eitaa logo
نمکدون شعبه ایتا
194 دنبال‌کننده
103 عکس
19 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر نوبه، خر مزقانش را کوک می‌کند، نوای «باز آمد بوی ماه مهر» در می‌دهد، زهره‌مان آب می‌شود‌. یادمان می‌آید، ول‌مان دادند جایی، می‌گفتند است‌. زندان گوآنتانامو، اسپیناپس بود در مقابلش. از حیث قدمت، کلنگ احداثش را می‌گفتند احمد قاجار زده. بعضی می‌گفتند شاه شهید ماقبل عزیمتش به سیدالکریم آمده این محل، فرمایشات داشته، نسوان این مملکت باید مانند نسوان ممالک مترقیه باشند، اوامر ملوکانه داشته، دبستان دخترانه علم کنند. قدیمی‌ترها می‌گفتند الباقی مجاناً و مفتاً اباطیل فرمایش کرده‌اند. بنا اساساً دبستان نبوده، مسافرخانه بوده. مالکش شخصی کَرَم‌آبی نام، اهل محل مزاحاً و مُطایبتاً می‌گفتندش کِرم‌آبی، توفیری نمی‌کند اسمش چه بوده. خلاصه مسافرخانه را اجاره می‌دهد اداره آموزش و پرورش، بشود محل پرورش نوگلان. هفت هشت اتاقش را البت مجهز می‌کنند به اسباب آموزشی فوق المدرن آن روز. یعنی دیواری را رنگ سبز می‌زنند، فرض کن تخته سیاه، اورژینال‌تر از دیتاهای امروزی. دیوار جوری کج و کوله بود، حسرت به دلمان ماند خط صاف، رویش بکشیم، واقعش، همانجا شیرفهممان کردند باید علی الداوم بر صراط مستقیم باشیم. معاذالله کج و کوله نرویم، داخل والضالین نشویم. معطر بود به بوی نم و نا، یادمان نرود از کجا به کجا رسیدیم. فی الحال، بوی نا می‌زند بیخ پک و‌ پوزمان یادمان می‌آید از کجا به کجاها که نرسیدیم. اسباب آموزشی‌اش فوق‌النهایه پرفشنال بود من جمله، میز و نیمکتش. موریانه به آن رغبت نداشت، می‌گفت اجابت مزاجش دوبل می‌شود. القواعد و الاصول آیرودینامیکیه و البالانسیه را به کفایت یادمان دادند، بس میزها لق و لوق بود. توأمان به قاعده ملتفت شدیم همنشینی لق ولوق جماعت، عاقبت ندارد، زمینمان می‌زنند. سبحان الله! نیمکت متعلق به دوران پوشک‌پوشی ناپلئون و این همه حکمت؟! نیمکت زهوار در رفته، شش هیچ جلوتر بود از پکیج آموزشی امروزی. هر نیمکت، چهار دانش‌آموز زورچِپان کرده بودند. لابد حکمتی داشته به جهت طفولیت فهممان نشد، چه بوده. حالیه می‌بینیم در مدارس دو نفر روی نمیکت مجالست کرده‌اند، استغفار می‌کنیم، نرمه میان سبابه و شصت‌مان را دندان می‌گیریم، اسراف است، برکت می‌رود از مشق وسوادجات. سیستم گرمایشی چرخشی‌اش منحصراً متعلق همین دبستان. سرایدر فی مابین ساعت کلاس، دق الباب می‌کرد، چراغ والر می‌گذاشت میانه کلاس. جوری تمشیت می‌شد تا آخر وقت همه کلاسها مساویاً بهره ببرند. سرایدار، نامش آب بود. زمستان‌ها اهل محل بر سبیل مزاح و مطایبه صدایش می‌کردند یخ. یک روز گرم تابستان غفلتاً با اتولی تصادف کرد. بخارشد و به آسمان رفت. مدرسه را چندسال پیش وراث موجر فروختند وشد حسینیه جماعتی که اهل مرکز بودند. https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرخند | صندلی‌های فساد خیز !!! گلچینی از اخبار هفته با ادبیات طنز 1402/07/05 🖥 سامانه ارسال گزارشات طلاب، مبلغان و عموم مردم از فضای مجازی 🌐 https://r.btid.org 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه @banketolida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استنداپ با موضوع شکست اغتشاشات سمیه رستمی دوستان همین ابتدا باید عرض کنم که مواظب باشید وابسته‌م نشید. من موندنی نیستم. رفتنی‌م. البته نه از اون رفتنی که عزراییل قبضشو صادر می‌کنه... قصد مهاجرت دارم... به کشور رویاهام، جایی که دروغ توش جایی نداشته باشه... مثلا همین انگلیس خودمون ... یا فرانسه خودمون.... یا یه کشور خودمونی دیگه... جایی که سرمون گول نمالن: هایپرسونیک داریم یا بگن کشورهای دیگه زنبیل گذاشتن بلکه دو تا پهپاد خشخاشی بدیم دستشون. هی نگن بهداشت اینطور! درمان اونطور! کور که نیستیم داریم می‌بینیم! اما چرا نمیگن پس اپوزیسیون چطوره؟! آقا ما تحلیل‌های سیاسی‌مون دقیقه! موشکافانه است! مث راننده تاکسی‌های خط ترقوزآباد که نیست. مث راننده تاکسی‌های خط خیابون وزرا و اونطرفا است. چرا با مردم شفاف نیستید؟! تو این مملکت آفتابه لگن هفت دست/ ولی اپوزیسیون کشک ؟! اصن در دنیا ثابت شده است اپوزیسیون از اوجب واجباته. از نت شبانه نامحدود....که....نه ....ولی از نون شب واجب تره! الان همین فرانسه مهد آزادی و تمدن... اپوزیسیون که نداره.... اما بالاخره چهارتا ناراضی منتقد سیاست‌های دولت وقت داره که کک به تنبون‌شون باشه ... حالا ایران از لحاظ اپوزیسیون در تراز جهانی در فقر مطلق به سر می‌بره... این چیزی که به من و شما معرفی کردن به عنوان اپوزیسیون؛ اپوزیسیون فیکه! اصلی نیست! چرا؟ چون زرتی شکست می‌خوره! مایه ننگه! اگه ایرانیا... تو هر جای دنیا... حتی کشورهای زیر پونز نقشه، اپوزیسیونشون رو معرفی کنن. در جا بهشون پناهندگی میدن با امکانات فول. آخه چقدر محرومیت؟! اصن این اپوزیسیون که ما داریم هم کار خودشونه؟ چرا؟! دلیل دارم! ببینید ... یه شاهزاده داریم شاه نداره..نه چیز ببخشید ..اون یه چی دیگه بود... یه شاهزاده داریم با اینکه ممدا بگیرن اما خود محمدرضا اینو گردن نمی‌گیره... می‌گه کار کار انگلیسیاست. آخه حقم داره از هر زاویه‌ای به این بشر نگاه کنی؛ حتی پس کله حماقته که ازش می‌پاشه. بعد سلبریتا میان ازش حمایت می‌کنن به این وکالت میدن. خو همه می‌دونن کار سلبریتی حرکت در راستای سیاستهای دولت‌هاست. مثلا همین امباپه تو اغتشاشات فرانسه گفته وا بدید بره! اصن اپوزیسیون که نباید با یه پِخ میدون رو خالی کنه! همین فرانسه... پلیس و نیروهای ضد شورش میزنند لت و پار میکنن... اینا باز دست بردار نیستند! بدون چشمداشت مادی باز کف خیابونن! اصن آدم حظ می‌کنه! حالا این هیچی .... آقا!!! قیمه رو بریزید تو ماستا... ژله رو بزنید تنگ باقالی پلو.... اصن چون شمایی، آب‌دوغ خیار و با سیرابی مخلوط کن. اما ترکیب شاهزاده با اسماعلیون و مصی رو کجای دلم و روده‌ام بذارم؟! حالا اینام خوبه... یه منطقی داره لابد. مریم رجوی رو چطوری توجیه میشه کرد ؟! لاکردار اون روسریش یه اپسیلون جابه جا نمی‌شه، با مصی ائتلاف کرده! رجوی سابقه مبارزاتی با بابای شاهزاده رو داره... اصن خو این پسر همون پدره ... پسر کو ندارد نشان از پدر و این صوبتا. حالا درسته فرح یه کم اوپن مایند بوده ولی علی الظاهر بابای شاهزاده اوکیه! البته مریم رجوی با شاه تو یه مورد اتفاق نظر داشته‌ ها!.... اونم سلاخی مردمه! که خوب انصافا شاید از این لحاظ قابل توجیه باشه ائتلافشون. ولی خوب ائتلافشون مث یه سوسپانسیون بود. بعد مدتی هر کی رفت برا خودش و گفت دیگی که من نجوشه... می‌خوام سر هاپو بجوشه. بماند که اصن سری وجود نداشت. دیگ خالی بود که می‌جوشید. چون این ائتلاف هم کار خودشونه... نظام باید در مورد اپوزیسیون نگاهش به داخل باشه. مث فرانسه؛ انگلیس؛ بدون وابستگی بدون دلار خودکفا! البته نظام یه حرکت‌هایی هم زده ها... ینی گاهی میبینیم یه مسئولی هم حقوق نجومی میگیره از دولت؛ هم علیه‌ش حرف می‌زنه... خوب اینو هر جور حساب کنیم در معیارهای جهانی نمی‌گنجه. پ اینام کارخودشونه! و در آخر منم باید برم .. برم یه جایی که اپوزیسیون داشته باشه در حد باقلوا ....که نه ولی در حد باقالی پخته با گلپر... https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
نمکدون شعبه ایتا
استنداپ با موضوع شکست اغتشاشات سمیه رستمی دوستان همین ابتدا باید عرض کنم که مواظب باشید وابسته‌م نشی
در استنداپ چیزی که مهم هست اجراست. استنداپ باید بر اساس اجرای کمدین نوشته بشود. این استنداپ برای کمدینی نوشتم که اجراهایش را ندیده‌ام و البته قرار شد ایشان مقداری متن را بر اساس اجرای خودشان تغییر بدهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله شاعر چه می‌گوید؟ ترانه «دورت بگردم» حجت اشرف زاده یکی از محبوبترین ترانه‌های این خواننده است. بنده هم چند روز پیش حسابی فاز برداشته بودم با تمام احساسم این ترانه را همخوانی میکردم که با خودم گفتم: خدایی این چی داره میگه؟ و پس بررسی و مداقه نهایی به نتایج ذیل رسیدم: ترانه با این ابیات شروع می‌شود «دردی که درمانش تو باشی دوست دارم/ بغضی که بارانش تو باشی دوست دارم»
مصرع اول که یک اسکی، تر تمیز از شعر مولانا ست و اگر پسری ( با توجه به جنسیت خواننده) قصد مخ‌زنی دختری که اهل عرفان و مولوی خوانی است را داشته باشد؛ این مصرع جواب است. البته باید توجه داشت که در اینجا شاعر غلط خورده؛ منظورش درد و درمان الهی باشد. قطعاً منظورش عشق زمینی است که مقدمه درک عشق الهی است. (مقوله شراب الهی و زمینی را خواهشاً اینجا وارد بحث نکنید، بگذارید ببینیم آخر سر این جوان موفق به مخ‌زنی می‌شود یا نه؟!) ولی مصرع دوم که انصافاً از باب مقفا بودن با درمان خوب نشسته. ینی شاعر دیده درمان با باران می‌خواند این مصرع را سروده و البته معنای خاصی ندارد. ینی شاعر شبه و وجه شبه و مشبهه به همه چی را حذف کرده و یک معنای پایان باز را منظور کرده. بروید خدا را شکر کنید خیابان را بی‌خیال شده. اگر دختر مورد نظر گیر داد معنای این مصرع چیست؟ پسر باید زرنگی کند و بگوید خودت چی فکر می‌کنی عشقم؟! چون مولانا میگه: «هرکسی از ظن خود شد یار من» ولی باید مواظب باشد در دام بحثهای پلورالیسم و برداشتهای متعدد از یک متن نیوفتد که بیچاره است و الی یوم القیامه طول میکشد. احتمالاً شاعر هم همین دیالوگها را حدس زده باشد؛ پس سریع قضیه را گره زده و سروده: «دیوانه‌ام من، گرچه پایان منی تو/ هر چه که پایانش تو باشی دوست دارم» یعنی شاهکار گریپاچیدن مغز است این بیت ... انصافاً یعنی چی که پایان منی تو؟! هرچند شاعر اولش می‌گوید «دیوانه‌ام من!» بزرگوار دست پیش می‌گیرد، پس نیوفتد. ولی مصرع بعدی کولاک می‌کند. هرچه که پایانش تو باشی دوست دارم ؟! خوب بزرگوار شما در مصرع قبل گفته تو پایان منی. حالا هم که سرودی؛ هرچه که پایانش تو باشی دوست دارم! پس نتیجه می‌گیریم شاعر از زبان عاشق می‌گوید: «من خودم دوست دارم» بعد شاعر دیده بند را آب داده؛ الان است که دختر با کیف بزند توی گیجگاه عاشق. جوری که عشق از هفت چاکرایش بزند بیرون، یک سری قربان صدقه که معمولاً عشاق تو سیو مسیجشان دارند و سند تو آل می‌کنند را در ابیات بعدی چپانده: «تو نفسی ...همه کسی...بمان برایم/ زیبا شده با عشق تو حال و هوایم» حالا ما می‌خواهیم هیچی نگوییم؛ نمی‌شود. خوب لاکردار! خود شیفته! تو این عشق را هم به‌خاطر حال هوای خودت می‌خواهی! شاهد مثال در ابیات بعدی است که افاضه می‌کند: ای ماه «من!» همراه «من!». نترکی خود رأی! خودخواه! اینکه همه‌اش شد «من». ولی درجا کامبک می‌زند می‌گوید: دورت بگردم! و برای اینکه پرت‌وپلاگویی‌اش را توجیه کند؛ ادامه می‌دهد: در چشم تو دیوانگی را دوره کردم. ینی باز هم توپ را می‌اندازد در زمین طرف مقابل و می‌گوید: چشمات منو دیوونه کرده! اوکی ...ولی بیت بعدی را عقلای قوم باید معنا کنند. آنجا که شاعر می‌گوید «دیوانه‌ام من تا که فهمیدی دلت رفت/ از عشق آن لحظه که ترسیدی دلت رفت» نه برادر من! دختره از دست این هذیان‌گویی جنابعالی جان به سر شد فرار کرد. اساساً اینکه می‌گوید «دلت رفت» یعنی چه؟! معمولاً دل در پی چیزی که گرفتارش شده می‌رود. ولی گویا اینجا منظور شاعر دلت «دررفت» بوده که به جهت تنگی قافیه به جفنگ افتاده! و همچنان شاعر کوتاه نمی‌آید و می‌گوید: هی ادعا کردی، چه‌ها گفتی، بماند/ خوب آقای شاعر تا اینجا که فقط خود شما ادعای عاشقی و دیوانگی قربان صدقه داشتی؛ مهلت ندادی دختر چیزی بگوید. واقعا بزرگواری می‌کنی که گذشت می‌کنی ،می‌فرمایی: «بماند» نکشیمون جوانمرد! ولی مصرع بعدی را عقلای قوم هم هر چه زور بزنند؛ نمی‌توانند معنا کنند: یعنی چی که «با چشم خود، ای عشق من، دیدی دلت رفت»؟! https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
جذابیت‌های قانون جذب‎ سمیه رستمی رویمان به دیوار حتی دیوار دشوری بین‌راهی؛ بعضی‌ها هستند که یکی از شاخصه‌های زندگی مدرن و لاکچری، اعتقاد به کائنات و کارما و قانون جذب می‌دانند. البته بعد از استوری ماگ قهوه‌ای که بخارش فر می‌خورد و بالا می‌رود و کنارش پت‌پت شمعی هست و جملاتی از کتاب‌های زرد مایل به قهوه‌ای. نباید تصور کرد این اعتقاد الکی و از سر شکم‌سیری است؛ بلکه از منابع موثقی سرچشمه می‌گیرد مثل؛ فیلم راز، کتاب فیلم راز و حتی اشعار حافظ و مولانا و لالوی ضرب‌المثل‌های قدیمی هم چندتایی به قانون جذب اشاره می‌کنند که از نظر این عده برای اثبات قانون جذب کافی است. یعنی با وجود این منابع موثق، موی لای درز اعتقاد این‌ها نمی‌رود. هرچند بهتر است انسان به درزهای اعتقادات دیگران مخصوصاً اعتقاد به قانون جذب کاری نداشته باشد و نخواهد که مو لای درزش کند. یک‌وقت ممکن است سر شوخی باز بشود و نشود جمعش کرد. مخصوصاً که این‌ها جوری به قانون جذب اعتقاد دارند؛ نیوتن به قانون جاذبه‌اش اعتقاد نداشت. حالا حرف حساب این معتقدین به قانون جذب چیست؟! آخر کلامشان این است که انسان باید علی‌الدوام تصورات و افکار مثبت داشته باشد که این افکار و تصورات تبدیل می‌شود به یک سری ارتعاشات که کائنات را قلقلک می‌دهند. وقتی کائنات، هارهار خندید با انسان، ندار می‌شود و می‌گوید: «اصن تو جون بخواه! همه هزینه‌هات پای من!» و اینجاست که قانون جذب رکورد غول چراغ جادو را می‌شکند. معتقدین به قانون جذب از حافظ هم مایه می‌گذارند؛ مثلاً آنجا که گفته: «هنگام تنگدستی در عیش کوش مستی/ کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را». منظور شاعر تصورات سرخوشانه داشتن و شنگول بودن است که یکی از مهم‌ترین نکات مهم در قانون جذب را بیان می‌کند. به غیر جناب حافظ؛ مولانا هم به قانون جذب ایمان داشته و نشان به آن نشان که گفته: ای گروه مؤمنان شادی کنید/ همچو سرو و سوسن آزادی کنید مقصود شاعر از گروه مؤمنان، آن‌هایی هست که به قانون جذب ایمان دارند. چون جای دیگر مولانا میخش را محکم می‌زند و می‌گوید: خوش باشد که هرکه راز داند داند که خوشی، خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکر شاکر همه دم شکر ستاند وقتی مولانا هم تأکید دارد انسان باید کلاً سرخوش و شاکر باشد چه جای شک و ان‌قلت؟! چون با حال ناخوش، نمی‌شود ارتعاش مثبت برای کائنات فرستاد و کانکت شد. کائنات هم کف دستش را بو نکرده که بفهمد اینها چه می‌خواهند. پس در واقع مقصر اصلی نرسیدن به خواسته‌هایشان خودشان هستند و کائنات کنیز مطبخی‌شان نیست که دربه‌در دنبال خواسته و آرزوهای لنگه‌به‌لنگه اینها بدود. بزرگوار خیلی هم اعصاب درست درمانی ندارد، ممکن است لج کند و مواردی را در سرنوشتشان بارگذاری کند که به این راحتی‌ها نشود دیلیتشان کرد. البته از نظر این دسته، قانون جذب و کائنات و کارما پایه علمی هم دارد و اینجاست که پا تو کفش فیزیک کوانتوم می‌کنند و بحث شکافت هسته‌ای و انرژی و...را وسط می‌کشند و می‌گویند فیزیک کوانتوم و قانون جذب دو تا داداش هستند. والا همان دانشمندان فیزیک‌دان اگر می‌خواستند به امید قانون جذب بنشینند، صدسال سیاه، ضرب یک را هم یاد نمی‌گرفتند. ولی باز بااین‌حال اساتید قانون جذب در سمینارهایشان جوری سیس دانشمندان را به خود می‌گیرند که انگار در زندگی قبلی‌شان پادری مرکز تحقیقات اتمی بوده‌اند. اینکه بعضی برای اثبات این قانون از لابه‌لای آیات قرآن هم نمونه استحصال می‌کنند، به ما مربوط نیست. شاید بشود با حافظ و مولانا سرشاخ شد، بزرگواران دو تا فحش فرهنگی می‌دهند و تمام؛ اما نمی‌شود کلام خداوند را از ظن خود تفسیر کرد. چرا که چوب الهی از آنچه فکر می‌کنید به جای‌جای آدم‌ها نزدیک‌تر است. اگرچه صدا ندارد، درد دارد و دردش هیچ ربطی به درد الهی ندارد. البته شاید این‌ها می‌خواهند لاکچری و مدرن زندگی کنند، کنارش اعتقاد به خدا را هم ادامه بدهند تا باخت ندهند. بالاخره قبول دارند کائنات باشعور بیشتری که دارد، خوب می‌داند واقعاً کت تن کیست، ممکن است یک روز خواسته‌‌هایشان را سین نزند یا سین بزند، اما «ج» ندهد و یا حتی بلاکشان کند، برای آن موقع پلن بی داشته باشند. درهرصورت نباید در مورد اثبات قوانین کائنات با طرف‌دارانش وارد بحث شد. مخصوصاً آنها که از علامت بازیافت برای نشان‌دادن کارما استفاده می‌کنند. این‌ها دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و خدا کند همان قانون جذب به دادشان برسد. درهرصورت نباید در مورد اثبات قوانین کائنات با طرف‌دارانش وارد بحث شد. مخصوصاً آنها که از علامت بازیافت برای نشان‌دادن کارما استفاده می‌کنند. این‌ها دیگر چیزی برای از دست‌دادن ندارند و خدا کند همان قانون جذب به دادشان برسد. منتشر شده در سایت طنز تهران https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
توزیعگران تشکیلات فضای مجازی جامعةالزهراء سلام الله علیها برگزار می‌کند؛ 🔸 کارگاه محصول محور طنز نویسی حرفه ای 💠 استاد : سرکار خانم رستمی 🗓 مهلت ثبت نام : ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۲ 💢 شروع دوره : ۲۰ آبان تا ۱۰ آذر ۱۴۰۲ ✴️ شیوه برگزاری : شش جلسه شنبه‌ها و چهارشنبه‌ها،آفلاین و آنلاین و پرسش و پاسخ ⏰ زمان : ساعت ۱۸_۱۷ بعداز ظهر هزینه دوره : عضویت در توزیعگران و تحویل ۵ محصول نهایی لینک ثبت نام : 🌐 http://novin.jz.ac.ir 🆔 @tozieegaran کانال اطلاع رسانی تبلیغ نوین جامعة الزهراء سلام الله علیها درایتا ⬇️⬇️ @jz_resane
دانشجو کیست؟ سمیه رستمی ماهیت دانشجو سال‌هاست که ذهن نظریه‌پردازان را چنان به خودش مشغول کرده که مدت‌هاست نتوانسته‌اند حتی یک استوری از قهوه و شمع و جملات کتاب‌های انگیزشی بگذارند تا پز روشنفکری خونشان شارژ بشود. اساساً نظریه‌پردازان بر اساس تجربیات، دریافت‌های عمیق و دقیق و شخصی خودشان از دوران دانشجویی نظریاتی از خود صادر کردند که آنها را به چهار دسته‌ تخصصی؛ دسته اول، دسته دوم، دسته سوم و دسته چهارم تقسیم کرده است. دسته اول؛ آن‌هایی که ملاک شناخت دانشجو را علم و سواد و دانش می‌دانند و اعتقاد دارند دانشجویان خوره که نه!... اما قرین کتاب و جزوه هستند و جزوه‌هایشان اکثراً با چهار رنگ خودکار نوشته شده. اینها در ردیف‌ اول صندلی‌های کلاس سکنی می‌گزینند و جوری بر گفته ابوریحان بیرونی که «بدانم و بمیرم به که بمیرم و ندانم» قفل کتابی زده‌اند؛ روح فقید مرحوم بیرونی دچار مشکلات درونی شده و گفته کلاً بمیری به! حالا ما یه چی گفتیم آخر عمری. وا بده! دسته اول نظریه‌پردازان معتقدند دانشجوها بازمانده‌ جویندگان علم در دوران پارینه‌سنگی هستند که در هر سوراخ‌سمبه‌ای برای کشف حقایق جهان سرک کشیده و بشر تا ابد باید سپاسگزارشان باشد و استوری و پست‌هایشان را لایک کند. اگرچه سایر نظریه‌پردازان با دسته اول از در مخالفت وارد شده و گفته‌اند: اوهوک بابا! موجوداتی با این مشخصات سال‌هاست منقرض شده‌اند؛ اما دسته اول درِ مخالفت به انضمام چهارچوبش را در پک‌وپوز مخالفین خردکرده و ادعا کردند خودشان از همین قسم دانشجوها بوده‌اند و پای پست‌های مخالفین «التماس تفکر» کامنت گذاشتند. دسته دوم نظریه‌پردازان به ضرس قاطع مدعی هستند؛ دانشجو موجودی است که قوت غالبش تخم‌مرغ است و اصالت وجودی در خلقت را با تخم‌مرغ می‌داند نه مرغ. تحقیقات این دسته نشان می‌دهد دانشجو جوری در هر سه وعده‌غذایی‌اش تخم‌مرغ را می‌گنجاند که مرغ‌ها او را به نسل‌کشی متهم می‌کنند. از نظر دسته دوم دانشجو از ردیف اول صندلی کلاس بیزار بوده و آن صندلی‌ها متعلق به کسانی است که به سرویس نرسیده، جامانده باشند. دسته سوم نظریه‌پردازان در واقع همان اعتقادات دسته دوم را دارند. فقط چون خیلی زیاد بودند و ظرفیت دسته دوم برایشان کافی نبود، سرریز شده‌اند در دسته سوم. بالاخره هرچه باشد دسته‌بندی‌های تخصصی علم که مثل خوابگاه دانشجویی نیست ظرفیت نامحدود داشته باشد هر چه آدم روی هم بچپانند باز هم جا داشته باشد. دسته چهارم نظریه‌پردازان معتقدند دانشجو موجودی است که در فن پیچاندن کلاس به مقام استاد تمام رسیده باشد و فقط سر بزنگاه‌های خاص شرف حضور پیدا کند. اگر به هر دلیلی نتوانست کلاس را بپیچاند از لحاظ مکان‌یابی در کلاس، گوشه‌ای را انتخاب می‌کند که ماهواره جاسوسی نیز قادر به رصد وی نباشد تا چرت مرغوب بزند. این دسته از دانشجو‌ها در انشای کلاسی علم بهتر است یا ثروت ادعا کرده‌اند «ز گهواره تا گور فقط مدرک بجو!» نشریه دانشجویی دانشگاه صدا سیما https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
26.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حیف که اسم نویسنده رو نمیزنن هر چند متن رو طوری تغییر داده بودن که باهام غریبی میکرد اما بالاخره نویسنده، متن خودشو می‌شناسه از شبکه امید پخش شد https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
نمکدون شعبه ایتا
حیف که اسم نویسنده رو نمیزنن هر چند متن رو طوری تغییر داده بودن که باهام غریبی میکرد اما بالاخره نو
کی گفته باجناق فامیل نمیشه .... باجناق آقای همسر یعنی همسرخواهرم پیگیری کردن و جواب آقای زکریایی 😄
. 😊خواستگاری با تِم نیچه آشنایی با چهارتا فیلسوف و حفظ‌کردن چند جمله فلسفی که با ربط و بی‌ربط لابه‌لای حرف‌های روزمره چپانده بشود، در بالا بردن پرستیژ آدمی تأثیری دارد که اصلاً انگار بوگاتی سوارید و دکمه‌سردستتان طلاست. «نیچه» برای شروع، گزینه مناسبی است. مثلاً فرض کنید می‌خواهید بروید خواستگاری و جیبتان جوری رنگ پول به خود ندیده که دچار بحران هویت شده است، صبح تا شب از خودش می‌پرسد: «ز کجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟». اینجاست که لِنگ مرحوم مغفور نیچه را می‌گیرید و می‌کشید وسط بحث. بذر چند هندوانه شیرین را زیر بغل خانواده دختر بکارید. از وسواس و دقتتان در انتخاب ایشان به دلیل نقش مادر در تربیت فرزند صحبت کنید. بازنشر طنز نوشت سمیه رستمی، عضو تحریریه رسانه‌ی فکرت، در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/21650 @HOWZAVIAN
هدایت شده از بانک تولیدات مجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 پروانه‌ای که به نور رسید 1402/09/12 🖥 سامانه ارسال گزارشات طلاب، مبلغان و عموم مردم از فضای مجازی 🌐 https://r.btid.org 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه @banketolidat
نمکدون شعبه ایتا
🎦 پروانه‌ای که به نور رسید 1402/09/12 🖥 سامانه ارسال گزارشات طلاب، مبلغان و عموم مردم از فضا
معتقدم جدی نوشتن قلم طنز را ضعیف می‌کند اما لازم بود به اندازه وسع خودم از این بانو حمایت کنم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با طعم 🖌بخش دوم؛ طنزی برای کارل مارکس: همیشه پای یک پدرزن در میان است https://fekrat.net/article/lnk/38155 🔻بخش اول(طنزی برای نیچه) را هم می توانید اینجا بخوانید: خواستگاری با تِم نیچه https://fekrat.net/article/lnk/19340 ✍️ به قلم سمیه رستمی، طنزنویسی و پژوهشگر حوزوی @HOWZAVIAN https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در تاریخ سه شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۰۵ *با کوله حیات لپ زلزله را بِکش* نویسنده: سمیه رستمی کوله نجات یکی از مواردی است که برای کاهش اثرات، صدمات و لطمات  زلزله همواره توصیه شده و ازآنجاکه همه‌مان به وجدان کاری مهندس ناظر و بساز فروش‌ها ایمان راسخ داریم و مطمئنیم زلزله به گور اجدادش هارهار خندیده باشد اگر بتواند خانه‌مان را تکان بدهد، کوله نجات را بی‌خیال شده‌ایم. اصلاً این سوسول‌بازی‌ها معنا ندارد انسان باید در لحظه زندگی کند. منطقی‌اش را نگاه کنیم از دو حال خارج نیست. یا خانه واقعاً مقاوم است و تکان نمی‌خورد که کوله لازم نیست. نهایتاً با چهارتا تاب، تاب عباسی تمام می‌شود. یا تکان نمی‌خورد؛ بلکه در لحظه و حتی قبل از تمام‌شدن زلزله فرومی‌ریزد که باز هم کوله لازم نیست. بالاخره مرگ شتری‌ است که جلوی در خانه‌ ما لندینگ می‌کند. حالا زلزله نیاید، سیل هست. بیماری واگیردار نباشد، آلودگی هوا سلام می‌کند. سرطان هم که همیشه جویای احوال هست. حوادث مرگبار اینجا منوی باز دارد. آدم دست و بالش برای انتخاب گشاده است. خدا به سر شاهد است عزرائیل دور این مملکت چرخ می‌زند و می‌گوید: آقا! حالا به کم مواظب جسم و جونتون باشید، شاید از زنده‌بودن خوشتان اومد. حتما اینجا ادامه شو بخونید http://dtnz.ir/?p=319989 https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کارت دعوت ازدواج دانشجویی رودابه و زال سمیه رستمی دعوتید به جشن شادی پیوند دو کبوتر عاشق‌ زال و رودابه. که عشق را در لالوی جزوه دادن واحد‌های عمومی دانشگاه بالاتپه سفلی یافتند و با اینکه زال، پر سیمرغ داشت از رانتش استفاده نکرد و در به دری را به جان خرید تا رضایت سام و مهراب و در همساده را جلب کند. آنها توانستند در سامانه ازدواج دانشجویی ثبت نام کنند که صد رحمت به معماها و سین جین منوچهر شاه. مراحل گرفتن وام ازدواج و وام دانشجویی اگر چه جانشان را درآورد و چندان صعب بود که هفت خان رستم پیشش مارپله می‌نمود؛ اما به چنگ آوردند تا بتوانند بزمی مهیا کنند به صرف زرشک پلو با مرغ و ژله. مکان: باغ عموی رودابه. فرعی اول. بعد عوارضی زمان: از هفت شب تا وقتی همسایه‌ها مامور بفرستند ضمناً از سالن زیبایی زال سوال نفرمایید. وی بای دیفالت مویش سفید است. هایلایت استخوانی پایه دودی نذاشته! راستی از آوردن پتو پلنگی که خودمان برایتان کادویی آوردیم خودداری کنید دستگاه پز دست مادر عروس است‌. لطفاً از سیمرغ پر نخواهید و کودکان خود را پشتش سوار نکنید. با صوت بیه‌بیه صدایش نکنید. استاد مدعو در جشن، شام مجانی نبود، نمره کار کادو را می‌کند. آیتم مسابقه بلا به دور که در نشریه دانشجویی دانشگاه صدا سیما هم منتشر شد. https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از نظریه‌های فلسفی این اواخر «کنش ارتباطی» است. جهت جلوگیری از گریپاژ مغز، هنگام زور زدن برای فهمش، این نظریه به زبان خودمانی یعنی وقتی انسان‌ها، زبان همدیگر را می‌فهمند که مثل آدم و منطقی با هم حرف بزنند. این نظریه از ذهن فیلسوف آلمانی، یورگن هابرماس تراوشیده که وی اندکی از فسیل دایناسورهای دوره ژوراسیک جوان‌تر است. او در تاریخ ۱۸ ژوئن المُئَژَن سال ۱۳۲۹ متولد شده و این اواخر آتش‌نشانی محله، روز تولدش در آماده‌باش به سر می‌برد تا جلوی آتش‌سوزی حاصل از شمع کیک تولد ایشان را بگیرد. انصافاً هر بشری با شنیدن نظریات این فیلسوف بزرگ با خودش می‌گوید چه نظریه‌ای؟! قطعاً از روحی عاشق و قلبی مهربان سرچشمه گرفته و طبیعی است که می‌رود ته‌وتوی این آدم را پیدا کند. ویکی‌پدیا درباره این فیلسوف آلمانی اطلاعات خاصی نداده و حتی دین و ایمانش را هم نگفته. فقط در عین ناپرهیزی، گرا داده: یورگن‌جان وقتی ده‌ساله داشت و هنوز جوش‌های بلوغ، پلاغ پُلوغ روی صورتش، شرف حضور پیدا نکرده بودند، نازبچه به سازمان جوانان هیتلری پیوسته و در جنگ جهانی دوم به جنگ فراخوانده شده که نشانه‌ای است برای اهل خرد. ادامه... https://fekrat.net/article/lnk/45999 https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنکه سین رستمی بود وی را نشان آنکه بوده سه فرزند خویش را مامان آن عاشق نوشتن و نقاشی و کتاب آن سینه چاک پیاز و دوغ و کباب دائم النگرانِ مشکلات آدمی سمیه رستمی ، نویسنده طنز و داستان بود. نقل است وی را گفتند این همه ان آ سی ال کز سخنت می‌ریزد حاصل شوری آب قم است؟ گفت پ ن پ! و کلام همین بود که خیر الکلام ما قل و دل. گفتند دیر نباشد که به عنوان سلطان نمک به گونی رهنمون شوی! گفت هرگز مباد که از من بانمک‌تر بسیارند و تا نوبت گونی برمن آید شیخ اجل، ملک الموت از در آید و تواضع و فروتنی از صفات بارز وی بود و اصلا ریا که هیچ معاذالله. آیتم خودپرداز مسابقه بلا به دور معرفی در قالب تذکره https://eitaa.com/joinchat/1246494986C0b4ebac263
رادیو اپوز اوریانا.mp3
6.8M
😊 اعلا‌حضرت اینقدر دغدغه زنان رو داشت که ساعات زیادی از روز و حتی شب رو به رَتق و فَتق مسائل زنان می‌پرداخت ✍️ سمیه رستمی، نویسنده حوزوی برای بخش یازدهم رادیو اوپوز نوشت 📌بخشی از متن: خو زنیکه شاید زنهایی که شاه باهاشون حشر و نشر داشته، اینجوری بودن. مثلاً مادرش! خواهراش! یا زنهاش! یا بقیه متعلقات! تو باید به رو والاحضرت بیاری؟! نشنیدی مشت نمونه خرواره! نه نشنیدی آیا؟! اصن اعلاحضرت به همه زنان این سرزمین به چشم سرمایه‌های ملی نگاه میکردن و اختیار دارن درباره سرمایه ملی مملکت هر نظری داشتن بگن. اصن صلااااح ملک خویش؛ ممدرضا داند و بس. اعلا‌حضرت اینقدر دغدغه زنان رو داشت که ساعات زیادی از روز و حتی شب رو به رَتق و فَتق امور و مسائل زنان می‌پرداخت. جوری که دیگه براش توانی نمی‌موند به سایر امور مملکت برسه. اصن ایشون جزو اولین کسانی بود که به «زن، زندگی، آزادی» اعتقاد محکمی داشت. حتی فرح پهلوی رو نایب‌السلطنه قرار داده بود تا چِشْ چال بقیه کشورها دربیاد خصوصا غربیای بدبخت... 📣 متن کامل را در صوت بالا بشنوید👆 @HOWZAVIAN