eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.7هزار دنبال‌کننده
47 عکس
36 ویدیو
126 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ای بهشتی که بی بارگاهی پُر از سوزِ اشک و پُر از بغضِ آهی اگر بی فروغی وَ یا بی پناهی ولی روشنی تو به نورِ الهی به برهانِ باقر به سیمای صادق تو عرفانِ محضی به قرآنِ ناطق غبارت به دردِ دلِ ما دوا است که ویرانیِ تو گلستانِ ما است نگاهت شبیهِ خودِ کربلا است تجلّیِ تو تا به عرشِ خدا است تو زیبا شَوی با گلِ یاسِ زهرا(س) به حقِ دو دستانِ عباسِ زهرا(س) ببین کرده امشب دلِ من هوایت تصور کنم باغِ صحن و سرایت شوَم زائرِ تربتِ با صفایت غریبانه چون شمع گریَم برایت به حقِ حسن کو بوَد جانِ سجاد شود روزی صحنِ تو آزاد و آباد تو تفسیرِ عشقی به رنگِ حقایق ضریح و شبستانِ تو قلبِ عاشق شکوهِ تو لبخندِ هر صبحِ صادق پُر از عطرِ یاسی و باغِ شقایق تو زیبایی ات کمتر از کربلا نیست اگر چه به رویم درِ روضه وا نیست! 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم 🔸شاعر: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
*تقدیم به ائمه مظلوم بقیع* *(به مناسبت هشتم شوال سالروز تخریب قبرستان بقیع *ظاهراً خاکی و غبار آلود* *باطناً قبله گاهِ خورشید است* *سایه بانی ندارد اینجا چون...* *مستمندش نگاهِ خورشید است* *گرچه بی شمع و بی چراغ اما* *کوهی از نور در نهان دارد* *اینکه مانده غریب روی زمین* *در دلش چار آسمان دارد* *به خرابیِ آن نگاه مکن* *که بهشت است بینِ آغوشش* *نور می بخشد آسمان ها را* *با همین چشم های خاموشش* *این بقیع است و پنجره هایش* *چشمه های امید و ایمان است* *بس که دارد به سینه گنجِ گران* *گردِ اینجا پر از نگهبان است* *آبرو دارد از امام حسن* *که در افلاک محترم باشد* *از لبش یاکریم می ریزد* *چون که‌ گنجینه ی کرم باشد* *سنگ قبری ندارد او افسوس* *غربت از این مزار می بارد* *چشم زوار بی قرار بقیع* *مثل ابر بهار می بارد* *این مکان را بدون صحن، مگو* *که دلِ ما برای آن صحن است* *تربتِ زین العابدین اینجا* *مثلِ سجاده بر زمین پهن است* *گرچه مثل کویر عطشان است* *می نویسم که سینه اش دریاست* *تربت پاک حضرت صادق* *تربت باقرالعلوم اینجاست* *این همه غربت و غم و اندوه* *بی گمان عاقبت به سر برسد* *طبق آیات محکم قرآن* *بهر ما لحظه ی ظفر برسد* *می رسد آن زمان که صحن بقیع* *بهترین صحنه ی جهان باشد* *متولّیِ این حرم تنها* *مهدی صاحب الزمان باشد* *شاعر: رضا یزدی اصل ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🔹ای دل غافل🔹 چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت لحظه‌هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت.. رفت از کوی و خیابان سفره‌اش را جمع کرد ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت تشنگی گاهی برایم روضه می‌خواند از حسین ظهر با لب‌های تشنه چشم بارانی گذشت بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
1744445187_-507334714.mp3
35.02M
مناجات ابتدایی دعای جوشن صغیر یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ پیغمبر فرمود سه دسته‌اند که از ابلیس و جنود ابلیس در امانند الذاكرونَ للّه ِِ الباكُونَ مِن خَشيَةِ اللّه و المُستَغفِرونَ بِالأسحارِ هر سه ویژگی تو جمع شما سحرخیزان هست أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ چه ماه خوبی بودی، به بهانه تو ما با قرآن بیشتر مأنوس شدیم.. وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ‏ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ‏ وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام.. دست گدایی رو می‌بریم بالا، مثل همیشه صاحب خانه رو واسطه قرار بدیم بِالْحُجَّة الهی العفو... یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز(٢) زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز من به امید آمدم، روبرنگردان از گدا حال و روزم را عوض کن تا نفس دارم هنوز صبح تا شب هم برای تو اگر گریه کنم خوب میدانم به تو خیلی بدهکارم هنوز با وجودی که دویدم زیر این بیرق ولی در مسیر نوکری‌ ام، عبد کم‌ کارم هنوز ماه رمضان بره منم تو رو فراموش میکنم دوباره تو میشی تریداً، وحیداً، فریدا دائما داری هوایم را ولی افسوس من باز هم رفتم به بیراهه گناهکارم هنوز خوشبحال بنده‌ای که زیرلب نجوا کند... این مال امام زمانی‌ها هست که این شبا دنبال یوسف فاطمه میگردند خوشبحال بنده‌ای که زیرلب نجوا کند... چی میگه.. از فراغت ای طبیبا سخت بیمارم هنوز نیمه شب ها فرق داره گریه و حال دعا من به شوق دیدن روی تو بیدارم هنوز نمیخوای به مهمون سی شبه‌ات یه سر بزنی؟ سی شبه در خونت اومدیم آقا... روبراهم کن برس آقا به فریادم که من بیقرار کربلا صحن علمدارم هنوز گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر... هان، باورت شد نمیتونی بری کربلا؟ گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر.. پابرهنه می‌شدیم خاک میریختیم روسر و رومون، هر کی هم تعجب می‌کرد می‌گفتیم آقامون رو خاک مالی کردند و کشتند ... گریه‌های من دم باب الحسین یادش بخیر همچو ابرم از غم دوری ، میبارم هنوز بی‌سبب دل رفت تا صحن و سرای کاظمین یاد آن مولای زنداییِ بی‌یارم هنوز قربون حرم خوشگلت... گوشه‌ی زندان به خاک تیره سر بُگذاشته من اسیر آن امام زار و تب‌ دارم هنوز کاش از معصومه‌ اش بر او پیامی میرسید از غریبی گل زهرا عزادارم هنوز خدا رحمت کنه مرحوم آیت‌الله احمدی میانجی رو ایشون می‌فرمود شب آخر رو کرد به سِنْدی بن شاهِک فرمود دلم برا بچه‌ هام تنگ شده اجازه بده من یه سری برم دیدنشون... همه روضه هامون به روضه ابی‌عبدلله باید ختم بشه بدنش رو غریبانه داشتن میبردند سمت مقابر قریش، سلیمان بن ابی‌جعفر از چهره‌های ذی نفوذ بغداد بود دید یه بدنی رو غریبانه دارن میبرند فهمید بدن موسی بن جعفر هست، گفت بدن رو نگهدارید، غریب به دوهزار پانصد دینار خرج تشییع جنازه کرد، گل خرید، عطرهای قیمتی خرید، هفت تا کفن قیمتی آماده کرد، اومد خونه نُه تا دختر داشت سلیمان، به همشون لباس عزا به تن کرد، فرمود این آقا خیلی دختر داره اما یدونه‌شونم الان اینجا تو بغداد نیستند، شما پشت سر پیکر این آقا جوری به سرو صورت بزنید نگند این آقا گریه کن نداره آخ با جمعی از مؤمنین و مومنات با تلّی از گل، بدن حضرت رو تشییع کردند گلباران کردند درستشم همینه از اینجا تا قبر حضرت اونقدر رو بدن گل ریختند از اون تاریخ این محله شد به سوق الریاحین، یعنی بازار گل‌ها درستشم همینه، بدن پسر زهرا باید گلباران بشه آخ لایوم کیومک یا حسین کربلا هم بدن ابی‌عبدلله رو گلباران کردند فرقةٌ بالسيوفِ فرقةٌ بالرِّماحِ فرقةٌ بالنّبال تیر اندازا نیزه اندازا شمشیر زنا آخ بمیرم.... فرقةٌ بالخَشَبِ والعَصاء آخ به همین اکتفا نکردند .. امام باقر فرمود: وَ لَقَد اَوْطَئوهُ الخَيل بَعد ذلك میخوام بگم؛ یا حضرت معصومه شما نه جون دادن باباتو دیدی، نه دفن باباتون رو اما کربلا یه دختری کنار خیمه‌ها میگه خودم شنیدم، عمر سعد فریاد میزد مَن ینتَدِبُ بالحُسَینِ کیه بر حسین اسب بتازونه... حسین....
مناجات وداع اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم اهل بیت ما این عبارت رو اینگونه معنا فرمودند لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه یعنی اگه تو کمکم نکنی من نمیتونم دست از گناه بردارم، اگه تو کمکم نمیکردی نمیتونستم طاعتت رو بجا بیارم ازت ممنونم امسال هم باهمه‌ی بدی‌هامون ما رو سر سفره‌ی ضیافتت مهمان کردی حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر کُنْتُ بِئسَ العَبد فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ اعتراف در خونه ات چقدر شیرینه عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم، الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ خداحافظ... الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ تازه بهت عادت کرده بودم، وداع با تو خیلی برا ما سخته... وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ‏ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عامي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ‏ وَ اغْفِرْ لِيَ تِلکَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمنُ يا علّام.. به حق حضرت زهرا که شب آخریه همیشه سفره رو مادر جمع میکنه الهی العفو... شب آخریه حنجره‌تو خرج کن... چه زود ماه مناجات مان رسید به سر امان از این شب آوارگی، شب آخر چه زود وقت خداحافظی رسید ای دوست بیا که اشک بریزیم پیش یکدیگر معمولا تو وداع همه باهم گریه میکنند، شب وداع پر از حسرت و پر از دردیم که هیچ‌ وقت نبودیم قدر دان سحر چه ساده این رمضان هم گذشت وجا ماندیم هزار حیف نبستیم کوله‌ بارِ سفر به خدا بچه که بودیم خوب یادمه دهه آخر ماه رمضان که می‌شد بعضیا که اهل دل بودند اصلا یه حال دیگه‌ای بودند، ماها نمیفهمیدم، پرس‌ و جو که میکردیم میگفتند تو این دهه اگه نشونه‌ی خیمه‌اش رو به ما دادند معلومه ماه رمضان مون مقبول واقع شده، اگه نشونیش رو ندادند چه خاکی به سر بریزیم آقاجان من میخوام بالاتر از این بگم، از شب اول تو میدونی ما هم گفتیم چقدر بی‌آبرو هستیم، اما توقعمون اینه صاحبخونه یه سری به ما بزنه... محبتی بکن و ما را ببخش شرمنده دل امام زمان را شکسته‌ایم اگر مگه نگفتی شب آخر به اندازه کل ماه رمضان میبخشی، ام‌شب بیا مهمونات رو مفتی ببر... حالا داری گزارش کار میدی محبتی کن و ما را ببخش شرمنده دل امام زمان را شکسته‌ایم اگر ولی در این رمضان هر زمان که تشنه شدیم نفس کشیده و گفتیم یا علی اصغر گرسنه‌ام که شدیم از سه‌ساله ای خواندیم ولی گرسنه نماندیم مثل آن دختر دل شکسته ما را نگاه کن یا رب تو را به جان علی از گناه ما بگذر از اینجا به‌بعد من فقط شعر میخونم، تو چجوری ارتباط برقرار میکنی ،خودت میدونی وداع ،با رمضان چون وداع با یار است همیشه سخت و غم انگیز و دلهره آور وداع، علت بغض گلوی هر عاشق وداع ،علت موی سفید هر نوکر وداع ،آه بلندیست در دل زخمی وداع ،زخم عمیقیست در میان جگر حالا آماده‌ای یا نه شب آخرِ تو را قسم به وداع علی و فاطمه‌اش به خدا باهمه‌ی نفس دارم میخونما تو را قسم به وداع علی و فاطمه‌اش به لحظه‌ای که حسن خیره مانده بود به در به لحظه‌ای که علی زار میزد و میگفت چه زود میروی از دستم ای گل پرپر قسم به آن شب سختی که دست لرزانش رسیده بود به بازوی زخمی مادر به گریه گفت فدایت شدم عزیز دلم شکسته بال و پرت را، غلاف آن خنجر علی مرد نبردهای سخت و، طاقت فرسا بود فقط تو احد 90 تا زخم و جراحت تو بدن مبارکش بود هیچ جا دیده‌ نشد علی با دیدن یه زحمی به هم بریزه اما من نمیدونم اون زخم کبودی بازو چی بود تازه از زیر پیراهن غسل میداد فقط یه لحظه لمسش کرد فَبَکیٰ بُکاءاً طویلاً... بحق حضرت زهرا ظهور را برسان کجاست منتقم خون آل پیغمبر این یه وداع بود.... تو را به حق رباب و وداع شش ماهه تو را به حق وداع خیام با اکبر به آن زمان که به خون میتپید قلب حسین تو را قسم به وداع برادر و خواهر فَنادیٰ یا زَینب اِيتِينِي بِثَوبٍ عَتِيق خواهرم اون پیراهن کهنه رو بیار این زن و بچه‌ها از خیمه‌هابیرون اومدند همه دور ابی‌عبدلله حلقه زدند هر کی یه جمله‌ای گفت زبان حال و قال مشترکشون این بود، رُدَّنا إلیٰ حَرَمِ جَدِّنا روضه وداع خیلی سخته ولی روضه‌ای هست که حضرت زهرا به علامه مجلسی سفارش کرد اُذکُر مُصِیبةَ الوِداعِ وَلَدِیَ الشَّهید انشالله حق روضه‌اش ادا بشه هر کدومشون رو یجوری آروم کرد دونه دونه‌ شون رو برگردوند به خیمه ها👇👇
سوار مرکب شد یه وقت دید یه صدای مادرانه از پشت سرش به گوش میاد مهلاً مهلاً.... پناه حرم! کجا داری میری بگو برادرم بدرقه‌ ی راه تو اشک چشم ترم آهسته‌تر برو داداش ببین مضطرم پناه حرم ببین نامحرمان رو و برم حسین.... قسم به ناله‌ی مظلوم بین یک گودال قسم به غربت یک تن میان یک لشکر به خواهری که غریبانه زیر لب میگفت چقدر اسب دواندیدند روی این پیکر بحق زینب کبری ظهور را برسان کجاست منتقم خون آل پیغمبر اگرچه داریم از ماه رمضان خداحافظی میکنیم اما این عهد و پیمان رو اینجا باهم میبندیم همیشه گریه کن شاه سر جدا هستیم... خدا گواهست.... اگه اینجوریه آخرش یه حسین بکش همیشه گریه کن شاه کربلا هستیم خدا گواهست که دلتنگ کربلا هستیم حسین..... مرحبا به شما مردم... حنجره‌هاتون رو خرج اون آقای بی‌ حنجر کردید حنجره‌ هاتون رو خرج اون حنجر زیر خنجر کردین... بالحسین العفو... به نیابت از همه شهدامون، مدافعین حرم زینبی، سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس، جانبازانی که به رفقاشون ملحق شدند سردار حجازی شهدا و اطفال و معصوم افغانستان که با زبان روزه به محضر الهی قطعه قطعه رسیدند شهدای دیروز و امروز فلسطین وداع میکنیم اما من یه بند تو دلم مونده امسال شاید خیلی هاتون متوجه نشدین، از شب اول ما ریزه خوار دخترابی‌عبدلله بودیم، شب آخرم نان ونمک حضرت رقیه رو بخوریم مناجات کنیم پناه حرم، تو رفتی و دخترت داره کتک میخوره غنیمت هاشو هر کسی داره میشماره ناموس تو در آرزوی یک چادره.... بسم الله الرحمن الرحیم الّلهمّ یا مَن لا یَرغَبُ فِی الجَزا... روضه رو ابتر رها کردم شاید باور نمی‌کرد زینب اینقده بی تابی کنه، برگشت، این خواهر و برادر دست دور گردن هم انداختند، ابی‌عبدلله دید دیگه راهی نمونده جز تصرف تکوینی به قلب زینب، دست روی قلب خواهر گذاشت، فرمود تو نماز شبت منو فراموش نکن. آخ چیزی نگذشت همین خواهر غروب فردا اومد کنار گودال هر چه گشت دنبال دست برادر بلکه تسلی قلب خواهر بشه، سنگ‌ها و نیزه‌ها و تیرها رو کنار زد، دید دو دست برادر رو قطع کردند.... ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
-2038685952_-1914178679.mp3
46.64M
دعای ۴۵ صحیفه سجادیه دعای وداع با ماه رمضان ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝