eitaa logo
نسیم حیات|جواد محمدی
185 دنبال‌کننده
445 عکس
68 ویدیو
4 فایل
«يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱستَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحيِيكُم» 🟢نسیم حیات؛ نسیمی از حیات بهشت آفرین قرآن و اهل بیت (ع). «دلخوش به نسیمی ز سر کوی توایم» ارتباط با ادمین: @Jmohamadi
مشاهده در ایتا
دانلود
---🔹💠🔹---🔹💠🔹---🔹💠🔹--- بسم الله النور 🔸💠🔸نسیمی از قرآن 🔸🔹«قُل لَّو كَانَ ٱلبَحرُ مِدَادٗا لِّكَلِمَٰتِ رَبِّي لَنَفِدَ ٱلبحر قَبلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَٰتُ رَبِّي وَلَو جِئنَا بِمِثلِهِۦ مَدَدٗا»(سوره کهف/ ۱۰۹) بگو: اگر دريا براى [نوشتن] كلمات پروردگارم مركب شود، پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد، يقيناً دريا پايان مى يابد، و اگرچه مانند آن دريا را به كمك بياوريم 🔸کلام و کلمات خداوند سبحان به دو صورت ممکن است صادر شود: ۱. بنا بر دیدگاه متکلمان کلام حق تعالی عبارت از خلق و ایجاد صوت و صداست؛ یعنی هر جا خداوند اراده بفرماید با کسی تکلم فرماید با ایجاد صدا مقصود را به او می فهماند. ۲. بنابر دیدگاه حکیمان الهی و عارفان ربانی، در یک نگاه گسترده تر کلام و کلمه خداوند بزرگ عبارت از «فعل» او و افاضه وجود و ظهور در عالم هستی است. هر فعلی که از او صادر می شود چون نمایانگر قدرت و عظمت و جمال و جلال اوست، کلام او است؛ همان طور که کلام و سخن کسی حکایت گر ویژگی های او است. به عبارت دیگر کلمه خداوند ظهور اسماء و صفات او در عالم است. به همین دلیل است که مثلا حضرت عیسی علیه السلام در قرآن کریم «کلمه» خدا نامیده شده است(آل عمران/ ۴۵)، زیرا آن حضرت جلوه و ظهور اسماء و صفات خداوند است. همه مخلوقات کلمه خداوند هستند و این کلمات نامحدودند. انسان های کامل(پیامبران و امامان) و نیز خود قرآن کریم بزرگترین کلمات الهی هستند، زیرا بزرگترین آیه و جلوه هستند. بنابر این دیدگاه کلام خداوند ظهور حقایق در مظاهر گوناگون است. ---🔹💠🔹---🔹💠🔹---🔹💠🔹--- @nasimehayaat
---🔸💠🔸---🔸💠🔸---🔸💠🔸--- بسم الله النور 💠 نسیمی از قرآن «وَٱلشَّمسُ تَجرِي لِمُستَقَرّ لَّهَا ذَٰلِكَ تَقدِيرُ ٱلعَزِيزِ ٱلعَلِيمِ.» و خورشيد كه همواره به سوى قرارگاهش حركت مى كند[نيز براى آنان نشانه اى از قدرت ماست]، اين اندازه گيرى خدای شكست ناپذير و داناست. 🔹این آیه کریمه به ما می گوید که حرکت انتقالی خورشید به سوی قرار گاه خود، به دو اسم «عزیز» و «علیم» ذات جامع ؛ یعنی «الله» مرتبط است. عزیز آن صاحب قدرتی است که خود شکست ناپذیر است و قدرتی نمی تواند بر او غلبه پیدا کند، به همین علت همه چیز مغلوب و تحت قدرت او است. 🔹حرکت خورشید یکی از مهمترین جلوه های حسی و طبیعی «عزت» و «علم» خداوند است. تامل در جریان این آیت تابان، انسان را به درک مراتبی از این دو اسم شریف نایل می سازد. 🔹 اشاره به اسم «عزیز» و آنگاه «علیم»، در صدد تفهیم این مطلب است که: ۱.کسی یارا و توان آن را ندارد که در این زمینه بر خدا غلبه کند و مانع این حرکت شود(فقدان قدرت غیر خدا). ۲. کسی علم چنین چیزی را ندارد. بنابراین، نفس حرکت انتقالی خورشید، نشانه و آیه یگانگی خداوند است. 🔹دو واژه «ل + مستقر» و «تقدیر» حکایت از «هدفمندی» و «حساب شده بودن» حرکت این ستاره عظیمی دارد که حجم آن حدودا یک میلیون و سیصد هزار بار(۱,۳۰۰,۰۰۰) از زمین بیشتر است! 🔸 سیر فکری و معنوی در این آیه هم می تواند از «و الشمس تجری» به «العزیز الحکیم» باشد و هم از «العزیز الحکیم» به «و الشمس تجری». ---🔸💠🔸---🔸💠🔸---🔸💠🔸--- @nasimehayaat
---🔹💠🔹---🔹💠🔹---🔹💠🔹--- 🔸💠🔸نسیمی از قرآن 🔸🔹«...وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها» ... و زمین را پس از آن گسترانید 🔸این آیه کریمه به ؛ گسترش یا پیدایش سطح زمین اشاره دارد. در سوره شمس نیز به همین موضوع اشاره فرموده است: «وَٱلأرۡضِ وَمَا طَحَاهَا»(شمس/ ٦) و [سوگند] به زمين و آنكه آن را گستراند 🔸در هر دو سوره و پیش از آیات ذکر شده، از آسمان ها سخن رفته است: ▫️«ءَأَنتُم أَشَدُّ خَلقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَاهَا رَفَعَ سَمكَهَا فَسَوَّىٰهَا» (نازعات/٢٧ و ۲۸) آيا آفريدن شما [پس از مرگ] دشوارتر است يا آسمان كه او آن را بنا كرد؟ سقفش را برافراشت، پس آن را درست و نيكو قرار داد... ▫️«وَٱلسَّمَآءِ وَمَا بَنَاهَا» (شمس/٥) و[سوگند] به آسمان و آنكه آن را بنا كرد 🔸این در حالی است که در برخی سوره ها ظاهراً به خلقت زمین پیش از آسمان پرداخته شده است: «هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلارۡضِ جَمِيعا ثُمَّ ٱستَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبعَ سَمَٰوَٰتٖۚ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيم.» (بقره/ ٢٩) اوست كه همۀ آنچه را در زمين است براى شما آفريد، سپس آفرينش آسمان را [كه به صورت ماده اى دود مانند بود] اراده كرد و آن را به شكل هفت آسمان [همراه با نظامى استوار] درست و نيكو قرار داد؛ و او [به قوانين و محاسباتِ ] همه چيز داناست. 🔸با تدبر در کلام الهی مشخص می شود که هیچکدام از آیات، چه در مورد زمین و چه آسمان، به ترتیب خلقت آسمان و زمین و تقدیم و تأخر آنها نپرداخته اند، بلکه سخن در مراتب تدریجی و تکمیلی خلقت آنها، یا دوره های مختلف آفرینش زمین و آسمان است. 🔸در آیات و (نازعات/ ۳۰؛ شمس/۶) صرفا به گسترانیدن زمین اشاره شده است، نه اصل خلقت و پیدایش زمین. مرحله آغاز در زمین است، نه پیدایش زمین. 🔸در آیات پیش از آیات و (که هر دو یک معنا دارند)، به تقدم خلقت و پیدایش آسمانها پرداخته نشده است. زیرا، هر چند در آیه ۲۷ سوره نازعات به بنای آسمان ها اشاره شده است، ولی کاربرد «دحو» پس از آن برای زمین صرفا به گسترانیدن زمین توجه می دهد نه به اصل خلقت آن، بنابراین این آیات اصولا در صدد بیان ترتیب آفرینش نیستند. در سوره شمس نیز موضوع به همین صورت مطرح شده است. 🔸در آیه ۲۹ سوره بقره نیز، ماجرا به همین شکل است، خصوصا کاربرد حرف «فی» قبل از «الارض» به محتویات زمین اشاره دارد، نه خود زمین. منظم کردن هفت آسمان نیز تنها به آراستن آسمانها در قالب عدد هفت، که مرحله پس از دخان بودن هست، پرداخته است. شایان ذکر است که کلمه «ثم» در این آیه، لزوما به معنای تاخیر زمانی نیست، بلکه می تواند به تاخیر و توالی بیانی معطوف باشد. ---🔹💠🔹---🔹💠🔹---🔹💠🔹--- @nasimehayaat
---🔸💠🔸---🔸💠🔸---🔸💠🔸--- بسم الله النور 💠 نسیمی از قرآن 🔹🔸«...فَلَمَّا رَأَينَهُۥٓ أَكبرنَهُۥ وَقَطَّعنَ أَيدِيَهُنَّ...»(یوسف/۳۱) هنگامى كه او را ديدند به حقيقت در نظرشان بزرگ [و بسيار زيبا] يافتندش و [از شدت شگفتى و حيرت به جاى ميوه] دست هايشان را بريدند. 🔹درک زیبایی و عظمت حقیقی، آدمی را متأثر و چه بسا متحول می سازد. زنان مصر وقتی زیبایی یوسف صدیق(ع) را دیدند(فَلَمَّا رَأَينَهُ)، پی به بزرگی و عظمت او و آن جمال الهی بردند (أَكبرنَهُ)، این درک از آن جمال ملکوتی و فرشته سان آنان را از خود بیخود و فانی در یوسف کرد، طوری که دست را به جای میوه بریدند و نفهمیدند.(وَ قَطَّعنَ أَيدِيَهُنَّ). 🔸 آیا اگر نماز گزار در هنگام گفتن «الله اکبر» و «تکبیرة الاحرام» درکی از جمال و جلال الهی داشته باشد، اثری از خود او باقی می ماند؟ آیا همه منیت ها، کبر ها و خودبینی های او نخواهد مرد؟ ---🔸💠🔸---🔸💠🔸---🔸💠🔸--- @nasimehayaat
---🔸💠🔸---🔸💠🔸---🔸💠🔸--- بسم الله النور 💠 نسیمی از قرآن 🔹🔸«يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ ءَامِنُواْ ...»(نساء/١٣٦) ای کسانی که ایمان[زبانی و ظاهری] آورده اید، ایمان[واقعی و باطنی] بیاورید... 🔹آنچه انسان را نجات می دهد است، میوه نیز بر درخت ایمان می روید. عمل خوب و پسندیده در زبان قرآن عمل مبتنی بر ایمان است، به همین خاطر عملی که منهای ایمان باشد آن چیزی نیست که شایستگی توجه و عنایت حق تعالی را داشته باشد. 🔹کار خوب بدون ایمان به خدا نه به صاحبش رشد و کمال انسانی و معنوی می دهد و نه در روز حساب آن چنان گره ای از کار او می گشاید، حساب قیامت با خداست، کسی که خدا را قبول ندارد، از چه کسی پاداش دریافت خواهد کرد؟ ---🔸💠🔸---🔸💠🔸---🔸💠🔸--- @nasimehayaat
🔹💠🔹نسیمی از قرآن🔹💠🔹 🟩 ذکر 🔸🔹«يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذكُرُواْ ٱللَّهَ ذِكرٗا كَثِيرٗا» (احزاب/٤١) اى اهل ايمان! خدا را بسيار ياد كنيد. 🔸تنها عملی که خداوند با قید «کثیر» مومنان را بر آن امر فرموده، ذکر خود او است، بی آنکه حد و اندازه ای برای آن مشخص نموده باشد. 🔸یاد خدا مقید به زبان یا ساحت دیگری از وجود انسان نشده است. حتی اگر به زبان نتوان ذکر او گفت، به دل می توان. ذکر قلبی بدین معنا است که انسان خود را در محضر خدا ببیند. 🔹 🔹 🔹 💠@nasimehayaat
🔹💠🔹نسیمی از قرآن🔹💠🔹 🟩 ده شب تمام کننده 🔸🔹«وَ وَٰعَدنَا مُوسَىٰ ثَلَٰثِينَ لَيلَةٗ وَأَتمَمنَٰهَا بِعَشرٖ فَتَمَّ مِيقَٰتُ رَبِّهِۦٓ أَرۡبَعِينَ لَيلَةٗۚ» (اعراف/١٤٢) و با موسى [براى عبادتى ويژه و دريافت تورات] سى شب وعده گذاشتيم و آن را با [افزودن] ده شب كامل كرديم. 🔸چرا در این آیه وعده خداوند حکیم با موسی علیه‌السلام به صورت ۳۰+۱۰ ذکر شده و از همان ابتدا مانند آیه ۵۱ سوره بقره نفرموده است «اربعین لیله»؟ ▫️پاسخ آن است که یک دلیل جدا ذکر نمودن این ده شب، شرافت و ویژگی خاص آن است، با این ده شب بود که میعاد حضرت موسی کامل شد. بنابراین، از میان این چهل شب، ده شب آخر اهمیت و فضیلت بیشتری از جهت تقرب به خداوند بزرگ دارد. 🔹 🔹 🔹 💠@nasimehayaat
🔹💠🔹نسیمی از قرآن🔹💠🔹 🟩 فریب بزرگ! 🔹🔸«يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّ وَعدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ ٱلحَيَوٰةُ ٱلدُّنيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِٱللَّهِ ٱلغَرُورُ» (فاطر/٥). ▫️اى مردم! بى ترديد وعدۀ خدا [دربارۀ قيامت] حق است، پس اين زندگى دنيا [ى زودگذر،] شما را نفريبد و شيطان فريبنده، شما را [به كرم] خدا مغرور نكند. ☑️ عامل اصلی نفوذ شیطان در انسان، فریفته شدن به توهمات زندگی دنیوی است. ▫️او برای اینکه حیله ای مخدر گونه نثار انسان دلباخته و دلبسته به دنیا کند، به گونه ای که تا زمان بیدار نشود! تلاش می کند او را «بسیار» فریب دهد. این فریب بزرگ با مغرور ساختن انسان به صورت می پذیرد! بدین صورت که: تو هر آنچه خواستی کن! خدا کریم و بخشنده است! ▫️غَرُورُ؛ به معنای بسیار فریب دهنده، از اسامی در قرآن کریم است. وعده خداوند در مورد حق است و حساب و کتاب آن روز بزرگ جدی است! ▫️بنابر توصیه پیامبر عزیز و خاندان آن حضرت(ع) مومن باید بین خوف و رجاء زندگی کند؛ نه یکسره ترس باشد که نا امید شود و نه تماما امید که و فریفته شود. 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 💠@nasimehayaat
🔹💠🔹نسیمی از قرآن🔹💠🔹 🟩 دوستان خدا مشتاق بازگشت به سوی او هستند 🔹🔸«قُل يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ هَادُوٓاْ إِن زَعَمتم أَنَّكُم أَوۡلِيَآءُ لِلَّهِ مِن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلمَوتَ إِن كُنتُم صَٰدِقِينَ» (جمعه/٦). 🔹بگو: اى يهوديان! اگر گمان مى كنيد كه فقط شما دوستان خداييد نه مردم ديگر، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راستگوييد [چون دوستان خدا براى رسيدن به لقاء او مشتاق مرگ هستند ] 🔹دوستان خداوند به سبب سبکباری و دل بریدن از تعلقات دنیا همواره آماده هجرت، بلکه مشتاق بازگشت به سوی خداوند متعال هستند. کسانی که چنین ادعایی دارند ولی ویژگی ذکر شده را ندارند، مانند یهودیان مذکور مدعیان دروغین محبت و دوستی حضرت حق هستند. 🔹 «...بگوى كه اى آنان كه جهود شده ايد... اگر دعوى مى كنيد كه شما دوستان خداييد... تمنّاى مرگ كنيد. اگر راست گيريد در اين دعوى همه تمنّاى او آن باشد كه از اين زندان بجهد و بدان راحت پيوندد، چنان كه حضرت اميرالمؤمنين صلوات اللّٰه و سلامه عليه گفت: و اللّٰه لا ابالي وقع الموت علىّ ام وقعت على الموت، و چون آن ضربت رسيد او را كه دانست كه از دنيا بخواهد رفت، [گفت] : فزت و ربّ الكعبة، ظفر يافتم به خداى كعبه، براى آن كه بر يقين بود كه چگونه مى رود و كجا مى رود.»(روض الجنان، ج۱۹، ص ۱۹۶) 🔹 🔹 🔹 🔹 💠@nasimehayaat
🔹💠🔹نسیمی از قرآن🔹💠🔹 🟩 هیچ بدون اجابت نیست 🔸🔹«وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَليَستَجِيبُواْ لِي وَ ليُؤمِنُواْ بِي لَعَلَّهُم يَرشُدُونَ.» (بقره/١٨٦) هنگامى كه بندگانم از تو دربارۀ من بپرسند، [بگو:] يقيناً من نزديكم، دعاى دعا كننده را زمانى كه مرا بخواند اجابت مى كنم؛ پس بايد دعوتم را بپذيرند و به من ايمان آورند، تا [به حقّ و حقيقت] راه يابند [و به مقصد اعلى برسند] 🔹خداوند دعای هر دعا کننده ای را پاسخ می دهد. 🔹به پاسخ و اجابت خداوند نباید نگاه کودکانه داشت؛ درخواست شونده؛ یعنی خداوند هم حکیم است هم مهربان. مهربانی او باعث می شود دعا بی پاسخ نماند، حکمت او نیز اقتضاء می کند پاسخ حکیمانه باشد. او می داند پاسخ را به چه صورت و در چه زمانی عنایت فرماید. 🔹کلمه داع؛ یعنی دعا کننده مفهومی است که دارای لوازمی است. باید شرایطی مهیا شود تا بتوان عنوان را به کسی اطلاق کرد، همان طور که اگر قرار باشد به کسی عنوان پزشک اطلاق شود، لازم است آن شخص ویژگی هایی داشته باشد. 🔹اینکه در برخی روایات گفته شده است دعای برخی افراد مستجاب نمی شود، به این مفهوم است که آن افراد و دعا کننده نیستند که دعایشان مستجاب نمی شود. دعا کنندگی یک لقلقه زبان یا یک آرزوی خام نیست که در قالب الفاظی بنشیند، بلکه خواسته عمیق روحی انسانی است که فاصله بین عالم ماده تا عالم معنا را از رهگذر اخلاص و سوز و گداز قلبی طی می کند. 🔹 🔹 🔹 💠@nasimehayaat
🔹💠🔹نسیمی از قرآن🔹💠🔹 🟩 حج؛ قصد ولی خدا 🔸🔹«وَ أَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلحَجِّ يَأتُوكَ رِجَالا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ يَأتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ» (حج/٢٧) و در ميان مردم براى حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريك اندام [چابك و چالاك] كه از هر راه دور مى آيند، به سوى تو آيند. 🔹خداوند بزرگ به ابراهیم امر فرمود برای حج فراخوان و دعوت عمومی بده تا هر کسی، هر گونه که می تواند بیاید، سواره یا پیاده. 🔸مقصد این آمدن کجاست؟ خانه یا ابراهیم؟ البته خانه بیت الله و مقدس و مقصد است، ولی آیه می فرماید: «يَأتُوكَ» به نزد تو بیایند ابراهیم! تو که صاحب ولایتی حتی ولایت بر بیت الله! از این بیان مشخص می شود که درک محضر ولی خدا مقصد مقصد است. 🔹توجه به عبارت «بِٱلحَجِّ يَأتُوكَ» به وضوح بیان می فرماید که حج در نزد اعتبار دارد، نفرمود: «بالحج یاتوا الکعبه»، یا «بالحج یاتوا البیت»، چرا که اولا: مفهوم کعبه یا بیت در کلمه حج مندرج است ثانیا: خود حج وسیله ای است برای بار یافتن به محضر مقدس کسی که قلبش باطن کعبه و «بیت المعمور» الهی است. 🔸امام محمد باقر عليه السلام: «تَمامُ الحَجِّ لِقاءُ الإمامِ» .(الکافي ج ۴، ص ۵۴۹) حجّ با ملاقات امام تمام می شود. 🔸امام محمد باقر عليه السلام : «إنَّما اُمِرَ النّاسُ : أنْ يَأتوا هذهِ الأحْجارَ فيَتطوّفوا بها ، ثُمَّ يَأتُونَنا فيُخْبِرونا بوَلايَتِهِم ، و يَعْرِضوا علَينا نُصْرَتَهُم»(عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۲، ص ۲۶۲) 🔹 🔹 🔹 🔹 💠@nasimehayaat
🔹💠🔹نسیمی از قرآن🔹💠🔹 🟩 انسان در روز قیامت به همراه خود حاضر می شود 🔸🔹«يَومَ نَدعُواْ كُلَّ أُنَاسِۭ بِإِمَٰمِهِم فَمَن أُوتِيَ كِتَٰبَهُۥ بِيَمِينِهِۦ فَأُوْلَـٰٓئِكَ يَقرَءُونَ كِتَٰبَهُم وَلَا يُظلَمُونَ فَتِیلا» (اسراء/٧١). ▫️[ياد كن] روزى را كه هر گروهى از مردم را با پيشوايشان مى خوانيم؛ پس كسانى كه نامۀ اعمالشان را به دست راستشان دهند، پس آنان نامۀ خود را [با شادى و خوشحالى] مى خوانند و به اندازۀ رشتۀ ميان هستۀ خرما مورد ستم قرار نمى گيرند. 🔹هر انسانی ناگزیر از پیشوای حق یا باطلی پیروی و تبعیت می نماید. این پیروی که از جنس همراهی است، در قیامت ظاهر و آشکار شده و هر فردی به همراه پیشوای خود در محضر خداوند حاضر می شود. 🔹صاحب تفسیر روض الجنان نوشته است: «ابو القاسم عبيد اللّه بن عامر الطّائىّ روايت كرد از پدرش از [امام] رضا عليه السّلام از پدرش از پدرانش از اميرالمؤمنين عليه السّلام كه، رسول عليه السّلام در اين آيت گفت: فردا قيامت هر قومى را به چند چيز بازخوانند: به امام زمانشان كه به او اقتدا كرده باشند و به سنّت پيغامبرشان و به كتاب خدايشان» 🔹 🔹 🔹 🔹 💠@nasimehayaat
🔹💠🔹نسیمی از قرآن🔹💠🔹 🟩 به همراه راستگویان باشید 🔸🔹 يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ ٱلصَّـٰدِقِينَ (توبه/١١٩) ▫️اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از خدا پروا كنيد و با صادقان باشيد. 🔸مصداق کامل و بارز صادقان اهل بیت علیهم السلام هستند، از همین رو در روایات متعددی از طریق شیعه و سنی امیرالمومنین علی علیه السلام مصداق صادقان در این آیه ذکر شده است. 🔸حاکم حسکانی از مفسران اهل سنت در شواهد التنزیل نوشته است:«این آیه به طور خاص در شأن علی علیه السلام نازل شده است»(ج ۱، ص ۳۴۱). 🔸شیخ ابوالفتوح رازی از مفسران شیعه نوشته است: «... از عبد اللّه عباس كه او گفت: اى مع على بن ابى طالب و اصحابه، گفت: با على أبو طالب باشى و اصحابان او. جابر ابن عبد اللّه انصارى روايت كرد از ابو جعفر الباقر عليه السّلام كه گفت: مع الصادقين [اى] مع آل محمد، با آل محمّد باشى.»(روض الجنان،ج۱۰، ص ۷۵) 🔹 🔹 🔹 🔹 💠@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن بندگان خالص شده خدا(۱) 🔹«وَ ما تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ.» (صافات/۳۹ و ۴۰)؛ و جز آنچه كه همواره انجام مى داديد، پاداش داده نمى شويد.جز بندگان خالص شدۀ خدا [كه از هر كيفرى در امانند، ] 🔸مومنان طایفه ویژه ای هستند که از مومنان در قرآن کریم متمایز بوده و ویژگی های بسیاری برجسته ای دارند. 🔸آنان، به طور کلی، کسانی هستند که خداوند آنان را برای خود خالص نموده و هیچ کس دیگر سهمی در آنان ندارد. آنان جز خدا به چیز دیگری تعلق خاطر ندارند و در قلب آنان جز خدا وجود ندارد(المیزان/ ج۱۷/ ص۱۴۵). 🔸 چنان که در بخش های بعدی خواهد آمد واصلان به مقام هستند. ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن بندگان خالص شده خدا(۲) 🔹«وَ ما تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ أُوْلَـٰٓئِكَ لَهُم رِزق مَّعلُوم » (صافات/۳۹-۴۱)؛ ▫️ترجمه: و جز آنچه كه همواره انجام مى داديد، پاداش داده نمى شويد.جز بندگان خالص شدۀ خدا [كه از هر كيفرى در امانند]براى آنان رزق و روزى معين و ويژه اى است. 🔸همه در روز قیامت مطابق اعمالشان جزا داده می شوند، جز ؛ آنها چون خالص شده برای خدا بوده اند، طبق لطف و کرم الهی که عظمت آن برای ما ناپیدا است، پاداش داده می شوند، به یک عبارت بی حساب. 🔸یکی از این پاداش های عظیم، است. معلوم در اینجا به معنای محدود نیست، بلکه به معنای خاص و است. ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن بندگان خالص شده خدا(۳) 🔹«فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ.» (صافات/۷۳ و ۷۴).ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود! مگر بندگان مخلص خدا 🔸مومنان ممتاز؛ یعنی همان مُخْلَصِينَ حتی اگر در محیط نزول عذاب خدا بر کافران باشند، خداوند متعال به شیوه ای که خود می داند(با خارج کردن آنان از میان آنان یا هر شیوه دیگری) آنها را نجات می دهد. ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن بندگان خالص شده خدا(۴) 🔹فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (صافات/127 و 128). امّا آنها [قوم الیاس نبی(ع)] او را تكذيب كردند؛ ولى به يقين همگى (در جهنم) احضار مى‏شوند، مگر بندگان مخلص خدا. 🔸؛ از جهنم و عذاب آخرت کاملا رها و مبرا هستند، چرا که آنان خالص برای خدا هستند و غیر او در دل آنان نیست. 🔸از آیات فوق مشخص می شود جز الیاس نبی علیه السلام، افراد مخلص دیگری نیز در قوم او بوده اند(المیزان، ج ۱۷، ۱۵۸). بر این اساس این مقام اختصاص به پیامبران ندارد و غیر پیامبران نیز می توانند به مقام مخلصون دست یابند. ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن بندگان خالص شده خدا(۵) 🔹«سُبحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلمُخلَصِينَ»(صافات١٥٩ و ۱۶۰) خدا از آنچه او را به آن توصيف مى كنند، منزّه است، مگر بندگان خالص شدۀ خدا. 🔸فقط توصیف مُخلَصِین از خداوند توسط خداوند معتبر شناخته شده است، چرا؟ چون وصف دیگران محدود و شایسته خداوند نیست. 🔸 چگونه توصیف مخلصین از خداوند با آنکه آنان نیز محدودند معتبر شناخته شده است؟ پاسخ: وصف کلامی مخلصین از خداوند نیز از محدودیت برخوردار است،چرا که لفظ ذاتا محدود است، چنانکه رسول خدا که سید و سرآمد مخلصان است فرموده اند: «لا أحصي ثناء عليك أنت كما أثنيت على نفسك» آنچه در توصیف خداوند متعال از جانب مخلص محوریت دارد، او است نه صرف کلام او. نفس مخلصین از شراکت غیر خدا پاک است و خدا آنان را برای خود خالص نموده و غیر خود را از یاد آنان برده است(المیزان، ج ۱۷، ص۱۷۳). 🔸نفسی که به درجه فی الله رسیده باشد، به طور کامل از غیر خدا و حتی از خود فانی می شود، چنین نفسی آن ظرفیت را دارد که آینه شایسته کمالات حق تعالی شود. حدیث قدسی زیر نیز بیانگر چنین حقیقتی است: «لَمْ يَسَعْنِي سَمَائِي وَ لاَ أَرْضِي وَ وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي اَلْمُؤْمِنِ.»(بحار الانوار، ج ۵۵، ص ۳۹). آسمان و زمینم مرا فرا نگیرد، ولی قلب بنده مومنم مرا فرا می گیرد. 🔸احادیث که مضمون آنها مساوی بودن معرفت نفس با معرفت رب است همه به این واقعیت عظیم اشاره دارند، واقعیتی که شایسته است انسان بیدار دل، شب و روز در آن بیندیشد! ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن بندگان خالص شده خدا(۶) 🔹«وَ إِن كَانُواْ لَيَقُولُونَ لَو أَنَّ عِندَنَا ذِكۡرٗا مِّنَ ٱلأَوَّلِينَ لَكُنَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلمُخلَصِينَ فَكَفَرُواْ بِهِۦۖ فَسَوفَ يَعلَمُونَ» (صافات/۱۶۷ - ١٧٠). ▫️و مشركان [پيش از بعثت پيامبر] قاطعانه مى گفتند: اگر نزد ما كتابى چون كتاب هاى آسمانى پيامبران پيشين بود،بى ترديد از بندگان خالص شدۀ خدا مى شديم ولى [هنگامى كه قرآن را براى هدايت آنان نازل كرديم] به آن كافر شدند و به زودى [و زر و وبال كفرشان را] خواهند دانست 🔸ذکر یا همان کتاب آسمانی؛ یعنی قرآن کریم کتاب انسان سازی و عروج آدمی به مقام مُخلَصِين است.‌ 🔸 مشرکان هر چند از باب بهانه می گویند اگر کتابی مانند پیشینیان داشتیم از مخلصان می شدیم، ولی خدا اصل این حرف که «کتاب آسمانی انسان را به درجه مخلصان می رساند» را تأیید فرموده، بهانه آنان را مردود اعلام می کند. 🔸از این آیات کریمه می توان فهمید حتی اگر مشرک و کافر نیز به قرآن مومن و متمسک شود حداقل به درجاتی از مقام مخلصین خواهد رسید. 🔸توضیح مطلب آنکه این آیات در قالب یک استدلال منطقی مرتب شده اند: ➖اگر نزد ما كتابى چون كتاب هاى آسمانى پيامبران پيشين بود[و به آن ایمان می آوردیم]، ➖بى ترديد از بندگان خالص شدۀ خدا مى شديم، ➖ولى به آن كافر شدند... [نتیجه: پس از بندگان مخلص نشدند.] 🔸بنابر این، به قرآن و تمسک عملی به آن انسان را خاص و ویژه حریم کبریایی خواهد نمود. ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن بندگان خالص شده خدا(۷) 🔹«وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ.» (یوسف/24) آن زن قصد او كرد؛ و او نيز- اگر برهان پروردگار را نمى‏ديد- قصد وى مى‏نمود! اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم؛ چرا كه او از بندگان مخلص ما بود 🔸کسی که به مقام رسیده باشد، در بزنگاه های حساسی که زمینه لغزش وجود دارد، از جانب خداوند دستگیری می شود:«كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ» 🔸از بیان آیه مشخص است که این امداد الهی مختص پیامبران نیست و هر کسی که از مخلصین باشد، مشمول این لطف الهی می شود؛«إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ». ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن بندگان خالص شده خدا(۸) 🔹«قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» (حجر/39 و 40). [شیطان]گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهاى مادّى را) در زمين در نظر آنها زينت مى‏دهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.» 🔸زمین ظرف تزیین و اغوای شیطان ملعون است. او تزیین و زیباسازی زشتی ها یا جذابیت های فانی را برای همه انجام می دهد «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ»، ولی نمی تواند همه را اغواء کند «وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِين.» 🔸شیطان نمی تواند «مُخْلَصِين» را اغواء و گمراه کند. دلیل این امر هم همان طور که قبلا ذکر شد این است که آنان به قدری خود را خالص ساخته اند که در پی آن خداوند آنان را برای خود خالص، خاص و ویژه کرده است. جز خدا را نمی بینند و جز خدا سهمی در آنان ندارد. ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن حقیقت تعلقات دنیوی 🍁|«ٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّمَا ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ...كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ٱلْكُفَّارَ نَبَاتُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَٰمًا...»|🍁 (بخش هایی از آیه ۲۰ سوره حدید). ترجمه: ▫️بدانيد كه زندگى دنيا [يى كه دارنده اش از ايمان و عمل تهى است،] فقط بازى و سرگرمى ... است، [چنين دنيايى] مانند بارانى است كه محصول [سبز و خوش منظره اش] كشاورزان را به شگفتى آورد، سپس پژمرده شود و آن را زرد بينى، سپس ريز ريز و خاشاك شود!!... ▫️از نظر قرآن کریم حقیقت و باطن تعلقات دنیوی اخروی است و انسانی که خود را به بفروشد زیانکار واقعی است. علاج کار هم رفع تعلقات است که در فرهنگ دینی ما با عنوان شناخته می شود. قرآن دنیا نیست، بلکه دل بریده از آن به صورت حقیقی و واقعی است. ▫️شعر: 🍂| باش در این بی بقا که زود رنگ می بازد چو پاییزی درختان، خشک و زرد.|🍂 (جواد محمدی) ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ ▫️@nasimehayaat
💠 نسیمی از قرآن شرافت وحی محمدی(ص) 🔹🔸«شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحا وَٱلَّذِيٓ أَوۡحَينَآ إِلَيكَ وَمَا وَصَّينَا بِهِۦٓ إِبرَٰهِيمَ وَ مُوسَىٰ وَ عِيسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِيمُواْ ٱلدِّينَ...» (شوری/ ١٣) ترجمه: از دين آنچه را به نوح سفارش كرده بود، براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم؛ و آنچه را به ابراهيم و موسى و عيسى به آن توصيه نموديم [اين است] كه: دين را برپا داريد ... 🔸با آنکه اصطلاح در سایر آیات قرآن کریم برای دیگر انبیاء به کار رفته است در این آیه به پیامبر خاتم مختص شده و برای دیگران که از اکابر انبیاء نیز هستند از واژه «وَصَّىٰ» (توصیه) استفاده شده است. این شیوه بیان حکایت از شرافت و ممتاز بودن وحی محمدی(ص) نسبت به وحی بر سایر پیامبران اولوالعزم دارد. 🔸 قرآن کریم به ما؛ یعنی امت رسول خاتم می فهماند که شریعت محمدی(ص)، ویژه ترین و جامع ترین شریعتی است که بر بشر نازل شده و امت های پیشین از آن محروم بوده اند. 🔸 در این نعمت بزرگ الهی تدبر بسیار باید روا داشت و جبهه شکر بر درگاه الهی سایید که ما را در زمره امت صلی الله علیه و آله قرار داده است ▫️ ▫️ ▫️ ▫️ @nasimehayaat
بسم الله الرحمن الرحیم 💠 حکمت های قرآنی اگر احساس می کنی قلب و دلت نسبت به معنویات، قفل است و حالت قبض دارد، با قرآن بخوان! «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»(محمد/۲۴). 🔰اینجا نسیمی از حیات جاری است👇 @nasimehayaat | نسیم حیات
---🔹💠🔹---🔹💠🔹---🔹💠🔹--- 🔸💠🔸نسیمی از قرآن 🔸🔹«...وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها» ... و زمین را پس از آن گسترانید 🔸این آیه کریمه به ؛ گسترش یا پیدایش سطح زمین اشاره دارد. در سوره شمس نیز به همین موضوع اشاره فرموده است: «وَٱلأرۡضِ وَمَا طَحَاهَا»(شمس/ ٦) و [سوگند] به زمين و آنكه آن را گستراند 🔸در هر دو سوره و پیش از آیات ذکر شده، از آسمان ها سخن رفته است: ▫️«ءَأَنتُم أَشَدُّ خَلقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُۚ بَنَاهَا رَفَعَ سَمكَهَا فَسَوَّىٰهَا» (نازعات/٢٧ و ۲۸) آيا آفريدن شما [پس از مرگ] دشوارتر است يا آسمان كه او آن را بنا كرد؟ سقفش را برافراشت، پس آن را درست و نيكو قرار داد... ▫️«وَٱلسَّمَآءِ وَمَا بَنَاهَا» (شمس/٥) و[سوگند] به آسمان و آنكه آن را بنا كرد 🔸این در حالی است که در برخی سوره ها ظاهراً به خلقت زمین پیش از آسمان پرداخته شده است: «هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلارۡضِ جَمِيعا ثُمَّ ٱستَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبعَ سَمَٰوَٰتٖۚ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيم.» (بقره/ ٢٩) اوست كه همۀ آنچه را در زمين است براى شما آفريد، سپس آفرينش آسمان را [كه به صورت ماده اى دود مانند بود] اراده كرد و آن را به شكل هفت آسمان [همراه با نظامى استوار] درست و نيكو قرار داد؛ و او [به قوانين و محاسباتِ ] همه چيز داناست. 🔸با تدبر در کلام الهی مشخص می شود که هیچکدام از آیات، چه در مورد زمین و چه آسمان، به ترتیب خلقت آسمان و زمین و تقدیم و تأخر آنها نپرداخته اند، بلکه سخن در مراتب تدریجی و تکمیلی خلقت آنها، یا دوره های مختلف آفرینش زمین و آسمان است. 🔸در آیات و (نازعات/ ۳۰؛ شمس/۶) صرفا به گسترانیدن زمین اشاره شده است، نه اصل خلقت و پیدایش زمین. مرحله آغاز در زمین است، نه پیدایش زمین. 🔸در آیات پیش از آیات و (که هر دو یک معنا دارند)، به تقدم خلقت و پیدایش آسمانها پرداخته نشده است. زیرا، هر چند در آیه ۲۷ سوره نازعات به بنای آسمان ها اشاره شده است، ولی کاربرد «دحو» پس از آن برای زمین صرفا به گسترانیدن زمین توجه می دهد نه به اصل خلقت آن، بنابراین این آیات اصولا در صدد بیان ترتیب آفرینش نیستند. در سوره شمس نیز موضوع به همین صورت مطرح شده است. 🔸در آیه ۲۹ سوره بقره نیز، ماجرا به همین شکل است، خصوصا کاربرد حرف «فی» قبل از «الارض» به محتویات زمین اشاره دارد، نه خود زمین. منظم کردن هفت آسمان نیز تنها به آراستن آسمانها در قالب عدد هفت، که مرحله پس از دخان بودن هست، پرداخته است. شایان ذکر است که کلمه «ثم» در این آیه، لزوما به معنای تاخیر زمانی نیست، بلکه می تواند به تاخیر و توالی بیانی معطوف باشد. ---🔹💠🔹---🔹💠🔹---🔹💠🔹--- @nasimehayaat