eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11هزار دنبال‌کننده
48 عکس
59 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•وای امانتی مجتبی... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم به نفس حاج‌میثم مطیعی •✾• 🏴🏴🏴🏴 یا امام‌حسن پسرت اومد مقابل برادرت ایستاد."فَلَمّا نَظَرَ إلَيهِ الحُسَينُ عَلَيه السَّلام قد بَرَزَت،اعتَنَقَهُ"وقتی دید آماده شده،چه آماده شدنی!برادر زاده رو در آغوش گرفت حرفی نزد."وجَعَلا يَبكِيانِ حَتّى غُشِيَ عَلَيهِما"عمو و برادرزاده اونقدر در آغوش هم گریه کردند هر دو بی حال شدند."ثُمَّ استَأذَنَ الغُلامُ لِلحَربِ" دید الان وقت خوبیه.گفت:عمو! اجازه میدی برم جونمو فدات کنم؟"فَأَبى عَمُّهُ الحُسَينُ أن يَأذَنَ لَهُ."آقا بهش اجازه نداد.قاسم حرفی نزد به جای اینکه شعاربده عمل کرد. "فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ"اونقدر دستای عمو رو بوسه زد،دید فایده نداره یه وقت افتاد به پای امام حسین."ويَسأَلُهُ الإِذنَ حَتّى أذِنَ لَهُ"وقتی خوب دست و پای عمو رو بوسه زد؛گفت:عمو اجازه میدی برم میدان؟یا حسن بن علی!پسرت روانه ی میدان شد.راوی لشکر دشمن داره صحنه ها رو دقیق نگاه می کنه. میگه.." فَخَرَجَ ودُموعُهُ عَلى خَدَّيهِ وهُوَ يَقولُ"وقتی وارد میدان شد.الان میخواد رجز بخونه برای دشمن، میگه نگاه کردم،دیدم اشکاش هنوز جاریه.وارد میدان شد.شروع کرد رجز خواندن. " انْ تَنْکُرونى فَانَا فرعُ الْحَسَن سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن..." اگر من رو نمیشناسید بگم.من پسر امام حسنم.من پسر سبط النبی هستم... یک مرتبه لحنش عوض شدروضه خوند... اینجا قاسم اومد میدان عمو رو معرفی کنه گفت:"هذَا حُسَیْنٌ کَالاسیرِ الْمُرْتَهَن"ساعتی نگذشت؛عمه اشم آمد قتلگاه...هی صدا زد:"هذَا حُسَیْنٌ."حسین رو که معرفی کرد؛گفت:" إِلَی اللهِ المُشْتَکیٰ."اگه از خودم میخوای بپرسی بگم :"وَ بَناتُکَ سَبایا"من رو اسیری می برند.... قاسم جنگ نمایانی کرد."وحَمَلَ وكَأَنَّ وَجهَهُ فِلقَةُ قَمَرٍ."راوی لشکر دشمن،حمید بن مسلم میگه:صورتش مثل ماه بود."وقاتَلَ فَقَتَلَ عَلى صِغَرِ سِنِّهِ خَمسَةً وثَلاثينَ رَجُلًا..."با همین کودکی ۳۵ نفر رو به درک واصل کرد.رفت میدان،پسر شیرِعرب،پسر فاتح جمل. اینام میدونید که کینه داشتند * راوی می‌گه دیدم، قاسم وقت رفتن پوشیده بود ای وای، تنها یک پیراهن راوی می‌گه دیدم، مولا چه غمگینه وقتی قاسم رو اسب، با سختی می‌شینه «وای، امانتی مجتبی وای، ای وای» راوی می‌گه دیدم، بین اون جمعیّت قاسم از رو مرکب، تا افتاد با صورت "وَ ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيفِ، فَفَلَقَ"شمشیر به سر نوجوون زد.سرش از هم شکاف."وَ وَقَعَ الغُلَامُ لِوَجهِهِ"نوجوون با صورت به زمین افتاد."وَ صاحَ: يا عَمّاه!"این نوجوون با صورت به زمین افتاد. خبر تازه ای نبود.بین این خونواده سابقه داشت.یه روز مادرش بین در و دیوار اتفاقاتی افتاد.خودش فرمود:"وَ سَقَطَت لِوَجهی."زهرای اطهر فرمود من با صورت به زمین افتادم.ماجرا تمام نشد.آقازاده هاآمدند دیدند مادر خوابیده پارچه روی صورت کشیده اسماء مادر ما این ساعت نمی خوابه.اسماء مقدمه چینی نکرد.صدا زد: "يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً"مادرتون نخوابیده."قَد فارَقَتِ الدُّنیا"مادر از دنیا رفت.آقازاده ها رو بلند کرد گفت برید بابا رو از مسجد صدا کنید.اومدند کنار مسجد گریه می کردند."وَ رَفَعَا أَصْواتَهُما بِالْبُکاء."بلند بلند گریه می کردنداصحاب آمدند گفتند آقازاده ها چی شده؟بلند داد زدند:"ماتَتْ اُمُّنا فاطِمَه."مادر از دنیا رفت. راوی میگه امیرالمؤمنین تا شنید"فَوَقَع علیٌّ، عَلی وَجْهه"علی با صورت به زمین افتاد. باز هم سابقه داشت باز هم ادامه داشت. سقا رفت آب بیاره.عباس بدون دست با صورت به روی زمین افتاد.علی اکبر باصورت روی زمین افتاد.لحظه های آخر،آقای ما به چپ و راست متمایل میشد.یه اتفاقی افتاد.حسین فاطمه با صورت به زمین افتاد.بازم کار تمام نشد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم به نفس حاج میثم‌مطیعی •✾• 🏴🏴🏴 قاسم! این رسم خانوادگیه.عمه ت از خیمه ها بیرون آمد.هی بلند میشد.هی با صورت به زمین می افتاد..‌.* راوی می‌گه دیدم، بین اون جمعیت قاسم از رو مرکب، تا افتادبا صورت حمله کردن سمتش، وقتی که ضربت خورد دیدم مولا اومد قاسم رو با خود برد راوی می‌گه دیدم تو آغوش مولا پاهاشو می‌کشید قاسم روی خاکا "وَانجَلَتِ الغَبرَةُ فَإِذا بِالحُسَينِ قائِمٌ عَلى رَأسِ الغُلامِ." گرد و غبار فرو نشست میگه دیدم بالای سر نوجوان ایستاده."وهُوَ يَفحَصُ بِرِجلَيهِ"قاسم داره پا به زمین می کشه."ثُمَّ حَمَلَه علی صَدرِهِ"برادرزاده رو بلند کرد، به سینه چسبانید."وَ کَاَنّی اَنظُرُ الی رِجلَیِ الغلام و خُطّانِ الارض" نتونست این بدن رو کامل بلند کنه .سینه اش رو به سینه قاسم چسبانید.این بچه رو می کشید.پاهای نو‌جوون روی زمین کشیده میشد...* دیدم دیدم قدّش هم قدِ مولا شد دیدم خیلی بیشتر قدِ حسین تا شد «وای، امانتی مجتبی وای، ای وای» وای غریب کربلا،حسین... وای... شهید سر جدا،حسین...وای... ای وای...ای وای : امیررضا یزدانی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•وای امانتی مجتبی... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• 🏴🏴🏴 اینکه میگید اعتقاد من به امام حسین(ع) ربطی به حکومت نداره دقیقا حرف کسایی بود که توی کوفه نشستن و به امام گفتن ما وارد سیاست نمیشیم میخواهیم که دین مون بمونه! اعتقاداتمون را فریاد بزنیم و پای حرفمون بمونیم! و نترسیم! مثل حسین بن علی.... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
شب پنجم محرم طفلان حضرت زینب سلام الله علیه طبق سنوات گذشته شعر هر ده شب محرم در کانال بار گذاری می شود ز هرم گرم نفس هایشان جبین می سوخت ز سوزش عرق چهره آستین می سوخت تلاش خاتم ارباب هم افاقه نکرد میان حلقه ی انگشتری نگین می سوخت از اینکه بر تن گل ها زره بزرگ آمد دل رئوف علمدار نازنین می سوخت چقدر هم قد شمشیرهایشان بودند وجود مادر غمگین... نفس از این می سوخت شکفته از خنکای نسیم عشق شدند اگر چه زیر قدم هایشان زمین می سوخت میان معرکه تا یا علی مدد گفتند ز کینه ی علوی دشمن لعین می سوخت ندای غربتشان گر چه از یسار آمد ز بغض، حنجر عباس در یمین می سوخت کویر تشنه و پیشانی دو قرص قمر ز شدت اثر گرز آهنین می سوخت حسین جعفری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه حر سبک آتش گرفته خانه ام حر پشیمان آمدم ای جسینجانم با بارعصیان آمدم ای حسینجانم یاسیدی مولاحسین ای حسینجانم ۴بار راه تورا سد کرده ام ای حسینجانم عفوم نما بد کرده ام ای حسینجانم یاسیدی مولاحسین گرسر بزیر افکنده ام ای حسینجانم ازخواهرت شرمنده ام ای حسینجانم یاسیدی مولا حسین ازغربتت جان برلبم ای حسینجانم مرهون عفو زینبم ای حسینجانم یاسیدی مولاحسین من آستان بوس درت ای حسینجانم من خاک پای مادرت ای حسینجانم یاسیدی مولاحسین جانم فدای جان تو ای حسینجانم جان میکنم قربان تو ای حسینجانم یاسیدی مولا حسین (عبدالحسین محبی) 🏴🏴🏴🏴 نوحه دوطفلان زینب س سبک آتش گرفته خانه ام ازخیمه آوردم حسین من دوطفلانم دوپاره تن نوردوعین ای حسینجانم جانم حسین جانم حسین ای حسینجانم دوهدیه های زینب اند ای حسینجانم دوجان بکف جان برلب اندای حسینجانم جانم حسین دونوجوان دوکودک اند ای حسینجانم دو جانثار کوچک اند ای حسینجانم جانم حسین ازغربتت خونجگرم ای برادرجان فدای تو دو پسرم ای برادرجان جانم حسین (عبدالحسین محبی) 🏴🏴🏴🏴 نوحه دوطفلان زینب س سبک همه جاکربلاست ای فدایت حسین این سروجان من هدیه های منست این دوطفلان من یاحسین ۴بار هدیه هایم اگر نزدتواندک است هستی خواهرت این دوتا کودک است یاحسین بهرتوهمسفر این دو ره توشه ام گرچه ناقابلنند دو جگرگوشه ام یاحسین بفدای رهت این دو طفلان من گردهندجان چه غم پیش چشمان من یاحسین اذن جانبازی ده جانفدایت کنند جانفدای توو بچه هایت کنند یاحسین غرق خون جسمشان گربیاری حرم نایم ازخیمه تا خجلتت ننگرم یاحسین (عبدالحسین محبی) {سوز دل دلسوخته کانال اشعار ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
ریاحی زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) حُرم و شرمنده ام که راه تو رُو بسته ام کن حلالم یا حسین دل تو رُو شکسته ام حُرم و سوزانده ام قلب کودکان حرم دل زینب آزردم لطفی نما تو از کرم هستم آقا سر به زیر بیا وُ دستم بگیر ای حسین فاطمه (۴) کن قبولم یا حسین دلم از این غُصه بردار جان زهرا مادرت. ببین هستم من گنهکار بیا وُ اذنم بده روم میدان با شهامت گر نگاهم کنی تو می شوم عبد و غلامت ای پناه عالمِین کن حلالم یا حسین ای حسین فاطمه کسیکه آب و بسته به روی تو منم حسین می کنم هدیه آقا این سر و این تنم حسین شکرُ لِله که دارم می کنم جان خود فدا لحظه ی آخر دارم بر لب خود ذکر زهرا جان من قربان تو من بلاگردان تو ای حسین فاطمه ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
واحد یا سنگین عبدالله بن حسن(ع) عبدالله ، یتیم مجتبایم در راهت ، هر لحظه جانفدایم فداییِ توام ، عموی مهربان با رفتن همه ، شد باغ تو خزان آه ، ای سرورم ، بنگر به این ، چشم ترم وای ، ای عموجان،ای عموجان ، ای حسین جان (۲) خون من ، گشته آب وضویم پیش تو ، جان من شد آبرویم دیگر مرا عمو ، از خود مکن جدا در راه تو حسین ، کِی میشوم فدا آه ، مدیونتم ، عمو حسین ، قربونتم وای ، ای عموجان ، ای عموجان ، ای حسین جان از غمِ ، تو با این دل سوزان جدا شد ، دستم از پیکر عمو جان در کربلای عشق ، گشتم فدا عمو گردیده ام دگر ، غرق بلا عمو آه ، مثل اصغر ، پیکر من ، شده پرپر وای ، ای عموجان ، ای عموجان ، ای حسین جان ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بن حسن زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) عمه جانم یا زینب رسیده وقت امتحان دل عمو حسینم از غریبی شد نگران ببین عمویم حسین تنها مانده بین میدان بذار عمه برم من ، عمو شده دل پریشان آمده جانم بر لب کن رهایم یا زینب ای عمو جان یا حسین (۴) من به پایت عمو جان هست خود را می گذارم برای یاری تو ، دست خود را می گذارم تا شنیدم صدای هَل مِن مُعینَت یا حسین لا اُفارق گفتم تا. تنها نمونی نور عین شدی غریب و مضطر بی کس و یار و یاور ای عمو جان یا حسین شُکرُ لِلّه حاجتم در کربلا روا شده با یه تیرِ حرمله دردم اینجا دوا شده مثل قاسم اینجا من به آرزوهام رسیدم توی آغوش عمو ، سوی بابا پر کشیدم داده ام جان برایت سر و دستم فدایت ای عمو جان یا حسین ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب پنجم محرم 🎙سبک: خیمه ها می‌سوزد و... من یتیم مجتبی عبداللهم عبداللهم از تبار حیدرم نور دل ثاراللهم جانفدایم یا حسین۲ دیده ام مولای مظلومان حسین تنها شده او اسیر ظلم و جور و کینه ی اعدا شده جانفدایم یا حسین۲ جان زهرا مادر خود کن رهایم عمه جان بهر یاری عمویم کن دعایم عمه جان جانفدایم یا حسین۲ کن نظر عمه عزیز فاطمه از زین فتاد روی خاک کربلا مولای من صورت نهاد جانفدایم یا حسین۲ شمر بی دین لعین بی حیا سویش دوید تا ببرد رأس پر خون حسین خنجر کشید جانفدایم یا حسین۲ ظلم و جور دشمنان دین بزد بر جان شرر بر عمو بنموده ام آن لحظه دستم را سپر جانفدایم یا حسین۲ من که عمری بوده جایم زینت دوش عمو گریه کردم جا گرفتم من در آغوش عمو جانفدایم یا حسین۲ دست او روی سرم بود اشک چشمانم گرفت اندر آغوش عمو تیر ستم جانم گرفت جانفدایم یا حسین۲ ✍حاج رضا یعقوبیان ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹گل یاسِ حسن🔹 روح والای عبادت به ظهور آمده بود یا که عبداللَه در جبههٔ نور آمده بود؟ کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود باغبان در ورق چهرهٔ گرمازده‌اش گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود بی‌کلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت بس‌که از تاب تجلّی به سرور آمده بود قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی به تماشای کلیم اللَه و طور آمده بود به طواف حرم عشق ز آغوش حرم دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود عجب از این همه مستی چو برادر را دید که چه‌ها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود گرچه لب‌تشنه به دامان امامت جان داد بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود... 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹درّ یتیم🔹 دُرّ یتیمم و به صدف گوهرم ببین در بحر عشق، گوهر جان‌پرورم ببین هفتاد و دومین صدف ساحل توأم ای روح آب، رشحه‌ای از کوثرم ببین من سینه‌سرخ عشق عمویم، پرم بده دست مرا رها کن و بال و پرم ببین چشمم به قتلگاه و عمو مانده زیر تیغ تصویر غربتی‌ست به چشم ترم، ببین با بانگ استغاثهٔ او تیغ می‌شوم برنده‌تر ز تیغ عدو خنجرم ببین پروانه‌ام به پیلۀ واماندنم مخواه در هُرم عشق، شعلهٔ خاکسترم ببین دستم کبوتری‌ست که شوق پریدن است چون نبض عمه ملتهب و مضطرم ببین بر من، عمو! به چشم خریدار بنگر و دست مرا بگیر و از این برترم ببین کوچک‌ترم ز قاسم و دارم دلی بزرگ همچون علی‌اصغر خود اکبرم ببین من کودک برادر تو بودم و کنون در هیئت دلاور و جنگاورم ببین «هل من معین» شنیدم و تکلیف روشن است در التهاب پاسخت اهل حرم ببین هرچند دست یاری من‌ کوچک است و خُرد آن حس عاشقانه و جان‌پرورم ببین احرام بسته‌ام که کنم دور تو طواف خیل حرامیان همه دور و برم ببین کوچک‌تر است قد من از تیغ دشمنان اما سپر برابر‌شان پیکرم ببین ته‌ماندهٔ شراب شهادت که مانده ‌ا‌ست می‌نوشم و تو مستی از این ساغرم ببین در دست عمه دست کشیدم ز جان خویش حالا به روی سینه گل پرپرم ببین دیشب سرم به شانهٔ آرامش تو بود اکنون به روی سینهٔ خود بی‌سرم ببین 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹فاصله‌ها🔹 گفت رنجور دلش از اثر فاصله‌هاست آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدله‌هاست از چه در خیمه بماند اگر او می‌داند چشم در راه غزالان حرم آبله‌هاست؟ آفتاب است که از زین به زمین افتاده‌ست! شیهۀ اسب یقیناً خبر از زلزله‌هاست نه که هنگام نماز است، عمو در سجده‌ست نکند وقت به پا داشتن نافله‌هاست؟ این طرف محفل پر اشک‌ترین زمزمه‌هاست آن طرف مجلس پر شورترین هلهله‌هاست به یتیمی ز نوک تیر، محبّت کردن جلوۀ بارزی از خُلق خوش حرمله‌هاست! خواستند آینۀ باغ شقایق باشد سینه‌ای که پر آواز پر چلچله‌هاست 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹برخیز!🔹 وقتی عدو به روی تو شمشیر می‌کشد از درد تو تمام تنم تیر می‌کشد طاقت ندارم این همه تنها ببینمت وقتی که چلّه چلّه کمان تیر می‌کشد این بغضِ جان‌ستان که تو بی‌کس‌ترین شدی پای مرا به بازی تقدیر می‌کشد ای قاری همیشهٔ قرآن آسمان کار تو جزء جزء به تفسیر می‌کشد این‌که زِ هر طرف نفست را گرفته‌اند آن کوچه را به مسلخ تصویر می‌کشد برخیز! ای امام نماز فرشته‌ها لشکر برای قتل تو تکبیر می‌کشد 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹شوق شهادت🔹 پروانه شد تا شعله‌ور سازد پرش را پیچید در شوق شهادت باورش را داغ گلویش تازه شد از قحطی آب وقتی به خنجر داد زخم حنجرش را... با رود جاری کرد در دشتی عطشناک آن دست‌های کوچک و نام‌آورش را تا لحظه‌ای دیگر عمویش زنده باشد انداخت بر وی، کودکانه پیکرش را با کاروان، بعد از غروب سرخ خورشید بر نیزه می‌بردند در غربت سرش را! 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹بوی گل🔹 چون باد در حرارت دشت و دمن دوید چون بوی گل بلند شد و در چمن دوید وارونه است شیوۀ صحرای ابتلا رو به شکارگاه، غزال ختن دوید می‌خواست ایستاده نسوزد شبیه شمع خورشید‌وار با همۀ سوختن دوید مردان، زره به قامت مردانه بسته‌اند این نوجنونِ کیست که با پیرهن دوید؟ با اشتیاق رفت به آغوش قتلگاه غربت‌کشیده بود و به سوی وطن دوید تیغ برهنه منتظر دست‌بوسی‌اش با سر به پای‌بوس تن بی‌کفن دوید آغشته شد به خون خدا خون پاک او وانگاه در رگان عقیق یمن دوید یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟ زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب پنجم محرم 🎙سبک: بیا مادر از حرم بیرون ببین ای عمه، عموجانم، مانده بی یار و ناتوان باشد دل او بهر حرمها و کودکان آن ناگران باشد عمو جان من شده خسته بمیرم بر خاک بنشسته عمو جانم ای عمو جانم... چو بابا پیش خدا پر زد،بوده او در دنیا امید ما نوازش ها کرده او ما را،بوده بر خوشبختی نوید ما ببین عمه او شده تنها رهایم کن تا روم آنجا عمو جانم ای عمو جانم... ببین عمه دورش از هر سو، گرگ خونخواری، رو به او آید از آنها شمشیر و تیر و سنگ، بیشمارانه، بر عمو آید نگاهش افتاده سوی من ندارد یاری عموی من عمو جانم ای عمو جانم... عمو جانم آمدم میدان، بار دیگر گیرم،در آغوشت سرم روی سینه ات بگذار،تا شوم از عطر تو مدهوشت جداگردد دستم از پیکر فدای تو ای مه انور عمو جانم ای عمو جانم... عجب جایی گشته قربانگاه بهر عبدالله ،آه و واویلا نشیند شمر لعین آنجا، سینه ی مولا آه و واویلا چه می سازد خواهرش زینب بده صبری را به او یارب حسین جانم ای حسین جانم... ✍اسماعیل تقوایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب پنجم محرم عمه زینب، بین عمویم،مانده تنها،بین میدان دیده گریان،با تنی زار بر لبش نام شهیدان ای عمو جان... سایه ی او،بعد بابا،هر زمان رو،ی سرم بود وقت سختی،پدرانه، همچو بابا، در برم بود ای عمو جان... یک نفر باشد عمویم دشمنان دو رش فراوان طاقت ماندن ندارم کن رهایم سوی میدان ای عمو جان... ای عمو جان آمدم که،چون سپر باشم برایت تا کنم هم،چون برادر، جان نا قابل فدایت ای عمو جان... بر روی صدر عمویش، جان او از، تن رها شد آخرین سرباز دینش این یتیم مجتبی شد ای عمو جان... ✍اسماعیل تقوایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
1 اى عمو وقتش شده من هم فداى تو شوم اى عمو جانم حسين (٢) دوست دارم كه يكى از بچه هاى تو شوم اى عمو جانم حسين (٢) ٢ از تبار مجتبى، از نسل ياس پرپرم من ز نسل حيدرم (٢) كودكم اما قوى تَر از چهل جنگاورم من ز نسل حيدرم (٢) ٣ آمدم گودال امام خويش را يارى كنم اى عموجانم حسين (٢) چون علمدار تو من بى دست علمدارى كنم اى عموجانم حسين (٢) ٤ لشكرى در پيش رويم هست و تنها مى روم سوى بابا مى روم (٢) بى گمان دارم به استقبال زهرا مى روم سوى بابا مى روم (٢) ٥ عاقبت تكليف را انجام دادم كاملا آمدم بابا حسن (٢) كربلا جنگاورى بر خود نديده مثل من آمدم بابا حسن (٢) ٦ دست عبدالله مصداق يدالله مى شود يا على حيدر مدد (٢) عمه مى خواند برايش : (قل هو الله احد) يا على حيدر مدد (٢) ٧ آمده تا راز دشمن را نمايد برملا يا علىِ مرتضى (٢) كربلا را تازه عبدالله كرده كربلا يا علىِ مرتضى (٢) ٨ با دو چشمم ديدم آن خنجر نشسته بر گلو ياحسين و ياحسين (٢) كارى از دستم به جز اين بر نيامد اى عمو ياحسين و ياحسين (٢) ٩ بنده عشقم، به پاى عشق تاوان مى دهم اى عمو جانم حسين (٢) چون على اصغر به روى سينه ات جان مى دهم اى عمو جانم حسين (٢) ١٠ چون پس از قاسم زمان خجلت من آمده وقت رفتن آمده (٢) نوبتى هم باشد اينک نوبت من آمده وقت رفتن آمده (٢) شاعر : پیمان طالبی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب پنجم محرم آخرین جانباز عشقِ مکتب ثارُالّهَم من اُسوه ایثار و صبر و معرفت عبدالّهَم من بر عمویم جانفدایم یادگار مجتبایم آه و واویلا، واویلا... من که بودم در همه عُمر، واله و مدهوشِ دلبر گشته از فَرطِ محبّت مقتَلَم آغوشِ دلبر بهر یارم جان نثارم عشق او دار و ندارم آه و واویلا، واویلا... تا صدای غربت او در حَرَم آمد به گوشم دادم از کف صبر و گویا از سر من رفت هوشم من زِ خیمه پر کشیدم سوی قربانگه دویدم آه و واویلا، واویلا گرچه مانند ابوالفضل شد جدا دستم زِ پیکر کاش می دادم به راهِ دلبر جانانه ام سر کن قبول از من زِ احسان جانِ ناقابل عموجان آه و واویلا، واویلا... ✍امیر عباسی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️نوحه شب پنجم محرم 🎙سبک حاج اکبر ناظم عبداللهم مست می ولایم من کودک رشید کربلایم زاده‌ی مجتبی میکند جان فدا گوید عموی من غریب است در قتلگه شیب‌الخضیب است واغربتا عموعمو جان... عاشقت از روز ازل ای عمو دارد به کف جام عسل ای عمو دل شد آگاه تو مرگ در راه تو شیرین تر از عسل برایم من کشته‌ی کرببلایم واغربتا عمو عمو جان... ابن حسن به قتلگاه آمده بهر حمایتِ ز شاه آمده قتلگه پر ز خون روی شه لاله گون سرباز کوچک حسین است به مجتبی نور دو عین است حسین حسین حسین حسین جان... به مثل سقا دست او شد جدا به قتلگه گردیده جانش فدا شکسته سبو شد فدای عمو شد شور عزا گردیده برپا آمد کریم آل زهرا حسین حسین حسین حسین جان... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
◼️ مقتل جانسوز حضرت عبدالله بن حسن علیهماالسلام ... در رابطه با شهادت جگرگوشه امام حسن مجتبی علیه‌السلام نقل کرده‌اند: كَانَ عَبدُ اللّهِ بنُ الْحَسَنِ الزَّكيِّ وَاقِفَاً بِإزاءِ الْخَيْمَةِ، وَ هو يَسمَعُ وِداعَ عَمِّهِ الْحُسينِ ▪️عبدالله بن حسن علیهما السلام، در کنار خیمه ها ایستاده بود و صدای وداع عمویش امام حسین علیه‌السلام را می‌شنید. فَخَرَجَ فِي أَثَرِهِ، و هُو يَبكِي و يَقولُ: و اللّهِ لا اُفارِقُ عَمِّيَ ▪️پس دنبال عمو رفت و گریه می‌کرد و می گفت: به خدا دست از عموجانم نمیکشم... حضرت زینب علیهاالسلام خودش را به او رساند تا جلوی او را بگیرد چرا که هنوز کودک بود و به سن بلوغ نرسیده بود، سیدالشهدا علیه السلام تا دید عبدالله دارد به سمت او می‌آید، رو به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها کرد و فرمود: يا اُختِي اِحبِسِيه ▪️خواهرم! او را نگه دار. ثُمَّ إنَّ شِمرَ بنَ ذِي الْجُوشَنِ أَقْبَلَ فِي الرِّجَّالَةِ نَحوَ الْحسينِ ثُمَّ إنَّهُم أحَاطوا به إحاطَةً ▪️اما وقتی که شمر به همراه لشکرش دور تا دور امام علیه السلام را گرفتند و سخت او را احاطه کردند، فَانفلتِ الصَّبيُّ مِن يَدها، و قالَ: و اللّهِ لا اُفارقُ عَمّي ▪️عبدالله دستش را از دست عمه‌اش کشید( و به سمت قتلگاه دوید) و گفت: به خدا از عمویم جدا نمی‌شوم.. فأقبَلَ حَرمَلَةُ بنُ كاهِلِ اللَّعينِ إلىٰ الْحسينِ عليه السّلام، فضَرَبَ الصَّبيَّ بِالسَّيفِ، فَأَطَنَّ يَمينَه إلىٰ الْجِلدِ، فإذا هِيَ مُعَلَّقَةٌ ▪️پس حرمله بن کاهل اسدی ، به طرف امام علیه السلام آمد، (در بعضی دیگر از مقاتل به جای حرمله، ملعونی به نام بحر بن کعب آمده که حضرت عبدالله علیه السلام رو به او کرده و فرمودند:ای پسر زن بدکاره! عمویم را می‌کشی؟!) و با شمشیر به دست عبدالله بن حسن علیهما‌السلام زد و دست او به پوست آویزان شد و فریاد زد: يَا عَمَّاهُ أَدرِكْني ▪️عموجان! مرا دریاب فأخَذهُ الْحسينُ و ضَمَّهُ إلَيه، و قال: يا ابْنَ أخي صَبراً عَلىٰ ما نَزَلَ بِكَ يا وَلَدي ▪️پس امام حسین علیه السلام او را گرفت و به سینه چسپاند و فرمود: ای پسر برادرم! بر آن چه که بر سرت می آید صبر کن. فبَينَما هوَ يُخاطبُه إذ رَماهُ اللَّعينُ حَرملةُ بسَهمٍ، فَذَبَحَه في حِجرِهِ ▪️ در همین حین، حرمله ملعون تیری را به طرف عبدالله علیه السلام زد که او را در آغوش عمویش ذبح کرد. فَصَاحَتْ زينبُ: وا اِبنُ أخاه! لَيتَ الْمَوتَ أعدَمني الْحَياةَ، لَيتَ السَّماءَ أَطْبَقَتْ عَلى الأرضِ، و لَيتَ الْجِبالَ تَدَكْدَكَتْ عَلى السَّهْلِ ▪️ زینب کبری علیهاالسلام از همان کنار خیمه ها متوجه شهادت عبدالله شد و فریاد زد: وای از پسر برادرم! ای کاش مرگ من فرا می‌رسید... ای کاش آسمان بر زمین فرود می‌آمد... ای کاش کوه ها از هم پاشیده و صاف می‌شدند... عمر بن سعد ملعون در نزدیکی حضرت زینب علیهاالسلام بود که حضرت به او فرمود: يُقتَلُ ابْنُ بنتِ رسولِ اللّهِ و أنتَ تَنظُرُ إلَيه؟ ▪️وای بر تو! پسرِدختر رسول خدا صلی الله علیه و آله دارد کشته می‌شود و تو نگاه میکنی؟! که آن ملعون جواب حضرت را نداد. 📚المنتخب، طریحی ج٢ص۴۵١ 📚تاریخ طبری ج۵ ص۴۵٠ 📚نفس المهموم ص٣۵٩