eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.2هزار دنبال‌کننده
342 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
شب رحمت، شب رأفت ، شب لطف مکرّر شد زمین از مقدم این گل معطّر شد منوّر شد ملائک صف به صف تبریک می گفتند احمد را علی لبخند می زد حضرت صدیقه مادر شد به روی شهپر جبریل تا روی زمین آمد سپس گهواره اش دست علی ، دوش پیمبر شد نفس هایش معظّم کرده شعبان المعظّم را چه نعمت ها که در این شب به لطف او مقدّر شد به عمری سجده و ذکر و دعا درمان نشد دردش که فطرس از پر قنداقه ی او صاحب پر شد نگاهش زندگی بخشید حرّ بن ریاحی را به او هر کس که خوب عرض ارادت کرد ابوذر شد تمام انبیا در حسرت شأن و مقام او چه مولودی که مادر فاطمه، باباش حیدر شد پیمبر بوسه می زد دم به دم دست و دهانش را نمی دانم چرا روز تولد چشم او تر شد @nohe_sonnati
بی سرپناهم، سرپناه از دست دادم بی تکیه‌گاهم، تکیه‌گاه از دست دادم من روسپیدی بهار مغفرت را پاییز با روی سیاه از دست دادم  من هرچه را با دل به دست آورده بودم با یک نظر، با یک نگاه از دست دادم من اشک‌هایم، این قدیمی همسفر را همچون رفیقی نیمه‌راه از دست دادم  هی رزق، هی روزی مقدر کردی اما هی با خطا، هی با گناه از دست دادم سهم من از مهمانی‌ات شد نانِ حسرت این ماه را هم غرق آه از دست دادم @nohe_sonnati
بر سفره ی خالی ما هم نان ببخشید                یعنی که بر این جسم مرده جان ببخشید اهل کویریم و بیابان زاده هستیم ای ابرها بر ما کمی باران ببخشید این جا نهال بندگی مان زرد و خشک است بر ریشه هامان جرعه ای ایمان ببخشید ما آشکارا معصیت کردیم هرچند اما شما دور از همه پنهان ببخشید ما زیر لطف سایه ی شمس الشموسیم ما را به حق حضرت سلطان ببخشید یک ماه مهمانِ سر این سفره بودیم خوبی، بدی، دیدید از این مهمان، ببخشید @nohe_sonnati
حیا و عصمت و پاکیزگی را در رُخَت دیدند تو را بِرّه، تقیّه، عابده، معصومه نامیدند وجودت روشنی‌بخشِ دل موسی بن جعفر شد چه نعمت‌ها که از یُمن قدم‌های تو باریدند علی موسی الرضا خوشحال‌تر از کل عالَم بود ملائک از تهِ دل بعد میلاد تو خندیدند هزاران فطرس دلسوخته با صد هزار امّید برای عرض حاجت دور چشمان تو چرخیدند چه با حسرت ضریح و بارگاهت را نشان دادیم به آن ها که نشان از مدفن خورشید پرسیدند @nohe_sonnati
شعله‌های کینه از هر سو به سویش آمدند در دل حجره دل پروانه را آتش زدند زهر بهر بردن نوری دگر مأمور شد زهر یک‌بار دگر هم‌دست با انگور شد داغ او هم مثل داغ مجتبی مرهم نداشت آه صاحب‌خانه بین خانه‌اش مَحرم نداشت ظهر بود و هلهله بود و هیاهو بود و درد آه کاری کرد ام الفضل که جعده نکرد از سر شادی کنار پیکر او کف زدند تا صدایش در دل حجره نپیچد دف زدند پایکوبی کنیزان حرمتش را بد شکست کِل کشیدند و نگفتند او عزیز فاطمه ست آه جا دارد تمام عمر از داغش گریست پشت‌بام خانه که شأن امام شیعه نیست گرچه قرآنِ تنش از زهر آیه‌ آیه شد لااقل بال کبوترها برایش سایه شد لااقل جمع کثیری از محبین آمدند وقت تشییعِ جنازه گل به تابوتش زدند در دل گودال جسمش نامرتب شد؟ نشد پیکر پاکیزه‌اش مهمان مرکب شد؟ نشد او ندیده لحظه‌ای دروازه‌ی ساعات را کوچه و پرتاب سنگ و عمه‌ی سادات را تازه بعد از این که لشکر از دل گودال رفت شمر با آن خنجر کندش به استقبال رفت می‌کشد مِی خواره‌ای فریاد، فکرش را بکن ریش و قیچی دست شمر افتاد، فکرش را بکن @nohe_sonnati
امشب زمین ز نور امامت منور است امشب زمان به عطر ولایت معطر است امشب شب پیمبر و آل پیمبر است امشب شب عروسی زهرا و حیدر است امشب دل نبی خدا شاد می‌شود امشب رسول صاحب داماد می‌شود امشب شب تجلی لبخند انبیاست جشن و سرور و شادی و شور و شعف به پاست زهرا عروس خانه و داماد مرتضی است عاقد خدا و شاهد این عقد مصطفی است امشب خدا به لوح فلک اِنَّما نوشت عقد علی و فاطمه را در سما نوشت امشب ز عرش زمزمه جاری شد و سپس سوی مدینه همهمه جاری شد و سپس لبخند بر لب همه جاری شد و سپس عقد علی و فاطمه جاری شد و سپس مأمور وحی آمد و سر بر زمین گذاشت بر حلقه ی ولایت احمد نگین گذاشت آمد بهار باغ تولا مبارک است معنای عشق کرده تجلی مبارک است جشن و سرور عترت و طاها مبارک است پیوند پاک حیدر و زهرا مبارک است امشب امشب تمام عرش پر از خنده ی علی ست دامادی نبی چه برازنده ی علی است @nohe_sonnati
به شهرِ کور بخشیدی فروغ چشمهایت را منور کردی از نورت زمینِ زیر پایت را ملائک یک‌به‌یک تبریک می‌گفتند با شادی به لب ابن الرضا می‌دید لبخند رضایت را اگرچه کُلُّهم نور و اگرچه کُلُّهم هادی به تو دادند اما از ازل نبض هدایت را گناهان کبیره کرده‌ایم و دل به تو بستیم مگیری از سر این جامعه دست دعایت را من از تو آب و نان و سیم و زر هرگز نمی‌خواهم به یک لبخند مهمان کن گدای سامرایت را رسیدی تا علیِ چارم ارض و سما باشی که رسواتر کنی شاهان پَست بی کفایت را خلافت چیست چیزی که فقط حقِّ علی بوده ندیدیم از نبی در خُم به غیر از این روایت را بیا دل‌های ما را تا غدیر خُم مهیا کن بتابان بر دل تاریک‌مان نور ولایت را بیا بنویس ما را از محبین‌ات "لکم لاحق" مگیر از ما به قدر لحظه‌ای حال و هوایت را تو راضی باش از ما تا رضا راضی شود از ما سپرده دست تو بی‌شک رضا مُهر رضایت را @nohe_sonnati
امشب زمین ز نور وجودش منور است امشب زمان ز عطر حضورش معطر است امشب شب پیمبر و آل پیمبر است امشب شب ولادت موسی بن جعفر است موسی بن جعفری که رخش منظر خداست باب الحوائج همه مشکلات ماست امشب تمام عرض و سما زیر پای اوست حالی اگر که هست به لطف هوای اوست شیعه در اوج شورو شعف از ولای اوست ایمان ما نتیجه یا ربنای اوست او جلوه ای ز چشمه جوشان کوثر است آیینه جلال و جمال پیمبر است لحظه به لحظه با نفسش خو گرفته ایم از عطر ناب پیرهنش بو گرفته ایم ما ناگرفته های خود از او گرفته ایم پس از تمام آینه ها رو گرفته ایم همواره از عنایت او در تلاطمیم ما پیروان حضرت خورشید هفتمیم لطفش به ما چه ساده و آسان رسیده است خوبی او به شیعه فراوان رسیده است بیش از همه به کشور ایران رسیده است یک جلوه قم یکی به خراسان رسیده است جز خاندان او به کسی دل نداده ایم جارو کشان خانه این خانواده ایم شکر خدا که نوکر موسی بن جعفریم در زیر سایه سر موسی بن جعفریم همسایگان دختر موسی بن جعفریم ما ساکنان کشور موسی بن جعفریم این خاک تا به روز ابد زیر دین توست دل، تنگ دیدن حرم کاظمین توست @nohe_sonnati
این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است آب و هوای تکیه برایم مقدس است اشک برای تو به خدا ارث مادری ست این قطره های جاری شبنم مقدس است فرمود امام صادق علیه السلام که چون گریه کرد بر غمت آدم مقدس است در شش شبانه روز زمین آفریده شد شش گوشه ات برای خدا هم مقدس است تو انتهای دار و ندار منی حسین دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است در بین ماه های خدا جور دیگری بر ما هلال ماه محرم مقدس است @nohe_sonnati
دوباره عرض ادب عرض احترام حسین بنا به عادت هر روزه ام سلام حسین دوباره مجلس تو آمدم خدا را شکر دوباره آمده ام مثل یک غلام حسین تمام دلخوشی ام گریه بر مصیبت توست دوباره این من و اشک علی الدوام حسین مرا به لطف تو این گونه می‌شناسندم غلام فاطمه و نوکر امام حسین به جز تو سنگ کسی را به سینه ام نزدم که چون تو سنگ نخورده کسی ز بام حسین نخواه رو به کسی غیر خواهرت بزنم تویی که آخر انصافی و مرام حسین به غیر چشم محارم کسی ندیده رخش کجا عقیله کجا مجلس حرام، حسین سرم فدای کسی که علی فدایش شد پر است دور و بر زینب از عوام، حسین @nohe_sonnati
بلی، محرم شدن حال و هوای دیگری دارد ولی حاجی ما سعیش صفای دیگری دارد به قربانش که قبل عید، قربانی قربان شد به روی دار این حاجی منای دیگری دارد پشیمان ها همه در دل دعاگوی نجات او ولی مسلم به روی لب دعای دیگری دارد دلیل اشک هایش نیست قطعا جان ناقابل سفیر انگار در دل غصه های دیگری دارد تو شاهد باش ای دارالاماره داستانش را بگو در کوفه مسلم کربلای دیگری دارد سرش را داد تن هم بر زمین افتاد، لب تشنه هلا این مقتدا خود مقتدای دیگری دارد سرانجام حدیث عاشقی وصلی ست جاویدان به پای عشق جان دادن بهای دیگری دارد یقیناً اولین پروانه ای که سوخت می داند در آغوش نجیب شمع جای دیگری دارد علاج عاشقی چیزی به غیر از جان سپردن نیست طبیبا درد دلتنگی دوای دیگری دارد @nohe_sonnati
غریبانه قدم میزد میان کوچه ها تنها سفیر افتاد بین کوفیان بی وفا تنها نماز خویش را خواند و نگاهی پشت سر انداخت نمیشد باورش خوانده ست تعقیبات را تنها به جز آن زن که مردانه رسید و میزبانش شد رها کردند مسلم را غریبه، آشنا تنها دلش می‌خواست بهر دلبرش پیغام بفرستد میا کوفه اگرهم آمدی تنها بیا تنها میا اینها به فکر انتقام حیدراند از تو که کینه از علی دارند ای خون خدا، تنها ... بمیرم ای عزیز فاطمه در گودی گودال تو ماندی و سنان و زجر و شمر بی حیا تنها سر پیراهنت دعوا شد اما رأس پاکت را سرفرصت رسید و ذبح کردَش از قفا تنها یکی تیر و یکی تیغ و یکی سنگ و یکی نیزه شنیدم پیرمردی گفت من دارم عصا تنها چه سرهایی که روی نیزه ها سر برد طاقت را چه تن هایی که جا ماندند زیر دست و پا تنها بمیرم آنکه آدم آن که عالم زیر دینش بود از این دنیا نصیبش شد فقط یک بوریا تنها @nohe_sonnati
غریبانه قدم میزد میان کوچه ها تنها سفیر افتاد بین کوفیان بی وفا تنها نماز خویش را خواند و نگاهی پشت سر انداخت نمیشد باورش خوانده ست تعقیبات را تنها به جز آن زن که مردانه رسید و میزبانش شد رها کردند مسلم را غریبه، آشنا تنها دلش می‌خواست بهر دلبرش پیغام بفرستد میا کوفه اگرهم آمدی تنها بیا تنها میا اینها به فکر انتقام حیدراند از تو که کینه از علی دارند ای خون خدا، تنها ... بمیرم ای عزیز فاطمه در گودی گودال تو ماندی و سنان و زجر و شمر بی حیا تنها سر پیراهنت دعوا شد اما رأس پاکت را سرفرصت رسید و ذبح کردَش از قفا تنها یکی تیر و یکی تیغ و یکی سنگ و یکی نیزه شنیدم پیرمردی گفت من دارم عصا تنها چه سرهایی که روی نیزه ها سر برد طاقت را چه تن هایی که جا ماندند زیر دست و پا تنها بمیرم آنکه آدم آن که عالم زیر دینش بود از این دنیا نصیبش شد فقط یک بوریا تنها @nohe_sonnati
دوباره عطر محبت وزید بسم الله دوباره ماه محرم رسید بسم الله سرآمد عاقبت این انتظار یک ساله به اذن حضرت شاه شهید بسم الله اگر که آمده ای روسیاه و شرمنده میان روضه شوی رو سفید، بسم الله به اشک، دیدهٔ مهدی ندیده را تر کن اگر که آمده ای با امید بسم الله بیا که روضه مجال دوباره نو شدن است عزیز فاطمه درهم خرید بسم الله ... رسید قافله عاشقان به کرب و بلا پر از ستاره و سرو رشید بسم الله همین که خواند به لب آیه های استرجاع صدای گریه گل را شنید بسم الله ندیده عالم از این داغ، داغ سنگین تر نگفت، آنکه سرش را برید، بسم الله @nohe_sonnati
بگو به هر که برای حسین سینه زن است به صبح روز جزا با رقیه هم سخن است به غیر او به کسی جان و دل نخواهم داد حسین در دو جهان بهترین رفیق من است نماز و روزه و حج و زکات جای خودش ولی امید من این یا حسین و یا حسن است مرا دوباره به آغوش کربلا برسان کجا برای دل خسته بهتر از وطن است غم تو تا به قیامت نمی شود کهنه که شیعه منتقم داغ کهنه پیرهن است چه گریه ها که نکردیم با همین جمله کریم بی حرم است و حسین بی کفن است @nohe_sonnati
شب جمعه چه چشمان پر از خوابی که شد بیدار در روضه چه دلهایی که میگیرد شفا هر بار در روضه قرار ما شب جمعه حسینیه ست هر هفته خدا را شکر تازه می شود دیدار در روضه نگاهت بی سر و پایی چو من را آبرو داده یقین گل میشود هرکس بیاید خوار در روضه برایم تازگی داری غمت کهنه نخواهد شد اگر چه روضه هایت می شود تکرار در روضه دعای مادر سادات شد پشت و پناه ما وگرنه ما کجا و دیده نم دار در روضه بساط اشک بر پا شد به یاد کوچه افتادم حسن محسن علی مادر لگد دیوار در روضه همین که روی نی رفتی برای شیعه کافی بود نبود ای کاش دیگر حرفی از بازار در روضه @nohe_sonnati
شب جمعه دل من غرق گناه است الهی به حسین در دلم حسرت و آه است الهی به حسین هی گنه کردم و هی توبه شکستم افسوس رخم از شرم سیاه است الهی به حسین شب جمعه شده و ابر خطاپوش رسید بنده محتاج نگاه است الهی به حسین ماه عشق است و دل سرکش و عصیانگر من در پی پشت و پناه است الهی به حسین من پشیمان شده ام دست مرا باز بگیر اشک این دیده گواه است الهی به حسین آن حسینی که ز تن پیرهنش را بردند بر سر نیزه سر بی بدنش را بردند @nohe_sonnati
شب جمعه چه چشمان پر از خوابی که شد بیدار در روضه چه دلهایی که میگیرد شفا هر بار در روضه قرار ما شب جمعه حسینیه ست هر هفته خدا را شکر تازه می شود دیدار در روضه نگاهت بی سر و پایی چو من را آبرو داده یقین گل میشود هرکس بیاید خوار در روضه برایم تازگی داری غمت کهنه نخواهد شد اگر چه روضه هایت می شود تکرار در روضه دعای مادر سادات شد پشت و پناه ما وگرنه ما کجا و دیده نم دار در روضه بساط اشک بر پا شد به یاد کوچه افتادم حسن محسن علی مادر لگد دیوار در روضه همین که روی نی رفتی برای شیعه کافی بود نبود ای کاش دیگر حرفی از بازار در روضه @nohe_sonnati
چه بگویم چه به ما و چه بر این آل گذشت این چهل روز مرا قدر چهل سال گذشت چه بگویم که پس از تو چه بلاها دیدم چه بگویم که پس از تو چه به اطفال گذشت هرکه مارا ز غم و داغ تو ناراحت دید نیشخندی زد و راهی شد و خوشحال گذشت دخترت همسفر قافله ام نیست حسین چه بگویم که پس از او چه به غسال گذشت خواهری که رخ او را زن همسایه ندید بی نقاب از وسط آن همه جنجال گذشت آه از آن لحظه که زینب بدنت را نشناخت آه از آن لحظه که این قوم ز گودال گذشت بزم میخوارگی و کوچه و دروازه شام هرچه که بود به هر شکل به هر حال گذشت @nohe_sonnati
کسی که رو به جمال تو زد جواب نشد و هرچه بیت که نذر تو شد خراب نشد تویی که یک تنه یک لشکری برای خودت به جز تو هیچ کسی عسکری خطاب نشد کمال در گرو طاعت ولایت توست چه قوره ها که جدا شد ولی شراب نشد نه اینکه بخت زیارت نبود قسمت تو که کعبه بهر طواف تو انتخاب نشد تو دومین حسن بن علی زهرایی اگرچه کودکی ات غرق اضطراب نشد میان خانه کسی حرمت تو را نشکست و درب حجره چونان کوچه فتح باب نشد تمام بغض جمل کینه های بدر و احد دوباره با تو و اولاد تو حساب نشد نگاه چپ به زن و بچه ات نکرد کسی محاسنت که به خون رخت خضاب نشد سر تو نیزه نخورد و لب تو چوب ندید تنت سه روز گرفتار آفتاب نشد @nohe_sonnati
زانو زدند پیش تو با احترام همه شاه و گدا و صاحب مال و مقام همه از آسمان عشق امامت رسیدی و .. شد نقشه های شوم عدو ناتمام همه امشب طواف، دور تو باید کنند خلق جای صفا و مروه و بیت الحرام همه در وصف جایگاه رفیعت همین بس است صف بسته اند پشت سرت ده امام همه ای عشق، دومین حسن بن علی ما تو پادشاه هستی و ماهم غلام همه زائر شدیم از ره دور و نشسته ایم حالا در انتظار علیک السلام همه دلتنگ سامرای تو هستیم یا حسن دلتنگ عطر صحن و سرایت مدام همه @nohe_sonnati
زانو زدند پیش تو با احترام ها شاه و گدا و صاحب مال و مقام ها از آسمان عشق امامت رسیدی و ... شد مقدم حضور تو ختم کلام ها امشب طواف، دور تو باید کنند خلق جای صفا و مروه و بیت الحرام ها ای عشق دومین حسن بن علی ما دستی بکش تو بر سر ما، ما غلام ها در وصف جایگاه رفیعت همین بس است صف بسته اند پشت سر تو امام ها دلتنگ سامرای تو هستیم یا حسن دلتنگ عطر صحن و سرایت مدام 'ها' زائر شدیم از ره دور و نشسته ایم حالا در انتظار علیک السلام ها @nohe_sonnati