🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 آمد به خانه بی کمک، از ترس زینب 💢
کعبه ز داغ تارک حیدر به هم ریخت
کوثر بیا که ساقی کوثر به هم ریخت
یکسو دوباره فاطمه دستش به پهلوست
یکسو میان عرش پیغمبر به هم ریخت
خون سرش پاشید تا که بین محراب
مولا به یاد خونِ میخ در به هم ریخت
دیگر توان راه رفتن در علی نیست
جوری زده که فاتح خیبر به هم ریخت
زیر بغل های امامم را گرفتند
سربسته گویم سر که نه، پیکر به هم ریخت
آمد به خانه بی کمک، از ترس زینب
با دیدن وضع پدر، دختر به هم ریخت
شمشیر تیزِ ابن ملجم بود کاری
ای خاک عالم بر سر من، سر به هم ریخت
ماندم بگویم یا نگویم، بین گودال
در دستهای شمر دون، خنجر به هم ریخت
ایکاش قبل از ذبح، خنجر تیز میشد
با کندی خنجر ولی حنجر به هم ریخت
آقای ما پنجه به روی خاک میزد
از طرز دست و پا زدن، مادر به هم ریخت
✅محمود اسدی شائق ۱۴۰۳
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_نوزدهم_رمضان
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 ترمیم شد با تیغِ ملجم، زخمِ پنهانی 💢
زهرا، تو بهتر از همه دردِ مرا دانی
زین روست، از جنت علی را سوی خود خوانی
پهلو شکسته، مَحرمِ این فرقِ بشکسته است
من دردِ تو دانم، تو هم دردِ مرا دانی
سی سال با بغضِ مغیره روبرو بودم
ترمیم شد با تیغِ ملجم، زخمِ پنهانی
قنفذ به بازویت نزد، بر جانِ حیدر زد
بر من غلافِ تیغِ او میخورد، هر آنی
تو پشتِ در افتادی و من در دلِ محراب
هر دو بپای یکدگر هستیم قربانی
دلها بسوزد از برای زینبت، زهرا
روزیکه میگِریَد ز هفتاد و دو قربانی
سرها به نیزه، جسمها غلتان بخون، عریان
اهلِ حرم غارت زده، با چشمِ بارانی
عیبی ندارد، کهنه پیراهن شود غارت
معجر ربودن از اسیران، نیست انسانی
از خیمه ی آل نبی آتش زدن، بدتر
بیمارِ بیجانی است در آن شعله بریانی
گفتند این مردم تلافی میکنیم، اما
سیلی شود سهمِ یتیمانم به مهمانی
بارانِ سنگِ کوفه را، باید تحمل کرد
اما تصدق دادنَش، دارد چه جبرانی؟
بزمِ شراب و اشکِ زنها جای خود، اما
گریه به ناموسِ علی را، نیست پایانی...
✅محمود ژولیده فروردین ۱۴۰۳
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#زبانحال_مولا
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢روضه شب بیستم -بستر از زبان حضرت زینب سلامالله 💢
کنار بسترت خواهی نخواهی
دو چشمم میرود امشب سیاهی
به این فرقی که مانندِ دلم شد
الهی یا الهی یا الهی
نگاهی که دلم بال و پرش ریخت
بجای اشک، خون چشم ترش ریخت
دلم حال یتیمی دارد امشب
که سقفِ خانهاش روی سرش ریخت
تو خوردی ضربت و دختر شکسته
تو را این نه غمِ مادر شکسته
ندارد مرحمی این فرقِ زخمی
شبیهِ پهلویی که در شکسته
چِسان برتو دوچشمِ تر ببندم
چگونه مرحمی بر سر بندم
به اینها بند خونِ تو نیاید
مگر با معجرِ مادر ببندم
همینکه فرقِ تو پاشید خندید
همینکه مجتبی نالید خندید
تو از شیرِ خودت دادی به قاتل
همینکه شیرِ تو نوشید خندید
عوالم را همینکه زد، بهم ریخت
غمی این خانه را آمد بهم ریخت
بمیرد نانجیبی که تو را زد
خدایا حال ما را بد بهم ریخت
حسین اُفتاده و در روبرویش
تویی و زینب و حال مگویش
نداری جان و گفتی که بجایت
بگیرم بوسه از زیر گلویش...
✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۱/۱۱
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده 💢
با همین آشفتگی، با درد، با حال بدم ...
با شتاب و دلهره افطار کردم آمدم
از خجالت داشتم می مُردم اما نیمه شب
بین جمعیت نشستم، پیش تو زانو زدم
دست خالی صید مروارید اشکم می کنم
ساحل دریای من! امشب پُر از جزر و مدم
من کسی جز تو ندارم، لطف کن ردّم نکن
هرکسی را می شناسم از درش کرده ردم
مهربان! چوبم بزن بلکه غرورم بشکند
تا بخواهی ضربه خوردم از غرور بیحدم
هرکسی حرمت شکست از من، تو ناراحت شدی
گرچه من حرمت شکستم با گناه ممتدم
یک ضمانت نامه دستم بوده که دعوت شدم
تا ابد شرمنده ی الطاف شاه مشهدم
نامه اعمال بد را پیش زهرا پاره کن
تا نبخشی بر نمی دارم قدم را از قدم
این لباس پادشاهی هم به درد من نخورد
از گداهای نجف بودند جد اندر جدم
هرکجایی که زمین خوردم بلندم کرده است
با همین آقایی اش، او می برد تا مقصدم
من بقربان غم زینب که گریان علی است
گفت بابا جان نرو، تا من نخوانم اشهدم
دختری دلواپس احوال بابایش شده
حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده
✅رضا دین پرور فروردين ماه ۱۴۰۳
#مناجات_با_خدا
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شب_قدر
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 توشرط صوم و صلاتی چرا نمی فهمند 💢
غزل برای تو یعنی گهر زدن به خطوط
علی کجا و قوافیِّ نابجا و غُلوط
توشرط صوم و صلاتی چرا نمی فهمند
قبول نیست بجز این عبادت مشروط
به احتجاج تو شیعه صد الغدیر آورد
ندیده ایم جوابی جز حرف نامربوط
زنعش منکر تو بوی گند می آید
چه آنکه دفن شود بین بشکه ای ز حنوط
بگو به مفتی مفلوک دائم السجده
قنوت کن ولی آخر تو می روی به قَنوط
نصیب ماست فراز و نصیب توست نشیب
نصیب ماست صعود و نصیب توست سقوط
✅مجید احدزاده ۱۴۰۳/۰۱/۱۱
#مناجات_با_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش 💢
علی جمال خدا و جلال زهرا بود
علی ولی خدا بود و وال زهرا بود
علی نفس نفس زندگی فاطمه بود
علی برای پریدن دو بال زهرا بود
تنور فاطمه را گرم کرد عشق علی
علی خمیرهی نان حلال زهرا بود
نبود خلقت کامل کسی به جز زهرا
دم از علی زدن اما کمال زهرا بود
قرار بود که دائم دم از علی بزند
علی رسالت زهرا و آل زهرا بود
علی به سجده اگر رفت و شکر لله گفت
تمام شکر علی در قبال زهرا بود
علی نبود برای کسی به جز زهرا
علی که مُلکْ و مَلِک بود مال زهرا بود
علی و فاطمه بهر هم آفریده شدند
و مادر و پدر عالم آفریده شدند
سلام عرش بر امّ الکرم ، ابالایتام
علی و فاطمه یا ذالجلال و الاکرام
علیست پیکر اسلام و فاطمه صدرش
صیام ، حیدر و زهراست لیلة القدرش
ابالحسن که فقط بود یار ام حسن
بدون فاطمه اش لم یکن له کفوا
علی نماز فرادا نخواند با زهرا
علی دمی تک و تنها نماند با زهرا
علی دلش شده تنگ ضریح فاطمه اش
علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش
چه بستری که هنوز عطر یار را دارد
به خون نشستن هجده بهار را دارد
آهای بستر دلخون بگو چه ها دیدی
رد غلاف و رد تازیانه را دیدی
نگفت خس خس سینهش اسیر دود شده
به تو نگفت چرا صورتش کبود شده
چطور موی حسن زودتر سفید شده
چطور محسن من پشت در شهید شده
بیا برات بگویم چقدر پر دردم
زمان غسل تنش به خدا که دق کردم
برای غسل تنش سخت بود کار علی
سیاه بود تنش مثل روزگار علی
که هرچه شستمش آن زخم میخ بند نشد
که بعد فاطمه کارم بگو بخند نشد
نگفت پشت همان در چطور سوخته است
چرا برای حسینش کفن ندوخته است
بگو وصیت زهرا چه بود با زینب
نگفت از سر و روی کبود با زینب
نگفت زینبم آخر اسیر خواهد شد
نگفت از غم گودال پیر خواهد شد
نگفت داغ عروسم رباب را چه کند
نگفت غصهی بزم شراب را چه کند
✅وحید عظیم پور
#مناجات_با_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شب_بیست_و_سوم_رمضان
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 شد شکسته سرم امّا نرود کنج تنور 💢
کوفیان میروم امّا به دلم غم دارم
آن قدر که نتوانم غم دل بشمارم
مثل زهرای جوان دست به دیوار شدم
سر خود بسته ام و یاد درو دیوارم
به سرم تیغ که زد،پهلوی من تیر کشید
به زمین خوردم و یاد لگد و مسمارم
به خدا پشت در سوخته قلبم می سوخت
که در سوخته افتاد به روی یارم
شد شکسته سرم امّا نرود کنج تنور
از غم رأس بریده چکنم،می بارم
با اسیران سر بازار مراعات کنید
یاد دردو غم زینب وسط بازارم
سر ششماهه ی ما را به سر نی نزنید
فکر این صحنه ی غمبار،دهد آزارم
✅محمود اسدی شائق
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#زبانحال_مولا
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده 💢
با همین آشفتگی، با درد، با حال بدم ...
با شتاب و دلهره افطار کردم آمدم
از خجالت داشتم می مُردم اما نیمه شب
بین جمعیت نشستم، پیش تو زانو زدم
دست خالی صید مروارید اشکم می کنم
ساحل دریای من! امشب پُر از جزر و مدم
من کسی جز تو ندارم، لطف کن ردّم نکن
هرکسی را می شناسم از درش کرده ردم
مهربان! چوبم بزن بلکه غرورم بشکند
تا بخواهی ضربه خوردم از غرور بیحدم
هرکسی حرمت شکست از من، تو ناراحت شدی
گرچه من حرمت شکستم با گناه ممتدم
یک ضمانت نامه دستم بوده که دعوت شدم
تا ابد شرمنده ی الطاف شاه مشهدم
نامه اعمال بد را پیش زهرا پاره کن
تا نبخشی بر نمی دارم قدم را از قدم
این لباس پادشاهی هم به درد من نخورد
از گداهای نجف بودند جد اندر جدم
هرکجایی که زمین خوردم بلندم کرده است
با همین آقایی اش، او می برد تا مقصدم
من بقربان غم زینب که گریان علی است
گفت بابا جان نرو، تا من نخوانم اشهدم
دختری دلواپس احوال بابایش شده
حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده
✅رضا دین پرور فروردين ماه ۱۴۰۳
#مناجات_با_خدا
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شب_قدر
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 مناجات مهدوی ماه رمضان- گریز به غسل وکفن و تدفین حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام 💢
سیّدی، جان به فدای تو و آن چشم ترت
باز قلبم شده محتاج به گوشه نظرت
من به یاد تو نبودم همه ی عمر ولی
یاد من باش پدر، وقت دعای سحرت
رفتی و رفت قرار از دل هر منتظرت
آه! برگرد ؛ چرا طول کشیده سفرت
لحظه ای اذن بده تا که به خدمت برسم
اگر افتاده به این مجلس ما هم گذرت
وقت غسل و کفن ساقی کوثر شده است
کیست در خیمه ی تو یار دل محتضرت
روضه می خوانْد حسن موقع غسل و کفنش:
بعد تو نیست خوشی بر پسر خون جگرت
بِنِگر پیر شدم موقع غسل سر تو
چه کنم؟ بند بیاید پدرم، خون سرت
رود شد چشم ابالفضل کنار تن تو
آب آور شده در موقع غسلت، قمرت
بر دلم تاب دگر نیست، نخواه ای پدرم
بر روی پیکر تو خاک بریزد پسرت
موقع غسل و کفن، موقع تدفین تنت
شد دعایم فرج منتقم ِدر به درت
✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) بهار ۱۴۰۳
#مناجات_با_امام_زمان_عج_در_ماه_رمضان
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شام_غریبان_حضرت_علی_علیه_السلام
#الهم_عجل_لویک_الفرج
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 رفتی به سوی فاطمه بابای بیقرار! 💢
سر باز کرده از جگرم زخم روزگار
رفتی به سوی فاطمه بابای بیقرار!
مادر که رفت، خانه شد آوار بر سرم
آن خانه ی خراب، پس از تو شده مزار
هم با عمامه ی سر تو گریه می کنم
هم با لباس مادر و آن میخ نیشدار
این پیرمرد بین خرابه چه میکند؟
یک شب ترا ندیده و مُرده از انتظار
گرچه حسن، حسین، ابالفضل پیشم اند
دارم در این خرابه دگر حال احتضار
گفتی ز قاتلت که اسیر است بگذریم
بعداً اسیر او بشوم میکنی چکار؟
جایت به سائلان، صدقه داده ام ولی
دارم ز کوفیان نگرانی بیشمار
امروز که ز کوچه گذشتم دلم شکست
خوردم به خانه های یهودی بی اختیار
وقتی که از حوالی بازار رد شدم
ترسیدم از نگاه قماشی شرابخوار
من صورتم کمی بخراشد چه می کنی؟
سخت است بی حسینِ تو برگردم این دیار
باید بترسم از غم سرهای روی نی
باید به روی ناقه ی عریان شوم سوار
می ترسم از حسین که سر در بیاورد
پیش رقیه با لب خونین و پر غبار
✅رضا دین پرور فروردين ۱۴۰۳
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شام_غریبان_حضرت_علی_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 جان تو ، جان زینبم ،دور و برش باش 💢
یادت بماند عهد و پیمانم ابالفضل
دست تو و دست یتیمانم ابالفضل
امشب همه دیدند زهرا سه پسر داشت
جانم حسن جانم حسین جانم ابالفضل
پاشو از امشب ساقی این خاندان باش
آبی بیاور سخت عطشانم ابالفضل
جان تو ، جان زینبم ،دور و برش باش
خدشه نیفتد روی قرآنم ابالفضل
ای وای از وقتی که میگوید به صحرا
کاری بکن که سوخت دامانم ابوالفضل
این کوفه خولی و سنان و شمر دارد
دلواپس فردای طفلانم ابالفضل
امشب دو چشمم خیس و بارانیست عباس
بازار کوفه جای زنها نیست عباس
وقتی که ناموس خدا میآید اینجا
در کوچهها جشن و چراغانیست عباس
هم با سر تو ،هم حسینم بین زنها
در کوچهها آیینه گردانیست عباس
زینب که سفرهدار کوفه است ، آه ،آن روز
در پیش رویش نان مجّانیست عباس
وقتی که میبندند بر نیزه سرت را
بی روسری راهی مهمانیست عباس
درکوفه خیلی چیزها میبینی اما
آنچه نمیبینی مسلمانیست عباس
✅حسین قربانچه ۱۴۰۳
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#مرثیه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#زبانحال_مولا
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 بعد از این كوفه ساكت و سرد است 💢
سرِ ما است و آستان نجف
چشم ما است و آسمان نجف
ما نگفتیم غیرِ یا مولا
ما نخوردیم غیرِ نان نجف
هر شب قدر ؛ فاطمه شخصاً
داد بر دستِ ما امان نجف
بی نیازیم از همه بجان رضا
با علی از همه بجان نجف
پیش غیرش نشستنم هیات
که نشستیم پیش خوان نجف
هرکجا میروید میشنوید
بین ایرانِ ما اذان نجف
تا به مشهد که میرسم دارم
حسِ بودن در آستان نجف
رو به ایوان طلا نگاه من است
حرم مرتضی پناه من است
کس ما مرتضاست کس علی است
تپش ما علی نفَس علی است
اول و انتهای عمرم اوست
همهی عمر، پیش و پس علی است
اولین رکن ؛ اولین شمشیر
آخرین مردِ داردرس علی است
ما از أَتْمَمْتُ نِعْمَتی خواندیم
همه عالم کم است بس علی است
نباء و تین و انفطار و فلق
کوثر و فاطر و عبس علی است
همه ایرانِ ما علی جان است
از خلیجاش و تا ارس علی است
خالی از غیرِ او شوی بچشی
عشق، شوق، آرزو، هوس علی است
حرف ما نیست حرفِ فاطمه است
که غرض مرتضی نفَس علی است
شُکر ممنون دست تقدیریم
با علی آمدیم و میمیریم
بعد از این كوفه ساكت و سرد است
كوفه تلخ است کوفه پُر درد است
كوفه امشب نميرود در خواب
كوفه گرچه عجيب نامرد است
چشمهایِ يتيمها پُر خون
سرِ راهِ اميرِ شبگرد است
كاسهها خالی است از شير و...
چهره از فرطِ گريهها زرد است
آه مادر ، غريبه امشب نيست
نانِ ما را پدر نياورده است
چند شب میشود نیامده است
آنکه با بوسه خوابمان کرده است
جگرم سوخت خونجگر شدهام
من يتيمم يتيمتر شدهام
پيرمردی كه میرسید اينجا
مو سپيدی كه در دلِ شبها
رویِ دوشش هميشه زخمی بود
ردّی از بارِ كيسهی خُرما
در كنارِ تنور نان میپخت
خندهاش میربود غمها را
جایِ بازیِ ما به دامنِ او
پهلوان بود و بود مَركبِ ما
آه مادر بگو كجا رفته؟
آه بابا دلم گرفته بيا
چهرهاش بينِ خانه ديدن داشت
حرفهایِ دلش شنيدن داشت
گفت با ما كه طعنهها نزنيد
دستِ رد بر من و خدا نزنيد
گريه میكرد و زيرِ لب ميگفت
كه نمک رویِ زخمِ ما نزنيد
روزگاری يتيم اگر ديديد
خنده بر اشک بی صدا نزنيد
پيشِ چشمانِ دختری كوچک
سنگها را به نيزهها نزنيد
سرِ زنجیر هر طرف نکشید
عمهاش را در آن عزا نزنيد
اُف به آن روزگار و این دنیا
وامصیبت به یَومِ عاشورا
وای از شهر بی وفا ای وای
آه ؛ ای داد ای خدا ای وای
کودکانی که شیر نوشیدند
شیر گشتند کربلا ای وای
نوههای علی کتک خوردند
از همین جمعِ بیحیا ای وای
کودکی زیرِ بوته در آتش
دختری زیر دستو پا ای وای
عمه میگفت: این عزیزِ علی است
میزنی بی هوا چرا ای وای
بچههای یتیم را کشتند
پیرمردهای با عصا ای وای
آخر انداخت نان خورِ مولا
تکهنان پیش بچهها ای وای
بغض در سینه از علی دارند
چقدر کینه از علی دارند
✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۱/۱۳
#مناجات_با_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شام_غریبان_حضرت_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶