eitaa logo
پرتو اشراق
784 دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
14.2هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 👣 دوان دوان از مسجد برگشت و مثل همیشه نزد مادرش رفت. 🌴 دو عدد متکا روی هم گذاشت تا شکل منبر شود و در عالم کودکی اش بر منبر بنشیند و سخنرانی کند. 🌤️ این کار هر روز تکرار می شد، یعنی آنچه را که در مسجد بر پدربزرگش نازل شده بود تمام و کمال برای مادرش تعریف می کرد و آیات قرآن را برای او می خواند و به این شکل مادر را از وحی الهی که بر (صلی الله علیه و آله) نازل شده بود مطلع می کرد. 👌🏻مادر نیز به حافظه پسر هفت ساله اش می نازید و به شیوایی کلام فرزند خردسالش افتخار می کرد. ☀️ گویا آن روز اتفاقی افتاده بود. سخنران کوچک ما مثل روزهای قبل عادی و روان صحبت نمی کرد، گاهی در سخنانش وقفه ایجاد می شد و گاهی نیز مطلب را به درستی نمی رساند... مادر پرسید: - پسرم، چه شده امروز نمی توانی راحت حرف بزنی؟ - مادر، مثل شاگردی شده ام که در حضور استادش باشد و نتواند راحت صحبت کند، گویی شخص بزرگی حرف های مرا می شنود... راستش مادر جان، هول شده ام. 🌷 در این هنگام (علیه السلام) از پشت پرده بیرون آمد و پسرش (حسن) را در آغوش گرفت و بوسید. سپس گفت: ☝🏻احسنت، مرحبا، پس تو بودی که هر روز آیات خدا را برای مادرت می خواندی... (۱) 📚 پی نوشت: ۱. مناقب، ج ۴، ص ۷. 📗 حیات پاکان ۲/ داستان هایی از زندگی ، امام حسین و امام سجاد (علیهم السلام)، مهدی محدثی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq