eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 (عج) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گل نرگس بیا بیا... بیا نگاه کن یه عده‌ای از این جذامیا دور هم نشستن... یه محلی به ما بده. همه مارو طرد کردن، بیرونمون کردن. آخه یه عده‌ای از این جذامیا دور هم بودن دیدن آقا داره رد میشه یه تعارف زدن: آقا میشه با ما هم‌سفره بشید. یهو دیدن آقا از مرکب پیاده شد نشست کنار این جذامیا. روایت میگه ساعت‌ها نشست، لقمه دهنشون میذاشت. (تهِ این روایت خیلی قشنگه.) تعارف زد آقا، فرمود شما به من تعارف کردید من با شما هم‌سفره شدم. میشه حالا منم یه تعارف به شما بزنم شما با من هم‌سفره بشید؟ گفتن آقا مگه نمی‌دونی ما جذامی هستیم؟! ما رو تو شهر راه نمیدن. گفت چرا؛ اما بیاین؛ درِ خونه‌ی من به روی همه بازه. به غلاماش هم سپرد گفت امروز مهمون ویژه داریم.. سفره‌ای، تزئیناتی، دَم و تشکیلاتی. همه با خودشون میگفتن چه خبره!؟ امروز کی می‌خواد بیاد خونه‌ی ارباب؟! همه‌ی غلاما به‌خط‌ شدن؛ یهو دیدن از اون دور یه عده‌ای صورتها رو بستن دارن میان، تا دَم خونه رسیدن صورتها رو باز کردن. -اینا که جذامی‌اند . -گفتن آقا دعوتمون کرده..... حرف من اینه؛ آقاجان، این بچه‌ها همه میگفتن گل نرگس بیا بیا. توام میشه یه تعارف به ما بزنی ؟! (چی می‌خوای؟! دردت چیه این همه داری مقدمه میچینی؟!) میشه به ما هم بگی اربعین همه‌تون پابرهنه بیاید دعوتید حرم، بیاید کربلا.... حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 * بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب بارون، شب گریه، شب شستن گناهاست شب مهربونیِ تو، شب قدر روسیاهاست این همه گدا دوباره، با امید اومده امشب صابخونه دلش نمیاد، ماهارو راه نده امشب از همه رونده و مونده، باز به تو پناه آوردم به امید بخشش تو، کوهی از گناه آوردم @seyedrezanarimani دست خالیم‌و دوباره، پیش تو بالا میگیرم اگه این بارم نبخشی، بهتره برم بمیرم بدم و میون خوبات، میدونم جایی ندارم اما تا منم ببینی، چندتا واسطه میارم به دل سوخته‌ی زینب، به لبای خشک ارباب به سرِ خونی عباس، منِ روسیاه‌و دریاب "الهی بِه‌علیٍ، الهی بِه‌علیٍ، الهی بِه‌علیٍ" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش دوم صوت (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ فقط یه اشاره‌ای بکنم امشب شب عباسه... از کجا میگی؟ مگه امشب شب شهادت آقا امیرالمؤمنین نیست؟ آره؛ اما از امشب مأموریت عباس شروع میشه، بارِ رو دوش عباس از امشب سنگین میشه... آقا امیرالمؤمنین صدا زد: آی بچه‌های فاطمه! همه بیایید، بقیه برن بیرون؛ کار دارم. همه رفتن، عباس هم سرش ر‌و انداخت پایین رفت. یهو مولا با همون صدای بی‌رمقش صدا زد: حسن جان! برو به عباس بگو بمونه. با عباس کار دارم... اومد صدا زد: عباس جان! داداش! بابام میگه شما هم بمون. گفت آخه حسن جان من که بچه‌ی فاطمه نیستم. دستش‌و گرفت آورد پیش امیرالمؤمنین.... @narimani_matn آقا گریه میکردن، بچه‌ها هم گریه میکردن. وصیت‌هاش رو فرمود. یهو رسید به عباس؛ فرمود عباسم دستت‌و بده. دستش‌و گرفت؛ حسین جان تو هم دستت‌و بده. زینبم تو هم بیا جلو عزیز دلم: عباس! جونِ تو و جون این خواهر و برادر. امشب باید به علی یه قول بدی... _ باباجان هرچی بگی رو چشمام میذارم... فرمود عباس مواظب این خواهر و برادر باش. گفت باشه باباجان. الهی قربونت برم، هرچی شما بگی.... فرمود مخصوص باید مواظب زینب باشی؛ دختره، حساسه، لطیفه، مواظبش باش. تو برادرشی، تو باید حواست بهش جمع باشه.... دیگه بیشتر از این نمیگم. سالهایی گذشت؛ کربلایی رسید؛ آقامون عباس از بالای اسب رو زمین افتاد؛ _گفته بود رو چشمام میذارم_ به چشماش تیر زدن، دستایی که تو دست حسین گذاشت‌و انداختن. فقط یه جمله میگم یهو دیدن خانم زینب اومد سمت گودال، یه نگاه کرد: حسین جان! پاشو ببین زینب‌و دارن میبرنش... یه نگاه کرد علقمه: عباسم! مگه به بابام قول ندادی مواظبم باشی!؟ پاشو نگاه کن دستام‌و دارن نامحرما میبندن.... حسین... بِالحسین الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش سوم صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست‌هایش ز تن جدا شده بود گیسویش روی مَشک وا شده بود تا دلِ اَبرویش تَرَک برداشت جگر مَشک بوریا شده بود چهره‌اش غرق خونِ فرقش بود چقدر شکلِ مرتضی شده بود حرمله باز هم هدف زده بود بین چشمش سه‌شعبه جا شده بود کارِ زانو نبود از بس تیر سهمگین مثل نیزه‌ها شده بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ من بمیرم؛ نَفَست هم‌نفسِ درد شده گرمیِ زندگی‌ ما! بدنت سرد شده ای بهارِ منِ دلخسته چرا پاییزی؟! چهره‌‌ی زخمِ خزان خورده‌ی تو زرد شده لرزه افتاده به جانت؛ بدنم می‌لرزد آمده زلزله‌ی روضه؛ تنم می‌لرزد دید تا بستر پر خونِ تو را آه کشید وای از خاطره‌هایش؛ حسنم می‌لرزد روضه‌ی نو ننویسید به دفتر، کافی‌ست مقتلِ بازِ مرا روضه‌ی مادر کافی‌ست بعدِ سی سال، دلم بین در و دیوار است تا بمیرم، به‌خدا میخ همان در کافی‌ست *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ سی ساله حیدر - دردش همینه ؛ آه از مغیره، آه از مدینه کابوس شب‌هاش اینه که زیر دست وپا میفته زهراش گُلِش رو میزنن یه مشت اراذل اوباش هرشب میاد اون صحنه‌ها جلوی چشماش دیگه شبای آخره، وای وای وای وای دو شبه که تو بستره، وای وای وای وای زهرا میاد بالاسرش، وای وای وای میشینه پیش حیدرش، وای وای وای وای @seyedrezanarimani گوشه‌ی بستر، زخمی و خسته برات بمیرم، سرت شکسته یادته عشقم زخمی که میشدی خودم زخمو می‌بستم اما الان دیگه بالا نمیره دستم کاری ازم بر نمیاد، شرمنده هستم بلندشو بازومو ببین، وای وای وای زخم رو ابرومو ببین، وای وای وای سرت شکسته میدونم، اما پاشو سینه و پهلومو ببین، وای وای وای ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو رفتی و من موندم و در و دیوار خونه‌ی من تو رفتی و من موندم و نم بارون رو گونه‌ی من من و دل زارم ، من و دل خسته‌م یه چادر خاکی که مونده رو دستم خدامیدونه چشم به راه تو هستم نگاه کن عزیزم چه جوری شکستم شکسته حیدر... رد طناب مونده هنوز رو دست حیدر دل‌خسته حیدر.. با چادرت زخم سرش رو بسته حیدر غریبِ حیدر... این دم آخر گریه‌هاش عجیبه حیدر وای از مدینه... غُصه‌ی کوچه شده بود نصیب حیدر غریبِ حیدر... " آه و واویلا ، آه و واویلا " @seyedrezanarimani تو رفتی و من موندم و دل پر از بهونه‌ی من تو رفتی و من موندم و غم و آه شبونه‌ی من غمِ تو غمِ بی‌نشونه‌ی من بود شبی که یه تابوت رو شونه‌ی من بود مگه میره یادم، جلو خونواده‌م مغیره با چکمه تو خونه‌ی من بود خدا گواهه... حواس من پیش یه چکمه‌ی سیاهه پاشو گذاشته.. رو سینه‌ی کسی که توی قتلگاهه کیه تو گودال میشناسمش حسینمه افتاده بی‌حال نشناختیش انگار... از بس که زیر دست و پا شده لگد مال " آه و واویلا ، آه و واویلا " ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ سر علی سرور علی ؛ ساقی کوثر علی پهلوونا همه میگن ؛ فاتح خبیر علی جان علی جانان علی ؛ ای شه مردان علی یک تَنه در غزوه‌ها - میکنی طوفان علی ماه علی، شاه علی ؛ حیدر اسدالله علی از ازل - تا ابد ؛ تنها ولی‌الله علی یوسف‌و - ذکر تو - در میاره از چاه علی "یاعلی، یاعلی، یاعلی یاعلی یاعلی" @seyedrezanarimani دَم علی آدم علی ؛ حیدر و خاتم علی بین کل غزوه‌ها - دست تو پرچم علی یار علی سالار علی ؛ حیدر کرّار علی وای اگه احمد میگفت ؛ تیغتو بردار علی این من و - این تو و - این حال و هوای نجف قلب من - میتپه - واسه سحرای نجف لنگر عالمین - ایوون طلای نجف "یاعلی، یاعلی، یاعلی یاعلی یاعلی" @narimani_matn یاعلی مولا علی ، همسر زهرا علی اسمتو بین نبرد - میبره سقا علی یا علی اعلیٰ علی ، برتر و بالا علی یا امیرالمؤمنین ، لَافَتَیٰ الّا عَلی اولم، آخرم، سایه‌ت رو نگیر از سرم افتخارم اینه، تو شاهی و من نوکرم دستمو میگیری، با دستای صاحب عَلَم "یاعلی، یاعلی، یاعلی یاعلی یاعلی" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
🔹 ۱۴۳۹ 🔸۱۶ خرداد ۱۳۹۷ ▪️شام (ع) 👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک نظر کن به دل دربه‌در نوکرها دست خود را بکش آقا به سرِ نوکرها سربه‌زیریم و گرفتار، ز بس خم کرده معصیتهای فراوان کمر نوکرها پر زدیم و نرسیدیم به تو، افتادیم مرهمی باش به هر زخمِ پَرِ نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حال تو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خریدار دو چشمان ترِ نوکرها پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها مادری خورد زمین، صورت او زخمی شد سوخت از روضه‌ی مادر جگر نوکرها *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شاید مثه الانی باشه بچه‌های علی از دفن پدر برگشتن. تو این دل تاریكی‌های شب امام حسن داره قدم میزنه. تو این كوچه‌پس‌كوچه‌های شهر كوفه دید از یه خرابه‌ای صدای ناله بلنده. رفت داخل خرابه: كیه داره ناله میزنه؟دید یه پیرمرده كوریه، نشسته گوشه‌ی خرابه داره گریه میكنه. -چی شده آی پیرمرد؟ عرضه داشت: یه آقایی بود هرشب میومد به من سرمیزد، اما الان چند شبه نیومده بهم سر بزنه. چقدر شما بوی اون آقا رو میدی. از در كه اومدی تو فهمیدم یه نسبتی بااین آقا داری. @seyedrezanarimani امام حسن نشست كنارش. گفت: آی پیرمرد وقتی میومد كنارت مینشست چی برات میگفت؟ -با من درددل میكرد، حرف میزد، قصه برام میگفت. -میشه یه‌كم برام تعریف كنی؟! -بهم می‌گفت: آی پیرمرد، توی شهری به نام مدینه یه خونه‌ای بود، تو این خونه یه خانواده‌ای بودن جمعشون جمع بود. اما درِ این خونه رو آتیش زدن، آبروی مرد این خونواده رو بردن، جلو چشمای این مرد همسرشو كتك زدن، دستاشو بستن.... امام حسن گفت آی پیرمرد میخوای ادامه این قصه رو من برات بگم؟؛ تو این شهر یه بچه‌ای هم بود دست تو دست مادرش تو این كوچه پس كوچه‌ها عبور میکردن؛ چند نفر نامرد جلوی این مادرو گرفتن. جلو چشمای این بچه مادرشو كتك زدن.... @narimani_matn *بعد از آن روزی که آتش دامن در را گرفت فضه نان میپخت، دست مادرم از کار ماند از همان روزی که از مسجد به خانه آمدیم چشم‌های مادرم تا روز آخر تار ماند تا دم آخر کبودی‌ها نشد کم جای خود زخم ابرو از قلاف و سینه از مسمار ماند* به‌حضرت زهرا الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 گزارش متنی جلسات 📋 💠 ۱۴۳۹💠 ▫️ ویژه ▫️ 🔸هیئت فدائیان حسین(ع) اصفهان🔸 🔹بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی🔹 👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرفتارم گرفتارم گرفتار بد آوردم، کمک ای ربّ غفّار گدا در میزند هرچند دیر است شنیدم خانه‌ات سائل‌پذیر است به رویم باز کن در را نگارم من آنم که گره خورده‌ست کارم جوانی رفت و پیری آمد از راه زمان سربه‌زیری آمد از راه ولی خُرجین من خالیِ خالی‌ست گرفتاریِ من از بی‌خیالی‌ست نه اَعمال درستی، نه نمازی نه حتی روزه و راز و نیازی زمان کشت، محصولی ندارم خدایا حجّ مقبولی ندارم گنه از هرطرف آمد حیا رفت هر آنچه داشتم پای ریا رفت @seyedrezanarimani به نان سفره‌ام دقت نکردم دلم را از گنه خلوت نکردم امان از مرگ امان از احتضارم کسی دیگر نمیماند کنارم به روی سینه سنگینی سنگ است خدایا قبر تاریک است و تنگ است شب قدر است قدر ماست زهرا چراغ ظلمت دنیاست زهرا همیشه مادری کرده برایم فدای بچه‌هایش بچه‌هایم زیادی گناهم را تو کم کن به‌جای عدل خود بر من کرم کن خودت گفتی کریمی افتخار است هنر بخشش زمان اقتدار است پس امشب نشکن ای ساقی سبو را ببخش این سائل بی‌آبرو را @narimani_matn به جز زشتی نیاوردم ببخشی غلط کردم، غلط کردم ببخشی اگرچه تا گلو در زیر دِینم ز نوکرهای دربست حسینم تمام سال من وقف غمش شد همیشه سایبانم پرچمش شد میان آتشت بانگی برآیم خدایا من حسین را دوست دارم حسینی که در آن ساعات و اوقات لبش ساکت نمیشد از مناجات حسینی که سرش ذبح از قفا شد نگینی بر رکاب نیزه‌ها شد همین که روی نیزه سر علم شد زمان غارت اهل حرم شد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومدن پیش حضرت موسی: موسی دعا کن بارون بباره. همه رو جمع کرد میخواد دعا کنه؛ خدا بهش فرمود: یه گنهکار تو این جمع هست، بهش بگو بره تا دعای بقیه مستجاب بشه. یهو حضرت موسی اعلام کرد: یه نفر تو این جمع گنهکاره؛ خدا میفرماید تا اون یه نفر از اینجا بیرون نره دعا مستجاب نمیشه. یهو اون یه نفر سرشو پایین انداخت: خدایا باشه؛ این همه گناه کردم هیچی نگفتی، گذاشتی همه جمع بشن بعد آبروی منو ببری؟ @seyedrezanarimani تا این حرفا رو زد یهو ابرها اومدن، بارون بارید، موسی تعجب کرد: خدا! شما که اونطور فرموده بودی! فرمود: موسی، کی تا حالا دیدی من آبروی بنده‌هام‌و ببرم؟ بنده‌م توبه کرد، منم بخشیدمش.... (خدایا امشب یه پیغام هم برا ما بفرست بگو بخشیدمتون...) خدا فرمود بخشیدمش، موسی گفت میشه به من بگی کی بود تو این جمع که گنهکار بود؟ خدا فرمود: موسی تا اون موقع که بد بود بهت معرفی نکردم،حالا که توبه کرد انتظار داری بهت بگم؟!؟ نمیشه... فقط به من گفت، به خودم گفت غلط کردم تموم شد... @narimani_matn حالا کی میدونه ماها چی کاره‌ایم امشب اومدیم اینجا؟! بهش بگو غلط کردم؛ به حق امام رضا؛ امشب باید دست‌به‌دامن همه بشم. امشب اگه سحر بشه، تموم بشه کارم زاره. مضطرم، پریشونم؛ هی به خودم میگم امشبم داره تموم میشه آخرش بخشیده نشدی، به حق پریشانی عمه سادات زینب... الهی العفو.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی به حیدر، الهی به زهرا شب بیست و سوم، بیا بگذر از ما شب بیست و سوم، با این رو سیاهی به جز رحمت تو، ندارم پناهی شب بیست و سوم، ببین شرمِ رومو جلو چشم مردم، نبر آبرومو تو رو جان زینب، اِلٰهَ المُسیئون بزن ما رو امّا روتو برنگردون "الهی اَغِثنی ، الهی اَغِثنی" @seyedrezanarimani برا چی نگریَم، برا چی نبارم الان یک دو روزه که بابا ندارم بازم داغ مادر برام گشته تازه نشد که برم باز به تشییع جنازه منم دختری که اسیر غروبم برا داغ بابام به سینه میکوبم توی گریه‌زاری،دعا من همینه که هیچ‌کی باباشو شکسته نبینه "امون از یتیمی ، امون از یتیمی" @narimani_matn سلام ای سرِ در طبق آرمیده میدونی رقیه‌ت چه رنجی کشیده سلام ای پر از زخم، پر از زخمِ کاری چرا جای سالم تو صورت نداری؟! میدونم که بردن چه‌جور پیرُهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیرالمؤمنین اینقدر حواسش به زینب بود؛ وقتی دمِ درِ خونه رسید به حسنین فرمود زیر بغل‌هامو رها کنید؛ زینب دخترم اینجوری با این وضع منو نبینه. حضرت زینب بچه نبوده که؛ سی و چند سالش بوده، اما امیرالمومنین به فکر زینبه، چون دختره. دخترا روحیه‌شون لطیفه.... من میخوام عرضه بدارم آقاجان؛ اینجا شما نمیخواستی زینبت زخم سرت رو ببینه، در حالی‌که میخواستی با پای خودت وارد خونه بشی. اما قربون اون خانمی برم که سه سال بیشتر نداره؛ یهو دید طبق رو وارد کردن، سر بابا رو تو بغلش گرفته... میدونم که بردن چه‌جور پیرهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن @seyedrezanarimani این سرو قبل از اینکه وارد شهر شام کنن تو دِیرِ راهب بردن، راهب مسیحی کامل سر رو با گلاب شستشو داد؛ الحمدلله سر رو تمیز کرد... اما با همه این اوصاف وقتی سرو آوردن تو خرابه، رقیه سرو که دید گفت بابا چرا محاسنت خونیه؟ چرا دندونات شکسته‌ست؟ چرا لبات خونیه؟! حالا فهمیدم بابا؛ اونجایی که عمه نمیذاشت نگاه کنم، اما از دور میدیدم دست اون نامرد بالا میره، چوب به دستش گرفته... @narimani_matn چوب از یزید خورده‌ای و قهر بامنی از چه لبت به صحبت من وا نمیشود؟! موهام و کشید، بابا بابا بابا شامیا بَدَن، بابا بابا بابا عمه رو زدن، بابا بابا بابا گوش و گوشواره، بابا بابا بابا پیرهن پاره، بابا بابا بابا به‌حضرت رقیه الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn