eitaa logo
پرتو اشراق
746 دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
13.1هزار ویدیو
56 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 چگونگی ورود حضرت فاطمه زهرا (س) به بهشت در روز محشر 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 📗 مرحوم شوشتري در كتاب «الخصائص الحسينيه» كيفيت آمدن حضرت زهرا عليهاالسلام را با به صحرای محشر با استفاده و تلفيق چندين حديث بيان نموده كه ما خلاصه‌ي آن را نقل مي كنيم: 🦋 در آن روز حضرت فاطمه عليهاالسلام به كيفيت مخصوصي وارد محشر مي شود، كه بر برش حله‌ي كرامت است، و به روي آن هزار حله‌ي بهشتي است، و بالاي سرش قبه اي از نور الهي است، كه ظاهرش از باطنش پيدا، و باطنش هويداست. 👑 و بر سرش تاجي است از نور كه هفتاد ركن دارد، و بر ناقه اي سوار است از ناقه هاي بهشت، كه مهارش بدست جبرئيل است، و فرياد مي كند: ✋🏻 «چشمهاي خود را بپوشيد كه اينك دختر خاتم انبياء عبور مي نمايد». 🌳 از جانب بهشت دوازده هزار حورالعين به استقبالش مي آيند كه از براي احدي استقبال ننموده اند و نخواهند نمود، و به استقبال او مي آيد مريم دختر عمران با هفتاد هزار حوريه، و خديجه با هفتاد هزار ملك، و حوا و آسيه با هفتاد هزار حوريه، آنگاه منبري از نور برايش نصب نمايند. رختهاي خون آلود و پيراهن غرقه بخون حسين عليه السلام با آن مكرمه است. 🌹پس عرض مي كند: خدايا، مي خواهم ببينم حسن و حسين را... 🩸پس مصور شود از براي او حسين عليه السلام، بحالتي كه سر در بدن ندارد، و خون از رگهاي او جاري است. 🥀 چون آن حالت را ببيند، نعره اي زند، و خود را از ناقه به زير اندازد، و پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و ملائكه همه نعره زنند. 🌷 در خبر است كه حسين عليه السلام خود بيايد، در حالتي كه سرش را در كف دست گرفته، و چون فاطمه (عليهاالسلام) او را ببيند، نعره اي زند كه تمام اهل محشر به گريه درآيند، پس پيراهن حسين عليه السلام را در دست گيرد و عرض كند: ▪️«خدايا، اين پيراهن فرزند من است، يعني ببين چگونه از ضرب شمشير و نيزه، سوراخ سوراخ است، يا اينكه خدايا، اين پيراهن را هم بر بدنش نگذاردند، و او را برهنه روي زمين انداختند». (۱) 🌋 پس خداي بزرگ به خشم آيد و به آتشي كه نامش هبهب است - و در آن هزار سال دميده اند تا سياه شده و هيچگونه آسايشي در آن نيست و اندوه از آن جدا نشود - فرمان دهد كه قاتلين حسين را اگر چه از حاملين قرآن باشند بربايد، پس آن آتش همه ي آنها را در كام خود گيرد... [۲] 🌺 آنگاه فاطمه سوار ناقه شده داخل بهشت مي شود، در حاليكه ملائكه او را مشايعت مي كنند و فرزندانش در جلو روي، و دوستانش در طرف راست و چپ او هستند. [۳] 📚 پی نوشت ها: ۱. اشک روان بر امير کاروان، ۲۸۷ تا ۲۸۹. ۲. بحارالانوار: ۲۲۲:۴۳ ح ۸، عقاب الأعمال: ۲۵۸ ح ۵. ۳. امالي مفيد: ۱۳۰ م ۱۵ ح ۶، بحارالانوار: ۲۲۴:۴۳ ح ۱۱. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🌟 اقدام بی‌نظیر یک خانم ❓چگونه دفن شبانه موجب تحقیر دشمن شد؟ 🎙برشی از سخنرانی حجت الاسلام راجی به مناسبت سالروز شهادت سلام الله علیها 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌠 بخشش پيراهن در شب عروسى 📜 سند شفاعتی که همراه حضرت زهرا دفن شد! 🌹 على (عليه السلام) از زهرا (سلام الله عليها) زمان رحلت پرسيد: در اين دستمال بسته چيست؟ 💚 آن را گشود، ديد پارچه اى ابريشمى و سبز است و در آن پارچه كاغذ سفيدى است كه بر روى آن چيزهايى نوشته شده و نور از آن مى درخشد، فرمود: ▪️اى ابوالحسن! هنگامى كه پدرم مرا به همسرى تو در آورد، در شب عروسى دو پيراهن داشتم؛ يكى نو و ديگرى كهنه و وصله دار. 📿 سر نماز بودم كه كسى در زد و سائلى از پشت در مى گفت: اى خاندان نبوت و معدن خير و جوانمردى! مردم عادت دارند كه براى خوردن به منازل عروسى بروند، چون براى عموم مردم غذا آماده است. اگر شما پيراهن كهنه اى داريد، من نيازمند آن مى باشم؛ زيرا مردى فقيرم. اى خاندان حضرت محمد! فقير شما برهنه است! 🌄 من پيراهن نو خود را برداشته و به او دادم و لباس كهنه را پوشيدم. صبح كه با لباس كهنه در حضور تو بودم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بر من وارد شد و فرمود: ❓دخترم مگر تو لباس نداشتى، چرا آن را نپوشيدى؟ 🌷 گفتم: اى پدر! آن را به سائلى صدقه دادم! 🌺 فرمود: بسيار كار خوبى كردى، اگر به خاطر شوهرت لباس نو را خودت مى پوشيدى و لباس كهنه را صدقه مى دادى، در هر دو حالت توفيق شامل تو مى شد. 🌷عرض كردم: اى رسول خدا! به تو هدايت يافته و به تو اقتدا كرديم؛ هنگامى كه با مادرم خديجه ازدواج كردى، هر آنچه را كه به تو داده بود، در راه خدا انفاق كردى تا حدى كه سائلى به تو رسيد و تو پيراهن خود را به او دادى و حصير بر خود پوشيدى. جبرئيل نازل شد اين آيه را آورد: 🔅«و لاتبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسورا». (۱) 💧رسول خدا (صلى الله عليه و آله) گريست و مرا به سينه اش ‍ چسباند، جبرئيل نازل شده و گفت: ▪️«خداوند سلام رسانده و مى فرمايد: ✨به فاطمه سلام برسان و به او بگو، هر چه مى خواهى طلب كن و اگر هر آنچه در آسمان و زمين است بخواهى به تو داده خواهد شد. به او بشارت بده كه من او را دوست مى دارم. به من فرمود: دخترم! پروردگارت به تو سلام رسانده، مى گويد: هر آنچه مى خواهى طلب كن». 🌷 عرض كردم: پدرجان! لذت خدمتگزارى او مرا از سؤال كردن از او باز داشته است، من نيازى جز نگاه كردن به چهره بزرگوارانه او در بهشت برين ندارم». 🌺 فرمود: دخترم! دستهايت را بالا بياور. من دستهايم را بالا بردم و حضرت نيز دستهايش را بالا برده، گفت: 🤲🏻 خداوندا! امتم را ببخشاى، و من آمين مى گفتم. ⚜ جبرئيل پيامى از سوى خداوند متعال آورد كه خداوند مى فرمايد: من آن عده از گنهكاران امت تو را كه در دلشان محبت فاطمه و مادرش و شوهرش و فرزندانش را داشته باشند، بخشودم». 🌹 فرمود: «من در اين باره سندى مى خواهم» 💚🤍 خداوند به جبرئيل دستور داد ديبايى سبز و ديبايى سپيد بياورد كه بر روى آن نوشته شده است: «كتب ربكم على نفسه الرحمة». (۲) 📜 جبرئيل و ميكائيل و حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر آن گواهى داده و امضا كردند. 🌺 حضرت فرمود: «دخترم اين نوشته در اين بسته است، روز وفاتت كه رسيد، وصيت كن در قبرت بگذارند. روز قيامت كه مردم سر از قبر بر دارند و گناهكاران مسلم و حتمى شدند و آنان را به سوى دوزخ بكشانند، اين امانت را تسليم من كن تا آنچه را خداوند بر من و تو ارزانى داشته، از خداوند بخواهم، تو و پدرت براى جهانيان رحمت هستيد». 📚 پی نوشت ها: ۱. سوره اسراء، آيه ۲۹: «خيلى دستهايت را نگشاى كه بعد سرزنش ‍ شده و حسرت زده بنشينى». ۲- سوره انعام، آيه ۵۴: «پروردگارت بر خويشتن رحمت و بخشش را واجب كرده است». 📗 ۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)، عباس عزيزى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌼 يك سبد عطر پونه، هديه‌ى بُغضهايت 🕯 اين گونه فاطمه جهان را بدرود مى گويد، جهانى لَبالب از درد و رنج. در اين لحظه، رنجهاى فاطمه پايان مى يابد. به «خانه ى آرامش» پر مى كشد با روحى پاك و سپيد. 🌌 پَرى آسمانى به ميهن خويش باز مى گردد، به آسمان. 🌴 مويه و شيون در مدينه طنين مى افكنَد. 🌒 مغضوبين فاطمه، بى خبر هستند. زهرا خواسته بود شبانه دفنش كنند. تا در انديشه ى نسلها پرسشى تاريخى حك شود. ⏳با گذشت زمان، پرسش از آرامگاه زهرا، پرسشى جاودانه و محكوميت آنانى است كه تمامى حقوق وى را مصادره كرده اند. ❓چه كسى مى تواند بگويد بانوان جهان در كجا مى توانند آرامگاه بانوى بانوان جهان را زيارت كنند؟ يكى مى گويد در خانه اش به خاك سپرده شد. ❤️ ديگران مى گويند در «بقيع» جاى گرفته است. آنچه آشكار است آن كه فاطمه در دلِ تاريخ و شيفتگان خود جاى دارد، آنهايى كه گفتند: ▪️«پروردگار ما اللَّه است و سپس پايدارى ورزيدند». (۱) 📜 بر بالينش تكه اى نبشته يافتند: ▪️به نام خداوند مهربان اين چيزى است كه فاطمه، دختر رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) سفارش مى كند: او گواهى مى دهد كه معبودى جز الله نيست و اين كه محمد بنده و فرستاده ى او و بهشت و دوزخ حق است و رستاخيز بى ترديد خواهد آمد و پروردگار از گور، خفتگان را برخواهد انگيخت. ▪️اى على! من فاطمه دختر محمد هستم. يزدان مرا به ازدواج تو درآورد تا در اين جهان و در آن جهان براى تو باشم. تو به من، از ديگران شايسته ترى. ▪️مرا غسل ده، خوشبو ساز، كفن كن و بر من نماز بگزار. شبانه ام به خاك بسپار، در حالى كه كسى نفهمد. تا روز رستاخير تو را به خدا مى سپارم». 🥀 پرده‌ى زندگى فاطمه عليهماالسلام فرو مى افتد و شوهر، از فرزندان اندوهگينتر است، گويى بار ديگر رسول خدا چشم از جهان فروبسته است. 🏴 امانت، به صاحبش برگشته است. اينك، اندوه ابدى خواهد بود. شبها بى پايان. ❤️‍🔥 آه اى سَرور انسانها «دخترت همه چيز را برايت بازگو خواهد كرد»، همه رنجها و دردها را. 🌹 على به محبوبش بدرود مى گويد: - فرجام هر دوستى، جدايى است. 🕋 فاطمه، گوهر آسمانهاست. دختر محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم، بينيانگذار شكوه اسلام. مادر مهدى، كه در واپسين زمان آشكار خواهد شد تا شكوه را به اسلام برگرداند، مردى كه سرور هستى- آخرين پيام آور- فرمود: - مهدى از تبار فاطمه است. 🌕 فاطمه، زهرا [زهرا در لغت به معناى «درخشنده» و «سپيدرو» است] خواهد ماند، مَهپاره اى در زمين براى زمينيان و ستاره اى در آسمان براى آسمانيان. 🌟 فاطمه، ستاره اى فروزان است تا آن گاه كه زمين به سختى درهم كوبيده شود. و فرمان پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف درآيند، در آن روز جهنم را حاضر آرند، در آن روز انسان متذكّر مى شود، اما چه فايده كه اين تذكّر به حال او سودى ندارد. مى گويد: ▪️«اى كاش براى زندگى (زوال ناپذير) چيزى از پيش فرستاده بودم. (۲) 🦋 در آن روز زهرا بر اشترى از نور با هفتاد هزار حوريه اى كه او را در برگرفته اند آشكار مى شود و سروشى مى گويد: «چشمانتان را ببنديد تا فاطمه از صراط بگذرد. 🌺 فاطمه، نخستين كسى است كه بر پدرش در بهشت وارد مى شود 📖 و معناى آيه آشكار مى گردد: «اى روح با اطمينان، خشنود و پسنديده به سوى پروردگارت بازگرد، و در زمره ى بندگان من وارد شو، و در بهشت قدم بگذار. (۳) ▪️«و در آن روز دين باوران به يارى خدا شادمان خواهند شد». (۴) 🌹 از فاطمه در بستر تاريخ، تصويرى درخشان و فروزان در ذهنها خواهد ماند. ⏳ قرنها نابود مى شوند و فاطمه مى ماند. 🌹 سالها ذوب مى شوند و زهرا مى درخشد، شكوه فاطمه ريشه در زمين ندارد. 🌍 فاطمه، حوريه اى بود كه در زمين زيست، معجزه اى آسمانى، آسمانى كه مريم را برگزيد تا «مسيح» را پديد آورد، فاطمه را برگزيد تا يازده ستاره به جهان هديه دهد. 🥀 گُل پيكرى رنجور، رخسارى تابنده، هاله اى از نور آسمانى و با چشمانى درشت، لبريز از اندوه انسان، و مژگانى گرانبار از اشگ، و دلى پاك بسانِ شبنم، و آزرمى همانند بنفشه اى خوشبو، اين فاطمه است، بانويى كه قرنها، برابر گامهايش چنان ذوب مى شوند كه دانه هاى نمك در سواحل درياى ژرف. 🌟 فاطمه مى ماند و مى درخشد، تا زمانى كه «پاكى» مفهومى دارد، گُل خوشبوست و آسمان بر زمين سايه مى افكنَد. 🌕 بر وجدان آدمى مى تابد، نه چون دختر محمد صلى اللَّه عليه و آله است، و نه به خاطر آن كه همسر على عليه السلام است، و نه چون مادر حسن عليه السلام و حسين عليه السلام است، چون «فاطمه» است. 📚 پی نوشت ها: ۱. قرآن كريم، سوره فصّلت، آيه ۳۰. ۲. سوره فجر، آيات ۲۱ - ۲۴. ۳. سوره فجر، آيه هاى ۲۷ - ۳۰ ۴. سوره روم، آيه هاى ۴ و ۵. 📗 يك آسمان پروانه، کمال السيد، ترجمه: حسين سيدي 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
❓چرا به زيارت مادرم نرفتى؟ ⚜ مرحوم حاج عبدالرسول على الصفار، تاجر معروف، و رئيس غرفه تجارت بغداد، نقل كرد: 🕋 در حدود سالهاى ۱۳۲۹ شمسى به خانه خدا و زيارت پيامبر (صلى الله عليه وآله) و اهل بيت گراميش (صلوات الله عليهم اجمعين) مشرف شدم، رفقاى ما در اين سفر يكى سيد هادى مگوطر از سادات محترم، از روساى عشاير فرات، و از مردان انقلابى بود و ديگرى شيخ عبدالعباس آل فرعون، رئيس عشاير آل فتله، كه يكى از بزرگترين و ريشه دارترين عشاير فرات اوسط در عراق مى باشند. 🕌 براى تشرف به زيارت قبر پاك پيامبر بزرگ (صلى الله عليه وآله) و قبور اهل بيت پاكش (صلوات الله عليهم اجمعين)، وارد مدينه منوره شديم و چند روز در آن خاك پاك اقامه گزيديم. 🌄 عصر يكى از روزها طبق عادت معمول قصد زيارت قبور پاك ائمه (عليهم السلام) در بقيع را كرديم. بعد از پايان مراسم زيارت، به زيارت قبور منتسبين به اهل بيت (عليهم السلام) و بعضى از اصحاب و ياران گرامى رسول خدا (صلى الله عليه و آله) پرداختيم تا به قبر فاطمه، دختر مزاحم كلابيه يعنى حضرت مادر حضرت عباس (عليه السلام) رسيديم... 👥 به عبدالعباس آل فرعون گفتم: ✋🏻 بيا، تا اين بانوى معظم ام البنين مادر حضرت عباس (عليه السلام) را نيز زيارت كنيم، ولى او يك مرتبه با كمال بى اعتنايى گفت: ⁉️ بيا برويم و بگذريم، مى خواهى كه ما مردان اين رقعه زنان را زيارت كنيم؟!! 👤 اين را گفته، ما را ترك كرد و از بقيع خارج شد و من و سيد هادى مگوطر در غياب وى به زيارت آن بانو پرداختيم. 🚪زيارت تمام شد و به خانه رفتيم. شب من و عبدالعباس با هم در يك اتاق مى خوابيديم. 🛏 روز بعد هنگام سپيده دم كه از خواب بيدار شدم، عبدالعباس را در رختخوابش ‍ نيافتم، قدرى منتظرش ماندم و با خودم گفتم: شايد به حمام رفته باشد ولى انتظار من طولانى شد و او باز نگشت. 🛌 نگران وى شدم، رفيق ديگرم، سيد هادى مگوطر، را از خواب بيدار كردم و به او گفتم: رخت ها و لوازم عبدالعباس اينجاست، ولى خودش نيست. او هم خبرى نداشت و به تدريج اضطراب و نگرانى ما بيشتر شد!! 🗯 نهايتا انديشيديم كه برخيزيم و به دنبال او بگرديم و با خود گفتيم كجا بايد دنبال او برويم، چگونه بايد به جستجوى او برخيزيم و از كه بپرسيم و تحقيق كنيم؟! 🚪بعد از مدت كوتاهى ناگهان درب باز شد عبدالعباس وارد اتاق شد، در حالى كه شديداً متاثر بود و چشمانش از شدت گريه سرخ شده بود!! 👥 به او گفتيم: خير است انشاء الله كجا بودى و تو را چه شده و اين حالتى است كه در تو مشاهده مى كنيم؟! 👤 گفت: رهايم كنيد تا كمى استراحت كنم، برايتان تعريف خواهم كرد. ⌚️پس از آن كه استراحت كرد گفت: ☝️🏻يادتان مى آيد كه عصر ديروز با تكبر و بى اعتنايى بدون زيارت قبر ام البنين عليه السلام از بقيع خارج شدم؟ 👥 گفتيم: بله به خوبى آن را به ياد مى آوريم، حركت زننده اى بود. 🕌 گفت: قبل از سپيده دم در عالم رويا خود را در صحن حضرت ابوالفضل العباس (عليه السلام) در كربلا يافتم. مردم داخل حرم شريف مى شدند دسته دسته براى زيارت ابوالفضل العباس عليه السلام سعى كردم كه همراه با مردم داخل حرم شريف شوم، مانع دخول من شدند. ⁉️ متعجب شدم و سؤال كردم چه كسى مانع من مى شود و براى چه اجازه دخول به من نمى دهند؟! ✋🏻 نگهبان گفت: در واقع، آقايم اباالفضل العباس (عليه السلام) به من دستور داده است مانع ورود تو شوم. ⁉️"به نگهبان گفتم: آخر براى چه؟! ✋🏻 گفت: نمى دانم، و خلاصه هر چه كوشش و سعى نمودم اجازه ورود به من داده نشد. 🤲🏻 با وجود آن كه مى دانيد من به ندرت گريه مى كنم ناچارا به توسل و گريه زارى پرداختم، تا اين كه خسته شدم چون ديدم اين كار فايده اى ندارد، اين بار به نگهبان متوسل شدم، و التماس كردم كه به نزد آقايم ابوالفضل العباس (عليه السلام) برود و علت منع من از ورود به حرم را از ايشان سوال نمايد. ☝️🏻نگهبان رفت و برگشت و گفت: آقايم به تو مى گويد كه چرا از زيارت قبر مادرم سرپيچى كردى و به او بى اعتنايى نمودى؟ به همين دليل من به تو اجازه دخول به حرم خويش را نمى دهم، تا اين كه به زيارت او بروى!! 🛏 از هول اين رويا، مضطرب و از خواب بيدار شدم و با سرعت براى زيارت قبر پاك ام البنين (عليه السلام) و عذرخواهى از او بابت برخورد زشتى كه از من نسبت به ايشان سر زده بود به بقيع رفتم تا از من نزد پسرش شفاعت نمايد. آرى به بقيع رفتم و الان نيز از نزد او بر مى گردم. 📗 چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس (ع)، جلد دوم، على ربانى خلخالى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌸 منصوره‌ى آسمان 🌹پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: 🔅»نور فاطمه قبل از خلقت زمين و آسمان آفريده شده است». 👥👤 بعضى از مردم عرض كردند: يا نبى الله، پس او انسيه نيست؟ 🌹 فرمود: «فاطمه حوراء انسيه است». 👥👤 گفتند: يا نبى الله، چگونه او حوراء انسيه است؟ 🌹فرمود: «خداوند عزوجل او را قبل از خلقت آدم از نور خود آفريد آنگاه كه ارواح بودند. وقتى خداوند عزوجل آدم را آفريد، نور او بر آدم عرضه شد». 👥👤 گفتند: يا نبى الله، فاطمه كجا بود؟ 🌹 فرمود: «زير ساق عرش در حقّه اى بود». 👥👤 گفتند: يا نبى الله، طعام او چه بود؟ 🌹فرمود: «تسبيح و تقديس و تهليل و تحميد. وقتى خداوند عزوجل آدم را آفريد، و مرا از صلب او خارج كرد، و خواست فاطمه را از صلب من خارج كند، او را در بهشت در سيبى قرار داد، و جبرئيل آن سيب را براى من آورد و گفت: ⚜ «السلام عليك و رحمه الله و بركاته يا محمد». 🌹گفتم: «و عليك السلام و رحمه الله». ⚜ حبيبم جبرئيل گفت: «يا محمد، پروردگارت سلام مى رساند». 🌹گفتم: «سلام از اوست و به سوى او باز مى گردد». 🍎 گفت: يا محمد، اين سيبى است از بهشت كه خداوند عزوجل به تو اهدا كرده است. آن را گرفتم و به سينه ام چسبانيدم». ⚜ گفت: «يا محمد، خداى عزوجل مى فرمايد: آن را ميل كن». 🍎 من آن را شكافتم، و نور تابانى ديدم و ترسيدم. ⚜ گفت: «يا محمد، چرا نمى خورى؟ بخور و نترس كه اين نور منصوره در آسمان و فاطمه در زمين است». 🌹گفتم: «حبيبم جبرئيل، براى چه در آسمان منصوره و در زمين فاطمه است؟» ⚜ گفت: «در زمين فاطمه نامگذارى شده براى آنكه شيعيانش از آتش جهنم جدا شده و دشمنانش از محبت او جدا شده اند. و در آسمان منصوره است بخاطر قول خداوند عزوجل كه: ✨«آن روز مؤمنان به نصر و يارى خداوند خوشحال مى شوند كه هر كس را بخواهد يارى مى كند»، يعنى نصر و يارى فاطمه براى دوستانش». (۱) 📚 پی نوشت: ۱. الموسوعه الكبرى عن فاطمه الزهراء عليهاالسلام: ج ۱، المطاف الاول، ح ۱۳، از معانى الاخبار و تفسير برهان و نزهه الابرار و تراجم اعلام النساء والدمعه الساكبه. 📗 اما دخترم فاطمه، مناقب و مصائب حضرت زهرا (عليها السلام) از زبان پيامبر اکرم (ص)، ب. ام نرجس 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💖 گفتگو‌ با مادر در رحم ☀️ روزى از روزها حضرت خديجه (عليهاالسلام) از پيامبر (صلى الله عليه و آله) خواست تا به بعضى از ميوه هاى بهشت دارالسلام نظر كند. 🍎🍏 جبرئيل دو سيب خدمت پيامبر (صلى الله عليه و آله) آورد و گفت: يا محمد، خدائى كه براى هر چيز قدر و اندازه قرار داده به تو مى گويد: 🔅يكى از اين سيب ها را تو ميل كن، و ديگرى را به خديجه بده تا ميل كند. من از شما دو نفر فاطمه زهرا را مى آفرينم. 🍎 آنچه جبرئيل امين دستور داده بود پيامبر (صلى الله عليه و آله) انجام داد. 🌕 وقتى كفار از پيامبر (صلى الله عليه و آله) خواستند كه شكافتن ماه را به آنان نشان دهد، در حالي كه حمل فاطمه براى خديجه ظاهر شده بود. 🌹خديجه از اين سخن كفار ناراحت شد و گفت: «نااميد باد كسى كه محمد را تكذيب كند. او بهترين رسول و نبى است». 💖 در اين حال فاطمه (عليهاالسلام) از شكم خديجه (عليهاالسلام) صدا زد: 🔅«مادر جان، محزون و ناراحت نباش و هراس مكن كه خداوند همراه پدرم است». (۱) 📚 پی نوشت: ۱. فاطمه الزهراء (عليهاالسلام) بهجه قلب المصطفى (صلى الله عليه و آله)، ص ۴۵، از روض الفائق. 📗 اما دخترم فاطمه، مناقب و مصائب حضرت زهرا (عليها السلام) از زبان پيامبر اکرم (ص)، ب. ام نرجس 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💖 روایت سلمان فارسی از علاقه شديد پیامبر (ص) به فاطمه (س) 🌷 سلمان فارسی مى‏گويد: ⁉️ يكى از زنان پيغمبر (ص) از آن حضرت سؤال كرد: علت چيست كه فاطمه (س) را اين قدر دوست مى‏دارى؟ در حالى كه هيچ يك از اهل بيت خود را اين قدر دوست نمى‏دارى؟! 🌹 رسول خدا (ص) فرمود: 🌳 وقتى به «معراج‏» رفتم، جبرئيل مرا به «درخت طوبى‏»نزديك كرد، و من از ميوه آن خوردم، آن‏گاه با دست خود به كتف من كشيد و گفت: 🔅«اى محمد! خداوند متعال، به تو مژده مى‏دهد كه از «خديجه دختر خويلد» همسر خويش داراى دخترى به نام «فاطمه (سلام الله علیها)» مى‏گردى». 🌍 پس از هبوط به زمين، آميزش با خديجه (س) حاصل شد، و سپس فاطمه (س)چشم به جهان گشود، از آن تاريخ تاكنون هر وقت من مشتاق بهشت مى‏شوم،‌ نزديك فاطمه (س) مى‏روم، و بوى بهشت را از دخترم احساس مى‏كنم، فاطمه (س) حوراء انسيه است. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. نفس الرحمن، ص ۴۰۰، تفسير فرات كوفى، ص ۷۳. 📗 سلمان فارسى استاندار مداين، احمد صادقى اردستانى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
📚 تاریخ نامه 🌹چند فراز از تاریخ زندگی دختر امیرالمؤمنین و صدیقه کبری سلام الله علیهم 🏴 ۲۹ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام کلثوم سلام الله علیها 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹 مدح دختر امیرالمؤمنین، زینب کبری (علیهما السلام)، از لسان دختر امام جواد (علیهما السلام) 🌷 امام حسن عسکری (علیه السلام)، به امام حسین (علیه السلام) تأسی کرده است. 🌴 احمد بن ابراهیم گفته که در سال دویست و شصت و دو به خدمت حکیمه دختر امام جواد و خواهر امام هادی علیهماالسلام رسیدم و از پشت پرده با ایشان صحبت کردم. ✋🏻 از دین او سؤال کردم، ایشان هم امامان خود را برای من نام بردند و [در آخر] گفت: 🌹 پسر امام حسن است [حجة بن الحسن علیهماالسلام] ✋🏻 به ایشان عرض کردم: جانم به فدای شما! آیا شما خودتان ایشان را زیارت کرده‌اید یا این خبر را از دیگری شنیده‌اید؟ 🌹 حکیمه خاتون فرمود: خبرش از ابی‌محمّد علیه السلام است [امام حسن عسکری خبر داده] که به مادر خود [در خصوص تولد حضرت حجّت] نامه نوشتند. ❓آنگاه از حکیمه پرسیدم: این فرزند الان کجا هستند؟ 🌹 گفتند: مخفی است و از جایگاهش کسی خبر ندارد. ✋🏻 راوی می‌گوید آنگاه از حکیمه خاتون پرسیدم: پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ 🌹 گفت: جده ایشان و مادر امام حسن عسکری علیه السلام. ⁉️ [با تعجب] پرسیدم: پیروی کنم از کسی که وصیت کردند به یک بانویی؟! (یعنی امام من بانویی باشد؟) 🌹 حکیمه خاتون فرمود: «به حسین بن علی علیهماالسلام اقتدا کن که به خواهر خود زینب علیهاالسلام وصیت کردند، و هرچه که از علوم‌ زین العابدین علیه السلام بروز می‌کرد، آن را به حضرت زینب علیهاالسلام نسبت می‌دادند، برای آنکه پوششی باشد بر امام سجاد علیه‌السلام، بعد گفتند: ▪️شما که اهل اخبار و روایات هستید، آیا شما روایت نکردید که میراث نهمین [امام] از اولاد حسین علیه السلام در حال حیاتش تقسیم می‌شود؟ [یعنی برای اینکه دشمن به ایشان دسترسی پیدا نکنند میراث خود را تقسیم کردند تا دشمن گمان کند ایشان در قید حیات نیستند]. 📚 الغیبة، طوسی رحمه الله، ص ۲۳۰. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌟 کراماتی از حضرت (س) - {۱۴} ⚜ مرحوم حاجى نورى (رضوان‏ اللَّه‏ عليه) داستانى را نقل مى‏ كنند كه چون در زمان خودشان و در نزديكى محلّ اقامت ايشان واقع شده و گويا صاحب جريان را مى‏ شناخته‏ اند، داستانى ارزشمند است. 🎙ايشان مى‏ گويند: 💧در ايّامى كه ما در كاظمين اقامت داشتيم و مجاور بوديم، در بغداد يك مرد نصرانى بود به نام يعقوب كه دچار بيمارى استسقاء شد و هر چه مراجعه به اطباء كرد نفعى نداد و بيمارى او شدت يافت، چنان رنجور و لاغر گرديد كه از راه‏ رفتن عاجز شد. 🙏🏻او خود مى‏ گويد: پيوسته مى‏ گفتم خدايا، يا شفايم ده يا مرگم را برسان. 🛌 تا اينكه شبى همچنان كه روى تختخواب، خوابيده بودم، خواب ديدم سيد جليل، نورانى و بلند قامتى نزد من آمده و تخت مرا حركت داد و گفت: 🔅«اگر شفا مى‏ خواهى بايد به شهر كاظمين بروى و زيارت كنى كه از اين بيمارى رها شوى!» 🛏 از خواب بيدار شدم و جريان خواب را براى مادرم نقل كردم. ✝ او كه نصرانى بود گفت: اين خواب شيطانى است و رفت صليب و زنّار آورد و به گردنم آويخت. 🛌 من دوباره خواب رفتم و در عالم رؤيا بانويى با جلالت و پوشيده را ديدم كه آمد و تخت مرا حركت داد و فرمود: 🌹«برخيز، چه آنكه صبح طالع شد. مگر پدرم به تو نفرمود به زيارتش بروى تا تو را شفا دهد؟!» ✋🏻 عرض كردم: پدر شما كيست؟ 🌹 فرمود: امام موسى بن جعفر عليه‏ السّلام ✋🏻 گفتم: تو كيستى؟ 🌹 فرمود: «اَنَا الْمَعْصُومَة اُخْتُ‏ الرّضا عليه‏ السّلام»؛ «منم معصومه، خواهر رضا عليه‏ السّلام» ❤️ من بيدار شدم و متحيّر بودم كه چه كار كنم و كجا بروم. پس در قلبم افتاد كه به خانه سيّد محترم، سيد راضى‏ بغدادى كه ساكن در محله رواق بغداد است، بروم. 🧑🏻 به راه افتادم تا به خانه او رسيدم. در را كوبيدم. ❓او گفت: كيستى؟ 🧑🏻 گفتم: در را باز كن، چون صداى مرا شنيد، دخترش را صدا زد كه در را باز كن كه يك نصرانى است و مى‏ خواهد مسلمان شود!! 🧑🏻 من وارد شدم و گفتم از كجا دانستيد كه نصرانى مى‏ خواهد مسلمان شود؟ ☝️🏻گفت: جدّم حضرت كاظم عليه‏ السّلام در خواب به من خبر دادند. 🚌 بعد مرا به كاظمين و به خانه عالم جليل شيخ عبدالحسين تهرانى برد و داستان را به ايشان عرض كردم. 🕌 به دستور او مرا به حرم مطهّر بردند و دور ضريح طواف دادند، ولى اثرى از براى من ظاهر نشد. چون بيرون آمدم و مختصر زمانى گذشت دچار تشنگى شدم. آب آشاميدم. در آن وقت حالم دگرگون شد و به زمين افتادم و آن وقت بود كه احساس كردم كه بارگرانى چون كوه بر پشتم بود و برداشته شد و ورم بدنم از بين رفت و به كلى كسالت و دردم مرتفع گرديد. 🚌 به بغداد برگشتم. بستگانم كه از جريان اطّلاع پيداكردند ناراحت شدند. 👈🏻 مادرم گفت: خدا رويت را سياه كند. كافر شدى؟ 🧑🏻 گفتم: از بيمارى چيزى مى‏ بينى؟ 🩸او گفت: اين از سحر است و بالاخره مرا زدند، اذيت كردند و خون‏ آلود نمودند و گفتند: تو از دين ما خارج شده‏ اى!! 🕌 من به كاظمين برگشتم و خدمت شيخ‏ عبدالحسين‏ تهرانى رفتم و او اسلام و شهادتين را به من تلقين كرد و مسلمان شدم و چون خطر، مرا تهديد مى‏ كرد، او مخفيانه مرا به كربلا فرستاد و چون زيارت كردم و برگشتم مرا با مرد صالحى از اهل اصطهبانات به بلاد عجم فرستاد و يكسال در آن قريه - اصطهبانات - از توابع شيراز ماندم و بعد به عتبات برگشتم... ⚜ مرحوم محدث‏ نورى مى‏ گويد: و باز به محل هجرت خود برگشت و در آنجا همسر گرفت و مشغول به قرائت مصائب حضرت امام حسين عليه‏ السّلام شد و الآن در آنجاست و اهل و اولادى دارد... (۱) 📚 پی نوشت: ۱. نورى، ميرزا حسين، دارالسلام فى الرؤيا و المنام، ج ۲، ص ۱۶۹ - ۱۷۱، با تلخيص. 📗 بانوي ملكوت، آية الله على‏ اكبر كريمى جهرمى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq