🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت صد و نود و نهم
🏻دستم را روی بدنم گرفته بودم و مثل اینکه از ترس از دست دادن دخترم، هوش از سرم رفته باشد، نمیدانستم چه کنم و به چه کسی پناه ببرم.
👌حرکت نرم و پُر نازش را زیر انگشتانم احساس میکردم و با زبانی که از وحشت به لکنت افتاده بود، زیر لب صدایش میکردم:
🏻عزیز دلم! آروم باش! نمیذارم کسی اذیتت کنه! اگه بمیرم، نمیذارم کسی دستش به تو بخوره! قربونت برم! نترس، مامان اینجاس...
🛏 و نتوانستم خودم را روی تخت نگه دارم که از شدت ضعف و سرگیجه، چشمانم طوری سیاهی رفت که تمام اتاق پیش نگاهم تیره شد و با پهلو به زمین خوردم و دیگر توانی برای ناله زدن نداشتم که تنها صورتم از درد در هم فرو رفت و باز با مِهر مادریام صدایش کردم:
- فدات شم! نترس عزیزم...
🏻و دلم به سلامت دخترم خوش شد که با ضربی که به پهلویم وارد شده بود، هنوز شنای ماهیوارش را در دریای وجودم احساس میکردم.
🛏 همانطور که با یک دستم کمرم را گرفته بودم، با دست دیگرم به ملحفه تشک چنگ انداختم تا از جا بلند شوم و هنوز کاملاً برنخاسته بودم که قدمهایم لرزید و نتوانستم سرِ پا بایستم که دوباره روی زمین زانو زدم.
🏻از دردی که در دل و کمرم پیچیده بود، ملحفه تشک را میان انگشتان لرزانم چنگ میزدم و در دلم خدا را صدا میکردم که به فریادم برسد.
👴 آهنگ زشت کلمات پدر لحظهای در گوشم قطع نمیشد و به جای برادر بیحیای نوریه و پدر بیغیرتم، من از شدت شرم گریه میکردم.
👣 حالا تنها راه پیش پایم به همان کسی ختم میشد که ساعتی پیش با دست خودم دلش را از جا کَنده بودم و دعا میکردم هنوز نفسی برایش مانده باشد که به فریاد من و دخترش برسد.
📱همانطور که روی زمین نشسته و از درد بیکسی بی صدا گریه میکردم، دستم را زیر بالشت بردم تا گوشی را پیدا کنم. انگشتانم به قدری میلرزید و نگاهم آنقدر تار میدید که نمیتوانستم شماره محرم دلم را بگیرم و همین که گوشی را روشن کردم، لیست سی و چهار تماس بیپاسخ مجید به نمایش در آمد تا نشانم دهد که همسر مهربانم پشت گوشی خاموشم چقدر پَر پَر زده و حالا نوبت من بود تا به پای غیرت مردانهاش بیفتم و هنوز هم به قدری بیقرارم بود که بلافاصله تماسم را جواب داد:
📲 الهه... و نگذاشتم حرفش تمام شود که با کولهباری از اشک و ناله به صدای گرم و مهربانش پناه بُردم:
🏻مجید! تو رو خدا به دادم برس! تو رو خدا بیا منو از اینجا ببر! مجید بیا نجاتم بده...
🏻و چه حالی شده بود که ساعتی پیش با زرهی از غیظ و غرور به جنگش رفته بودم و حالا با اینهمه درماندگی التماسش میکردم که باز صدایش لرزید:
📱چی شده الهه؟حالت خوبه؟
🏻و دیگر نمیتوانستم جوابش را بدهم که گلویم از گریه پُر شده و آنچنان ضجه میزدم که از پریشانی حالم، جان به لبش رسید:
📱الهه! چی شده؟ تو رو خدا فقط بگو حالت خوبه؟
👌و من فقط ناله میزدم که تا سر حدّ مرگ رفته و باقی مانده جانم را برای رساندن خودم به همسرم حفظ کرده بودم و مجید فقط التماسم میکرد:
📱الهه! تو رو خدا یه چیزی بگو! من همون موقع راه افتادم، الان تو راهم، دارم میام، تا نیم ساعت دیگه میرسم... و دیگر یادش رفته بود که ساعتی پیش چطور برایش خط و نشان کشیده بودم که اینچنین عاشقانه به فدایم میرفت:
📱الهه جان! قربونت بشم، چی شده؟ کسی اذیتت کرده؟ بابا چیزی گفته؟
👌و در برابر اینهمه دلواپسی تنها توانستم یک کلمه بگویم:
🏻مجید فقط بیا... و دیگر رمقی برایم نمانده بود تا حرفم را تمام کنم و گوشی را قطع کردم و شاید هم هنوز روشن بود که روی زمین انداختم.
🏻نفسم به سختی بالا میآمد و چشمانم درست نمیدید و با این همه باید مهیای رفتن میشدم که دیگر این جهنم جای ماندن نبود.
👁 نگاهم دور خانه، بین جهیزیه زیبای خودم و سیسمونی ناز دخترم میچرخید و نمیدانستم چه کنم که توانی برای جمع کردن وسایل شخصی خودم هم نداشتم چه رسد به اسباب خانه و فقط میخواستم فرار کنم.
👣 قدمهایم را روی زمین میکشیدم و باز باید دستم را به در و دیوار میگرفتم تا بتوانم قدمی بردارم.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
☪ جایگاه #عید_قربان در اسلام
📚 در روایات از عید قربان، به نام های «عید الأضحی» و «عید نحر» یاد شده است، که در لغت همه اینها اشاره به قربانی کردن شتر و یا گوسفند در روز دهم ماه ذی الحجه است؛ لذا چون در این روز، قربانی انجام می شود، به عید قربان نام گذاری شده است.
🌙 عید قربان؛ از گرامی ترین عیدهای مسلمانان می باشد که روز اثبات عشق و تسلیم در برابر امر الهی و آزمایش و امتحان حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) است که از آن سربلند بیرون آمدند؛ لذا به یاد حضرت ابراهیم(ع) و فرزندش اسماعیل(ع)، توسط بسیاری از مسلمانان جشن گرفته می شود.
🖥 منبع: پایگاه عرفان.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕥💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
🐑 چند نکته در مورد قربانی کردن
🎙حجت الاسلام #فرحزاد
🌐 @partoweshraq
#عید_قربان
🌹 #سواد_زندگی
👨🏻🏫 معلمان عزیزم، اول مهر نزدیک است...
🛠 شغل پدرها را نپرسید؛
⛔ وقتی هنوز احترام به همهی شغلها و افتخار به همهی پدرها را، یاد دانش آموزانتان ندادهاید!
👁 حالا قصهی چشمان یتیمی که نم میخورد، بماند...
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🎙بخشی از سخنرانی جنجالی #رحیم_پور_ازغدی
👤یکی از طلاب :حاج آقا بذار باشه دیگه حرف آقاست/سوال های منو پاره کردن!
👌استاد ازغدی همه پلاکاردها را در جلسه می خواند!
🌐 @partoweshraq
💂💂💂گویند دویست نفر را سه نفر سرباز لاغر اندام به اسارت گرفته و به صف کرده و می بردند!
👥 و تعدادی نظاره گر بر این جماعت اسیر می خندیدند و با خود می گفتند:
⁉ ای بیچاره ها چگونه است این سه نفر نحیف بر شما چنین چیره گشته و اینچنبن خوار شدید؟!
👴 یکی جهاندیده در میان آنان فریادی زد که ای مردم بر ما نخندید که آن سه نفر با هم هستند و ما دویست نفر تنها!!!
👌همە آزادی می خواهند، بی آنکە بدانند اسارت چیست!
اسارت بە میلەهای دورتان نیست، بە حصارهای در تفکرتان است(!)
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌻بگذر از فرزند و جان و مال خویش
🌼 تا خلیل اللّه ِ دورانت کنند
🌼 سر بِنه بر کف، برو در کوی دوست
🌻 تا چو اسماعیل، قربانت کنند
☀ صبحتون بخیر
🌹عید سعید قربان مبارک باد.
🌐 @partoweshraq
#شعر
#عید_قربان
💠❓📚 ✍🏻💠 #پــرســمــان
❓سئوال: در یکی از کانال های ضد دین گفته شده مسلمین برای رضایت خدایشان حیوانات را قربانی می کند، چه جور خدایی است که با سر بریدن حیوانات خوشحال می شود! این خدای خونخوار که با کشته شدن حیوانات خوشحال می شود لیاقت پرستش ندارد!
✅ پاسخ:
🔰 توجه به چند نکته لازم است:
1⃣ خداوند مالک تمام آنچه در آسمانها و زمین است می باشد و به مقتضای همین ملکیت خداوند تمام آنچه را که در زمین و آسمان است را مسخر انسان گردانیده است چنان که فرمود:
🔅«آیا ندیدی خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است را مسخر شما کرده و نعمتهای ظاهری و باطنی خود را بر شما گسترده و افزون ساخته است».
📖 لقمان، آیه ۲۰.
2⃣ باید با دید عقلانی و نه عاطفی به ذبح کردن حیوانات نگاه کرد. انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است، جسم انسان دارای نیازهایی است که این نیازها، نیاز به پروتئین و موادی است که در گوشت حیوانات قرار داده شده است. اگر گفته شود خوردن و ذبح کردن حیوانات ظلم به حیوان است همین حرف را می توان در مورد خوردن گیاه هم زد، خوردن گیاه هم باعث می شود که حق حیات از گیاه گرفته شود و ظلم به گیاه محسوب می شود. در این صورت انسان چگونه باید تغذیه کند؟
👌لازمه نظام مادی تزاحم بین موجودات مادی و از بین رفتن برخی توسط برخی دیگر است که این از بین رفتن در بین عالم حیوانات نیز مشاهده می شود و از آنجایی که خلق این عالم دارای خیر کثیر در برابر شر قلیل بوده است خداوند عالم را خلق کرده است چرا که به مقتضای حکیم بودن خداوند، او تنها کاری را انجام می دهد که یا خیر محض است و یا خیرش بیشتر از شرش است (در جایی که شرور لازمه و جزء لاینفک چیزی محسوب می شود).
🐑 اگر انسان با این دید به مساله نگاه کند شکی باقی نمی ماند که حکم به استفاده کردن انسان از گوشت حیوانات همراه با شرایط معینی می دهد.
3⃣ هدف نهایی از قربانی کردن آن است که گروهی از نیازمندان از گوشت آن قربانی بهره مند شوند چنان که فرمود:
🔅«هنگامی که پهلوهای قربانی آرام گرفت (و جان داد) از گوشت آنها بخورید و مستمندان قانع و فقیران معترض را نیز اطعام کنید اینگونه ما حیوانات را مسخر شما ساختیم تا شکر خدا را بجا آورید».
📖 حج، آیه ۳۶.
⚜ و فرمود:
🔅«گوشت و خون این قربانی ها هرگز به خدا نمی رسد».
📖 حج، آیه ۳۷.
4⃣ از آنچه آمد فلسفه قربانی کردن در اسلام روشن و مشخص شد که همه بازگشت می کند به منافع بندگان و رضایت خداوند نیز در همین نکته نهفته است و نیز روشن شد که ذبح حیوانات و استفاده از آنان همراه با شرایط معین و مشخصی نزد عقلا هیچ گونه قبحی ندارد و باید از دید عقلانی به مساله نگریست.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
7⃣7⃣ #ضرب_المثل «گوشت شتر قربانی!!»
📚 به طوری که از مندرجات کتب تاریخی استنباط گردید شتر قربانی به شکلی که مورد بحث است از زمان سلاطین صفویه در ایران معمول گردیده است.
🐪 قربانی بدین ترتیب انجام می شد که ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﻴﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻳﮏ ﺷﺘﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﮔﻠﻬﺎﻱ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﻭ ﺣﺘﻲ ﺳﺒﺰﻱ ﻭ ﺑﺮﮔﻬﺎﻱ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺯﻳﻨﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺒﻘﻪ ﻭ ﺻﻨﻒ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭ ﻣﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ؛ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻣﻴ ﮕﺮﺩﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻃﺒﻞ ﻭ ﻧﻘﺎﺭﻩ ﻭ ﺷﻴﭙﻮﺭ ﻣﻲ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﻳﻨﻲ ﻭ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻣﺬﻫﺒﻲ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ.
👥👥دﺍﻳﻦ ﺷﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻭ ﻫﺮ ﮐﻮﻱ ﻭ ﺑﺮﺯﻥ ﮐﻪ ﻣﻴ ﮕﺬﺷﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻭﺭ ﺍﻭ ﺟﻤﻊ شده ﻭ ﭘﺸﻢ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﻋﻮﺍﻡ ﺍﻟﻨﺎﺱ - ﺑﻮﻳﮋﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﺁﺭﺯﻭﻣﻨﺪ - ﻣﺎﻳﻪ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﻭ ﺭﻓﻊ ﻧﮑﺒﺖ ﻭ ﻭﺑﺎﻝ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﻴﻤﻦ ﻭ ﺗﺒﺮﮎ ﺍﺯ ﺑﺪﻧﺶ ﻣﻲﮐﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺟﺰﺍ ﺗﻌﻮﻳﺬ ﻭ ﺣﺮﺯ ﺑﺎﺯﻭ ﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﺩﺍﺩﻧﺪ.
👌ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻭ ﺁﺩﺍﺏ ﻭ ﺭﺳﻮﻡ ﮐﻪ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﺷﺨﺺ ﻣﻌﻴﻨﻲ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺒﺎﺷﺮﻳﻦ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﻟﻘﺎﺏ ﺧﺎﺻﻲ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ؛ ﻣﺪﺕ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻄﻮﻝ ﻣﻲﺍﻧﺠﺎﻣﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺷﺘﺮ ﮔﺮﺩﺍﻧﻲ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺮ ﻳﮏ ﺍﺯ ﺍﻋﻴﺎﻥ ﻭ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺷﻬﺮ ﮐﻪ ﻣﻴ ﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﺷﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮ ﺩﺭ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺧﻮﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﺷﺨﺼﻴﺘﺶ ﭼﻴﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻧﻘﺪﺍً ﻳﺎ ﺟﻨﺴﺎً ﻣﻴ ﮕﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﻲﮔﺬﺷﺘﻨﺪ. ﺭﻭﺯ
🌄 ﺳﻮﻡ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﻋﻴﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩ، صبح خیلی زود یعنی قبل از سر زدن آفتاب بعد از نماز صبحگاهی تمام سران و بزرگان حتی خود شاه هر جا که بود با جمع کثیری از مردم، از هر طبقه و دسته، جمعی سوار و جمعی پیاده در محلی خارج از شهر، با سلام و صلوات و سر و صدا جمع می شدند ﺍﻳﻦ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﺤﺮ ﻣﻲﮐﺮﺩﻧﺪ.
👌ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﺷﺎﺩﺭﻭﺍﻥ ﺳﻴﺪ ﺟﻼﻝﺍﻟﺪﻳﻦ ﻫﻤﺎﻳﻲ:
✍🏻 ﺍﺯ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﻫﻤﻴﻦ ﮐﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﮐﻨﺎﻳﺎﺕ ﻭ ﺍﻣﺜﺎﻟﻲ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ:
🐪«ﺷﺘﺮ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻨﺪ» ﻳﻌﻨﻲ ﮐﺎﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ.
🐪«ﻓﻼﻧﻲ ﺷﺘﺮ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ»، ﻳﻌﻨﻲ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﻲ ﻣﻲﮐﺸﻴﺪ، ﻳﺎ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﺍﻫﻤﻴﺘﺶ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ ﻭﻟﻲ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻧﺎﺑﻮﺩﺵ ﻣﻲﺳﺎﺯﻧﺪ.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید
⚠ سخنان قابل توجه ابوترابی، عضو کمیته تفحص از #دوتابعیتی ها
😳 ابوترابی می گوید یک مقام تراز بالا (بالاتر از وزیر) در زمان تحصیل در اسکاتلند تابعیت انگلیس گرفته است!
🌐 @partoweshraq
🔺زنگنه: توتال، بطور رسمی قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را ترک کرد!!
😳 جناب زنگنه، جسارتاً پس تکلیف آن اسلامی که قرار بود با قرارداد توتال، تقویتش کنید چه می شود؟!
🌐 @partoweshraq
#خیانت_محض
💚 اعلام ایمان و همدردی
👌🏻از باب تمثیل نقل کرده اند که:
🔥وقتی که ابراهیم خلیل را به آتش انداختند یکی از مرغان هوا، به صحرای آتشی که ابراهیم را در آن انداخته بودند آمد.
🐦 این مرغ، چون آتش سوزان را مشاهده کرد، می رفت و دهانش را پر از آب می کرد و به شعله های آتش می ریخت، برای اینکه آتش را به نفع ابراهیم سرد کند!!
👥 به او گفتند: ای حیوان! این آب دهان تو چه ارزشی دارد، آنهم در مقابل این همه آتش؟
🐦 گفت: من فقط به این وسیله می خواهم عقیده و ایمان و علاقه و وابستگی خودم به ابراهیم را ابراز کنم. (١)
☪ بله این کمکهای کوچکی که مسلمانان و مستضعفان برای پیش برد هدفهای قرآن و نابود کردن دشمنان اسلام می پردازند شاید خیلی چشم گیر نباشد و شاید همه ما ایرانیان همه پولهایی که برای آزادی قدس می پردازیم بقدر پول دو تا یهودی که در امریکا نشسته اند و پول دنیا را از راه ربا و دزدی ثروت دنیا می برند نشود ولی حساب این است که مسلمان شرط مسلمانیش همدردی است شرط مسلمانیش همدلی است.
١-احیاء تفکر اسلامی، ص ٢۶.
📘 حکایتها و هدایتها در آثار استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری نویسنده - محمّد جواد صالحی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت
#داستان_کوتاه
#پندها
#عید_قربان
#حڪمٺ_مطہر