eitaa logo
اندیشه حکیمانه
298 دنبال‌کننده
795 عکس
339 ویدیو
1 فایل
بیان نظرات و اندیشه‌های علمی حِکمی استاد سید علی طباطبایی دام عزه العالی 🔰فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/ostadtabatabai/315 ✍🏻وبلاگ دروس: 📚 http://ostadtabatabai.blogfa.com روبیکا: https://rubika.ir/ostadtabatabai 🤝جهت ارتباط: @saeed676
مشاهده در ایتا
دانلود
در رحمهما‌الله آمده است: دروغ و کذب را چه در گفتار و چه در خیال کنار بگذارید تا ملکۀ صداقت در جان­تان شکل گیرد و خواب­‌های خوش و رویاهای صادق نصیب‌تان گردد. لذت‌ها را در جهت اصلاح طبیعت و ابقاء شخص و نوع بکار گیرید، و نوشیدنی‌ها را با هوس و شهوت ننوشید بلکه برای بهبودی و مداوا بنوشید. (استاد سید علی طباطبایی، ، نامه ابن سینا به ابوسعید ابوالخیر، صفحه ۲۱۱) 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 اندیشه حکیمانه: 🇮🇷 http://eitaa.com/ostadtabatabai وبلاگ دروس: 🌐http://ostadtabatabai.blogfa.com/
امام باقر سلام الله علیه فرمود: اگر سوگند یاد کنم اسم اعظم خدا در این دعا پنهان است، سوگند درست است، پس هرگاه دعا کردید در دعا کوشش کنید که این دعا از علوم پنهانی و از اسرار غیبی است، پس آن را پنهان کنید مگر از اهلش. و منافقین و تکذیب کنندگان و انکار کنندگان از اهل این دعا نیستند، و این دعا، دعای مباهله است. این که وجود مبارک باقرعلوم انبیا و مرسلین علیهم السلام فرمود: "این دعا از اسرار و علوم غیبی است"؛ پس معلوم می‌شود که معارف بلند آن در اندیشه عمومی نمی‌گنجد، نیل به حقایق و اسرار آن، تلطیف سرّ و طهارت ضمیر و صفای باطن می‌خواهد.  بر فراز راست هر تن چیر نیست  طعمه هر مرغکی انجیر نیست  چه این که آن حضرت دستور فرمودند که این دعا در دسترس هر بی سروپای قرار نگیرد، این گنجینه غیبی باید در اختیار اهلش باشد. آن که سحر ندارد از خود خبر ندارد، آن که اهل سحر است قدر این گوهر را می‌شناسد. پُر دلی باید که بار غم کشد  رَخش می‌باید تن رستم کشد   🌸 اندیشه حکیمانه
🤲🏻 اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْئَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَكُلُّ بَهَائِكَ بَهِىّ، اللهُمَّ إِنِّي أَسْتَلْكَ بِبَهَائِكَ كُلِّه. خداوندا! درخشندگی و نورانی‌ترین مراتب انوارت را خواستارم، در حالی که تمام مراتب آن نورانی و تمام درخشندگی‌هایت نورافشان است، خدایا! درخواست می‌کنم بحق تمام مراتب انوارت. ✅ «بهاء» یعنی درخشندگیِ قائم به شخص، در مقابل کدرت. در مفهوم بهاء، درخشش بر غیر اعتبار نشده است، آن طوری که در مفهوم نور، مُظهِر غیر بودن نیز معتبر است، نه این که در مفهوم بهاء، عدم درخشش بر غیر اعتبار شده باشد. سه واژه و مفهوم «بهاء»، «ضیاء» و «نور» در اوصاف الهی مطرح است؛ «بهاء» آن اعلا مراتب ظهور حق تعالی است، نور مقابل ظلمت است و ضیاء مقابل نور قرار می‌گیرد. نور به نسبت ضیاء، ظلمت است و ضیاء به نسبت بهاء، ظلمت است. لذا گفته می‌شود نور قمر و ضیاء شمس، دیگر نمی‌گویند بهاء قمر یا بهاء شمس، واژه بهاء به غیر حق سبحانه و تعالی نسبت داده نمی‌شود. پس «بهیّ» اسم برای ذات اقدس اله است به اعتبار آن که صادر اوّل او، نور کلّ شیء است. 🌸 اندیشه حکیمانه
اهل معرفت می‌گویند: بهاء همان حُسن است و حُسن همان وجود است، پس تمام خیر و بهاء و حُسن و سناء از برکات وجود و از اظلال اوست و نیز تمام وجود، حُسن و بهاء و نور و ضیاء است، هر کجا وجود اقوی باشد بهاء نیز اتمّ و ابهی است. مرحوم محقق داماد در «تقدیسات» می‌گوید: «و هو كلّ الوجود وكلّه الوجود، وكلّ البهاء والكمال وكلّه البهاء والكمال وما سواه على الاطلاق لمعات نوره و رشحات وجوده و ظلال ذاته»؛ ذات اقدس اله، كلّ وجود است. و وجود، هرچه هست از آن اوست، و او کل بهاء و کمال است، و هرچه بهاء و کمال است از آن اوست. ما سوای او پرتو نور او و تراوش وجود او و سایهٔ ذات اقدس اویند. نظیر این کلام در مقام توحید، عبارت عرشی مرحوم محقق طوسی است در ابتدای «آغاز و انجام»: «سپاس آفریدگاری را که آغاز همه از اوست و انجام همه بدوست، بلکه خود همه اوست». 🌸 اندیشه حکیمانه
انسان سالک ساعی و عارف داعی وقتی در مسیر فعلیت انسانی خود که همان مقام خلیفة اللهی است، اوصاف حق تعالی را مسألت می‌کند، یک جهش روحی و اوج معنوی برای او پدید می‌آید که فهم مفهومی آن نوعی گپ زدن است و درک شهودی آن مخصوص اولیای کُمَّل است، ابتدا درخواست عالی ترین مراتب بهاء و درخشش را دارد، بعد به این اوج می‌رسد که تمام مراتب بهاء، عالی است. بیان مطلب ... . 🌸 اندیشه حکیمانه
بیان مطلب آن است که دعای انسان سالک الی الله تابع مشاهدات عرفانی اوست. سالک ساعی وقتی مقام واحدیت را مشاهده کرد که مقام تفصیل اسما است و حق تعالی در این مقام با تجلیات اسمائی و صفاتی بر او تجلّی نمود، در این مقام بعضی از اسما را محیط و بعضی دیگر را محاط، و برخی از آنها را شریف و برخی دیگر را اشرف مشاهده می‌کند، در این حال است که با زبانی متناسب آن نشئه از خدای سبحان درخواست می‌کند و با دعایی لایق آن مقام دعا می‌کند، مسألت پُربهاترین و زیباترین صفات و شریفترین و کاملترین آیات را دارد. پس این دعا از لسان حالش به زبان قالش و از باطنش به گفتارش سرایت می‌کند و می‌گوید:«اَللَّـهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ مِنْ بَهآئِكَ بِاَبْهاهُ»، «اَللَّـهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِاَجْمَلِهِ» و … . اما وقتی انسان سالک داعی از مشاهده مقام واحدیت به مشاهده مقام احدیت نایل شد، مقام احدیتی که مقام جمع است و همۀ تعینات و کثرات در آن مستهلک و فانی هستند، و مالکیت مطلق در آن مقام متجلی است، «لِمَن الْمُلْكُ الْيَوْمَ للهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ». انسان سالک با مشاهده این مقام در هیمان و دهشت قرار می‌گیرد، مقامی که نه خَلقی وجود دارد نه امری، نه اسمی و نه رسمی، وقتی حالت شهود در او متمکن شد و استقامت و استقرار یافت، مشاهده می‌کند که صفاتی را که در مقام اوّل می‌دید که بعضی از آن صفات زیبا و بعضی زیباتر، بعضی کامل و بعضی کامل تر بود، و همه از تجلیات ذات احدی محض و انوار جمال نور حقیقی مجرد بود، در این مقام افضلیت و اشرفیتی نمی‌بیند، بلکه همه را ابها، اجمل، و انور مشاهده می‌کند، پس می‌گوید: «وَكُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ»، «وَكُلُّ جَمَالِكَ جَميلٌ». 🌸 اندیشه حکیمانه
عارف جليل القدر مرحوم میرزا جواد آقا تبریزی در کتاب شریف اسرار الصلوة، در ذیل این حدیث نورانی از کشاف حقایق، قرآن ناطق حضرت امام جعفر صادق سلام الله علیه در تفسیر«بسم الله» که فرمود: «الباءُ بَهاءُ اللهِ وَالسِّينُ سَنَاءُ اللهِ وَالمِيمُ مَجْدُ الله»، می فرماید: از این روایات و دیگر روایات که در ابواب مختلف رسیده است معلوم می‌شود که عالم حروف، خود عالمی است در مقابل همۀ عوالم و ترتیب آن عالم نیز با ترتیب حروف مطابق است. پس «الف» گویی بر واجب الوجود دلالت دارد، و «باء» به مخلوق اول که عقل اوّل و نور اوّل است که بعینه نور پیغمبر ما صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است و از این روست که از آن حضرت به "بهاء الله" تعبیر شده است؛ زیرا بهاء به معنای زیبایی و جمال است و مخلوق ، نخستین عبارت است از ظهور جمال حق، بلکه اگر در معنای بهاء دقت بیشتری بشود، معلوم گردد که بهاء عبارت است از نور با هیبت و وقار، و این معنی مساوی است با معنایی که جامع میان جمال و جلال باشد. 🌸 اندیشه حکیمانه
جمال السالكين و سيد الحکماء امام خمینی رحمه الله نیز در شرح دعای سحر به این نکته حِکمی اشاره نموده است که: ذات اقدس اله حقیقت بهاء و درخشندگی است بدون آن که شائبه ظلمتی در او باشد و کمال محض است بی آنکه غبار نقصی در او تصور شود و روشنایی صرف است بی آنکه آمیخته به کدورتی باشد؛ زیرا او حقیقت هستی است بدون عدم، و انيّت محض است بدون ماهیت، و جهان هستی به آن اعتبار که وابسته به اوست و عین ربط است و سایه و ظلّ آن حقیقت است، بهاء و نور و اشراق و ظهور اوست. ولی به اعتبار خودش بدون انتساب به او، هلاکت و تاریکی و وحشت و نفرت است. 🌸 اندیشه حکیمانه
اما جمله پایانی دعا: «اللَّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ». این اشاره به مقام تضرع انسان داعی به سوی خدای سبحان و توسل به بهاء الهی است؛ زیرا انسان بعد از شهود بهاء و درک عظمت آن و نیل به مقام توحیدی این اسم و وصف الهی و درخواست آن، تا خود بشود مظهر و آیینه بهاء الهی، سزاوار است به جمیع مراتب و درجات بهاء متوسل گردد، تا استجابت دعا را تصریح نماید. 🌸 اندیشه حکیمانه
زیارت جامعه کبیره که جامع‌ترین دستورالعمل حضور در محضر مشاهد مشرفه ذوات قدسی معصومین علیهم السلام می‌باشد و از ناحیه مقدس هادی آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برای هدایت امّت خاتم صادر شده است،  این تراث عرشی حقیقتاً منشور امام شناسی و عالی‌ترین بیان در توصیف سیره قدّیسان عالم قدس و کامل‌ترین سخن در تبیین احوال اسوه‌های فضیلت و انسانیت است. هر یک از فقرات این زیارت نورانی جلوه‌ای از خصال قدسی امامان معصوم می‌باشد. ، ص۱۳۹ 💠 اندیشه حکیمانه
🤲🏻 «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْئلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِاَجْمَلِهِ وَكُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ، اللهُمْ إِنِّي اَسْئَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ، اللّهُمَّ إِنِّي أَسْئَلُكَ مِنْ جَلالِكَ بِأَجَلِّهِ وَكُلُّ جَلالِكَ جَليلُ، اَللّهُمَّ إِنِّي أَسْئَلُكَ بِجَلالِكَ كُلِّهِ». 🤲🏻 خداوندا! نیکوترین مراتب جمالت را خواستارم، در حالی که همه مراتب جمالت نیکو است، خدایا! درخواست می‌کنم به حق تمام مراتب جمالت. خداوندا! باشکوه‌ترین و عالی‌ترین مراتب جلالت را خواستارم، در حالی که همه مراتب جلالت عالی و با شکوه است، خدایا! درخواست می‌کنم به حق تمام مراتب جلالت. 🔹 در بین اسماء الهی آنهایی که دهشت‌آور است، اسماء جلالی است، که انسان خیلی حریم می‌گیرد و آنهایی که می‌کشاند، می‌نماید و می‌رُباید آن اسماء جمالی است. تابلو قرآن کریم، باب ورودی قرآن «بسم الله الرحمن الرحيم» است که رحمان و رحیم از اسماء جمالی حق تعالی است. اسماء جمالی دلالت بر کمالات الهی می‌کنند؛ مانند: علیم، قدیر، سمیع، بصیر و... اما اسماء جلالی دلالت بر غنای حق تعالی از ماسوا و عدم شباهت به شیء از خلق دارند مانند: عزیز، سبوح، جليل و… . 💠 اندیشه حکیمانه
🔹جلال حق تعالى عين جمال اوست، و جمال او عین جلال اوست، و هر دو عین ذات بی همتای اوست، ولکن تعدّد، در عالم اسماء است، پس اسماء جلالی، مظاهر عالم عزّت است و اسماء جمالی، مظاهر عالم عظمت است. و از طرفی چون جمال و جلال، مظاهر گوناگون دارند و جلال حق در جمال وی نهفته، و جمال وی در جلال او مستور است، چیزی که مظهر جلال الهی است به نوبۀ خود واجد جمال حق بوده و چیزی که مظهر جمال خداست به نوبۀ خویش دارای جلال الهی خواهد بود. پرده ندارد جمال، غير صفات جلال نیست بر آن رُخ نقاب، نیست بر آن مغز پوست با همه پنهانیش هست در اعیان عیان با همه بی‌رنگیش در همه زُو، رنگ و بُوست 🔹و گویند: جمال، ظاهر کردن کمال معشوق است، از جهت استغنای از عاشق. و جلال، ظاهر کردن بزرگی معشوق است از جهت نفی غرور عاشق و اثبات بیچارگی او. عارف به جلال حق نگرد، بنالد، محبّ به جمال حق نگرد بنازد. آن یکی می‌نالد از بیم فصال، این یکی می‌نازد به امید وصال. 💠 اندیشه حکیمانه
51.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ غرض از اين همه خواستن‌ها در دعای سحر، خلیفه الهی شدن است. ⁉️ تا کی العفو العفو گفتن‌های ما بخاطر گناه باشد؟ چرا از خداوند مقام عفو نخواهيم که خدایا به ما عفو بده نه اینکه عفو کن... 💠 اندیشه حکیمانه
🔹 باری! هر صفتی که به لطف تعلّق دارد، صفت جمال است و هرچه به قهر متعلق است، صفت جلال است، پس ظهور عالم و نورانیتش و بهائش از جلوه جمال است و مقهوریت او در شعاع نور و سلطنت کبریایی حق از جلوه جلال است و جلال به وسیلهٔ جمال ظاهر شده و جمال به وسیلۀ جلال مختفی است. 🔹 هرچه اُنس و خلوت است در تجلّی جمال است و هرچه دهشت و هیبت است اثر تجلّی جلال است، پس اگر بر قلب انسان سالک داعی با لطف و انس تجلّی شد، متذكّر جمال گردد و آن را خواستار شود و از مقام حال به زبان قال سرایت کند و گوید: «اللَّهُمْ إِنِّي أَسْتَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِاَجْمَلِهِ وَكُلُّ جَمَالِكَ جَميلٌ» و اگر بر قلب سالک به قهر و عظمت و کبریا و سلطنت تجلّی شد، متذکر جلال گردد و آن را مسألت نماید و از پیشگاه حقیقت عالم می‌خواهد که: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْئَلُكَ مِنْ جَلالِكَ بِاَجَلِّهِ وَكُلٌّ جَلالِكَ جَليل». 💠 اندیشه حکیمانه
خداوندا! ای روشنایی بخش خلوت سرای تحیّر، پرده‌های ظلمانی جهل و نادانی‌های دانش‌نما را از مقابله دیدگانم بردار، شاید که چهره واقعی اشیاء را که هر یک آیت مخصوصی از جلال و جمال ابدیت را نشان می‌دهد، ببینم. ، ص۳۴ 💠 اندیشه حکیمانه
باید دانست که انسان هرگاه اسمی از اسماء الله را گرفته و دنبال کند و با آن اسم حشر داشته باشد، ذاکر به آن اسم باشد، آن اسم در تار و پود او عجین بشود، سلطان آن اسم بر او ظاهر می‌شود، تجلیات الهی از جدول آن اسم از مجلای آن اسم در او پیاده می‌شود. حال تا ذات انسان با چه اسمی از اسماء جمالی و جلالی انس داشته باشد و چه اسمی را بخواهد. اگر انسان بتواند قلب خودش را مواظب باشد، به قبض و بسط آن توجه نماید، می‌بیند در هر قبض و بسطی چه اسمی را می‌خواهد در آن حال چه اسمی را طلب می‌کند. اگر در آن حال این اسم را دنبال کند، سلطان آن اسم برای او ظهور می‌کند. برای انسان‌های سالک الی الله آنان که به سوی دوست هجرت کرده‌اند، و به گرد حریم کبریائش در طوافند، احوالی است، و اوقاتی است. برای این سالکان مجذوب، واردات و مشاهدات و خطورات و اتصالاتی است، و از محبوبشان و معشوقشان، تجلیات و ظهورات و الطاف و کرامات و اشارات و جذبات و جذوات است، و هر وقتی و در هر حالی به مناسبت حالشان، حق تعالی برای آنان تجلی می‌کند، گاهی اوّل، تجلّی لطف است، پس تجلّی قهر و گاهی بعکس، و چون لسان قال اولیای الهی تابع لسان حال آنها است، لذا دعاهایشان ترجمان حالات قلبی آنان است؛ زیرا ظاهر، عنوان باطن است.  💠 اندیشه حکیمانه
🔰دربارۀ اختلاف قلوب اولیای الهی به حسب تجلیات ربّانی، حضرات اهل عرفان می‌گویند (دعای سحر امام خمینی رحمه الله، ص۲۸): 🔹قلوب اولیاء الهی و انسان‌های سالک، آیینه تجلیات حق تعالی و محل ظهور اوست. چنان که ذات اقدس اله خطاب به موسای کلیم علیه السّلام فرمود: ای موسی! زمین و آسمانم مرا فرا نمی‌گیرد و لیکن دل بنده مؤمن مرا فراگیر است.  🔹قلب‌های مؤمنان و سالکان به لحاظ تجلّیات و ظهورات حق تعالی، گوناگون است: الف) بعضی از قلب‌ها، عشقی و ذوقی است که خدای سبحان به این گونه قلب‌ها به جمال و بهاء تجلّی می‌کند، این طائفه از اولیاء را خراباتی می‌گویند. 🔹خرابات در اصطلاح عرفانی عبارت است از خراب شدن اوصاف نفسانی و عادات حیوانی و تخریب قوای غضبی و شهوانی و تبدیل اخلاق مذموم حیوانی به کمالات انسانی، و نیز خراباتی آن است که از خودی فراغت یافته و فانی در حقیقت هستی گشته و به کوی نیستی در باخته، عارف شبستری گوید: خراباتی شدن از خود رهایی است  خودی کفرست گر خود پارسایی است خرابات از جهان بی مثالی است  مقام عاشقان لاابالی است  خرابات آشیان مرغ جانست خرابات آستان لامکان است  خراباتی خراب اندر خرابست  که در صحرای او عالم سرابست  خرابات است بی حد و نهایت نه آغازش کسی دیده نه غایت  اگر صد سال در وی می‌شتابی نه خود را و نه کس را بازیابی ✳️ یعنی سالک ناسک، ترک رسوم و عادات و قیود احکام کثرت گفته و از خود رهایی و خلاصی یابد، و کوه انانیت را تخریب کند و به مقام وحدت حقیقی نایل گردد، خرابات که مقام وحدت است، از جهت آن که مرتبت محو و فناء نقوش و اشکال عالم کثرت است از جهان بی مثالی است، و منزه از جمیع صور است، خواه حسی و خواه مثالی و خواه خیالی. خرابات که مقام وحدت است آشیانه مرغ جان انسان سالک است، و از منظر عارفِ خراباتی، ماسوای حق تعالی نمود و ظهور و آیت اوست، هیچ یک بودی ندارد، خراب است و سراب است، و مقام وحدت ذاتی از احاطه حدود و جهات بیرون است. ب) ... 💠 اندیشه حکیمانه
🔹 ب) بعضی از قلب‌های سالکان خوفی است که خدای سبحان بر آن گونه قلب‌ها به جلال و عظمت و کبریاء و هیبت تجلّی می‌فرماید، این طایفه از مؤمنان عارف را مناجاتی می‌گویند. 🔹 ج) و بعضی از قلبها در پرتو نورانیت و جامعیت و وسعت وجودی، هر دو جهت را دارا است که ذات اقدس اله بر آن قلوب عرشی به جمال و جلال و صفات متقابله تجلی می‌فرماید، و بلکه با اسم اعظم جامع، تجلّی می‌کند. این مقام مخصوص وجود مقدس حضرت ختمی صلی الله علیه و اله و اوصیای معصوم اوست. ذوات قدسی معصومین سلام الله علیهم که جامع جمیع صفات کمالیه کلمات وجودی می‌باشند و به همین جهت خلیفة الله‌اند و خلافت بر همه مکونات از آن آنان است. امامان معصوم و انسان‌های کامل که حامل عرش الهی‌اند، جانشان عرش است، سِرّشان وعای معارف قرآن کریم است. این ذوات قدسی، حقایق نظام هستی را به یکبارگی یافته و ادراک می‌کنند؛ زیرا آنها وسایل معرفت حق تعالی و وسایط ظهور صفات الهی و ارباب انواع مخلوقاتش هستند.  💠 اندیشه حکیمانه
انسان سالک ساعی، بعد از معرفت شهودی به اسماء الهی و آگاهی به جایگاه انسان در نظام آفرینش، و نیل به مقام توحید در ذات و صفات و افعال، از خدای سبحان جمال و جلال را مسألت می‌کند تا بشود مظهر و مرآت جمال و جلال الهی، و چون در سیر و سلوک انسانی هدف، نیل به آرمان‌های متعالی است، نه قناعت کردن به حد وسط، لذا در درخواست جمال، نیکوترین مراتب جمال را، و درخواستن جلال با شکوه‌ترین و عالی‌ترین مراتب جلال را می‌خواهد: «اللَّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِاَجْمَلِهِ»، «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْئَلُكَ مِنْ جَلالِكَ باَجَلّهِ». و وقتی به اوج عرفانی نایل گشت مشاهده می‌کند که تمام مراتب جمال، نیکو و تمام مراحل جلال، با شکوه و عالی است «وَكُلُّ جَمَالِكَ جَميلٌ»، «وَكُلُّ جَلالِكَ جلیل». و سرانجام در مقام تضرع  متوسل به تمام مراتب جمال و جلال الهی می‌شود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْئَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ»، «اللَّهُمَّ إنّي اَسْئَلُكَ بِجَلالِكَ كُلِّهِ». 💠 اندیشه حکیمانه
🔹 اگر انسان می‌خواهد در امتداد زندگانی خویش لحظاتی را از جدی‌ترین هیجانات روانی بهره‌مند شود، باید دقایقی روح خود را به نیایش با خالق بی‌همتا وادار کند. 🔹 نیایش: آن حالت روحانی بسیار شگرف است، که میان انسان و خدای سبحان، رابطه و جذبه برقرار می‌سازد. 💠 اندیشه حکیمانه
🤲🏻 «اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْئَلْكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِها وَكُلُّ عَظَمَتِكَ عَظيمَةٌ، اللهم إِنِّي أَسْئَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّها»؛ خداوندا! بزرگترین مراتب عظمتت را خواستارم، در حالی که همه مراتب عظمتت بزرگ است، خدایا! درخواست می‌کنم بحق تمام مراتب عظمتت. 🔹 "عظیم" اسمی از اسماءِ صفات الهی است، و صفت این اسم "عظمت" است. "عظمت" به معنای کبریایی است و در جایی عظمت استعمال می‌شود که صفات عالی داشته باشد. اگر چیزی از نظر معنا بزرگ باشد، به او "عظیم" می‌گویند، و اگر از نظر ظاهری و سعه وجودی بزرگ باشد به او "کبیر" گفته می‌شود.  🔹خدای سبحان از نظر ذات عظیم است؛ زیرا ذات اقدس الهى مستجمع جميع صفات کمالیه است... 💠 اندیشه حکیمانه
🔹خدای سبحان از نظر ذات عظیم است؛ زیرا ذات اقدس الهى مستجمع جميع صفات کمالیه است. و از نظر صفات هم عظیم است؛ زیرا هر جمال و جلالی در سراسر جهان، مظهر صفات جمال و جلال اوست. و از نظر فعل نیز عظیم است؛ زیرا سراسر عالم با تمام نظم و اسرار شگفت‌انگیزش، صنع بی‌بدیل اوست. پس خدای سبحان عظیم است از حيث ذات و عظیم است از حیث صفت و عظیم است از حیث فعل، و از عظمت فعل الهی معلوم می‌شود عظمتِ آن اسمی که مربی چنان فعل عظیمی است؛ زیرا ظهور عظمت فاعل به عظمت فعل اوست و همه موجودات از آسمان‌های عوالم عقول و ارواح گرفته تا زمین‌هایی که مسکن اجساد و ارواح است همگی از نشانه‌های عظموت الهی است که همه چیز را فرا گرفته است، «وَ بعظَمَتِكَ الَتى مَلأَتْ كُلَّ شَيءٍ»؛ و به عظمتت آن چنان عظمتی که سراسر عالم را پر کرده است. 💠 اندیشه حکیمانه
🔹عظمت از صفات جلال است، هر صفت جلال را جمالی است و اگر این جهت نبود و لطف و رحمت در عظمت و قهر مختفی نبود، دل هیچ سالکی را طاقت مشاهده قهر و عظمت نبود و دیده هیچ عارفی تاب نگاه آن را نداشت. 🔹باری! هیچ یک از موجودات نظام هستی را طاقت آن نیست که نور عظمت و جلال حق تعالی را مشاهده کند، و نظاره‌گر حضرت کبریایی شود. و اگر خدای عظیم به نور عظمت و هیبت بر آنها تجلّی فرماید، ارکان همه در نور عظمت و قهر الهی متزلزل خواهد شد. و روزی که نور عظمت حق تجلّی کند، همه موجودات در تابش نور عظمت او مستهلک خواهند شد و آن روز، روز رجوع تام و روز بروز احدیت و مالکیت مطلقه است «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ».  💠 اندیشه حکیمانه
🔹«لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ». ملک و ملکوت و دنیا و آخرت از آن اوست. او سرپرست مطلق، فرمانروای بی‌منازع و مالک بی مشارک دنیا و آخرت است. این حقیقت هم اکنون ثابت است، ولی در جهان آخرت روشن می‌شود، مالکیت مطلق او در آن روز ظهور می‌کند. 🔹قاهریت خدای سبحان همان تجلّی عظمت اوست، قهر که از صفات ثبوتی خداست قهر ممدوح و همان نورانیت کامل و محیط و مشرف بر همه چیز است، قهر الهی به معنای احاطه نوری است که همه اشیا را در بر می‌گیرد؛ یعنی خدا محیط بر جمیع اشیاست.  🔹همه اشیا تحت نورانیت و عظموت او قرار دارند، ظهور این نور برای همگان در دنیا ضعیف است، اما در قیامت روشن می‌شود. 💠 اندیشه حکیمانه
🔹از آنجایی که خلیفه باید متصف به صفات مستخلف عنه باشد، انسان سالک الی الله در سیر و سلوک و در تعالی و ارتقای وجودی، عظمت الهی را مسألت می‌کند تا آیینه و مظهر عظمت خدای متعال بشود، و در عین حال عالی‌ترین مرتبه عظمت را خواستار است. 🔹آنگاه در اوج مقام توحیدی، متنبه می‌گردد که تمام مراتب عظمت، بزرگ است. و سرانجام برای استجابت دعا، به تمام مراتب عظمت الهی متوسل می‌شود. 💠 اندیشه حکیمانه