eitaa logo
نمکتاب
14.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
705 ویدیو
183 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق کم کم شبیه معشوق میشود اگر در راه عشق صادق باشد. و حسین ، شش ماهه و سه ساله و جوان و برادرزاده و برادر و خواهر و دوست را فدای هدایت مردمش کرد ، او با تمام دارایی اش رفت سراغ قلبهای دنیا ... هل من ناصر ینصرنی؟ شماره کارت نذورات اربعین: ۶۱۰۴۳۳۷۸۶۴۹۵۷۰۲۰ ۶
خاطره📝 بد آموزی 😣کتاب📖 نخوانده بودمش… فقط از یک فرد فهیم تعریفش را شنیده بودم. کتاب📖 را به چند نفر دادم که بخوانند… یک نفر که کتاب را پس آورد و گفت این چه کتابی است؟😖 بدآموزی دارد!😠 آنقدر ترسیدم😲 که همان روز شروع کردم به خواندن کتاب… به هرجای کتاب که می رسیدم باخودم می گفتم: عه عه عه این جایش بدآموزی دارد.😳 اما جلوتر که می رفتم می دیدم آنکه مسئله ی خاصی نبود…😌 👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆 کلی موقع خواندن کتاب با خودم حرف می زدم:🤔 اینجا؟ خب اینجا واقعیتهای تلخ جامعه است… پس اینجای کتاب بدآموزی دارد؟! خب مسلم است که همه ی دین خواب و اعجازهای عجیب نیست! بالاخره اتفاق می افتد… آهاااان اینجا بد آموزی دارد؟🙄 اسمش را نمی شود بدآموزی گذاشت. هرگز…🙂🙃 اما کمی ایراد در بهترین کتاب ها هم قابل اغماض است! جلو تر که رفتم…. من شده بودم غزاله… با غزاله زیارت نامه می خواندم… با نگاه غزاله کاشی های حرم را نقاشی می کردم… با پاهای غزاله به حرم می رفتم و برمی گشتم… با زبان غزاله جامعه کبیره را می خواندم… به آخر کتاب که رسیدم دیدم من زیارت جامعه را با غزاله فهمیدم… کتاب را که بستم فهمیدم اصلا من غزاله ام… بعد عجیب دلم هوایی مشهد شد…♥️ در دلم زمزمه کردم هر که قصد زیارت دارد باید اول پنجشنبه ی فیروزه ای را بخواند!😌 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚روضه اصحاب چیست: دانشگاه_امام_صادق(ع) معرفی: هر کسی که بر زمین می افتاد حسین فاطمه شتابان خودش را بالای سر او می رساند. روضه اصحاب روضه غربت امام بود. امامت را غریب نگذاری… بریده کتاب: در روز عاشورا عده ای ازقبل صحنه ها را تخمین نزده بودند وخود را مهیا نکرده بودند لذا دیر رسیدند به همین جهت است که به ما دستور داده اند”مهیای ظهور باشید چون ظهور ناگهانی اتفاق می افتد." (ص۹۴) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 🌸 @namaktab_ir
دانایی قبول باشه!😊
📚و دستها از خاک روییدند: ⚪️معرفی: اگر اهل خواندن کتاب های هیجانی و پر ماجرا هستید، این کتاب را به شما پیشنهاد می کنیم. این کتاب بسیار جذاب و ماجراجویانه است، به طوری که هر از چند گاهی از خود می پرسید: بعدش چه می شود؟!! 🤔چطور نجات پیدا می کنند؟! خلاصه: خواهر و برادری👥 به نام فرزانه و محمود به همراه خانواده شان برای دیدن عمویشان به روستا می آیند و آن جا گیر می افتند. بچه ها می فهمند ساواک انقلابیون را پس از شکنجه شبانه در تپه های🗻 اطراف روستا دفن می کنند. در آن جا خانه ای است که مردم ده به آن، خانه اربابی🏠 می گویند. بچه ها با دخترعمو و پسرعمویشان با زحمت مخفیانه به خانه اربابی🏡 وارد می شوند. این چند نوجوان پرده از این راز بر می دارند و ماجرای بسیار هیجان انگیزی😯😲 برایشان اتفاق می افتد. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
دانایی عرصه فرهنگی عرصه جهاد است. لذا کسانی که در عرصه فرهنگی حضور داشته و مدیریت می نمایند باید حق جهاد را به جا آورند. رهبر معظم انقلاب
خاطره ترک اعتیاد آنقدر با دختر دایی ام سر وکله زدم و با استدلالهای من درآوردی اش کشتی گرفتم که گفت: هرچه تو بگویی، اصلا یک هفته نمی خوانم🤷‍♀، با خنده ادامه داد ببینم تو دیگر چه از جانم میخواهی!💁 ماچی به لپ های تپلویش فرود آوردم😘 و گفتم پس بیا این ۳ تا کتاب📚 را بگیر به جای این رمان اینترنتی هایت بخوان. باغر و ناله مخصوص دهه هشتادی ها قبول کرد!🙎 هنوز ۳ روز نشده ۲ تا کتاب ها را پس آورد و گفت تموم شد😊 دختر عمه توروخدا کتاب داری بدی؟🤗 خندیدم و کتاب “آقای سلیمان میشود من بخوابم”از بین کتابهایم پیدا کردم و گذاشتم کف دستش!✋ نگاهش که به کتابخانه ام افتاد کوله پشتی اش را باز کرد و ده تا از کتاب هایم را داخل کیفش انداخت!🎒 چشمانم به اندازه ی نعلبکی باز شده بود که ماچی را در هوا فرستاد😘 و الفرار… تا خواستم چیزی بگویم همان طور که می دوید گفت تو ترکم دخترعمه! میفهمی؟ تو ترکم! دارم رمان اینترنی ترک میکنم! کتاب ندی معتاد میمونم ها!!!! فقط این کتابها داروهاش هستن… من😳 دختر داییم😁 کتاب ها😍😍😍 رمان اینترنتی😬😬😬
بی قرار 📖اسلام و انقلاب به ارزش‌های جوانان ما جهت داد. پسر شیک‌پوشی👕 که بهترین درآمد را در صنف خیاطان داشت همه چیز را رها کرد و به دنبال ارزش‌های واقعی آمد. روزگاری هر روز با لباس اتو شده و تیپ و ظاهری بسیار مرتب به محل کار می رفت. تفریحش کشتی و باشگاه💪 بود اما بعدها همین جوان به خدا رسید الگویی برای همه بسیجیان لشکر سیدالشهدا علیه‌السلام شد. 🖌 آری ای بی قرار وصال، یادت هست؟ به مادرت گفتی برایت دعا کند.🙏 گفتی دیگر تحمل ماندن ندارم. نمی‌توانم بعد از این را ببینم. دیدن در محله‌هایی که با نام شهدا زینت داده شده قلبت را به درد می‌آورد. اما آن زمان که در خون غلتیدی و با پهلوی پاره به نظاره ملائکه خدا نشستی آن لحظه زمان قرار تو بود. روح بی‌قرار تو آن‌جا آرامش و قرار یافت آنگاه که فوج فوج ملائکه خدا به استقبالت آمدند و ندای ارجعی الی ربک در وصف تو سرودند، آن زمان بود که بی‌قراری تو به قرار تبدیل شد. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
محبت 📸عکس های ارسالی از دو همراه عزیز کانال نمکتاب پخش کتاب نذری در مرز شلمچه و... یادش بخیر پیاده روی اربعین👌😌 تو کربلا تو موکب بودیم⛺️ که یه خانوم 35 تومن💶 بهم داد و گفت برای نذری کتاب؛ تو راه که با اتوبوس سمت مرز می رفتیم یه دفعه وسط راه گفتن اینجا یه دو ساعتی توقف داریم تا اتوبوس ها بیان؛ حالا بگذریم که پدر عزیزمون رو همون جا گم کردیم 😱و کلی... دنبالشون گشتیم.😬 وقتی پدرجان پیدا شدند ؛ گفتن همین نزدیکا یه موکبی هست که می تونید برای استراحت، تجدید وضو و...اونجا بروید؛ رفتیم و کلی از کتاب های معرفی شده در کانال نمکتاب را دیدیم اونجا می فروشن. به جز پولی که اون بنده خدا داده بودن؛ یه پولی هم خودم گذاشتم و کتاب خریدم. و نذری کتاب رو از همون جایی تو موکب که وسایلم بود شروع کردم و فقط چند تا موند 📚که لب مرز دادم🎁 به دوستانی که تو سفر باهاشون بودم. 🙂🙃
نقد کتاب مونالیزای منتشر نوشته ی ❌❌❌❌❌ نقد رمان مونالیزای منتشر : کلافگی و پراکندگیِ نویسنده، خواننده را هم عاصی می‌کند. خانواده از ایل قاجار قیونلواست که مردانش یک جنون یکسان دارند. جنونی که از عاشقی می‌رسد به دیوانگی محض. نویسنده بر پایه این اندیشه رمانش را آن سان پیش می‌برد که می گوید ایران و ایرانی از قدیم در تاریخش انواع و اقسام حرکت‌ها و جریان‌ها را تجربه کرده است. جنبش‌هایی که چون جنون بر سر همگان می زند و نهایت هم، هیچ است و لیلی از این عاشقی برای مجنون درنمی‌آید. انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی هم همین را تجربه می‌کند. بار و بندیل اگر دارید جمع کنید بروید آن سر دنیا مثلاً انگلیس و خلاص..‌. سردرگمی و کلافگی و پراکندگیِ نویسنده، خواننده را هم عاصی می‌کند، از آن کتاب‌هایی است که نویسنده هزاران کلمه را به بازی گرفته تا یک جمله بگوید. بازی خسته کننده و جمله ­ها فرمایشی است. فرموده بودند که نفی ایران اسلامی و انقلابیش را بکند اما در لفافه، که نویسنده لحاف ها دوخته تا بلکه لیلی برسد… نمی‌رسد هم… 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
امام خامنه ای: اگر معلوم شد یک کتاب📚 خیلى خوب👌 هست، باید چاپ شود. خرج این کار، باید جزو 💦 باشد. شما که 💡 و به اهمّیّت این کار آگاهید، این را کنید، که اگر اهمّیّت و جا افتاد، این هم متحقّق میشود. این هم کار دیگرى است که گمان میکنم براى رفع مشکلات نشر کتاب، در جامعه باید انجام گیرد. ... ۷۴/۰۲/۱۸ 🌸 @namaktab_ir
حاء سین نون: 🖌و اما آخرین فرمان برای امروز و مهمترین برای همیشه؛ من را زنده می خواهم… زنده…زنده… جنگ بی اطاعت این فرمان سرگین سگ نمی ارزد. نفس می کشم و جایی میان تخت الماس اندودم تکه شکسته ای از عزی را می یابم. می بوسم و بر چشم می نهم؛ سوگند به نامت که انتقام “انتم الطلقا”را باز می ستانم… آنقدر اسیر می گیرم و آزاد می کنم که ننگ “یابن طلقاء” بماند برای خاندان محمد. (صفحه۴۲) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
نقد کتاب وقتی دلی 🌱چشاندن شیرینی به خواننده و نمایش زشتی و تاریکی جهالت 🌀سیر داستان سرگذشت پسری تافته ی جدا بافته است؛ چه از جایگاه  شخصیت  خانوادگی، چه از نظر  ، چه از منظر توانمندی و استعداد که روبرو می شود با حرف جدیدی از زبان شایسته ترین جوان زمانش. اسلام،که حرف متفاوتی می زند  و رویکرد متفاوتی ارائه می دهد و افرادی که به آن متمایل می شوند روش متفاوتی از دیگران پیدا می کند، او می شود کتک می خورد،تحقیر می شود اما بر حرفش می ماند و...تا . 👱شخصیت اول داستان است که بسیار نازدانه و مورد احترام است و به خاطر زیبایی فوق العاده اش دخترکش است، اهل سخاوت است و بسیار دنبال این است که حرف درست را متوجه شود(حق جو) ✨شخصیت دوم داستان جعفر برادر علی پسران ابی طالب هستند که می شود دم خور لحظات تنهایی و تفکر مصعب. جعفر جوان خاصی است که همه خواهانش هستند خواهان هم صحبتی با اوست 🔅پیام اصلی داستان: از فضای نادانی و خراب،اگر کسی دنبال خوبی باشد نتیجه می بیند،اگر کسی دنبال شر و بدی باشد باز هم بار خودش را می بندد. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 و اسلام دینی است که دل های به خواب رفته را بیدار می کند، عقل های تعطیل شده را راه اندازی می کند، وحق طلب ها را  به نور و روشنایی می رساند. ♨شخصیت منفی داستان: مادر مصعب: زنی اهل حرص و هوس و شهوت و ثروت. همه ی دنیا را می خواهد برای خودش، حتی پسرش مصعب که نازدانه اش است برای خودش می خواهد. ولی وقتی که باب میلش نباشد او را شکنجه و طرد می کند.  نماد یک زن که اگر محبتش جریان نداشته باشد و چشمه  نباشد  مرداب  لجن می شود و دنیا به گونه ایست که تو هر چه بیشتر تلاش کنی مثل مرداب تو را در خود می کشد و روح حق طلبی ات را خفه می کند و سر آخر انسانیت می میرد. ❗برادر مصعب: که نماد حسادت است در اسلام می گوید؛ حسد ایمان را می سوزاند و در غیر مسلمان، انسانیت را می سوزاند و  فرد را کور می کند تا غیر از خود را نبیند. 🍃تبصره: رمان هم قوت خوبی دارد که توانمندی نویسنده را می رساند، هم به خوبی تاریخ را به تصویر می کشد تا جایی که خواننده شیرینی اسلام را به خواننده می چشاند،و زشتی و تاریکی جهالت را نشان می دهد. 💠namaktab.ir 🔶naghdbook.blog.ir/ 🔷 @namaktab_ir
📚دعبل و زلفا: علیه السلام روایتی عاشقانه💖 از شاعری که مورد عنایت امام رضا(ع) بوده است. 🍀داستان روایت عشقی آتشین که در اثر باد های سهمگین روزگار خاموش نشد ... 🗣معرفی: اگر دلت می خواهد جان تازه بگیری و محبت امام به دلت مزه کند این رمان را از دست نده… با امام که باشی پادشاه عالمی، دور که شدی خوار و زبون دیگرانی. ✂بریده کتاب زلفا با چابکی درون خمره ای گلی که خالی بود پرید. در آن لحظه که می خواست درون خمره بنشیند، چرخید و دعبل را کنار جعبه های انار دید. او را شناخت و تعجب کرد که در آن موقعیت می بیندش. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
🔳. این روز ها شهرمان پر است از زائر، حیف است زائر آقا دست خالی به شهرش برگردد.. 📚 می خواهیم کتاب های معرفتی که محبت اهل بیت را در دلهایشان زنده میکند بدهیم. شما چقدر سهیم می شوید؟🌹 شماره کارت نذورات ۶۱۰۴۳۳۷۹۱۱۷۴۷۳۱۷ لطفا این پیام را نشر بدهید. 🌸 @namaktab_ir
📚غریب قریب: آگاهی به سرگذشت حرم امام رضا(ع) رنگ دیگری به زیارتمان خواهد داد. علیه السلام سعید تشکری 🌟معرفی: آروم آروم که کتاب رو ورق می زنی، خوب گوش کن…. صدای هق هق گریه های نویسنده میاد…💧 بلند، مداوم… آروم آروم که با کتاب مأنوس می شی، قصه ها رو لمس میکنی…😌 میشد سعید تشکری رو دید وقتی که لرزید و زانوهاش سست شد. وقتی خمید و جلوی ضریح شکست… 📚خلاصه: در ۱۲ دوره از تاریخ به ذکر تاریخ حرم امام رضا (ع) می پردازد، آباد شدن ها و تخریب شدن ها. کتاب رو باید نیمه شب خوند. وقتی همه خوابن کنار بخاری گرم. کنار تیک تاک ساعت. کتاب، موضوع بدیعی داره و تاریخ رو زیبا روایت می کنه. بعد از خوندن کتاب، قدم زدن شما تو حرم خاص تر می شه. تفکرتون در مورد گوهرشاد، اسماعیل طلا، گنبد و … متفاوت میشه. نویسنده پیشینه جزء جزء اجزای حرم رو روایت می کنه. تمام خواننده های کتاب، زیارت بعدی شون با یک نگرش جدید میشه… ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚تمنا: کتاب نویسنده: رضا مصطفوی انتشارات:  🌀بریده کتاب: بنی اسرائیل دوران انتظار را با موفقیت و سلامت نسبی طی کردند اما پس از ظهور موسی (ع) دچار سستی و انحراف شدند😞 و در اثر نافرمانی ایشان، با رحلت موسی پروژه ظهور منجی بنی اسرائیل نافرجام ماند. 🔺بنی اسرائیل عصر موسی با وجود درک عمیق از روزگار انتظار، درک درستی از روزگار پس از ظهور نداشتند. چرا که می‌ پنداشتند کار منجی آن است که در یک لحظه و با عصا انداختنی دشمنانش را نابود و جهانی سرشار از لذت و عزت نصیب شان کند. 🔹غافل از آنکه با ظهور منجی، هجرت و جهاد و تلاشی سنگین و طاقت فرسا آغاز خواهد شد و نجات آنان در گرو تلاش و جهادی زمینی خواهد بود. از همین روی پس از ظهور موسی (ع)، به وی اعتراض می کردند که پیش از آمدنت آزار می دیدیم و اکنون نیز در سختی و گرفتاری هستیم. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حق با مدعیانش شناخته نمیشود. حق را بشناس اهلش را خواهی شناخت #امام_رئوف #کلیپ_معرفی_کتاب #نرجس_شکوریان_فرد #عهد_مانا #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب_بخوانیم