eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.5هزار دنبال‌کننده
42 عکس
28 ویدیو
114 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اشعار ___________________  مشک برداشت که سیراب کند دریا را  رفت تا تشنگی‌اش آب کـند دریا را  آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب  ماه می‌خواست که مهتاب کند دریا را  تشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا  پس ننوشید که سیراب کند دریا را  کوفه شد علقمه، شقّ القمری دیگر دید  ماه افتاد که محراب کند دریا را  تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره آب  زخم می‌خورد که خوناب کند دریا را  ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس  تا در آغوش خودش خواب کند دریا را  آب مهریّه ی گل بود والّا خـورشید  در توان داشت که مرداب کند دریا را  روی دست تو ندیده است کسی دریا را  چون خدا خواست که نایاب کند دریا را  🔸شاعر: ✅ اشعار حتی نرنجاند از خودش یک مشت ترسو را بخشید از روی سخاوت دست و بازو را تا خاطراتی را نهان سازد بر آن میگشت پنهان بسازد از برادر زخم پهلو را عباس ماهی خنده رو بودست، اخمو نیست تا کی ببخشم حرف آدمهای بدگو را او غیر وقت جنگ لبریز تبسم بود هرگز نگفته شاعری این وصف نیکو را خوردند تیغ از او ولی زخم زبان هرگز اما فراوان طعنه خورد او ظهر عاشورا وقتی که دیگر هر دو دستش بر زمین افتاد وقتی که دورش دید صدها گرگ صد رو را تا صورت نیلی مادر را نبیند او تقدیر زد بالای چشمش زخم ابرو را وقتی عمو افتاد گویا دختری کوچک با ترس زیر معجرش میکرد گیسو را زینب مروری کرد کل خاطراتش را عباس را می دید تا می دید هر سو را نورٌ علی نور از دهان آسمان می ریخت تا او رکاب "ماه بانو" کرد زانو را شمشیرها هی سجده میکردند بر جسمش خواندند اینگونه نماز رفتن او را یک قبر کوچک! روضه یعنی این:چطور این قبر جا داده در خود آن قد رعنا و دلجو را؟! 🔸شاعر: ✅ اشعار اى سرو قطعه‌قطعه درخون شناورم اى صاحب لواى من اى مير لشكرم از پيكر رشيد تو چيزى نمانده است عباس من تويى؟ بخدانيست باورم قربان اين وفاى تو ساقى تشنه لب برخيز وجرعه‌اى برسان بهر اصغرم بشنو نواى العطش كودكان من مشكت تهى ومنتظر اطفال مضطرم پشتم كنون شكسته شده از غمت اخا تدبير من گسسته شده اى برادرم هر عضو پيكر تو كه بردارم از زمين باقى است عضو ديگر تو در برابرم قدّم خميده گشته وزانوم ناتوان يك يارهم نمانده كه تا خيمه‌ات بَرَم درخواب ناز خفتى و تاساعتى دگر آتش زبانه مى‌كشد از خيمه حرم اى پاسدارخيمه زجاخيز ورنه خصم خلخال و گوشواره ربايد زدخترم فرق تو بوى عطر گل ياس مى‌دهد گويا سر تو بوده به دامان مادرم آن چادرى كه خاكى وخونيست ديده‌اى من داغدار آن گل نيلى حيدرم 🔸شاعر: ✅ اشعار _____________________ افتاده ای برای چه از پا؟ بلند شو خوردم زمین کنار تو، از جا بلند شو لشکر به قامت خم من خنده می کند شد علقمه محلِّ تماشا، بلند شو لب تشنه اصغرم دگر از حال رفته است گوید رباب؛ حضرت دریا بلند شو مادر فتاد روی زمین گفت: "یاعلی" تو هم به اسم اعظم بابا بلند شو یک جور می دهیم جواب سکینه را باشد... بیا به خیمه تو حالا... بلند شو... من قول می دهم که به رویت نیاورد که خالی است مشک تو سقّا، بلند شو اکنون که خوانده ای تو برادر حسین را خواهر بگو به زینب کبری، بلند شو امّ البنین نیامده، زهرا که آمده بی دست من، به خاطر زهرا بلند شو 🔸شاعر: ✅ اشعار ______________________ در این غوغای بی آبی، که خشکیده همه گل ها به اَمر تو شدم، سقّا، منم عبد و تویی مولا شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت علمدارم چه غم دارم، که از دستم علم افتد مباد از دفتر عشقت، به نام من قلم افتد شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت خدای کعبه جز رویت، نداده قبله ای یادم نماز آخرم بود، و به سر بر سجده افتادم شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت ببین از بادۀ عشقت، به میدان مستی افتاده مگر دامان تو گیرد، به راهت دستی افتاده شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت امیر لشگرت بی دست، میان لشگری مانده بیا بنگر ز پروانه، فقط خاکستری مانده شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت به تو شرط وفاداری اگر بر جا نیاوردم کمک کن تا که برخیزم، به دور مادرت گردم شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت ببین احسان یک بانو، سرم بگرفته بر زانو به چشمِ پر ز خون دیدم، گرفته دست بر پهلو شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت گل ام البنین عباس، به دریا تشنه لب پا زد به دریا پا نهاد اما، لبش آتش به دریا زد شود جانم به قربانت، به قربان تن و جانت 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
ای لشکر حق را سر و سردار اباالفضل وی دست علی در صف پیکار اباالفضل هم خون حسین بن علی در تن پاکت هم روح تو در پیکر ایثار اباالفضل ریحانۀ دو فاطمه، ماه سه خورشید آرام دل حیدر کرار اباالفضل مانند تو در ارتش اسلام که دیده فرمانده و سقا و علمدار اباالفضل تو ماه بنی هاشمی و ما شب تاریک تو لالة عباسی و ما خار اباالفضل هم کاشف کرب پسر فاطمه هستی هم خیل بنی فاطمه را یار اباالفضل بر حاجت خود کرده صد و سی و سه نوبت هر خسته دلی نام تو تکرار اباالفضل در مصر ولایت شده بر یوسف زهرا تو مشتری و علقمه بازار اباالفضل عشق و ادب و غیرت و ایثار و شهادت کردند به آقایی ات اقرار اباالفضل تو رسته ای از خویش و گرفتار حسینی خلقند به عشق تو گرفتار اباالفضل ما بهر تو گریان و زند زخم تو خنده پیوسته به شمشیر شرربار اباالفضل برخیز سکینه به حرم منتظر توست جامش به کف و اشک به رخسار اباالفضل از سوز عطش آب شده طفل سه ساله مگذار بگرید به حرم زار اباالفضل تا آن که ببینند به تن دست نداری یک لحظه سر از علقمه بردار اباالفضل مگذار رود زینب کبری به اسیری ای دست علی، دست برون آر اباالفضل تو چشم حسینی که زده تیر به چشمت ای دور حرم چشم تو بیدار اباالفضل کی گفته تن پاک تو در علقمه تنهاست گردیده تو را فاطمه زوار اباالفضل خون دل ما را که شده اشک عزایت زهرا و حسین اند خریدار اباالفضل مگذار شود خشک دمی دیدة "میثم" چشمی که بگریم به تو بسیار اباالفضل 🔸شاعر: ✅ اشعار دستی افتاد ز تن، دست دگر یاری کن گرچه بی تاب شدی خوب علمداری کن مشک! نومید مشو، تا به حرم راهی نیست تو در این معرکه ی درد مرا یاری کن تیر! در چشم برو، لیک سوی مشک میا به هوای سر زلفش تو هواداری کن تیر بر مشک نه، بر این جگر تشنه نشست عشق! ساکت منشین با دل من زاری کن چشم! دیدی علم و مشک به خاک افتادند قطره ی اشک تو در غربت من جاری کن بانوی تشنه لبان! دست روی سینه مَنِه لااقل بهر من سوخته دل کاری کن آب را تا به در خیمۀ اصغر برسان بعد آن بر من بی دست عزاداری کن 🔸شاعر: مناجات محرمی امام زمان ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا صاحب عزای ماه محرم بیا بیا خیمه به خیمه، روضه شدم‌ در فراق تو ای همنشین گریهٔ نم‌نم بیا بیا اشک فراق، شور شعور آفرین بود شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا در خیمه ای که روضه عباس شد به پا من با امید قول تو ماندم بیا بیا ما نوکریم، خوب و‌ بد از هم سوا نکن ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو اما گرفته است حرم، دم بیا بیا چشم و دو دست و فرق سرش، وای مادرم طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا 🔸شاعر: مناجات محرمی امام زمان (عج) چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند ناله دارند تو را دست به دامانی چند کاش باران بزند تا که بشویَد ما را شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند من که از روضه‌ی تان هیچ نمیفهم هیچ تا به پایم نرود خار مغیلانی چند غیر تو حال حرم را چه کسی می‌فهمد کاش آواره شوم بین بیابانی چند هرچه داریم حسین است حسین است حسین خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند حتم دارم که بیایی شب عباسِ شماست بشنوم از لبت ای کاش " عموجانی" چند 🔸شاعر: علیُ مع‌الحق و حق با علیست که ماکو ولی ، بعدش الا علیست محمد علی است و زهرا علیست که کارّ خدا دستِ مولا علیست علی گویم و گفته‌ام بارها چه کم باشد اینگونه بسیارها علی جلوه‌ای کرد و تکرار شد علی عازم قلب پیکار شد علی بارِ دیگر که کرّار شد علی شد جوان و علمدار شد ابالفضل یعنی که مولا علی صد و سی و سه مرتبه یاعلی فقط اوست تیغّ دو دَم میزند و مانندِ حیدر عَلم میزند همینک ه به میدان قدم میزند چپ و راست هِی بهم میزند به پیشانیش نقش زرد علیست که این دستمال نبرد علیست اگر اینچنین عزمِ میدان کند پیشمان شوند و پریشان کند حرم را پِیِ خود رجز خوان کند زند ضربه و یاحسن جان کند زند باحسین و زند باحسن کِشد یاحسین و کِشد یاحسن میانِ حرم مرکبِ کودکان به میدان ولی کوه آتشفشان میان حرم خادم این و آن به میدان ولی مرد تیغ و کمان رقیه از این دوش سر برنداشت که از دوشِ او جایِ بهتر نداشت امیر است و آواره زینب است کفیل است و بیچاره زینب است ولی او فقط چاره زینب است بگو که همه کاره زینب است همیشه حرم را بهم میزند که دل میبرد تا قدم میزند اگر خی
🏴 اشعار _________ چشمم از داغ علمدار جوان،تر شده است بی ابالفضل،حرم بی کس و یاور شده است آن علمدار رشیدی که غم از دل می برد حال با قامت یک طفل برابر شده است گر عبایی به حرم هست بیاور زینب او پراکنده تر از قامت اکبر شده است قسمتی از بدن درهم او را چیدم تازه سقای حرم،چون علی اصغر شده است زینبم بهر اسیری دگر آماده شوید بین دشمن سخن از غارت معجر شده است جان زهرا مکن اصرار چه دیدم،اما با تو سر بسته بگویم که چه با سر شده است بگمانم که سرش بر سر نی جا نشود از تماشای سرش،خون دل مادر شده است 🔸شاعر: شرمنده ام نشد که بمانم کنارِ تو تسکین شوم برایِ دلِ بی قرارِ تو اشکِ رقیه دیدم و گفتم که میشوم مرهم به زخم های دلِ غُصِّه دارِ تو رفتم فُرات را به حضورت بیاورم تیری به مَشک خورد و شدم شرمسارِ تو این نیزه ها نذاشت که با خود بیاورم آبی برایِ کودکِ چَشم انتظارِ تو تا پایِ دشمنان نرود سمتِ خیمه ها دست و سر و تمامِ تَنم شد حصارِ تو با ذکر یا أخا تو به بالینم آمدی با این حساب من شده ام از تبارِ تو 🔸شاعر: 🏴 اشعار ای بزرگ خاندان آب‌ها آشنای مهربان آب‌ها در مقام شامخ سقایی‌ات بند می‌آید زبان آب‌ها... بر ضریح دست تو پیچیده‌اند التماس گیسوان آب‌ها می‌رسید از دور بر اهل حرم جملۀ «سقّا بمان» آب‌ها... مشک و ختم فاتحه هرگز نبود این تصوّر در گمان آب‌ها بعد لب‌های تبسم‌ریز تو گریه افتاده به جان آب‌ها از وداع تو حکایت می‌کند دست های پر تکان آب ها 🔸شاعر: 🏴 اشعار _______ دریا کشید نعره، صدا زد: مرا بنوش غیرت نهیب زد که به دریا بگو: خموش وقتی که آب را به روی آب ریختی آمد چو موج، در جگرِ بحر، خون به جوش گفتی به آب، آب! چه بی‌غیرتی برو بی‌آبرو به ریختن آبرو مکوش! آوردَمت به نزد دهان تا بگویمت بشنو که العطش رسد از خیمه‌ها به گوش... تو موج می‌زنی و علی‌اصغر از عطش گاهی به هوش آید و گاهی رود ز هوش از بس که «آب، آب» شنیدم ز تشنگان دیگر نفس به سینۀ تنگم شده خروش در آب پا نهادم و بر خود زدم نهیب گفتم بسوز از عطش و آب را ننوش بالله بُوَد ز رشتۀ عمرم عزیزتر این بند مشک را که گرفتم به روی دوش... 🔸شاعر: 🏴 اشعار _____ قربان تو و محکمهء عذرپذیرت قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت ای حجت حق، درگذر از بندهء زارت حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت خالی شده پیمانهء ما «أوْفِ لَنَا الْکَیْل» ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت هر لحظهء ما پر شده از عطر دعایت الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه‌سیرت هرجا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم بگذار بمانیم همان معرکه‌گیرت «هرکس به کسی نازد وماهم به تو نازیم» دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت گفتیم بیا روضهء عباس گرفتیم شاید که سوی خیمهء ما خورد مسیرت ای مادر عباس اجازه بده یک بیت ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت بی‌دست و پُر از تیر زبالای بلندی افتاد زمین ام‌بنین، ماه منیرت 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار ای بزرگ خاندان آب‌ها آشنای مهربان آب‌ها در مقام شامخ سقایی‌ات بند می‌آید زبان آب‌ها... بر ضریح دست تو پیچیده‌اند التماس گیسوان آب‌ها می‌رسید از دور بر اهل حرم جملۀ «سقّا بمان» آب‌ها... مشک و ختم فاتحه هرگز نبود این تصوّر در گمان آب‌ها بعد لب‌های تبسم‌ریز تو گریه افتاده به جان آب‌ها از وداع تو حکایت می‌کند دست های پر تکان آب ها کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار یاعلی!پهلوان ما رفته ماه از آسمان ما رفته جان نداریم جان ما رفته ساقی خاندان ما رفته رفته تا با شتاب برگردد آب با مشک آب برگردد قوم و فامیل زحمتش دادند نیمه شب برگ دعوتش دادند آشناهاش غربتش دادند پیش زینب خجالتش دادند یک امان نامه شرمسارش کرد تا خود صبح بیقرارش کرد تا شنیده عمو عموهارا زده بر دوش آرزوهارا تا کمی تر کند گلوهارا بخرد کل آبرو هارا بچه ها آمدند راهی شد آنقدر رو زدند راهی شد تیرها ریختند بر بدنش از نوک پا گرفته تا دهنش پاره پاره شدست پیرهنش سوختم پابه پای سوختنش شک ندارم که او نظر خورده شاخ شمشاد ما تبر خورده تکیه قرص من زمین افتاد با چه وضعی ز صدر زین افتاد رد نیزه روی نگین افتاد روی پیشانیش که چین افتاد گرزی آمد سرش چه غوغا شد گره بین ابرویش وا شد ای علمدار من چه کم شده ای سرو بودی چقدر خم شده ای بروی نیزه ها علم شده ای روضه باز این حرم شده ای مادرم مادرت شده عباس چادرش بسترت شده عباس بی تو فکر اسارتند همه بچه ها بی حمایتند همه زخمی از هتک حرمتند همه لشکری فکر غارتند همه امنیت دور خواهرم رفته چشمهاشان سوی حرم رفته 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴 اشعار ____ در حادثه ای اصول گفتار شکست با سنگ ستم شیشه ی افکار شکست ارباب دو تا شد کمرش وقتی که پیشانی و دستان علمدار شکست _ بر شمع حسینی همه پروانگی است ساقی حرمسرای فرزانگی است سوگند ! به لاله های در خون خفته او سرو شکوهمند مردانگی است آشفته ی چشم های شهلایت بود کف می زد و هی محو تماشایت بود آن روز که از علقمه بر می گشتی دریا چقدر تشنه ی لب هایت بود 🔸شاعر: _________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🏴 اشعار ____ با حسرت و اشک و آه میزد بوسه با خسته ترین نگاه میزد بوسه دیدند کنار علقمه ظهر عطش خورشید به روی ماه میزد بوسه 🔸شاعر: _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🏴 اشعار ____ روزی که عطش به جان گل‌ها افتاد از جوش و خروش خویش، دریا افتاد وقتی که فرات از لبت دوری کرد آب از نظر حضرت زهرا افتاد 🔸شاعر: کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
record005.mp3
2.01M
سبک: نکنه روبرومی ای یاورم اباالفضل آب آورم اباالفضل پاشو بریم عزیزم سمت حرم اباالفضل ای آبروی خیمه آشوبه توی خیمه همه با ناله میگن کجاست عموی خیمه پاشو بریم داداش قامتم تا شده عباس خیمه غوغا شده عباس پاشو عزیزم پاشو اباالفضلم ای همه هستِ من پاشو یار بی دست من پاشو پاشو عزیزم پاشو منو تنها نذار ای کس و کارم عباس ای ساقی لب تشنه ام ای علمدارم عباس عباس من، عباس من، ساقی تشنه کامم ای باوفا اباالفضل نور خدا اباالفضل باب الحوائجی و مشکل گشا اباالفضل نظر به حال ما کن قیامتی بپا کن این اربعین ما ها رو مهمون کربلا کن با نظر لطفت حاجتامون روا میشه درد عالم دوا میشه ای حضرت ماه اسم قشنگ تو ذکر لب های عاشق هاست پرچمت تا ابد بالاست ای حضرت ماه ای وارث شمشیر شیر خدا یا اباالفضل ای ساقیِ تشنه لبِ کربلا یا اباالفضل مهدی شریفی کانال نوای ذاکرین👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه نوای ذاکرین👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
▪️نوحه شب نهم محرم (تاسوعا) 🎙دانلود سبک 👉 ای علمدارم ای تکیه گاهم بی کسم کرده ای اِی پناهم ماه شب هایم به خاک و خون تپیده بی برادر گشتم و قدّم خمیده عباس... خاک طف از خون ابروی تو تر شد عباس... قلبم از جسم رشیدت پاره تر شد عباس... آسمانم بی قمر شد ای علمدارم یا اباالفضل... خون فرقت به روی جبین است آسمان روی خاک زمین است پُر شده کرببلا از بوی مُشکت علقمه شرمنده لبهای خُشکت عباس... بی تو خیمه گشته آماج جسارت عباس... دشمنان بی حیا در فکر غارت عباس... می رَوَد زینب اسارت ای علمدارم یا اباالفضل... ✍بهمن عظیمی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
هرکسی رفت به‌دنبال تو راهش وا شد هرکسی بوسه به پای تو نزد رسوا شد آب محتاج لب توست؛ نه تو محتاجش! لب خشکیده‌ی تو داغ دل دریا شد پسر چهارم زهرایی و ابن الزهرا بودنت مایه‌ی امید بنی الزهرا شد... جا رویِ چشمِ ترِ مهدیِ زهرا دارد آن عریضه که به دستان شما امضا شد بخدا مثل تو در بین برادرها نیست بخدا داشتنت حسرت خواهر ها شد اهل حاجت همه‌ی سال به کس رو نزدند صبر کردند همه تا شد تا قیامت جلوی هیچ کسی خم نشود قد هرکس جلوی پرچم سبزت تا شد من ندادم به سکینه قسمت! می‌ترسم یک نفر داد قسم در حرمت غوغا شد تو از اول حسنی بودی و دیدند همه چقدر تیر براین پیکر زخمت جا شد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
بر سر دارالاماره      خیزد از آهم شراره تشنه لب با دسته بسته  ریزد از چشمم ستاره لحظه ی آخر شده و من  دلگیرم خسته و خجلت زده بی تو  می میرم کوفه میا کوفه میا یابن الزهرا بشنو پیغامم را برگرد  تا نگشتی تنها برگرد تا نگشته مویت سفید    با جوان لیلا برگرد رو به مدینه برو ای  جان زهرا تا نشود جسم علی  اربا اربا وای از این قوم کین پرور    زین مسلمانان کافر ای سلیمان از دست تو      می برند اینها انگشتر کوفه قفس باشد و دور از  - آزادی با سر بریده کنند اینها  - بازی خیمه گاه آل طاها      شد به پا در بین صحرا کربلا خشک و سوزان است  چشم زینب مثل دریا ذکر زمین ذکر زمان  شد واویلا کرببلا شد حرم  ال زهرا کرببلا   یا ثارالله آمده کشتی در ساحل  دلهره افتاده در دل شد پیاده زینب خاتون  بین محرم ها از محمل دورو برش قوم بنی هاشم  یکسر تکیه گهش شانه ی رعنای  اکبر یکطرف یک قوم کافر  یکطرف اولاد کوثر دختری بر دوش سقا  غنچه ای بر دست مادر مادر شش ماه نباشد  دلخسته بر قد و بالای ابالفضل  دلبسته آمدی آخر ای بابا  دیدن این طفل تنها خسته ام از این زمانه  از تمام اهل دنیا شام خرابه شده روشن  از رویت شانه زنم بار دگر من  بر مویت یا ابتا   یاابتا حرف من با تو یک آه است  این دگر پایان راه است مثل جسم لطمه خورده  زیر چشمانم سیاه است از غم تو گشته فراموشم  اسمم دفتر نقاشی دشمن  شد جسمم شد لباسم پاره پاره  دختر تو شد بیچاره گوش من دیگر سالم نیست  پس نخواهم گوشواره منکه سر دوش عمو  می خوابیدم نیمه شبی بین بیابان  ترسیدم . ای سرو سامان زینب ای تمام جان زینب بنگر ای نور هر دیده  دیده ی گریان زینب از غم تنهایی تو من  افسردم نذر تو طفلان خودم را  آوردم جان منی    یابن الزهرا پای عشق تو می مانم  تو غریبی من میدانم گر دهی اذنم در راهت می کنم قربانت جانم تحفه ی من در خور تو ای دلبر  نیست قابل یک موی علیّ اصغر  نیست سرفرازم کن ای جانا  پیش نجمه پیش لیلا دست رد بر زینب مزن جان بابا جان زهرا رخصتی ای شه به رهت جان  بسپارند طاقت بی معجری ام را  ندارند دیده وا کن ای بی همتا  - ای عموی مثل بابا آمدم مجنونت باشم - در دل این خاک و صحرا کودکم امام به خدا - یک سربازم در ره تو جای پدر - جان می بازم عشق منی 2 - ای عموجان از غم تو کوه دردم - شعله شعله آه سردم دیده بگشا بر عبدالله - از حرم خبر آوردم خیز و ببین در حرمت قحط اب است لطمه زنان موی پریشان رباب است من سراپایم احساس است ریشه ام از نسل یاس است بر لبت از چه عمو جان - خون دستان عباس است دست من و دست ابالفضل سقا نذر همان بازوی زخمی زهرا تازه داماد دلداده - بین خاک و خون افتاده این شهادت جویی باشد - ارث یک نسل آزاده لاله ی باغ حسنی شد - پژمرده سنگ جفا بسکه به جسم - او خورده جانم حسن جانم حسن صد واویلا گشته پر خون موی قاسم - قرص ماه روی قاسم شد فضا عطر آگین یا رب - از گلاب و موی قاسم لخته ی خون راه نفس هایش - بسته گوشه به گوشه همه جایش - بشکسته ... نوجوان ضرب المثل شد - یک شبه مرد عمل شد بسکه نیزه سویش آمد - جسم او موم عسل شد زیر سم مرکب این قوم کافر شانه به شانه بدنش شد با اکبر ای کمان ابروی بابا - تشنه ی لبهایت دریا روی دوشم خوابیدی ای - نونهال سبز بابا قتله گهت شد سر دوش بابایت باغ پر از خون شده چشم زیبایت ای پسرم ای پسرم لای لای اصغر گرچه حیران این تیرم - با نگاهت جان می گیرم می زنی آتش بر جانم - می کنی خنده می میرم کودک بی جرم و گناه و بی تقصیر تیر ستم حلق تورا زد چون شمشیر ... دیده ام ابر بهار است - عرش اعلی سوگوار است مانده ام آواره اصغر - مادرت چشم انتظار است می دهمت من به دل خاک ای اصغر تا نشود جسم تو پامال استر مجتبی صمدی ای توان پای بابا - لیلی لیلای بابا بهترین سرمایه ی من - بهترین آوای بابا ای پسرم کن نظرم برخیز از جا بعد تو نفرین به تمام این دنیا ای پسرم ای پسرم ای جان من نا امیدم کردی اکبر - مو سفیدم کردی اکبر قبل این لشگر با داغت - تو شهیدم کردی اکبر در همه جا جسم تو را من می بینم بین عبایی بدنت را می چینم .... بد تر از تیغ برنده  - می رسد آوای خنده نرگس چشمت را وا کن - تا شوم از نو سر زنده دیدن حال تو پدر را آزرده نیزه ی پهلوی تو بر قلبم خورده مجتبی صمدی .......................... ن ای علمدار خوش سیما - بهترین نام تو سقا ای تو تنها تکیه گاهم - بعد تو من هستم تنها ای دل من ای دل من ای دلدارم کو
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن ای که عمری بی کس و تنها درون خیمه ات می کنی خون گریه هر صبح و مسا یابن الحسن دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن تیرباران شد عمویت در میان علقمه در یم خون زد ز کینه دست و پا یابن الحسن تیر از چشمش کشیده،جدّ تنهایت حسین شد قدش در علقمه از غُصه تا، یابن الحسن رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
رفتی و بی تو شیعه بلاها کشیده است خیری از این تباهی دنیا ندیده است شیرینی ظهور تو از یاد شیعه رفت حالا همیشه تلخی عالم چشیده است در جمعه های بی تو به تفریح می رویم بنگر که کار ما به کجاها رسیده است دارم سوال از تو که آیا غریب عصر چشمی برای غربت تو خون چکیده است؟ دیگر بیا که منتظرت جان به لب شده از بس ز منکران تو طعنه شنیده است گفتی که بین روضه ی عباس حاضری آقا بیا که روضه ی دست بریده است آقا ببین که جدّ تو در بین هلهله با گریه از دودست جدا بوسه چیده است جانش به لب رسیده زمانی که با دو دست تیر از میان چشم برادر کشیده است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
قابل اجرا: زمینه،واحد،شور،زمزمه،روضه،سینه زنی اصلا نمیشه باورم، درخاک وخون نشستی افتاده ای درعلقمه، نه بازویی نه دستی پشت وپناهم بودی و،پشت منو شکستی بوسه زدم بر....................بریده دستت عباس من,هستی من،بسته به هستت ای اشجع الناس....باغ گل یاس ای قمر امّ البنین،حضرت عبّاس پاشو علمدار........ 🌸🌸🌸🌸🌸 درخیمه ها نمونده آب،آب آورم بلندشو منتظرت اهل حرم ،ای یاورم بلندشو با ناله سوی علقمه ،شد مادرم بلندشو پاشو علمدار............ساقی وسردار ازروی دوش من غم ِ،دنیا رو بردار ای اشجع النّاس،باغ گل یاس ای قمر امّ البنین ،حضرت عبّاس پاشوعلمدار......... 🌸🌸🌸🌸🌸 فهمیدم ازبالای اسب ،افتاده ای به صورت با تیغ و نیزه یاس من، دشمن گرفته دورت ماه حرم بودی ولی، حالا خموشه نورت با ناله ی من................دشمن بخندید گفتم به زینب معجرو،محکم ببندید ای اشجع الناس،باغ گل یاس ای قمر ام البنین،حضرت عباس حضرت عباس......... 📝عبدالمحسن ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_6033038782851187510.mp3
2.5M
🎼 ✅بنداول ای علمدارم ای سپهدارم ای امیر لشکرم باوفا عباس باصفا عباس (ع) ساقی اهل حرم پاشو ای سقا برای طفلا جرعه ی آبی بیار همه بی تابن تشنه ی آبن ندارن صبرو قرار 🔘 ای وای از دلای اهل حرم داره جون میده علی اصغرم ای عباس من ای عباس من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم تا که افتادی از روی مرکب یهو حُرّی ریخت دلم رو زمین خوردی با تن پر تیر با دو تا دست قلم وقتی افتادی به روی خاکا ای یل ام البنین(س) عدوی نامرد به سرت داداش زد عمود آهنین 😭 تا خوردی زمین بین دشمنا گفتی یاحسین ادرک یا اخا ای عباس من ای عباس من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم ای حسین من نور عین من ای عزیز فاطمه میاد به یادم وقتی افتادم توی دشت علقمه بامشک خالی نا امید بودم با اون حال مضطرم تاشدم بی حال اومد استقبال مادرت باقدخم 😭 گفت عباس من گل پرپرم قربونت برم آه ای پسرم 😭 ای عباس من ای عباس من 💠💠💠4⃣7⃣9⃣💠💠💠 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
☘🌾روضه جانسوز شب نهم🌾🌿 🍃➖🍃➖🍃➖🍃➖🍃➖🍃➖🍃➖ " یا کاشِفَ الْکَرْب، عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن، اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْن" عباس "بابُ الحسینِ" هر وقت میری کربلا،قبل از اینکه بری حرم ابی عبدالله،اول میری حرم اباالفضل اجازه می گیری بعد وارد حرمِ سید الشهدا میشی،اینکه شب تاسوعا،قبل از شب عاشوراست،دلیلش همینِ،امشب عباس اومده وسط،به من و تو بگه:هر حرفی داری به من بزن،هر حاجتی داری بگو،من باب الحوائجم،فردا شب دیگه همه برا حسین گریه کنن،فردا شب دیگه کسی حاجت نیاره،فردا شب دیگه کسی مریض نیاره،درد نیاره،گرفتاری نیاره،فردا شب شبِ آخرِ حسین و زینبِ،امشب هر کار داری،تو می دونی و عباس،حالا با این حالت بگو: " یا کاشِفَ الْکَرْب، عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن، اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْن،...." *امام زمان می فرمایند:مجلسی که به نام عَموم باشه خودم رو میرسونم...شب تاسوعایی نمیشه دعامون این نباشه: "اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن...." میگه:شاگردای علامه بحرالعلوم دیدن روز تاسوعا،علامه عمامه از سرش برداشته،پا برهنه تو بین الحرمین،هی به سر میزنه،هی میگه:"علی العباس واویلا.." گفتن:آقا! شما عالمید،مو سفید کردید،این همه شاگرد،چرا اینجوری عزاداری می کنید؟ علامه فرمود:برید کنار،شما ندیدید اونی که من دیدم..چی دیدی آقا؟ میگه: دیدم روز تاسوعا حجة بن الحسن،سرِ برهنه،هی به سر میزنه،هی میگه:"علی العباس واویلا.." حالا دستت رو بذار رو سرت،اگه 9 شب دست رو سرت نذاشتی،امشب بذار،اصلاً یادت باشه،از امشب به بعد،دست رو سر گذاشتن از عباس به بعد باب شد،تا عباس بود کسی دستش رو روی سرش نذاشت،این دست رو سر گذاشتن یعنی:چه خاکی به سرم شد،چه بلایی سرم اومد... زینب تا دید عباس رفت،دو تا دست رو سرش گذاشت.... "یاصاحب الزمان،اَلغوثُ اَلاَمان......." اگر شبی ز جمالش نقاب بردارد فَلَك نگاه خود از آفتاب بردارد به غیر نام ابالفضل هیچ نامی نیست كه اینچنین ز دلم اضطراب بردارد *تو سخترین لحظات فقط کافیِ،بگی: یا اباالفضل..آدم بی اختیارم میگه،انگار ما اینجور بزرگ شدیم... فقط من و تو اینجوری نیستیم ،ابی عبدالله هم کربلا هر وقت گیر می کرد،می گفت: یا اباالفضل..عباس کجاست؟...* {خروشِ رود و دریا، یا اباالفضل.. پناهِ اهلِ دنیا، یا اباالفضل.. به حق دستایی که قلم شد بگیر این دست ها را یا اباالفضل..} "سقای دشتِ کربلا،اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل" ___ ️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️. روضه جانسوز شب نهم
168.9K
‍ . توسّل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آمد به مَحضَرَت،این عاصیِ حقیر با کوهی از گناه،محزون و سر به زیر گنجینه کرم،محبوب بی نظیر دل بر غمت اسیر،تو شاه و من فقیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... یادِ غَمِ تو جُز،جاهم نمیدهد غیر از شَراره بر آهم‌ نمیدهد جُز تو کسی مرا،راهم ‌نمیدهد بر ذرّه هم بتاب،ای کوکبِ مُنیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ای عَبدِ صالحِ،مَعبودِ عالَمین دِلگرمیِ حرم،ای نور هر دو عین گشتی به راه دین،قربانیِ حسین جانت شده فدا،با ضَربِ تیغ و تیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... نورِ تو مَکّی و،عطرت مدینه ای ای روشنای دل،تو سوز سینه ای شرمنده از رباب،هَم از سکینه ای وَز این خِجالَتت بودی تو ناگُزیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ای بر لَبِ همه،نامِ تو زَمزَمه نامِ تو را بَرَد با گریه فاطمه سَقّای تشنه لَب،گشتی به عَلقمه با ضَربَتِ عَمود،از مَرکَبَت به زیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
269.9K
‍ . توسّل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آمد به مَحضَرَت،این عاصیِ حقیر با کوهی از گناه،محزون و سر به زیر گنجینه کرم،محبوب بی نظیر دل بر غمت اسیر،تو شاه و من فقیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... یادِ غَمِ تو جُز،جاهم نمیدهد غیر از شَراره بر آهم‌ نمیدهد جُز تو کسی مرا،راهم ‌نمیدهد بر ذرّه هم بتاب،ای کوکبِ مُنیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ای عَبدِ صالحِ،مَعبودِ عالَمین دِلگرمیِ حرم،ای نور هر دو عین گشتی به راه دین،قربانیِ حسین جانت شده فدا،با ضَربِ تیغ و تیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... نورِ تو مَکّی و،عطرت مدینه ای ای روشنای دل،تو سوز سینه ای شرمنده از رباب،هَم از سکینه ای وَز این خِجالَتت بودی تو ناگُزیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ای بر لَبِ همه،نامِ تو زَمزَمه نامِ تو را بَرَد با گریه فاطمه سَقّای تشنه لَب،گشتی به عَلقمه با ضَربَتِ عَمود،از مَرکَبَت به زیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ✍ 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
269.9K
‍ . توسّل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام آمد به مَحضَرَت،این عاصیِ حقیر با کوهی از گناه،محزون و سر به زیر گنجینه کرم،محبوب بی نظیر دل بر غمت اسیر،تو شاه و من فقیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... یادِ غَمِ تو جُز،جاهم نمیدهد غیر از شَراره بر آهم‌ نمیدهد جُز تو کسی مرا،راهم ‌نمیدهد بر ذرّه هم بتاب،ای کوکبِ مُنیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ای عَبدِ صالحِ،مَعبودِ عالَمین دِلگرمیِ حرم،ای نور هر دو عین گشتی به راه دین،قربانیِ حسین جانت شده فدا،با ضَربِ تیغ و تیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... نورِ تو مَکّی و،عطرت مدینه ای ای روشنای دل،تو سوز سینه ای شرمنده از رباب،هَم از سکینه ای وَز این خِجالَتت بودی تو ناگُزیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ای بر لَبِ همه،نامِ تو زَمزَمه نامِ تو را بَرَد با گریه فاطمه سَقّای تشنه لَب،گشتی به عَلقمه با ضَربَتِ عَمود،از مَرکَبَت به زیر بی دست کربلا،دست مرا بگیر... ✍ 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝