eitaa logo
پرتو اشراق
784 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
14.3هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓آیا پایان و آغاز ماه شادی و تبریک دارد که امروزه این شادی و تبریک گفتن مرسوم است؟ ✅ پاسخ: 📗 در کتاب مفاتیح نوین، اثر فقیه ارجمند، مکارم شیرازی چنین آمده است: 🔅«ماه ربیع الاول گرچه آغاز آن آمیخته با خاطره غم انگیز و اندوهبار شهادت امام حسن عسکری علیه السلام است، ولی از آنجا که میلاد مبارک حضرت ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام مطابق روایت معروف در هفدهم این ماه و طبق روایت غیر معروف در دوازدهم آن واقع شده است و میلاد امام صادق نیز در هفدهم این ماه است، ماه شادی و جشن و سرور است، از آنجا که هجرت پیامبر اکرم که سرچشمه دگرگونی عمیق در جهان اسلام و عزت و شوکت مسلمین شد، و همچنین داستان لیله المبیت در شب اول این ماه واقع گردید... در مجموع از ماههای پربرکت و پر خاطره است که سزاوار است همه علاقه مندان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) آن را ارج نهند و گرامی بدارند». 📗 کلیات مفاتیح نوین، ص ۶١۴. 🌙البته در در ایام پایانی ماه صفر روایتی از پیامبر گرامی منتشر می شود که فرموده اند: 🔅هر کس مرا به خروج ماه صفر بشارت دهد از بهشتیان خواهد بود. 📚 روایت مذکور مورد نقل شیخ صدوق در دو کتاب علل الشرایع و معانی الاخبار قرار گرفته است اما در معنای آن تحریف صورت گرفته است. 🔰داستان از این قرار است که طبق نقل ابن عباس: 🔅«روزی پیامبر(ص) در مسجد قبا با اصحاب خود نشسته بود، به آنان فرمود، نخستین فردی که اکنون بر شما وارد می شود، از بهشتیان است، برخی افراد چون این سخن را شنیدند بیرون رفتند تا شتابان بازگردند و به سبب این خبر از بهشتیان شوند، پیامبر(ص) این را فهمید و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما در می آیند که هر یک از دیگری سبقت می جویند، از میان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام می شود، اهل بهشت است، پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و ابوذر نیز با آنان بود، پیامبر به آنان فرمود ما در کدام ماه رومی هستیم؟ ابوذر پاسخ داد: ای پیامبر خدا آذار تمام شد، پیامبر فرمود: ای ابوذر این را می دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی...». 📙 معانی الاخبار، ص ٢٠۴. 📚 علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۷۵. 👌🏻روشن می شود که بیان پیامبر(ص) یک حکم کلی و عام برای بشارت به ماه آذار نمی باشد، بلکه تنها برای بیان بهشتی بودن ابوذر، مسأله مربوط به بشارت دادن به ماه آذار را مطرح نمودند. 🌙 نکته مهمتر آنکه ماه آذار چنان که در روایت به آن تصریح شد، از ماه های رومی می باشد، در حالی که ماه صفر از ماه های قمری است و این دو ارتباطی با هم ندارند. ⚜ علامه مجلسی می نویسد: 🔅«ماه های رومی بر اساس حرکت خورشید شکل گرفته است و تعداد آنها دوازده ماه می باشد به این ترتیب؛ تشرین اول ، تشرین آخر، کانون اول، کانون آخر، شباط، آذار، نیسان، ایار، حزیران، تموز، آب، ایلول». 📘 زادالمعاد، ص ۳۳۲. 🌙 البته در لسان عده ای از علما از ایام ابتدایی ماه ربیع به عنوان دهه محسنیه، یاد می شود و در ایام مذکور به حزن و سوگواری برای مصائب وارده به اهل بیت نبوی پس از شهادت پیامبر گرامی و کشته شدن حضرت محسن می پردازند. 🏴 بی شک گریه و عزاداری کردن برای مصائب اهل بیت (علیهم السلام) زمان خاصی ندارد و در تمام ایام مستحب است، اما آنچه امروزه از آن به عنوان دهه محسنیه یاد می شود و مردم در ایام مذکور مجبور به عزاداری و نهی از هتک حرمت ایام مذکور می شوند، نزد ما موجه نمی باشد. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6⃣3⃣1⃣ داستان «جنگ زرگری» 💎 در روزگاران قدیم هرگاه مشتری به ظاهر پولداری وارد بعضی از دکان‌های زرگری می‌شد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی می‌کرد، زرگر فوراً بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام می‌کرد و به شکلی (مانند علامت یا چشمک و فرستادن شاگردش)، زرگر مغازه همسایه را خبر می‌کرد تا وارد معرکه شود. 👲🏻 زرگر دوم که به بهانه‌ای خود را نزدیک می‌کرد به مشتری می‌گفت که همان جواهر را در مغازه‌اش دارد و با بهای کمتری آن را می‌فروشد! 💰بهای پیشنهادی زرگر همسایه کمتر از بهای زرگر اولی اما هنوز بسیار بالاتر از بهای اصلی جواهر بود. 👨🏻در این حال زرگر اولی جنگ و جدلی با زرگر دومی آغاز می‌کرد و به او دشنام می‌داد که: 👈 «داری مشتری مرا از چنگم در می‌آوری» و از این گونه ادعاها. 👲🏻زرگر دوم هم به او تهمت می‌زد که: «می‌خواهی چیزی را که این قدر می‌ارزد به چند برابر بفروشی و سر مشتری محترم کلاه بگذاری؟!» 👳 خلاصه چنان قشقرقی به راه می‌افتاد و جنگی در می‌گرفت که مشتری ساده‌لوح که این صحنه را حقیقی تلقی می‌کرد بی‌اعتنا به سر و صدای زرگر اول، به مغازه زرگر دوم می‌ رفت و جواهر مورد نظر را بدون کمترین پرسش و چانه‌ای از او می‌خرید و نتیجه آن بود که مشتری ضرر می‌کرد و دو زرگر، سود به دست آمده را میان خود تقسیم می‌کردند!! 💰این جنگ که یکی از حیله‌های برخی زرگران برای فریفتن مشتری و فروختن زیورآلات به او بوده است، رفته رفته از بازار طلافروشان فراتر رفته و در ادبیات فارسی به صورت اصطلاح درآمده است! 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺 در دانشگاه علامه: 🎙گفتند «جان‌کری قول شرف داده»؛ اون اصلاً شرف داره؟ 🌐 @partoweshraq
+ اسحاق! من و جواد گفتیم #تحریم‌ های آمریکا اثر نداره بعد تو میگی اثر داره؟! - پریزیدنت درکم کن! کاسبی شما با تحریم تموم شده ولی من ۳ سالِ دیگه می‌خوام با شعار رفع تحریم رای بیارم! + اسحاق! نذار اعلام کنم اثر تحریم‌ها در برابر همون یک طرح ارزیت که ۱۸ میلیارد دلار رو از کشور خارج کرد، هیچه! 💬 سیاوش آقاجانی 🌐 @partoweshraq
🔺 دهباشی، فعال سیاسی : نادان نبود وقتی از بی‌تاثیر بودن ها می‌گفت. ر.جمهور فعلی نیز از سر نابلدی نیست که تحریم‌ها را بی‌ثمر می‌خواند. هر دو قصد داشتند با تجاهل از بار روانی اخبار ناخوش بر ناامیدی مردم کم کنند. ⁉ اما چرا اصلاح‌طلبان، آن انکار را تمسخر می‌کردند و می‌کنند و از این یکی دفاع؟! 🌐 @partoweshraq
😳 در حالی به گزارش ، برای دومین هفته‌ی متوالی یک محموله‌ی ، بنادر آمریکا را به مقصد ایران ترک کرده که دولت آمریکا روز دوشنبه های جدیدی را علیه بخش‌های انرژی، کشتیرانی و بانکی ایران به اجرا گذاشته!! 😐 به نظر می‌رسد پس از با چین و توقف واردات سویا از سوی این کشور، تولید کنندگان آمریکا مجبورند برای ماندن در بازارهای جهانی، محصولات خود را به ایران صادر کنند!! 🌐 @partoweshraq
🔺خبرنگار #گاردین فاش کرد منبع آگاهی که به او گفته بود بودجه شبکه معاند « #ایران_اینترنشنال» از سوی محمد بن سلمان و رئیس دفتر او، سعود القحطانی، تامین می‌شود، #جمال_خاشقجی بوده است. 🔺طبق گفته خبرنگار گاردین، خاشقجی ۶ روز پیش از کشته شدنش این اطلاعات را در اختیار این روزنامه انگلیسی قرار داده است. 🖥 باشگاه خبرنگاران. 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید در یزد: 🎙لیبرال‌ها شما شکست خوردید و به مردم هم دروغ گفتید! 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍔 فست فودی، جامعه کلنگی! ⛏ 🏠 شاید اغراق آمیز باشد اما می گویند در رم یا لندن اگر مُرده ای که صد سال پیش دفن شده از قبر بیرون بیاید با کمی دردسر می تواند خانه اش را پیدا کند و برود توی رختخوابش بخوابد! 🏙 این را مقایسه کنید با خانه ها و خیابان های خودمان که امروز می سازیم و فردا از نو می کوبیم. در ایران کمتر می شود خانه قابل سکونت با عمر بالای هفتاد سال پیدا کرد!! ⛏🏣 با همه عرض ارادتی که به میراث آبا و اجدادی به صورت کلامی می کنیم، خیلی هایمان خانه پدری را می کوبیم و اتاق خواب آقاجان تبدیل به پارکینگ یا توالت عمومی می شود، در حالیکه خانه های شهرهای بزرگ اروپایی گاه عمرشان از قرن هم رد می شود. ⚔ جامعه شناسان می گویند ذهن آدم ایرانی هنوز گرفتار تاخت و تاز مهاجمان است. 🛐 مغول و رومی و روس و عرب و افغان در طول تاریخ کاری کرده اند که ایرانی به جای خانه به فکر باشد. 🏚 یعنی یک دیوار و چهارتخته پاره که خیلی به آن دل نبندد و فقط با آن گذران کند. 💭 برای همین ذهنیت « » از سوی فروشنده و خریدار حالا هم پذیرفته شده است. ⛔️ شاید یکی از دلایلی که ما عموماً عادت به برنامه ریزی بلند مدت نداریم و فقط به امروز و خیلی زرنگ باشیم به فردا تا حوالی ظهر فکر می کنیم از همین جا نشات گرفته باشد. ⁉ اینکه معلوم نیست «فردا شو کجاییم؟» 🌅 مثل پیرمردهایی که سی و چند سال است هر روز صبح که از خواب بیدار می شوند می گویند این رژیم دیگه رفتنیه! ✍ 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
4_5992508593818043837.mp3
3.38M
🎧 | زیبا 🎼 خداحافظ سیاهی غم، خداحافظ مشکی ماتم... 🏴 وداع با ماه‌های محرم صفر 🎤 کربلایی 🌐 @partoweshraq
4_5974315430179767692.mp3
1.76M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | ⛰ بلندترین ارتفاع سقوط، افتادن از چشمان مهدی فاطمه (عج) است! 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
🕑 💠🌹💠 #بـہـجٺ_خـــوبـان ⚜ حضرت #آیت‌_الله_بهجت (قدس‌ سره): 🎙مهم‌تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او می‌باشد؛ زیرا مردن، تنها قطع حیاتِ دنیای چند روزه فانی است، اما بیرون رفتن از عقیده صحیح، موجب هلاکت ابدی از حیات جاوید آخرت و خلود در جهنم است؛ لذا حضرت امیر (علیه‌السلام) در لیلةُالمَبیت از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌پرسد: 🔅«أَفِی سَلامَةٍ مِنْ دِینِی؟؛ آیا دین من سالم خواهد بود؟». 📚 در محضر بهجت، ج ۲، ص ١٠١. 🌐 @partoweshraq
🕓 💠🚻💠 🖊 کسے که ندارد یا بہ خواستگاریش جواب نمےدهند سوره « » را بنویسد و بشوید و آب آن را بر صورت خود بریزد خداوند ازدواجش را آسان کند. 📚 تفسیرالبرهان ۶۹۶/۳. 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺 : 🎙اینم شده حکایتی، تا میایم از عزا و مصیبت محرم و صفر در بیایم ی عده میگن تازه اول مصیبته، دهه شروع شده! 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ⚽ توصیه مجری ویدئو چک به ورزشگاه نرفتن روحانی برای بازی پرسپولیس: 😂 ممکنه تماشاچی‌ها انتقاداتی که به فعالیت‌هاتون دارن رو به زبان حاکم بر ورزشگاه بهتون بگن! 🌐 @partoweshraq
پرتو اشراق
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار #جان_شیعه_اهل_سنت؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت سیصد و هشتم 🏻با نوای گرم و مهربان مجید سرم را از روی دیوار برداشتم و نگاهش کردم. 🏻او هم از صبح به غمخواری غمهایم کنارم نشسته و به قدری نگران حال خرابم بود که پالایشگاه هم نرفته و تنها با آهنگ دلنشین صدایش، دلداری‌ام می‌داد: ⁉ الهه جان! نمی‌خوای با من حرف بزنی؟ 🏻و من حرفی برای گفتن نداشتم که دوباره سرم را به دیوار گذاشتم و در عوض اشک برای ریختن بسیار داشتم و پلک‌های پژمرده‌ام یاری نمی‌کرد که چشمانم از حجم غم سنگین شده و نَم پس نمی‌داد. 🏻 دستان غریب و غمزده‌ام را با هر دو دستش گرفته بود و می‌دانست دیگر توانی برای دردِ دل کردن ندارم که خودش شروع کرد: - الهه! عزیزم! به خدا توکل کن! آروم باش عزیز دلم! 🏻حالا من هم درست مثل خودش یتیم شده و دیگر پدر و مادری نداشتم که آهی کشیدم و زمزمه کردم: - مجید، بابام... و با همه ظلمی که در حق من و زندگی‌ام کرده و با آواره کردنم، کودکم را کشته بود، ولی باز هم پدرم بود که بغضی غریبانه گلوگیرم شد و در برابر نگاه مهربانش، با صدایی لرزان ناله زدم: - مجید! من همین پارسال مامانم مُرد، حالا بابام... 🔥و ای کاش فقط مرده بود و لااقل دلم را به فاتحه‌ای خوش می‌کردم که می‌دانستم به قعر جهنم سقوط کرده و این طالع نحسش، بیشتر جگرم را آتش می‌زد که باز در مرداب غم فرو رفتم. 💓 حالا باز هم دلم در برابر گردباد شک و تردید به لرزه افتاده بود که اگر در آن شب‌های قدر امامزاده، حاجتم روا شده و مادرم شفا گرفته بود، پای نوریه هرگز به خانه ما باز نمی‌شد و شیرازه زندگی‌مان اینچنین از هم نمی‌پاشید، هر چند بختک نحس وهابیت خیلی پیش‌تر از اینها به جان پدرم افتاده بود که چند ماه قبل از فوت مادر، دستش را به شراکتی شوم با برادران نوریه آلوده کرد. 👁 ای کاش لااقل چشمانم قدری دست و دلبازی می‌کردند تا کمی گریه می‌کردم و جانم قدری سبک می‌شد که نمی‌شد و من در بُهت بلایی که به سر پدر و برادرم آمده بود، تنها به خودم می‌لرزیدم. 🏻مجید پا به پای نفس‌های مصیبت زده‌ام، نفس می‌زد و هر چه می‌توانست از نگاه نگران و لحن لبریز محبت، خرجم می‌کرد، بلکه قفل قلب سنگ و سنگینم شکسته و بند زبانم باز شود و باز نمی‌شد. 🌪انگار قرار نبود طومار غم‌هایم به پایان برسد که تا می‌خواستیم در خنکای لطف و مهربانی آسید احمد و مامان خدیجه، لختی آرام بگیریم باز طوفان مصیبت از سمتی دیگر بر سر زندگی‌مان آوار شد و اینبار چه مصیبت سهمگینی بود که برادرم به عنوان تروریست بازداشت شده و پدرم در غربت اردوگاه تروریست‌های تکفیری، با شلیک مستقیم گلوله به سرش اعدام شده بود، صحنه هولناکی که حتی از تصورش رعشه بر اندامم می‌افتاد. 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
پرتو اشراق
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار #جان_شیعه_اهل_سنت؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت سیصد و نهم ⏳حالا این خلاء پُر از اندوه و حسرت، فرصت خوبی بود تا مرور کنم آنچه در این مدت بر من و خانواده‌ام گذشت که حدود یک سال و نیم پیش، این طایفه وهابی به بهانه شراکتی آنچنانی با پدر پُر حرص و طمعم، رفاقتی شیطانی را آغاز کرده و در این مدت کوتاه کار را به جایی رساندند که پدر و یکی از برادرانم را به وعده متاع دنیا تا سوریه کشانده، جان یکی را گرفتند و بخت با دیگری یار بود که توانست جانش را بردارد و از مهلکه بگریزد که او هم زندگی‌اش متلاشی شد. 🐍 حالا می‌فهمیدم نخلستان و شراکت و وصلت خانوادگی همه بهانه بوده که وهابیت می‌خواهد با این هیبت خوش خط و خال در میان خانواده‌ها نفوذ کرده، اموالشان را برای کمک به تروریست‌ها مصادره کرده و جانشان را به بهای سپر بلای خودشان به مسلخ ببرند، همان کاری که با خانواده من کردند! 🌩 ساعتی از اذان مغرب می‌گذشت و مثل اینکه سینه آسمان هم مثل دل من سنگین شده باشد، مدام رعد و برق می‌زد که سرانجام بغضش ترکید و طوری به تب و تاب افتاد که در کمتر از چند دقیقه، زمین بندر را در آب فرو بُرد. 🏻🏻 مجید هم از این هیبت غمزده‌ام نفسش بند آمده بود که ناامید از حال خرابم، کنارم کِز کرده و او هم دیگر چیزی نمی‌گفت که کسی به درِ خانه زد. 🌳🏣🌴حدس می‌زدم کسی از خانه آسید احمد به دیدارمان آمده و هرچند هنوز از فضاحت پدر و برادرم بی‌خبر بودند، اما من دیگر روی نگاه کردن در صورتشان را نداشتم که نزدیکترین افراد خانواده‌ام به بهای شهوت و لذتی حرام، خون شیعه را مباح دانسته و کمر به قتل برادران مسلمان خود بسته بودند. 🚪🛋 آسید احمد و مامان خدیجه آمده بودند تا به یک شب نشینی صمیمی، میهمان من و مجید باشند. مجید بهتر از من می‌توانست ظاهرش را حفظ کند که دستی به موهایش کشید و برای استقبال از میهمانان از اتاق بیرون رفت و من با همه علاقه‌ای که به این پدر و مادر مهربانم داشتم، نمی‌توانستم از جایم تکانی بخورم که بلاخره پس از چند دقیقه و چند بار نفس عمیق کشیدن، چادرم را سر کردم و از اتاق بیرون رفتم. 👌🏻نه می‌توانستم لبخندی نشانشان دهم و نه حتی می‌توانستم به کلامی شیرین، پاسخ احوالپرسی‌شان را بدهم که بلافاصله به بهانه مهیا کردن اسباب پذیرایی به آشپزخانه رفتم. 👳🏻 صدای آسید احمد را می‌شنیدم که با مجید گرم گرفته و با اینکه دو سه هفته از تاسوعا و عاشورا می‌گذشت، همچنان از زحمات من و مجید در پختن و پخش غذای نذری در حیاط خانه تشکر می‌کرد. 🏴 یاد صفای آن روزها به خیر که با همه عدم اطمینانی که به فلسفه گریه و سینه‌زنی برای امام حسین (علیه‌السلام) داشتم، باز چه شور و حال خوشی بود که از صبح تا غروب گوش به نغمه نوحه‌هایی عاشورایی، در رفت و آمد برای تدارک سفره پذیرایی از عزاداران بودم و خبر نداشتم به این زودی به چنین خاک مصیبتی می‌نشینم! 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕕 💠🌷💠 📢 کلید دار سیستم صوتی دبیرستان بود. 🎤 تا چشم مسئولین را دور میدید با همدستی بقیه دوستانش وارد نمازخانه میشد و با روشن کردن سیستم صوتی، مداحی می‌خواندند و سینه زنی می‌کردند. 📹 ادای مداحان معروف را در می آوردند و حتی از شیطنت مثبت شان فیلم یادگاری هم می‌گرفتند. 🎙نقل از دوست شهید. 🌷 🌐 @partoweshraq
🔥کلید همه بدیها است و پبامبر رحمت، امت خود را نسبت به کنترل خشم سفارش کردند که هرگاه خشم به سراغتان آمد بگیرید. 🌐 @partoweshraq
🌹 مسئولی از جنس مردم 📮 !! 👳🏻 از صحابه ایرانی و مشهور (ص) بود، او انسانی خردمند و طراح اصلی کندن ، در جنگ خندق بود که در اواخر عمر خود نیز استاندار مدائن شد. 👴🏼 روزی مردی از اهل شام که بار کاه با خود حمل می‌کرد، به مدائن رسید، نگاه خسته‌اش را به این طرف و آن طرف چرخاند شاید کسی را بیابد و به او کمک کند، وقتی سلمان را دید، او را نشناخت و گفت: 👈🏻 های! این بار را بردار! 👳🏻 سلمان محمدی(ص) دسته کاه را بلند کرد، بر سر گذاشت و به سمت خانه آن مرد به راه افتاد!! 👥👥 در بین راه، مردم، سلمان را دیدند که بار کاه را بر روی سر گذاشته و برای آن مرد حمل می‌کند!! 🗣 کسی از میان مردم با تعجب و سرزنش به آن مرد گفت: هیچ می‌دانی این فرد که بار تو را بر دوش می‌کشد سلمان است؟! 👴🏼 رنگ از روی مرد پرید، بی‌درنگ رفت تا بار را از سلمان بگیرد و در همان حال شروع به عذرخواهی کرد و گفت: ✋🏻 ای مهربان، به خدا من تو را نشناختم، چرا چنین کاری کردی؟ 👴🏼 و بار را در دست گرفت، اما سلمان بار را از بالای سر پایین نگذاشت و گفت: 👳🏻 تا بار را به خانه‌ات نرسانم، آن را بر زمین نخواهم گذاشت!! 🔅چو نیکی نمایدت گیتی خدای 🔅تو با هر کسی نیز نیکی نمای 📗 منبع: با اقتباس و ویراست از قصص الاخلاق. 🌹 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌸 #یا_صاحب_الزمان 💚 اے ڪاش تمـام هفتہ یادت بودیـم 🌹بیگانہ ز خویش و آشنایت بودیم 🌹حیف است فقط جمعہ تو را یاد ڪنیم 💚 اے کاش همیشہ هم صدایت بودیم ⛅ ️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَــرَج 🌐 @partoweshraq #شعر_انتظار