🔵 يادداشتهاي قرآني و روايي
🖌 موضوع: تفسیر «قسیم الجنه و النار» بودن امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)
🔴 از فضائلی که در احادیث شیعه و اهلتسنن راجع به فضائل امیرالؤمنین وارد شده است این است که پیامبر اکرم (ص) خطاب به امیرالمؤمنین فرمود «یا علیّ أنت قسیم الجنه و النار» (صدوق، الخصال، ج ۲ ص ۵۸۰- ابن حجر، الصواعق المحرقه، ج ۲ ص ۳۶۹)؛
🍀منظور از تعبیر «قسیم الجنه و النار» بودن امیرالمؤمنین چیست؟🍀
🔶 از روایات دو تفسیر برداشت میشود:
1️⃣ تفسير اول: «قسیم» به معنای «قاسم» یا قسمتکننده است؛ یعنی صیغه «فعیل» در مفهوم فاعلی بکار برده شود. براساس اين معنا حضرت امیرالمؤمنین به عنوان قسمتکننده، ساحت قیامت را به دو بخش بهشت و جهنم بین بهشتیان و جهنمیان تقسیم میکند؛ و بخش بهشت را به بهشتیان و بخش جهنم را به جهنمیان میدهد؛ اين تفسير معروفتر است و بیشتر مورد توجه واقع شده است.
استعمال قسيم به معناي قاسم در برخي موارد به كار رفته است؛ مثلا عرب به «سَحَر» قسیمه میگوید چون دو بخش شب و روز را از هم جدا میکند (سمّی السحر قَسِیمَه لأَنه یَقْسِم بین اللیل و النهار؛ لسان العرب، ج ۱۲ ص ۴۸۲).
2️⃣ تفسیر دوم: قسیم به معنای مفعولی باشد؛ وقتي مجموعهی مَقسم را به اجزائی تجزیه میکنند؛ در این صورت، هر یک از آن اجزاء نسبت به آن مجموعه، قسم؛ و نسبت به همدیگر قسیم نامیده میشود؛
طبق این تفسیر، خداوند به عنوان قسمتکننده، مجموعهی مَقسم یعنی ساحت قیامت را، به سه بخش تجزیه میکند، این سه بخش عبارتند از جهنم و بهشت و ساحت وجود امیرالمؤمنین؛ و انسانها یا به جهنم میروند یا به بهشت میروند یا در حریم وجود امیرالمؤمنین قرار میگیرند؛ بنابراین در این تفسیر حقیقت امیرالمؤمنین خود بخشی است کنار دو بخش جهنم و بهشت نه قسمت کننده؛ ازینرو تعبیر «قسیم» برای آن حضرت بکار رفته است .
🔶 دليل ارجح بودن تفسير دوم:
1️⃣ استعمال قسيم در معناي مفعولي بر استعمال آن در معناي فاعلي غلبه دارد.
2️⃣ در روایتی که هر دو تفسير آمده امام تفسیر دوم را ترجیح میدهند؛
🌺 آن روايت اين است:
مأمون از امام رضا (ع) درباره همين تعبير سوال ميكند و امام در تفسير با تکیه بر کلام پیامبر اكرم که فرمودند «حُبُّ عَلِیٍّ إِیمَانٌ وَ بُغْضُهُ کُفْرٌ» برای مأمون توضیح میدهند که چون ملاک بهشت، ایمان مستند به حب علی است و ملاک جهنم، کفر مستند به دشمنی با علی است؛ پس علی (ع) تقسیم کننده مجموعهی «بهشت و جهنم» بین بهشتیان و جهنمیان است (تفسير اول)؛
🔸بعد از رجوع امام به خانه خودشان، اباصلت هروی از تفسیری که امام برای مأمون کرده بود ابراز شگفتی میکند و امام میفرماید ای اباصلت من در این تفسير (تفسير اول) در حد و اندازه مأمون سخن گفتم «یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّمَا کَلَّمْتُهُ مِنْ حَیْثُ هُوَ»
🔸از این جمله امام فهمیده میشود که قسیم به معنای قاسم گرچه فی حد نفسه درست است و قطعا برخی از احادیث این باب را به همین صورت باید معنی کرد؛ ولی این که این تفسیر، مراد پیامبر در آن حدیث باشد چندان درست نیست؛ و نمیتوان مراد پیامبر را از این حدیث این معنی دانست؛ یا لااقل نمیتوان آن را مراد اصلی پیامبر دانست؛
🔸در ادامه حدیث، امام این حدیث را از طریق اجدادشان به گونهای روایت میکند که بر اساس آن، امیرالمؤمنین خود بهعنوان قسیمی که عِدل بهشت و جهنم است، قرار میگیرد؛ (عیون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۸۶)
ادامه دارد👇👇
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي
#انسان_كامل
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
ادامه ياداشت فوق
✳️ نكاتي در باب روايات «قسيم»
1️⃣ نکته اول: در بسیاری از روایات، فقط دو بخش، قسیم هم واقع شده است یکی آتش و یکی امیرالمؤمنین نه سه بخش؛ یعنی حضرت امیرالمؤمنین فقط قسیم جهنم معرفی شده است نه قسیم بهشت و جهنم؛ مثلا در حدیثی راوی از امیرالمؤمنین روایت ميكند که آن حضرت ميفرمودند : «أَنَا قَسِیمُ النَّارِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَهُوَ مِنِّی وَ مَنْ عَصَانِی فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّار» (البصائر، ج۱ ص ۱۹۱) یعنی من قسیمی مقابل آتشم؛ هر کس از من تبعیت کند او از من است و هر کس عصیان کند اهل آتش است؛
🔸 طبق این روایت ساحت قیامت، فقط به دو بخش مقابل هم تجزیه میشود، جهنم و وجود امیرالمؤمنین؛ دستهای در آتشاند و دستهای در حریم وجود امیرالمؤمنیناند.
🔸این گونه روایات که حضرت مولا قسیم یک مورد است، مؤیدی است که مراد از قسیم در روایات، همان قسیم به معنای مفعولی است؛ نه قسیم به معنای فاعلی چون حضرت خود را عِدل آتش معرفی میکند نه قسمتکننده آتش؛
🔸بر اساس این دسته از روایات بهشت با همه مراتبش اعم از جنت مثالی، جنت عقلی و جنت ذات، همه از مراتب گوناگون #وجود_جامع_علوی اند، و وجود جامع آن حضرت بر همه مراتب بهشت احاطه وجودی دارد و همه بهشتیان از برکات و نعم این وجود جامع بهرهمنداند و او #شجره_طوبي است که هر مؤمنی از میوهی وجود او لذت میبرد.
2️⃣نکته دوم : در برخی روایات این باب، وجود آن حضرت دارای دو قسیم است یعنی مجموعا سه قسیم مقابل هم شکل میگیرد؛ جهنم، بهشت و وجود امیرالمؤمنین؛ در برخی از این روایات چنین آمده که پیامبر اكرم به امیرالمؤمنین فرموند: «یَا عَلِیُّ أَنْتَ قَسِیمُ الْجَنَّهِ وَ النَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ تَقُولُ لِلنَّارِ هَذَا لِی وَ هَذَا لَکِ» (مجلسی بحار، ج ۳۹، ص ۱۹۴)
در ابتدای این جمله سه قسیم مطرح شده علیّ، بهشت و آتش؛ بنابراین مجموعا ساحت قیامت شامل سه بخش است جهنم برای جهنمیان، و بهشت برای بهشتیان؛ و ذات علوی برای کسانی که شخصیتشان قابل مقایسه با امیرالمؤمنین باشد مثل سایر ائمه و انبیاء و اولیاء و اینها کسانی هستند که مثل خود امیرالمؤمنین از طریق فنای در ذات علوی، فانی در حق شدهاند و به #جنت_ذات راه یافتهاند؛
🔸 اما در انتهای این جمله بهشت و جهنم که قبلا دو قسیم بودند یک قسیم میشوند که همان آتش است؛ زیرا بهشت معروف نیز در مقایسه با ساحت امیرالمؤمنین، جهنم و آتش است؛ چون داخلان در چنین بهشتی گرفتار آتش دوری از حضرت حقاند؛ لذا از بهشت معروف نیر با عنوان «نار» یاد شده است «تقول لِلنَّارِ هَذَا لِی وَ هَذَا لک».
3️⃣ نکته سوم : وجود انسان کامل خود بگونهای بهشت است. قرآن كريم تصريح دارد که مقربان درگاه الهی عین روح و ریحان و بهشت هستند. «فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّهُ نَعیم» بنابرین هیچ بعدی ندارد که در روایات، امیرالمؤمنین به عنوان یک بهشت مثالی یا عقلی یا ذاتی، قسیم (به معناي مفعولي ) آتش باشد.
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي
#انسان_كامل
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵یادداشتهای قرآنی و روايائي (26)
🖌 موضوع: تفسیر «قسیم الجنه و النار» بودن امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)
🍀منظور از تعبیر «قسیم الجنه و النار» بودن امیرالمؤمنین چیست؟🍀
قبلا دراين باره مطالبي بيان شد و ميتوانيد به لينك زير مراجعه كنيد
https://eitaa.com/oshaghierfan/355
🔶 در لينك فوق دو معنا براي قسيم بودن حضرت ذكر كرديم. و بيان شد كه معناي اول مشهور است ولي معناي دوم معناي تحقيقي است.
معناي تحقيقي كه منطبق بر حديثي از امام رضا عليه السلام است اين بود كه حضرت اميرالمؤمنين در كنار جهنم و بهشت قسم سومي براي ساحت آخرت و مقابل جهنم و بهشت است، يعني جهنم به گناهكاران، و بهشت به مؤمنان عادي تعلق دارد، و وجود اميرالمؤمنين، خود ساحت سومي است كه محشر مؤمنان سطح بالائي است كه از عوالم نازل و متوسط بالاتر رفتهاند.
🔴 از احاديثي كه معناي دوم «قسيم» را تأييد ميكند حديث زير است:
امام صادق (ع) در بخشي از حديثي كه درباره گريه كنندگان بر امام حسين عليه السلام است فرمودند:
🍀 «وَ الْخَلْقُ فِي الْفَزَعِ وَ هُمْ آمِنُونَ وَ الْخَلْقُ يُعْرَضُونَ وَ هُمْ حُدَّاثُ الْحُسَيْنِ ع تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِي ظِلِّ الْعَرْشِ لَا يَخَافُونَ سُوءَ يَوْمِ الْحِسَابِ يُقَالُ لَهُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ فَيَأْبَوْن وَ يَخْتَارُونَ مَجْلِسَهُ وَ حَدِيثَهُ وَ إِنَّ الْحُورَ لَتُرْسِلُ إِلَيْهِمْ أَنَّا قَدِ اشْتَقْنَاكُمْ مَعَ الْوِلْدَانِ الْمُخَلَّدِينَ فَمَا يَرْفَعُونَ رُءُوسَهُمْ إِلَيْهِمْ لِمَا يَرَوْنَ فِي مَجْلِسِهِمْ مِنَ السُّرُورِ وَ الْكَرَامَة»🍀 (كامل الزيارات ص 81)
ترجمه:
🌺 مردم در روز محشر در فزع و ترسند در حالي كه گريه كنندگان بر آن حضرت در امانند؛ مردم (به پيشگاه عدل الهي) عرضه ميشوند اما آنان (گريه كنندگان بر امام حسين) در زير عرش و در سايه عرش، همصحبت حسين (ع) هستند بدون اين كه از بدي حساب بترسند؛ به آنان گفته ميشود به بهشت داخل شويد اما آنان از رفتن به بهشت ابا ميكنند و هم مجلسي و هم صحبتي با امام حسين را ترجيح ميدهند؛ حوريان به آنان پيام ارسال ميكنند كه ما همراه با بچههاي جاودانه بهشتي به ديدار شما مشتاقيم اما آنان بخاطر شادي و كرامتي كه از هممجلس بودن با امام دارند، سرشان را بلند نكرده و توجهي به حوريان نميكنند.🍀
✳️ چنانكه از اين فراز حديث روشن است كنار امام حسين بودن براي چنين مؤمناني ارجح است يعني خود حضور در ساحت امام حسين يا اميرالمؤمنين (كه همه يك نور واحدند) ساحت سومي است براي افراد خاص، در كنار جهنم براي جهمنيان و بهشت براي بهشتيان؛ رزقنا الله و اياكم.
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي
#انسان_كامل
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵یادداشتهای قرآنی و روايائي (27)
🖌 موضوع: تفسیر « فَادْخُلي في عِبادي، وَادْخُلي جَنَّتي»
📣 تذكر: مطالب پيش رو در ادامه بحث #قسيم_الجنة_والنار بودن اميرالمؤمنين علي عليه السلام و تثبيت اين مدعاست كه همنشيني با حضرت، قسمي در كنار #بهشت و #دوزخ است و ميتوان از آن به #جنت_الذات تعبير كرد.
♥️ لينك مطالب پيشين
https://eitaa.com/oshaghierfan/355
https://eitaa.com/oshaghierfan/405
🌸در روايات، آيات «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة فَادْخُلي في عِبادي، وَ ادْخُلي جَنَّتي» در شأن امام حسين ع و شيعيان ايشان و در شأن پيامبر اكرم ص و خاندان و شيعيان ايشان آمده است و از باب تطبيق معنا بر مصداق همگي درست هستند. 🌺
🔴 اما نكات در آيه شريفه
🔶 #نفس_مطمئنه
نفسي است كه نسبت به خداوند و شؤون خدائي خداوند به يقين رسيده و از شك و تزلزل بيرون رفته است؛ و به همين دليل در ادامه از آن با عنوان #راضِيَةً توصيف شده است يعني او به مقام رضايت از خداوند نائل شده است؛ و نسبت به خداوند و اموري كه به خداوند ارتباط دارد هيچ اعتراضي ندارد، بلكه آنها را كاملا بجا و درست مييابد؛
🔸كسي كه نسبت به خداوند و شؤون خدائي خداوند راضي باشد خدا هم از او راضي خواهد بود و لذا چنين نفسي در ادامه، با عنوان #مَرْضِيَّة ستوده شده است؛ البته در برخي روايات، متعلَق اطمينان ولايت اميرالمؤمنين معرفي شده كه اين نيز در همان راستا است؛ زيرا از طريق ولايت اميرالمؤمنين و اهلبيت است كه انسان ميتواند هدايتهاي ارشادي و تكويني را دريافته و نسبت به امور الهي به يقين برسد و مقام رضايت از خدا را حقيقتا كسب كند.
🔷 #نفس_مطمئنه با اطمينان به خدا يك امتياز بزرگ نصيبش ميشود و آن اين است كه مخاطَب «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ» قرار گرفته و مأمور به «رجوع الی الله» ميشود، و بسوي خدا برميگردد.
🔹«رجوع الی الله» به دليل مفاد «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» سرنوشت همه انسانها است؛ ولي نفس مطمئنه زودتر از ديگران به اين امتياز نائل ميشود.
⬛️ معناي «رجوع الى الله»
رجوع الي الله به چه معناست و ما چگونه به الله رجوع ميكنيم؟
◾️پاسخ اين است كه طبق جمله «إِنَّالِلَّهِ»؛ ما، مال خدائيم نه مال خودمان؛ يعني شيئيتي كه ما به خود نسبت ميدهيم و ميگوييم «وجود من»، حقيقتاً مال ما نيست؛ چون مالكيت، حق اختصاصي خدا است «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصير»؛ ولي ما از آن مالك حقيقي #غفلت داريم و خيال ميكنيم ما موجويتي داريم كه مال خودمان و مباين با وجود خدا است؛ ولي هر انساني دير يا زود، اختيارا يا جبرا اين نكته را شهود ميكند كه موجوديتش و شيئيتش، مِلك او نيست؛ و خودش مالك موجوديتي نيست تا بگويد «وجود من»، بلكه او مالكيت خدا را مالكيت خود ميپنداشته است؛
◾️با تحقق چنين شهودي #فناي_في_الله رخ ميدهد يعني شيئيت من، از آن جهت كه به من انتساب داشت، زائل و فاني ميشود؛ و پندار شيئيت من و موجوديت من، زائل ميگردد؛ و موجوديت من، به مالك اصلياش باز ميگردد؛ عينا مثل لباس عاريهاي كه انسان از ديگري گرفته و عاريه بودنش را فراموش كرده است و بعد متوجه شده است كه اين لباس مال ديگري است؛ اينجا است كه توهم «لباس من» معدوم شده و بجايش تعبير «لباس او» مينشيند؛ پس وقتي انسان به شهود #لاشيئيت خود رسيد «رجوع الى الله» شكل گرفته؛ و جمله «وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُون» (21عنكبوت) فعليت يافته است و ماسواي او، همه او ميشوند، و جمله «إِلَى اللَّهِ الْمَصير» تحقق يافته است؛
✔️ اين امتياز زودتر نصيب #نفوس_مطمئنه ميشود؛ زيرا نفوس مطمئنه در رهائي از پندار غيريت، و در رسيدن به شهود او بودن، از ساير افراد گوي سبقت ميبرند؛ لذا اين گروه را در يوم الحشر، نه به #جهنم ميبرند و نه به #بهشت_ابرار»؛ بلكه خداوند به آنها خطاب ميكند كه محشر و جايگاهي كه به شما اختصاص دارد، حريم عباد من است؛ پس در بين عباد من داخل شويد «فَادْخُلي في عِبادي»؛ همان عبادي كه قبلا از پندار غيريت، خارج و نفي ماسوا كردهاند؛ و چيزي جز من نميبينند و لذا بهشتي جز ذات من ندارند؛ پس شما نيز مثل عباد من، به #جنت_الذات من داخل شويد «وَ ادْخُلي جَنَّتي»؛ زيرا جنتِ كسي كه جز خدا را نميبينيد جز خدا نيست.
✳️ و نكته پاياني اين كه: انسانهائي كه هنوز به #مقام «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» نرسيدهاند و «إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ» براي آنان #فعليت نيافتهاست، به چنين فضائي راه ندارند؛ بلكه آنها يا در جهنماند يا در بهشت ابرار؛ زيرا موجود اعتباري را به حريم موجود حقيقي راهي نيست.
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي
#انسان_كامل
#جنة_الذات
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram