحید ، کسی که توحید حقیقی را نمیشناسد و اقتضای صمد بودن و احدیت حق تعالی را نمیشناسد این جهالت بدتر از جهالت اولیای الهی است 🔴 روز اربعین چنین ویژگی دارد که سید الشهدا قیام کرد تا همه این جهالت ها از بین برود و مردم به سمت توحید حقیقی و ولایت حقیقی بیایند و بعد در پرتو این شناخت های صحیح، در مقام عمل هم آن احکام نفس الامری الهی را بشناسد. در این روز اگر کسی در جهت غرض سید الشهدا علیه السلام که اصل این قیام را انجام داده است تلاشی نکند یک قدمی در خروج از این جهالت و حیرت برندارد، چیزی بر علمش نیفزاید تا از این جهالت و ضلالت خارج بشود و با آن غرضی که سید الشهدا علیه السلام در این حرکت انجام داده توافق نکرده است. برخی خیال میکنند اقامه و تعظیم این شعائر فقط به این است که برود به مجالس روضه و گریه کنند و به سر وسینه بزند و بیاید بیرون که البته این مهم است ، خیلی هم مهم است باید هم باشد در این شکی نیست اما نباید محدود به این باشد، اینطور شده است که برخی بخواهند به مجلسی بروند میگویند آن آخرش که روضه است و مداحی است برویم و قبلش نرویم. البته مقداری از این، تقصیر طلاب و آخوند ها و منبری ها هم هست که حرف های سودمند برای مردم نمیگویند بلکه حرف های تکراری و عوامانه که مردم به آن آگاهند و دوباره به مردم تحویل میدهند، چنین مشکلاتی در برخی منبری های بی سواد هست. اما به حسب این زیارت شریف که امروز نقل شده است غایت قیام امام حسین ، استنقاذ و بیدار کردن مردم از جهالت و ضلالت است پس ما باید آن هدف را بدانیم و این شعائر ظاهری و گریه در جای خود باشد و در مسیر آن غرض و هدف حرکت کنیم . ✅در جنگ صفین در همان بهبوبه جنگ فردی از امیر المومنین درباره توحید پرسید و خدمت امام عرض کرد که شما میگویید که خدا واحد است یعنی چی ؟ اصحابی که در نزدیکی این ماجرا بودند اعتراض کردند که در میانه جنگ توحید یعنی چه؟ نمیبینی امام در معرکه و معرض جنگ است ؟! حضرت فرمودند رهایش کنید این جنگی که ما داریم با این قوم برای توحید است . تمام این دعوایی که بر سر خلافت بود و بعد به آن جنگ ها انجامید همه برای توحید حقیقی بود ، سید الشهدا همین مسیر را رفتند و برای اینکه مردم را از جهالت و ضلالت نجات بدهند برای همین توحید بود و در رتبه بعد برای ولایت حقیقی . 💡بنابراین اگر عوام توجه به این ندارند خواص که باید توجه کنند و گمان نکنند غرض از این دوماه عزاداری فقط گریه باشد و این ها هیچ جنبشی در ذات انسان و هیچ تحولی در شناخت و معرفت انسان موجب نشود ، این توقف در یک مرتبه محدود است ضمن اینکه آن عزاداری و ذکر مصیبت و گریه و ... همه به جای خود مهم است و باید هم باشد ولی در این بین حداقل از خواص این توقع هست که از آن هدفی سیدالشهدا داشتند که نجات از جهالت بود و هدفی که پدر بزرگوارشان داشتند در آن جنگ و هدف پیامبر هم همین بوده و روشن میشود تمام معصومین همه همین هدف را داشتند و میخواستند همین را بگویند و هرکس به حسب زمان خودش . خلاصه اینکه خواص از این مسیر و هدفی که در این مسیر است غافل نشوند ،ان شا الله خداوند ما را در مسیر صحیح و واقعی ولایت اهل بیت قرار بدهد. ایتا تلگرام
mola hadi .mp3
2.74M
🎙گفتار استاد سید محمد موسوی درباره مرحوم مولی هادی سبزواری 📆انتشار یافته به مناسبت هشتم اسفند روز بزرگداشت حکیم سبزواری ایتا تلگرام
🎙گفتار استاد سید محمد موسوی درباره مرحوم مولی هادی سبزواری 📆انتشار یافته به مناسبت هشتم اسفند روز بزرگداشت حکیم سبزواری 🕋بسم الله الرحمن الرحیم 🔸مرحوم سبزواری نقش اساسی در ترویج حکمت متعالیه به سبک خود ملاصدرا دارند، به یک بیان میتوان گفت ایشان با دو کار اساسی 1️⃣تالیف شرح منظومه حکمت که اثر ماندگاری شد 2️⃣سالیان طولانی که مشغول تدریس حکمت متعالیه بودند و شاگردان زیادی را به شهر سبزوار جذب کردند ✅بر ترویج حکمت متعالیه بسیار اثر گذار شدند . 📕در خصوص شرح منظومه کتابی است که برای تعلیم حکمت متعالیه نوشته شده است میتوان گفت در طول تاریخ فلسفه اسلامی افراد کمی کتاب به منظور تعلیم مبتدی در فلسفه نوشتند. 📝مرحوم ابن سینا کتاب نجات را نوشته است و دیگر فترتی در این زمینه پیش آمد تا مرحوم سبزواری که شرح منظومه را برای تعلیم نوشتند و در دوران اخیر مرحوم علامه طباطبایی دو کتاب بدایه الحکمه و نهایه الحکمه را نوشتند . ✅ اما کتاب منظومه برای تعلیم حکمت متعالیه به همان سبکی که ملاصدرا خودش حکمت متعالیه را پایه گذاری کرده است هم از حیث محتوا، شیوه نگارش و سبک بیانی که مرحوم سبزواری دارند مناسب ترین کتاب است . 🔶مرحوم سبزواری چنان گیرایی و طلاقت بیان و تسلط معنوی در درسشان داشتند که بعضی اوقات برخی شاگردان از شدت هئیت و هیبت معنوی مرحوم سبزواری از خود بی خود میشدند، یعنی کسی بود که بین حکمت نظری و تخلق و حکمت عملی به معنای واقعی جمع کرده بود. ان شا الله خداوند ما را دنباله رو این حکمای بزرگ قرار دهد. ایتا تلگرام
ehda ozve.mp3
5.73M
🔴گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اهدا عضو 📆 انتشار به مناسبت ۳۱ اردیبهشت، روز اهدا عضو ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
🔴گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اهدا عضو 📆 انتشار به مناسبت ۳۱ اردیبهشت، روز اهدا عضو #استا
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اهدا عضو 📆انتشار یافته به مناسبت ۳۱ اردیبهشت روز اهدا عضو ✔️بخش اول ❓بعد از قطع رابطه روح و بدن آیا تمام روابطی که بین روح وبدن بود تمام می‌شود؟ ما در حالیکه در حیات طبیعی هستیم روح و بدنمان رابطه دارد،اما آیا بعد از مرگ روح و بدن هیچ ارتباطی ندارد؟ 🔸نگاه دیگری در مورد آنچه که بعد از مرگ است و رابطه ای که روح انسان با بدن بعد از مرگش دارد[این است] که اگر در فلسفه چگونگی رابطه این دو گفته شد آن وقت در برخی قضایایی که در طب امروز پیش آمده و رو به گسترش هم هست دخالت مستقیم دارد. 🔹به حسب برداشت عادی ما ،بعد از قطع رابطه روح و بدن ،ارتباط بین روح و بدن قطع می‌شود ،پس اگر کسی که از دنیا رفت با رضایت سابق خودش با فرض اینکه خودش راضی بوده و ورثه اش هم راضی هستند_در مورد این فرض سخن میگویم_ و نه حتی کسی که دچار مرگ مغزی است و زنده است که به لحاظ شرعی و فلسفی احکام زنده را دارد و لو اینکه همه اطبا میگویند در اغلب موارد برگشت ندارد ولی در مرحله حیات نباتی او زنده است.اما من چیز بالاتری را میگویم برای کسی که مُرد و به هر ترتیب، پیشرفت علم پزشکی به گونه ای باشد که بتواند اعضای همین میت را برای پیوند اعضا مثل کسی که دچار مرگ مغزی است استفاده کنند .اگر این مطلبی که میگویم به عنوان اصل اثبات شده _در جای خودش_ به عنوان یک مبنا پذیرفتیم باید دید که آیا این کار یک کار اخلاقی است؟و مطابق با اخلاق حرفه ای هست یا نه؟ 🔴برای روشن شدن مساله باید یک نکته را در مورد روح و بدن بگویم که در جای خود در فلسفه بحث میشود . 🔶روح انسان مادامیکه که به حیات طبیعی زنده است دو گونه ارتباط با بدن دارد: 1️⃣ تصرف در بدن [یعنی]تمام آنچه که در بدن انسان یا حیوان رخ میدهد از تدبیر هایی که اعضا سالمند ،گردش خون است و ضربان قلب است و... بر اساس آن قواعد به علت ارتباطی است که روح با بدن دارد از این تعبیر میکنیم به تعلق [روح با بدن] .یعنی علقه و علاقه ای ،گره ای بین روح و بدن هست که بخاطر این رابطه روح در بدن تصرف میکند و بدن را تدبیر میکند نمیگذارد فاسد بشود و امثال اینها. 2️⃣علاوه بر این، روح موجودی است مجرد و غیر مادی _که در جای خود اثبات میشود _موجود مجرد در هر کار و چیزی که انجام میدهد و در هر شی ای که تصرف میکند او را میشناسد بدون شناخت معنا ندارد پس روح بدن خودش را میشناسد و به همین سبب در بدن خودش تصرف میکند و در بدن ناشناس تصرف نمیکند و هم یک توجه شدید و محبت شدید به بدن خود دارد به هرحال این بدن هم از یک طرف زمینه پیدایش روح بوده است و هم ابزار روح بوده است ،پس یک محبت تکوینیِ وجودی بین روح و بدن هست. 🔸وقتی که انسان میمیرد آن رابطه اول قطع میشود و دیگر [روح] نمیتواند در بدن تصرف کند و بدن میپوسد و به چرخه طبیعت خود بازمیگردد ،اما با مردن این چنین نیست که علم و آگاهی و توجه روح از بدن قطع بشود به سبب اینکه این توجه به بدن جوهری او شده و به تعبیر علمی ملکه شده است ،وقتی که روح یک عمر توجه به این بدن داشته است معنا ندارد با یک لحظه مردن هیچ نحوه توجهی و هیچ ارتباطی با بدن نداشته باشد. ⛔️ غالب انسان ها این چنین هستند خودشان را با بدن اشتباه می‌گیرند به نحوی که اگر بخواهیم به خود اشاره کنیم به این توده مولکولی اشاره میکنیم و میگوییم "من اینجا هستم" در حالی که چیزی که اینجاست توده ی از مولکول هاست و من و این مولکول ها نیستم ،من که یک روح مجرد ام که در مکان قرار نمیگیرد ،اما به سبب همان علاقه شدید خودش را با بدن اشتباه میگیرد و این اشتباه با مردن مرتفع نمیشود باز هم به دلایلی که در جای خودش در فلسفه اثبات می‌شود. ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اهدا عضو 📆انتشار یافته به مناسبت ۳۱ اردیبهشت روز اهدا عضو ✔
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اهدا عضو 📆انتشار یافته به مناسبت ۳۱ اردیبهشت روز اهدا عضو ✔️بخش دوم 🔺پس آن کسی که مرده است برای اینکه از این خواب غفلت بیدار بشود و متوجه شود که [حقیقت] او این بدن نبود و حقیقتی غیر از این بوده کاری لازم است و به این زودی حاصل نمیشود . ❓حالا فرض کنید در [همین حال مرگ] این بدن را مثله کنند و قطعه ای از این بدن را بردارند برای اینکه یک نفر دیگر زنده بمانند ،معنایش چیست؟ 🔴انسانی که در برزخ است در واقع می‌بیند که بدن او درحال مثله شدن است و اعضای بدن او را در جای دیگر به کار میگیرند و چون حجاب ماده و بدن برکنار شده میزان و شدت ادراک بسیار بالاتر است از انچه که در این بدن مادی است. 🔵ما در حالت حیات به بدن مادی خیلی از چیز ها را نمیتوانیم بفهمیم به سبب مانعی که همین خود بدن مادی برای روح ما ایجاد کرده است اما وقتی این مانع برطرف شد شدت و سختی آنچه که عذاب باشد برای روح خیلی بیشتر است همانطور که اگر لذتی باشد در جانب لذت هم باز بسیار بیشتر است .در حال حیات چه سختی و چه لذتی که بخواهد به ما برسد از مجرای این بدن میرسد و روح از طریق بدن ادراک میکند ولی بعد از مرگ مستقیما خودش ادراک میکند. ✅نتیجه این حرف با همین مقدماتی که در فلسفه هست [این میشود] که اگر بدن میت قطعه قطعه شد و هر میزان برداشتند -که ظاهرا هم میگویند خیلی کار خوبی است چراکه این بدن اسراف میشود و می‌خواهد بپوسد ،پس به جای این یک نفر ،ده نفر دیگر را نجات می‌دهیم - اما سبب می‌شود که یک سختی شدید به آن انسانی که در مرتبه برزخ است وارد بشود و او عذاب بکشد ، قطع توجه اش از عالم طبیعت به طول بیانجامد ،تا وقتی‌که جهات بدنی باقی است این توجه تمام نخواهد شد و از برزخ خلاص نخواهد شد ،به طور طبیعی قرار بود ده یا بیست و یا سی سال به طول بیانجامد اما قطعات او در یک وجود دیگر هست و او خودش را هنوز وابسته به این عالم میبیند و سختی هم می‌کشد. 💡این کار خلاف اخلاق است که برای نجات جان ده یا بیست نفر دیگر یک نفر را در عذاب قرار دهیم،هرچند خود او رضایت داشته باشد چراکه او توجه ندارد که چه مشکلی برای او پیش خواهد امد و خیال میکند که کار اخلاقی است ثوابی هم انجام داده. 💊حرفه پزشکی ،تنها حرفه ای است که اخلاق حرفه ای اش به محدوده عالم طبیعت و بدن منحصر نمیشود چون بعد هم ارتباط و توجه نفس به بدن باقی است . 🔶البته این مقدمات که گفته شد ادعا هایی است که باید در جای خود اثبات بشود ولی اگر اینچنین باشد و کسی بتواند این مقدمات را با دلیل عقلی اثبات بکند مساله پیوند اعضا کاری کاملا غیر اخلاقی هست چه در حال مرگ مغزی باشد و چه در غیر مرگ مغزی باشد چراکه موجب عذاب برای کسی است که به مرتبه برزخ منتقل شده. ایتا تلگرام
کلام متقدمین و متاخرین شیعه و نقش خواجه نصیرالدین توسی 📆 باز نشر به مناسبت ۵ اسفند ماه، بزرگداشت خواجه نصیر الدین توسی ایتا تلگرام
khaje nasirodin tosi.mp3
2.66M
کلام متقدمین و متاخرین شیعه و نقش خواجه نصیرالدین توسی 📆 باز نشر به مناسبت ۵ اسفند ماه، بزرگداشت خواجه نصیر الدین توسی ایتا تلگرام
nobovat.mp3
12.87M
📄گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره نبوت 🔵بازنشر به مناسبت عید سعید مبعث ایتا تلگرام
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره نبوت 🔵انتشار یافته به مناسبت عید سعید مبعث 🔸نبوت یک معنای ظاهری دارد که شخصی بین انسان ها به سبب قابلیات و کمالاتی که دارد خداوند حقایقی را بر او آشکار میکند و مامور میشود که این حقایق را به انسان های دیگر ابلاغ کند این نبوت تشریعی است. 🔸اما یک امر باطنی در نبوت هست که این نبوت ظاهری فرع بر آن نبوت باطنی است 🔸نبی یعنی کسی که خبری میدهد إخبار نحوه های گوناگونی دارد ،راحت ترین نحوه خبر دادن با لفظ است، اما گاهی در إخبار، لفظ، مدخلیتی ندارد و بسیار بسیار قوی تر وتخلف ناپذیر تر از الفاظ است چرا که در الفاظ امکان تخلف هست ،مثلا یک کودک شیرخوار ، پدر و مادر با نگاه به او، حالات او را متوجه میشوند، که مثلاً گرسنه است، این یک نحوه خبر دادن است اما ممکن است ما در عرف، به آن خبر دادن نگوییم اما به هر حال، یک دال هست و یک مدلول و شخصی که از این دال به این مدلول رسیده است گاهی با اصوات به این مدلول میرسیم و گاهی با مشاهده . آنچه گفته شد در مرتبه اعراض و صفات است که میبینید و به این معانی منتقل میشوید، ❓آیا نمیشود موجودی به حسب نحوه و حقیقت وجودش از یک حقیقت دیگری خبر بدهد؟! آیا نمیشود که موجود ضعیف با همان نحوه وجودش، خبر از یک موجود برتر بدهد ؟ 🔺مسلما میتواند! 🔸معنای اصلی و حقیقت نبوت بر میگردد به اینکه نحوه وجود و حقیقت وجودی کسی به گونه ای باشد که خبر دهنده از ذات و صفات و کمالات خداوند باشد. عرفا به این گونه إخبار، نبوت تعریفی میگویند . یعنی انسانی که تمام وجودش و مراتب وجودی اش به گونه ای است که حتی اگر سخنی نگوید باز هم اصل وجودش دلالت بر مبدا میکند این حقیقت نبوت است. 🔹اعلی مرتبه نبوت به این معنا در وجود حضرت ختمی مرتبت محقق شده است ،آن حضرت به حسب باطن ذات و حقیقت نوری خودش حقیقتی است که که تمام کمالات الهی را نشان میدهد آن هم به بالاترین نحوه که کامل تر ازین إخبار و إنباء، میسر نیست ،پس به این معنا، میشود مخبر از ذات و صفات و کمالات و افعال خداوند ،کنت نبیا و آدم بین الماء و الطین ،قبل از اینکه ادمی باشد اونبی بوده است ،واضح است که اگر اینجا مقصود، نبوت تشریعی باشد لغو است این اشاره به نبوت تعریفی ایشان دارد ،حقیقت وجودی ختمی مرتبت به گونه است که بشر دیگری باشد یا نباشد او همواره نبی است یعنی همواره نشان دهنده ذات و کمالات لهی هست . 🔸در قران در چند موضع اشاره به این معنا کرده آنجا که از پیامبر تعبیر به برهان کرده است و در جای دیگر تعبیر به ذکر کرده است ،میفرماید ما این برهان را فرستادیم ،برهان یعنی حقیقت آشکار غیر قابل انکاری است که چیز دیگری را اثبات میکند ،ذکر چیزی است که چیز دیگری را تذکر میدهد و یادآوری میکند . 💡ادل دلیل بر خداوند همین است اما اگر برای ضعفاء العقول معجزه حسی می آورد ، مربوط به ضعف این هاست ،اگر این ها چشم بصیرت داشتند و حقیقت وجودی پیامبر را میدیدند او خودش بالا ترین برهان و برترین معجزه بر حقتعالی بود ،این معجزات و خوارق عادات برای افرادی است که نمیفهمند مثل کودکانی بخواهیم به کار خوب تشویقشان کنیم میگوییم بهشت جایی است که شکلات میدهند ،اگر اوا ین حقیقت را میشناخت لازم نبود با شکلات او را به کار خوب دعوت کنیم ، کودکی هم ربطی به سن ظاهری ندارد ،عده ی کثیری از انسان ها به حسب تقویم، سنین زیادی دارند اما به حسب نفسانی کودک هستند ،اما برای امیرالمومنین و برای سلمان فارسی نمیخواهد شق القمر کند او تا وجود پیامبر را مشاهده کند برایش معجزه است ،حتی از جسم ظاهری به آن حقیقت باطن پی میبرد. ایتا تلگرام
استاد سید محمد موسوی
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره صلوات ⚪️انتشار یافته به مناسبت شعبان المعظم #صلوات #شعبان
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره صلوات ⚪️باز نشر به مناسبت شعبان المعظم ذکر صلوات ظاهری دارد و باطنی. این قول ظاهری، نازل ترین مرتبه صلوات است واما به حسب باطن، صلوات مومنین بر پیامبر درجات و مراتبی دارد از جمله آنکه مومنین با تبعیت از آن حضرت، ایشان را امداد کنند. امداد و یاری همیشه این نیست که از مرتبه بالا به پایین مددی برسد، إن تنصروا الله ینصرکم. حسن انفعال و اثر پذیری و متابعت کامل از دستورات، امداد مرتبه مافوق است، زیرا معنایش آن است که احکام مرتبه مافوق و مطلوب او، به خوبی در مرتبه نازله ظهور کرده است. ایتا تلگرام
کلام متقدمین و متاخرین شیعه و نقش خواجه نصیرالدین توسی 📆 باز نشر به مناسبت ۵ اسفند ماه، بزرگداشت خواجه نصیر الدین توسی ایتا تلگرام
khaje nasirodin tosi.mp3
2.66M
کلام متقدمین و متاخرین شیعه و نقش خواجه نصیرالدین توسی 📆 باز نشر به مناسبت ۵ اسفند ماه، بزرگداشت خواجه نصیر الدین توسی ایتا تلگرام
نکته ای درباره اربعین.mp3
13.2M
🎙گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اربعین حسینی علیه السلام ایتا تلگرام
🎙گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره اربعین حسینی علیه السلام 🔶یکی از خصوصیات در زیارت اربعین، این است که سید الشهدا علیه السلام این قیام را انجام داد و این سختی ها را به جان خود و خانواده خرید لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله بندگان را از جهالت و حیرت خارج کند یعنی فلسفه قیام سید الشهدا و همه آن جریانات و مصائبی که برای حضرت و خاندان حضرت پیش آمد همه برای این بود که از حیرت و ضلالت و جهالت خارج بشود که حیرت و ضلالت و جهالت خود دارای مراتب و درجات است. 1️⃣جهالت فقط این نیست که کسی به احکام ظاهری فقهی آگاه نباشد و مثل اهل خلاف نماز مستحبی را به جماعت بخواند و تخلفات دیگری را انجام بدهد این مرتبه نازل از جهالت است 2️⃣ مرتبه بالاتر این است که در مسائل اعتقادی خودش جاهل باشد کسی که پیامبر را نمیشناسد و از پیامبر فقط یک ظاهر جسمانی میشناسد و جانشین او را همینطور یک ظاهر جسمانی میداند و میگوید پیامبر انسانی بود مثل بقیه جانشینش هم کسی باشد که اهل کمال نباشد این بسیار بد تر از جهالت در احکام است 3️⃣ جهالت در توحید ، کسی که توحید حقیقی را نمیشناسد و اقتضای صمد بودن و احدیت حق تعالی را نمیشناسد این جهالت بدتر از جهالت اولیای الهی است 🔴 روز اربعین چنین ویژگی دارد که سید الشهدا قیام کرد تا همه این جهالت ها از بین برود و مردم به سمت توحید حقیقی و ولایت حقیقی بیایند و بعد در پرتو این شناخت های صحیح، در مقام عمل هم آن احکام نفس الامری الهی را بشناسد. در این روز اگر کسی در جهت غرض سید الشهدا علیه السلام که اصل این قیام را انجام داده است تلاشی نکند یک قدمی در خروج از این جهالت و حیرت برندارد، چیزی بر علمش نیفزاید تا از این جهالت و ضلالت خارج بشود و با آن غرضی که سید الشهدا علیه السلام در این حرکت انجام داده توافق نکرده است. برخی خیال میکنند اقامه و تعظیم این شعائر فقط به این است که برود به مجالس روضه و گریه کنند و به سر وسینه بزند و بیاید بیرون که البته این مهم است ، خیلی هم مهم است باید هم باشد در این شکی نیست اما نباید محدود به این باشد، اینطور شده است که برخی بخواهند به مجلسی بروند میگویند آن آخرش که روضه است و مداحی است برویم و قبلش نرویم. البته مقداری از این، تقصیر طلاب و آخوند ها و منبری ها هم هست که حرف های سودمند برای مردم نمیگویند بلکه حرف های تکراری و عوامانه که مردم به آن آگاهند و دوباره به مردم تحویل میدهند، چنین مشکلاتی در برخی منبری های بی سواد هست. اما به حسب این زیارت شریف که امروز نقل شده است غایت قیام امام حسین ، استنقاذ و بیدار کردن مردم از جهالت و ضلالت است پس ما باید آن هدف را بدانیم و این شعائر ظاهری و گریه در جای خود باشد و در مسیر آن غرض و هدف حرکت کنیم . ✅در جنگ صفین در همان بهبوبه جنگ فردی از امیر المومنین درباره توحید پرسید و خدمت امام عرض کرد که شما میگویید که خدا واحد است یعنی چی ؟ اصحابی که در نزدیکی این ماجرا بودند اعتراض کردند که در میانه جنگ توحید یعنی چه؟ نمیبینی امام در معرکه و معرض جنگ است ؟! حضرت فرمودند رهایش کنید این جنگی که ما داریم با این قوم برای توحید است . تمام این دعوایی که بر سر خلافت بود و بعد به آن جنگ ها انجامید همه برای توحید حقیقی بود ، سید الشهدا همین مسیر را رفتند و برای اینکه مردم را از جهالت و ضلالت نجات بدهند برای همین توحید بود و در رتبه بعد برای ولایت حقیقی . 💡بنابراین اگر عوام توجه به این ندارند خواص که باید توجه کنند و گمان نکنند غرض از این دوماه عزاداری فقط گریه باشد و این ها هیچ جنبشی در ذات انسان و هیچ تحولی در شناخت و معرفت انسان موجب نشود ، این توقف در یک مرتبه محدود است ضمن اینکه آن عزاداری و ذکر مصیبت و گریه و ... همه به جای خود مهم است و باید هم باشد ولی در این بین حداقل از خواص این توقع هست که از آن هدفی سیدالشهدا داشتند که نجات از جهالت بود و هدفی که پدر بزرگوارشان داشتند در آن جنگ و هدف پیامبر هم همین بوده و روشن میشود تمام معصومین همه همین هدف را داشتند و میخواستند همین را بگویند و هرکس به حسب زمان خودش . خلاصه اینکه خواص از این مسیر و هدفی که در این مسیر است غافل نشوند ،ان شا الله خداوند ما را در مسیر صحیح و واقعی ولایت اهل بیت قرار بدهد. ایتا تلگرام
رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم.mp3
9.09M
✍شرحی بر حدیث: مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ 📆 به مناسبت رحلت رسول اکرم صَلَّي الَلّٰهُ عَلَيه وَ آلِه ایتا تلگرام
✍شرحی بر حدیث: مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ 📆 به مناسبت رحلت رسول اکرم صَلَّي الَلّٰهُ عَلَيه وَ آلِه بر اساس قواعد فلسفی، حقیقت و شیئت هر چیزی به صورت و فعلیت اوست. اگر شی مفروض، وابسته به چیز دیگری بود کمالش به همان علت است لذا حکما تعبیر کردند علت، حد تام معلول است یعنی تمامیت معلول است و شناخت صحیح هیچ معلولی میسر نیست مگر به علتش! تفسیر های مختلفی درباره روایت مشهور: مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ شده است که یکی از آنها _بر اساس مقدمه ی مذکور _ این است: یکی از عالی ترین مراتب معرفت نفس این است که به شناخت علت نفس، برسیم. امکان ندارد انسان خودش را بشناسد مگر اینکه به علل و حقایقی که در وجود او نقش دارند علم پیدا کند. وجود مبارک ختمی مرتبت صَلَّي الَلّٰهُ عَلَيه وَ آلِه به حسب باطن ملکوتی اش در سلسله عالی ترین مبادی وجود بخش همه ی موجودات و از جمله انسانهاست. بین ایشان و حق تعالی واسطه و حجابی نیست مُحَمّدٌ حِجَابُ أَللّٰهِ الأَکبَر صَلَواتُ أَللّٰهِ عَلَیهِ وَ آلِه. این حدیث که فرمودند مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ حقیقتش به این بر میگردد که اگر کسی نفس خودش را (که حقیقت خودش و واسطه افاضه و تمامیت اوست) شناخت، در این صورت به شناخت حق تعالی میرسد بدون شناخت آن، که حقیقت نفس انسانی، و صورت انسانی اوست، شناخت حق تعالی میسر نیست. النَبِیُ أَولیٰ بِالمُومِنِینَ مِنْ أَنفُسِهم این اولویت ، اولویت وجودی است همه ی اولویت های دیگر، فرع این اولویت است و اگر این اولویت نبود آن اولویت های دیگر، معنا نمیداد. النَبِیُ أَولیٰ بِالمُومِنِینَ مِنْ أَنفُسِهم یعنی من حیث الوجود از نفس اینها اولی است پس اصل نفس مومنین، هموست، حقیقت و تمامیت مومنین، همان حقیقت نبوی است و اگر مومنین میخواهند به معرفت الله برسند باید معرفت حقیقت خودشان را کسب کنند که مفیض وجود آنهاست یعنی باطن ختمی مرتبت صَلَّي الَلّٰهُ عَلَيه وَ آلِه است. اگر به شناخت او نرسیدند معرفت حقتعالی نیز میسر نیست. همانطور که مومنین به حسب ذواتشان از فروعات آن حقیقت هستند و آن حقیقت، اصل این مومنین است لوازم مومنین هم از لوازم ختمی مرتبت است و آن آیه دیگر که فرمود ليَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ، یک‌معنای این ذنوبی که مقدم و موخر است و به آن حضرت نسبت داده شده است همین سیئاتی است که توابع وجودی آن حضرت دارند چون اصل وجود مومنین و نفس وجودشان همان حقیقت مقدس است لوازم این فروعات هم برگشت میکند به او. خداوند به آن حضرت وعده داده است که این لوازم را محو میکند اگر از قبیل ذنوب و سیئات است. نکته مهم اینست که ما میفهمیم که آنچه از ما سر میزند بدون اراده ما نیست پس باید مراقب بود که به این مبدا ، چه چیزهایی را میخواهیم نسبت بدهیم و بار کنیم باید حیایی باشد که این لوازم را بی حساب بر ذمه آن حضرت نگذاریم. اینکه در روایات فرمودند پیامبر و ائمه از گناهان شما اذیت میشوند به همین جهت است. لذا اگر گناه از حد گذشت ممکن است به جایی برسد که سبب قطع شدن این ارتباط بشود. معاذالله! ایتا تلگرام