eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
532 دنبال‌کننده
29 عکس
3 ویدیو
73 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 يادداشت‌ها 🖌 موضوع: نزاع فلاسفه و عرفا در بارة صفات خدا و تأییدی از دعای شب مبعث بر دیدگاه عرفا 🔶فلاسفه و عرفا در این که آیا خداوند در مرتبه ذاتش صفاتی دارد یا نه، نزاع دارند؛ 🔸عرفای بزرگی مثل و صدرالدین قونوی و پیروان آنها می‌گویند که مقام «لا اسم و لا رسم له» است یعنی ذات او، مقامی است که هیچ اسم و رسمی ندارد؛ اما عموم فلاسفه به ثبوت صفاتی متفاوت المعنی در مرتبه ذات حق اعتقاد دارند؛ ولی می‌گویند این گونه صفات به عین وجود خداوند موجودند، نه به وجودی زائد بر ذات، چنانکه اشاعره می‌گویند. 🔷برهان بر دیدگاه اهل معرفت: 🔹از استدلالهایی که می‌توان در تأیید دیدگاه عرفانی آورد اینست که وجود هر صفت، در مقام مقايسه با وجود خداوند، به‌حسب واقع، از دو حال بيرون نيست؛ يا هيچ تغايری، به‌حسب واقع، بين وجود اين صفات و وجود ذات حق نيست و يا به‌گونه‌ای وجود صفات با وجود ذات حق مغايرت دارد؛ 🔸صورت اول، محال و باطل است؛ زيرا اين فرض مستلزم است؛ چون با اين كه طبق فرض، به‌حسب واقع، بين صفت و ذات حق هيچ فرق واقعي نيست؛ اما با اين حال، هر يك از اين كمالات، صفت است و ذات حق موصوف آن، و نه عكس آن؛ و این صفت است که به وجود ذات حق، موجود است و نه عكس آن؛ روشن است اين در فرض نفي هر تغايري به‌حسب واقع، ترجح بلا مرجح، و باطل و محال است. 🔸صورت دوم لازمه‌اش واجب الوجود بالذات است؛ زيرا طبق فرض، به‌حسب واقع، بين صفت و ذات حق اجمالا مغايرتي برقرار است؛ و از سوي ديگر اين اوصاف در مرتبة ذات واجب الوجودی قرار دارند و نه خارج از ذات او كه هنوز ممكنی شكل نگرفته است؛ 🔹بنابراين وجودات متغاير اين اوصاف در مرتبه ذات واجبي، وجودات واجبی خواهند بود و به تعدد واجب بالذات منجر مي‌گردد؛ بنابراین دیدگاه عرفانی درست و دیدگاه فلسفی باطل است. ✳️موید روایی دیدگاه اهل معرفت 🔸از مؤیدات دیدگاه عرفانی، فرازی است در دعای که در کتب دعائی ما در باره شب مبعث نقل شده است؛ در آنجا چنین آمده: 🌸«فَنَسْأَلُكَ بِهِ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ‏ الْأَعْظَمِ‏ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ الَّذِي خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِي ظِلِّكَ فَلَا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلَى غَيْرِكَ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِين‏»🌸 (مفاتیح الجنان اعمال شب مبعث)؛ ✅ بر اساس این فراز از دعاء، اسم أعظم خداوند که از همه اسماء حقانی، بالاتر و برتر است مخلوق خداوند، و در ظل حق قرار دارد نه در مرتبه ذات او؛ بنابراین به طریق اولی سایر اسماء نیز چنین‌اند؛ پس هیچ یک از اسماء و صفات خداوند در مرتبه ذات او نیستند. 🔹البته زیادتی صفات در دیدگاه عرفانی با دیدگاه اشاعره فرق هایی دارد و نباید این دو دیدگاه را یکی دانست؛ از جمله این که در دید عرفانی همه ماسوا و از جمله صفات حق، موجود بالعرض‌اند و نه موجود حقیقی و بالذات. @oshaghierfan &
🔵 يادداشت‌ها 🖌 موضوع: نزاع فلاسفه و عرفا در بارة صفات خدا و تأییدی از دعای شب مبعث بر دیدگاه عرفا 🔶فلاسفه و عرفا در این که آیا خداوند در مرتبه ذاتش صفاتی دارد یا نه، نزاع دارند؛ 🔸عرفای بزرگی مثل و صدرالدین قونوی و پیروان آنها می‌گویند که مقام «لا اسم و لا رسم له» است یعنی ذات او، مقامی است که هیچ اسم و رسمی ندارد؛ اما عموم فلاسفه به ثبوت صفاتی متفاوت المعنی در مرتبه ذات حق اعتقاد دارند؛ ولی می‌گویند این گونه صفات به عین وجود خداوند موجودند، نه به وجودی زائد بر ذات، چنانکه اشاعره می‌گویند. 🔷برهان بر دیدگاه اهل معرفت: 🔹از استدلالهایی که می‌توان در تأیید دیدگاه عرفانی آورد اینست که وجود هر صفت، در مقام مقايسه با وجود خداوند، به‌حسب واقع، از دو حال بيرون نيست؛ يا هيچ تغايری، به‌حسب واقع، بين وجود اين صفات و وجود ذات حق نيست و يا به‌گونه‌ای وجود صفات با وجود ذات حق مغايرت دارد؛ 🔸صورت اول، محال و باطل است؛ زيرا اين فرض مستلزم است؛ چون با اين كه طبق فرض، به‌حسب واقع، بين صفت و ذات حق هيچ فرق واقعي نيست؛ اما با اين حال، هر يك از اين كمالات، صفت است و ذات حق موصوف آن، و نه عكس آن؛ و این صفت است که به وجود ذات حق، موجود است و نه عكس آن؛ روشن است اين در فرض نفي هر تغايري به‌حسب واقع، ترجح بلا مرجح، و باطل و محال است. 🔸صورت دوم لازمه‌اش واجب الوجود بالذات است؛ زيرا طبق فرض، به‌حسب واقع، بين صفت و ذات حق اجمالا مغايرتي برقرار است؛ و از سوي ديگر اين اوصاف در مرتبة ذات واجب الوجودی قرار دارند و نه خارج از ذات او كه هنوز ممكنی شكل نگرفته است؛ 🔹بنابراين وجودات متغاير اين اوصاف در مرتبه ذات واجبي، وجودات واجبی خواهند بود و به تعدد واجب بالذات منجر مي‌گردد؛ بنابراین دیدگاه عرفانی درست و دیدگاه فلسفی باطل است. ✳️موید روایی دیدگاه اهل معرفت 🔸از مؤیدات دیدگاه عرفانی، فرازی است در دعای که در کتب دعائی ما در باره شب مبعث نقل شده است؛ در آنجا چنین آمده: 🌸«فَنَسْأَلُكَ بِهِ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ‏ الْأَعْظَمِ‏ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ الَّذِي خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِي ظِلِّكَ فَلَا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلَى غَيْرِكَ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِين‏»🌸 (مفاتیح الجنان اعمال شب مبعث)؛ ✅ بر اساس این فراز از دعاء، اسم أعظم خداوند که از همه اسماء حقانی، بالاتر و برتر است مخلوق خداوند، و در ظل حق قرار دارد نه در مرتبه ذات او؛ بنابراین به طریق اولی سایر اسماء نیز چنین‌اند؛ پس هیچ یک از اسماء و صفات خداوند در مرتبه ذات او نیستند. 🔹البته زیادتی صفات در دیدگاه عرفانی با دیدگاه اشاعره فرق هایی دارد و نباید این دو دیدگاه را یکی دانست؛ از جمله این که در دید عرفانی همه ماسوا و از جمله صفات حق، موجود بالعرض‌اند و نه موجود حقیقی و بالذات. @oshaghierfan &