eitaa logo
پاراگراف || امیرحسن‌اوصالی🇮🇷
3هزار دنبال‌کننده
386 عکس
12 ویدیو
3 فایل
📃روزنامه‌نگار _ حافظ‌پژوه و منتقدِ سینما نوشته‌هایی از سر دغدغه و پاراگراف‌های جذاب ❌️بدون ذکر منبع کپی نکنید. راضی نیستم. ✏️[اینجا قراره "نوشتن" و "نقد فیلم" یاد بگیری.]🎬 #آموزش_نویسندگی #آموزش_نقد_فیلم نقد و پیشنهاد : @a_h_osali
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالعطشان روضه ۱ معتقدم یک نویسنده‌ی خوب از واژه‌ها روایتی جذاب خلق می‌کند، و از روایت‌ها جهانی نو می‌سازد. اما باید به معانی‌ای که سوار بر الفاظ شده‌اند دقت کرد، و از دل این دقت‌هاست که حادثه‌ها لباسی دیگر تن خود می‌کنند. و هنر نویسنده مصور کردن این حادثه‌هاست. بارها گفته‌اند و شنیده‌ایم که اسب حیوان نجیبی‌است! اما اجازه دهید با شما موافق نباشم. اصلا اسب را چه به‌نجابت؟ مگر قرار است هرچه صاحبش به‌او دستور داد انجامش بدهد؟ پس حیای این حیوان نجیب کجا گریخته‌ است؟ مرکب صالح‌بن‌وهب همانقدر بی‌نجیب است که مرکب اسحاق‌بن‌یحیی، و اسب اخنس.بن‌مرثد همانقدر بی‌غیرت است که اسب اسدبن‌مالک. این ده رأس اسب بی‌نجیب‌ترین حیوانات هستند، که روی هم می‌شوند چهل‌تا نعل. نعل‌هایی که به‌‌نقل تاریخ به مصر برده شدند و برای تبرک روی خانه‌ها نصب شدند. نوشته‌اند صاحبانشان همه زنازاده بوده‌اند و بغض علی‌وفاطمه(س) در دل‌هایشان بوده. راستش را بخواهید باورش سخت است که آن بدن با صلابت راکه انگشتر احسان می‌داده باد مرتبش کرده باشد. چرا به‌پسر "اربا‌اربا" می‌گویند و به‌پدر "مقطع‌الاعضا"؟ می‌دانید فرق‌شان چیست؟ عرب به بریده‌شدن منظم، "فقطعوا" می‌گوید و به بریده‌شدن‌ نامنظم "اربااربا"... . یعنی بالای سر پسر وقت کافی نداشتند، اما بلای سر امام(ع) با صبر و حوصله کارشان را کرده‌اند. ای کاش پایان کار اینجا بود، اما بعد از واقعه آن ده‌نفر ملعون نزد پسرمرجانه رفتند، او پرسیده بود شما کیستید؟ "قالو نحن‌الذین وطئنا بخیولنا ظهرالحسین(ع) حتی طحنّا حناجر صدره" یعنی آنقدر تاختیم که مانند آسیا، استخوان‌هایش نرم شد. السلام علی مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ،  سلام بر آن کسى که پرده حُرمتش دریده شد، امیرحسن‌‌اوصالی @parageraf_osali
هوالمتین " ما، امام‌زمان و جامعه‌ی اشک‌سالار " یقینا برای فردی که در کنار عرض ارادت‌ها برلب جوی می‌نشیند و با اشک‌ِچشم نیز غم‌و‌غصه‌ی زندگی را به‌در می‌کند، امامِ‌غائب دلنشین‌تر از امامِ‌حاضر است؛ زیرا به‌راحتی می‌تواند در مدار سلیقه‌ها حرکت کرده و کم‌کاری‌های خود را نیز ماستمالیزاسیون بکند! امام‌زمان برای این فرد، شخصی بیابان‌گرد و عزلت‌نشین است که روزوشب درحال گریه‌کردن برای جد غریب‌شان می‌باشد. این امامِ‌غائب دقیقا همان خوراکی‌ست که "جامعه‌ی اشک‌سالار" خلقش می‌کند و روضه‌خوان‌ها نیز بر آتش آن می‌دمند تا اشکی که قرار است قطره‌اش آتش‌ِجهنم را خاموش بکند، ولو به‌صورت اجباری از مستمع طلب بکنند. امام این جماعت، امامی منفعل است که مأمومین نیز با اقتدا به‌ایشان تمامی مشکلات را به قضا‌وقدر الهی حواله داده و خبری از عدالت‌‌خواهی‌،قسط‌محوری و مطالبه‌گری در ذهن‌شان یافت نمی‌کنید. این جماعت تنها آمالشان سیاه‌پوش کردن شهر در ایام عزاست، و تنها با گریه می‌خواهند امام خیالی خودشان را یاری بکنند؛ اما غافل از آنکه آخرالزمان دوره‌ی تخصص است و بس، و ای کاش تمام مشکلاتمان با اشک حل‌وفصل می‌شد. اگر به‌این جماعت بگویید که اگر امام ظهور بکند و دندان مبارکشان درد بگیرد، آیا میان شما کسی هست که دندان حضرت را مداوا بکند، رگ تعصبشان ورم کرده و تکفیرتان می‌کنند! این‌ها خیال می‌کنند که اگر امام ظهور بکند با شمشیر به‌میدان جهاد می‌رود. یقینا امام اگر بیاید، دانشمند‌هسته‌ای، دکتر، فیزیک‌دان، استراتژيست، فرمانده و... می‌خواهد؛ نه یک نوکر بی‌سواد گریه‌کن که تنها آمالش دیدار حضرت باشد! اینها برای بعد دیدار، دیگر برنامه‌ای نخواهند داشت و فقط قرار است دور سر حضرت بگردند و قربان‌صدقه‌ی حضرت بروند! برای همین است که ما به‌هیچ‌وجه امر به توسل برای دیدار حضرت نشده‌‌ایم، بلکه امر شده‌ایم با اعمالمان موجب خرسندی حضرت بشویم و اگر خودشان صلاح دانستند، شخصی را مشرف به‌حضور مبارکشان می‌کنند. پس در همین راستا آخرالزمان دوره‌ی تخصص است و تعهد، نه صرفا دعا و گریه. این دو گزاره قرار است محرکی بشوند برای ادامه‌ی مسیر و رفع موانعِ‌ظهور، نه هدفی برای دین‌داری سلیقه‌ای ما ذیل ولایت امام‌خیالی و منفعل. اصلا امام را یعسوب‌الدین گفته‌اند بخاطر همین. یعسوب را در لغت ملکه‌ی زنبور معنا کرده‌اند و ملکه هرروز صبح که زنبورها را راهی بیابان می‌کند درهنگام برگشت‌شان جلوی کندو می‌ایستد و زنبوری را که وظیفه‌ی خود را خوب انجام نداده بالش را می‌کَنَد تا درس‌عبرتی باشد برای بقیه‌ی زنبورها. حال ما با کدام انجام‌ِوظیفه برای ظهور او قدمی برداشته‌ایم؟ اصلا وظیفه‌مان را پیدا کرده‌ایم؟ در کار خود متخصص شده‌ایم؟ نیرو برای حضرت تربیت کرده‌ایم؟ نکند بخاطر کم‌کاری‌مان بالمان را از دستمان گرفته‌اند و زمین‌گر شده‌‌ایم و خود نمی‌دانیم؟ مگر نمی‌بینید که دیگر شوق پرواز در هوای یار را نداریم، انگار نه بالی برایمان مانده و نه شوقی. ما در باتلاق دین‌داری سلیقه‌ای درحال دست‌وپا زدن هستیم و با اشک‌چشم فقط دل‌ خودمان را تسکین می‌دهیم، چرا که گریه‌ برای غیبتش آسان است و جهاد برای آمدنش دشوار! ما عادت کرده‌ایم به‌کارهای پیش‌ِ پا افتاده و آسان! بیاید برای ظهورش دعا نه، جهاد بکنیم؛ که این هم دعا هست و هم حرکت. امیرحسن‌اوصالی ۱۴۰۱/۱/۲ @parageraf_osali