(🦋🖤🦋)
'براۍشهید شدن، هنر لازم است!
هنرِ رد شدن از سیم خاردار نفس،
هنرِ تهذیب، هنرِ بہ خدا رسیدن...
تا هنرمند نشـي،شهید نمۍشـي!'
#حجاب
#اللهمعجللولیکالفرج
═✧❁🔹یازهرا🔹❁✧┄
@parastohae_ashegh313
#نماز_اول_وقت #سفارش_شهدا
🌱از پاهایی كه نمی توانند ما را به ادای نماز ببرند ،
❗️انتظار نداشته باشیم كه ما را به بهشت ببرند ...
💚 به یاد نماز های عارفانه و عاشقانه شهدا
هر چه داریم از شهدا داریم
یادمان نرود
التماس دعا
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
کسانی به امام زمانشان خواهند رسید
که اهل سرعت باشند ، و اِلا تاریخ کربلا
نشان داده قافلهی حسینی معطل کسی
نمیماند.
#شهید_آوینی
@parastohae_ashegh313
فانوس حرم 4.mp3
29.55M
#کتاب_صوتی 🎧
📙 فانوس_حرم
فصل 4⃣
#شهیدمحسنفانوسی
#اللهمعجللولیکالفرج
═━⊰⫸✨🕌✨⫷⊱━═
فصل3 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28107
🌿 همرزمان این شهید بزرگوار میگویند؛ حسین از عرفای جبهه بود و زیباترین #نماز_شب را میخواند، ولی کسی او را نمیدید، رفیق خدا بود و مشکلات را با الهامهایی که به او میشد، حل میکرد به مرحله یقین رسیده بود و پردههای حجاب را کنار زده بود.
✨او مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده امام خمینی (ره)، یک شبه ره صد ساله را پیمودند
⚡️ و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرتزده قطرهای از دریای بیانتهای خود کردند.
#شهید_محمد_حسین_یوسف_اللهی
🌷شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#نمازشبرابهنیتظهورمیخوانیم
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبری
@parastohae_ashegh313
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه101
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
4_6041923657142373914.mp3
14.62M
▪️" صباحاً و مساءً "
بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام میبیند و خون میگرید!
🎵 روایت هفتم:
سخنرانی حضرت امّکلثوم سلاماللهعلیها در بازارِ کوفه...
#صباحا_و_مساء
#اللهمعجللولیکالفرج
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
✧════•❁🌹❁•════✧
✅ هفتمین روز #چله_نماز_شب و #چله_زیارت_عاشورا
@parastohae_ashegh313
#زیارتنامه_شهدا🕊
✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم✨
#شهیدصادقصادقزاده
🌷شادی_روح_شهدا_#صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زینالدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #قسمت
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زینالدین
📔کتاب ستارگان حرم کریمه
#قسمت_سیوششم
زیاد از جبهه وجنگ نمی گفت. یک بار بعداز عملیات خیبر تعریف می کرد(( توی عملیات به عنوان نیروی اطلاعات ، مامور هدایت گردان های خط شکن به سمت جزیره ی مجنون بودم.بچه هارا رساندیم. موقع برگشت، هوا تاریک وسرد بود، آتش دشمن هم سنگین . یک گلوله خورد کنارمان توی آب . قایق واژگون شد. افتادیم توی آب . با هرزحمتی بود قایق را برگرداندیم، راه افتادیم با لباس های خیس ، بعداز کلی گشتن توی آبراه های شبیه به همِ هور ، فهمیدیم مسیر را گم کرده ایم ، با ذکر صلوات و توسل مسیرمان را پیدا کردیم، شبیه معجزه بود.))
✍🏻نویسنده کتاب #لیلاموسوی
🌷نثار روح مطهر سردار شهید مجید زینالدین #صلوات
#ادامه_دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━
#فرمانده_قلب_ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطرات_شهدا🌹
#مهدی_رسولی 🎙
🔗خاطره ای از فرمانده کربلای ۵
ببخشید کربلا کدوم وره؟
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
بوسههایی میشناسم
مثل روضه زخم دار ....💔
❄️اسفند ۱۳٦۳
بوسه آخرین سردار بیسر عملیات بدر
بر صورت فرزندش چند روز قبل از #شهادت
#شهیدحجتالله_صنعتکار
فرمانده گروهان لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (علیهالسلام)
#صَلیاَللهُعَلیکْیااباعبدلله
🌷شادی روح شهدا و امام شهدا #صلوات
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
✨🌿🔗✨
تا توی جمع جبهه چند تا مجرد میدید می گفت:
🔰بروید ازدواج کنید زندگی فقط جنگ نیست
باید یاد بگیرید برای جنگ های بعدی سرباز تربیت کنید...
#شهید_حمیدباکری
#فرزند_آوری
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#قسمت281
جاخوردم، گیج و مبهوت پرسیدم: «چی؟» لبخند ریزی از سر شیطنت زد و گفت: «با من بیای!» یکم رتبهپ قّیز دمز یرخ ندهو ب هر وشخ ودشا دامهد ادم:« حتماًا ونمب شمارس ه،ه ا؟» انــگار کــه چیــزی ناگهانــی یادش افتاده باشــد، تکانی خورد و گفت: «شــما به هیچی دست نزن، خودم همه چیزو بسته می کنم، می ذارم پشت ماشین.» مثل اینکه اسباب و اثاثیه مان هم به این جابه جایی های ناگهانی و هرازگاهی، عــادت کــرده بودنــد چــون خیلــی زود جمع و جــور و بار خاور شــدند. از بابت وســایل و بار کردنشــان که خیالمان راحت شــد، حســین رفت پروندۀ بچه ها را از مدرسه گرفت و راهی تهران شدیم. شهرک محلاتی، آن زمان اوضاع خوبی نداشت و ما برای زندگی با مشکلات زیادی روبه رو بودیم. فصل پاییز بود و به علت نبود امکانات، هوای خانه مثل هوای بیرون سرد بود، فاصلۀ آنجا تا محل کار حسین در ستاد نیروی زمینی سپاه هم دور بود. به همین خاطر هنوز جاگیر پاگیر نشــده، رفتیم شــهرک کلاهدوز که برعکس محلاتی، همه چیز دم دست بود. با شروع سال تحصیلی، وهب رفت اول دبیرستان، مهدی دوم راهنمایی و زهرا سوم ابتدایی. من هم سرگرم تر و خشک کردن سارای سه ماهه شدم. سارا آینۀکودکی های خودم بود، مثل من دختر دوم و مثل من عزیز دردانۀ بابا. حســین از ســر کار که می آمد تا ســاعتی با او ســرگرم می شــد. گاهی که حســابی ذوق می کرد، می گفت: «پروانه! یادته وقتی زینب از دنیا رفت چقدر غصه خوردیم؟ حالا ببین خدا چه دسته گلی بهمون داده.»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت282
ســارا بزرگ تر که شــد و راه افتاد، دســتش را می گرفتم و می بردمش پارک، تاب و سرسره بازی. سارا دو ساله شد که اتفاقی برایش افتاد، از همان اتفاق ها که بــرای خــودم، گاه و بیــگاه می افتاد؛ رفته بودیم شــمال، کنــار دریا زیلو انداخته بودیم. پسرها با زهرا و پدرشان توپ بازی می کردند، سارا با ماسه ها ور می رفت و من گرم کار خودم بودم که یک دفعه موجی آمد و ناگهان دیدم سارا نیست. جیغ زدم: «سارا!» چشــمم به دریا افتاد، موج او را بالا آورد و فرو برد. حســین با فریاد من متوجه سارا شد و پرید داخل آب، چند متر شنا کرد تا او را بگیرد، مردم و زنده شدم. با گریه و التماس فریاد می زدم که: «تو رو خدا نذار بچه م بمیره.» حسین خیلی سریع از آب گرفت و بیرونش آورد ولی بچه به حدی آب خورده بود که نفسش بالا نمی آمد و صورتش سیاه شده بود. حسین برش گرداند و چند ضربه با دست به گرده اش زد تا راه بستۀ سینه اش باز شد. بچه ها مات و مبهوت مانده بودند. من اشــک شــوق می ریختم و حســین مدام دلداری ام می داد و می گفت: «بخیر گذشت، خدا عمرش رو دوباره نوشت.» بعــد از دو ســال، آقــای عزیــز جعفــری، فرمانــده نیــروی زمینــی ســپاه، خانه ای دو طبقــه در خیابــان ایــران گرفــت و از حســین کــه معاونــش بود، خواســت که طبقۀ دوم آنجا بنشــیند.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
حجاب در کلام #شهدا...
ای خواهران #حجاب جهاد شماست...
#اللهمعجللولیکالفرج
═✧❁🤎یازهرا🤎❁✧┄
@parastohae_ashegh313
•
ابراهیم دستش رو شبیه یک دایره کرد
و گفت : اگر دنیا مثلِ این کره باشد
امام زمان عجلالله مانند دستهای من
به دنیا احاطھ دارد. خداوند نیز برتمام
دنیا شاهد و ناظر است !🌱
#شهید_ابراهیمهادی
@parastohae_ashegh313
فانوس حرم 5.mp3
20.11M
#کتاب_صوتی 🎧
📙 فانوس_حرم
فصل5⃣
#شهیدمحسنفانوسی
#اللهمعجللولیکالفرج
═━⊰⫸✨🕌✨⫷⊱━═
فصل4 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28132
#شهید_آوینی:
🌕«شب هرچه در خویش عمیقتر میشود، اختران را نیز جلوه ای بیشتر می بخشد و این، سِرُالَاسرارِ شب زنده داران است. اگر ناشئه لیل نباشد، رنج عظیم روز را چگونه تاب آوریم؟»
📘منبع: کتاب «فتح خون»
#نمازشبرابهنیتظهورمیخوانیم
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبری
@parastohae_ashegh313