eitaa logo
پرتو اشراق
705 دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
12.8هزار ویدیو
52 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 آگاهى حضرت اميرالمؤمنین عليه السّلام در مورد خواسته يهود! 🌤 عبداللّه بن خالد گويد: روزى با اميرالمؤمنين (عليه السّلام) بودم كه حضرت از كوفه خارج شده به زمين رسيديم كه آنرا نخله (يا بجله) مى گفتند در دو فرسخى كوفه. 🕎 در اين موقع پنجاه نفر مرد يهودى نزد حضرت آمدند و گفتند: توئى على بن ابيطالب پيشواى امت مسلمان؟ 🌹 حضرت فرمود: «آرى منم!» 📚 آن مردان گفتند: در كتاب هاى ما نوشته شده است كه (در اين حوالى) سنگى است كه نام شش نفر از انبياء بر آن نقش بسته، ما هر چه مى گرديم آنرا نمى يابيم اگر شما امام هستيد آن سنگ را براى ما آشكار سازيد!! 🌹اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: «دنبال من بيائيد...» 👥👥 گروه يهود دنبال حضرت حركت كردند، در ميان صحرا تپه اى بزرگ نمايان شد، حضرت به باد فرمود: 👈🏻 «اين رملها را به حق اسم اعظم خداوند از روى اين سنگ دور كن!» 🌪 اندك زمانى نگذشت (كه با فشار باد متراكم) رمل ها كنار رفت و سنگى ظاهر شد!! 🌹حضرت امير (عليه السلام) فرمود: «اين است آن سنگى كه منظور شماست!» 👁 آنها نگاه كردند ولى نامهائى كه مى خواستند نديدند، گفتند: 👥👥 سنگى كه ما مى خواهيم نام شش نفر از انبياء بر آن نقش است، ما بر اين سنگ چيزى نمى بينيم! 🌹حضرت فرمود: «آنچه شما به دنبال آن هستيد در آن طرف سنگ است كه روى زمين است، سنگ را برگردانيد و نوشته ها را بخوانيد». 🪨 آن گروه هر چه تلاش كردند نتوانستند سنگ را برگردانند، اميرالمؤمنين عليه السّلام وقتى ديد اينها با اين جمعيت و تلاش زياد نمى توانند سنگ را حركت دهند خودش اقدام نمود و با دست تواناى خويش آن سنگ را برگرداند. 👥👥 يهود نگاه كردند و ديدند نام شش پيامبر بزرگ الهى بر آن نقش است به اين ترتيب: «آدم، ابراهيم، نوح، موسى، عيسى و محمد (صلى الله عليه و آله)». ✋🏻 يهود با ديدن اين ادله آشكار و تسلط حضرت بر باد و دانش فراوان حضرت، يكجا صدا برآوردند به «لا اله الا اللّه و محمد رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) و اينكه شما اميرمؤمنان و سرور اوصياء و حجت خداوند در زمين هستيد، هر كه شما را شناخت رستگار شده و نجات يافته و هر كه با شما مخالفت كرد گمراه شد، مناقب شما بيشتر است از اينكه به اندازه و شماره درآيد. (۱) 📚 پی نوشت: ۱- بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۲۵۷. 📔 پيشگوئيهاى اميرالمؤمنين عليه السلام، سيد محمد نجفى يزدى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💪🏻 جوانمرد نوجوانان 🌹 ابوطالب پدر حضرت على (عليه السلام) نام على (عليه السلام) را ظهير مى گفت: چرا كه بسيارى از مواقع او فرزندان، برادر زاده هاى خود را جمع مى كرد و به آنان دستور مى داد كه با هم كشتى بگيرند، البته اين يك نوع تفريح رايج در عرب بود، على (عليه السلام) آن موقع كودك بود و داراى بازوانى درشت و كوتاه. 💪🏻 مولا على (عليه السلام) آستين هاى خود را بالا مى زد و با بزرگ و كوچك از برادران و عمو زاده هاى خويش كشتى مى گرفت بطورى كه با يك چرخش و بكار بردن فن خاصى پشت همه آنها را به خاك مى برد، پدرش نيز او را تشويق مى كرد و مى فرمود: 🔅«على (عليه السلام) پيروز شد، بدين سبب او را ظهير ناميده اند». (۱) 📚 پی نوشت: ۱. معانى الاخبار، ج ۱، ص ۱۴۲. 📗 ۱۰۰۱ داستان از زندگانى امام على عليه السلام، محمد رضا رمزى اوحدى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌹 جمال و شمايل امام على (ع) 🕋 ویژه علیه السلام 🌺 پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: 🔅«هر كه دوست دارد به هيبت اسرافيل، رتبه ميكائيل، جلالت جبرئيل، سازگارى آدم، خداترسى نوح، دوستى ابراهيم، اندوه يعقوب، جمال يوسف، مناجات موسى، صبر ايوب، زهد يحيى، سنت يونس، پرهيز عيسى و حب و خوى محمد بنگرد، بايد به على بنگرد، بايد به على بنگرد كه نود خصلت از خصلتهاى انبيا در اوست و همه را خداوند در او جمع كرده و براى احدى غير او جمع نكرده است. (۱) ⚜ علامه شيخ عبدالرحمن صفورى شافعى گويد: 🔅«آن حضرت ميان قامت بود، چشمانى سياه و درشت و روى زيبايى چون ماه شب چهارده و شكمى بزرگ داشت كه بالاى آن گنجينه علم و زير آن جاى غذا بود، محاسن شريفش پرپشت، موى سرش كم پشت، گردنش چون تنگ سيم فام بود؛ خداوند از او و مادرش و برادرانش جعفر و عقيل و عموهايش ‍ حمزه و عباس خشنود باد. (۲) ⚜ ابن منظور گويد: 🔅«در حديث ابن عباس (رحمة الله) آمده كه: 🔅على، اميرمؤمنان، به ماه تابان و شير دمان و نهر خروشان و فصل نوبهار مى ماند؛ نور و پرتوش به ماه، شجاعت و دلاوريش به شير، جود و سخايش به نهر، و خرمى و حيائش به نوبهار مانند بود». (۳) ⚜ و نيز گويد: 🔅«در حديث ابن عباس رحمة الله آمده: من زيباتر از شرصه على (عليه السلام ) نديدم. شرصه يا شرصه ريختن موى دو طرف پيشانى از جلو سر است». ⚜ علامه محمد بن طلحه شافعى گويد: 🔅«آن حضرت سبزه و گندمگون، درشت چشم و ميان قامت بود، شكمى بزرگ و محاسنى بلند و پرپشت داشت، موى جلو سرش ريخته بود و موهاى سر و صورتش سپيد گشته بود، هيچ يك از عالمان او را به خضاب كردن توصيف ننموده جز سودة بن حنظله كه گفته است: من على را ديدم كه موى صورتش رنگين بود، و غير او چنين نقل نكرده است، شايد آن حضرت خضاب مى كرده، سپس ‍ آن را ترك كرده است». 📚 خبرگزاران گفته، بينندگان ديده، در كتابهاى نويسندگان نوشته و بر زبان گويندگان جارى است كه از صفات ويژه آن حضرت كه به قامت او راست آمده (الانزع البطين) است تا آنجا كه به صورت نام خاص حضرتش در آمده است. 📚 پی نوشت ها: ۱- ر.ك: ص. و نظير آن در (روض الفائق) علامه شيخ شعيب حريفيشى، ص ۲۹۱. و در كتاب (الامام على فى الاحاديث النبوية) تاءليف علامه سيد محمد ابراهيم موحد، ص ۲۲۱ چنين است: (و به خوى و جسم و شرف و كمال منزلت محمد بنگرد...). ۲- نزهة المجالس و منتخب النفائس، ص ۴۵۴. ۳- لسان العرب ۱۴/۲۱۶. ماده (حيا). 📕 داستانهايى از امام على عليه السلام، حميد خرمى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🩸تا جایی که دیدگان از شدت ترس سرخ شد! 🏰 «ما با رسول خدا(ص) وارد شهر شما یهودیان، شدیم. آنجا با جنگجویان سواره و پیادۀ یهودی، از قریش و غیر قریش روبرو شدیم که به خاطر اسب و سلاح‌های فراوانشان، چون کوه در برابر ما می‌نمودند. هم جایگاه و محل سکونت آنها ایمن و ضربه ناپذیر بود و هم شمارشان از ما بیشتر بود. آنها مبارز می‌طلبیدند و هیچ‌کس از ما به جنگ آنان نرفت مگر اینکه او را کشتند. تا جایی که دیدگان از شدت ترس سرخ شد! 👥👤 من در حالى به مبارزه فرا خوانده شدم که هر کس در فکر جان خود بود. هر یک از همرزمانم به دیگرى نگاه می‌کرد و همه مى‏ گفتند: اى ابوالحسن! برخیز. 🛡تا اینکه رسول خدا(ص) مرا به میدان فرستاد. 🗡 آنگاه، چون شیرى که به‌شدت بر شکارش حمله می‌بَرَد، ‏بر آنها حمله بردم تا اینکه آنان را به درون شهرشان، که چون قلعه‌ای بزرگ بود، فرستادم و راه فرار را بر آنان بستم. 🏰 درِ بزرگ قلعه‌شان را به دست خود کَندم و تنها وارد شهرشان شدم، هر مردى که خود را نشان مى‏داد، می‌کشتم تا اینکه شهر را به تنهایى فتح کردم، و جز خداى یگانه هیچ شریک و یاوری نداشتم. 🌹 سپس رو به اصحاب گفت: آیا چنین نبود؟ ✋🏻 اصحاب گفتند: چرا ای امیرمؤمنان». 📗 بخشی از کتاب «آن چهارده روز»؛ زندگی‌نامه خود‌گفته امیرالمؤمنین(ع) 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
📣 قابل توجه مسئولین کشور 🌹 نحوه برخورد مولا علی علیه السلام در برابر خواسته های نامشروع عقيل و اشعث بن قیس ✅ «به خدا سوگند، برادرم عقيل را در حالى ديدم كه سخت فقير و پريشان حال گشته بود. او از من خواست تا يك من از گندم شما را به او دهم. 🔅كودكانش را ديدم كه گيسوانى ژوليده داشتند و از شدت فقر و گرسنگى رنگشان تيره گشته بود و گويى رخسارشان را با نيل سياه كرده باشند. 🔅عقيل پى در پى مرا ديدار كرد و گفته خود را تكرار نمود. من به گفتارش ‍ گوش كردم و حرفهايش را نيك شنيدم. او مى پنداشت كه من هم اينك دين خود را به او مى فروشم و راه خود را به يكسو مى نهم و به دنبال او به راه مى افتم. 🔅پس آهنى براى او گداختم و آن را نزدیک تنش بردم تا عبرت گيرد. چنان فرياد برآورد و از درد به شيون افتاد كه بيمار از سنگينى درد به ناله افتد. نزديك بود از داغ آن بگدازد (و قالب تهى كند). 🔅به او گفتم: اى عقيل! نوحه گران در سوگ تو بگريند، آيا از آهن پاره اى مى نالى كه انسانى به بازيچه آن را گرم ساخته؟ اما تو مرا به آتشى مى كشانى كه خداى جبارش به خشم گداخته است؟! آيا تو از اين درد مختصر مى نالى و من از سوزش آتش پروردگار ننالم؟!» ✅ «شگفت تر از قصه عقيل، حركت احمقانه كسى بود كه شب هنگام به ديدار ما آمد. با ارمغانى درون ظرف سرپوشيده و حلوايى آميخته (از قند و شكر) كه حتى ديدنش را خوش نداشتم. تو گويى آب دهان مار بر آن ريخته باشند! 🔅پرسيدم: هديه است يا زكات يا براى رضاى خداست؟ كه گرفتن صدقه بر ما نارواست. گفت: نه آن است و نه اين، بلكه ارمغان است! گفتم: مادر در سوگت بگريد! آيا از راه دين خدا آمده اى مرا بفريبى؟! تو يا ديوانه اى يا جن زده اى و يا بيهوده سخن مى گويى! 🔅به خدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمان است به من دهند تا خدا را نافرمانى كنم و پوست جويى را از مورچه اى به ناروا ستانم، چنين نخواهم كرد». (۱) 📚 پی نوشت: ۱- نهج البلاغه، ترجمه شهيدى، خطبه ۲۲۴. 📗 خاطرات اميرمومنان، شعبان خان صنمى (صبورى) 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🤝 روز برادری 🌙 به مناسبت ۱۲ ، سالروز عقد اخوت نبی اعظم (ص) و مولا علی علیه السلام 🕌 زید بن ابى اوفى می‌گوید: من بر پیامبر خدا(ص) در مسجدش وارد شدم و آن حضرت فرمود: «فلان بن فلان کجا است؟» ☝️🏻یکایک اصحاب خود را ذکر می‌نمود و از احوال آنها که نبودند جویا می‌شد و شخصى را به سوى آنان می‌فرستاد تا همه محضر آن حضرت گرد آمدند!! 🫂 سپس حمد و ثناى خدا به جا آورد و بین آنها عقد اخوّت و برادرى برقرار نمود. 🌷 حضرت علی(ع) به پیامبر گفت: اى رسول خدا! من چون دیدم آنچه با اصحابت انجام دادى و بین آنها برادرى نهادى و با من چنین ننمودى نزدیک بود جان از قالبم برون آید و کمر من خُرد شود، اگر این از جهت ملالتى است که از من پیدا نموده‌اى پس رضا و بخشش و بزرگوارى براى تو است. 🌹 رسول خدا(ص) فرمود: «سوگند به آن خدایى که مرا به حقّ برگزیده است؛ من عقد برادرى تو را تأخیر نینداختم مگر آن‌که تو را براى خودم قرار دادم، منزلت تو به من مانند منزلت هارون است به موسى، تفاوتى که هست آن که بعد از من پیامبرى نخواهد بود، تو برادر و وارث من هستى». 🌷 حضرت علی(ع) گفت: یا رسول الله! چه چیز را من از شما به ارث می‌برم؟ 🌹 رسول خدا(ص) فرمود: «آنچه را که پیامبران قبل از من براى اوصیاى خود ارث می‌گذاردند». 🌷 علی(ع) پرسید: پیامبران گذشته چه براى اوصیاى خود ارث می‌گذاشتند؟ 🌹 پیامبر(ص) فرمود: «کتاب خدا و سنّت پیامبر خدا را. اى على! تو در بهشت با من هستى، در قصر من و با فاطمه دختر من، و تو برادر من هستى و رفیق من». [۱] 📚 پی نوشت: ۱. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، محقق، عمروی، عمرو بن غرامة، ج ‏۴۲، ص ۵۲ – ۵۳، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‏۱، ص ۳۲۰. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
✋🏻 از من بپرسيد از تمامى حوادث تا قيامت ⚜ سلمان فارسى گويد: 🌹 اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: 🔅«علم منايا (تاريخ و كيفيت نابودى افراد) و علم بلايا (بلاهائى كه بر افراد يا جوامع نازل مى شود) و علم وصايا (سفارشهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله) و علم انساب (پدر و مادر و اجداد هر كسى) و همچنين فصل الخطاب (داوري ها يا حقايق) و ميلاد اسلام و كفر (تاريخ مسلمان و كفار) نزد من است. 🔅منم آن صاحب ميسم (ميسم وسيله اى است آهنى كه حيوان را با آن علامت مى گذارند و گويا منظور حضرت اين است كه ولايت حضرت، علامت ايمان و انكار آن علامت كفر است، و شايد هم اين معنى در آخرت به صورت محسوس در چهره افراد ظاهر گردد)، منم آن فاروق اكبر (جدا كننده بزرگ حق از باطل) و دولت دولتها، از من بپرسيد از تمامى حوادثى كه تا روز قيامت به وقوع خواهد پيوست و از هر آنچه قبل از من انجام گرفته و از آنچه اكنون در زمان من واقع مى گردد تا آنگاه كه خداوند عبادت مى شود. (۱) 👥👤 و چون از حضرتش در مورد علم پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) سؤال شد فرمود: 🌹«پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) به تمامى آنچه پيامبران مى دانستند و به هر آنچه بوده و هست را تا قيامت عالم بود، سپس فرمود: 🔅«سوگند به آنكه جانم به دست اوست من مى دانم علم پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را و آنچه بوده و آنچه هست ميان من تا قيامت». (۲) 📚 پی نوشت ها: ۱. بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۱۵۳. ۲. بصائرالدرجات، ص ۱۲۷. 📗 پيشگوئيهاى اميرالمؤمنين (عليه السلام)، سيد محمد نجفى يزدى
🤲🏻 مولا على (عليه السلام) در حق او دعا كرد! 💚 عمرو بن حمق يك از مخلص و دوستان صميمى اميرالمؤمنين على (عليه السلام) بود، در جنگ صفين كه جنگ سختى بين سپاه على (عليه السلام) و لشكر معاويه بود به على (عليه السلام) عرض كرد: ✋🏻 «ما بخاطر تحصيل مال و يا خويشاوندى با شما بيعت نكرده ايم، بلكه بيعت ما با تو بر اساس پنج چيز است: 🔆 ۱- تو پسر عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله) هستى. 🔆 ۲- تو داماد آن حضرت و همسر حضرت زهرا (عليه السلام) هستى. 🔆 ۳- تو پدر دو فرزند رسول خدا مى باشى. 🔆 ۴- تو نخستى فردى هستى كه به پيامبر ايمان آوردى. 🔆 ۵- تو بزرگوارترين مرد از مجاهدان اسلام بودى و سهم تو در جهاد با كفار از همه بيشتر است. ⛰ بنابراين اگر فرمان دهى تا كوه را از جاى بركنم، و دريا از آب تهى سازيم تا جان بر تن داريم سر از فرمان تو بر نتابيم و دوستانت را يارى نموده و با دشمنانت دشمن مى باشيم». 🌹 اميرمومنان (عليه السلام) براى اين دوست مخلص خود چنين دعا كردند: 🤲🏻 «اللهم نور قلبه باتقوى و اهده الى صراط مستقيم»؛ 🔅«خداوندا قلب او را به تقوى منور كن و او را به راه مستقيم هدايت كن»، دعاى على (عليه السلام) در وجود او ديده مى شد او هم دلى پاك و نورانى داشت و هم تا دم مرگ و شهادت در راه راست گام برداشت. 📗 قصص الدعا يا داستانهايى از دعا (جلد اول)، شهيد احمد مير خلف زاده و قاسم ميرخلف زاده 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💀 جمجمه انوشيروان سخن مى گويد! 🏇 به امام على عليه السلام خبر رسيد معاويه تصميم دارد با لشكر مجهز به سرزمين هاى اسلامى حمله كند. 🏳 مولا على عليه السلام براى سركوبى دشمنان از كوفه بيرون آمد و با سپاه مجهز به سوى حركت كردند در سر راه به شهر مدائن (پايتخت پادشاهان ساسانى) رسيدند و وارد كاخ كسرى شدند. 🏛 حضرت پس از اداى نماز با گروهى از يارانش مشغول گشت در ويرانه هاى كاخ انوشيروان شدند و به هر قسمت كاخ كه مى رسيدند كارهايى را كه در آنجا انجام شده بود به يارانش توضيح مى دادند به طورى كه باعث تعجب اصحاب مى شد و عاقبت يكى از آنان گفت: ✋🏼يا اميرالمؤمنين! آن چنان وضع كاخ را توضيح مى دهيد گويا شما مدتها اينجا زندگى كرده ايد! 💀 در آن لحظات كه ويرانه هاى كاخها و تالارها را تماشا مى كرند، ناگاه على عليه السلام جمجمه اى پوسيده را در گوشه خرابه ديد، به يكى از يارانش فرمود: 🌹«او را برداشته همراه من بيا!» 🏛 سپس على عليه السلام بر ايوان كاخ مدائن آمد و در آنجا نشست و دستور داد طشتى آوردند و مقدارى آب در طشت ريختند و به آوردنده جمجمه فرمود: 🔅«آن را در طشت بگذار!!» 💀 وى هم جمجمه را در ميان طشت گذاشت! 🌹آنگاه على عليه السلام خطاب به جمجمه فرمود: «اى جمجمه! تو را قسم مى دهم! بگو من كيستم تو كيستى؟» 💀 جمجمه با بيان رسا گفت: «تو اميرالمؤمنين، سرور جانشينان و رهبر پرهيزگاران هستى و من بنده اى از بندگان خدا هستم!!» 🌹على عليه السلام پرسيد: حالت چگونه است؟ 💀جواب داد: «يا اميرالمومنين! من پادشاه عادل بودم، نسبت به زيردستان مهر و محبت داشتم، راضى نبودم كسى در حكومت من ستم ببيند. ولى در دين مجوسى (آتش پرست) به سر مى بردم. هنگامى كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) به دنيا آمد كاخ من شكافى برداشت‌. آنگاه به رسالت مبعوث شد من خواستم اسلام را بپذيرم ولی زرق و برق سلطنت مرا از ايمان و اسلام باز داشت و اكنون پشيمانم. اى كاش كه من هم ايمان مى آوردم و اينك از بهشت محروم هستم و در عين حال به خاطر عدالت از آتش دوزخ هم در امانم! واى به حالم! اگر ايمان مى آوردم من هم با تو بودم. اى اميرالمؤمنين و اى بزرگ خاندان پيغمبر!» 💀 سخنان جمجمه پوسيده انوشيروان به قدرى دل سوز بود كه همه حاضران تحت تاءثير قرار گرفته با صداى بلند گريستند. (۱) ⏳اميد است ما نيز پيش از فرا رسيدن مرگ در فكر نجات خويشتن باشيم. 📚 پی نوشت: ۱. بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۲۴. 📕 داستانهاى بحارالانوار جلد سوم محمود ناصرى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
☀️ بازگشت خورشید! 🌟 به مناسبت ایام معجزه رد‌ّالشمس 🤲🏻 روزي رسول خدا (صلي الله عليه وآله) نماز عصر را در مدينه خوانده و سپس به صحراي وقع در غرب مدينه رفتند، اميرالمؤمنين (عليه السلام) كه نماز عصر را نخوانده بود به دنبال حضرت از شهر خارج شده و به وي ملحق گرديد، وقتي به پيامبر (صلي الله عليه وآله) رسيد احساس كرد حضرت دوست دارد بخوابد... 🌄 رسول خدا (صلي الله عليه وآله) سر بر دامن علي (عليه السلام) گذاشته به خواب رفت و تا غروب خورشيد بيدار نشد، وقتي بيدار شد علي (عليه السلام) رو به پيامبر (صلي الله عليه وآله) نموده عرض كرد: ✋🏻 اي رسول خدا، من نمازم را نخوانده ام، و دوست هم نداشتم شما را بيدار نمايم! 🤲🏻 پيامبر (صلي الله عليه وآله) دست به دعا برداشته چنين گفت؛ خدايا، تو مي داني كه علي به خاطر پيامبرت و به احترام وي او را بيدار نكرده تا خورشيد غروب نموده است، او نماز عصرش را نخوانده، خدايا پيامبرت و وصي او را اكرام نموده خورشيد را براي علي برگردان تا نماز عصرش را بخواند. ☀️ ناگهان خورشيد شروع كرد از سمتِ مغرب بالا آمدن تا اين كه در موقعيّت عصر قرار گرفت، علي (عليه السلام) نمازش را خواند در حالي كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) ومردم نظاره گر وي بودند، با پايان يافتن نماز علي (عليه السلام) خورشيد همچون برق جهنده يا مانند شهاب سنگ به سمت مغرب رفته و بار ديگر غروب كرد، پيامبر (صلي الله عليه وآله) دستور داد در مكاني كه علي (عليه السلام) نماز عصرش را خوانده بود مسجدي بسازند تا در آنجا نماز خوانده شود. 📚 حسين بن حمدان خصيبي پس از نقل حديث چنين نوشته است: 🕌 من اين مسجد را در قسمت غربيِ مدينه ديده ام، و در سال ۲۷۳ به آنجا رفته و با عدّه زيادي در آنجا نماز خوانديم، اين مسجد معروف به «مكان ردّالشمس براي اميرالمؤمنين» است و جايي معروف و شناخته شده است. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. الهداية الكبري، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱. 📗 بازگشت خورشيد براى اميرالمؤمنين (عليه السلام)، محمّد جواد محمودی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
👈🏻 خَیرُالبَریّه ❓علی (علیه السلام) کیست؟ 🕋 جابر بن عبدالله انصارى گفت: ما در كنار خانه خدا در خدمت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نشسته بوديم كه مولا على (عليه السلام) به سوى ما آمد. 🌹 هنگامى كه چشم پيامبر (صلى الله عليه و آله) به او افتاد فرمود: 🔅«برادرم به سراغ شما مى آيد. سپس رو به كعبه كرد و گفت به خداى اين كعبه قسم كه اين مرد و شيعيانش در قيامت رستگارند بعد رو به ما كرد و فرمود: 🔅او قبل از همه شما به خدا ايمان آورد و قيام او به فرمان خدا بيشاز همه شما است وفايش به عهد الهى از همه بيشتر، قضاوتش به حكم الله افزون تر، مساواتش در تقسيم بيت المال از همه زيادتر، عدالتش درباره رعيت از همه فزون تر و مقامش نزد خدا از همه بالاتر است». ✨ جابر گفت: در اينجا آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» (۱) نازل شد و پس از آن هنگامى كه على (عليه السلام) مى آمد اصحاب پيامبر (صلى الله عليه و آله) مى گفتند؛ 👈🏻 «بهترين مخلوق خدا» بعد از رسول الله (صلى الله عليه و آله) آمد. (۲) 📚 پی نوشت ها: ۱- سوره بينه، آیه ۷. ۲- همان مدرك. 📗 ۱۰۰۱ داستان از زندگانى امام على عليه السلام، محمد رضا رمزى اوحدى 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq