eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
110 دنبال‌کننده
496 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰این دوتا داداش خیلی باهم کل‌کل دارن... اینجا حاج امیر میگه تقصیر حاج محموده که من کچل شدم... 😂
📍مزار سیّد شهیدان اهل قلم "سیّد مرتضی آوینی" 🇮🇷
📍مزار شهید سپهبد "علی صیّاد شیرازی" 🇮🇷
🔰یک تنه دست‌مان را پُر کرد؛ امروز اگر حمله به جمهوری اسلامی هزینه سنگین دارد، از قِبل زحمات اوست... 📍مزار شهید "حسن طهرانی مقدّم" 🇮🇷
🔰از معجزات انقلاب اسلامی؛ هفت ماهه به دنیا آمده بود و خیلی ضعیف بود، و مرتّب مریض می‌شد. امّا تک نفره جلوی چندین سرویس امنیتی غربی و شرقی ایستاد، و بیچاره‌شان کرد... 📍 مزار شهید "غلامحسین افشردی" معروف به "حسن باقری" 🇮🇷 پ.ن: حتما مستند «آخرین روزهای زمستان» را ببینید.
هدایت شده از مطالب ویژه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️وقتی اهل مدعیان سیاست متوجه تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده است؛ نباشند، گرفتار اوج بی فکری هستند با انواع تضادهایی که در سخنان آنها ملاحظه می کنید. آیا این نباید عبرتی برای ما باشد تا بیرون از تاریخی که فرهنگ مدرنیته مدعی آن است، خود را تعریف کنیم؟ 🔹 @MatalebeVijeh
﷽ 🔰 امروز هشتم اردیبهشت‌ماه، سالروز درگذشت است. به همین مناسبت، با اعضای خانه طلاب جوان به همراه عدّه‌ای از طلاب مدرسه علمیه صدوقی، راهی مزار حاج عبدالله والی شدیم و مراسم مختصری بر مزار او برگزار کردیم. یادداشت «امام، راه امام، یار امام» شرحی‌ست از این رویداد. رحمت خدا بر والی و یاران او که به مردمان خطّه بشاگرد پایان دادند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
﷽ 🔰 امام، راه امام، یار امام *روایت اردوی یک روزه‌ی ، خانه طلاب جوان ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍🏻 مـحمّـد بـُــرهـان به جای مقدمّه خیلی از اوقات پیش می‌آید که دل و دماغ انجام بعضی کارها را نداریم، مخصوصاً اعمال عبادی. چه کسی حال دارد شب قدر، صد رکعت نماز بخواند؟ یا خروس‌خوانِ جمعه، پا شود برود دعای ندبه؟ معمولاً با خودمان می‌گوییم: «حوصله‌اش را ندارم». عرب به چینه‌دان پرنده می‌گوید: «حوصله»؛ چینه‌دان روح که پُر از آت و آشغال‌های ناسوتی می‌شود، دیگر حالی برای انجام کارهای ملکوتی نمی‌ماند. روزی که آقای استاد پیام داد که قرار است 6 اردیبهشت‌ماه بر سر مزار حاج عبدالله والی حاضر شویم، با خودم گفتم من که حال و حوصله‌اش را ندارم، باشد برای یک وقت دیگر. در همان لحظه یک دفعه یادِ جهادی امسال افتادم؛ آن زمان خیلی مردّد بودم که بروم یا نروم، امّا طی یک تصمیم انفجاری، دل را به دریا زدم و رفتم، و آن اردو شد مقدّمه آشنایی من با حاج عبدالله و برکات فراوان دیگر. خیلی وقت‌ها روح‌مان گول‌مان می‌زند؛ چینه‌دانش پُر نشده، امّا طوری وانمود می‌کند که انگار دیگر جا ندارد. در این مواقع، یک هُلِ کوچک لازم است تا آدم بیفتد روی غلتک. اغلب اوقات، شروع یک کار حوصله‌اش را هم به همراه می‌آورد. آقای استاد می‌گفت: مَـا مِـنْ حرکةٍ که با حوصله‌ی نداشته دل به دریا زده باشم، و جواب نداده باشد. تصمیمم را گرفتم و اتّفاقاً کار را أخذ به قوّت کردم. بعضی پیگیری‌ها را هم به عهده گرفتم، بماند که نتیجه نداد. امّا بالآخره رفتم... ... ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حاج عبدالله والی؛ الگوی کار واقعی و خالصانه 🔹️سالروز درگذشت جهادگر بسیجی حاج عبدالله والی 🔹️بخشی از مستند غیر رسمی ۵ 📥 فیلم کامل مستند غیر رسمی ۵ را ببینید👇 khl.ink/f/51358
هدایت شده از بر پا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدیر موحد هم پر تلاش است و جهادی، هم دنبال بارهای زمین مانده است و گمنامی، هم دستش به داشته ها و تراث علمی و معنوی میرسد، هم مثل ابوتراب خاک نشین است و مردمی است، هم ساده زیست و محرومیت چشیده است، هم صاف است و خالص و بی شیله‌پیله، برایش تکلیف و سخن امامش حرف اول و آخر است، آینده و نتیجه را به خدا میسپارد. مدیر موحد به قول حاج قاسم مثل «قله است که وقتی زیبا میشود دامنه زیبا میشود». مدیر موحد خودش سیمای هویت امت است. مدیر موحد «نامش در تاریخ خواهد ماند» و چه راست گفت رهبری چون یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام، مدیر موحد دستش در دست وجه الله است. خدا رحمت کند حاج عبدالله را. میگفت انگیزه ام جمله خمینی است که گفت: «به داد بشاگرد برسید. از این سرزمین سربازان امام عصر عج قیام میکنند.» گریه میکرد و میگفت امام هوای سربازهایش را دارد. چقدر دلم هوایش را کرده. هشت اردیبهشت سالگشت رحلت او است. اما یک بار هم شده در عمرتان به «خمینی شهر» بشاگرد سری بزنید با تربیت شدگانش بنشینید ، آبادانی بشاگرد بوی توحید میدهد. بوی ولایت. بوی سربازان روح الله را. روز کارگر مبارک، روز معلم هم مبارک. معنای کار توحیدی و علم نافع را از تو آموختم حاج عبدالله. خدا شاهد است معنای اضطرار و انتظار واقعی را از تو آموختم قبل از آنکه طلبه شوم، شاگرد واقعی حضرت روح الله! ما زیاد با دوستانمان، این شعر را میخوانیم که : هر که شد عبدالله، والی دل ما است. ❤️ خاک بشاگردش خاک پای مولا است.❤️ شهر ولی‌نعمتان، شهر خمینی است.❤️ قلب فقیران، به‌سوی عالم بالا است.❤️ @ali_mahdiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
المائده: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿۵۵﴾ ، ۶ آبان ۷۹، رادیو قرآن پ.ن: همش تقصیر خیاره بود 🥒 😄
حاج‌آقا مومنی بشاگرد.mp3
4M
🔰 ببینید چی پیدا کردم! 😂😂 در حال توضیح دادن فرآیند تاسیس حوزه علمیه بشاگرد. راجع بهش گفتم در قست نهم. بشنوید، خالی از لطف نیست... پ.ن: این صوت رو همون روز اول که رسیدیم ضبط کردم 👌🏻 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
﷽ 🔰 امام، راه امام، یار امام *روایت اردوی یک روزه‌ی ، خانه طلاب جوان ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍🏻 مـحمّـد بـُــرهـان یکم: لانگ‌شات ● اگر بخواهم یک تصویرِ نمای باز از رویداد تحویلتان بدهم، باید بگویم سلّول بنیادینِ حرکتِ ششم اردیبهشت‌ماه، از تلفیق "راه امام" و "اردوی جهادی" به دست آمد. راه امام، مجموعه جلساتی‌ست که در خانه طلّاب جوان برگزار می‌شود و محور اصلی آن، مباحثه، و زد و خورد راجع به سخنرانی‌های چهارده خرداد استاد آیت‌الله سیّد علی خامنه‌ای‌ست. درباره نحوه برگزاری و فرآیند اجرای آن هم گفته‌ام. راه امامی‌های خانه طلّاب، هر ماه به زیارت بارگاه حضرت روح‌الله می‌روند. عهدشان است. این بار هم قرار بوده که پنجشنبه، حرکت کنند به سمت مرقد امام. از طرفی 8 اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت حاج عبدالله والی، تقریباً مصادف شده بود با این سفر؛ لذا تصمیمشان بر این شد که هر دو رویداد را ترکیب کرده، زیارت امام را با بزرگداشت حاجی، یکی کنند. مقدّمات سفر از جمله ثبت‌نام افراد و هماهنگی برای ماشین‌ها را انجام دادند. طبق معمول، تدارکات را هم عمو رضای بابُلی عهده گرفت. کلّ شب را هم پای دیگ بود تا در گلزار، یک ماکارونی حرفه‌ای نوش جان کنیم –آن هم بدون قاشق. فکر کنم با هشت ماشین شخصی، به سمت مرقد حضرت امام حرکت کردیم. سر هر عوارضی هم هماهنگ می‌شدیم. بعد از زیارت، جزوه‌ای که تدارک دیده شده بود را مباحثه کردیم. سپس راه افتادیم به سمت بهشت زهرا و بر سر مزار حاجی حاضر شدیم. و هم برای‌مان صحبت کردند. بعد از آن، گلزار گردی شروع شد و تا ناهار همانجا بودیم. در انتها هم چند ماشین به سمت حرم عبدالعظیم حسنی حرکت کردند و چندتا هم به سمت قم. ... ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
*It's gonna be a real fight... 💀👊🏻
﷽ 🔰 امام، راه امام، یار امام *روایت اردوی یک روزه‌ی ، خانه طلاب جوان ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍🏻 مـحمّـد بـُــرهـان دوّم: راه امام ● از درب خانه، با ماشین هادی حسن زاده حرکت کردیم؛ اوّل رفتیم مدرسه صدّوقی، فاز چهار –تا همین الآن با این فاز بندی ها کنار نیامده‌ام. صبحانه را گرفتیم، یک شات اسپرسو که نه، هات چاکلت زدیم –نمی‌دانم هات چاکلت هم شاتی هست یا نه– و بعد افتادیم به جادّه، تا تهران. پنج آدم درونگرا در یک ماشین. فضا کمی سنگین بود امّا حال و احوال که کردیم، اوضاع مرتّب شد. تا خودِ تهران با عمو هادی از هر دری حرف زدیم، از شیر مرغ تا جان آدمیزاد. سه نفر عقبی هم تخت گرفتند و خوابیدند. به حرم که رسیدیم، آقای استاد کمی صحبت کرد برای جمع. از ضرورتِ زیارت مستمرّ حضرت امام گفت، و از این که بعضی‌ها از حضرت روح‌الله به عنوان یک امامزاده، حاجت می‌گیرند. راستش تا به حال شخصیّت امام را از این زاویه نگاه نکرده بودم. می‌دانستم امام، زیارتنامه دارد، امّا این قضیّه را جدّی نمی‌گرفتم. زیارتنامه را خواندم امّا نه به قصد زیارت، می‌خواستم ببینم چه محتوایی دارد. ترکیبی‌ست از زیارت حضرت معصومه و دیگر زیارات، بخشی هم کاملاً اورجینال است. خیلی هم دعواست که زیارتنامه دُرست کردن برای حضرت امام، صحیح است یا غلط، بماند که بعضی با همان واژه "امام" هم مشکل دارند. از عمو هادی پرسیدم زیارتنامه از کیست؟ گفت: «آیت‌الله جوادی». برای امثال ما، حضرت امام یعنی همه چیز، یعنی تَهِ ماجرا. امّا امام مثل یک "ابَرنُواَختر" کیهانی می‌ماند؛ می‌دانیم ابرنواختر خیلی بزرگ است، ولی برزگی‌اش اصلاً برایمان قابل درک نیست. عظمتش با مقیاس‌های زمینی قابل سنجش نیست، متر و کیلومتر برایش جواب نمی‌دهد. این طور چیزها را با سال نوری اندازه می‌گیرند؛ اگر سال نوری را درک کردید، امام را هم می‌توانید درک کنید. جزوه‌ای که آماده شده بود، مفید و مختصر بود و متناسب با حال و هوای جمع و اردو. گزیده‌ای بود از پیام‌های امام و آقا به جهادگران. اوّل پیام‌های امام و بعد سخنان آقا. صفحه آخر، دو ستونْ متن بود، با تیتر «حاجی والی، پیر حرکت‌های جهادی». نوشته را که خواندم، دیدم آقا هیچ اسمی از حاج عبدالله نیاورده، پس چرا تیتر می‌گوید "حاجی والی"؟ قضیه را که از عمو هادی پرسیدم، گفت اینها صحبت‌های خودِ حاج عبدالله والی‌ست، نه صحبت‌های آقا راجع به حاج عبدالله! در واقع جزوه سه بخش بود، امام، آقا، حاج عبدالله. خیلی تعجّب کردم؛ چون جنس صبحت‌ها، عین دو متنِ قبل بود. آدمِ مُهذّب، حکیمانه سخن می‌گوید. ... ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
محمد عمران - علق.mp3
4.3M
سورة العلق: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿۳﴾ [...]