eitaa logo
پرتو اشراق
778 دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
13.7هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 داستان گریه (علیه السلام) برای (عليه السلام) 🔥 عذاب هولناک قاتلین سیدالشهدا(ع) از زبان خدای عالم 🕎 شخصى از حضرت موسى را در حالى ديد كه عجله داشت، رنگش زرد شده بود، بدنش ضعيف بود، مفصلهايش ميلرزيد، جسم شريفش لرزان بود، چشمان مقدسش فرو رفته و نحيف شده بود. ⛰ اين حالت موقعى از خوف خدا به موسى عليه السلام دست مي‌داد كه خدا او را براى مناجات دعوت مى كرد. 👳🏻آن شخص بنى اسرائيلى كه به موسى ايمان آورده بود آن حضرت را به اين علائم شناخت و به آن بزرگوار گفت: ✋🏻يا موسى! من يك گناه كرده ام، تو از خدا بخواه كه مرا عفو فرمايد و موسى اين تقاضا را پذيرفت. 👣 موقعى كه حضرت موسى با خدا مشغول مناجات شد گفت: ▪پروردگارا! گرچه قبل از پرسش من از تقاضايم آگاهى ولى آيا اجازه مي‌دهى كه سؤالى بكنم؟ ⚜ خطاب آمد: هر سؤالى بكنى به تو عطا مي‌كنم، چه حاجتى دارى تا برايت روا كنم. ▪گفت: بار خدايا! فلان بنده اسرائيلى تو گناه كرده و از تو انتظار عفو دارد. ⚜ خطاب رسيد: يا موسى! هر كسى كه از من طلب مغفرت كند او را عفو مي‌نمايم، غير از قاتل حسين(ع)! ⁉️ حضرت موسى گفت: پروردگارا! اين حسين(ع) كيست!؟ ⚜ خطاب شد: حسين(ع) همان كسى است كه در كوه طور براى تو شرح دادم. ⁉️ حضرت موسى گفت: پروردگارا! قاتل حسين كيست؟! ⚜ خطاب شد: امت جدش كه ظالم هستند او را در زمين كربلا شهيد مي‌نمايند. اسب حسين رم و همهمه مي‌كند و فرياد مي‌زند و مي‌گويد: ▪ «الظليمة الظليمة من امة قتلت ابن بنت نبيها؛ ▪ فرياد از ظلم و ستم امتى كه پسر دختر پيغمبر خود را شهيد نمودند. 🌴 سپس بدن حسين بدون غسل و كفن روى خاكها خواهد ماند، اموال او را به يغما مي برند، زنان وى را در شهرها اسير مي‌نمايند، ياوران او را شهيد مى كنند، سر آنان را با سر حسين(ع) بر فراز نيزه ها بلند خواهند كرد. ▪ «يا موسى! صغيرهم يميته العطش، و كبيرهم جلده منكمش، يستغيثون و لاناصر، و يستجيرون و لا خافر؛ ▪اى موسى! تشنگى افراد كوچك ايشان را مي‌كشد، پوست بدن بزرگان آنان درهم كشيده مى شود، استغاثه مي‌كنند ولى فريادرسى نخواهد بود، پناهنده مي‌شوند ولى پناه گاهى نخواهند داشت. 💔 سپس حضرت موسى گريان شد و گفت: ⁉ پروردگارا! عذاب قاتل هاى حسين چگونه خواهد بود؟! ⚜ خطاب آمد: 🔥 اى موسى! عذاب آنان بقدرى شديد است كه اهل جهنم از آن به آتش جهنم پناهنده خواهند شد. رحمت من و شفاعت جد حسين نصيب ايشان نخواهد شد! اگر براى خاطر او نبود زمين قاتل هاى وى را فرو مي‌برد. ▪حضرت موسى گفت: بار خدايا! من از ايشان و كسى كه به جنايت ايشان راضى باشد بيزارم. ⚜ خداى سبحان فرمود: يا موسى! من رحمت خود را براى پيروان حسين واجب نموده ام. بدان، كسى كه براى حسين گريان شود، يا ديگران را بگرياند يا خود را شبيه به گريه كنندگان نمايد جسدش را به آتش جهنم حرام مى نمايم. 🖥 منبع: پایگاه عرفان. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🤲🏼 !! 💚 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن ✍🏻 شاعر اهـل بیت نقـل می‌کند: 🎙️رفیقی به نام «افـشــار» داشـتم، ایشان پیرمردی عجیـب و البـته باصـفا بود، در طول ٢۵ سال این داسـتان را دوبـار برای من نقل کرد: 🎤 من در جوانی بودم، روزی درد عمیقـی بـه زانوانم زد، دردی که تمام پایم را گرفت و باعث شد هفتاد روز در بیمارستان بستری شوم. 🏨 روزی دکترها به اتاقم آمده و به زبان انگلیسی چیزی گفتند که من متوجه نشدم، بعد از رفتنشان، هم اتاقی‌ام که انگلیسی می‌دانست گفت: 🛌 آقای افشار دکترها گفتند یقیناً باید پایت قطع شود!! اگر کاری می توانی بکنی، الان انجام بده. 🌃 چیزی نگفتم، فقط صبر کردم شب که شد گفتم: ✋🏻 گدا که گدایی می‌رود، اگر پدر به او چیزی ندهد، به دختر کوچک می‌گوید، سفارش من را به پدرت بکن. 🧔🏻 مـن هـم بنا کـردم این شعرهای « » را خواندن: 🔅بـود در شهر شام از حسـین دختـری 🔅آسیه فطرتـی، فـاطمـه مَنـظـری 🔅تالـی مریمی، ثانی هــاجــری 🔅عفت کردگار، عصمـت اکبری 🔅او سه ساله بود و عقل چهل ساله داشت 🔅بـا چهـل سالـه ها، دم بـه دم نـاله داشـت 🛌 در همان حال که می‌خواندم در عالم رؤیـا دیدم آقا تشریف می‌آورند و دختر سه ساله ای انگشت بابارو گرفـته و بطرف تخـت می‌کـشد... 🚪حضرت وارد اتاق شدند، سلام کردم فرمودند: 🔅افشـار؛ خوش به حال صـامت، من این اشعار صامت رو خیلی دوست دارم؛ بخوان، می‌خواهـم گریــه کنـم... 👌🏻خواستم بخوانم که فرمودند: می‌خواهی خوابیده بخوانی؟ بلند شو! 🧔🏻 گفتم: آقا شما می‌دانید ٧٠ روز است که افتاده‌ام. 🌷 فرمودند: به به!! ارباب اگر به نوکرش می‌گوید بلند شو، حتماً می‌تواند او را شفا دهد، «حســین» بهت میگه بلنـد شـو...!! 🧔🏻 بلند شدم و ایستادم، بلند بلند می خواندم. 🌷 اباعبدالله هم بلند بلند گریه می‌کردند. 🛌 یک وقت به هوش آمدم و دیدم من بیدارم، ایستاده و شعر می خوانم. 🏨 پرستارها، دکترها، مـریض‌ها گریـه می‌کردند، فردا صبح من را برای عکس گرفتن بردند. 👥 گفـتند: آقای افشار پای دیگر را بده. 🧔🏻 گفتـم: همین پـا بود!! 👥 گفتند: الله اکبـر، پایی که دیشب باید قطع می‌شد امروز حتی تشخیص داده نمی‌شود، امروز مرخص می‌ شـوی... 🚪در همه اتاق‌ها پیچیده بود که مـن می‌خواهـم مرخـص شـوم، مریض‌ها با ویلچر و عصا به اتاقم آمدند و با گریه می‌گفتند: 👥 «باید این شعـرها را برای ما هم بخـوانی تــا مـا هـم گریـه کنـیم.» 🧔🏻 من هم خواندم و بعد از بیمارستان رفتم... 🏨 هفته دیگر به بیمارسـتان رفتـم و گفتـم بـروم و هم اتاقـیم را ببیـنم. 👥گفتند: آقای افشار هر چه مریض است جدیـد آورده اند، مریض های قبلی همه به برکت سـه ساله ارباب شفا گرفتند!! 📕 کتاب خـروش خدا، ص ۷٩، علیرضا ثبتی گجوان 🤲🏼 یا من لا تنفع الشفاعه الا باذنه بحق «مولاتنا الرقیة» عجل لولیک الفرج 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq