🌹 #اویس_قرنی و اطاعت عجیب از مادر
🐫🐪 گویند اویس شتربانی می کرد و از اجرت آن مخارج #مادر خود را می داد.
👳🏻♂️ یک روز از مادر اجازه خواست که برای زیارت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به #مدینه رود.
⏳ مادرش گفت: اجازه می دهم به شرط آنکه بیش از نصف روز در مدینه توقف نکنی!!
🐪 اویس حرکت کرد وقتی به خانه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید اتفاقا ایشان هم تشریف نداشتند.
👳🏻♂️ ناچار اویس بعد از یکی دو ساعت توقف پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را ندیده به یمن مراجعت کرد.
🌹چون حضرت به خانه برگشت پرسید این نور کیست که در این خانه تابیده؟
👥 گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به اینجا رسید و بازگشت!
🌹فرمود: آری اویس در خانه ما این نور را به هدیه گذاشت و رفت.
👌🏻درباره چنین شخصی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
🔅«یفوح روائح الجنة من قبل القرن و اشوقاه الیک یا اویس القرن»؛
🔅«نسیم #بهشت از جانب #یمن و قَرَن می وزد چه بسیار مشتاقم به دیدارت ای اویس قرنی». (۱)
📚 پی نوشت:
۱- منتهی الامال، ج ۱، ص ۱۴۲.
📗آگاه شویم (۲) خدمت به پدر و مادر چرا؟- حسن امیدوار.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه