🔵یادداشت ها
🖌 موضوع: پيمودن راه بيكران در يك لحظه: (بمناسبت شهادت دكتر #فخري_زاده)
🔶 سوال:
آيا براي صيرورت الي الله، يا به اصطلاح عرفاني براي فناي در ذات خداوند بايد مسافتي طولاني و بيكراني را طي كرد؟ يا اين كه مسافت لازم براي رسيدن خلق به حق، راه كوتاهي است و يا حتی فقط يك گام بيشتر نيست؟
🔷 پاسخ
🔹 يك ديدگاه اين است كه حضرت حق، حقيقتي است نامحدود و بيكران؛ و از سوي ديگر، ما حقيقتي متناهي و محدوديم؛ و براي رسيدن محدود به نامحدود لازم است يك مسافت بيكران طي شود؛ بنابراين ما كجا و رب الأرباب كجا!!؟؟ «أين التراب و رب الأرباب» پس رسيدن خلق به حق، و فناي انسان در ذات خداوند اگر محال و ناشدني نباشد لا أقل بسيار مشكل و دشوار است؛ و براي دستيابي به چنين هدف والائي لازم است يك مسير پر پيچ و خمي طي شود كه گردنههاي صعب العبور داشته و قدم به قدم آن، شياطين و رهزنان براي سالك مسكين كمين كردهاند تا او را از راه بازدارند و اندوخته و زاد و توشهاش را بربايند به قول #حافظ
دام سخت است مگر یار شود لطف خدا
ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم
🔹ديدگاه ديگر اين است كه اقتضاي آيات و روايات اين است كه مسافت رسيدن خلق به حق بسيار كوتاه است؛ مگر نه اين است كه خداوند در قرآن فرموده است كه من از رگ گردن به انسان نزديكترم!؟
«نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ» (16 ق)؛
و مگر نه اين است كه امام سجاد (ع) در دعاي ابوحمزه ميفرمايد رسيدن به حق، نزديك، و مسافتش، كوتاه است «و أنّ الراحل إليك قريب المسافة»؛
پس به قول سعدي، دوست نزديك تر از من به من است؛ و بنابراين لازم نيست ما مسير بيكراني را طي كرده، و در گوشهاي از فضاي بينهايت دور، او را بيابيم .
✳️ تحقيق در اين موضوع نشان ميدهد كه هر دو ديدگاه بوجهي درستند؛ يعني رسيدن به مقام فناي در ذات حق براي برخي مستلزم طي مسير بينهايت است؛ اما در عين حال همين مسير بيكران، براي برخي يك گام بيش نيست.
✳️ توضيح اين كه هستيِ حقيقي، منحصر در ذات خداوند است همانگونه كه در قرآن بدان اشاره بلكه تصريح شده است «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِل» (62 حج)؛ و بنابراين هيچ كس و هيچ چيز ديگر موجوديت حقيقي ندارد؛ و اسناد موجوديت به آنها اعتباري است؛ ولي ما متأسفانه گرفتار توهم هستيم و براي خود موجوديتي حقيقي و أنانيتي واقعي قائليم و خود را در كنار موجوديت حق و همسنخ او ميپنداريم؛ لذا تا اين توهم برقرار است، ما، مائيم؛ و او اوست؛ و به مقام #فناي_در_ذات_حق نائل نخواهيم شد؛
🔻بنابراين #رجوع_الي_الله يا #صيرورت_الى_الله كه در بسياري از آيات قرآني مطرح شده، معيارش رهائي از اين #أنانيت موهوم و عبور از اين موجوديت اعتباري و عاريتي است؛ پس فاصله ما تا خدا يك گام بيش نيست و اين گام همان رهائي از أنانيتهاي موهوم است كه به آن گرفتاريم؛
🔻اما در عين حال، برخي اين يك گام را به سرعت نميتوانند طي كنند؛ چون در توهم انانيت فرو رفتهاند و خودبيني از ذاتيات آنان گشته است اينان براي طي آن يك قدم، مسافت بيكران در پيش دارند؛ ولي به عكس كساني هستند كه لطف خدا شامل حالشان خواهد شد؛ و به زودي مقدمات رهائي از خودبينيها و كوچ از انانيتها برايش فراهم ميشود و در اينجاست كه آنان به مقتضاي «و أنّ الراحل إليك قريب المسافة» با اندك حركتي، از هر انانيتي رها شده و منِ آنها او ميشود؛ و به صيرورت إلي الله نائل ميگردند؛ لذا به آنها اذن دخول در #جنت_ذات داده ميشود و خطاب ميرسد كه «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً، فَادْخُلي في عِبادي، وَ ادْخُلي جَنَّتي».
👌 از مقدماتي كه رهائي از اين أنانيت موهوم را و عبور از اين موجوديت مجازي و عاريتي را فراهم ميكند آمادگي انسان براي مقام #شهادت_در_راه خدا است؛ زيرا كسي كه در راه جهاد في سبيل الله قدم ميگذارد و حاضر است ذات و جان خود را در راه خدا تقديم كند، معنياش اين است كه او از بندهاي حب ذات و از سيم خاردارهاي أنانيت خود آزاد شده است؛ در اين موقعيت، با شهادت در راه خدا و تقديم جانش عملا او از انانيت خود عبور ميكند و به حقيقت حق ميپيوندد و منِ او، او ميشود؛ و مصداقي از «وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُون» (21 عنكبوت) ميگردد.
🔻كليپهايي كه اخيرا بعد از شهادت شهيد سعيد، #فخري_زاده عزيز منتشر شده است گوياي اين است كه آن سعيد از خود رهاشده كاملا براي شهادت آماده شده بوده است؛ او در كليپي ميگويد: جز #شهادت هيچ راهي نيست كه انسان با خيال راحت بخواهد عبور كند؛ و سپس به شعر سعدي مترنم ميشود و ميگويد:
بي حسرت از جهان نرود كس به در
الّا #شهيد_عشق به تير كمان دوست
🌺 خوشا به سعادتش كه با #شهادت در راه دوست، راه بيكران ديگران را در يك لحظه پيمود🌺.
#توحيد_عرفاني
@oshaghierfan
🔵 یادداشتهای قرآنی
🖌 موضوع: مقام لسان اللهی امام صادق علیه السلام
🔶 سالم بن ابي حفصه داستاني را در مورد امام صادق نقل ميكند كه حاكي از مقام #لسان_الله بودن آن حضرت است.
🔸او روايت ميكند (امالي شيخ طوسي، ص 125): هنگامي كه امام باقر از دار دنيا رفتند من به همراهان خود گفتم منتظر من بمانيد تا من به نزد جعفر بن محمد (ع) وارد شده و بخاطر وفات محمد بن علي (ع) به او تسليت بگويم؛
🔸سپس بر جعفر بن محمد (ع) وارد شدم و ابتدا به او تسليت گفتم؛ سپس به آن حضرت گفتم «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»؛ كسى از بين ما رفت كه بدون هر #واسطهاى ميگفت : رسول خدا چنين و چنان گفت، و پرسشى نميشد كه واسطه وصول اين سخن از پيامبر به او كيست (يعني همه مطمئن بودند كه او اين سخن را بدون واسطه از پيامبر دريافت کرده و نقل ميكند) بخدا قسم هر گز كسي چون او ديده نشد.
🔷سالم ميگويد: در اينجا امام صادق براي مدتي ساكت ماندند؛ سپس گفتند #خدا ميگويد: هر كس از بندگان من پارهاي از خرما را صدقه دهد، من همانگونه كه كسي بچه اسبی را ميپرورد، آن صدقه را ميپرورم تا آن را به بزرگي كوه اُحد كنم.
🔹سپس سالم از نزد امام بيرون ميآيد و به همراهانش ميگويد : من از امام صادق عجيبتر نديدم؛ ما از اين كه ابي جعفر محمد بن علي بدون واسطه از پیامبر سخن نقل میکرد تعجب ميكرديم، اينك امام صادق بدون واسطه از #خداوند، سخن نقل میکند و میگوید: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِلَا وَاسِطَة».
🟣 در توضیح و تحلیل این داستان
باید گفت گرچه سالم بن حفصه از اين كه امام صادق (ع) سخن خدا را بدون هر واسطهاي اظهار ميكردند در تعجب بود؛ ولي با توجه به مباني ديني و عرفاني، ظهور اين گونه كارها از اولياء الهي كه به مقام #فناء_فى_الله رسيدهاند هيچ بعدي ندارد؛
🔸زيرا سالك الى الله در مسير سلوك معنوي ابتدا بواسطه #قرب_بالنوافل بجائي ميرسد كه با حفظ هويت و #أنانيتش، خداوند چشم و گوش و زبان و دست او ميشود چنانكه در روايت آمده است 🌸«إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا🌸» (كافي ج 2 ص 352).
🔸سپس سالک در ادامه سلوكش بجايي ميرسد كه همه هويت و أنانيت او در حقيقت #اطلاقى_حق فاني ميگردد؛ در اين مرتبه هر چه از او سر زند اسنادش به خدا اسناد حقيقي است؛
✳️ اين ادعا هم #سند_قرآني دارد و هم #شاهد_روايي؛
🔸از جمله در روايات ما چنين آمده است «🌺نحْنُ لِسَانُ اللَّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ وَ نَحْنُ عَيْنُ اللَّهِ فِي خَلْقِه🌺» (كافي ج1 ص 145)
🔹و در زيارت حضرت أمير المؤمنين (ع) آمده است «🌸السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ وَ يَدَهُ الْبَاسِطَةَ وَ أُذُنَهُ الْوَاعِيَةَ🌸» (اقبال سيد بن طاووس ج 2 ص 609)؛
🔸و سند قرآني اين ادعا آيه «🍀إنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّه🍀» (10 فتح) است؛
بيانش اين است كه كلمه انّما در اينجا موجب حصر در مفعول #يبايعون است؛ بر اساس اين حصر، آنان كه با پيامبر بيعت ميكنند فقط و فقط، و انحصارا با خدا بيعت ميكنند؛ اما اين انحصار در صورتي تحقق مييابد كه پيامبر اكرم هيچ أنانيتي مغاير با هويت خداوند در او باقي نمانده باشد؛ بلكه كاملا در حضرت حق، فاني باشد؛
🔹زيرا اگر هر گونه هويت مغايري براي پيامبر اكرم باقي باشد بايد گفت طبق فرض، بيعتكنندگان با دو شخصيت متغاير بيعت ميكنند و نه منحصرا با خدا؛ و اين خلاف حصري است كه در آيه آمده است؛
🔸بنابراين بايد گفت #أنانيت پيامبر كاملا در حضرت حق، فاني بود و ازينرو اسناد هر فعلي به پيامبر اكرم واقعا #اسناد_حقيقي به خداوند است؛
🟣 همين مسئله براي حضرت #صادق آل محمد (ع) نيز واقع شد؛ او كاملا فاني في الله بود؛ لذا وقتي سخني ميگفت؛ ميتوان گفت آن سخن بدون هر واسطهاي سخن خدا بود لذا آنگاه كه امام ميفرمود قال الله ...، مقول قول خداوند، همان گفتهاي بود كه از دهان آن حضرت في المجلس صادر ميشد؛ و آن حضرت في الواقع #لسان_الله بود كه آن گفته را ميگفت چنانكه در آيه «🌺ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى🌺» مرمى رمى خداوند همان بود كه از كمان پيامبر پرتاب ميشد؛ و ازينرو است كه در روايات آمده است «نَحْنُ لِسَانُ اللَّهِ».
#عرفان_در_ادعيه
#عرفان_در_قرآن
#عرفان_و_شريعت
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram