📋 #نامردمان‌ازحرمت‌کوثرگذشتند #متن_روضه #روضه_شام_غریبان #روضه_امام_حسین (ع) #گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقا سید مهدی قوام میگفت؛ تو یه بار بری کربلا و بیای تربت کربلا جلوت بذارن تشخیص میدی، مُهر بذارن جلوت میفهمی این مهر مهر کربلاست یا نه. چه‌طور زینبی که پنجاه سال با برادرش بوده تشخیص نداده؟! هی صدا می‌زد: "اَ اَنتَ اَخی؟" نمیدونم نشناخته یا اینکه متعجب بوده، متحیر بوده... آخه شیخ جعفر شوشتری میگه کاری با این بدن کردن پشت و روی بدن دیگه مشخص نبوده... @narimani_matn دوتایی نشستن کنار این بدن؛ سکینه هم اومد. نشستن کنار این بدن شروع کردن حرف بزنن؛ این یکی هی میگه "اَ اَنْتَ اَخی؟" اون یکی هی صدا میزنه "هذا نَعْشُ اَبی" دوتایی دارن گریه میکنن. اما نمیدونم چی شد یه‌مرتبه این دختر یه جمله‌ای گفته؛ صدا زد: "يا اَبَتاه ! اُنظر اِلي عَمَّتِيَ المَضْروبَه" یعنی بابا پاشو نگاه کن عمه‌م رو این نامردا دارن میزنن... نمیدونم اینجا به ارباب ما سخت گذشت که جلو چشماش ناموسش رو میزدن یا اون لحظه و ساعتی که گفت: * یادم نمی‌رود که همه داد میزدند طوری لگد بزن که علی بی‌پسر شود * یازهرا.... @seyedrezanarimani خیمه‌ها رو که آتیش زدن، زینب براش عادی بود. آتیش زدن خیمه برای زینب آشناست. این مستأصل بودن برای زینب آشناست؛ آخه مدینه هم وقتی درِ خونه‌شون رو آتیش زدن، این بچه‌ها هی دورِ حیاط خونه میدویدن؛ بابا پاشو بیا ببین مادرم پشتِ دره.... * نامردمان از حرمت کوثر گذشتند در روی زهرا بود و از آن در گذشتند * @narimani_matn * علی رو حلال کن، واسه زخم بازوت علی رو حلال کن، واسه درد پهلوت علی رو حلال کن، واسه دست بسته‌ش نتونست که برداره اون در رو از روت * یازهرا... @narimani_matn اینقدر اباعبدالله تو دلش بود؛ گفت مادر بین در و دیوار که قرارت دادن صدای شکستن استخوناتو شنیدم. چی میشه منم مثل تو بشم... مثل عصر امروز هم اون نامرد صدا زد "مَن یَنْتَدِبُ لِلحسین؟" ده نفر دست بلند کردن، سوار بر مرکب؛ اینقدر رو این سینه‌ها تاختن.... حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn

📋#نامردمان‌ازحُرمت‌کوثرگذشتند #سبک_روضه/ *بخش دوم صوت* #متن_روضه #روضه_حضرت_زهرا (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ پشت در می‌شنیدم صدای فاطمه رو... نامرد میخوای رد کنی رد کن؛ اما کتباً نوشتی اون و چی کارش کنی؟! (چی نوشته)؟! برای معاویه نوشت:« معاویه جات خالی، نمیدونی چه جوری علی رو بردیم؟! _اول دستاش و بستیم، دیدم خانمش اومد پشت در . اول دلم رحم اومد گفتم قرار ما این نبود، اما یه مرتبه بغض این جنگا اومد توو ذهنم... هرچی توان داشتم توو پاهام ریختم معاویه. چنان لگدی به در زدم... @seyedrezanarimani لگد زدن، مادرم رو بد زدن به جای هرکسی که، نبود زدن بابام با اشک، داره فریاد میزنه این زنی که می زنید، زنِ منه نامردمان از حُرمت کوثر گذشتند در روی زهرا بود و از آن در گذشتند پشت در تا جای یار من گرفت آتش هیزم سر دامن گرفت بعدها در نامه‌ای که داده بود کشتن یار مرا گردن گرفت یا زهرا... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn