eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
532 دنبال‌کننده
29 عکس
3 ویدیو
73 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 يادداشت‌هاي قرآني و روايي 🖌 موضوع: زیارت امام حسین ع ، حقیقتاً زیارت خدا است 🔵 در احادیث زیادی، به این نکته توجه داشته شده‌ است که زیارت پیامبر اکرم و أئمه معصومین علیهم السلام، همان است. 🔶 این ادعا مخصوصا در مورد حضرت سید الشهداء بیشتر مطرح گشته است به گونه‌ای که در کتاب کامل الزیارات (ص 147) که از معتبرترین کتب روایی شیعه است یک باب از این کتاب با عنوان 🌸باب من زار الحسين‏ كان كمن زار الله‏ في عرشه‏🌸 به همین موضوع اختصاص داده شده و احادیث متعددی و با مضامین مختلفی در این باره روایت شده است؛ 🔸در این یادداشت به و این مطلب می‌پردازیم و روشن می‌کنیم که چرا و چگونه زیارت حضرت سید الشهداء مثلا، همان زیارت خداوند است. 🔹در بین روایات این باب روایتی از حضرت امام رضا (ع) نقل شده؛ در این روایت اباصلت هروی از امام می‌پرسد این که در احادیث آمده است که مؤمنان از خانه‌هایشان در بهشت، به زیارت خدا می‌روند، یعنی چه؟ 🔹امام رضا (ع) با استناد به آیه 🌺إنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ، إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ...»🌺(10 فتح) مسئله را برای او توضیح می‌دهند می‌فرمایند بر اساس این آیه کسانی که با پیامبر کنند با خداوند بیعت کرده‌اند؛ بنابراین بر همین منوال می‌توان گفت کسی که به پیامبر برود به زیارت خداوند رفته است؛ از سویی مؤمنان از منازلشان در بهشت به زیارت پیامبر می‌روند. پس طبق آیه فوق می‌توان گفت مؤمنان با به زیارت پیامبر رفتن‌شان در ، به زیارت خدا می‌روند. 🔷 سوال؟ در اینجا این سؤال پیش می‌آید که آیا آنچه در آیه بیعت مطرح شده یک امر و است نظیر این که کسی نماینده‌ای برای خودش معین می‌کند و بعد می‌گوید سخن و کار او، سخن و کار من است، هر که با من کار داشت به او مراجعه کند؛ یعنی با این که آنها دو نفر و دارای دو شخصیت و دو کار متفاوتند اما گوینده، با یک نحو اعتبار و ، سخن و کار شخص دیگری را به عنوان سخن و کار خودش محسوب می‌کند؛ آیا چیزی که در آیه بیعت مطرح شده است از همین قبیل است؟ 🔶 پاسخ این رابطه ، یک رابطه اعتباری نیست بلکه تکوینی است. چرا که انبیاء و اولیاء الهی، به مقام در حضرت حق رسیده‌اند بگونه‌ای که أنانیت و هویت‌شان در حضرت حق، فانی شده است و در قبال حضرت حق، هیچ برای آنان باقی نمانده است؛ لذا به گونه و نه مجازی، هر نحوه ارتباط با آنان همان ارتباط با خدا است. 🔸با دقت در آیه بیعت که حضرت رضا به آن استناد کردند، نیز می‌‌توان پاسخ به این پرسش را از خود آیه استخراج نمود؛ 🔸بيانش اين است كه كلمه در جمله «إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» موجب در مفعول «يبايعون» است؛ بر اساس اين حصر، آنان كه با پيامبر بيعت مي‌كنند فقط و فقط، و انحصارا با خدا بيعت مي‌كنند؛ این معنای انّما در این جمله است؛ 🔹اما اين در صورتي تحقق مي‌يابد كه پيامبر اكرم هيچ أنانيتي مغاير با هويت خداوند در او باقي نمانده باشد؛ بلكه كاملا در حضرت حق، شده باشد؛ زيرا اگر هر گونه هويت مغايري براي پيامبر اكرم باقي باشد بايد گفت طبق فرض، بيعت‌كنندگان با دو شخصيت متغاير بيعت مي‌كنند و نه منحصرا با خدا؛ و اين خلاف حصري است كه در آيه آمده است؛ 🔹بنابراين بايد گفت أنانيت پيامبر كاملا در حضرت حق، فاني گشته و ازين‌رو هر فعلي و ارتباطی به پيامبر اكرم و بدون هر گونه مجازگویی، به خداوند است. 🔸این مقام فنای در حضرت حق اختصاص به پیامبر ندارد بلکه أئمه أطهار که از اولیاء الهی هستند نیز به مقام فناء در حضرت حق نائل شده‌اند؛ بنابراین همان رابطه‌ای که برای پیامبر اکرم اثبات شد برای أئمه اطهار و از جمله حضرت نیز محقق است؛ ✳️ نتیجه این که: اسناد هر فعلي و ارتباطی به ائمه اطهار علیهم السلام واقعا اسناد حقيقي به خداوند است. 🍀 علاوه بر روایات قبلی، روایات ذیل نیز موید مطلب است. 🌺1: «مَنْ‏ زَارَ الْحُسَيْنَ‏ ع يَوْمَ عَرَفَةَ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه» (هر کس در روز عرفه حسین را زیارت کند همانند آن است که خدا را در عرشش زیارت کرده). 🌸 2: «مَنْ‏ زَارَ الْحُسَيْنَ ع فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ... هُوَ فِي حَدِّ مَنْ زَارَ اللَّهَ‏ فِي‏ عَرْشِهِ‏» (هر کس در نیمه شعبان حسین را زیارت کند او در جایگاه کسی است که خدا را در عرشش زیارت کرده) . 💐 3: «مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي‏ عَبْدِ اللَّهِ‏ بِشَطِّ الْفُرَاتِ‏ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ‏ فَوْقَ‏ كُرْسِيِّه‏»(هر کس أبا عبدالله حسین را در کنار شط فرات زیارت کند همانند آن است که خدا را در بالای کرسی فرمانرواییش زیارت کرده). @oshaghierfan &
🔵 یادداشت‌های قرآنی 🖌 موضوع: مقام لسان اللهی امام صادق علیه السلام 🔶 سالم بن ابي حفصه داستاني را در مورد امام صادق نقل مي‌كند كه حاكي از مقام بودن آن حضرت است. 🔸او روايت مي‌كند (امالي شيخ طوسي، ص 125): هنگامي كه امام باقر از دار دنيا رفتند من به همراهان خود گفتم منتظر من بمانيد تا من به نزد جعفر بن محمد (ع) وارد شده و بخاطر وفات محمد بن علي (ع) به او تسليت بگويم؛ 🔸سپس بر جعفر بن محمد (ع) وارد شدم و ابتدا به او تسليت گفتم؛ سپس به آن حضرت گفتم «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»؛ كسى از بين ما رفت كه بدون هر مي‌گفت : رسول خدا چنين و چنان گفت، و پرسشى نمي‌شد كه واسطه وصول اين سخن از پيامبر به او كيست (يعني همه مطمئن بودند كه او اين سخن را بدون واسطه از پيامبر دريافت کرده و نقل مي‌كند) بخدا قسم هر گز كسي چون او ديده نشد. 🔷سالم مي‌گويد: در اينجا امام صادق براي مدتي ساكت ماندند؛ سپس گفتند مي‌گويد: هر كس از بندگان من پاره‌اي از خرما را صدقه دهد، من همانگونه كه كسي بچه اسبی را مي‌پرورد، آن صدقه را مي‌پرورم تا آن را به بزرگي كوه اُحد كنم. 🔹سپس سالم از نزد امام بيرون مي‌آيد و به همراهانش مي‌گويد : من از امام صادق عجيب‌تر نديدم؛ ما از اين كه ابي جعفر محمد بن علي بدون واسطه از پیامبر سخن نقل می‌کرد تعجب مي‌كرديم، اينك امام صادق بدون واسطه از ، سخن نقل می‌کند و می‌گوید: «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِلَا وَاسِطَة». 🟣 در توضیح و تحلیل این داستان باید گفت گرچه سالم بن حفصه از اين كه امام صادق (ع) سخن خدا را بدون هر واسطه‌اي اظهار مي‌كردند در تعجب بود؛ ولي با توجه به مباني ديني و عرفاني، ظهور اين گونه كارها از اولياء الهي كه به مقام رسيده‌اند هيچ بعدي ندارد؛ 🔸زيرا سالك الى الله در مسير سلوك معنوي ابتدا بواسطه بجائي مي‌رسد كه با حفظ هويت و ، خداوند چشم و گوش و زبان و دست او مي‌شود چنانكه در روايت آمده است 🌸«إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ‏ إِلَيَ‏ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا🌸» (كافي ج 2 ص 352). 🔸سپس سالک در ادامه سلوكش بجايي مي‌رسد كه همه هويت و أنانيت او در حقيقت فاني مي‌گردد؛ در اين مرتبه هر چه از او سر زند اسنادش به خدا اسناد حقيقي است؛ ✳️ اين ادعا هم دارد و هم ؛ 🔸از جمله در روايات ما چنين آمده است «🌺نحْنُ‏ لِسَانُ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ وَ نَحْنُ عَيْنُ اللَّهِ فِي خَلْقِه🌺‏» (كافي ج1 ص 145) 🔹و در زيارت حضرت أمير المؤمنين (ع) آمده است «🌸السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ وَ يَدَهُ الْبَاسِطَةَ وَ أُذُنَهُ الْوَاعِيَةَ🌸» (اقبال سيد بن طاووس ج 2 ص 609)؛ 🔸و سند قرآني اين ادعا آيه «🍀إنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّه🍀» (10 فتح) است؛ بيانش اين است كه كلمه انّما در اينجا موجب حصر در مفعول است؛ بر اساس اين حصر، آنان كه با پيامبر بيعت مي‌كنند فقط و فقط، و انحصارا با خدا بيعت مي‌كنند؛ اما اين انحصار در صورتي تحقق مي‌يابد كه پيامبر اكرم هيچ أنانيتي مغاير با هويت خداوند در او باقي نمانده باشد؛ بلكه كاملا در حضرت حق، فاني باشد؛ 🔹زيرا اگر هر گونه هويت مغايري براي پيامبر اكرم باقي باشد بايد گفت طبق فرض، بيعت‌كنندگان با دو شخصيت متغاير بيعت مي‌كنند و نه منحصرا با خدا؛ و اين خلاف حصري است كه در آيه آمده است؛ 🔸بنابراين بايد گفت پيامبر كاملا در حضرت حق، فاني بود و ازين‌رو اسناد هر فعلي به پيامبر اكرم واقعا به خداوند است؛ 🟣 همين مسئله براي حضرت آل محمد (ع) نيز واقع شد؛ او كاملا فاني في الله بود؛ لذا وقتي سخني مي‌گفت؛ ميتوان گفت آن سخن بدون هر واسطه‌اي سخن خدا بود لذا آنگاه كه امام مي‌فرمود قال الله ...، مقول قول خداوند، همان گفته‌‌اي بود كه از دهان آن حضرت في المجلس صادر مي‌شد؛ و آن حضرت في الواقع بود كه آن گفته را مي‌گفت چنانكه در آيه «🌺ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى🌺» مرمى رمى خداوند همان بود كه از كمان پيامبر پرتاب مي‌شد؛ و ازين‌رو است كه در روايات آمده است «نَحْنُ‏ لِسَانُ‏ اللَّهِ». @oshaghierfan &