eitaa logo
مطبوعات قدیمی
509 دنبال‌کننده
223 عکس
14 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ گزارش هایی که شاه آن ها را نخواند! بی شک گزارش های نهادهای اطلاعاتی و امنیتی برای سران یک کشور نقش حیاتی دارد، اگر این اطلاعات از راه درست تهیه نشود و یا بعد از تهیه به سران کشور تحویل نشده و بر اساس این اطلاعات دست اول تصمیم گیری ها مدیریت نگردد همان اتفاق خواهد افتاد که شاه در سال های پایانی حکومت خود دید و در نهایت ساقط شد. در روز عاشورای سال 1342 امام خمینی سخنرانی طوفانی و آتشین خود را در قم علیه شاه و سیاست های دولت اسدالله علم ایراد کرد، شبانگاه روز بعد از این سخنرانی بود که مرجع تقلید مردم بازداشت و به دنبال آن قیام خونین 15 خرداد 1342 آغاز و شدت یافت. حکومت با مشت آهنین و به شدیدترین شکل ممکن مردم را در خیابان ها مثل برگ خزان بر زمین ریخته و صدها نفر کشته و هزاران نفر نیز مجروح شدند، تیتر و گزارش های یک و دو روزنامه ها در روزهای بعد از قیام خود موید اوضاع بحرانی کشور در آن روزها بود. بعد از یک هفته شاه گمان می کرد که بحران تمام شده و مردم فراموش کرده اند، بعضی گزارش های ساواک نیز این گمان را تقویت می کرد، از جمله در یک گزارش به تاریخ 10 مرداد 1342 می خوانیم : « در جریان اخیر همه مردم فهمیدند که روحانیون منظور و هدف خاصی نداشته به علاوه آن قدرت روحانی که متصور بود دارا باشند فاقد می باشند.» این سند تصریح داشت که روحانیون و سران آن فاقد قدرت کافی برای تاثیر گذاری بر مردم هستند و در جریانات اخیر یعنی 15 خرداد و حوادث بعد از آن این واقعیت بر همگان عیان شده است، معلوم نبود گزارشگر ساواک بر اساس کدام ادله این ناتوانی را استنباط نموده بود ولی از تحلیل مندرج در سند ساواک می گذریم و به یک خبر در یک گزارش دیگر می رسیم. بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 15 مرداد 1342 « در ساعت 14:30 روز جمعه 11 /5 /1342 آقایان خمینی و محلاتی و قمی به خانه شماره 8 در خیابان شمیران ایستگاه مینا کوچه دفتری متعلق به آقای نجاتی انتقال داده شدند و از ساعت 16 الی 21:30 متجاوز از سه هزار نفر از طبقات مختلف از نامبردگان دیدن کردند و هر یک دست آقای خمینی را می بوسیدند.» در بخش دیگری از این سند که به رویدادهای روز بعد یعنی صبح 12 مرداد 1342 می پردازد می خوانیم: ««در ساعت 7 مردم شروع به رفتن به داخل منزل نامبرده نموده در ساعت 8 از طرف شهربانی کل کشور به مأمورین انتظامی دستور داده شد که دیگر ملاقاتی از آقای خمینی به عمل نیاید نتیجتا در ساعت 9 وضع محل سکونت مشارالیه بدین شرح بود؛ در داخل منزل آن عده از مردم که صبح داخل شده بودند کماکان نشسته و خارج نمی شدند و در پیاده رو خیابان شمیران نیز در حدود هزار نفر جمعیت که مانع از رفتن آنان به داخل منزل گردیده بودند ایستاده بودند. در همین ساعت ریاست پلیس تهران جهت بازدید به محل وارد شد. طلاب خارج از منزل مرتبا اصرار می نمودند که ما بایستی آقا را زیارت کنیم والا نخواهیم رفت. رئیس پلیس به مردم اخطار نمود فعلاً ملاقاتی صورت نخواهد گرفت مردم متفرق شوند و منتظر پخش اعلامیه ای در این باره باشند.» رک : قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد 4، صص 11-10 در یک سند دیگر به تاریخ 12 مرداد 1342 آمده است: «عصر دیروز به مناسبت آزاد شدن آیت الله روح الله خمینی از زندان ... دسته دسته از مردم به منزل داخل و در حالی که در صف ایستاده بودند به نوبت سینه و دست و پای خمینی را می بوسیدند و عموما هم متاثر شده و گریه می کردند و ... تا ساعت 9 جمعیت مثل سیل می آمد و از یک در وارد می شدند و دست و پای خمینی را می بوسیدند و از در دیگر خارج می شدند.» رک همان، صفحه 12 سند نخست که به آن اشاره شد حاوی تحلیل یک گزارشگر ساواک بود که تاکید داشت حوادث بعد از 15 خرداد نشان داد که علما و روحانیون فاقد قدرت هستند و گزارش های بعدی نشان می داد که آیت الله خمینی بعد از حدود دو ماه زندان و بعد از یک آزادی مختصر که بدل به حصر شد چگونه با موجی از هجوم مردم و طرفداران خود روبرو می شود که چون سیل وارد و دست و پای او را می بوسند و از در دیگر خارج می شوند! شاه همیشه گزارش هایی از نوع اول را که حاوی تحلیل های گزارش نویسان متملق بود را می خواند و یا می دید ولی تمایلی برای شنیدن خبر و آن چه در واقع و حقیقت امر رخ داده است نداشت، زمانی که تمایلی برای شنیدن آن چه در رخ می دهد نداشته باشی ناچار زمانی از خواب بیدار می شوی که وقت بسیار اندکی برای پر کردن کیف و خروج از کشور و پیدا کردن جان پناه داری و دوستان دیروزت امروز از تو با عنوان یاد می کنند! ادامه در پست بعد ... https://eitaa.com/oldnewspaper/732
✳️ گزارش هایی که شاه آن ها را نخواند! از پست قبل بخوانید؛ https://eitaa.com/oldnewspaper/731 یک خیزش اجتماعی و قیام مردمی مانند 15 خرداد 1342 را می شود با توپ و تانک سرکوب کرد و مردم را چون برگ خزان آن گونه که در 15 خرداد رخ داد بر زمین ریخت و از کشته ها پشته ساخت و گمان کرد که همه چیز تمام شده است ولی بر اساس قانون پایستگی انرژی که شکلی از آن در جامعه نیز ساری و جاری است «انرژی از بین نمی‌رود و به وجود نمی‌آید.و تنها از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود» اعتراض مردم نیز فرو نمی نشیند بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود، اگر این اعتراض ها شنیده شود و روند انتقال قدرت دمکراتیک و آزاد باشد، در رای مردم خود را نشان داده و صندوق های رای فصل الخطاب می شوند و اگر آزادی انتخاب مردم در ذهن و فعل زمامداران بی معنی باشد و صندوق ها در دربار و سفارت خانه های خارجی پر و خالی شوند این اعتراض چون اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه شمسی حالت خشن به خود گرفته و عده ای دست به اسلحه می برند و گروهی دیگر نیز به خیابان ها ریخته و آن چنان و آن قدر فریاد می زنند و از کشته شدن نمی هراسند که دودمانی را بر باد می دهند و طرحی نو می اندازند. @oldnewspaper
✳️ امروز با معرفی یک دوست توانستم آرشیو بسیار خوبی از روزنامه های دوره را به صورت کاغذی از یک عزیز دریافت و اسکن این جراید را آغاز کنم. بی شک فهم دقیق آن چه در هشت ساله 84-1376 و بخصوص در سه ساله ابتدایی این برهه در ایران گذشت بدون دسترسی به آرشیو این جراید ممکن نیست، ای کاش نهادهای مسئول و از جمله مراکز اسنادی نسبت به دیجیتال سازی آرشیو مطبوعات آن روزها اقدام می کردند تا کل بار این امر مهم بر روی چند نفر در کشور نباشد. در طول زمان اتحادها و افتراق ها بر اساس مصالح روز اتفاق می افتد و مرور این جراید همزمان دوگانه شعف و ناراحتی را در وجود یک انسان بر می انگیزد، تیتر و اهانت های بی شمار به مرحوم آیت الله در سال 1378 و در روزهای منتهی به انتخابات و اتحادهای از سر مصلحت دهه هشتاد و ... همه در این راستا قابل ارزیابی است. بگذریم و به کار خود برسیم، نامزد برای اداره کشور و بخصوص قوه مجریه بی شمار است و باری که بر زمین مانده و برداشتن آن در توان امثال بنده است جمع آوری این آرشیو گرانقیمت است. @oldnewspaper
از مجموعه جدید روزنامه های منتشر شده در دوره که دیروز به دستم رسید این شماره روزنامه ، نظرم رو جلب کرد! در دیدار با سردبیران و دبیران خبرگزاری جمهوری اسلامی ؛ : نظامیان علاقمند به سیاست از نهادهای نظامی خارج شوند/ ایجاد هر گونه تنگنای غیر منطقی و غیرقانونی برای مطبوعات آزاد، در واقع محروم کردن مردم از اطلاعات مورد نیاز است/ کاربرد کودتای نظامی، فرهنگی و پارلمانی در ایران درست نیست/ مطبوعات توهم کودتا در ایران را به زباله دان تاریخ بیاندازند / درباره چگونگی پخش فیلم کنفرانس برلین از سینما انتقاداتی دارم/ التهابات موجود ناشی از موج اصلاح طلبی است که البته اجتناب ناپذیر است در صفحه یک شماره این روز خود همچنین تیتر زد: دو روزنامه توقیف و از ادامه انتشار مجله نیز جلوگیری شد @oldnewspaper
✅ تیتر یک روزنامه و خاطرات اردیبهشت 1377 هاشمی روایت می کنند؛ دلیل ناراحتی محسن رضایی از فرمانده جدید سپاه چه بود؟! مرور خاطرات آیت الله در نشان می دهد که در آن روزها دل خوشی از فرمانده جدید سپاه که یک سال پیش جایگزین او شده بود نداشت. سردار صفوی در اردیبهشت 1377 در یک جلسه خصوصی سخنانی گفته بود که به جراید کشیده و باعث جنجال گسترده در مطبوعات فراوان آن روزها شده بود. مرحوم هاشمی رفسنجانی در خاطرات می نویسد: در گزارش‌هاى داخلى، هنوز مسأله اظهارات فرمانده سپاه مطرح است و تكذيب نيم بند هم اثرى نداشته است. آقاى محسن رضايى گفت، آقاى [علی] شمخانى، نوار را شنيده و مطالب منتشرشده صحيح است و تكذيب سپاه درست نيست. گفت، رهبرى از ايشان خواسته كه از آقارحيم حمايت كند، ولى او مطالب را قابل دفاع نمى‌داند. گفت، ظاهراً آقاى [محمدعلی] ابطحى، ریيس دفتر ریيس‌جمهور، به رسانه‌ها داده است. فرمانده وقت سپاه در آن روزها و در یک جلسه خصوصی انتقاداتی را نسبت به وضعیت فرهنگی و سیاسی داخلی مطرح کرده بود که این به مذاق جراید پرشمار اصلاح طلب خوش نیفتاده بود، نیز در جلسات خصوصی ابایی نداشت که انتقادات خود را نسبت به این سخنان بروز دهد و صد البته نسبت به تقاضاها درباره حمایت وی از فرمانده جدید گلایه داشته باشد. @oldnewspaper
📎 : روابط عمومی فرماندهی کل ایران روز در اطلاعیه ای گـــزارش مطبوعات ازسخنان "رحیم صفوی"فرمانده این نهاد را "تحریف شده ،ناقص و مخدوش "توصیف کرد. در این اطلاعیه امده است"انچه که در برخی مطبوعات به نقل از صفـــوی آمده وبعضی از افراد وجریان های سیاسی با استناد بدان، به جوسازی وایجـاد تشویش در افکار عمومی پرداخته اند انعکاس تحریف شده، ناقص و مخدوش مذاکرات یک جلسه داخلی و محرمانه فرماندهان سپاه حول مباحث امنیتی کشوربوده اسـت". اطلاعیه می افزاید:با این حال بدون توجه به طبقه بندی و ابعاد حفاظتی ، این اظهارات به طور مغرضانه ای جعل وبی اعتنا به موازین اخلاقی، قانــونی، مطبوعاتی وامنیتی افشا شده است، که سپاه این تخلف اشکار را قویا پیگیری خواهد کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه خود "به ان دسته از مطبوعات و قلم های مسموم و مشکوکی که از فضای ازاد کشور و نجابت و بردباری نیروهای انقلاب سود جسته و با القای اندیشه های بیمار و افکار الوده در صدد انحراف اذهان از توطئه ها و خصومت های دشمنان سوگندخورده ایران اسلامی می باشند،"هشدار داده است. برپایه این اطلاعیه سپاه پاسداران به این گروه از مطبوعات که "هرچند گاهی با تمسک به مطالب ضعیف و بی پایه و بزرک نمایی حوادث جزیی در صــــدد بروز تشنج و تفرقه در صفوف متحد مردم هستند، هشدار می دهد که دست از این رویه ناستوده بردارند و بیش از این خوراک تبلیغاتـــــی برای رسانه هـا و محافل بیگانه و دشمن فراهم نیاورند". در این اطلاعیه آمده است فرمانده کل سپاه در روز هفتم اردیبهشت (27 آوریل )در گردهمایی فرماندهان نیروی دریایی سپاه در قم حضور یافت و پیرامون تهدیــــــــدات بین المللــی، منطقه ای و داخلی علیه امنیت ملی و توطئه ها وتحرکات دشمنــــان انقلاب وضرورت امادگی نیروی دریایی سپاه برای دفاع موثر از قلمرو دریایی ایـــران ، سخنرانی کرد.این قبیل گردهمایی ها و سخنرانی فرماندهی کــل سپاه در آن، یک رویه معمول در سپاه پاسداران است. منبع : خبرگزاری ایرنا، 13 اردیبهشت 1377 @oldnewspaper
✳️ در گفت‌وگو با سیدروح‌الله امین‌آبادی مطرح شد؛ پاسخ به ادعای کسی که امام(ره) را «مرجعیت مصلحتی» می‌داند به نقل از خبرگزاری فارس : یکی از شبهاتی که در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به واسطه میانداری برخی چهره‌ها که مقتضیات سیاسی روز آن‌ها را در جرگه به اصطلاح پژوهشگرهای تاریخ معاصر قرار داده و شناسانده در جامعه مطرح و بر آن دامن زده شده، « مرجعیت مصلحتی» امام خمینی (ره) است. « » یکی از این چهره‌هاست که در نوشته‌های متعدد شایع کرده که «آیت‌الله خمینی پیش از وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دارای مقام مرجعیت نبوده است. » برای پاسخ به این شبهه تاریخی با ، پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده ۱۷ جلد مجموعه ایران پس از انقلاب اسلامی به گفت‌وگو نشستیم که می‌خوانید: شرح عکس : دیدار آیات: سیدکاظم و سید صادق شریعتمداری با امام خمینی پس از آزادی در منزل شخصی ایشان برای مطالعه متن کامل این گفت و گو بر روی لینک زیر کلیک کنید؛ http://www.iichs.ir/s/19896 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ ‏برای خرید تلگرامی روزنامه های 1357 تا پایان دهه شصت؛ اطلاعات، جمهوری اسلامی، کیهان، خراسان و رسالت می توانید با آی دی زیر تماس بگیرید @Seyedrohollahaminabadi این روزنامه ها در تلگرام آپلود شده و آماده ارسال برای خریداران است
✳️ به امید خدا و به شرط حیات این هفته در همایش ملی هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان با موضوع مطبوعات ایران پس از شهریور ۱۳۲۰ سخنرانی خواهم داشت. به دنبال و سقوط مطبوعات فرصت یافتند صریح تر و بی رحمانه دوره تقریبا پانزده ساله سلطنت را به نقد بکشند. فرصتی که یک بار پس از شهریور بیست، دومی در سال های منتهی به ۲۸_مرداد_۱۳۳۲ و در نهایت از اوایل سال ۵۷ تا سقوط پهلوی حاصل شد، در سال های قبل این دوره ها مطبوعات تحت نظارت نهادهای امنیتی و بخصوص در دهه های چهل و پنجاه شمسی چنین جراتی را نداشتند تا جایی که مدیر به دلیل نقد تاکسیرانی در ۱۵ خرداد ۱۳۵۳ مورد غضب قرار گرفت و سیزده روز بعد از ترس عواقب ناراحتی شاه پشت میز کارش سکته کرد و مُرد. در این سخنرانی به مبسوط در این زمینه سخن خواهم گفت. @seyedrohollahaminabadi @oldnewspaper
‍ ✳️ امین‎‌آبادی: مطبوعات ایران پس از شهریور 1320 مخدوش شدند ، پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده مجموعه 17 جلدی «ایران پس از انقلاب اسلامی» ، در این همایش با اشاره به وضعیت «مطبوعات پس از شهریور 1320 و سقوط » گفت: در این دوره مطبوعات، چون همه مردم ایران، از یک وضعیت استبداد و خفقان مطلق به رهایی رسید و این آزادی تا بدانجا پیش رفت که حالت هرج و مرج به خود گرفت.   وی با اشاره به رهایی مطبوعات و جراید از استبداد رضاخانی پس از شهریور 1320 گفت: مدیران جراید در این دوره معتقد بودند سهم آنها از جنایات دیکتاتور به جای آمپول هوا ریز ریز شدن است!   این پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: رضاخان که می‌دانست مطبوعات نقش مهمی در هدایت افکار عمومی دارد، تمام کوشش خود را مصروف کنترل مطبوعات و جلوگیری از انتشار هر گونه خبر و گزارشی در جراید کرد. در دوره سوم مطبوعات ایران که با کودتای اسفند 1299 شروع و با سقوط رضاخان خاتمه یافت، بسیاری از روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران مخالف توقیف و سرکوب شدند. این وضعیت سبب اعتراض مطبوعات و تحصن مدیران آنها در مجلس، حرم عبدالعظیم و سفارت شوروی شد. به این ترتیب اولین برخورد میان رضاخان و مطبوعاتی‌ها در اولین سالگرد کودتای ۱۲۹۹ رخ داد؛ زیرا تعدادی از روزنامه‌ها به انتقاد از کودتا و عوامل آن پرداختند و جویای مسبب اصلی کودتا شدند.   امین‌آبادی اظهار کرد: این درگیری‌های بین دولت و روزنامه‌نگاران به‌ویژه بعد از آغاز سلطنت رضاشاه، سبب کاهش انتشار مطبوعات و پایین آمدن کیفیت آنها شد. در این دوره هیچ روزنامه‌ای جرئت نداشت که علیه حکومت کوچک‌ترین انتقادی کند. آنها حتی نمی‌بایست از واژه «کارگر» استفاده کنند؛ زیرا از نظر دولت «کارگر» یک نوع تبلیغ کمونیسم بود؛ و به جای آن از کلمه «عمله» که یک واژه عربی بود، استفاده می‌کردند.   وی در ادامه و برای اولین‌بار مواردی از دستبرد به مطبوعات پس از شهریور 1320 را ارائه کرد و گفت: با مراجعه به آرشیو جراید پس از سقوط رضاخان در برخی شماره‌ها به‌وضوح شاهد مخدوش شدن و حتی نابودی صفحاتی از این نشریات هستیم؛ به عنوان نمونه شماره 10 اسفند 1324 مجله «تهران‌مصور» در صفحه نخست و ستون «سرمقاله» با تیتر «فتح حزب توده!» دچار خدشه و نصف صفحه نخست پاره شده است. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ در همایش هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان طی سخنانی به دوره چهارم مطبوعات ایران یعنی از شهریور بیست تا 1326 و آغاز نهضت ملی پرداختم و گفتم که در این دوره بیش از 400 روزنامه د کشور منتشر شد که توسط سفارتخانه های روس و انگلیس آرشیو می شدند، متاسفانه نه فهرست جامعی از روزنامه های منتشر شده این دوره وجود دارد و نه کاغذی آن در مراکز اسنادی و مطبوعاتی کشور چون کتابخانه های ملی و مجلس آرشیو شده است. در این سخنرانی همچنین گفتم که بعد از شهریور بیست علیرغم برداشته شدن سانسور داخلی و آزادی بی حد و حصر جراید در نقد حاکمیت سفارتخانه های دولت های اشغالگر وظیفه سانسور را به عهده گرفته و اجازه نمی دادند هر خبری مرتبط با جنگ جهانی در روزنامه ها منتشر شود. همچنین به این مسئله مهم در پایان سخنرانی اشاره کردم که تدوین روزشمار سال های پس از شهریور بیست و اشغال ایران منوط به دسترسی به مطبوعات این دوره است که شاهد کم کاری مراکز اسنادی کشور در جمع آوری این مطبوعات از آرشیوهای شخصی و حتی خارجی هستیم. @seyedrohollahaminabadi @oldnewspaper
✳️ به دلیل استقبال صورت گرفته و پیام های متعدد جهت تداوم فروش آرشیو با تخفیف در نظر گرفته شده،  آرشیو با دسته بندی زیر با همان قیمت تخفیفی تقدیم علاقمندان می شود؛ ✅  مجلات دوره پهلوی؛ تهران مصور، سپید و سیاه در مجموع ۵۰۰ هزار تومان ✅  رادیو و تلویزیون و سینمای دوره پهلوی: ستاره سینما، تماشا در مجموع ۴۰۰ هزار تومان ✅  طنز و کاریکاتور : توفیق، ملانصرالدین و کاریکاتور در مجموع ۵۰۰ هزار تومان ✅  زنان : زن روز، اطلاعات بانوان، دختران و پسران در مجموع ۶۰۰ هزار تومان ✅ نظامی دوره پهلوی: قشون ، مجله نظامی، مهنامه ارتش، نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی در مجموع ۵۰۰ هزار تومان ✅ دهه شصت: اطلاعات، کیهان، جمهوری اسلامی، میزان، آیندگان، بامداد، انقلاب اسلامی، خراسان، رسالت در مجموع ۷۵۰ هزار تومان ✅ دهه هفتاد : روزنامه های سلام و همشهری و مجله ایران فردا در مجموع ۷۵۰ هزار تومان ✅ دوره اصلاحات: خرداد، نشاط، توس، جامعه، گزارش روز در مجموع ۵۰۰ هزار تومان 📌 نکته :  قیمت گفته شده در هر مجموعه برای خرید کامل آن مجموعه هست و فروش تک مورد در این هفته انجام نمی شود. برای خرید هر یک از این مجموعه های علاقمندان می توانند با ما تماس بگیرند؛ @seyedrohollahaminabadi @oldnewspaper
‍ ✳️ روزشمار تحولات سیاسی، امنیتی و اجتماعی سال ۵۵ ؛ بررسی تاثیر رخدادهای سال ۵۵ در روند پیروزی انقلاب/ ۱ هفته گذشته در یک گروه تلگرامی دوستانه گفت و شنودی درباره تحولات سال های ۵۴ و ۵۵ داشتیم و فرصتی دست داد تا روزشمار تحولات این دوسال را بازخوانی و به وضعیت انقلابی اواخر سال ۵۶ و پس از آن برسیم. در مقدمه سخنانم در آن جلسه دوستانه گفتم: پاسخ به این سوال که آیا در سال های ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ علائمی از انقلاب و یا سقوط پهلوی در کشور دیده و یا احساس می شد موضوع این گفتار هست. خلاصه سخن این که در سال های ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ رژیم در سرکوب مبارزات مسلحانه موفق عمل کرده و مشکلات اقتصادی نیز در حدی نبود که جرقه انقلاب باشد چنان چه در شعارهای انقلاب منتهی به سقوط نیز مسائل اقتصادی نقش حاشیه بر متن را ایفا می کرده است. در عمل هر چند مشکلات اقتصادی انگیزه برای همراهی با انقلاب در توده های مردم بوده ولی نقش اصلی و محوری و تعیین کننده نداشته است. درباره مشکلات اقتصادی و نقش آن در تحولات سال های پایانی حکومت پهلوی این نکته هم جالب توجه هست که مطالبات اقتصادی مردم بر عکس خواسته های سیاسی، حقوق بشری و اعتقادی آن ها دارای رهبری نبود و تنها نقش محرک در حاشیه دیگر خواسته ها را داشت... یعنی اعتراض اقتصادی  فاقد رهبری سیاسی بود. جریانات چپ گرا بسیار تلاش داشتند که با عنوان « » این مبارزات حاشیه نشین ها را رهبری کنند ولی این رهبری در عمل شکل نگرفت و تنها در حد محرک هنگام اوج گیری انقلاب نقش ایفا کرد. یعنی بعد از ۱۷ شهریور که رژیم در عمل مقابل اوج گیری انقلاب مستاصل شد توده های مستضعف نیز به خیابان آمدند و تجمعات صدها هزار نفری که انگیزه های اقتصادی نیز در حضور آن ها در خیابان نقش داشت شکل گرفت. ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که چه گروه ها و جریان هایی در انقلاب منتهی به سقوط پهلوی مشارکت داشتند. در یک نگاه اجمالی چهار دسته را می شود جداسازی کرد و برای هر کدام نقشی قائل شد؛ یک/ گروه ها و جریان های مبارز مسلح اعم از مجاهدین خلق، چریک های فدایی و ... و مبارزین مسلمان از جمله موتلفه که پس از ترور حسنعلی منصور در بهمن ۱۳۴۳ به تدریج دستگیر و در زندان بودند. دو / طبقه متوسط الگو گرفته از جریان های ملی و مذهبی سه / جریان های مذهبی پیرو امام خمینی و مراجع تقلید که حوزه های علمیه و طلاب جوان حوزه به پیروی از امام این جریان را راه بری می کرد. چهار/ توده های مستضعف و به اصطلاح پابرهنگان که در اقصی نقاط کشور پراکنده بودند. هر یک از این دسته ها را با توجه به روزشمار تحولات سال های ۵۴ الی ۵۶ می شود بررسی کرد. ادامه دارد @seyedrohollahaminabadi @oldnewspaper
‍ ‍ ✳️ روزشمار تحولات سیاسی، امنیتی و اجتماعی سال ۵۵_۲؛ چریک ها بازی را به ساواک واگذار کردند! در ادامه جلسه به ارائه روزشمار سرکوب شدید مبارزین مسلح جریان و ... در سال های ۵۴ و ۵۵ پرداخته و نتیجه گرفتم: گروه های مسلح اعم از مجاهدین خلق، چریک های فدایی و حتی مبارزین مسلح مسلمان و معتقد به مبارزه مسلحانه در سال های منتهی به پیروزی انقلاب یا به شدت سرکوب و منکوب شدند و یا در زندان ناامید از موفقیت هر گونه حرکتی علیه رژیم شاه بعد از بیش از یک دهه زندان به فکر آزادی و پی گرفتن زندگی خود افتادند. نتیجه ای که می شود با اما و اگرهایی گرفت این که در سال 1355 رژیم به مدد برخورد شدید هر گونه مبارزه مسلحانه را به شدت سرکوب و منکوب کرده بود و مبارزین مسلح چه مجاهدین خلق و چه اسلام گرایان زندانی با تصور بی نتیجه بودن چنین مشی و راهی و این که از تداوم آن مسیر خسته شده بودند درخواست عفو داده و آزاد می شوند. گروهی معتقدند که این افراد برای تداوم مبارزه در بیرون از زندان به صورت مصلحتی درخواست عفو داده بودند که به نظر می رسد با توجه به اقتدار رژیم در سال 1355 امیدی نمی توانست به چنین مبارزه ای در بیرون از زندان باشد و بیشتر خستگی از حضور در زندان و اتلاف عمر و بی نتیجه بودن مسیر گذشته به ذهن متبادر می شود. خبر اعدام ۹ نفر از اعضای مجاهدین خلق و ... روزنامه اطلاعات، ۴ بهمن ۱۳۵۴ ادامه دارد @seyedrohollahaminabadi @oldnewspaper
‍ ✳️ پیروزی کارتر و اشتباه محاسبات شاه چگونه موتور انقلاب را روشن کرد؟! به دنبال پیروزی و به دلیل محوریت شعارهای حقوق بشری در برنامه های رئیس جمهور جدید جریانات ملی گرا که نه به دنبال انقلاب که به دنبال برنامه هایی از جمله آزادی های مدنی و ... بودند اجازه فعالیت می یابند و از این تاریخ است که می بینیم به تدریج اعتراضات در دانشگاه ها و برخی مراکز دیگر رشد و گسترش می یابد. این اعتراضات به عنوان موتور محرکه اعتراضات گسترده تر منتهی به انقلاب عمل می کند. به نظر می رسد که شاه در اعطای آزادی کنترل نشده پس از پیروزی کارتر دچار اشتباه شد و اگر او برای تداوم روابط گسترده پیشین بخصوص در خریدهای تسلیحاتی و ... فضا را باز نمی کرد موتور محرکه اعتراضات محدود به کار نمی افتاد. البته پیش از پیروزی کارتر و پیش از این که موتور محرکه اعتراضات حقوق بشری به راه بیفتد حوزه های علمیه و طلاب و روحانیون اعتراضات خود را چونان گذشته پی می گرفتند. به عنوان نمونه: 15 خرداد 1354 مأموران رژيم شاه درهاي مدرسه فيضيه را به روي هزاران نفر از طلابي كه به منظور بزرگداشت خاطره شهداي 15 خرداد 42 اجتماع كرده بودند، بستند و آنها را در داخل مدرسه محبوس كردند و حتي از رساندن غذا به داخل مدرسه خودداري كردند. 16 خرداد 1354 بعضي از طلاب مدرسه فيضيه قم كه از 15 خرداد توسط مأموران در داخل فيضيه محبوس شده اند موفق شدند از پنجره هاي مدرسه بگريزند. 17 خرداد 1354 مأموران با يورش به داخل مدرسه به ضرب و جرح طلاب محبوس شده پرداختند و تعدادي از آنان را مجروح و تعدادي را نيز دستگير كردند. مدرسه فيضيه نيز به مدت نامعلومي تعطيل شد. 18 خرداد 1354 صدها تن از كساني كه در جريان بزرگداشت خاطره شهداي 15 خرداد 42 در مدرسه فيضيه و دارالشفا اجتماع كرده و با يورش ساواك سركوب و بازداشت شده بودند با اتوبوس به تهران منتقل شدند. شعارهای اقتصادی در میان شعارهای انقلاب منتهی به سقوط شاه نقش کمرنگ و حاشیه ای داشتند و بیشترین اعتراضات به سیاست های ضد اسلامی و ضد حقوق بشری شاه بود. موتور محرکه اعتراضات حقوق بشری که در سال 1355 روشن شد با اشتباه مهلک دی ماه 1356 با انتشار مقاله علیه امام خمینی در روزنامه اطلاعات منتهی به انفجار اعتراضات شد و دیگر در عمل پس از رخدادهای قم و تبریز در دی و بهمن 1356 کار از دست خارج و کم کم شیب نزولی منتهی به سقوط طی شد. ادامه دارد @oldnewspaper
✳️ روایتی از فقر مردم به زبان کاریکاتور؛ چرا هفت سال است یک دست لباس می‌پوشی؟ پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ امیرعباس هویدا یکی از طولانی‌ترین دوره‌های صدارت را از دوره مشروطه به بعد به عهده داشته و سیزده سال بر کرسی نخست‌‎وزیری تکیه زده بود. کارشناسان عملکرد دولت هویدا در عرصه‌های مختلف را باعث نارضایتی مردم و زبانه کشیدن شعله‌های انقلاب قلمداد می‌کنند. پهلوی دوم نیز در سال 1357 برای راضی کردن مردم به بازداشت تعدادی از مقامات متصدی امور در دهه‌های 1340 و 1350 دست زد که هویدا در رأس آنها بود. مجله طنز «توفیق» در شماره مخصوص سیزده بدر سال 1350 با زبان طنز دلیل فقر مردم را شرح می‌دهد. در این کاریکاتور هویدا که «عصائی» خوانده می‌شود از یک مرد فقیر می‌پرسد: چرا هفت سال است یک دست لباس می‌پوشی؟ و او هم پاسخ می‌دهد: به این دلیل که تو در این هفت سال روی کرسی نخست‌وزیری تکیه زده‌ای![1] پی‌نوشت: [1] . توفیق، 13 فروردین 1350. @iichs_ir @oldnewspaper
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت و گوی ارتشبد نخست وزیر وقت با خبرنگاران خارجی و توضیحات او در باره تعداد تظاهرکننده ها علیه پهلوی در ماه های منتهی به پیروزی انقلاب... بر اساس تحلیل ازهاری ۲۰۰ هزار نفر تظاهرکننده علیه نظام و اکثریت خاموش قانون گرای حامی پهلوی بودند که او مانع حضورشان در خیابان شده بود تا جنگ داخلی رخ ندهد! ازهاری بعدها مدعی شد صدای تظاهرات خیابانی در واقع صدای نوار هست و این انکارها تا آن جا ادامه یافت که حکومت سقوط کرد... @oldnewspaper
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ خاطر خطیر ملوکانه! امیرعباس که از روز شش بهمن ۱۳۴۳ تا ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ به مدت ۱۲ سال و ۶ ماه و ۱۲ روز نخست وزیر ایران بود در این دوره نسبتا طولانی جز آن چه گفت نشنید و جز دستور و برای جلب انجام نداد، تملق و دستبوسی در دوره او همه گیر و مقامات در اظهار چاکری و جان نثاری بر هم سبقت می گرفتند ولی همو که جز خادمی خالص برای ولی نعمت خویش نبود بعد از برکناری از پست نخست وزیری به وزارت دربار منصوب و در آبان ۱۳۵۷ از این سمت نیز برکنار و دو روز بعد به دستور و تصمیم قبلی و پس از یک جلسه صوری بازداشت و تا پیروزی انقلاب در زندان می ماند. بی شک شاه که در برای هویدا مرثیه سرایی کرده می توانست پیش از خروج از کشور هویدا را از محبس خلاص و چون ، ، و بسیاری از رجال دیگز دوره سلطنت خود به او نیز اجاز خروج از کشور بدهد ولی ترجیح داد خود و سگانش را نجات دهد و پیش از آن که دیر شود رخت خویش را از ورطه به وجود آمده بیرون کشد. در این کلیپ هویدا از رضایت شاه از عملکرد دولت خود می گوید. @oldnewspaper
‍ ✳️ جنگ شش روزه و شادی یک روزنامه از بازار پررونق ایران برای سیاحان در منطقه ناامن! در روزهای گذشته و بعد از آغاز جنگ و موضع در حمایت از اسرائیل گروهی به استناد برخی مواضع علنی مبنی بر حمایت از اعراب در مخاصمه با اسرائیل چنین نتیجه گرفتند که رضا پهلوی در این زمینه با پدرش اختلاف نظر دارد و ...! جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل ۵ ژوئن ۱۹۶۷ / ۱۵ خرداد ۱۳۴۶ آغاز شد و در این جنگ ایران به صورت مخفیانه به اسرائیل با صادرات نفت کمک کرد هر چند به صورت ظاهری گفته می شد ایران در جبهه مسلمانان و اعراب است، امری که از دید رسانه های عرب از جمله مخفی نماند و آن ها کمک های نفتی شاه به اسرائیل را افشا کردند! فارغ از مواضع ظاهری و کمک های مخفیانه روزنامه های حکومتی چون در طول این شش روز از هیچ گونه شماتت و هجمه ای به جبهه اعراب و رئیس جمهور مصر دریغ نکرده و شادی خود را از این جنگ و پیروزی اسرائیل با تیترهایی نشان دادند! به عنوان نمونه در تصویر پیوست که مربوط به روزنامه اطلاعات ۱۸ خرداد ۱۳۴۶ است این خبر دیده می شود؛ تهران، امن ترین پایتخت خاورمیانه هتل های تهران جا ندارد هر روز ۲۰ پرواز بر پروازهای فرودگاه مهرآباد افزوده شده است. پایتخت ایران به صورت پلی میان شرق و غرب درآمده و با شروع جنگ بین کشورهای عربی و اسرائیل و بسته شدن چند فرودگاه بزرگ بین المللی مانند بیروت، قاهره و دمشق بر روی هواپیماهای بازرگانی و مسافری، فرودگاه مهرآباد فعالیت بی سابقه ای یافته و به طور مرتب روزانه بین پانزده الی ۲۰ پرواز فوق العاده و خارج از برنامه عادی از این فرودگاه صورت می گیرد و تهران برای سیاحان و مسافران خارجی به صورت آرام ترین و امن ترین پایتخت های خاورمیانه درآمده است. رک روزنامه اطلاعات، ۱۸ خرداد ۱۳۴۶ ، صص ۱ و ۱۷ در این زمینه گفتنی های زیادی هست که موضوع این نوشتار نیست ولی کمک های پهلوی به اسرائیل در جنگ شش روزه و قبل و بعد آن امری نیست که بشود کتمان کرد. @oldnewspaper
✳️ساواک: اگر به جای اسرائیل ناصر را نفرین کنید مجازید برای شهدای جنگ مراسم بگیرید! بر اساس یک سند به تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۴۶ درباره آیت الله العظمی مرعشی نجفی از مراجع وقت تقلید «نامبرده فوق اخیرا توسط یکی از همکاران تقاضا و کسب تکلیف نموده که آیا مجاز است مجلس یادبودی برای مسلمانانی که در جنگ اعراب و اسرائیل به شهادت رسیده اند برگزار نماید یا خیر؟ با عرض این که در اجرای اوامر تیمسار ریاست ساواک مقرر است چنان چه روحانیونی بخواهند در این زمینه سخنرانی نمایند می توانند ضمن دعا نمودن برای خاتمه یافتن جنگ به مسبب اصلی این جنگ که با اغفال و فریب دادن مسلمانان آنان را به جنگ کشیده و موجبات کشته شدن مسلمین را فراهم نموده نفرین نمایند بنابراین در صورت تصویب به شرطی که آیت الله نجفی به همین نحو اقدام نمایند با تقاضای او موافقت شود اخذ هر نوع تصمیم موکول به رأی عالی است.» رک : آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، جلد دوم، ص ۲۱ @oldnewspaper
✳️ منظور ساواک از کسی که مسلمانان را فریب داد و به جنگ اسرائیل کشاند که بود؟! شاید گفته شود که منظور این سند روشن نیست ولی اسناد متعدد و جراید روزهای جنگ شش روزه اگر خوانده شود کاملا واضح و آشکار می شود که منظور همان جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر و کسانی بودند که می خواستند با اسرائیل بجنگند و این بر خلاف مشی پهلوی بود. روزنامه اطلاعات در سرمقاله شماره ۲۰ خرداد ۱۳۴۶ با تیتر ‌«فاجعه ای که خودخواهی مسبب آن بود» می نویسد: در این یازده سال عبد الناصر نان شب را از گلوی مردم مصر بریده و به بهای اسلحه داده است به عنوان این که ما برای جنگ با اسرائیل مجهز می شویم. در حالی که این سلاح عملا برای کوبیدن ملل عرب و تهدید ملت های مسلمان به کار می رفت و معهذا مردم مصر خیال می کردند اگر متحمل چنان تحمیلاتی می شوند لااقل يك ارتش منظم و قدرتمند دارند که می تواند از مرزهای مملکتشان دفاع کند یا در موقع ضرورت برای احقاق حق مسلمانان و به جای نشاندن دشمنان موثر خواهد افتاد. عبد الناصر دنیای عرب را فریفت و جوانان مسلمان را به خاک و خون کشانید و جراحتی بر قلب اسلام وارد ساخت که هرگز التیام نخواهد یافت. هیچ دشمنی نمی توانست به هیچ قیمت چنین ضربتی به پیکر اسلام بزند که این مرد خود خواه مصروع پر ادعا به اسلام وارد آورده است. در همین روز یک عضو دیگر تحریریه اطلاعات به نام «جعفر مدنی» در ستون روزانه خود در این روزنامه  نوشت: ناصر، پس از آنکه ملل عرب را به جنگ مهيبی کشاند که از ابتدا جز شکست از آن انتظاری نمی رفت ناگزیر به استعفاء گردید و از میان دو معاون رئیس جمهوری، مارشال عامر و ذکریا محی الدین، آن که رشته های پیوندش با بلوک شرق کمتر است و حتی گاه افکار متمایل به غرب خود را بروز می دهد به جانشینی او برگزیده شد. پس روشن می شود که از منظر پهلوی و جراید حکومتی آنان که با اسرائیل جنگیده بودند مقصر اصلی بودند نه اسرائیل که اتفاقا جنگ را همو با حمله ناگهانی شروع کرده بود! @oldnewspaper
✳️ درسی که از مرگ منصور گرفت! درباره مرگ نخست وزیر که پس از ترور در روز یک بهمن ۱۳۴۳ مدتی در بیمارستان بستری و به دنبال ناکام ماندن معالجات درگذشت اسدالله علم خاطره ای تکان دهنده دارد که به تلویح نوری در تاریکخانه این ترور می تاباند و ابعاد تازه ای را پیش پای محققین باز می کند. ادامه در پست بعد ... @oldnewspaper