#معرفی_مقالات
#اطلاع_رسانی
🔹 آغاز انتشار مجلّۀ داخلی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
دبا: نخستین شمارۀ مجلّۀ داخلی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) با نامِ «افق دبا» به سردبیریِ حمیدرضا محمّدی در ٢۴ صفحه منتشر شد.
🔹در این شماره، افزون بر شرحی از رخدادهای این نهاد پژوهشی در سال ١۴٠٠، یادنامهای برای «آذرتاش آذرنوش»، مدیر پیشین بخش ادبیّات عرب و عضو شورای عالی علمی این مرکز که وداع با او در پانزدهم مهر، تلخترین اتّفاق سال جاری بود، تدارک دیده شده است و در آن، ژاله آموزگار، کاظم موسوی بجنوردی، علی بهرامیان، #احمد_پاکتچی، عنایتالله فاتحینژاد، بابک فرزانه و رضوان مسّاح یادداشتهایی را قلمی کردهاند و گفتاری منتشرنشده از آذرنوش هم به آن علاوه شده است.
«کاظم موسوی بجنوردی»، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در بخشی از سرمقالۀ خود با نام «بیم و امید» نوشته است:
🔹«یک سال دیگر با همۀ بیمها و دلهرهها و دشواریها گذشت و این همه، کمتر جایی برای امید باقی میگذاشت. دست خشمگین طبیعت از آستینِ «ویروس منحوس» به در آمد و چهرۀ ایران و جهان اندکاندک رو به دگرگونی نهاد.
🔹درست است که در روزها و ماههای آغاز تاخت و تاز بیماری امور جهانی کمابیش به عهدۀ تعطیل و تعویق افتاد، خوشبختانه و به لطف خداوند و مدد پیشرفتهای علمی، ارادۀ انسان بار دیگر فائق آمد و کارها اندکاندک رونق گرفت و زنـدگی در فضایی آکنده از بیم و امید و نگران از بیماری جانی تازه یافت.
🔹مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی هم از آنچه بر ایران و جهان در آن ایام میرفت برکنار نماند و به لطف خداوند و پایمردی و ایستادگیِ «اصحاب دائرةالمعارف»، چراغ این مرکز علمی همچنان روشن و تابناک باقی ماند.
🔹آنچه اینک در برابر نظر قرار دارد، گزارشی مجمل از فعالیتهای مرکز در سال ۱۴۰۰ است و سرتاسر آن نشانهای از پایمردی اعضای وفادار این نهاد پژوهشی در روزهای سخت و دشوار این سال است.»
🌀 لازم به اشاره است «افق دبا» مخففِ افق مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی است.
https://www.cgie.org.ir/fa/news/266703
🆔 @OstadPakatchi
140012-CGIE-Ofoq-e-Deba-001.pdf
19.05M
#دانلود_مقاله
🔹 نخستین شمارۀ مجلّۀ داخلی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) با نامِ «افق دبا»
🆔 @OstadPakatchi
#اطلاع_رسانی
🔹 کارگاه آموزشی جایگاه عواطف در زیست فردی و اجتماعی انسان از منظر قرآن کریم
🔹 مدرس دوره: دکتر احمد پاکتچی
🔹 زمان و ساعت برگزاری: از هجدهم فروردین تا دهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در ساعت ۲۱ تا ۲۲:۳۰
🔹 نحوه برگزاری: به صورت آنلاین در بستر اسکای روم مدرسه عالی علوم انسانی و اجتماعی
🔹 هزینه دوره: مبلغ ۲۰۰۰۰۰۰ ریال برای اساتید و دانش آموختهها، ۱۵۰۰۰۰۰ ریال برای طلاب و دانشجویان و ۱۰۰۰۰۰۰ ریال برای دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام.
🔹 آخرین مهلت ثبت نام: هجدهم فروردین ۱۴۰۱
🔹 برای کسب اطلاع بیشتر از جزئیات زمان بندی جلسات و چگونگی ثبت نام و دریافت لینک ورود به جلسات به شماره ۰۹۳۶۰۷۰۷۶۵۷ در واتس آپ، تلگرام و بله مراجعه نمایید.
🆔 @OstadPakatchi
#یک_نکته
🌀 آیات الاحکام در فقه امامیه:
🔹 کتاب خدا همواره بهعنوان ثقل اول از «ثقلین» در فرهنگ امامیه مطرح بوده، و در آثار آنان همچون دیگر مذاهب، نخستین دلیل از ادلـۀ فقهی دانستـه شده است (نک : مفید، ۱۸۶؛ طـوسی، عـدة ... ، ۱/ ۲۰۱ بب ؛ ابنادریس، ۳). البته براساس نظریۀ غالب در میان قدمای امامیه، مبنیبر اینکه در قرآن آیات محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، عام و خاص و جز آنها وجود دارد، موجب میشد تا ثقل کتاب بهگونۀ مستقل از ثقل عترت مطرح نشده، ظواهر کتاب بدون تبیین ائمه (ع) مورد استناد مستقیم قرار نگیرند. این نظریه در متنی کهن، دستکم از سدۀ ۳ ق/ ۹ م، از زبان امام جعفر صادق (ع)، به شکلی تفصیلی، با ذکر نمونهها بیان شده است. این متن که به المحکم و المتشابه یا تفسیر النعمانی شهرت یافته، در ۱۳۱۲ ق/ ۱۸۹۴ م در ایران به چاپ سنگی رسیده، و نسخهای دیگر از آن به همراه جلد ۹۰ از بحار الانوار مجلسی چاپ شده است. در کتب پیشینیان امامیه، گاه این نکته گوشزد شده که تمسک به ظواهر ظنی آیاتالاحکام در تأیید حکمی که توسط ائمه بیان شده، از باب حجت برای مخالف، یا از باب فضیلت است (نک : سید مرتضى، ۶؛ طوسی، الخلاف، ۱/ ۴۵؛ راوندی، ۱/ ۴). درعمل میتوان گفت با اندکی تسامح، نموداری که میشود برای میزان حجیت «ظن» نزد مکاتب گوناگون فقه امامیه ترسیم کرد، خود نمودار میزان استناد آنان به ظواهر ظنیالدلالۀ کتاب، و پرداختن آنان به آیاتالاحکام نیز هست.
🔹 بنابر آنچه گفته شد، روشن است که در سدههای نخستین، فقهای امامی به تألیف کتب مستقل دربارۀ آیاتالاحکام چندان عنایتی نکرده باشند، هرچند که در کتب تفسیری خود، مانند التبیان طوسی، و در آثار پراکندۀ دیگر چون الناسخ و المنسوخ به این موضوع پرداختهاند. طوسی در مقدمۀ التبیان بررسی آیات مورد استناد امامیه را در اثبات صحت دیدگاه خود از اهداف کتاب برشمرده است (۱/ ۲).
🔹 اولین اثر شاخص امامیه که مستقلاً دربارۀ آیاتالاحکام تألیف شده، کتاب فقه القرآن از قطبالدین سعید بن هبةالله راوندی (د ۵۷۳ ق/ ۱۱۷۷ م) است. او در مقدمۀ کتاب یادآور شده که از امامیه تألیفی در این موضوع، پیش از خود نمیشناخته است (۱/ ۳-۴). در همان عصر، ابنشهرآشوب (د ۵۸۸ ق/ ۱۱۹۲ م) در کتاب متشابه القرآن، بهویژه در باب «فی ما یحکم علیه الفقهاء» به آیاتالاحکام پرداخته (۲/ ۱۵۸-۲۲۶)، و طبرسی در مجمع البیان، چنانکه خود در مقدمه متذکر شده، به بررسی آیاتالاحکام، نظری خاص داشته است (۱/ ۱۱).
🔹 در سدۀ ۷ ق/ ۱۳ م که دور از دسترس بودن طرق قطعی بیش از پیش احساس میشد، استنباط فروع فقهی از طرق ظنی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و درنتیجه توجه به آیاتالاحکام نیز فزونی یافت (نک : محقق حلی، ۱۷۹-۱۸۰، جم ؛ ابنمیثم، ۱۳۷؛ علامۀ حلی، ۲۴۰، جم ). علامۀ حلی ضمن برشمردن شرایط اجتهاد، یکی از شرطها را آگاهبودن مجتهد از آیاتالاحکام دانسته است (ص ۲۴۲). بر اثر قوتگرفتن این طرز فکر در مکتب حِلّه، آخرین شاگردان این مکتب چون ابنمتوج و فاضل مقداد سیوری به تألیف آثاری مستقل در زمینۀ آیاتالاحکام پرداختند. گفتنی است که این حرکت پس از حلیان، بهویژه از طرف فقیهان ایرانی دنبال شد و هرگز آن خلأ نسبیای که میان فقه القرآن راوندی تا نوشتههای ابنمتوج و فاضل مقداد سیوری موجود است، در دورههای بعدی به نظر نمیآید (برای نحوۀ استناد به آیاتالاحکام در سدههای ۱۲ و ۱۳ ق/ ۱۸ و ۱۹ م، نک : صاحبقوانین، ۳۹۳- ۴۰۹).
🌀 کتب آیاتالاحکام
بهجز فقه القرآن راوندی که از آن یاد شد، آثار شاخص در زمینۀ آیاتالاحکام تا سدۀ ۱۱ ق/ ۱۷ م از این قرارند:
۱. منهاج الهدایة، از احمد بن عبدالله، ابنمتوج بحرانی (د ۸۲۰ ق/ ۱۴۱۷ م) که آقابزرگ نسخهای خطی از آن را دیده، و وصف کرده است (۲۳/ ۱۸۱).
۲. کنز العرفان فی فقه القرآن، از فاضل مقداد سیوری (د ۸۲۶ ق/ ۱۴۲۳ م)، که بارها به چاپ رسیده، و مهمترین مرجع فقهای متأخر در میان کتب آیاتالاحکام است (برای آخرین چاپ، نک : مآخذ).
۳. معارج السؤول فی مدارج المأمول، از کمالالدین حسن بن محمد استرابادی (تألیف: ۸۹۱ ق/ ۱۴۸۶ م)، که نسخههای خطی آن در کتابخانههای آستان قدس رضوی، مجلس شورا، آصفیۀ هند، و ایندیا آفیس لندن نگهداری میشود (آستان قدس، ۱/ ۶۷- ۶۸، ۴/ ۴۵۵، ۱۱/ ۶۸۶-۶۸۷؛ شورا، ۱۰/ ۱۹۰۰؛ فهرست ... ، ۱/ ۳۸۱؛ لوی، شم ۱۸۱۰).
۴. تفسیر آیات الاحکام، از شرفالدین علی شیفتکی (د ۹۰۷ ق/ ۱۵۰۱ م)، که افندی از آن یاد کرده است (۴/ ۱۰۸).
۵. معدن العرفان، از ابراهیم بن حسن دراق (اوایل سدۀ ۱۰ ق/ ۱۶ م) که نسخهای خطی از آن در کتابخانۀ دانشگاه لسآنجلس موجود است (نک : مرکزی، ۱۱-۱۲/ ۷۰۸- ۷۰۹).
۶. تفسیر شاهی، از ابوالفتح حسینی جرجانی (د ۹۷۶ ق/ ۱۵۶۸ م)، به زبـان فـارسی، که مجلسی بر معتبربودن آن تـأکید کرده (نک : ۱۰۷/ ۱۷۴) و در ۱۳۸۰ ق/ ۱۹۶۰ م به کوشش ولیالله اشراقی در تبریز به چاپ رسیده است.
۷. زبدة البیان فی فقه القرآن، از مقدس اردبیلی (د ۹۹۳ ق/ ۱۵۸۵ م)، که پس از کنز العرفان، بیش از دیگر آثاری که دراینباره تألیف شده، متداول بوده است و یک بار در تهران (۱۳۰۵ ق/ ۱۸۸۸ م) به چاپ سنگی رسیده، و بار دیگر به کوشش محمدباقر بهبودی در تهران (کتابخانۀ مرتضویه) چاپ شده است.
۸. تفسیر قطبشاهی، از قاضی یزدی (تألیف: ۱۰۲۱ ق/ ۱۶۱۲ م)، به زبان فارسی، که نسخههایی از آن در کتابخانههای دانشکدۀ الٰهیات مشهد و آصفیۀ هند موجود است (فاضل، ۲/ ۳۳؛ استوری، I(2)/ 1198-1199؛ برگل، I/ 145).
۹. آیات الاحکام، از محمد بن علی استرابادی (د ۱۰۲۸ ق/ ۱۶۱۹ م)، که در ۱۳۵۳ ق/ ۱۹۳۴ م به کوشش محمدباقر شریفزادۀ گلپایگانی در تهران به چاپ رسیده است.
۱۰. مسالک الافهام الى آیات الاحکام، از فاضل جواد کاظمی (تألیف: ۱۰۴۳ ق/ ۱۶۳۳ م) که در تهران (کتابخانۀ مرتضویه) به کوشش محمدباقر شریفزادۀ گلپایگانی چاپ شده است.
۱۱. مفاتیح الاحکام فی شرح آیات الاحکام، از محمدسعید طباطبایی قهپایی (د ۱۰۹۲ ق/ ۱۶۸۱ م) که نسخههای خطی آن در کتابخانههای آیتالله مرعشی، مجلس شورا و جز آن وجود دارد (مرعشی، ۶/ ۱۵۰؛ شورا، ۱۲/ ۱۹۸- ۱۹۹).
۱۲. آیات الاحکام الفقهیة، از ملکعلی تونی (تألیف: ۱۰۹۸ ق/ ۱۶۸۷ م)، به زبان فارسی که آقابزرگ نسخهای از آن را در کتابخانۀ آستان قدس رضوی نشان داده است (۱/ ۴۴؛ برای دهها اثر دیگر از امامیه در این موضوع، نک : همو، ۱/ ۴۰-۴۴؛ حائری، شم ۱۵- ۱۹).
🌀 منبع: دبا (مدخل آیات الاحکام)
🆔 @OstadPakatchi
روش شناسی انسان شناسی تاریخی و کاربرد آن در مطالعات اسلامی و سخنرانی دکتر فاضلی 11 مهر 97.mp3
25.52M
#سخنرانی
🔹 نخستین هم اندیشی «انسان شناسی و اسلام»
🔹 سخنرانان: دکتر پاکتچی «با موضوع: روش شناسی انسان شناسی تاریخی و کاربرد آن در مطالعات اسلامی»؛ دکتر فاضلی.
🔹 مکان و زمان: دانشگاه شهید بهشتی - 11 مهرماه 1397
🆔 @ostadpakatchi
#یک_نکته
🌀 پماک (1)
🔹پماک، نام قومی مسلمان و اسلاو در منطقۀ بالكان كه زیستگاه اصلیِ آنان كوهستان رودوپ در منطقۀ تراكیاست؛ در تقسیمات سیاسی كنونی، بخشی از آن در خاك بلغارستان، بخشی در یونان و بخشی نیز در جمهوری مقدونیه قرار گرفته است. جمعیتی از پماكهای مهاجر نیز در تركیه زندگی میكنند. این نام را هم پماكها خود، هم بلغارها، هم تركها و هم یونانیها بهكار میبرند (ولینوف، 26). صورت جمعِ نام در زبان محلی پوماتسی[۱]، و ضبط تركی عثمانی آن پوماق است.
🔹هویت این قوم تا اواسط سدۀ ۱۳ق / ۱۹م، مورد توجه قرار نگرفته بود و پماك به عنوان یك نام قومی، از آن سده در منابعْ خود نموده است (سیپل، 43؛ ولینوف، همانجا). با آنكه در منابعِ پیشتر، از بلغارهای مسلمان سخن به میان آمده، چنین نامی بر آنان اطلاق نشده است و این نام از زمانی در برگهای تاریخ دیده میشود كه جدایی بلغارستان از خاك عثمانی و شكلگیری ملیت بلغار مطرح شده است. البته در طی ۵ / ۱ سدۀ اخیر نیز هویتِ پماك به شدت در پس هالهای از ابهامِ ناشی از مناقشات سیاسی ـ قومیِ بالكان بوده است.
🔹 در نخستین كاربردهای شناخته شده، پماك نامی برای بلغارهای مسلمانِ ناحیۀ توروپ بوده است؛ همین كاربرد به تعبیری دیگر در اواخر سدۀ ۱۳ق / ۱۹م، نزد شمسالدین سامی نیز دیده میشود. وی پماكها را جماعتی مسلمان در «روم ایلی» دانسته است كه به زبان بلغاری سخن میگفتهاند ( قاموسالاعلام، ۳ / ۲۳۱۷، قاموس تركی، ۳۶۴)؛ اما از همان اواخرِ سدۀ ۱۹م، دامنۀ اطلاقِ این نام قومی در منابع اسلاوی گسترش یافته بود، از جمله دائرةالمعارف بروكهاوس روسی (۱۳۱۶ق / ۱۸۹۸م) به صراحت پماك را ــ افزونبر ساكنانِ منطقۀ رودوپ ــ به بلغارهای مسلمان منطقۀ لُوِچ [۲](لوفچه) نیز تعمیم داده است .(XXIV / 495) این تعمیم دربارۀ لوچ در ۱۳۱۷ق / ۱۸۹۹م از سوی میلتیچ تأیید شده است (ص ۶۷-۶۸) و پژوهشگران بعدیِ اسلاو چون ساووف و ایوانف نام پماك را برای بلغارهای مسلمان لوِچ بهكار بردهاند (نك : گوزلر[۳]، مقدمه). در طول سدۀ ۱۴ق / ۲۰م، نام پماك به عنوان نامی فراگیر برای همۀ بلغارهای مسلمان كاربردی عام یافت. پذیرش عامِ این تعمیم در منطقه نزد پماكها و دیگران و هماهنگیِ آن با ضرورتهای سیاسی ـ اجتماعیِ بالكان برای همۀ طرفهای درگیر، در واقع باید تحولی تاریخی در كاربرد این نام تلقی گردد. در این مقاله از این گروه نیز بهعنوان پماك یاد میشود.
🔹 در اوایل قرن ۲۰م، گاه با تعمیمی مسامحهآمیز به صربهای مسلمان ساكن مقدونیه ــ موسوم به توربشی [۴]ــ نیز پماك میگفتند. این كاربرد با تلقیای عامیانه همراه بود كه پماك نامی عمومی برای اسلاوهای مسلمان دانسته شود. این تلقی گاه به آثار پژوهشی نیز راه یافته است (حاجی واسیلیویچ، 187-188, 207, 236؛ EI1) و گاه موجب این خلط شده كه توربشی نامی است كه از سوی مردم مقدونیه به پماكها داده شده است (مثلاً بروكهاوس، XIV / 792؛ «دائرةالمعارف ترك[۵]»،XXVII / 83 ). تنها در سالهای اخیر این خلط مورد نقد قرار گرفته است (استانف، npn.؛ گوزلر، npn.).
🌀 منبع: دبا (مدخل پماک)
🆔 @OstadPakatchi
#یک_نکته
🌀ابن بابويه و كلام
🔹 ابن بابويه را میبايست از نظر فكری از مكتب اخباريان متقدم قم به شمار آورد. صرفنظر از چند شخصيت نه چندان برجسته، او را بايد آخرين متفكر اين مكتب دانست كه آثارش بخش عمدۀ ميراث اخباريان را تشكيل میدهد. مشخصۀ كلی اين مكتب كه به روشنی در آثار ابن بابويه ديده میشود، تكيه بر اخبار و احاديث در تعريف مفاهيم و اثبات قضايای كلامی است. در واقع كلام ابن بابويه را بايد متون احاديث دانست كه با كمترين تصرف ممكن در قالب يك نظام كلامی ريخته شده و تدوين گشته است. اگر چه كلام اخباری ابن بابويه در كليات با كلام ساير مكاتب اماميه همخوانی دارد، اما در مقايسهای بين رسالۀ اعتقادات ابن بابويه و رسالۀ تصحيح الاعتقاد شيخ مفيد كه در نقد آن نوشته شده، آشكار میشود كه اختلافات قابل ملاحظهای در مسائل فرعی وجود دارد. يكی از مهمترين موارد اختلاف مسأله جواز سهو در نماز بر پيامبر (ص) است. ابن بابويه چون برخی ديگر از بزرگان مكتب اخباری قم نه تنها سهو در نماز را بر پيامبر (ص) جايز میشمارد، بلكه مخالف اين نظر را به اهل غلو نسبت میدهد (من لايحضره، ۱/ ۲۳۴- ۲۳۵؛ مفيد، ۶۵ -۶۶؛ نک : رسالۀ مفيد يا سيد مرتضی در مسألۀ سهو بر پيامبر؛ مجلسی، ۱۷/ ۱۲۲- ۱۲۹).
ابن بابويه از جنبۀ كلامی با مكاتب و مذاهب متنوعی در برخورد بوده است، از طرفی وی با برخی از مكاتب امامی كه از آنها به اهل غلو و اهل تقصير (كوتاهی در حق ائمه) تعبير میكند، درگير بوده و كتابی تحت عنوان ابطال الغلو و التقصير، در رد اين دو گروه تأليف كرده است (نک : نجاشی، ۳۹۲). بخش ديگری از برخوردهای كلامی وی را مسأله مهدويت تشكيل میدهد. ابن بابويه در تبيين مهدويت از ديدگاه اماميه ضمن تأليف آثار متعدد به خصوص مهمترين آنها كمالالدين به رد ايرادات معتزله، زيديه و ديگر مخالفان پرداخته و سعی بليغی در نقض آراء قائلين به فترت (انفصال رشتۀ امامت) و رفع شك اماميان متحير نموده است. ديگر از ابعاد كلام ابن بابويه رد اتهاماتی است كه از جانب مخالفين متوجه اماميه میگرديد. به عنوان نمونه وی كتاب التوحيد را چنانچه در مقدمۀ آن (ص ۱۷) متذكر شده به منظور رد اتهامات وارده به اماميه در مورد قول به تشبيه و جبر تأليف كرده است.
🔹 ابن بابويه مانند اكثر مكاتب ديگر امامی بين اهل سنت و ناصبی فرق آشكار گذاشته، ضمن احترام به اهل سنت (چنانكه مثلاً از تمجيد مشايخ سنی توسط او برمیآيد) ناصبی را كافر شمرده (همو، من لايحضره، ۳/ ۲۵۸) و برائت از ظالمين نسبت به ائمه را از واجبات دانسته است (همو، الاعتقادات، ۴۰؛ شوشتری، ۱/ ۴۵۷). يكی از حركتهای مهم ابن بابويه در كلام اماميه را بايد تدوين آثاری دانست كه نه شكل استدلالی و نه روايی، بلكه شكل يك رسالۀ اعتقادی را داشتهاند. رسالۀ الاعتقادات ابن بابويه در واقع نخستين نمونۀ شناخته شده از اين نوع رسائل در كلام اماميه است كه خود ادامه كار او در مجلس ۹۳ از الامالی (صص ۵۰۹ -۵۱۱) و مقدمۀ «الهداية» (ص ۴۶- ۴۸) میباشد. اين حركت پس از ابن بابويه نيز توسط سيد مرتضی در بخش اول رسالۀ جمل العلم و العمل و شيخ طوسی در رسالۀ اعتقادات و بعضی ديگر دنبال شد، ليكن دوام چندانی نيافت.
🌀 منبع: دبا (مدخل ابن بابویه)
🆔 @OstadPakatchi
#یک_نکته
🌀 پماک (2)
🔹ریشهشناسی نام پماك
گمانهزنی دربارۀ ریشۀ نام پماك و آگریان، از اواخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م، یعنی از همان زمانِ شناخته شدنِ این نام آغاز شده است. با آنكه دربارۀ ریشۀ نامها، اتفاق نظری وجود ندارد، آنچه با اطمینان میتوان گفت آن است كه ساخته شدن این نامها مربوط به مدتها پیش از آشنایی مورخان و توجه به وجه اشتقاق آن است. در واقع، همین كهنگی و تصرفات احتمالی در ساختِ نخستین نام است كه شناختِ ریشۀ آن را با مشكل روبهرو ساخته است.
🔹 فارغ از آنچه بر پایۀ خوانشهای ۳گانه دربارۀ ریشۀ این نامها گفته شده است، پیشنهاد میشود كه واژۀ پماك از ریشهای به معنای جابهجایی و حركت دانسته شود؛ پیشینۀ واژه میتواند به ریشۀ هند و اروپایی mei و پیش اسلاوی mijati (= رفتن و گذشتن) بازگردد كه مشتقات آن در زبانهای گوناگون اسلاوی یافت میشود (تروباچف، XIX / 31؛ استالف، 46؛ پكرنی، 710).
🔹واژۀ پماك كه ظاهراً میتواند از این ریشه ساخته شده، و دارای معنای جابهجا شونده و كوچنده بوده باشد، هنوز در صربوكرواتی به معنای لغوی خود برجای مانده است (دئانُویچ، .(660 مصدرهایی به صورت پماتسی و پماكنوتی[۱۹] نیز از همین ریشه، به معنای حركت كردن و جابهجا شدن در همان زبان وجود دارد (همو، ۶۶۰,۶۵۹ ؛ گروییچ، .(۵۰۵ چنین اشتقاقی با شیوۀ قدیم زندگی پماكها كه زندگی شبانی بوده، نیز سازگار است. گفتنی است كه قومی اسلاو با نامِ میاك در منطقۀ مرزیِ مقدونیه و آلبانی زندگی میكنند كه بخشی از آنان مسلماناناند؛ گفته میشود كه اغلب میاكها قبل از جنگ، شبان و كوچنده بودهاند (تامر، بند .(۶ فرایندِ پیشنهادی برای ساخت این نام، فرایند همسان با پماك از ریشۀ mei، بدون پیشوند po- است. این احتمال دور نیست كه آنان خویشاوند پماكها بوده باشند، چه، منطقۀ یاد شده آخرین حد غربی منطقۀ پماكنشین در اواخر قرن ۱۳ق / ۱۹م بوده است.
🔹 در تأیید این پیشنهاد نخست باید به اصطلاح «یوروك» اشاره كرد كه اولیا چلبی در سخن از ساكنان روم ایلی، در منطقهای نزدیك به بوم پماكها دربارۀ گروهی از ساكنان به كار برده است؛ او در سخن از تركیب قومی این مناطق، در كنار تركها و گاه ارمنیها از گروهی با عنوان یوروك در عرض آنان یاد كرده است (مثلاً نك : ۵ / ۲۹۹-۳۰۰). این واژه از مصدر یورومكِ تركی به معنای راه پیمودن است و در اصطلاح عصر عثمانی به عشایر و قبایل كوچنده اطلاق میشده است (نك : سامی، قاموس تركی، ۱۵۶۰؛ كُجابای، 819). چنین مینماید كه دو اصطلاح یوروك و پماك میتوانند ترجمۀ یكدیگر باشند. در صورت درستی این ارتباط، باید گفت كه واژۀ پماك در قرن ۱۱ق / ۱۷م ــ یعنی روزگار اولیا چلبی ــ هنوز به صورت نامِ خاص درنیامده بوده، و جاافتادن آن به عنوان نام خاص در سدۀ ۱۲ق / ۱۸م یا حتى اوایل سدۀ بعد واقع شده است.
🔹 تأیید دیگر برای اشتقاق پیشنهادی آن است كه در میان اقلیتهای مسلمان منطقۀ جنوب شرق بالكان، ویژگی جابهجا شوندگی ــ دستكم در پیشینۀ تاریخی ــ به گونههای مختلف دیده میشود. در این باره، نخست باید به كولیهای مسلمان در بالكان اشاره كرد كه ویژگی عمومیِ آنان جابهجایی بوده است؛ مصداق دیگر توربشی، یا صربهای مسلمان مقدونیه است كه بازگشت نام آنان به دستفروشان دوره گرد است (نك : ه د، توربشی).
🔹 دربارۀ نام آگاریان، به نظر میرسد این نام گونهای از واژهای باشد كه امروزه به صورتِ گُریانیك [۲۰]در زبان صربوكرواتی برجای مانده است و معنای كوهنشین، یا كوه گرد دارد (برای واژه، نك : دئانویچ، ۱۸۸). شكل كوتاهترِ واژه، یعنی گُریان [۲۱]نیز امروز به عنوان نام شخصی در میان اسلاوهای بالكان رایج است. «آ» در آغاز كلمه، ظاهراً پیشوندِ اتصاف به صفت است كه در پماكی و دیگر زبانهای اسلاوی شناخته شده است ، مانند آژُنِن [۲۲](= متأهل) (كوكاس، npn.).
🔹در تأیید این پیشنهاد باید توجه داشت كه گروه كوچكی از مسلمانان اسلاو زبان كه در بخشی از كوزوو زندگی میكنند، نام «گوران» (جمع: گورانی) برخود دارند. بر اساس گزارشها، این قوم در زبان و نیز آداب و رسوم، شباهتهای بسیاری به پماكها دارند و شاید گروهی از آناناند كه زمانی به كوزوو كوچیدهاند ( مانگالاكُوا، npn.؛ «تار ـ گروه ۱»، پیام ۱۱۷۹ ).
🌀 منبع: دبا (مدخل پماک)
🆔 @OstadPakatchi
#یک_نکته
🌀 پماک (3)
🔹نقش دین و زبان
دربارۀ پماكها دو ویژگی مسلم است، نخست آنكه از نظر دین مسلماناند و دیگر آنكه از نظر زبان به زبانی اسلاوی سخن میگویند. اما اینكه اساساً هویت آنان برپایۀ صورتبندیای مركب از این دو ویژگی تعریف شود و اینكه در این صورتبندی كدام یك از دو ویژگی اولیه تلقی گردند، زمینۀ تفاوتها را پدید آورده است. در زمینۀ نفس این صورت بندی باید توجه داشت كه بهخصوص دربارۀ قومیتهای بالكان، پژوهشگران بر معرفی چند بعدی، با تكیه بر مشخصههایی از دین و زبان تكیه داشتهاند، با وجود اینكه گاه سادهاندیشیِ حاكم بر این طبقهبندیها به نقد كشیده شده است (مثلاً نك : مكارتی، ۵؛ برونباور، npn).
🔹دربارۀ دو نوع صورت بندی، فرهنگنامههای مربوط به اواخر سدۀ ۱۹م بسیار گویا هستند. شمسالدین سامی در قاموس تركی، پماكها را جماعت مسلمانی میداند كه به زبان بلغاری تكلم میكنند (ص ۳۶۴)؛ در حالی كه در دائرةالمعارف بروكهاوس روسی اواخر دورۀ تزاری، آنان بلغارهایی دانسته شدهاند كه پیرو دین محمدند (XXIV / ۴۹۵). در معاهدات بین عثمانی / تركیه و دول مسیحی در اواخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م، چون پیمان برلین (۱۲۹۳ق / ۱۸۷۶م) و پیمان لوزان (۱۳۴۲ق / ۱۹۲۴م) پماكها جدا از مسلمانان دیده نشدهاند (فرید، ۶۸۲، ۶۸۴؛ كتانی، «مسلمانان»، ۱۵۳؛ بالیچ، ۳۶۵).
🔹از آنجا كه در میان قومیتهای غالب در بالكان، شاخص اسلام قومیت ترك، و شاخص زبانی كه بتوان پماكی را بدان متعلق دانست، زبان قوم بلغار بوده است، گفته میشود پماكها با بلغارها در زبان (و حتى گاه نژاد) و با تركها در دین احساس همبستگی داشتهاند و هویت پماكها همواره امری میان این دو بوده است (نك : بل، .(۱۷۰ در برخورد با قومیت بلغار، این احساس وجود دارد كه دین اسلام تنها ممیزۀ مهم پماك نسبت به بلغارهاست (نك : كاراگیانیس، «دربارۀ قومیت»، ۳۴ff.، «مقدمهای»، ۳-۱؛ ولینوف، ۱۸۲ff.) و از همین روست كه در بحث از بلغارها گاه بلغارهای مسلمان در كنار بلغارهای كاتولیك به عنوان دو اقلیت در عرض اكثریت بلغار ارتدُكس مطرح میگردند (مثلا نك : اُلسن، ۱۲۰؛ نیز تودُروا، .(۴۷۱-۵۱۰ گاه از سوی پماكها بر این نكته تأكید شده است كه آنان بلغار مسلماناند و نه قومی دیگر (استانف، .(npn. شاید گویاترین تعبیر در اینباره آن باشد كه برای پماكها، پماك یعنی مسلمان، و برای بلغارها، پماك به معنیِ قومی خاص است (اگبرت، .(۴۱۱
🔹برپایۀ گزارشهای رسیده از اوایل سدۀ ۲۰ و ۲۱م، پماكها بیشتر در مجامع بسته، از زبان خود استفاده میكنند و به عنوان تابعی از همین ویژگی، اصرار بر تكلم به این زبان بیشتر از جانب مردان بوده است (نك : «گزارش كمیسیون»، ۱۵۵؛ «پماك»، بند .(۳-۷ به هر روی، گفته میشود: تحت تأثیر وسایط ارتباط جمعی و آموزش مدارس، زبان بلغارهای مسلمان كه در بلغارستان زندگی میكنند، روی به سوی یكسانی با بلغاری رسمی نهاده است (تسیبیریدو، npn.)؛ در حالی كه كوشش میشود زبان پماكهای یونان فاصلههای خود را از بلغاری رسمی حفظ كند. باید توجه داشت كه یكسانیِ یاد شده در بلغارستان نیز ممكن است به همان اندازه كه دربارۀ مسلمانان شمال بلغارستان صادق است، دربارۀ پماكهای رودوپ صادق نباشد.
🌀 منبع: دبا (مدخل پماک)
🆔 @OstadPakatchi
#اطلاع_رسانی
💠 گروه ارتباطات و رسانه، دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات برگزار میکند.
🔹 موضوع: جایگاه کشورهای اسلامی در یونسکو
🔹 سخنران: دکتر احمد پاکتچی
🔹 زمان: یکشنبه ١٨ اردیبهشت ماه ١۴٠١ - از ساعت ١١ تا ١٣
🌀 لینک ورود به نشست:
https://vc.isu.ac.ir/ch/4001-561205101
🆔 @OstadPakatchi
#یک_نکته
🌀 پماک (4)
🔹اسلام و آموزش دینی
دربارۀ دین پماكها در پیش از اسلام، اطلاعات روشنی در دست نیست. میدانیم كه مناطق صعب العبورِ بلغارستان مركز اصلیِ دعوت مسیحیت بوگومیل بوده است (گیوزلف، ۷)؛ از این رو، دور نیست كه پماكها نیز پیش از پذیرش اسلام، نه مسیحیِ ارتدكس، كه بوگومیل بوده باشند. میدانیم كه بوگومیلهای بالكان ــ هم به دلیلِ نزدیكی در برخی آموزهها و هم به سبب فشاری كه برای كاتولیك كردن آنان وجود داشت ــ در پذیرش اسلام پیشگام بودهاند (مثلاً نك : آرنولد، ۱۹۹؛ هانجیچ، .(۴۱ این احتمال، پاسخِ پرسشِ محققانی است كه با مبنا نهادنِ اجباری بودنِ اسلام پماكها، از میزان پایبندی آنان به اسلام دچار شگفتی شدهاند (مثلاً نك : «گزارش كمیسیون»، ۷۷).
🔹در حالی كه برخی همچنان بر این امر پای میفشارند كه اسلام با ورود عثمانیان به این منطقه آمده است (مثلاً بل، ۱۷۰)، اما اكنون شواهدی وجود دارد كه بر پایۀ آنها میتوان پذیرفت اسلام پیش از ورود عثمانیان به این منطقه راه یافته بوده، و پماكها را به خوبی جذب كرده بوده است. چنین مینماید كه طریقتهای صوفیه، به خصوص بكتاشیه در گسترش دادنِ اسلام در میان پماكها نقش پیشگام را ایفا كردهاند (مثلاً نك : امینوف، «اقلیت»، ۲۶؛ كنستانتینف، «راهبردها»، ۳۸-۳۷؛ مانگالاكوا، npn.؛ بالیچ، 363-361؛ ایلیف، 5-1؛ ولینوف، 39ff.).
🔹گفته شده است كه پماكها با وجود قرنها پذیرش اسلام، هنوز برخی از رسوم گذشتۀ مسیحی را نگاه داشتهاند(«گزارش كمیسیون»، همانجا) و به عنوان نمونه، به طور مبهم از برخی آیینهای مردمی یاد شده كه در آنها پماكها ارتباط خود را با جشنهای آیینیِ كلیسای پراوسلاو (ارتدُكس اسلاوی) حفظ كردهاند (پلوتنیكُوا، ۳۱). همچنین گفته شده كه درخواستِ آنان از خداوند برای محافظتشان در برابر نیروهای ناپاك از ویژگیهای پیش از اسلامی آنان است (همانجا). از دیگر موارد، رواج برخی افسانههای دینی پیش از مسیحی، مانند افسانۀ «كُلیاد» میان پماكهاست (نوسُوْسكی، فصل ۶، بند .(۱ آنچه در منابع غربی دربارۀ پایبندی پماكها به تك همسری آمده، و گونهای دور شدن از آموزههای اسلامی تلقی گشته (مثلاً «گزارشكمیسیون»، ۱۵۵؛ EI۲) امری آشنا در میان بسیاری از ملل مسلمان است. به هر روی، پایبندی پماكها به اسلام در طولِ چند سده، برای ناظران خارجی جالب توجه بوده است (مثلاً «گزارش كمیسیون»، .(۷۷
🔹مسلمانان بلغارستان دارای مراكز فرهنگی نهادینه شده و فعالی بودهاند كه در بومی سازی و ژرفابخشی به فرهنگ اسلامی در منطقه بسیار كارآمد بوده است. از قدیمترین مراكز فرهنگی مسلمانان بلغار، مدارس عالی است كه توسط محمدپاشا، صدراعظم عثمانی در اواسط سدۀ ۹ق / ۱۵م در صوفیه، و توسط ابراهیم پاشا در نیمۀ اخیر سدۀ ۱۰ق / ۱۶م در رازگراد تأسیس شده است. این مدارس از نظم آموزشی ویژهای برخوردار بوده است و شماری از عالمانِ بنام دورۀ عثمانی چون محییالدین ابن نجار، مولی محمدبزن زاده و مولی احمد حسام زاده در آنها تدریس كردهاند (نك : علی بن بالی، ۳۹۴، ۴۸۲؛ عطایی، ۲۳۴، ۶۶۷، جم ).
🔹مدارس عالی دیگری نیز در شمال بلغارستان وجود داشته است؛ از جمله مدرسۀ سیاوش پاشا كه ظاهراً در اواخر قرن ۱۱ق / ۱۷م تأسیس شده، و دست كم تا اواخر قرن ۱۲ق / ۱۸م همچنان فعال بوده است (نك : درویش، ۱ / ۲۵۹؛ قس: سامی، قاموس الاعلام، ۴ / ۲۷۱۸). مدرسهای نیز در پلون وجود داشته كه از استادان آن مولی محمد محییالدین كوچك شناخته شده است (عطایی، ۱۲۰).
مسلمانان بلغارستان دارای كتابخانههای مهمی نیز بودهاند. در این میان، نخست باید از «كتابخانۀ پاسبان اوغلو» (پازواند اوغلو) در ویدین یاد كرد كه در نیمۀ اخیر سدۀ ۱۲ق / ۱۸م تأسیس شده، و در طول سدۀ ۱۳ق / ۱۹م به فعالیت خود ادامه داده است (نك : كِندرُوا، ۱۳۰, ۶۳, ۲۳۲، نیز جم ؛ سامی، همان، ۲ / ۱۴۶۷). كتابخانۀ دیگری نیز در شهر ساموكوف (صمافو) وجود داشته كه در سدۀ ۱۳ق / ۱۹م فعال بوده، و بعدها بخش مهمی از كتابهای هر دو به كتابخانۀ ملی صوفیه انتقال یافته است (نك : كندروا، ۷, ۸، نیز جم ؛ پیرسن،۱۹۷-۱۹۹).
🔹گفتنی است كه ساموكوف یكی از مراكز استنساخ كتب اسلامی در بلغارستان نیز بوده (مثلاً نك : كندروا، ۱۶، جم )، و برای حمایت از خوانش كتب اسلامی در این شهر، برخی كتابها برای خوانده شدن تنها در ساموكوف وقف شده است (مثلاً نك : همو، ۸۷). كتابخانههای دیگری نیز در پلودیف، وارنا، شومن، ولیكو تارنوو، ویدین و وراتسا وجود داشته كه تا سدۀ ۱۴ق / ۲۰م محفوظ مانده است (پیرسن، ۱۹۸).
🔹در سدههای ۱۰-۱۲ق / ۱۶- ۱۸م، اطلاعات گستردهای دربارۀ قاضیان و مفتیانی در دست است كه از سوی دولت مركزی عثمانی به مراكز اصلی بلغارستان چون صوفیه، پلون، رازگراد و لوچ فرستاده میشدهاند و به طبع افزون بر فعالیتهای رسمی، به امر آموزش و تعلیم نیز میپرداختهاند (نك : طاشكوپریزاده، ۱۸۹؛ عطایی، ۱۷، ۳۵، ۲۴۴، جم ؛ شیخی، ۱ / ۴، ۳۴۱، ۴۵۴، ۴۹۷، ۲ / ۱۹۵، جم ؛ كندروا، .(۳۱۴ از عالمانِ بومیِ برخاسته از جمعیت مسلمان بلغارستان، میتوان اینان را نام برد: مولی رمضانناظرزاده اهل صوفیه (د ۹۸۴ق / ۱۵۷۶م) (علی بن بالی، ۴۸۶؛ ابن عماد، ۴ / ۴۰۲)، مولی عبدالله ابریز اهل شدمن (د ۱۰۷۱ق / ۱۶۶۱م) (شیخی، ۱ / ۲۷۷)، مولی ابراهیم افندی اهل صوفیه (د ۱۰۸۱ق / ۱۶۷۰م) (همو، ۱ / ۳۷۲، جم )، احمدنظیف صماقوی اهل ساماكوف كه مدتی قضای طرابلس لیبی را برعهده داشته است (كندروا، ۱۸۷)، نیازی رومی اهل مؤمن (د ح ۱۲۷۵ق / ۱۸۵۹م) (بغدادی، هدیه، ۱ / ۲۲۳)، سلیمان دری منجم اهل شومن (د ح ۱۲۷۷ق / ۱۸۶۰م) (همان، ۱ / ۴۰۸) و احمد جودت پاشا وزیر و دانشمند اهل لوچ (د ۱۳۱۲ق / ۱۸۹۴م) (سركیس، ۱ / ۷۲۰؛ زركلی، ۱ / ۱۰۸).
🔹دربارۀ منطقۀ رودوپ نیز، اولیا چلبی كه در سدۀ ۱۱ق / ۱۷م از بخشهای مختلف آن منطقه دیدن كرده، در مراكز مدنی چون پِتْریچ، مِلْنیك و وِتْرِن از وجود مساجد، مدارس عمومی و حتى مدارس علوم دینی یاد كرده است (۸ / ۷۵۹-۷۷۳). در گزارشهای پراكنده، اما همسو تأیید میشود كه تا اواسط سدۀ ۲۰م، آموزش زبان عربی و زبان فارسی و نیز آموزشهای عمومی و تخصصی دینی چون قرائت قرآن، حدیث، تفسیر، فقه و عقاید در منطقه رایج و پر رونق بوده است (شیشكوف، ۷۰, ۱۷۵؛ سركیس، همانجا؛ درویش، عزالدین، كندروا، سراسر هر ۳ اثر). افزون بر گزارشهای مربوط به آموزش زبان فارسی، وجودِ شاعرانی كه به فارسی شعر میسرودهاند، و علاقۀ گستردهای كه به زبان و ادبیات فارسی در مراكز فرهنگی بلغارستان وجود داشته است (نك : آزادی، سراسر اثر؛ برای نسخ فارسی در كتابخانههای بلغارستان، نك : پیرسن، ۱۹۹-۱۹۸)، یادداشتهای موجود بر برخی از نسخ خطی، نشان از آن دارد كه ارتباطی مستمر میان حوزههای فرهنگی ایران و بلغارستان وجود داشته، و نسخی كتابت شده توسط دانشوران ایرانی در سدۀ ۱۱ و ۱۲ق / ۱۷ و ۱۸م، به بلغارستان برده شده است (نك : درویش، ۲ / ۸، ۱۲۹).
🔹وصفی كه در ۱۲۹۵ق / ۱۸۷۸م دربارۀ وضعیتِ اسلام در بلغارستان از زبان مدحت پاشا منتشر شده، به روشنی حكایت از آن دارد كه اسلام ریشۀ عمیقی در بلغارستان داشته است. وی میكوشد تا نشان دهد بلغارهای مسلمان نه مهاجرانی از سرزمینهای دیگر، كه پذیرندگان اسلام از میان اسلاوها و از خویشاوندان نزدیك بلغارهای مسیحی ـ مانده بودهاند (نك : نوریس، تكمله، ۱۸). در گزارشها، همچنین به رونق مساجد، حضور امامهای جماعت، مؤذنها و نیز به مدارس اسلامی اشاره شده است (شیشكوف، همانجا). در ۱۳۳۵-۱۳۴۴ش / ۱۹۵۶-۱۹۶۵م، نهادهای اسلامیِ پماكها تعطیل شد و تعلیمات و آیینهای دینی با محدودیت روبهرو گشت (هادن، .(۱۷۱
🌀 منبع: دبا (مدخل پماک)
🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فایل_تصویری
🔹 اولین همایش بینالمللی مطالعات میانرشتهای قرآن
🔹 ارائه دهنده:آقای دکتر احمد پاکتچی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔹 موضوع: نسبت معنا و مفهوم و نقش آن در مطالعات میانرشتهای قرآن کریم
🔹 زمان: پنج شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰
🆔 @OstadPakatchi