eitaa logo
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
245 دنبال‌کننده
460 عکس
310 ویدیو
6 فایل
با عطر اسپرسو و بوی کاه پذیراتون هستم. ☕📜 ریوجی می‌شنود‌: https://daigo.ir/secret/2399342596 طنین هجویات روزانه + پاسخ پرسش هاتون: https://eitaa.com/storerome
مشاهده در ایتا
دانلود
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو ک
و یک بیت جا افتاده‌ی محشر داره این غزل در انتها به این شرح که: منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را:)))
-@worsethandie.mp3
4.2M
𝘎𝘰𝘥 𝘬𝘯𝘰𝘸𝘴 𝘸𝘩𝘢𝘵 𝘪𝘴 𝘩𝘪𝘥𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯 𝘵𝘩𝘪𝘴 𝘸𝘰𝘳𝘭𝘥 𝘰𝘧 𝘭𝘪𝘵𝘵𝘭𝘦 𝘤𝘰𝘯𝘴𝘦𝘲𝘶𝘦𝘯𝘤𝘦 𝘉𝘦𝘩𝘪𝘯𝘥 𝘵𝘩𝘦 𝘵𝘦𝘢𝘳𝘴, 𝘪𝘯𝘴𝘪𝘥𝘦 𝘵𝘩𝘦 𝘭𝘪𝘦𝘴 𝘈 𝘵𝘩𝘰𝘶𝘴𝘢𝘯𝘥 𝘴𝘭𝘰𝘸𝘭𝘺 𝘥𝘺𝘪𝘯𝘨 𝘴𝘶𝘯𝘴𝘦𝘵𝘴=)) 𝘎𝘰𝘥 𝘬𝘯𝘰𝘸𝘴 𝘸𝘩𝘢𝘵 𝘪𝘴 𝘩𝘪𝘥𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯 𝘵𝘩𝘰𝘴𝘦 𝘸𝘦𝘢𝘬 𝘢𝘯𝘥 𝘥𝘳𝘶𝘯𝘬𝘦𝘯 𝘩𝘦𝘢𝘳𝘵𝘴... 𝘎𝘶𝘦𝘴𝘴 𝘵𝘩𝘦 𝘭𝘰𝘯𝘦𝘭𝘪𝘯𝘦𝘴𝘴 𝘤𝘢𝘮𝘦 𝘬𝘯𝘰𝘤𝘬𝘪𝘯𝘨!... 𝘕𝘰 𝘰𝘯𝘦 𝘯𝘦𝘦𝘥𝘴 𝘵𝘰 𝘣𝘦 𝘢𝘭𝘰𝘯𝘦 𝘰𝘳 𝘴𝘪𝘯𝘬𝘪𝘯𝘨(: 𝘗𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘩𝘦𝘭𝘱 𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘈𝘯𝘥 𝘪𝘧 𝘺𝘰𝘶'𝘳𝘦 𝘩𝘰𝘮𝘦𝘴𝘪𝘤𝘬, 𝘨𝘪𝘷𝘦 𝘮𝘦 𝘺𝘰𝘶𝘳 𝘩𝘢𝘯𝘥 𝘢𝘯𝘥 𝘐'𝘭𝘭 𝘩𝘰𝘭𝘥 𝘪𝘵((; 𝘗𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘩𝘦𝘭𝘱 𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘕𝘰𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨 𝘸𝘪𝘭𝘭 𝘥𝘳𝘢𝘨 𝘺𝘰𝘶 𝘥𝘰𝘸𝘯 𝘈𝘯𝘥 𝘪𝘧 𝘐 𝘩𝘢𝘥 𝘢 𝘣𝘳𝘢𝘪𝘯 𝘐'𝘥 𝘣𝘦 𝘤𝘰𝘭𝘥 𝘢𝘴 𝘢 𝘴𝘵𝘰𝘯𝘦 𝘢𝘯𝘥 𝘳𝘪𝘤𝘩 𝘢𝘴 𝘵𝘩𝘦 𝘧𝘰𝘰𝘭... 𝘛𝘩𝘢𝘵 𝘵𝘶𝘳𝘯𝘦𝘥, 𝘢𝘭𝘭 𝘵𝘩𝘰𝘴𝘦 𝘨𝘰𝘰𝘥 𝘩𝘦𝘢𝘳𝘵𝘴 𝘢𝘸𝘢𝘺:') 01:37 🤍✨🐚
این فصل را با من بخوان، باقى فسانه‌ست این فصل را بسیار خوانده‌ام، عاشقانه‌ست(((=
همه‌ی ما اسم رو شنیدیم. ، یا ، اما به حد قلیلی از پسر ایشون نام برده و یاد میشه؛ به عکس همه، من ابتدا با قلم پسر اشنا شدم و بعد بواسطه‌ی پسر با قلم پدر مواجه شدم.. دور از ذهن نیست ک با شجاعی پسر هم، از همون عفوان نوجوانی اشنا شدم؛ فلذا اثر پررنگی در ایجاد مسیرهای ذهنی من داشته‌اند. نثر خاص و منحصر بفرد ایشون همگام با بیان مسئله های تکان دهنده که گاها در اطراف خودمون مواجه شدیم و حالا به طور ناگهانی باهاشون دوباره برخورد میکنیم. ایندفعه نه از پدر که از میخواهیم صحبت کنیم؛
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
همه‌ی ما اسم #پدر_عشق_و_پسر رو شنیدیم. #سانتاماریا ، #کرشمه_خسروانی یا #مخالف_بیداد_به_طرز_همایون ،
جناب شجاعی پسر مجموعه داستانی دارند به نام ستاره هایی که خیلی دور نیستند که شامل 12 داستان هستش. 1. نکته‌ی آی کچینگ این مجموعه داستان، وجود رابطه و پیوستگی شخصیت های داستان ها و وجودشون تو داستان ها هست که نوع خاصی از رابطه‌ی بین داستانی رو پدید اورده✓ 2. عطر و بوی معنویت داستان ها که میراث دانش آموختگی پدر هستش، باعث میشه یک بخش بزرگ از قلبتون به دست داستان‌ها ربوده بشه. 3. شیوه‌ی خاص و نحوه‌ی روایت جدید داستان رویای دیدنی، که اولین داستان هستش، برای نشوندن مخاطب پای کتاب تا به اتمامش کفایت میکنه. 4. داستان سوم به شدت منو یاد جناب امیرخانی میندازه چرا که روایت‌ها بهم شباهت داره اندکِ کمی. 5. ویژگی جذاب این مجموعه داستان همونطور که قبلا هم عرض شد، ارتباط بین داستان هاست و حالا نکته‌ی پنهان اینه که شما یکنواختی راوی ندارین، بدین معنی که راوی متغییره؛ هم از لحاظ جنسیت و هم از لحاظ سن و این باعث خسته نشدن و درگیر شدن ذهن مخاطب میشه که بکارگیری لحن های و کی‌ورد های مخصوص هر رنج سنی و جنسیت چقدر موشکافانه و دقیق انتخاب شده. 6. در دو الی سه تا از داستان ها شاهد درگیری های ناگفته و پنهان از نظر نویسندگی هستیم و این هجوم کلمات به خوبی به قلم کشیده شده. 7. ردپای اثر جو جامعه‌‌ی مدرک محور ولی متاسفانه یا خوشبختانه رو غالب داستان ها هستش و میشه از نگاه تحلیل چگونگی تفکر غلط رایج هم که حدودا استارت اوج این جو زدگی هستش، بهش پرداخت و با ذره بین ریشه یابی به سری شناخت‌ها رسید که گفته نشده! 8. کتاب شاید جمعا 12 داستان داشته باشه، اما تقریبا قشرهای مهم جامعه داخلش حضور پررنگ دارند و هرکدوم یک روایت منحصر به فرده خودش، که حالا شیطنت شجاعی باعث ارتباط اون ها با هم، نیز میشه. کتاب کاملی از تصویر کلی جامعه هستش و تفاوت های ذکر شده باعث جان بخشیدن به این امر میشه که شما انگار داری قصه‌ی شهر رو میخونی... کوتاه ولی کامل و با جزئیات که تصاویر رقم خورده به واسطه‌ی کلمات،هیچگاه فراموشتون نشه!.. 9. متاسفانه اثرات ایشون سخت هم پیدا میشه و نشون از گمنام بودنشون هستش... 10. نهایتا، پیچیدگی هایی از این دست که خدمتتون گفتم، حداقل برای من جذابیت داره و منو پای داستان میشونه چون به مثابه‌ی حل مسائل میمونه و از این نظر میٰل مغناطیسی قلم شجاعی پسر به سمت قلم جناب امیرخانی مِیل داره(:
ممنون دَم از سپیده، دَم از صبح‌دم زدی ممنونم از دمیدن خورشید دَم زدی ممنون دم از امید به آینده‌ای بعید -آن روز روسپید که می‌خواستم- زدی=)))) ممنون که مشق‌های شب روزگار را ای صبح در نگاه تو جاری! قلم زدی در کِسوتِ بهار به پاییزم آمدی:» مفهوم فصل‌ها را ممنون به هم زدی ممنونم از تو، از تو که این خاطرات را در متنِ بدترین لحظاتم رقم زدی! از پیش من چه زود، چنان رود رد شدی ممنون که چند ثانیه با من قدم زدی:))
هدایت شده از چامه؛
ما در هیچ سرزمینی زندگی نمی کنیم ما حتی بر کره ی زمین هم زندگی نمی کنیم منزل حقیقی ما قلب کسانی است که دوست شان داریم "جین استن" ` بفرمایید🎍https://eitaa.com/kahandcoffe (کتابخانه خیابان نوزدهم)
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
ما در هیچ سرزمینی زندگی نمی کنیم ما حتی بر کره ی زمین هم زندگی نمی کنیم منزل حقیقی ما قلب کسانی است
جین استن»»»»»»»» پس باید عرض کنم خدمتتون که بانو استن در قلب ما سالیان بسیاری است منزل و سکنا گزیده‌اند! 🙃🙃 بسیار متشکرم بابت این تقدیمی بس منطبق با نظر دل🙏🏻☘✨
هدایت شده از 𝑺𝑻𝒀𝑳𝑬
نویسنده‌ای گمنام ، که مردم تنها داستان‌هایت را می‌خواندند ،لذت می‌بردند و اما تورا نمی‌شناختند ! آن روز داستان جدیدت به مشکل خورده بود ،و ناچار بودی هرچه سریع‌تر رفعش کنی . ولی افسوس که گویی ذهنت را قفل کرده باشند ،چیزی در آن پیدا نمی‌شد! هوای سرد پاییز در کوچه پس کوچه ها می‌وزید و تا استخوانت را به لرزه می‌انداخت ! به ناگه کاغذی کوچک ،دستان باد را رها کرد و مقابل پایت ارام گرفت. کاغذ را برداشتی و نگاهش نمودی! تنها یک جمله بر رویش قابل رؤیت بود؛ [ خواندن برای افرادی که به دنبال بالا رفتن از حد معمول‌اند ،ضروری است!] گویی ذهنت آرام شده است ، راهت را کج کردی به سمت کتابخانه‌ی شهر! باید این را بگویم ،که داستانت پس از مدتی منتشر شد ،و به حدی رسید طرفدارانش را هیچ‌گاه نتوانستی بشماری! From me:@Street_Stockholm For you:@kahandcoffe
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
نویسنده‌ای گمنام ، که مردم تنها داستان‌هایت را می‌خواندند ،لذت می‌بردند و اما تورا نمی‌شناختند !
حقیقتا وقتی مطالعه کردم متن تقدیمی‌تون رو بسیار بسیار مشعوف شده و لذت بردم!! از انتخاب چنین جمله‌ی عالی که یافتنش نزدیک به خودم دور از ذهن نیست، یک دنیای بینهایت سپاسگزارم🙏🏻🪴✨ جدا تو این کم‌خوابی‌ها و فشار کاری خیلی خستگیمو در کرد. 🍂🍪🧋
Yanni-Prelude-Nostalgia.mp3
9.25M
At the first place, It's the first song i recall from my childhood... It actuall streams during my whole life'til now and goes on(: This takes me down into itself and makes me sunk...Like I'm stick in the world behind the song, and there's no way to scape... In spite of i personally don't want to abandon ((; 03:03 03:18 04:27 05:23 07:12 08:04 08:08 08:12 08:41
در قمار خودم برنده شدم تو بیا هی مرا ببازان پس بی تو یک خانه‌ی پر از ابرم تو بیا هی مرا بباران پس یک‌باره حمله کن و بنه بوسه بر ورق دل دل نکن، بنه که ببازم در این قمار
هدایت شده از My soul '-'
4_5922717174849343667.mp3
3.4M
_تقدیم به_ @kahandcoffe
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
_تقدیم به_ @kahandcoffe
ای وای ای وای🥲🥲🥲🥲🥲 تشکرااات!! واقعا بهش نیاز داشتم چقدر به جا و گوش نواز بود🤌🏽🤌🏽🤌🏽 خیلی دمتون گرم🍃✨🪴
4_6012597547430842221.mp3
11.09M
این اهنگ پر از غمه برای من... اصلا غمگین نیست ولی من رو یک غبار شدیدی از غم میگیره و حسای عمیقی که روحم رو درگیر میکنه، میاره با خودشـ... Nighty 🌱✨
آمده حزن بی حد و از این سمت رفته از دست من تمامی تو...
The Chainsmokers - I Love U(1).mp3
7.72M
Tryin' to find a reason whay we can't work this out!(((; When it ends, I'm convinced that u know it's not over.. All my love's gonna fade, unless u're coming over!:D Do u think of my voice when your city gets colder?!=))))) 01:50 01:54
هدایت شده از - قرین -
آیا کسی هست که پا‌به‌پای آنچه که من برایش می‌نویسم ، برایم بنویسد ؟ ..
هدایت شده از Careless Whisper!
سخن گفتن با کلمات دشوار ترین کار است، زمانی که می‌دانم هرگز و هیچ موقع کافی نخواهند بود؛
هدایت شده از Careless Whisper!
تلخ ترین چیز بین ما این بود که شدیم دوتا غریبه که همه چیو راجب هم میدونیم؛ (شایدم هیچ چیو)
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
𝘖𝘩, 𝘴𝘪𝘮𝘱𝘭𝘦 𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨, 𝘸𝘩𝘦𝘳𝘦 𝘩𝘢𝘷𝘦 𝘶 𝘨𝘰𝘯𝘦?! 𝘐'𝘮 𝘨𝘦𝘵𝘵𝘪𝘯𝘨 𝘰𝘭𝘥, 𝘢𝘯𝘥 𝘐 𝘯𝘦𝘦𝘥 𝘴𝘰𝘮𝘦𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨 𝘵𝘰 𝘳𝘦𝘭𝘺 𝘰𝘯;)) 𝘚𝘰, 𝘵𝘦𝘭𝘭 𝘮𝘦 𝘸𝘩𝘦𝘯 𝘶'𝘳𝘦 𝘨𝘰𝘯𝘯𝘢 𝘭𝘦𝘵 𝘮𝘦 𝘪𝘯?!.. 𝘐'𝘮 𝘨𝘦𝘵𝘵𝘪𝘯𝘨 𝘵𝘪𝘳𝘦𝘥, 𝘢𝘯𝘥 𝘐 𝘯𝘦𝘦𝘥 𝘴𝘰𝘮𝘦𝘸𝘩𝘦𝘳𝘦 𝘵𝘰 𝘣𝘦𝘨𝘪𝘯«": 𝘈𝘯𝘥 𝘪𝘧 𝘶 𝘩𝘢𝘷𝘦 𝘢 𝘮𝘪𝘯𝘶𝘵𝘦, 𝘸𝘩𝘺 𝘥𝘰𝘯'𝘵 𝘸𝘦 𝘨𝘰[[= 𝘛𝘢𝘭𝘬 𝘢𝘣𝘰𝘶𝘵 𝘪𝘵 𝘴𝘰𝘮𝘦𝘸𝘩𝘦𝘳𝘦 𝘰𝘯𝘭𝘺 𝘸𝘦 𝘬𝘯𝘰𝘸?! 𝘛𝘩𝘪𝘴 𝘤𝘰𝘶𝘭𝘥 𝘣𝘦 𝘵𝘩𝘦 𝘦𝘯𝘥 𝘰𝘧 𝘦𝘷𝘦𝘳𝘺𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨; 𝘚𝘰, 𝘸𝘩𝘺 𝘥𝘰𝘯'𝘵 𝘸𝘦 𝘨𝘰?!
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
𝘖𝘩, 𝘴𝘪𝘮𝘱𝘭𝘦 𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨, 𝘸𝘩𝘦𝘳𝘦 𝘩𝘢𝘷𝘦 𝘶 𝘨𝘰𝘯𝘦?! 𝘐'𝘮 𝘨𝘦𝘵𝘵𝘪𝘯𝘨 𝘰𝘭𝘥, 𝘢𝘯𝘥 𝘐 𝘯𝘦𝘦𝘥 𝘴𝘰𝘮𝘦𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨 𝘵𝘰 𝘳𝘦𝘭𝘺 𝘰𝘯;)) 𝘚𝘰, 𝘵𝘦𝘭𝘭
keane_somewhere_only_we_know.mp3
7.53M
ولی من عاشق زندگی کردنم. صبح زود پاشم بدو بدو کارامو بکنم، خودمو در درس و محیطی که روحم ارامش داره، غرق کنم. مردمو ببینم. مردم، مردم، مردم!... دختربچه‌ای با خواهر بزرگترش بشینه تو اتوبوس و کل مسافت رو ریز ریز باهم بخندن، زوج جوانی که طاقت ندارن دور از هم بشینند و در میانه‌ی اتوبوس خالی می‌ایستند به گفت‌و‌گو، پیرمردی با تسبیح وارد میشه و هر چند ثانیه بلند میگه الهی شکر و... وقتی تو خیابون قدم میزنی و مردم رو مشغول زندگی کردن میبینی، اون حس>>>>>> از کنار مدرسه عبور میکنی و پدر و مادر هایی که منتظرن فرزندانشون تعطیل بشوند،.... اینها برای من نشونه‌ای از زندگی هستش. چرا سختش کنیم؟! وقتی میشه به آسونی ازش لذت برد و لبخند زد. وقتی مردم لبخند می‌زنند، تو هم لبخند میزنی. این یعنی ما داریم زندگی میکنیم. با همه‌ی خوب و بدش ما داریم زندگی میکنیم و از همدیگه مراقبت می‌کنیم. شهر منبع تغذیه‌ی روحه، یک تراپی تمام عیار و رایگان. از تک به تک دیواری شهر تجربه و نصیحت می‌ریزه پایین، ساید‌های گوناگون زندگی رو شما نظاره می‌کنید و متوجه می‌شید که شما تنها نبودید؛ در هیچ‌یک از اون لحظات سخت شما تنها نبوده‌اید. (There's no dubiety that's one of my most FAV)