eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
532 دنبال‌کننده
29 عکس
3 ویدیو
73 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 يادداشت‌ها 🖌 موضوع: تمهیدات الهی برای نجات دوزخیان از عذاب 🔶 خداوند زمينه و ايمان‌آوري آگاهانه و مختارانه را در فراهم مي‌كند؛ 🔸زيرا خداوند اسماء لطفي فراواني دارد و از جمله اين اسماء لطفي، اسم است كه در فرازي از دعاي عهد به معني آن اشاره شده است آنجا كه مي‌گويد: 🌸«بِاسْمِكَ الَّذِي‏ يَصْلُحُ‏ بِهِ‏ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُون‏»🌸. 🔹خداوند بر اساس اقتضاي چنين اسمي و نيز بخاطر وعده‌ مغفرتي كه به گناه‌كاران داده و فرموده است 🌺«إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا»🌺 با تمهيداتي كه در قيامت براي دوزخيان فراهم مي‌كند، همه انسانها، از اولين تا آخرين را تائب، مؤمن و صالح خواهد كرد. 🟣 از تمهيداتي كه خداوند براي ايمان‌آوري و توبه دوزخيان انجام می‌دهد، براي دوزخيان و كشف حقائق ايماني براي آنها است؛ اين نكته از آيه (75 قصص) قابل استنباط است ☘️«وَ نَزَعْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهيداً فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَكُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»☘️. 🔸 طبق مفاد اين آيه، در آن روز خداوند از هر امتي و گروهي، فردي را بيرون كشيده و به صحنه بحث استدلالي و برهاني وارد مي‌سازد، و اين گفتگوي برهاني و استدلالي در حضور منجر مي‌شود به اين كه كافران و مشركان به حقانيت خداوند آگاه شوند «فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ»، و همه بافته‌هاي دروغين‌شان رنگ‌باخته و پوچي آنها آشكار شود و اعتقاد به آنها منحل گردد «وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»؛ 🔹بنابراين برخاسته از عذاب آنان، كه ايماني ضعيف و غير مستقر بود، به ايماني قوي و راسخ تبديل خواهد شد. و لذا در مورد درك امور حقه تعبير «فَعَلِمُوا» براي آنها بكار مي‌برد و مي‌گويد «فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ» و در مورد بريده شدن از امور باطل و گناه تعبير از «ضلّ عنهم» براي آنها بكار مي‌برد و مي‌گويد «وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ». 🔷از سویی آيات متعددي در قرآن وارد شده است كه دلالت مي‌كنند عذاب قیامت عینا همان است یعنی نفس گناهان اعتقادي و رفتاري به شكل اشياء آزاردهنده براي مجرم، حاضر شده و موجب رنج انسان گناهكار مي‌شوند 🔹مثل (54-55 عنکبوت) «إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِين يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». 🔹و نیز مثل (84 قصص) «مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى الَّذينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»؛ ✅جمع این گونه آیات با جملاتی مثل «ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ» نتیجه‌اش این می‌شود که دوزخیان با تمهیدات مذکور، به اندازه‌ای که از گناهان اعتقادی و رفتاری بریده می‌شوند عذاب برایشان شکل بگیرد؛ زیرا طبق فرض، این گناه است که به شکل موجودات موذی به دوزخیان آزار می‌رسانند بنابراین زوال و بریده شدن از گناه عینا به معنای زوال و بریده شده از است. @oshaghierfan &
الأقدام ‌‌التاليةفي‌الحكمة المتعالية، الجزء الاول.docx
224.9K
با سلام خدمت سرورانی که مباحث رساله «الأقدام التالیة فی الحکمة المتعالیة» را دنبال می‌کنند به عرض می‌رسانم که چون این رساله در حال تدریس است و در حال تدریس ویرایش‌هایی برای عبارات کتاب شکل می‌گیرد لذا نسخه بروز رسانی شده آن را اینک به اشتراک می‌گذارم و این کار هر چند وقت یکبار ادامه می‌یابد اینک نسخه امروز 1402/2/17 را در بالا ملاحظه می‌کنید.
🔵 يادداشت‌ها 🖌 موضوع: استدلال علامه طباطبائی بر بی‌اسم و رسم بودن 🔶از اختلافات مهمی که بین و وجود دارد مسئله ثبوت یا عدم ثبوت اسم و وصف برای خداوند است. 🔸عموم فلاسفه به ثبوت صفاتی در مرتبه ذات حق اعتقاد دارند (قطب الدين الشيرازى‏، شرح حكمة الإشراق‏، ص 19)؛ آنها می‌گویند مقام «ذات حق»، خالی از صفات کمالی، مثل علم و قدرت و حیات ... نیست؛ نهایتا این گونه صفات به وجود خداوند موجودند، (نه به وجودی زائد بر ذات؛ چنانکه اشاعره می‌گویند). 🔷اما عرفای بزرگی مثل و و پیروان آنها می‌گویند که «ذات حق» مقامی است که هیچ اسم و رسمی ندارد؛ 🟢 کلام قونوی و استدلال وی 🔻ایشان در همان ابتدای کتاب نصوصش در نص اول می‌گوید: «اعلم أن الحق من حيث إطلاقه الذاتي لا يصحّ أن يحكم عليه بحكم، أو يعرف بوصف، أو يضاف إليه نسبةمّا من وحدة أو وجوب وجود أو مبدئيّة أو اقتضاء أيجاد أو صدور أثر أو تعلّق علم منه بنفسه أو غيره» 🔺یعنی حق درست نیست که محکوم به حکمی باشد؛ یا به وصفی شناخته شود؛ یا نسبتی مثل «وحدت»، «وجوب وجود»، «مبدئیت»، «ایجاد»، «علم به خود و به غیر» به او نسبت داده شود. 🔶استدلالی را که بر این دعوا می‌آورد این است که همه این امور، و و ذات اطلاقی حق که مقید به قیدی، و محدود به حدی نیست امکان ندارد مصداق حقیقی این امور متعین و محدود باشد (نصوص ص 6)؛ 🔸علاوه کمال ذاتی حق به نفس ذات خود او است؛ نه به ملاک ثبوت صفات متفاوت المعنی در مرتبة ذات حق (قونوی، مفتاح الغیب ص 22)؛ پس ذات حق، هیچ اسم و رسمی ندارد.. 🔵 استدلال علامه طباطبایی در این بین مرحوم علامه طباطبائی در رسالة التوحید خود به دیدگاه عرفا مایل گشته و این دعوای عرفانی را با یک برهان قویم فلسفی تبیین و اثبات می‌‌کند؛ 🔸بیان ایشان این است: «حيث إن كل مفهوم منعزل بالذات عن المفهوم الآخر بالضرورة فوقوع المفهوم على المصداق لا يختلف عن تحديد مّا للمصداق بالضرورة؛ و هذا ضروري للمتأمل و ينعكس إلى أن المصداق الغير المحدود في ذاته، وقوع المفهوم عليه متأخر عن مرتبة ذاته نوعا من التأخر و هو تأخر التعين عن الإطلاق.» (الرسايل التوحيدية؛ رسالة في التوحيد ص 7). 🔸توضیح برهان قویم علامه این است که بدیهی است که هر مفهومی بخودی خودش، غیر مفهوم دیگری است و با سایر مفاهیم بیگانه است؛ این بیگانگی بین مفاهیم، لازمه‌اش این است که هر ، به‌لحاظ مفهوم بودنش، به حدودی باشد؛ تا دیگر مفاهیم، خارج از حریم آن بوده و بین مفاهیم شکل بگیرد؛ 🔸پس «هر مفهومی، محدود است»؛ اما این محدودیت مفهوم، منجر می‌شود به این که حقیقی هر مفهومی نیز به که مفهوم برای او معین می‌کند، محدود باشد؛ ♦️زیرا مصداق حقیقی هر مفهومی، چیزی جز و همان مفهوم در خارج ذهن نیست؛ پس هر معنایی که در مفهوم بکار رفته، مطابَقش در مصداق خارجی نیز موجود است؛ و هر معنایی که در آن مفهوم بکار نرفته، مطابَقش در مصداق حقیقی خارجی نیز موجود نیست؛ ♦️بنابراین لازمه‌اش آن مفهوم است؛ پس نتیجه این بیان، درستی این گزاره است که: (هر چه مصداق مفهوم است، محدود است)؛ و طبق قانون منطقیِ عکسِ نقیض؛ هر گزاره موجبه کلیه صادق، عکس نقیضش نیز صادق است؛ پس طبق این قانون منطقی، درست است که (هر چه محدود نیست، مصداق مفهومی نیست)؛ ✅بنابراین ذات حق، که حقیقتی است که هیچ محدودیتی ندارد مصداق حقیقی هیچ مفهومی ؛ ازین‌رو ذات حق، مصداق هیچ‌یک از مفاهیم أسماء و صفات نیز نیست؛ و لذا اگر اسم و وصفی در لسان شرع یا عرف، برای خداوند مطرح می‌شود این عناوین خارج و از هستند؛ و از او محسوب می‌شوند نه از اوصاف ذاتی او؛ ❇️ازین‌رو است که در احادیث اهل‌بیت علیهم السلام نیز به این مسئله توجه شده است؛ و از جمله از امیر‌المؤمنین نقل شده که فرمودند 🌺و كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْه‏🌺 و از امام رضا روایت شده که گفته‌اند: 🌸و كَمَالُ التَّوْحِيدِ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْه‏»🌸. @oshaghierfan &