#روضه و توسل بسیار جانسوز _ویژۀ ایامِ شهادتِ امیرالمومنین علی علیه السلام
▪️السلامُ علیکَ یا اولَ مَظلوم▪️
*تا قیامت براش گریه کنی بازم اول مظلومِ وا ...*
و یا مَن اولَ غصبَ حقُه ...
حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند
دم زدند از تو ولی یک دم تو را نشناختند
*شام غریبانه وا،باورت میشه امشب کسی نیامد شام غریبان برای علی بگیره؟!*
رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری
هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند
انبیا بودند از آدم همه در سایه ات
لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند
در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند
ای فدای غربتت گردم تو را نشناختند
بادو دسته بسته می بردند
*عجب شامِ غریبانی شد خونۀ علی،یه بستر غرق خون بچه ها دورش حلقه زدند،اما هر چی باشه همه محرمند کسی به اینا جسارت نکرد ... کسی دیگه گوشواره هاشونو نکشید ... کسی دیگه به اینا ناسزا نگفت ... خونشونو کسی آتیش نزد ... این یه شام غریبانه اما من دلم جای دیگه ست،این شام غریبان کجا؟!! امام مجتبی دونه دونشون رو داره ساکت میکنه،هم زینب،هم قمربنی هاشم،هم ابی عبدالله ... اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله و شام غریبانش ... فقط من شعرشُ میخونم ببینم حالت شام غریبانی هست یا نه ...*
غروب بود ُ زنی بی قرار تنها بود ...
*هنوز که نگفتم این زن کیه ...*
زنی زداغ برادر ، فکار ، تنها بود ...
غروب بود و علمدار خفته و زینب ...
میان خیمه ی بی پاسدار تنها بود ...
غروب بود و به مقتل برادرو زینب ...
هزار و نهصدو پنجاه بار تنها بود ...
*میترسم این یه بیتو بگم ، اماسفره ، سفرۀ علی ، کربلا هم اگر میرید همین سفره پهن باشه ...*
غروب بود و رباب و صدای لالایی 2
کنار تربت یک شیرخوار ، تنها بود ...
حسین ... حسین
غروب بود و طناب و اسیری و زینب ...
* نه نه بذار از این روضه دربیام ...*
خلاصه این همه غم بود و زینب کبری ...
میان لشگری از نیزه دار تنها بود ...
محمل درست در وسط نیزه دارها
یک ذره رحم در دل خود ساربان نداشت ...
*این یه شام غریبان تو خیمۀ نیم سوخته،یه شام غریبانم کنار گودال برپاشد،پیغمبر و انبیا و اولوالعزم آمدن؛فاطمه و چهار زن بهشتی هم آمدند بماند؛چون قصۀ ربودن انگشترِ ...اما شام غریبانِ سوم رو بگم زن خولی میگه نیمۀ دل شب دیدم تنور خونم روشنه یا للعجب!! من که تنورو اول شب خاموش کردم،وارد اتاق شدم دیدم بانوان مجلله ای کنار تنورند،همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتن،خدایا این ها کین کنار تنور خانه ی من؟! دیدم این بانو خم شد یه چیزی رو از تنور خونم بیرون آورد؛اول شروع کرد این خاکسترا رو از سر او پاک کردن، اینها کین؟اونی که دست اون بانو هست چیه؟! با یه سلام این بانو جوابمو گرفتم،من تا حالا تو روضه هیچ جا ندیدم فاطمه به حسینش این جوری خطاب کنه ... فقط مال تنور خولیِ ... یه لحظه تصور کن این تنور خونه ها که روشن بود تا صبح خاکسترش داغ میموند ... اون رگ هایِ بریدهُ محاسن رو این خاکسترا .... بانو سر رو به سینه چسباند یه جمله گفت و غش کرد ... صدا زد :
"السلامُ علیکَ یا شهید ....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
چندی ست از مسیر الهی جدا شدم
از آن وجود لایتناهی جدا شدم
اقرار می کنم به خطاکاری خودم
*یادته مناجات شعبانیه چی می گفتیم: "وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی" اگر مرگم نزدیک شده" وَ لَمْ یُدْنِنِی مِنْکَ عَمَلِی"اگر عملم منو به تو نزدیک نکرده من فقط یک راه دارم" فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی" اقرار می کنم به خطاکاریِ خودم،میگم:اشتباه کردم،جوانی کردم...*
اقرار می کنم به خطاکاری خودم
در دام معصیت، به گرفتاری خودم
ای پادشاه، لایق لطفت نبوده ام
رویم سیاه، لایق لطفت نبوده ام
دست مرا بگیر، پشیمانم از گناه
اکنون اگر چه دیر، پشیمانم از گناه
مگذار با حرام حلالم عوض شود
فرصت بده کنار تو حالم عوض شود
شرمنده است؛ غرق گناه است بنده ات
اما هنوز چشم به راه است بنده ات
شب های قدر آمده؛ غرق نیایش است
گریه کُنِ حسین سزاوار بخشش است
آن آدمم که توبه به حق حسین کرد
یک دشت را پر آب به اشک دو عین کرد
*مرحوم مجلسی در بحارالانوار آورده:حضرت آدم بعد از هبوط خیلی گریه می کرد،که خدا توبه اش رو قبول کنه،بعد از سال ها جبرئیل نازل شد،گفت: ای آدم! نمی خوای خدا توبه ات رو قبول کنه؟ هرچی من میگم تکرار کن،حضرت آدم دستاش رو بالا آورد،عبارت به عبارت تکرار می کرد" يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علي، يا فاطر بحق فاطمة، يا محسن بحق الحسن والحسين ومنك الإحسان" روایت میگه:تا جبرئیل به نام مبارک امام حسین رسید" سالت دموعه وانخشع قلبه"حضرت آدم دلش شکست،اشکش جاری شد "وقال : يا أخي جبرئيل في ذكر الخامس ينكسر قلبي وتسيل عبرتي ؟" پرسید این اسم کیه؟ جبرئیل تا رسیدی به نام حسین،حالم عوض شد،دلم شکست،اشکم جاری شد{زندگی چیزِ دیگری شده است ، تابه نامت رسیده ایم حسین..} می دونید جبرئیل چی جواب داد؟" قال جبرئيل : ولدك هذا يصاب بمصيبة تصغر عندها المصائب"ای آدم! حسین فرزند پیغمبر آخرالزمان است، به یک مصیبتی دچار می شود،که همه مصائب و بلاها در برابرش کوچیک است...آدم سوال کرد این مصیبت چیه؟ قال : يقتل عطشانا غريبا وحيدا فريدا ليس له ناصر ولا معين، ولو تراه يا آدم..."آدم حسینت رو می کشن،همین جوری نمی کشنش،وقتی میکشنش خیلی تشنه است،خیلی غریب و تنهاست،زخمی است،خون آلوده.." وهو يقول : واعطشاه واقلة ناصراه، "لب هاش مثل دو چوب خشک به هم میخوره....هی میگه العطش،العطش...اما کسی بهش اعتنا نمیکنه،کسی یاریش نمیکنه*
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حُرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دَد همه سیراب می مکید
خاتم زقحط آب سلیمانِ کربلا
زان تشنگان هنوز به عيوق مي رسد
فرياد العطش ز بيابان کربلا
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#قسمت_اول مناجات
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
"حتى يحول العطش بينه وبين السماء كالدخان" از شدت تشنگی هاله ای از دود بین زمین و آسمان می بینه،اما کسی جوابش رو نمیده" فلم يجبه أحد إلا بالسيوف، وشرب الحتوف"غیر از شمشیرها،تیرو کمان ها،سنگ ها،کسی جواب مظلومیش رو جواب نمیده،بین گودال رو زمین می افتند،دیگه نایی نداره،با هر نفس خون از زره اش بیرون میزنه،یه وقت سینه ی مبارکش سنگین میشه،اون نامرد هر کاری میکنه نمیتونی سر رو از جلو جدا کنه،ای آدم" فيذبح ذبح الشاة من قفاه" ای آدم! سر پسرت رو از جلو جدا می کنند" وينهب رحله أعداؤه " وقتی از حسین خیالشون راحت میشه به سمت خیمه ها حمله می کنند" وتشهر رؤوسهم هو وأنصاره في البلدان" سر حسین رو به نیزه میزنند،شهر به شهر می چرخانند" ومعهم النسوان" ای آدم! زنها همرا این کاروان هستند،روی ناقه های عریان سوار می شوند،با دستِ بسته بین سلسله و زنجیر... "لك سبق في علم الواحد المنان" ای آدم! خدا برای حسین تو درنظر گرفته این بلاهارو...برای همینِ تا اسمش رو شنیدی دلت شکست،اشکت جاری شد...این قضیه در صحرای عرفات اتفاق افتاد،جبرئیل هی روضه میخوند،آدم گریه می کرد،ملائکه ای که اونجا بودن همه برای غریبی ابی عبدالله گریه کردند،همین گریه ی آدم در صحرای عرفات باعث قبولی توبه اش شد،حالا نوبت من و توست
من کنار سفره های روضه ات آدم شدم
توبه ی مقبولِ آدم را به من دادی حسین
*دستات رو بلند کن،بالحسینِ الهی العفو....*
آن آدمم که توبه به حق حسین کرد
یک دشت را پر آب به اشک دو عین کرد
من حر توبه کار حسینم، مرا ببخش
اکنون که بی قرار حسینم، مرا ببخش
امشب به یاد کرب و بلا گریه می کنم
در سوگ سیدالشهدا گریه می کنم
آن کشته که به روی لبش خیزران نشست
داغش به جان یک یک پیغمبران نشست
برخاست ناله ای که دل سنگ آب کرد
هر کس که ظلم کرد به او بی حساب کرد
آتش فرا گرفته سراسر خیام را
سوزانده جان عشق علیه السلام را
در دست باد چارقد کیست؟! ای دریغ...
فریاد یا علی مددِ کیست؟! ای دریغ...
#شاعر_محمدشکری_فرد
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#قسمت_پایانی مناجات
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
روضه و توسل جانسوز_ ویژۀ #وداع ماهِ مبارکِ رمضان _
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ* خداحافظ ، خداحافظ ...
چقدر با تو به خدا نزدیک تر شده بودم ...
چقدر بال پرواز پیدا کرده بودم ، چقدر زود داری از ما جدا میشی ..."
من به خودم امید ندارم ، آگه بمیرم ، ماه رمضانِ سال آینده رو نبینم ... چه کنم ؟
کجا برم با رفیقامو علی دوست ها نیمه شب جمع بشم العفو بگم ؟*
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان ...
ممنونم اگر نروی ...
*هم داری با ماه رمضون وداع می کنی،هم دونه دونه روضه های وداع رو داره یادت میاد،وداع علی با زهرا ...*
ممنونم اگر نروی ...
*حالا ببرمت وداع کربلا ؟*
کمی آهسته تر ، زپیش من برو عزیز مادرم
مرا همره ببر عزیز مادرم ، که من هم خواهرم
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ "اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ آخِرَ الْعَهْدِ من الصِّيَامَ" فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ ...
وداع ابی عبدالله از مدینه ، اومد کنار قبر پیغمبر ،خوابش برد،پیغمبر فرمود حبیبی حسین ...
جایی که پیغمبر به ابی عبدالله بگه حبیبی ، ما دیگه غمی نداریم ... شکایت هاشو کرد ، حضرت فرمود "أَخْرُجْ إِلَى الْعِرَاقِ" اما حسین "كأني أراك عن قريب مُرمِلاً بِدِمائِك" دارم میبینم تو خون داری دست و پا میزنی ..."
می کشنت ، اما تشنه لب" .... از قبر پیغمبر اومد کنار قبر مادر پهلو شکستش*
میروم مادر که اینک کربلا می خواندم ...
آخ عجب خداحافظی کرد" ....
وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ،فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ" دست گداییتو بالا بیار ، به وداع این خواهر و برادر ؛ به وداع فاطمه و علی ... به وداع بچه های زهرا و بدن زهرا ده مرتبه بگو:
الهی العفو ...
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_556979832915755837.mp3
زمان:
حجم:
1.65M
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#مناجات_دعا
#روز_عرفه
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
👇👇👇👇👇👇👇
💫روضه و مناجات
# جانسوز_فرازهایی از دعای پرفیض عرفه سال 94_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی
َ عَلاَئِقِ مَجَارِي نُورِ بَصَرِي*داره اعضا و جوارح و جوانح مبارکشو شمارش می کنه با تک تک این اعضا داره با خدا مناجات می کنه داره شهادت میده به وحدانیت خدا وَ أَسَارِيرِ صَفْحَةِ جَبِينِي به ترک های پیشانی ام * وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسى *به همه ی روزنه های تنفسی ام * وَخَذاريفِ مارِنِ عِرْنينى وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعى وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَيْهِ شَفَتاىَ وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانى وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمى وَفَکّى وَمَنابِتِ اَضْراسى
یامزن چوب جفا بر این لب و دندان او ...
وَمَساغِ مَطْعَمى وَمَشْرَبى يموَحِمالَهِ اُمِّ رَاءْسى وَبُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقى وَمَا اشْتَمَلَ عَليْهِ تامُورُ صَدْرى *یارب الحسین اشفع صدرالحسین بظهور الحجه* نانجیب میدونی کجا نشستی ؟؟؟ ارباب ما با این سینه ی مبارکش خدا رو مناجات کرده ..." وَحمائِلِ حَبْلِ وَتينى وَنِياطِ حِجابِ قَلْبى میدونم منتظری از یه گوشه گریزمو بزنم ..." باشه ، هرچه باداباد ..." وﻗﻒَ ﻟﯿﺴﺘﺮﯾﺢَ ﺳﺎﻋﺔً" خسته شد قدری خواست استراحت کنه "یه تیر سه شعبه زدن به پیشانی حضرت ... مرحوم شیخ مفید مینویسد تا تیر به پیشانی خورد اول دست مبارک و آورد بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره .... اما نتونست مجبور شد لباسشو بالا بزنه ...."
یاالله ..." این لباس که بالا رفت صدرالحسین نمایان شد ...." یه وقت دیدن حرمله زانو زد ...."مرحوم سید می نویسد هر کاری کرد تیر رو نتونست از جلو دربیاره ؛ خم شد ، رکوع کرد ... این تیر رو از پشت سر بیرون آورد ...."خون مثل ناودان داره فواره میزنه ..." یه وقت دیدن یه ذکری گفت ، حاجی وقت قربانی این ذکر رو میگه بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِوَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#مناجات_دعا
#روز_عرفه
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
@babolharam_irbabolharam Arzi.mp3
زمان:
حجم:
1.93M
#مناجات و توسل جانسوز ویژه روز عرفه _ استاد حاج منصور ارضی
▪️اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم لا حول ولاقوه الا بالله العلی العظیم▪️
دل که میگیرد دو چشم تر به دادم میرسد
در زمانِ فقر این گوهر به دادم میرسد
وسع کم هرگز برایِ ما فقیران ننگین نیست
دست من خالی که باشد سر به دادم میرسد
دست بر دارید مردم از سر من چون که من
دلبری دارم که او بهتر به دادم میرسد
از شب قدر تو جاماندم که امروز آمدم
گفته اند اینجا حسین،آخر به دادم میرسد
این کریمی را که من دارم گدایی می کنم
مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسم
*لازم نیست بیام تو خونش ..." سائل میگه دیدم فقط دستشُ بیرون آورد کیسه های زر و داد گفت ازین به بعد اگر اذیت شدی دوباره بیا ..." وایسادم گریه کردن ..." گفت آقاجان اول اومدم خودتو ببینم ...." اما اینجا مرحوم چمنی یه گریز برا خودش میزد،گفت همچین که دست ابی عبدالله رو دید،گریه کرد گفت کم بود ببخشید،گفت نه ؛ ناراحتم این دستات ....." زیر خاک میره ..." بعد اشاره کرد آقاجان این انگشتای تو رو میبرن ...."
این کریمی را که من دارم گدایی می کنم
مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسم
من سراغ هر کسی رفتم،دلم را زد شکست2
غالبا این لحظه ها مادر به دادم میرسد ...
*باور کن شعر نمی خونم،با دلت دارم بازی می کنم*
فاطمه میلش که باشد وضع بر میگرددُ
مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم میرسد
پاک ها کرببلا رفتند و من جا مانده ام
فطرسم امروز،بالُ پر به دادم میرسد ...
____
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#مناجات_دعا
#روز_عرفه
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
چندی ست از مسیر الهی جدا شدم
از آن وجود لایتناهی جدا شدم
اقرار می کنم به خطاکاری خودم
*یادته مناجات شعبانیه چی می گفتیم: "وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی" اگر مرگم نزدیک شده" وَ لَمْ یُدْنِنِی مِنْکَ عَمَلِی"اگر عملم منو به تو نزدیک نکرده من فقط یک راه دارم" فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی" اقرار می کنم به خطاکاریِ خودم،میگم:اشتباه کردم،جوانی کردم...*
اقرار می کنم به خطاکاری خودم
در دام معصیت، به گرفتاری خودم
ای پادشاه، لایق لطفت نبوده ام
رویم سیاه، لایق لطفت نبوده ام
دست مرا بگیر، پشیمانم از گناه
اکنون اگر چه دیر، پشیمانم از گناه
مگذار با حرام حلالم عوض شود
فرصت بده کنار تو حالم عوض شود
شرمنده است؛ غرق گناه است بنده ات
اما هنوز چشم به راه است بنده ات
شب های قدر آمده؛ غرق نیایش است
گریه کُنِ حسین سزاوار بخشش است
آن آدمم که توبه به حق حسین کرد
یک دشت را پر آب به اشک دو عین کرد
*مرحوم مجلسی در بحارالانوار آورده:حضرت آدم بعد از هبوط خیلی گریه می کرد،که خدا توبه اش رو قبول کنه،بعد از سال ها جبرئیل نازل شد،گفت: ای آدم! نمی خوای خدا توبه ات رو قبول کنه؟ هرچی من میگم تکرار کن،حضرت آدم دستاش رو بالا آورد،عبارت به عبارت تکرار می کرد" يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علي، يا فاطر بحق فاطمة، يا محسن بحق الحسن والحسين ومنك الإحسان" روایت میگه:تا جبرئیل به نام مبارک امام حسین رسید" سالت دموعه وانخشع قلبه"حضرت آدم دلش شکست،اشکش جاری شد "وقال : يا أخي جبرئيل في ذكر الخامس ينكسر قلبي وتسيل عبرتي ؟" پرسید این اسم کیه؟ جبرئیل تا رسیدی به نام حسین،حالم عوض شد،دلم شکست،اشکم جاری شد{زندگی چیزِ دیگری شده است ، تابه نامت رسیده ایم حسین..} می دونید جبرئیل چی جواب داد؟" قال جبرئيل : ولدك هذا يصاب بمصيبة تصغر عندها المصائب"ای آدم! حسین فرزند پیغمبر آخرالزمان است، به یک مصیبتی دچار می شود،که همه مصائب و بلاها در برابرش کوچیک است...آدم سوال کرد این مصیبت چیه؟ قال : يقتل عطشانا غريبا وحيدا فريدا ليس له ناصر ولا معين، ولو تراه يا آدم..."آدم حسینت رو می کشن،همین جوری نمی کشنش،وقتی میکشنش خیلی تشنه است،خیلی غریب و تنهاست،زخمی است،خون آلوده.." وهو يقول : واعطشاه واقلة ناصراه، "لب هاش مثل دو چوب خشک به هم میخوره....هی میگه العطش،العطش...اما کسی بهش اعتنا نمیکنه،کسی یاریش نمیکنه*
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حُرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دَد همه سیراب می مکید
خاتم زقحط آب سلیمانِ کربلا
زان تشنگان هنوز به عيوق مي رسد
فرياد العطش ز بيابان کربلا
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#قسمت_اول مناجات
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
روضه و توسل جانسوز_ ویژۀ #وداع ماهِ مبارکِ رمضان _
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ* خداحافظ ، خداحافظ ...
چقدر با تو به خدا نزدیک تر شده بودم ...
چقدر بال پرواز پیدا کرده بودم ، چقدر زود داری از ما جدا میشی ..."
من به خودم امید ندارم ، آگه بمیرم ، ماه رمضانِ سال آینده رو نبینم ... چه کنم ؟
کجا برم با رفیقامو علی دوست ها نیمه شب جمع بشم العفو بگم ؟*
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان ...
ممنونم اگر نروی ...
*هم داری با ماه رمضون وداع می کنی،هم دونه دونه روضه های وداع رو داره یادت میاد،وداع علی با زهرا ...*
ممنونم اگر نروی ...
*حالا ببرمت وداع کربلا ؟*
کمی آهسته تر ، زپیش من برو عزیز مادرم
مرا همره ببر عزیز مادرم ، که من هم خواهرم
اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ "اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ آخِرَ الْعَهْدِ من الصِّيَامَ" فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ ...
وداع ابی عبدالله از مدینه ، اومد کنار قبر پیغمبر ،خوابش برد،پیغمبر فرمود حبیبی حسین ...
جایی که پیغمبر به ابی عبدالله بگه حبیبی ، ما دیگه غمی نداریم ... شکایت هاشو کرد ، حضرت فرمود "أَخْرُجْ إِلَى الْعِرَاقِ" اما حسین "كأني أراك عن قريب مُرمِلاً بِدِمائِك" دارم میبینم تو خون داری دست و پا میزنی ..."
می کشنت ، اما تشنه لب" .... از قبر پیغمبر اومد کنار قبر مادر پهلو شکستش*
میروم مادر که اینک کربلا می خواندم ...
آخ عجب خداحافظی کرد" ....
وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ،فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ" دست گداییتو بالا بیار ، به وداع این خواهر و برادر ؛ به وداع فاطمه و علی ... به وداع بچه های زهرا و بدن زهرا ده مرتبه بگو:
الهی العفو ...
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir