eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
532 دنبال‌کننده
29 عکس
3 ویدیو
73 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 رسولان فرقه‌ساز در قرآن تفسیری بر آیه (51/ مؤمنون) 🌸«يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ»🌸 🌺ای رسولان از چیز‌های پاک بخورید و عمل صالح انجام دهید؛ زیرا من به آنچه شما عمل می‌کنید آگاهم.🌺 🔷منظور از در آیه چه کسانی هستند؟ 🔹عموم مفسران مراد از کلمه «الرُّسُلُ» در ابتدای این آیه را همان رسولان اصطلاحی (انسانهای برگزیده‌ای که رسما از جانب خداوند وحی را دریافت کرده و آن را به مردم ابلاغ می‌کنند) گرفته‌اند؛ اما دقت در این آیه و آیات بعدی مرتبط با این آیه نشان می‌دهد که چنین پنداری درست نیست؛ و باید گفت کلمه «رسل» در اینجا معنای دارد نه اصطلاحی. 🔶 توضیح این که در معنای لغوی، شخصی است که پیامی را به دیگری می‌رساند؛ چه معصوم بوده و دریافت وحی کند و چه اینگونه نباشد،؛ به نظر می‌رسد در این آیه، کلمه رسل در همین معنای لغویش بکار رفته؛ گرچه با قرینه‌های موجود در آیه، مراد از این رسولان خصوص مبلّغان و هستند که واجد مقام نبوده و وحی و الهامی به آنها نازل نمی‌شود؛ این ادعا را به این خاطر می‌گوییم؛ زیرا: 1️⃣: اولا در این آیه خداوند به چنین رسولانی با جمله 🌸«كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً»🌸 فرمان به پاکیزه‌‌خواری و نیز عمل صالح داده است؛ و نیز با جمله 🌺«إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ»🌺 به آنان هشدار داده که خداوند به کارهای آنان آگاه و دانا است؛ 🔸این فرمان و چنین هشداری، نشان می‌دهد که رسولان مخاطب این فرمان، کسانی هستند که در معرض گرفتار شدن به و عمل ناشایست‌اند و از کسانی هستند که به آگاهی خداوند نسبت به اعمال انسانها توجه کافی ندارند؛ روشن است که رسولانی که واجد مقام عصمت بوده و وحی به آنها نازل می‌شده است در مورد آنها چنین گمانی درست نیست. 🔸اما در مورد مبلغان دینی غیر معصوم این گمان درست است که برخی از آنان از موقعیت دینی‌شان سوء استفاده کنند و توسط دین، دکان حرام‌خواری باز کرده و به فساد و اعمال ناشایست گرفتار شوند؛ ازین‌رو خداوند به آنان چنین دستوری و چنین می‌‌دهد. 2️⃣: ثانیا بلا فاصله خداوند در آیه بعدی به این هشدار می‌دهد که همه شماها دارای یک امت هستید و من نیز پروردگار شمایم؛ پس از من بترسید که مبادا در زمینه یگانگی امت، کار خلافی بکنید 🍀«وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُون»🍀؛ این هشدار نیز مربوط به کسانی می‌باشد که این گمان در باره آنان هست که گرفتار و گروه گروه کردن مردم شده، و یگانگی امت را نابود کنند؛ ولی روشن است در مورد رسولانی که به آنان وحی می‌شده و دارای مقام عصمت بوده‌اند چنین گمانی درست نیست. ادامه👇🏿👇🏿
ادامه از بالا🖕 3️⃣: ثالثا در آیه بعدی خداوند به ما خبر می‌دهد که علی‌رغم چنین هشداری به این رسولان؛ اما آنان دين خود را تکه‌تکه و را فرقه‌فرقه كردند و هر فرقه‏‌اى به آنچه به‌دست آورده بود دلخوش بودند، ☘️«فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُون»🍀. 🔸ضمیر «واو» در «فَتَقَطَّعُوا» در آیات قبل هیچ مرجعی ندارد جز کلمه «الرُّسُلُ»؛ بنابراین در این آیه به روشنی رسولان مذکور بخاطر تکه‌تکه کردن امت واحده، مورد واقع شده‌اند؛ روشن است که در اینجا هیچ راهی برای این ادعا که رسولان دارای مقام عصمت به چنین گناهی آلوده شده باشند نیست؛ چون چنین عملی با آنان سازگار نیست؛ پس این رسولان افرادی از مبلغان غیر معصوم هستند که گاهی از موقعیت اجتماعی و دینی خود سوء استفاده کرده و بخاطر اهداف مادی گرفتار چنین گناهی شده و می‌شوند. 4️⃣: رابعا در آیات بعدی چنین رسولانی با اوصاف توصیف شده‌اند اوصافی مثل «غَمْرَتِهِمْ»، محاسبه غلط «يَحْسَبُونَ...»، «لا يَشْعُرُون» که هیچ یک در شأن رسولان اصطلاحی که همان رسولان معصوم و گیرنده وحی الهی‌اند نیست؛ 🔸بنابراین باید گفت مراد از کلمه «الرسل» در این آیه کسانی هستند که گرچه در زمینه دینی پیام‌رسانی می‌کنند ولی از رسولان معصوم که وحی به آنان نازل می‌شده نیستند؛ و در این صورت است که اوصافی که در آیات بعد، مثل فرقه‌سازی و غفلت به آنان نسبت داده شده قابل پذیرش می‌شود . 🔹البته این چنین نیست که کلمه رسل و رسول در قرآن فقط به معنای اصطلاحی بکار رفته باشد بلکه علاوه بر معنای اصطلاحی در مواردی در معنای لغوی نیز بکار رفته است مثل مواردی که این کلمه برای فرشتگان بکار رفته است نظیر «جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلا» و «يا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ» و «من اثر الرسول». ✳️ بنابراین حاصل معنای آیه مورد بحث و آیات مرتبط بعدی این می‌شود که خداوند به مبلغان دینی غیر معصوم فرمان به و می‌دهد ولی با توجه به این که برخی از این مبلغان به این دستور الهی بی‌اعتنایی کرده و گرفتار انحراف شده‌اند آنان را با تعبیراتی مثل ، «غافل» و «ناآگاه» سرزنش کرده است. @oshaghierfan &
🔵 بررسی معنای «لَا نَبِيَّ بَعْدِي» در 🌸«بمناسبت میلاد امیرالمؤمنین علیه السلام»🌸 🔷حديث 🌺«أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي‏»🌺 درباره شأن و عظمت امير‌المؤمنين علیه السلام است. اما معنای «لانبی بعدی» چیست؟ 🔹آیا نفی مطلق نبوت از حضرت می کند یا نفی مقید؟ در این زمینه دو دیدگاه قابل طرح و بررسی است 🔶 ديدگاه مشهور علماء فريقين: منظور است؛ يعني هر نبوتی را از حضرت علي (ع) نفی می‌کنند؛ زیرا همه مقامات هارون نسبت به موسي، براي حضرت علي (ع) نسبت به رسول خدا نيز هست؛ 🔸اما جمله «ِالَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي» مسئله نبوت را استثناء کرده است پس هر گونه نبوتی از حضرت علي (ع) باید سلب شود. 🔸دیدگاه دوم: این که گفته شود جمله «لَا نَبِيَّ بَعْدِي»‏ نفی مطلق نیست بلکه ، مقيد به بعد از دوره نبوت محمدی است؛ پس نبوت کمکی و وزارتی و مقارن با نفي نشده است. ✳️ توضيح اين كه هارون مقارن با موسي نبوت داشته است (گرچه به صورت تبعی و بگونه وزارتی) و آيات زيادي بر تقارن این دو نبوت دلالت دارند مثل آيات (43 تا 48 طه) 🌸«اذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏ فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏ قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنا أَوْ أَنْ يَطْغى قالَ لا تَخافا إِنَّني‏ مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى‏، فَأْتِياهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَني‏ إِسْرائيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى‏ مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى‏»🌸 🔹در این آیات تعبیراتی مثل «اذْهَبا»، «لا تَخافا»، «قولا»، «لا تَخافا»، «مَعَكُما»، «فَأْتِياهُ»، «فَقُولا»، «إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ»، «جِئْناكَ بِآيَةٍ»، «إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا» همه دلالت بر نبوت و نبوت دارند؛ و نشان می‌دهند که آنچه موسی در وحی دریافت می‌کرده هارون نیز دریافت می‌کرده است و مأمور به ابلاغ آن بوده است؛ 🔹همچنین آیه (117 صافات) «وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ الْمُسْتَبين» دلالت دارد که کتاب تورات به هر دو نفر نازل شده است؛ پس یکی از مقامات هارون، نبوت کمکی و مقارن با نبوت موسی بوده است؛ و هارون مثل موسی، هم دریافت وحی داشته و هم مأمور ابلاغ بوده است؛ 🔶 بنابراین بر اساس و احادیث دیگر، اين نبوت متقارن و کمکي كه براي هارون بوده است، براي هم ثابت مي‌شود؛ و البته با استثناء مذکور، بعد از نبوت محمدی هر نبوتي و از جمله نبوت مقارن اميرالمؤمنين پايان مي‌يابد و هيچ پيامبري موجود نخواهد بود . ادامه👇🏿👇🏿 .
✳️مؤيدات اين احتمال: 1️⃣: در فرازي در زيارت امير‌المؤمنين چنین آمده است: 🌺«السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّةِ، وَ مَعْدِنِ النُّبُوَّةِ، وَ الْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ،» 🌺(المزار) چگونه امیرالمؤمنین طبق این فراز از زیارت، باشد و در عین حال فاقد مقام نبوت بوده باشد!؟ 2️⃣: در آيه مباهله حضرت علی علیه السلام نفس حضرت محمد (ص) معرفي شده است پس ؛ جلوه ثانوي است؛ و آنچه به نفس محمدی نازل شده به نفس علوی نیز نازل شده است. 3️⃣: در کتاب شریف در خطبه قاصعه چنین آمده است: 🌸«أَرَى نُورَ الْوَحْيِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَانِ حِينَ نَزَلَ الْوَحْيُ عَلَيْهِ ص فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ فَقَالَ هَذَا الشَّيْطَانُ قَدْ أَيِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ إِنَّكَ تَسْمَعُ‏ مَا أَسْمَعُ‏ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ وَ إِنَّكَ لَعَلَى خَيْر»🌸 🔸در این فراز حضرت علی علیه السلام خود را به عنوان کسی معرفی کرده که : نور وحی و رسالت را می‌بیند و بوی نبوت را استشمام می‌کند 🔸و همچنین در این فراز، امیرالمومنین از رسول خدا صلوات الله علیهما روایت می‌کند که آن حضرت هنگام نزول وحی فرمود تو می‌شنوی آنچه را من می‌شنوم و می‌بینی آنچه را من می‌بینم؛ 🔹روشن است آنچه حضرت محمد (ص) هنگام وحی، می‌دیده و می‌شنیده است پیام مستقیم از منبع وحی بوده است بنابراین آنچه امیر‌المؤمنین نیز می‌دیده و می‌شنیده پیام مستقیم پیامبرانه از منبع وحی بوده است؛ چنانکه جمله «أَرَى نُورَ الْوَحْيِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ» به وضوح بر آن دلالت دارد. ❓: ممکن است گفته شود انتهای این فراز این است که «ِالَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ» دلالت بر نفی نبوت دارد. ✅ : این قسمت از فراز نافی مقام نبوت آن حضرت نیست؛ بلکه آنچه که در این عبارت نفی می‌شود نبوت اصلی و بالأصاله است؛ یعنی یک نبوت و کمکی برای نبوت محمدی بوده است نه یک نبوت بالأصاله؛ چنانکه تعبیر «لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ» بر آن دلالت دارد 🔸مخصوصا که نبوت حضرت هارون نیز یک نبوت وزارتی و کمکی برای نبوت حضرت موسی بوده است؛ چون حضرت موسی بعد از اینکه به نبوت انتخاب شد، با جمله «وَ أَشْرِكْهُ في‏ أَمْري» از خدا درخواست کرد که هارون را در کار نبوتش شریک گرداند؛ و خداوند با جمله «قالَ قَدْ أُوتيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى» این خواسته و سایر خواسته‌های او را اجابت کرد؛ لذا هارون به مقام نبوت کمکی و وزارتی رسید؛ و طبق ، همین مقام نیز برای امیر‌المؤمنین تحقق می‌یابد مگر بعد از اتمام نبوت محمدی؛ ✳️حاصل بحث بنابراین نفی در جمله «لَا نَبِيَّ بَعْدِي‏» نفی مطلق نبوت نمی‌کند بگونه‌ای که هر نحوه نبوتی را از نفس علوی سلب کند، بلکه این نفی، مقید به اتمام است؛ چون نبوت علوی، نبوت وزارتی و کمکی بوده است؛ 🔸ازین‌رو این نبوت تا جایی ادامه دارد که نبوت اصلی محمدی باقی باشد، و نه بعد از آن. @oshaghierfan &