فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کتاب امام من : آرامشی از جنس نور
لابلای شلوغیهای روزمرگی، گاهی دلت یک چیز متفاوت میخواهد.
چیزی که حال و هوای دیگری داشته باشد.
حال و هوایی از جنس آرامش.
آرامشی از جنس تلاطم
#امام_من
#نرجس_شکوریان_فرد
#نمکتاب
#عهد_مانا
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کلیپ_کتاب_خوانی
#کلیپ_معرفی_کتاب
📚 موراجون و دنیای بعدی: آموزش درک درست مفهوم زندگی از دیدگاه دین.
#موراجون_و_دنیای_بعدی
#حمید_رضا_اشترانی/سعیده_روشن_ضمیر
#نشر_عهدمانا
#کودک۹تا۱۱ سال
#کودک
#کودک_خداشناسی
🐜معرفی🤓:
مجموعه داستان مورچه متفکر شیوه تفکر در مسیر درک اعتقادات درست دینی را به کودک شما می آموزد.
و آنان می توانند حقایق عالم و وجود خودشان را به درستی درک کنند.
این روش تربیتی، خودکشفانه نام دارد.
این داستان مسیری در چینش مواد تفکری در پیش روی کودک قرار می دهد تا او بتواند جهانی را که در آن زندگی میکند به شکل صحیح و منطقی ببیند و درست و دقیق بفهمد.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namakta
🤩تمام کتاب های کودک رو یک جا میتونید از اینجا ببینید🤩
https://namaktab.ir/category/age-category/child/
#فهرست_کتب_کودک
🤡🤡👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#کودک
کودک۲_تا۵سال
#قهرمان_مهربان
#فرشته_های_احمد
#مجموعه_چرخ_و_فلک
#کودک۵تا۷سال
#گربه_کنجکاو_و_شب_پره
#مداد_رنگی_های_هفته
#نقاشی_های_کوچک_به_آقایی_بزرگ
#جهان_یک_خدا_دارد
#درباره_خدا
#کالای_ایرانی_بخر
#کودک۵تا۷/۷تا۹
#مسابقه_کوفته_پزی
#جمله_هایی_که_خدا_دوست_دارد
#مجموعه_هدیه_های_خدا
#کودک۷تا۹سال
#مجوعه_پیامبر_عزیز_ما
#مجموعه_امام_و_کودکان
#مجموعه_غیبت_پیامبران
#گلخانه_عمو_باغبان
#خدایا_اجازه
#موج_و_مرغابی
#قاصدک_انقلاب
#پرستوی_مهربان
#کودک۷تا۹/۹ تا۱۱
#نام_من_قرآن_است
#من_عمه_هستم_تو_بابا
#گردنبند_عجیب
#بال_های_فرشته
#دست_های_نیرومند
#کودک۹_تا۱۱_سال
#مجموعه_شکرستان
#کهکشان_غریب
#موراجون_و_دنیای_بعدی
#میرزا_کوچک_خان
#زیباترین_عید_زیباترین_جشن
#پیک_پاکی_ها
#بزرگ_ترین_دختر_عالم
#تپه_خاطرات
#کودک۸تا۱۲
#خدا_در_این_قصه_ها
#روزی_برای_پرواز
#گوساله_طلایی
#آتش_سرسبز
#خورشید_در_زمین
#شهید_حججی_و_دو_آرزو
#خداشناسی_قرآنی
#من_خانواده_ام_را_دوست_دارم
#امیر_مهربان
#چرا_خدا_چنین_کرد
#بازم_خدا_بهار_داد
#راستی
#قصه_های_پندآموزکهن
#خواب_عجیب
#بچهها_میفهمند
📚نیمه پنهان ماه۱:
#نیمه_پنهان_ماه۱
#جوان
#ستاره_درخشان
#همسر_شهدا
#شهید_چمران
#روایت_فتح
💕تا به حال از عشقهایی خوانده اید یا شنیده اید که آغاز آن دنیا و مقصدش آسمان است . زندگی شهید چمران با همسرش ؛ حس لطیف تنفس یک جان در جانی دیگر .
این حس گمشده رادر خود بیابیم .
💎 برشی از کتاب:
پرسید شمع ، چرا شمع ؟ اشکم ریخت . گفتم : « نمیدانم ، این شمع ، این نور ، انگار در وجود من است ، من فکر نمی کردم کسی بتواند معنای شمع و از خود گذشتگی را به این زیبایی بفهمد و نشان بدهد » مصطفی گفت : « من هم فکر نمیکردم یک دختر لبنانی بتواند شمع و معنایش را به این خوبی درک کند » پرسیدم این را کی کشیده ؟ من خیلی دوست دارم او را ببینم . گفت : من. تعجب کردم . شما کشیده اید ؟! شما که در جنگ و خون زندگی می کنید ، مگر میشود ؟ فکر نمی کنم شما بتوانید این قدر احساس داشته باشید . بعد اتفاق عجیب تری افتاد . مصطفی شروع کرد به خواندن نوشته های من از حفظ . گفت : هر چه شما نوشته اید خوانده ام و دورادور با روحتان پرواز کردهام و اشک هایش سرازیر شد ص 16و 17
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💦 پرسید:زندگی چند قسم است؟
گفت:سه قسم!کودکی و پیری!
پرسید:پس جوانی چه؟
گفت:فدای حسین....
💕حسین جان!کربلا نبودم تا یاریت کنم،
اما هر کس که تو را شناخت،جانش را فدای مهدی فاطمه(عج) میکند....
🍀زندگی ام؛ کودکی،جوانی، پیری وقف تو عزیز فاطمه...فدایت یابن الحسین...
آقایی کن مثل جدت حسین (ع) حرهای پشیمان از گناه را هم بخر.
مرا هم بخر آقا...
#شب_جمعه
#کربلا
#مداحی
🔷 @namaktab_ir
نقد کتاب
باغ مارشال
#نقد_کتاب
#باغ_مارشال
#حسن_کریم_پور
✅✅✅✅✅
خسرو جوان برومند و پرسروصدای بختیاری هاست که آنچه دلش می خواهد می کند و کاری به سنت ها و خانواده اش ندارد.😎
و این داستان پرماجرایی می شود که در سه جلد خواننده را با خود می کشد.
بین رمان های معمولی کتابی است که هم داستان دارد، هم پیچ و خم های جذاب دارد، هم تاریخ و طول زمان دارد و همین رمان را یک سرو گردن بالاتر از دیگر رمان ها می برد.
انسانی است که مدام در مقابل هوس ها، طوفان ها و شداید زندگی قرار می گیرد و مختار وآزاد باب میلش رفتار می کند.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
رمان فرای اتفاقات اصلی جریان فرهنگی اصیل کشورمان در زندگی شخصی فرد غور می کند و جلو می رود که این یک نقص است. اما بیان زندگی های گوناگون افرادی که همین حالا هم اطراف ما هستند، چشمان خواننده را به روی واقعیات زیادی باز می کند.
و دیگر این که از عشق و عاشقی معمول رمان ها که کف خیابانی است و خیالات محض، تکرار تکرار تکرار فراتر می رود و پا به عرصه ی زندگی این جوان می گذارد و از عاشقی تا…او را همراه داستان می کشاند.
برای آن هایی که می خواهند کم کم از قید رمان های معمولی کم یا بی محتوا نجات پیدا کنند اما مانده اند با اعتیادشان چه کنند توصیه می شود.
💠namaktab.ir
🔶naghdbook.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚خدایا چگونه شاد باشم:
#خدایا_چگونه_شاد_باشم؟
#زبیده_خدایی
#جوان
#متفرقه
📚 معرفی: افسردگی شیوع پیداکرده بیحوصلگی و تنبلی اراده را ضعیف کرده لبهای خندان تبدیل به لبهای پرگله وشکایت شده است خیلیها می گویند چگونه شاد باشیم ؟؟؟
😊بریده ای از کتاب :
-بدیهی است که محیط تربیتی شاد موجب پویایی ذهن، گویایی زبان و شکوفایی استعدادها میشود. از زیباترین و کارسازترین نعمات خداوند برایشان نعمت شاد بودن، مهر و محبت و عشق ورزیدن است. ( ص16)
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
#خاطرات_کتابخوانی
#گیج_بازی
از قبل نیت کرده بودم #حرم که رفتیم با خودم کتاب ببرم.
وارد صحن حرم شدم . به کی کتاب بدم ؟
😎چشمانم در حد عقاب دنبال سوژه می گشت. هر کسی مشغول کاری بود یکی زیارت نامه، یکی نماز می خواند، یکی قرآن تلاوت می کرد، و دیگری با دوستش گرم صحبت بود یکی هم همین طوری با بچه هایش مشغول بود.
نشستم و سرم را به سمت آسمان کردم: «خدایا به کی کتاب بدم؟» دقیقا جلوی من خانمی بود با چادر مشکی ساده و شال بافت سفید مشکی که روی چادر، مقداری از صورتش را پوشانده بود؛ نگاه کردم دیدم کتاب زیارتنامه را بست و ظاهرا دعا خواندنش تمام شد. به دخترم گفتم: «مامان، برو جلویش بشین و بهش کتاب بده»
وقتی کتاب را گرفته بود، شاید عادی به نظر می رسید. بعد از حدود سی دقیقه که می خواستیم وسایل را جمع کنیم و برویم به طرف خانه، کتاب را طوری که دوست داشت ندهد، پس داد. چند سؤال هم پرسید: «خودتون به ذهنتون رسید که کتاب بدهید یا ا زطرف جایی کار می کنید ؟ و … » گفتم: « آخه این کتابا خیلی قشنگن، بنظرم رسید حیفه، خیلی ها هنوز نخوندنش بخاطر همین جدیدن هر وقت میام حرم… »
👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
بعدش هم خیلی تشکر کرد و گفت: « می تونم این کتاب ها را از جایی بخرم؟» من هم از فرصت استفاده کردم و گفتم: «من شماره شما را می گیرم و ادرس کانال نمکتاب رو براتون می فرستم، می توانید اینترنتی بخرید.» بعد دیدم خیلی دوست دارد همین الان این اتفاق بیفتد، گفتم: «می خواهید این کتابها را ببرید بعد پولش رو به حساب بریزید؟»
ذوق مرگ شده بود، پسر کوچک ۲ساله ام خیلی بازیگوشی می کرد. به سختی شماره کارت را پیامک کردم، پیامک نرفت، دوباره امتحان کردم و بالاخره رفت، خداحافظی کردم، از بس تشکر کرد خجالت زده شده بودم .
در راه برگشت با خانواده در مورد فروش با بیست درصد تخفیف و خانم کتابخوان و … حرف زدیم.
آخر شب رفتم سر کیفم کتابهایی که برداشته بودم را شمردم، دیدم کم نشده همان پنج کتاب است یکبار دیگر چشم هایم را بیشتر باز کردم، نخیر! درست می دیدم موقع پیامک دادن و شماره دادن کتاب ها را به خانم کتابخوان نداده بودم، سوتی بزرگی بود… وقتی صحنه های تشکر خانم کتابخوان جلوی چشمم می آمد شرمنده می شدم، دیدم چاره ای نیست، پیامک زدم و معذرت خواهی کردم و آدرس چند کانال را که می شناختم رو بهش دادم (کانال های یاران صمیمی و نمکتاب… ) را فرستادم. خیلی تشکر کرد برایش نوشتم که می شود از نمکتاب خرید اینترنتی کند. او هم من را عضو کانال خودش کرد.
وقتی پیام ها را می خواندم متوجه شدم در تهران طب سنتی – اسلامی خوانده است و طبابت می کند،
خلاصه آن شب از این که کتابها یک دور خوانده شده بود خوشحال بودم، امیدوارم امامم هم راضی باشد.😊
گیج بازی آن شب خیلی بد بود اما باعث شد بیشتر همدیگر را بشناسیم و دوست جدیدی پیدا کنم.
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚ماه بندان:
#ماه_بندان
#محمد_رضا_شهبازی
#جوان
#سفرنامه
معرفی:
واژه«حاشیه» شما رو یاد چی میندازه؟ فوتبال، روزنامه، فیلم و سریال… اما حاشیه بعضی چیزا یه کم جدید و دست نیافتنی می شه.
تا به حال راجع به سفرهای رهبر عزیزمون زیاد شنیدید ولی راجع به اتفاقات و حاشیه های اون چیز زیادی نمی دونیم.
این کتاب خاطرات جالب، بامزه و در بعضی مواقع احساس برانگیزی رو به نگارش درآورده.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚آشیانه در مه:
#آشیانه_در_مه
#امیر_حسین_فردی
#سوره_مهر
#نوجوان
#نوجوان_رمان
#طبیعت_و_حیوانات
😜خلاصه:
پسری به نام شکور، جوجه قرقی که در روستا پیدا کرده به خانه می آورد و او را بزرگ می کند. در این میان پسر ارباب که جمشید نام دارد و با تفنگش پرنده ها را شکار می کند، با شکور درگیر می شود. در این میان اتفاقات جذاب، جدی و غم انگیزی رخ می دهد.
🍉بریده کتاب:
در ده، فقط دو دکان وجود داشت. یکی از آن دو، دکان حاج بایرام بود، در این دو دکان همه چیز فروخته می شد. از کفش و کلاه و پارچه و قند و شکر گرفته، تا نفت و گوشت و نقل های رنگی. شکور وقتی وارد دکان شد و سلام داد و گفت:
حاجی گوشت دارید؟
حاج بایرام گفت: چه گوشتی جانم؟
شکور پا به پا شد و گفت: برای قرقی می خواهم.
حاجی پرسید: برای قرقی؟
جواب داد: آره حاجی! آخر یک قرقی گرفته ام می خواهم صبحانه به او گوشت خام بدهم … بعد از مدتی حاج بایرام با یک مشت گوشت که لای کاغذی پیچیده شده بود پیش او برگشت.
گفت: همین طور ببر بده حیوان بخورد. بگو یادش باشد مهمان حاج بایرام است.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
هدایت شده از تک رنگ
یه #چالش داریم انواع میوه های تابستونی!!
هلووووووووووو🍑 هندونه🍉 انگور🍇...
اون نوشته هایی که حاشیه کتاباتون نوشتین
توی سال تحصیلی
اولاش
وسطاش
آخراش
تو امتحانا
قبل امتحانا
بعد امتحانا
خاطره ان...
در صورتی که قابل پخشن😉
.
.
.
منتظریم!!!😂😜😂😜😂😜😂😜
مدیر:
🌸 @yaranesamimi 🌸
📚 کتاب جمله هایی که خدا دوست دارد: بیان رابطه ی بین ایمان به خدا و سخنان روزمره
#جمله_هایی_که_خدا_دوست_دارد #غلامرضا_حیدری_ابهری
#نشر_بوستان_فدک
#کودک
#کودک۵تا۹سال
#کودک_خداشناسی
👼معرفی:
این کتاب نوشته حجه الاسلام حیدری ابهری است که در آموزش توحید به کودکان آثار متعددی دارد، که مورد استقبال کودکان و خانواده ها قرار گرفته است.
این کتاب در ادامه همان آثار نوشته شده که البته رویکرد جدیدی در این زمینه دارد.
پس از مطالعه ی این اثر، کودکان در می یابند که بین ایمان به خدا و سخنان روزمره ی آنان چه پیوند محکمی بر قرار است و تا چه اندازه، خدا در متن زندگی آنان حضور دارد.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
هدایت شده از دو قدم مانده به صبح
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استغاثه_و_مهدویت
#کلیپ
ما صاحاب داریم،ما کس داریم،آقا داریم😓
استغاثه به امام زمان در شب جمعه،کلید همه ی گرفتاری هاست
دانلود باکیفیت از آپارات شب چراغ👇👇👇
https://www.aparat.com/v/XxvAn
____
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚تا کربلا:
#تا_کربلا
گروه فرهنگی #شهید_ابراهیم_هادی
#جوان
#ستاره_درخشان
مرحوم آیت الله العظمی اراکی می فرمایند: شبی در خواب امیر کبیر را دیدم. جایگاهی خوب و رفیع در عالم برزخ داشت از او پرسیدم: راز این مقام عالی شما چیست؟
جواب داد: این هدیه مولایم حسین علیه السلام است.
با تعجب گفتم: چطور؟
گفت: درحالی که رگ دو دستم را درحمام فین کاشان بریدند خون به شدت از بدنم می رفت و تشنگی بر من غلبه کرد خواستم آب طلب کنم ناگهان به خودم گفتم: میرزا تقی دو رگ تو را بریدند و این همه تشنه ای! پس در کربلا پسرفاطمه چه کشید؟ از عطش پسر فاطمه آقا اباعبدالله (علیه السلام) حیاکردم و چیزی نگفتم.
وقتی صورت بر خاک گذاشتم و آماده ی مرگ شدم مولایم بالای سر من آمدند و فرمودند: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی و آب ننوشیدی.
بعد مرا به این مکان آوردند و گفتند: ((این هدیه ما در برزخ ان شاءالله در قیامت جبران می کنیم))
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
📚کیمیاگر:
#کیمیاگر
#رضا_مصطفوی
#نشر_عهدمانا
#اهل_بیت
#جوان
#امام_صادق علیه السلام
بریده کتاب(۱):
یونس تا سرش به بالش رسید، خوابش برد. حتی فرصت نکرد لحظه ای در آرامش این اتاق، به راهی که آمده بود فکر کند. دوست داشت معمای دختر پشت پرده را زودتر حل کند تا از این فکری که گریبان گیرش شده رها شود، اما خیلی زود خوابش برد. وقت بیدار شدن، هنوز چشم هایش کامل باز نشده بود که فکرش رفت سمت حرف های دختر. حسی بیگانه با او همراه شده بود. نه اورا دیده بود و نه حتی میدانست نسبتش با پیرمرد چیست. همین اندازه میتوانست بفهمد که همسرش نیست. بعد با خودش گفت:پس اگر همسر جابر نیست، چرا او را آقا خطاب کرد…
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگو نمیخوانم ما تو را دوست داریم
#سلام_بر_ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#کتاب_صوتی
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#با_کلاسا
#نمکتاب
کتاب شباویز : تاریخ دوستان بخوانید و لذت ببرید.
#شباویز
#جوان
#رمان
#منیژه_آرمین
#سوره_مهر
#رمان
📚معرفی:
این کتاب آمیزه ای از واقعیات به هم پیوسته و جذابه
گاهی می گریید گاهی می خندید و بعضی جاها به فکر فرومی روید. گاهی از شنیدن آن ها تعجب می کنید وحتی در ذهن خود به دنبال پاسخ به پرسش های ایجاد شده در این داستان می گردید.
✏بریده کتاب(۱):
شهرآشوب, صاحب مجلس بود. زنی که لباس سیاه چسبانی اندام کشیده اش راقالب گیری کرده وموهای سیاهش را روی شانه ریخته بود! دو ردیف مروارید وگوشواره ی مرواریدش در میان سیاهی جلوه خاصی داشت. نگاه وحرکاتش اندوهی مصنوعی رانشان می داد. زنی چهل ساله بود که با آرایش ماهرانه به زحمت سی ساله به نظرمی رسید! اوهم مثل بقیه زن ها ابروهایی نازک داشت. معلوم بود همه شان از زیردست ناتاشا بیرون آمده بودند. مادام گفت: خوب بود وقتی زنده بود به دادش می رسید. خیلی عقیده دارند استادخزان را او دق مرگ کرد با آن کارهایش.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
فهرست کتب نمکتاب-خرداد 98.pdf
6.05M
فهرست کل کتب رو میتونید از اینجا دانلود کنید:👆👆👆👆
ناگفته نماند که فهرست کتب ان شاالله هر فصل به روز میشه:😉
#فهرست_کتب_مفید_خرداد۹۸
#خرداد ۹۸
🔹یافتن کتاب های مفید، جذاب، سالم و مقبول میان این آشفته بازار کتاب،کاری نه آسان و نه بی هزینه است.
کاری که گروهی از دوستان فرهیخته به صورت خودجوش انجام دادند. مطالعه ی چندین هزار کتاب و تفکیک آن ها طبق رده ی سنی و با موضوعات مختلف؛ کاری است که از هفت سال پیش شروع شده است و هم چنان ادامه دارد.
این دفترچه مجموعه ای از کتب پر محتوا، جذاب و سالم که غالبا داستانی است که الحمدلله مورد استقبال خانواده ها و جوانان قرار گرفته است.
امیدواریم ثمره ی کار، مورد رضایت صاحب امر(ارواحنا له الفداه) قرار بگیرد. آمین
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir