eitaa logo
آموزش گام به گام مداحی
974 دنبال‌کننده
189 عکس
123 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر کانال لطفاً نقطه نظرات و انتقادات خود، راجع به نحوه چینش مطالب و... و حتی سؤالات خود را با ما در میان بگذارید تا در اولین فرصت رسیدگی شود.باتشکر @Shahrokh99 برای رفتن به اول کانال اینجا کلیک کنید.👇👇 https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir/4
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5767235450313902071.mp3
2.49M
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان من یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من یا نزن شرمی نما از روی زهرا مادرم یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان من من پی ترویج قرآن آمدم این جا که گشت چوب خزران تو مزد خواندن قرآن من ای ستمگر هر چه می خواهی بزن اما بدان بوسه گاه مصطفی باشد لب عطشان من در احد جد تو دندان پیمبر را شکست باید از چوب تو اکنون بشکند دندان من بارها و بارها پیوسته دید آزارها هم سر خونین من، هم پیکر عریان من سخت تر از چوب تو بر من نگاه زینب است چوب تو نه، اشک او آتش زند بر جان من خواندن آیات قرآن زیر چوب خیزران با خدا این بوده از روز ازل پیمان من من شدم در زیر چوب خیزران مهمان تو مادرم در پای طشت زر بود مهمان من دست"میثم"را از آن گیرم که پیش از بودنش همچنان دست توسل داشت بر دامان من ✍استاد سازگار #بانوای استاد میرزا محمدی #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5888623200467682417.m4a
10.78M
روضه : شام کربلایی رسول خلیل زاده (کیفیت صوت متوسط) https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇
من بابا گلزار عزاده بیر بلبلودوم نالم سسی اینجیدی یوخسا جداده یاکه زحماتیم بی بیمه اولدی زیاده آیینه امیدیمی قویدن یره سالدوز گیتدیز ئوزوز اما منی چولدن چوله سالدوز دیله واردی بیر جذبه یتیمین هر نگاهنده یتیمه قیز هارا گیتسه گزر الله پناهینده یخان یخدی ولیکن ساخلیاندا ساخلادی زنده یامانلخ قالدی آخرساربانه ئولمدیم گلدیم سنه من نازدانیدیم هامی جان تک قوجاخلاردی وجود باغبانیله کیم آیا گل ایاقلاردی سنون ساغلقندیدی هامی گوز اوسته ساخلاردی داخی گوزدن دوشوب بو نازدانه ئولمدیم گلدیم اوحالیمده گوروب زجری اولده قاشمادم قالدم مسلمان فرض ایدیب ئوز شأنیمی گویدن یره سالدم اونامرده سلام ایدیم جوابنده ئوزوم آلدم اسور گوردوم الینده تازیانه ئولمدیم گلدیم منه زجر ایلدی حمله دیدیم رحم ایله ای ظالم منی ئولدورمه چولرده یتور ئوز عممه سالم قولومنان وردی بیر قمچی پوزولدی پوزقون احوالیم قانادم سندی اما آشیانه ئولمدیم گلدیم منه بیر بانگ وردی رعشه دوتدی بندیدن بندیم اوآتلی من پیاده پست وبالادن چخب اندیم یانمدا باغبانیم اولمادی گل تک ورقلندیم سارالوب گل کیمی دوندوم خزانه ئولمدیم گلدیم دوه لر یورقون اولاندا گرک ئولسون بالالار ایاق اوسته یومولوب گوزلری رویانی گزیر نیزه دار سر شاه شهدادندی خبر ئوزی نادان سوزی اما دل دانانی گزیر واردی بیر قیز اوقیزلاردا ولی سنی اوشاق کربلادن گوزوم اوندیدی کی هریانی گزیر نیزه اوسته باشی قویدوم یره یان یانه یاتاخ (هر شهره که وارد اولوردولار باشلاری صنوقلردن چخادردلار وروردولار نیزه لره خارج شهره چخاندا قویوردولار صندوقه دییر اوباشی فرصت اولمادی قویام صندوقه ) نیزه اوسته باشی قویدوم یره یان یانه یاتاخ گوردوم اول خرداجا قیز دوردی قضایانی گزیز منه دقتیلن باخدی هی چکولور گوره گر یاتمشام ئوز دردینه درمانی گزیر (دییر منده ئوزومی وردوم یوخویا گوروم اوبالا نیلیه جاق) پنجه سی اوسته گلوب ایلدی تعظیم اوباشا دیدی چوخداندی گوزوم بو مه تابانی گزیر دیزلرین قویدی یره الرینی صاق وصولا دیدی چوخداندی بودل بو لب ودندانی گزیر (دییر گوردوم یواش یواش یوزون قویدی باباسنین یوزونه) اوپدی عرض ایتدی خدا عمه مده قسمت ایله اودا من تک بو لب ودندانی گزیر : راه شام رسول خلیل زاده https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
5d3212a37e8c6b15daeeb7b8_-6367489328501025997.mp3
4.46M
قدم قدم بایه علم انشاله اربعین میام سمت حرم با مدد شاه کرم انشاله اربعین میام سمت حرم میباره اشک چشمام نم نم رو دوشم کوله باری از غم میبینم هر کی و این روزها داره اماده میشه کم کم سختی راحت میشه تواین راه منتظر مونده بودم چند بار راهی میشم با یک سربند لبیک یا اباعبداله حال من احسن الاحوال زیارت الفضل الاحوال کوری دشمنان باشکوه تر میشه هر ساله باذکر یا حسین میجوشت عمریه عاشق شش گوشه میگیرم توی رویا هر شب زریه تو رو در آغوشم چقدر منو میده عزاب اخه بابام کجا و مجلس شراب بی طاقتم نمونده تاب کنیز به کی میگن بده به من جواب من از این شامی ها بیزارم می خندن به لباس پاره بیا تا بچه هاشون ببینن چه بابای دارم بابا حسین غریب دور از وطن بابا حسین ... بابا حسین میدونی بابای چند روزه گریه کردم چشمام میسوزه از بس که روی خاک صحرا راه رفتم کف پام میسوزه میدیدی من و از روی نیزه بین ان همه چشم حرزه یاد ان کوچه ها هنوزم تن من می لرزه از چی برات کنم گله از دست سنگین سنان و حرمله به گم برات از قافله مارو اسیر کردن میان سلسله قدم قدم بایه علم انشاله اربعین میام سمت حرم #مداحی قدم قدم(#اربعین) #حاج_حسین_سیب_سرخی #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5866024482715468214.mp3
4.3M
🏴#نوحه_زیبای_اربابم_حسین_ع دور تو بگردم چقدر آقا گدا داری۲ هیچکی نداری کربلایی که شما داری۲ بین نوکرا من مثل قطره توی دریام غلام همه بچه های حضرت زهرام۲ #اربابم_حسین_شاهم_حسین_نعم _الامیرم کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم * سند حسینیهٔ دل خورده بنامت۲ خودم و پدر مادر من عبد و غلامت یادمه بابام روزی که داد اسمت و یادم۲ با یه یاحسین این دلمو دست تو دادم کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم * #اربابم_حسین_شاهم_حسین_نعم الامیرم کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم * یعنی میشه باز شاه دو عالم کرم تو اربعین بیام پای پیاده حرم اون من عاشق و دل دادهٔ بین الحرمینم عبد دره میخونهٔ عباس و حسینم کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم * گریه برای تو دلامون و جلا میده امام رضا به سینه زنا کربلا میده۲ ایشاءلله باشه بعد یه ماه جنت العباس جآن بدیم همه تو حرم حضرت عباس۳ کی میشه بیام ک ببلا اونجا بمیرم * #اربابم_حسین_شاهم_حسین_نعم_الامیرم کی میشه بیام کرببلا اونجا بمیرم *** #کربلایی مجتبی رمضانی #سبک بسیار زیبا👌👌 #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
Mojtaba Ramzani-man nokare dar be darm-www.Baradmusic.ir.mp3
6.59M
من یه نوكر ِ در به درم چند ساله همش منتظرم اسمم در بیاد برم حرم وای وای وای لیست زائرا دست كی ِ؟ هی خط می خورم،چه سرّی ِ؟ میگن دعوتا با بی بی ِ وای وای وای حسین من هنوز جوونم حسین منتظر می مونم بازم از شما می خونم دوست و رفیقام چند دفعه رفتند حرم چه طور دلت میآد یه بارم نرم مردن من بهتر ِ از این زندگی دق كردم از این همه شرمندگی امیرم، بی تو می میرم عكس كربلا رو دیواره انگاری با من حرفی داره هی سر به سر ِ من میذاره وای وای وای هی به من میگه:نیا حرم بخدا منم یه نوكرم كربلا نرم كجا برم وای وای وای حسین اشكامو نگاه كن حسین گره هامو وا كن حسین دردمو دوا كن كی میتونه هق هق منو گوش كنه؟ كی میتونه ناله هامو خاموش كنه؟ كاشكی می شد دوریت رو فراكوش كنم كاشكی می شد قلبم و یه شیش گوش كنم امیرم، بی تو می میرم خوش باشی آقا با زائرات خوش بگذره با كبوترات بین الحرمین قهرم باهات وای وای وای دوستم اومده از كربلات سوخته دلمو با خاطرات آورده برام آب فرات وای وای وای حسین ای خواب و قرارم حسین آبرو ندارم حسین من بی كس و كارم آشتی كن امشب دوباره با نوكرت آقا تو رو جون اون علی اكبرت دوباره فرصت بده تا جبران كنم دردای بی درمونم رو درمان كنم یا حسین،یا حسین به خدا منم یه نوکرم کربلا) مجتبی رمضانی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
اربعین۲.mp3
5.03M
دلم رو بردی به دیدارت، شرمنده ام حسین جان منم خاک پای زوارت، شرمنده ام حسین جان زمین حیرون، آسمون گریون سراغتو می گیرن ملائک جز مجلس ذکرت، جای دیگه نمی رن خدا می دونه همه عالم، برای تو می میرن آی بازم اربعین کربلایی ها پیاده میان از دل صحرا به دلداری مادرت زهرا آی من و گریه ی بی صدا اینجا داره عطر خون خدا اینجا شدن روضه خون، انبیا اینجا (غریب آقا، ای غریب آقا) خدا روی لوحه ی عرشش، نام تو رو نوشته شده مولا بیرق یادت، بال و پر فرشته به چشمای گریه می خونیم، زیارت نامه ها رو یه روز از دست تو می گیریم، رضایت نامه ها رو چی می شه امضا کنی مولا، شهادت نامه ها رو آي برای دل این همه زائر می خونه کسی، روضه ی جابر به کرب و بلا می رسیم آخِر آی یکی می خونه روضه ی اصغر میشه تازه داغ علی اکبر امان از دل زینب مضطر (غریب آقا، ای غریب آقا) #نوحه بازم اربعین کربلایی ها، پیاده میان از دل صحرا https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
2.64M
🏴روضه جانسوز 🏴 #امام_سجاد علیه السلام #استاد_میرزا_محمدی #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇
السلام علیک یا اباعبدالله” بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد باید که زیر نامه اش امضا شود حسین در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین *امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا” هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه”لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ” قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه” حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم”همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم* در روضه ها به قرب خداوند میرسیم شب های هیئتت شب احیا شود حسین *پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن* از کودکی تا دم مرگم به روی لب تنها حسین بوده و تنها شود حسین … ای کاش وقت مردن من وقت احتضار ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین … *۳۴ سال زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا میدید گریه می کرد،هی میفرمود:”قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جایِعا”یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ “قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً” بابامو تشنه کشتن” این روزا قافله داره میرسه شهر شام …” شامی که قریب ۴۰ سال،کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن”آخ بمیرم ،قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن …”کوچه هاشو آب و جارو زدن،مردم به هم تبریک گفتن،لباس نو به تن کردن”شهر و چراغونی کردن؛زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن”مگه چه خبره؟ سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن …” یا صاحب الزمان”اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر …” “کامل بهایی” می نویسد ۵۰۰ هزار نفر به تماشا اومده بودن”آخ بمیرم،همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد”از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد” یعنی انقده ازدحام جمعیت ….،مانع شده بود” زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن ” سرای بریده بالا نیزه” زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه” وای …… گفت :*   من آن گلم که خفته به خون باغبان من نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من *میخواید بدونید من کیم؟* هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب هجده سر بریده بود سایبان من   *آخ یکی طعنه میزنه،از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن …” خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن” یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن ….   “أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً …. ” قاری قرآن محترمه …”علی لب های قاری قرآن رو می بوسید …” اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون  لب و دندان …” اخ بمیرم …حسین …. بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره *خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه،اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: انا المظلوم” من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ….” ای حسین ….. 🏴روضه جانسوز 🏴 علیه السلام https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
شهادت امام سجاد علیه السلام_حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مومنی.mp3
2.16M
#روضه منبر؛سید حسین مومنی 🏴روضه جانسوز 🏴 #امام_سجاد علیه السلام #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇👇
اومد خدمت امام سجاد؛عرض کرد آقا کجا بیشتر از همه به شما سخت گذشت تو این مسیر؟حضرت نفرمودند روز عاشورا،نفرمودند گودی قتلگاه،سه بار فرمودند:”الشام…الشام…”. بر اساس مقتل عرض میکنم سخت ترین روز برای قافله ی ابی عبدالله میدونید کی هست؟روز اول ماه صفر،زمانی که اهلبیت رو وارد شهر شام میکنند.ببخشید امروز روز شهادت امام سجادِ؛روضه ی امام سجاد زهر نیست،جیگر پاره پاره شدن نیست؛روضه ی امام سجاد اینیه که عرض میکنم،خدا میدونه روز شهادت امام سجاد جرات میکنه والا نمیتونه به این راحتی ها! عمه جان ما زینب یه مقدار از زیور آلاتی که مونده بود جمع کرد داد به شمر.مقتل الحسین ملاعبدالرزاق مقرم روز اول ماه صفر،اینی که عرض میکنم اونجا آمده.فرمود:شمر بیا ما رو از یه دروازه ای وارد کن-تو لولو و مرجان میفرماید وقتی روضه ی نوامیس اهلبیت مطرح میشه سریع رد بشید-که مردم کمتر ما رو نگاه کنند؛اون بی حیا هم آمد شلوغ ترین دروازه که دروازه ی ساعات بود رو انتخاب کرد و اهلبیت رو از این دروازه وارد کرد.من از دروازه ی ساعات تا کاخ اَمَوی یا اُموی هردوش درسته،پیاده رفتم،ساعت گذاشتم بیست دقیقه راهه،بگو نیم ساعت راهه،قطعا بیشتر نیست ولی صبح علی الطلوع اهلبیت رو از این دروازه وارد کردند،در اینکه کی رسیدند به کاخ اموی سه قول وجود داره:۱-نزدیک ظهر رسیدند،ببین چندساعته،اونایی که سوریه رفتند،شام رفتند میدونند،از دروازه ی ساعات میخوای بری کاخ اموی باید از وسط بازار رد بشی…از وسط بازار اهلبیت رو عبور دادند،قول دوم اینه که بعد از نماز ظهر رسیدند،قول سوم تو اسرارالشهاده امام سجاد فرمودند دم غروب ما رسیدیم به کاخ اموی.ببینید تو این مسیر چی گذشته؟حالا حضرت به نعمان بن منذر مدائنی میفرماید:نعمان! هفت بلا تو شام به سر ما آوردند،هفت بلا…ترجمه ی اسرار الشهاده را میخونم:یک:ستمگران ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کرده بودند و پیوسته با این ها به ما حمله میکردند،گاهی به بچه ها میزدند،گاهی به زن ها میزدند.تصور کنید این بلاها سر خودتون و اهل وعیالتون آمده،ببینید چه حالی انسان پیدا میکنه! دوم:سرهای مقدس شهدا را بین زنان و فرزندان حسین قرار دادند وگاهی سرها از بالای نیزه ها به زمین می افتاد و لگد مال میشد.سوم:زن های شامی از بالای بام ها آتش به سر ما میریختند،آتش به عمامه ام افتاد چون دست هایم بسته بود نتوانستم آتش را خاموش کنم عمامه ام سوخت،آتش به سرم رسید و سر و موهایم را سوزاند.چهار:از صبح تا غروب ما را در کوچه و بازار میگرداندند و میگفتند:ای مردم بکشید این ها را که در اسلام حرمتی ندارند.پنجم:ما را در مکانی قرار دادند که سقف نداشت،روزها از گرما،شب ها از سرما آرامش نداشتیم،از گرسنگی و تشنگی پیوسته ناله ی اطفال بلند بود و در وحشت و اضطراب بودند.یا صاحب الزمان ببخش…امام سجاد میفرمایند:ما را به بازار برده فروشان بردند،خواستند که ما را…زبان قادر به گفتن نیست…هفتم:حضرت میفرمایند ما را با یک ریسمان به همدیگر بسته بودند،از مقابل خانه های یهودی و نصاری عبور میدادند و میگفتند که این ها کسانی هستند که پدران شما را در خندق و احد و حنین کشتند،بکشید این ها را…تو نفس المهموم داره همه این ها رو به بازو به هم بسته بودند،یه قول دیگه م هست همه رو به گردن به هم بسته بودند.امام سجاد علیه السلام میفرمایند:همه رو به هم بستن،اگه کسی زمین میخوره همه با هم به زمین می افتند،نمیان بلند کنند،اینقدر با کعب نی و تازیانه میزنند…امام سجاد میفرمایند:یه سر ریسمان به بازوی منه،یه سر ریسمانم به بازوی عمه جانم زینبِ.من یک سوال میکنم:کدوم بی حیایی این جرات رو به خودش داده این ریسمان رو به بازوی عمه جان ما ببنده…؟ که جرات کرده دستت را ببندد؟ که جرات کرده بر اشکت بخندد؟ منبر؛سید حسین مومنی علیه السلام https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5951519341500432775.mp3
20.5M
#خطبه ی امام سجاد (ع) در مسجد اموی} #بااجرا بسیارزیبا زنده یاد#استادسلیم موذن زاده #ترکی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇
{خطبه ی امام سجاد (ع) در مسجد اموی} اموی مسجدی بیرمسجدزیباوکبیر روزجمعه ائیدی جماعت دولی حضارکثیر دورمنبرده شیوخ اموی تیره ضمیروزراهیات مخصوصیله سلطان پلید مسجدین شاه نشینینده اوترموشدی یزید ناگهان داخل اولوب مسجده فرزند نبی جنب منبرده جلوس ائتدی شریف علوی حیرته دوشدی هامی گورجک اووالانسبی آچیلیب رمز و ایشاره یولو هر مرد و زنه ديدی‌لر خارجی گلدی نییه بو انجومنه وقت او وقت اولدو چيخيب منبره ناپاک خطيب جيره‌خوار اموي خودسر و بي‌باک خطيب پرده شرري خطابيله ائديب چاک خطيب قيلدي تعريف ازل نسل ابوسوفياني سورا هذيان دانيشيب سب ائله‌دي مولاني مچيده بير ملکوتي سس اوجالدي او زامان توتولوب هرزه خطيبين ديلي، سيندي خفقان او صدا صاحيبي گفتاره گليبدير اوجادان اي خطيب اموي ساخلا خطابه ادبين خلقي راضي ائله‌ييب خالقين آلدون غضه‌بين سورا اوز توتدو يزيده دئدي اول ميره گرام اذن وئر‌سن منه بو تخته‌نين اوسته چيخارام روخصت آلدي اوتوروب عرشه منبرده ايمام ذاتي اعلايه فصاحت‌له ائديب حمد و ثنا او دانيشديقجا خانيم عمه‌سي ائيليردي دوعا ايها الناس، اولون مطلبه آگاه بيلين بيزه بذل ائيلييب آلتي صيفت الله بيلين يئتدي ني مطله مرتبه و جاه بيلين ايرثدير جود و فصاحت‌له شهامت بيزده واردير اخلاق و عبادت‌له شوجاعت بيزده قلبيمين‌ده اولان مهر سزاوار بيزيم انبياء زومره‌سينه سيد و سالار بيزيم خلقه‌تين مسخري پيغمبري مختار بيزيم حافظ قلعه‌ دين حيدر کرار بيزيم حضرتي حمزه بيزيم، جعفر طيار بيزيم ليلي اسرا ملکوته گئده‌نين اوغلو منم قبله‌تينه اوکي ائيليبدي ناماز اوغلو منم اوکي گويلرده ائديب راز و نياز اوغلو منم زمزه‌مين اوغلو منم، مکه منا اوغلو منم مشعرين اوغلو منم، مروه صفا اوغلو منم عرفات اوغلو منم، غار حرا اوغلو منم داده مظلومي آليب، داد ائده‌نين اوغلو منم اوکي ايکي نئيز‌يله جهاد ائيلي‌يه‌نين اوغلو منم گولشه کربوبلاده سولانين اوغلو منم لخته-لخته گوزونه قان دولانين اوغلو منم قانلي باشي داليدان ذبح اولانين اوغلو منم سويولوب کوينه‌يي عوريان قالانين اوغلو منم پيکري خاک‌يله يکسان اولانين اوغلو منم تاني‌يين سيز مني مظلوم آتامين اوغلو منم باش وئريب محضره حقه چاتانين اوغلو منم قيزلاري چولده هراسان ياتانين اوغلو منم نئيزه اوستونده باشي داشلانانين اوغلو منم اولمميش تعزيه‌سي باشلانين اوغلو منم خاريجي آديلا مظلوم اوله‌نين اوغلو منم اوزو مهمان سوسوز جان وئره‌نين اوغلو منم اوزوگو بارماغي الدن گئده‌نين اوغلو منم ساربان اللـرينه ال تاپانين اوغلو منم سينه‌سي اوسته قوشون آت چاپانين اوغلو منم ختم پيغمبره سيز ساخلامادوز ذره حريم بير اوچوق يئرده ياتيب ايندي نواميس حريم قوسسد‌ن زولفون آغارديب قوجاليب عمه‌لريم طولقا‌زاده بيزي ايسته‌مير آزاد ائله سين غئير‌تي ديني اولانلار بيزه ايمداد ائله سين مرحوم استاد انور اردبیلـے بسیارزیبا زنده یاد موذن زاده https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
5d3212a37e8c6b15daeeb7b8_-1108664785551805041.mp3
5.26M
منبر؛ بسیار جانسوز امام سجاد ع حجت الاسلام دارستانی+حمیدعلیمی 😭😭😭 https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استادتمدنهندهکانالبیضایاردبیلیموزیک.mp3
19.7M
تاریخی و قدیمی از استاد حاج محمدباقر تمدن اردبیلی ☑️ #" هنده " 👌👌👌 https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حواسمون هست یه بچه‌هایی هستن که اول مهر بدون بابا باید برن مدرسه!؟ 🔻فرزندان شهدا یتیم شدن تا بچه‌های ایرانی اول مهر تو امنیت کامل برن و درس بخونن... 🔻تا ابد مدیون شهدا هستیم https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
az-zir-qran-rad-shodam.mp3
7.24M
از زیر قرآن رد شدم دارم میرم به مدرسه مادر برام آب می ریزه گلش سلامت برسه کفشمو دارم می پوشم کیفمو میندازم رو دوشم جای یه چیزی خالیه دقیقا بین آغوشم قدم قدم میرم توی مدرسه بچه ها همه باباشون اومدن فقط منم که تنهام دست توی دست باباشون اومدن بچه ها فقط منم بی بابا کجایی ببینی گل ات کلاس اولیه گفتن که بابات کجاست گفتم که توی سوریه گفت که شغل بابات چیه گفتم غلام حضرت زینب س گفتش که الان کجاست گفتم هنوز نیومده بابایی کجایی دورت بگردم منو با دست نشون میدن میگن که بابا نداره مطمئنم یه روز خدا بابامو واسم می یاره بابایی امروز واسه من صد آفرین آوردنو راستی بابایی دارم یاد میگیرم نوشتنو الف اشک میشه گونه من ب مثل بابایی که ندارم س مثل سوریه مثل سالی که رفتی تو بابایی از کنارم کجایی که کوه غم ام دیگه عزیز من کجایی ببینی نقاشی دخترتو خورشید رو کشیدم سیاه تا اینکه بابایی نورش نسوزونه یه وقت بابا پیکرت رو بابایی کجایی دورت بگردم دیگه تحمل ندارم خیلی خراب حال من تو فکر تو بودم که یهو مامان اومد دنبال من یه سری بعد مدرسه می رم به مزار می زنم وقتی که تو نیستی من روی قبر گمنام می شینم درد و دل هام پیش این مزار شهید های گمنام همیشه من میارم وقتی می بینم قبرشو به یادت همیشه مثل بارون میبارم کجایی ببینی مثل رقیه دلخورم از عالم و آدم زخم زبون که می خورم منم بابا دارم بهترین آی ادم ها چه آرزو هایی مونده تو تصورم بابایی کجایی دورت بگردم #مداحی از زبان دختران شهدا #سید رضا نریمانی #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5791669738304177124.mp3
1.35M
#سید_مهدی_میرداماد #ویژه_ایام_محرم #روضه_امام_سجاد_علیه_السلام #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇
مصیبت سیدالشهداء،اعظم ِ مصیبت هاست،بزرگ ترین مصیبت،حسینِ،کربلاست.. "مُصِیبَهٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَام"...حالا سئوال،...تو کربلا چه مصیبتی بزرگ ترین مصیبتِ؟ به اون نقل معروف که همتون شنیدید،به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اون عالم گفت:آقا مصیبتِ گودالِ؟فرمود: نه،مصیبتِ عموتون عباسِ؟ فرمود:نه... ابی حمزه ثمالی میگه از امام سجاد سئوال کردم،آقا! چهل ساله دارید گریه می کنید،یه جوری گریه می کنید، بعد از چهل سال که انگار پدر شما اولین شهیدِ بنی هاشم و آلِ پیغمبرِ؛فرمود: اشتباه نکن،من برا بابام گریه نمی کنم،بعد فرمود:" اِنَّ القتل لنا عادة وكرامتنا الشهادة" آقا! پس چیِ؟ فرمود: من یه سئوال دارم ازت،تا قبل از کربلا کسی دستِ ناموسِ مارو با طناب بسته بود یا نه؟ کسی تا حالا به نامحرمِ مَحرمِ ما نگاه کرده بود یا نه؟ ابی حمزه! یه سَرِ طناب به بازویِ عمه ام زینب...* که جرأت کرده دستت را ببندد که جرأت کرده بر اشکت بخندد *روضه بخونم،پیاده شدن،اول خیمه ای که ابی عبدالله دستورداد تو بلندی برپا کنند خیمه ی اباالفضل بود،اول خیمه ی عباس برپا بشه،همه بدونن من عباس دارم،اما می دونست چند وقت دیگه باید عمود خیمه ی عباس رو بخوابونه،اول خیمه ای که میخوابِ،بعد دستور داد بین خیمه ی عباس،با خیمه ی خودش،خیمه ی زنهارو بزنن،بعد وسط خیمه ی زن ها،خیمه ی زینب،خیمه ی خانوم رو جوری درست کرد که مستقیم بخوره تو خیمه ی ابی عبدالله،یعنی یه لحظه هم از زینب جدا نشد،بی خود نبود صدای حسین رو شنید،مثل فردا، نه عاشورا،وقتی مثل فردا همه ی محمل ها پیاده شد،ابی عبدالله رفت تو خیمه،زینب کنار خیمه ی برادر صدای حسین رو شنید،هی زیر لب می گفت: "إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ".... داداشم داره آماده ی مرگ میشه....نوشتن صدا زد:ای کاش می مردم، این آیه رو از زبان تو نمی شنیدم،گریه کرد،بی تابی کرد،ابی عدبالله آرومش کرد،گفت:خواهرم هنوز که چیزی نشده،ببین دورت همه بچه ها و محرمات هستن،صبر کن،حالا گریه نکن"فَإنَّ البُکاءَ أمامَکُم" گریه هات هنوز مونده،آروم باش،اصلاً یه دقیقه از حسینش جدا نمی شد،هی می رفت،می اومد،میزد تو سینه می گفت: وای برادرم..... https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5850327618494137826.mp3
10M
#سید_رضا_نریمانی #روضه_امام_سجاد_علیه_السلام #اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇👇
الحمدالله امشب همۀ گریه کنا دور هم جمع شدن ... شامِ شهادتِ امام سجادِ ... خیلی این آقا غریبه ... از غربت این آقا همین بس ، 35 سال گریه می کرد ... براش غذا می آوردن میزاشت کنار گریه می کرد ... آب براش می آوردن میزاشت کنار گریه می کرد ... هی می گفتن آقا چرا انقدر گریه میکنی؟... ناله ش بلند میشد می گفت خودم دیدم ... بابام گشنه بود ... تشنه بود کشتنش .... همچین که از کربلا برگشتن مدینه . وقتی بشیر اومد خبر آورد برا اهل مدینه ، دسته دسته مردم میومدن بیرون از شهر به آقا تسلیت می گفتن ... بعد از اینکه تسلیت می گفتن و دلداری میدادن ؛ یه سوالی هم می پرسیدن . میگفتن آقا چه طوری شد باباتونُ کشتن ؟ .... فقط یه جمله جواب میداد ... میگفت فقط همینُ بهتون بگم ، حیوانات هم کربلا آب خوردن .... «انَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً» "1" من فرزند اون آقایی ام که با قتلِ صبر کشتنش ... یعنی چی آقا ؟.. یعنی یواش یواش کشتنش .... یعنی چی ؟.. یعنی اول نیزه زدن ... بعد با شمشیر زدن ... تازه سنگ زدن ... سنگاشون که تموم شد ریختن تو گودال ..... ته گودال پیکر افتاده ... توی گودال ، مادر افتاده ... خواهر افتاده ... نالۀ وا عطشاه بر جگرش می افتاد آب می دید به یادِ پدرش می افتاد بی سبب نیست که از جمله بُکّائون است اشک از گوشۀ چشمان ترش می افتاد شیرخواره بغلِ تازه عروسی می دید یاد لالایِ ربابُ و پسرش می افتاد با دلی خون شده می گفت که الشام الشام تا به بازار مدینه گذرش می افتاد ... جلویِ پایِ سکینه دم دروازۀ شهر از روی نیزه علمدار سرش می افتاد می شکست آینۀ صبر و غرورش را زجر تا به جانِ اسرا با کمرش می افتاد روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند *میگه دید دو تا دختر بچه ها میدویدن از این حجره به اون حجره ... شروع کرد گریه کردن ... آقا چی شده ؟ ... فرمود یاده رقیه افتادم ... یاده فرار بچه ها افتادم ... اون لحظه ای که خیمه ها رو آتیش زدن ... خودم بهشون گفتم «عَلَیکُنَّ بِالفرار» ....* روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که می شد یادِ خنجر کُند و گلویِ پدرش می افتاد ... حسین ...... *تا میدید گوسفندی رو سر میبرن ، سریع میومد به قصاب می گفت ، ببینم آب بهش دادی یا نه ؟... عرضه می داشتن آقا ما مسلمانیم ، خوده شما به ما یاد دادید آب بدید به قربانی ... آقا مینشست گریه می کرد ... بیا برات تعریف کنم ... یه عده به ظاهر مسلمون بابایِ منو آب بهش ندادن .... آی حسین ....* گریه بر کشتۀ عریان خوب است گریه بر دامن طفلان خوب است گریه بر آن لب و دندان خوب است گریه خوب است که هر شب باشد گریه بر چادر زینب باشد .... *اینم بگمُ التماسِ دعا ... یه چیزی همیشه این آقا رو اذیت می کرد ... تا نگاه به دستاش می کرد ... هی می گفت با همین دستا خاک کردم ... با همین دستا بود بوریا آوردم ... با همین دستا بود بابامُ تو قبر گذاشتم ....* 1_ اللهوف في قتلى الطفوف السيد بن طاووس ج 1 ص 90 https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_556979832915755969.mp3
1.24M
#حاج_حسن_خلج #ویژه_ایام_محرم #روضه_امام_سجاد_علیه_السلام https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇
یه عمره ازابردیده هام بارون خون میبارم۲ به یاد هیجده سر به نی یه عمره بی قرارم یه نیمه روز پنجه ی خزون برگ و بارم و چید۲ غروب که شدهیزم مدینه به خیمه رسید یه عمره ازابردیده ها بارون خون میبارم به یادهیجده سر به نی یه عمره بی قرارم *این هیجده تاهیفده تاش یه طرف یه دونش یه طرف اون هیفده تا یه طرفه خب جنگه دشمنه اینهاهمه پهلوان بودن، زدن* یه عمره ازابر دیده ها بارون خون میبارم به یاد هیجده سر به نی یه عمره بیقرارم یه نیمه روز پنجه ی خزون برگ وبارم و چید غروب که شد هیزم مدینه به خیمه رسید *حالا اینها یه طرف* یه ساعتِ بعدش نه باغ گلی بود نه باغِبونش۲ رسیده بودآخرعقیق یمن دست ساربونش توی آتیش وحشت صحراش دوتا خواهرا زیردست وپا جلوی چشام جون دادن اونجا *خب عرض کردم که آدم مصیبت که داره حرف میزنه یه هو یه شاخه دیگه میره تمرکزش سرجاش نیست، امام هیچوقت تمرکزش بهم نمیخوره، فراموشی نیست، امام هیچوقت لکنت نداره،امام هیچوقت تمرکزش بهم نمیریزه ، امام هیچوقت توپوق نمیزنه، امام هیچوقت هیچ نقصی،کم و زیاد نداره،کامله کامله در همه لحظات عمرش، اون لحظه ای که ایستاده دارن باباشو میکشن امام حواسش هست اون لحظه ای هم که نشسته تو خونه با آرامش حواسش به همه جا هست،تو عالم خودمون داریم صحبت میکنیم* هنوزم اون سوز گریه هاش داره میاد به گوشم یه وقتی حس میکنم هنوز نشسته روی دوشم *کی بود حل شد معما... مثه اینکه خانم نمیخواد دست از سر ما برداره از دیشب تا حالا خوب دیگه حالا رزق شماست دیگه * هنوزم اون سوزه گریه هاش داره میاد به گوشم یه وقتی حس میکنم هنوز نشسته روی دوشم میگفت داداشی نرسه حرفم به گوش بابا *چی؟! قربونت برم، آبجی کوچولو... * میگفت داداشی نرسه حرفم به گوشه بابا *فقط خودمون دوتا بدونیم* ولی دلم لک زده برم روی دوش بابا *چی میخوای بگی حالا در گوشش میرفتی رو دوش بابا * برم دم گوشش بگم مگه قهری با من باباجون* چشات چرا بسته ست موهات پریشونه لبت پرِ خون *اما ...اما .. اقا زین العابدین رازنگه دار خواهرش بود اما این نسیم حرفای سه ساله رو شنید به گوش یکی دیگه رسوند به بابا نه ها!! * نسیمی شنید سوز حرفاشو به سقا رسوند ماجراشو *خب چه اتفاقی افتاد وقتی رسید؟!* نسیمی شنید سوز حرفاشو به سقا رسوند ماجراشو عمو بسته بود چشم دریاشو... حسین .... https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5782730601396176413.mp3
3.27M
#نوحه راه شام #بانوای زنده یاد مرحوم استاد سلیم موذن‌زاده اردبیلی #ترکی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇