eitaa logo
پرتو اشراق
783 دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
14.2هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 در این روز، جناب که از طرف امیرمؤمنان علی (علیه السلام) والی مصر بود به دستور و تشنه به شهادت رسید. 📚 مستدرک سفینة البحار ۲۱۲/۵. 🌐 @partoweshraq
🌹جناب نجابت را از مادر به ارث برده بود نه از پدرش 🔥 اعتراف جناب محمد بن ابوبکر به جهنمی بودن پدرش 📚 شیخ کشی و مفید (رضوان الله علیهما) روایت کرده‌اند: 👳🏻 محمد طیار گفت: نزد (علیه السلام) از محمد بن ابوبکر یاد کردیم. ⚜ حضرت فرمود: ▪درود و رحمت خدا بر او؛ همانا روزی از روزها محمد بن ابوبکر به (علیه السلام) گفت: 🌷دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم! 🌹حضرت فرمودند مگر نکردی؟ 🌷 گفت: چرا! ⚜ حضرت دستشان را باز کردند و محمد بن ابوبکر گفت: 🌷 شهادت می‌دهم که تو امامی هستی که اطاعتت واجب است و پدر من در آتش است. ⚜ سپس امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ▪نجابت محمد بن ابوبکر از طرف مادرش بود نه پدرش. 📗 اختیار معرفة الرجال معروف به رجال الکشی، صفحه ۶۶-۶۷، چاپ مؤسسة النشر الاسلامی. 📕 الاختصاص، تالیف شیخ مفید، صفحه ۷۷، چاپ مؤسسة الأعلمي للمطبوعات. 📚 پی نوشت: از این روایت شریف ثابت می‌شود که جناب محمد بن ابوبکر بیعت خود با حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را بدون برائت از پدرش ابوبکر که اول ظالم در حق اهل بیت علیهم السلام بود قبول نداشته است. 🌷 جناب محمد بن ابوبکر اسوه‌ی در است. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌹 #چهارشنبه_های_امام_رضایی 💚 در محضر دوست نامی از ما ببرید 🌹 یا مرحمتى، پیامى از ما ببرید 🌹 گر قسمتتان زیارت مشهد شد 💚 بر حضرت او سلامی از ما ببرید 💓 أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی 🌐 @partoweshraq #شعر
4_5940766521507709981.mp3
2.63M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | ❓اهمیت و معنی واقعی حق الناس چیه؟ 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
96.6K
🎧 #بشنوید | پیام زائران اباعبدالله الحسین از مرز شلمچه در مورد ارز 🌐 @partoweshraq
🕑 💠🌹💠 #بـہـجٺ_خـــوبـان ⚜ سفارش #آیت‌_الله_بهجت (قدس‌ سره) برای در امان ماندن در سفر و خطرات جاده‌ای: 🎙دادن صدقه، خواندن شش بار سوره قدر و یک بار آیت‌ الکرسی. 📗 بهجت الدعا، ص ٨٧. 🌐 @partoweshraq
🕓 💠🚻💠 #مشاوره_خانواده ⛔ توهین و بددهنی ممنوع! 💕 دعوا و مشاجره بین زن و شوهر طبیعی است. اما حواستون باشه قراره دوباره باهم زندگی کنید. 💔 لذا همه پُلها رو پشت سرمون خراب نکنیم. از استعمال جملات زشت، اهانت‌ آمیز و تحقیر کننده، جداً پرهیز کنید چراکه اینگونه حرف زدن زخم‌های عمیقی در دل همسرتان ایجاد می‌کند. ⏳یک لحظه مدیریت درون و از خود بیخود نشدن، زندگیتان را بیمه می‌کند. 🌐 @partoweshraq
🔺دیدار قاتلین جمال خاشقچی با پسرش!! 😐 و باز کردن بند سلاح و دست به اسلحه بودن محافظ به هنگام دیدار جالب توجه است!!! 🌐 @partoweshraq
🔺لغو ویزای عراق ▪از دیروز بین کشور لبنان و عراق لغو ویزای دو جانبه برقرار شد. ▪از این پس عراقی ها بدون ویزا به لبنان وارد می‌شوند و لبنانی ها هم بدون ویزا به عراق می‌روند. 😐 عجیب است که #دستگاه_دیپلماسی ما توانایی یا اراده برقراری این رابطه را ندارد. باید بدانید نفوذ و روابط ایران در عراق خیلی بیشتر از دولت لبنان است. 🌐 @partoweshraq
🇮🇷 رهبر انقلاب: 🎙ما کسی را برای رفتن به سوریه تشویق نکردیم! ⚠ دشمن به کربلا رسیده بود! 🌐 @partoweshraq
🔺این های میلیونر خارجی رو می ‌بینید که چقدر جلوی دوربین خوشحالن؟ 😐 همشون از شدت افسردگی خودکشی کردن...!!! 🌐 @partoweshraq
🔺می‌گفتند ما نمی‌خواهیم به زور مردم را به بهشت ببریم، اما تمام تلاش شان را می‌کنند مردم را به زور به جهنم ببرند! 🌐 @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و هشتادم 👁 مجید محو چشمان عاشقم شده و بی‌آنکه پلکی بزند، تنها نگاهم می‌کرد که پا به پای من، همه این روزها را به چشم دیده و می‌فهمید چه می‌گویم و من حوریه را در این فصل از رساله رنج‌هایم از دست داده بودم که بغض کهنه‌ام شکست و ناله زدم: 🏻ولی وقتی به من خبر دادن، خیلی ترسیدم، هول کردم، بچه‌ام از بین رفت، دخترم از دستم رفت... 🔥و شعله مصیبت از دست دادن حوریه چنان آتشی به دلم زد که چشمانم را از داغ دوری‌اش در هم کشیدم و بعد از مدت‌ها بار دیگر از اعماق قلبم ضجه زدم. 🏻مجید مثل اینکه دوباره جراحت جانش سر باز کرده باشد، چشمانش از خونابه اشک پُر شده و نمی‌توانست برای دل بی‌قرارم کاری کند که تنها عاشقانه نگاهم می‌کرد. 💞مامان خدیجه با هر دو دست در آغوشم کشیده و هر چه ناز و نوازشم می‌کرد، آرام نمی‌شدم و هنوز می‌خواستم لکه ننگ وهابیت را از دامنم پاک کنم که میان هق هق گریه، صادقانه گواهی می‌دادم: 🏻من وهابی نیستم، من سُنی‌ام! من خودم به خاطر حمایت از شوهر شیعه‌ام اینهمه عذاب کشیدم! من به خاطر اینکه پشت مجید وایسادم، بچه‌ام رو از دست دادم! به خدا من وهابی نیستم... 💞مامان خدیجه به سر و صورتم دست می‌کشید و چقدر بوی مادرم را می‌داد که در میان دستان مهربانش، همه مصیبت‌های این مدت را زار می‌زدم و او مدام زیر گوشم نجوا می‌کرد: - آروم باش دخترم! آروم باش عزیز دلم! آروم باش مادر جون! 👳🏻 تا سرانجام پرنده دل بی‌قرارم دست از پر و بال زدن کشید و در آرامش آغوش مادرانه‌اش اندکی آرام شدم که آسید احمد صدایم کرد: ✋🏻 دخترم! اگه تا امروز رو تخم چشم من و حاج خانم جا داشتی، از امشب جات رو سرِ ماست! 🏻با گوشه چادرم، صورتم را از جای پای اشک‌هایم خشک کردم و دیدم همانطور که نگاهش به زمین است، صورتش غرق عطوفت شد و حرفی زد که دلم لرزید: 👳🏻مگه نشنیدی آیت الله سیستانی، مرجع بزرگوار شیعیان عراق چی گفته؟ ایشون خطاب به شیعیان فرمودن: 💚 «نگید برادران ما، اهل سنت! بلکه بگید جان ما اهل سنت!» - چون یه وقت برادر با برادرش یه اختلافی پیدا می‌کنه، ولی آدم با جون خودش که مشکلی نداره! اهل سنت نفس ما هستن که با هم هیچ مشکلی نداریم! ☝🏻حتی ایشون سفارش کردن که شیعیان باید از حقوق سیاسی و اجتماعی اهل سنت، قبل از حقوق خودشون دفاع کنن. 🇮🇷 مقام معظم رهبری هم همیشه تأکید می‌کنن شیعه و سُنی با هم مهربونند و مشکلی هم ندارن. 👳🏻سپس لبخندی زد و نه تنها از سرِ محبت که از روی عقیده، به دفاع از من قد کشید: - پس از امشب من باید از شما قبل از دختر خودم حمایت کنم، چون شما به عنوان یه عزیزِ اهل سنت، جان من هستی! 💞و مامان خدیجه همانطور که دستانم را میان دستان با محبتش گرفته بود، پیام عاشقی‌اش را به گوشم رساند: - عزیز بودی، عزیزتر شدی! 👁 سپس به چشمانم دقیق شد و با لحنی عارفانه مقاومت عاشقانه‌ام را ستایش کرد: ☝🏻تو به خاطر خدا و به حمایت از همسر و زندگی‌ات، اینهمه سختی کشیدی! خوش به سعادتت! 📖 و باز آسید احمد سرِ سخن را به دست گرفت و صفحات قرآن را نشانم داد تا دلم به کلام زیبای الهی آرامش بگیرد: - تو قرآن ده‌ها آیه فقط درمورد مهاجرت در راه خدا اومده! بلاخره شما هم به یه شکلی برای خدا مهاجرت کردید و این مدت اینهمه سختی رو به خاطر خدا تحمل کردید! شک نکنید اجرتون با خداست! 💓 و دلش از قیام غیرتمندانه مجید، حال آمده بود که نگاهش کرد و گفت: 👳🏻شما می‌تونستی اون شب هیچی نگی تا زندگی‌ات حفظ شه! ولی به خاطر خدا و اهل بیت(علیه‌ السلام) سکوت نکردی و اینهمه مصیبت رو به جون خریدی! حتماً شنیدی که پیامبر (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله) فرمودن بالاترين جهاد، کلمه حقي است که در برابر يک سلطان ستمگر گفته بشه. پس شما زن و شوهر هم مجاهدت کردید، هم مهاجرت! 👳🏻و دوباره رو به من کرد: - شما هم به حمایت از این جهاد، زحمت این مهاجرت سخت رو تحمل کردی! بچه‌ات هم در راه خدا دادی! 👌و حقیقتاً به این جانبازی من و مجید غبطه می‌خورد که چشمان پیر و پُر چین و چروکش از اشک پُر شد و به پای دلدادگی‌مان حسرت کشید: 👳🏻شاید کاری که شما دو نفر تو این مدت انجام دادید، من تو این عمر شصت ساله‌ام نتونستم انجام بدم! خوش به حالتون! 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 #سـیـره_شـہـداء ⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜ ✍ کمیل خط زیبایی داشت! 💌 به هرمناسبتی بود شعر عاشقانه ای پیدا می کرد و برام می نوشت. 🌹بعد هم تزئینش می کرد و بهم هدیه می داد. 🚪یه روز که به اتاقش رفتم دست نوشته هایی از کمیل دیدم، همه ی اون ابیات و شعرهارو به امام زمان (روحی لک الفداه) تقدیم کرده بود...! 💚 به این همه عشق کمیل نسبت به امام زمان غبطه می‌خوردم. 🎙راوی همسر شهید. 🌷 شهید مدافع حرم کمیل قربانی. 🌐 @partoweshraq
قطره قطره رودیم و بی قراریم.mp3
7.28M
🎧 | دلنشین 🎼 قطره قطره رودیم و بی قراریم... 🎤 حاج 👣 ویژه پیاده روی 🌷تقديم به ارواح پرفتوح شهیدان انقلاب اسلامی و مدافع حرم 🌐 @partoweshraq
حرارت نفسهام.mp3
2.74M
🎧 | زیبا 🎼 حرارت نفس هام میخورد به دل جاده... 🎤 حاج 👣 ویژه پیاده روی 🌷تقديم به ارواح پرفتوح شهیدان انقلاب اسلامی و مدافع حرم 🌐 @partoweshraq
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان ⚠ بخل، ریا، حرص و حسد از بیماری‌های قلبی هستند که هر یک از این‌ها به اندازۀ قدرتش انسان را از فیوضات پروردگار در دنیا و آخرت محروم می کند. 🌐 @partoweshraq
🔰 | مدافعان حرم اباعبدالله (علیه‌السلام) 🇮🇷 روز دوشنبه در دیدار خانواده : 🎙یک روزی بود که خلفای بنی‌عبّاس همّت گماشته بودند که قبر مطهّر حضرت اباعبدالله و لابد به تبعِ آن، بقیّه‌ی قبور مطهّره را از بین ببرند؛ یک عدّه‌ای با جانِ خودشان نگذاشتند؛ یعنی [آنها] گفتند اگر بیایید، دستتان را قطع می‌کنیم، پایتان را قطع می‌کنیم، شما را به قتل می‌رسانیم؛ در عین‌ حال [اینها] رفتند. ▪همان رفتن‌ها بود که حالا رسیده به بیست میلیون زائر پیاده‌ی ▪اگر آنجا کسانی فداکاری نمی‌کردند، امروز شوکت و هیمنه‌ی محبّت اباعبدالله الحسین (علیه‌السّلام) این‌ جور دنیا را فرا نمی‌گرفت؛ که شما می‌بینید در راه‌پیمایی اربعین از کشورهای مختلف -از فارس و ترک و اردو و کشورهای اروپایی و حتّی از آمریکا- افرادی بلند میشوند می‌آیند آنجا؛ این [کار] را چه‌کسی کرد؟ این خشت اوّل و اصلیِ این کار را همان کسانی گذاشتند که در واقع جانشان را برای زیارت قبر اباعبدالله (علیه‌السّلام) فدا کردند. 🌷 این بچّه‌های شما هم همین‌ جور. ۹۷/۷/۳۰ 🗓 🌐 @partoweshraq
⚰ حضور (ع) در لحظه جان دادن! 🕌 زمانى كه در شهر مقدس قم مشغول تحصيل علوم اسلامى و معارف اهل بيت(ع) بودم، گاهى براى دیدار با والدین به تهران مى آمدم. 🌷 در اين میان با يكى از دوستان شهيد، مجاهد فى سبيل اللّه، آشنا شدم و به وسيله او به گروهى پيوستم كه تعدادى از آنان، از اولياى خدا و بندگان خاص حق بودند. پيوستن به آن گروه براى بنده كه در سنين جوانى بودم، بركات معنوى فراوانی داشت و در تربيت و رشد معنوى و حالاتم بسيار مؤثر بود. 💚 آن گروه، انسان هایی با كمال، مؤمن، دانا، عاشق اهل بيت(ع) بوده و در گريه و سوز و گداز براى مصائب آل محمّد(ص) كم نظير بودند. 👤 يكى از آنان انسان با كرامت و بزرگوارى به نام بود. 🚪روزى مرا به خانه اش دعوت كرد، اتاقى را به من نشان داد و گفت: ☝🏻اين اتاق را مدت ها در اختيار « » كه از منبرى هاى والاقدر و داراى سوز و حال كم نظير بود، قرار داده بودم. نظام كه پس از فوت همسرش با تنها دخترش مى زيست، در اين اتاق زندگى مى كرد. او وقتى منبر مى رفت و براى مردم ذكر مصيبت مى نمود، هیچ کس مثل خودش گريه نمى كرد و ناله نمى زد. 🛌 روز آخر عمرش در همين جا وضو گرفت، دخترش را صدا زد و گفت: دخترم كنار من بنشين و دست در دست من بگذار، هنگامى كه دستت را فشردم به سرعت مرا بلند كن، زيرا ارباب باوفايم حضرت امام حسين(ع) به بالينم مى آيد و من مى خواهم نسبت به آن بزرگوار اظهار ادب كنم! 🛌 دختر مى گويد: كنار پدر نشستم و دست در دستش گذاشتم، چون دستم را فشرد به سرعت او را از ميان رختخواب بلند كردم، مشاهده كردم که مودّبانه می گفت: ✋🏻«السلام عليك يا ابا عبداللّه!» و سپس با حالتى خوش جان داد و از دنيا رفت. 📗بر گرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) نوشته استاد حسین انصاریان. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
👣 💔 ▪ دل به عشق یوسف زهرا نهاده می‌رویم ▪ از نجف تا کربلا پای پیاده می‌رویم 🌐 @partoweshraq
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | ⚜ ارزش وجودی انسان؟ 🎙حجت الاسلام دکتر 🌐 @partoweshraq
4_5938479743480366512.mp3
418.3K
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | ⚜ ارزش وجودی انسان؟ 🎙حجت الاسلام دکتر 🌐 @partoweshraq