عشقی است در میان دل ما که کیمیاست
این عشق،این جنون، همه ی آبروی ماست
روزیه ماست نوکریه خوب خانهای
آقای ما کریم و جوانمرد و باوفاست
ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم
جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست
سر میدهیم و منت مردم نمیکشیم
هستیم سائلان حسین تا خدا خداست
شکرخدا حسین شده زندگی ما
شکرخدا که در دل ما عشق کربلاست
جای گلایه نیست که تکفیر میشویم
داریم با حسین حسین پیر میشویم
من رعیت و غلام، تو سلطان کربلا
من مور ناتوان، تو سلیمان کربلا
دستی که بین عرش نوشته تو را امیر
من را نوشته است پریشان کربلا
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
دست بر سینه، اَدب حکم کند وقت قیام
رو به اربابِ دو عالم دهی هرصبح سلام
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جواد_سنجه_ونلی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
قلبم برای صحن تو پر در می آورد
هر روز، کوله بار سفر در می آورد
تا ساعتی بحال خودش می کنم رهاش
در بین زائران تو سر در می آورد
از زیر پای خیل زیارت کنندگان
دائم به جای خاک، گهر در می آورد
از بین گرد و خاک کف صحنِ کربلا
نابرده رنج، گنج وَ زر در می آورد
در پیش تندبادِ بلاهای روزگار
با ذکر #یا_حسین سپر در می آورد
این ذکر #یا_حسین عجب گریه آور است
اشک از نهادِ سختِ حَجَر در می آورد
این دائم البکاءِ تو تلخی ندیده است
از اشکِ شور، قند و شکر در می آورد
تاثیر داغ توست، اگر داد میزنم
الحق که روضه هات، جگر در می آورد
صبرم زیاد هست، ولی تو قبول کن
دوری ز کربلات، پدر در می آورد
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
چون شمع سحرگاه مرا کشته ی خود کن
حیف است که گریان تو سر داشته باشد
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محسن_فرامرزی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین
نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین
من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام
شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین
من عهد کرده ام که به پایت بایستم
سرباز لشکر حرم زینبم حسین
گریه برای توست همان اصل دین ما
با این حساب مؤمن این مذهبم حسین
با یاد اربعینِ حرم گریه می کنم
شکر خدا که خادم این موکبم حسین
شیرین ترین عبادت من گریه بر شماست
شیرین ترین عبادت روز و شبم حسین
من را غلام خانه ی زینب حساب کن
نه مقبلم، نه محتشم و حاجَبم حسین
لطفی کن و دوباره به من کربلا بده
رحمی کنید، کرببلا واجبم حسین
تا وقت مرگ نام تو را جار می زنم
زیباترین ترانه ی روی لبم حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
اگر از حال دل نـوکر خود جویـایی
به خدا هیچ ملالی نَبُوَد، غیر حرم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_یزدانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
در راه غمت هرچه بلا بود خریدیم
یک عمر از این روضه به آن روضه دویدیم
یک روز در آغوش پدر روز دگر هم
با پای عصا سینه زنان سینه دریدیم
یک عمر از این نافله ها بار نبستیم
از اشک عزایت به کجاها که رسیدیم
هر ذکر که گفتیم پری باز نکردیم
یک آه برای تو کشیدیم و پریدیم
حسرت به دل هر نفس سوخته هستیم
جز آن نفسی را که برای تو کشیدیم
صد بار چو آیینه به پای تو شکستیم
یک بار اگر روضه گودال شنیدیم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
دست بر سینه گذارید سلامی بدهیم
تا #شب_جمعه همه زائر ارباب شویم
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محسن_حیدری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@navaye_asheghaan
در میزبانیِ تو اگر میل و رغبت است
مِهمانیام برای تو اسباب زحمت است
ما در مُضیف خانهی تو قد کشیدهایم
این سرگذشتِ اکثر اولاد رعیت است
ما نان خور توییم و تو هم نانرِسان ما
نان خوردنِ به نرخ شما هم سعادت است
ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست
در محضر کریم تمنا چه حاجت است؟
درمانده ایم، آخر سالی مدد بده
چشم گدا به دست امیرِ سخاوت است
فکری برای این شب عید گدا کنید
دخلم کم است و خرج ولی بی نهایت است
مردم همه پیِ سفر و ما نشستهایم
ماراسفرخوش است که قصدش زیارت است
بالای پشتبامم و رو سمت #کـربلا
آقا مگر نه اینکه عملها به نیت است؟
فطرس پرش شکسته و من هم دلم شکست
دستی بکش که دردسرم این جراحت است
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
آخرسال است شايد آخرين سال من است
من برایت گریه کردم گریه هایم را بخر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير،
پیشاپیش فرارسیدن #عید_نوروز و حلول #ماه_مبارک_رمضان مبارک 🌺
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_میثم_نجفی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@navaye_asheghaan
روضه دارم من و افطار لبم نان حسین
رزق ماه رمضانم همه احسان حسین
پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود
زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین
مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت
تا که من هم بشوم بی سروسامان حسین
به گمانم که شود چادر زهرا سپرش
هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین
این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد
هرکه در روضه شود مضطر و نالان حسین
هرچه فخر است در عالم همه از مکتب اوست
همه از کرب و بلا باشد و میدان حسین
جان اگر هست به تن هدیه ی جانیست که داد
همهی هستی من زاده شد از جان حسین
تاج عزّت به سرم بست ز اشک غم خود
اینچنین شد که شدم تابع فرمان حسین
گفت با عزٌت خود خو کن و ذلت مپذیر
با چنین کار نشستم سر پیمان حسین
روزه را روضه نوشتم به غلط تا شاید
بنویسند مرا خادم و گریان حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
شبهاىِ جمعه سر به هوا ميشود دلم
از بس که ميزند به سرِ من هواى تو
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدکاظم_توفیقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@navaye_asheghaan
روضه دارم من و افطار لبم نان حسین
رزق ماه رمضانم همه احسان حسین
پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود
زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین
مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت
تا که من هم بشوم بی سروسامان حسین
به گمانم که شود چادر زهرا سپرش
هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین
این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد
هرکه در روضه شود مضطر و نالان حسین
هرچه فخر است در عالم همه از مکتب اوست
همه از کرب و بلا باشد و میدان حسین
جان اگر هست به تن هدیه ی جانیست که داد
همهی هستی من زاده شد از جان حسین
تاج عزّت به سرم بست ز اشک غم خود
اینچنین شد که شدم تابع فرمان حسین
گفت با عزٌت خود خو کن و ذلت مپذیر
با چنین کار نشستم سر پیمان حسین
روزه را روضه نوشتم به غلط تا شاید
بنویسند مرا خادم و گریان حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
شبهاىِ جمعه سر به هوا ميشود دلم
از بس که ميزند به سرِ من هواى تو
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدکاظم_توفیقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@navaye_asheghaan
نشسته ام سراین سفره تا گذشت کنی
مرا ببخشی و باز ای خدا گذشت کنی
به افتتاح و ابوحمزه اتکا کردم
که با فراز فرازِ دعا گذشت کنی
تمام عمر خودم بارها خطا کردم
چه میشود که توهم بارها گذشت کنی
دلت میاید اگر بین شعله ها باشم؟
اراده کن که ازین بینوا گذشت کنی
نوای فاطر #یا_فاطمه گرفتم که
به نام نامی #خیرالنسا گذشت کنی
مقیم مسجد ارکـم امیدوارم من
در این حریم سراسر صفا گذشت کنی
کبوتر #حـرم_مشهدم چه بهتر که
دم شلوغی #باب_الرضا گذشت کنی
بَدَم قبول، ولی ای کریم ممکن نیست؟
برای رفتن تا #کــربـلا گذشت کنی؟
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
#سحر_چهاردهم ذکر منِ بی سروپا
شده العفو به حق #حسن و #خون_خدا
من که از دوری این فاصله ها خسته شدم
می شود در #حرمت روزیِ من اشک و دعا؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدالیاس_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@navaye_asheghaan
خرابه ایست دلی که ز عشق دم نزند
خدا برای دلی اینچنین رقم نزند
خدا کند که پس از روزه داری ام، نفسم
شبانه روز فقط حرف از شکم نزند
رسیده ام به سرایی که صاحبش عمریست
نزد ز معصیتم حرف، باز هم نزند
کجا رود؟ چه کند؟ با که درد خود گوید
اگر که بنده ی عاصی درِ حـرم نزند؟
من آمدم که ازین پس، گناه و معصیتم
بساط بندگی ام را دگر بهم نزند
به روز حشر بگویم که دوستش دارم
چنانچه لطف کند مهر بر لبم نزند
دخیل اهل کسایم، چه بی پناه شده است
کسی که رو به خدایان ذوالکرم نزند
ز عشقبازی و دلدادگی چه می فهمد؟
میان صحن نجف هر کسی قدم نزند
حسین خون خدا هست و من گدای حسین
گدا چگونه دم از خون محترم نزند؟
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
روزی ام کن سحری گوشه ی بین الحرمین
هـوسی جـز #سفـر_کـرببلا نیست مـرا
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حسین_معزغلامی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.@navaye_asheghaan
گفتم حسین قفل دلم ناگهان شکست
بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست
در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد
پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست
مجنون که بی محلی لیلا کشید، گفت:
ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست
باید که در طریق ِتو زانویِ درس زد
پیش کسی که پیش شمااستخوان شکست
قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود
بالا نرفت آنکه زد و نردبان شکست
حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد
آن هفته خودبخود دوسه تااستکان شکست
با خطبه اش به کوفه نشان داده خواهرت
زینب نخورده است در این امتحان شکست
در پيش هيچ كس به خدا خم نمى شود
هر قامتى كه محضر اين خاندان شكست
جوری یزید ضربه دستش شتاب داشت
دندان ِتو که جای خودش، خیزران شکست
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
یاغی نیام، ترحمی ای پادشاه حسین
گردن کشیـدهام کـه تماشـا کنم تــورا
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #سیدالشهدا
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@navaye_asheghaan
#روضه_اربعین
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
رسید قافله ای
از غم ِ سفر ، لبریز
دوباره زنده شد
آن خاطرات حزن انگیز
یکی یکی همه
نیلی و زرد افتادند
شبیه برگ درختان
به موسم پائیز ...
این روایتِ ها ، فکر نکنی شاعر تصویرسازی کرده ، عبارت ، روایت است ... میگه از بالای شترها ، نزاشتند شتر ها زمین بشینند ، تا رسیدن کربلا ، همه زن و بچه ها خودشون رو پرت کردن روی خاک ...
یکی یکی همه
نیلی و زرد افتادند
شبیه برگ درختان
به موسم پائیز ...
به بوی پیروهنی
هر کدام می گیرند
یکی بهانه ی یوسف
یکی سراغِ عزیز
همه دارند ناله می زنند ، همه دارن شیون می کنند ، دیدی یه جایی پنجاه نفر هم گریه کنند ، یه صدای گریه مشخص ِ، حالا بینِ همه ی گریه های فردا :
صدای شیونی آمد
که جانِ عالَم سوخت
صدای شیونِ زینب
برادرم برخیز ...
#حسین
غریب و خسته
به درگاهت آمدم ، رحمی
که جز ولای تو ام
نیست هیچ دست آویز
#حسین
چونان شدم
که تو می خواستی دَم ِرفتن
ندید اشکِ مرا
این جماعتِ خون ریز
زبان حیدری ام
دم به دم قیامت کرد
نگاه فاطمی ام
شعله های رستاخیز
اگر چه دست مرا
بسته بود دشمنِ تو
اسیر ، من شدم و
او نداشت راهِ گریز
هراسِ دشمنت
از مُحکماتِ قرآن بود
نداشت چاره و
برداشت خیزران به ستیز
دیدحریفِ زینب نمیشه ، دید صدای تو ساکت نمیشه ، دید آبروش داره میره ، دیدم چوبِ خیزران رو بلند کرد ، حسین ...
#حسین
تو سنگ خورده ای ،آری
شکسته ای ، من هم
تو شعله ور شده ای ،
داغ دیده ای ، من نیز
#حسین_جان
زندگی بعدِ تو عذابه
رو دست من جای طنابه
تموم گلهات و آوردم
اما یکی موند توو خرابه
جای کبودی ، رو چشامه
سوغاتی ِ کوفه و شامه
چادرِ خاکیه رقیه
ببین داداش شالِ سیامه
هر کاری کردم که بمونه
اما نشد ، اما نشد ، وای
نَمیره زیرِ تازیونه
اما نشد ، اما نشد
خواستم سرِ تو رو نبینه
اما نشد ، اما نشد
همسفرم شِه ، تا مدینه
اما نشد ، اما نشد
فدای اون زینبی که پنجاه سال همه جا حسینش رو دیده ، رسید کربلا دید حسینش زیرِخاک ِ، حسین ... ان شاءالله هیچ وقت جای خالیِ عزیزت رو نبینی ... زینب طاقت نیاورد ، تا رسید کنار قبر ، گریبانش رو پاره کرد ، تو زیر خاک باشی حسین ، ای حسین ...
@navaye_asheghaan
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( كسي تو سامرا به آقامون تسليت نگفتا )
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( ميدوني دل آدم كجا ميره ؟ يه مرتبه ياد گودال افتادم ، اونجاهم به يتيمان ابي عبدالله كسي تسليت نگفت ... )
زود بود از بهر تو داغ پدر
يابن الحسن
معمولا فاميلا جمع ميشن ، عمو ، دايي، عمه و ديگر بستگان ؛ نميزارن بچه يتيم كنار پيكر پدر بي تابي كنه ، اما برا امام زمان ما اين اتفاق نيفتاد ... حتي كربلا هم اينجوري نبود ... اونجا عمه ي امام زمان بچه هاي ابي عبدالله رو سرپرستي كرد ...
قلب بابَ ت
از شرار زهرِ دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش
از پاتا به سر ، يابن الحسن
طفل بودي ، پيش چشمت
چشم بابا بسته شد 2
تو نگه كردي و او
زد بال و پر ، يابن الحسن
آخ دلم يه جايي رفت ، نگي امشب چرا داره پريشون خواني ميكنه ؟ به خدا دست من نيست ؛ دلم با اين يه بيت رفت كوچه بني هاشم
#حسين_جان
طفل بودي ، پيش چشمت
دست بابا بسته شد
تو نگه كردي و قنفذ ...
كودك 6 ساله بودي
بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشمِ خود
خونِ جگر ، يابن الحسن
قرن ها ، فرياد زهرا مادرت
آيد به گوش
از مدينه بينِ آن ديوار و در
« يابن الحسن ... » 3
مادر؛ كاش بودم
تا علي را يار بودم
من جاي تو
بينِ در و ديوار بودم
مادر شنيدم بارها از پا فتادي
ديدي علي تنها بوَد
باز ايستادي ...
يوسف زهرا بيا
با ما بگو آخر چرا
تُربت زهراست مخفي از نظر
« يابن الحسن ... »
فرمود عقيل ، برو به اون كودكي كه تو حجره هست ، گو بياد ... اومدم ديدم يه ماه شب چهارده ،گوشه ي حجره مشغول عبادته ، آقامون حجت ابن الحسن بود ، تا پيغام رو دادم سراسيمه اومد ؛ سر بابا رو بغل گرفت ، تا امام عسكري اونو ديد ، نفرمود پسرم ، فرمود : يا سيد أَهْلَ الْبَيْتِ اسْقِنَا المَاءٍ .... يعني تشنمه، به من آب بنوشان ... اِسْقِنَا المَاءٍ ... (آخ بميرم ...) هر طوري بود نزاشت بابا لب تشنه از دنيا بره ... امام جواد هم يه كودك 6،7 ساله بود ، نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ... اما لايوم كيومك يااباعبدالله ... حسين ... بميرم ، هر چي صدا زد : جماعت جگرم داره ميسوزه ... جي جوري آبش دادن ؟ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ ... حسين ...
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حجت الاسلام میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( كسي تو سامرا به آقامون تسليت نگفتا )
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( ميدوني دل آدم كجا ميره ؟ يه مرتبه ياد گودال افتادم ، اونجاهم به يتيمان ابي عبدالله كسي تسليت نگفت ... )
زود بود از بهر تو داغ پدر
يابن الحسن
معمولا فاميلا جمع ميشن ، عمو ، دايي، عمه و ديگر بستگان ؛ نميزارن بچه يتيم كنار پيكر پدر بي تابي كنه ، اما برا امام زمان ما اين اتفاق نيفتاد ... حتي كربلا هم اينجوري نبود ... اونجا عمه ي امام زمان بچه هاي ابي عبدالله رو سرپرستي كرد ...
قلب بابَ ت
از شرار زهرِ دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش
از پاتا به سر ، يابن الحسن
طفل بودي ، پيش چشمت
چشم بابا بسته شد 2
تو نگه كردي و او
زد بال و پر ، يابن الحسن
آخ دلم يه جايي رفت ، نگي امشب چرا داره پريشون خواني ميكنه ؟ به خدا دست من نيست ؛ دلم با اين يه بيت رفت كوچه بني هاشم
#حسين_جان
طفل بودي ، پيش چشمت
دست بابا بسته شد
تو نگه كردي و قنفذ ...
كودك 6 ساله بودي
بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشمِ خود
خونِ جگر ، يابن الحسن
قرن ها ، فرياد زهرا مادرت
آيد به گوش
از مدينه بينِ آن ديوار و در
« يابن الحسن ... » 3
مادر؛ كاش بودم
تا علي را يار بودم
من جاي تو
بينِ در و ديوار بودم
مادر شنيدم بارها از پا فتادي
ديدي علي تنها بوَد
باز ايستادي ...
يوسف زهرا بيا
با ما بگو آخر چرا
تُربت زهراست مخفي از نظر
« يابن الحسن ... »
فرمود عقيل ، برو به اون كودكي كه تو حجره هست ، گو بياد ... اومدم ديدم يه ماه شب چهارده ،گوشه ي حجره مشغول عبادته ، آقامون حجت ابن الحسن بود ، تا پيغام رو دادم سراسيمه اومد ؛ سر بابا رو بغل گرفت ، تا امام عسكري اونو ديد ، نفرمود پسرم ، فرمود : يا سيد أَهْلَ الْبَيْتِ اسْقِنَا المَاءٍ .... يعني تشنمه، به من آب بنوشان ... اِسْقِنَا المَاءٍ ... (آخ بميرم ...) هر طوري بود نزاشت بابا لب تشنه از دنيا بره ... امام جواد هم يه كودك 6،7 ساله بود ، نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ... اما لايوم كيومك يااباعبدالله ... حسين ... بميرم ، هر چي صدا زد : جماعت جگرم داره ميسوزه ... جي جوري آبش دادن ؟ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ ... حسين ...
@navaye_asheghaan
#شب_جمعه ست بیا چشم دلت باز نما
پرگشا تا حـرم عشـق، تو پرواز نما
مرغ دل را بنشان داخل بین الحرمین
به حسین بن علی عشق خود ابراز نما
#تل_زینب برو و یاد غـم #زینب کن
تو زیارت به دلـی غـم زده آغاز نما
شب جمعه ست یقین فاطمه هم کرببلاست
دل خود با دل پر از غمش همـراز نما
سر به #شش_گوشه ی مولا بنه و زاری کن
اوست #اربـاب،تو هم نوکـری احراز نما
تا بگـیری تو بـرات نظـر بر حـرمـش
اشکـهـا ریز و نیاز خودت ابـراز نمـا
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
واجب تر از نماز شبم روضة الحسین
جالب تر از بهشت برین جنة الحسین
باشد قرار و وعـده ی عشـاق کــربلا
شبهای جمعه نیمه ی شب قبة الحسین
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@navaye_asheghaan
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا
دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا
شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان
شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا
جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه
جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا
قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده
به روی خاکهای گرم، بی آب و هوا آقا
همیشه اشکهایم شوق زنده ماندنم می داد
مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا
اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت
نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا
برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه
فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا
سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید
نمی افتاد از لبهای خونینت دعا آقا
مرا در بیت آخر می بری آنجا که زینب دید
تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جــان
آتش گرفته دل، ز #فراق هوای تو
دارد بهانه ی #حـرم باصفای تو
آقا دوای زخم دلم یک #زیارت است
جان میدهم به خاطر #کـرببلای تو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رسول_پورمراد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
عید آمد و دل از غم دیرینه شد آزاد
چشمم به دستان حسین بن علی افتاد
دارد در آغوشش عجب شهزاده ای زیبا
غرقِ طوافش ماه و خورشید و نسیم و باد
از دست اربابم رسید عیدی جانانی
ویرانه ی قلبِ منِ آشفته شد آباد
خَلقاً وَ خُلقاً مصطفی بود و محمد بود
در غالب حیدر درخشیده ست و شد ایجاد
ارباب من بابا شد و تقدیرِ خوش فرجام
دردانه ی خوش قد و بالایی به لیلا داد
لطف و کرم آورده با خود شبه پیغمبر
امشب گنهکارانِ بسیاری شوند آزاد
از بند عصیان، از اسارتهایِ نفسانی
با چشمهایش راهِ توبه میشود ایجاد
عرش برین با دست زهرا ریسه بندان شد
شاد است، چونکه شد حسینش صاحبِ اولاد
بر گوش عالم میرسد از دور شش گوشه
میلاد شهزاده علی اکبر مبارکباد
#نـوکـر_نـوشـت:
#حسین_جان♥️
گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری
بهتر آن است غلامِ #علی_اكبر باشم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ولادت با سعادت #شاهزاده_علی_اکبر علیه السلام و #روز_جوان مبارک باد. 🌸
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عـلـی_امــرایـی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
آمدم اینجا دوباره، لشگرت یادش بخیر
قاسم و عون و زهیر و جعفرت یادش بخیر
اولین باری که اینجا آمدم یادت که هست؟
شد رکابم ساقی آب آورت یادش بخیر
اولین باری که اینجا پهن شد سجاده ام
با اذان دلـربای اکبرت یادش بخیر
حال، من برگشته ام اما نه مثل بار قبل
قامت مانند سرو خواهرت یادش بخیر
از امانتداری ام دارم خجالت می کشم
بچه های من فدای دخترت، یادش بخیر
روضه ی دیروزمان این بود با بی بی رباب
ای عروس مادر من اصغرت یادش بخیر
من خودم اینجا به جسمت پیرهن پوشانده ام
دستباف یادگار مادرت یادش بخیر
رفتی و با اشکهایم بدرقه کردم تو را
ای برادر آن وداع آخرت یادش بخیر
مثل جدم می شدی در پیش چشمان همه
وای من عمامه ی پیغمبرت یادش بخیر
ساربان در پیش چشمان خودم حراج کرد
گوشواره هام...نه انگشترت... یادش بخیر
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
ای سایه ی روی سر #زینـب نظری کن
در دل به جز از حسرت دیدار شما نیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين🚩
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی🕌
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_
احمد_گودرزی 🌷
اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
━━━━━━◈❖🔹🔆🔹❖◈━━━━━
«#یاصَاحِبَ_الزَّمان_اَدْرِکنی»
«#یاصَاحِبَ_الزَّمان_أغِثنی»
@navaye_asheghaan
دست من را ول نکن، دنیا خرابم می کند
در هیاهو، زیر دست و پا خرابم می کند
بین هیئت، وقت روضه گرم تسبیح توام
دور از گـرمـای تو، سرمـا خرابم می کند
غیبت و تهمت شده کارم حواسم نیست که
آخرش این حـرفـهـا، یکجا خرابم می کند
جرمهایم را که تو می بخشی و خط می زنی
آه، پیش چشم تو امّا خرابم می کند
اشکهایم را بگیر و معصیتها را ببخش
شرم این بار گنه، فردا خرابم می کند
دل پریشانم از اینکه معصیتهای زیاد
پیش چشم حضرت زهرا خرابم می کند
دست من را بین دست مهدی زهرا گذار
هر کسی غیر از خود آقـا خرابم می کند
قصه ی لب تشنگی و آب، آبم می کند
روضه ی بی دستیِ سقـا خرابم می کند
های هایِ گریه ی جانسوز آقایم حسین
بر سر نعش #گل_لیلا خرابم می کند
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسیـن_جـان
در این ماه رمضان کرب و بلایم بنویس
پیش از آن که رسد این عشق به دیوانه شدن
میخورم #حسرت_دیدار تو و #شش_گوشه
ترسـم این است که باطـل بشود روزه ی من
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حـرم_علـی_اکبر_عربـی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
4. من از کودکی.mp3
3.46M
#اسارت_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#مرحوم_کافی
من از کودکی عاشقت بوده ام
قبولم نما گرچه آلوده ام
مبادا برانی مرا از درت
به بازوی بشکسته ی مادرت
شاعر :
#حاج_علی_انسانی
دستور داد عمر سعد ، یه مشت عرب ها بیان محمل ها را ببندند ، آمدند محمل ها را بستند ، گفت حالا برید این زن و بچه ها رو سوار کنید
آه ، اومدند این بی بی ها رو سوار کنند ، دو تا دخترِ علی و زهرا .... ، زینب و اُمِ کلثوم ، این چادرهای عصمت وعفت را به کمر زدند
آی مردا شماها کنار برید ، ما خودمون ، خودمون رو سوار میکنیم ، آخه ما بچه های فاطمه ایم ، ما ناموس قرآنیم ، ما ناموس دینیم ...
این دو تا خواهر یه مشت زن و بچه رو سوار کردند ، حالا همه نگاه میکنند ببینند این دو تا خواهر چه میکنند
خدا ، یه وقت دیدند ، زینب خواهرش رو سوار کرد
همه نگاه میکنند ببینند زینب چه میکنه ؟
یه وقت دیدند زینب روشو برگردوند طرف گودال قتلگاه ، صدا زد #حسین_جان پاشو داداش
برادرم پاشو ، زینبت رو سوار کن ، خودشو انداخت رو بدن پاره پاره ی برادر ...
آی ، علاقمندان به ابی عبدالله ، بگم ؟ ... خدا ، دیگه زینبِ فاطمه نگفت چه شدو چه کردند ...
اما آی زن و مرد ، یه وقت اون دخترِ امام حسین ، از توی محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند زینب رو کتک می زنند ...
وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا
أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
( آیه 227 سوره شعراء )🍂🌾
@navaye_asheghaan
هردل که با حسین و غمش آشنا شود
از هرچه غصه و غم دنیا رها شود
بسیار گفته اند و حقیقت هم این بُود
آقاست هرکسی که در این در گدا شود
با یا حسین، توبه ی آدم قبول شد
یعنی که با حسین، حوائج روا شود
ناقابل است هدیه ام آقا، قبول کن
جانم برای طفل رضیعت فدا شود
آقا خودت بگو چه کند نوکر بَدَت
تا اربعین نصیب دلش کربلا شود
تا جا نمانَد از صف دلدادگان عشق
تا قابل زیارتِ پایینِ پا شود
دلتنگ گریه های شب جمعه ام،حسین
دلتنگ لحظه ای که هوا جانفزا شود
دلتنگ عطر سیب سحرگاه آن حرم
هرچند محشری به درونم بپا شود
ای کاش آن دقیقه فدایت شوم، مگر
یک ذره از محبتت آقا ادا شود
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جـان
دل اگر یار نبیند جگرش میسوزد
جگرم سوخت ز بس خواب حرم را دیدم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_زینت_حسین
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@navaye_asheghaan
بر شاه تشنه نیزه و شمشیرها زدند
چون ماجرای کوچه به او بی هوا زدند
آنانکه در مدینه نبودند آمدند
مُحکم به روی پهلوی او ضرب پا زدند
سر دسته ی اراذل کوفه اشاره کرد
یکباره با اشاره ی آن بی حیا زدند
تشویق می شدند کسانی که میزدند
او را میان هلهله با مرحبا زدند
بودند نان خور پدر و جدّ او ولی
این صید را طایفه ای آشنا زدند
جز سنگ و تیر و نیزه و تیغ این درنده ها
با هرزه گی به معرکه با ناسزا زدند
در پیش چشم خواهر او بین قتلگاه
بر جای جای پیکر او هر کجا زدند
عبّاس تا که بود که جرأت نداشتند
شه را جدا زچشم یلِ با وفا زدند
با پا به روی سینه ی زخمش پریده و
با قهقهه چقدر به او بی اِبا زدند
بازی شان گرفت که تا خنده ای کنند
با پنجه بر محاسن خون خدا زدند
تا ضربه ی دوازدهم هِی ادامه داد
بی وقفه ضربه تا که سرش شد جدا زدند
بر روی خاک با شکم افتاده بود چون
دیوانه وار گَردن او از قفا زدند
زینب رسیده بود که خاکی بسر کند
با پشت دست خواهر او را چرا زدند
یک عدّه پیرمردِ سیه دل رسیده و
با نیّت ثواب به او با عصا زدند
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسیـن_جـان
ز وصف حالت زینب زبانماݧ لال است
گریز روضه چرا باز سمت گودال است؟
کشید خنجر و بر سینه ات نشست و...
ونوکرت #شب_جمعه دوباره بدحال است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_اسفندیاری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
من فقیری بینوایم دوستت دارم حسین
سائل کـرب و بلایم دوستت دارم حسین
رِند عالم سوزم اما تا به اسمت می رسم
نوکری بی دست و پایم دوستت دارم حسین
هر که هستم خوب یا بد، دوزخی، اهل بهشت
بی خدایم، با خدایم دوستت دارم حسین
من بهشت بی تو را پس دادم آقا سالـهاست
ساکـن بزم عـزایم دوستت دارم حسین
تربت تـو جـای خود دارد، غبار زائرت
بارها داده شفایم دوستت دارم حسین
اینکه در داغ تو اشکی دارم و سینه زنم
مادرت کرده دعایم دوستت دارم حسین
لطف زینب شاملم شد اکبرت دستم گرفت
با غــم تـو آشنایم دوستت دارم حسین
در میان هـرولـه بر سینه میکـوبم اگـر
با رقیه همنوایم دوستت دارم حسین
لنگ لنگان خویش را تا پای نیزه می رساند
ای پدر بشنو صدایم دوستت دارم حسین
#نـوكـر_نـوشت:
#حسین_جان💔
در خیالم بارها شش گوشه را بوسیدهام
عشقبازی با تو من را کـربلایی میکند
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_کرامت_الله_کاتبی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین
هرکجا رفتم تورا من جستجو کردم حسین
تا خراسان تا به قم تا حضرتِ عبدالعظیم
پای هرمرقد تورا چون لاله بو کردم حسین
سالها هر زائری می آمد از کرب و بلا
تا که بوی تو بگیرم بوی او کردم حسین
هرکجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست
من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین
همچنان در کربلا جاریست خون سرخِ تو
مقتلت را من ز اشکم شستشو کردم حسین
جسمِ خونینِ تو را دیدم میانِ قتلگه
لعنتِ بسیار بر جانِ عدو کردم حسین
وارد صحن تو گشتم در شبستانِ ولا
ای همه آمالِ من، من برتو رو کردم حسین
آنقدر شوقِ هوای صحن تو دارم به سر
باتو در تنهاییِ خود گفتگو کردم حسین
سالها با یاحسین از شورِ عشقت دم زدم
تا سرِ خوانِ تو کسبِ آبرو کردم حسین
قرهً العین نبی ای روح و جانِ فاطمه
من دگر با روَضه ات عمریست خو کردم حسین
شاهِ بطحا از کرم این رو سیه را کن قبول
این زبان را وقف تو در گفتگو کردم حسین
جان اصغر روزیم کن تربت شش گوشه ات
در قراق تو ز خونِ دل وضو کردم حسین
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
به سن و سال جوانی که نیست ناکامی
هر آنکه مُـرد و حـرم را ندید ناکام است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علیرضا_قلی_پور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
1_9123237363.mp3
7.82M
#روضه_امام_حسین_ع
#کانال_گروه_نوای_ذاکرین #شب_جمعه
زینب اومد تو گودیه قتلگاه
😭برای درهمی حسین، یه عده کشتنت
😭دیدم که پاره پاره شد تموم پیرهنت
😭نشد که نیزه هارو در بیارم از تنت
#حسین_حسین_حسین
همه دیدن پیکر تنها را
مردها میزدن
😭😭😭
قشنگ رفتی گودال…
شب جمعس
یااباعبدالله، خیلی دلتنگ حرمتیم
😭😭😭😭
☑️اگه اربعین امسال نیاییم، میمیریم
🍁حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
🍁کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم #حسین_جان
چشم سرتو ببند، یه چند لحظه خودتو تو گودال قتلگاه ببین
#حسین_جان
🔵تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه
🔵خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه
#واویلا
♻️صدا میزدم مادرت رو،،، یا مظلـــوم
♻️نشون میدادم حنجرت رو،،، یا مظلـــوم
💠صدا میزدم مادرت رو،،، ای بی کس
💠به دامن بگیره سرت رو،،، یا مظلوم
… یا مظلوم
😭😭
#حسین_جان
❇️به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو
♻️بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو
#واویلا
#غیرتیا…
💢تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
💢الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت
😭😭
♨️به آتیش کشیدن حرم رو،،، یا مظلوم
♨️نبودی شکستن سرم رو،،، یا مظلوم
🟧ندیدی چشای ترم رو باغیرت
🟧شلوغیه دور و برم رو،،، با غیرت
#حسین…
🍂زینب و کوچه و بازار کجا??
🍂زینب و مجلس اغیار کجا??
😭😭😭
🍃ای زینت دوش نبی، روی زمین جای تو نیست
🍃این خار و خاشاک زمین، منزل و مأوای تو نیست
🍀ای زینت دوش نبی، تو روح و جان زینبی
🍀تو آبروی عرشیان، در زیر سُمّ مرکبی
🌿قلب مرا آتش نزن، انقد دست و پا نزن
🌿ای بی حیا بر پیکر مجروح او با پا نزن
#ای_غریب_حسین
@navaye_asheghaan
#مناجات_امام_حسین_ع
لبیک یاحسین
رفته بودم به زیارت که حرم گفت حسین
تاشنیدم همهٔ دوروبرم گفت حسین
مادرم نام #حـسـن را به من آموخته بود
بادلی سوخته اماپدرم گفت حسین
روضه خوان داشت زِ بی آبی طفلان میگفت
وسط روضهٔ توچشم ترم گفت حسین
همچو ققنوس نشدقسمت من قلهٔ قاف
سوختم درغم توبال وپرم گفت حسین
روزه بودم وسط روزترک خوردلبم
تاعطش کارگرافتدجگرم گفت حسین
من حسینی شده ی روز اَلستم انگار
چون خداوند به بالای سرم گفت حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان❤️
حالا که عزت وشرف وشوکتم ز تـوست
گردن به پیش خلق چرا کج کنم، حسین
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،
روزتون بخير، روزتون معطر بنام
#ارباب_بی_کفن
بیادسرداردلها وشهداء مدافعان وطن صلوت.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
@navaye_asheghaan